مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
دهقان
حوزه های تخصصی:
کاربست نظریه برینگتون مور در مورد انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی در کاربست نظریه برینگتون مور بر انقلاب ایران دارد. سؤال اصلی این مقاله آن است که آیا نظریه مور توان تبیین انقلاب ایران را دارد. برای پاسخ به این سؤال ابتدا متغیرهای مورد نظر مور یعنی نوع نظام کشاورزی، روابط دولت / طبقه، توان انقلابی دهقانان و قوت انگیزه بورژوازی برای نوسازی، در مورد انقلاب ایران به کار گرفته شده است. آنگاه امکان وقوع انقلابهای از بالا، دهقانی و بورژوایی در جامعه ایران بررسی شده است.
فریدون دهقان، کاوه آهنگر و ضحاکْ دیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان پژوهندگان شاهنامه، علی حصوری و به پیروی از او احمد شاملو بر آن است که ضحّاک در پی بازسازیِ جامعه ی اشتراکی و بی طبقه، جمشید را که مطابق با اوستا، داراییِ دیوان (به گمان حصوری توده ی مردم) را ستانده و جامعه ای طبقاتی را طرح ریخته، از پای در می آورد؛ امّا فریدون به یاری کاوه، با از میان بُردنِ ضحّاک، دوباره جامعه ی طبقاتی را بنیان می نهد. مطابق با گاهان، دیوان کسانی اند که کِشت نمی کنند و دام نمی پرورند؛ بنابراین، جمشید داراییِ کسانی همانندِ ضحّاک که پدر دام پرورِ خویش، آبتینِ زارع، گاو برمایه را می کُشد و مرغزار را از بین می بَرَد و در یک کلام، سرمایه کسانی را که مانعِ تولیدند، متصرّف می شود؛ نـه تـوده ی رنج کِشِ جامعه را. نیز بـه هیچ روی، ضحّاک جامعه ی بی طبقه نساخته؛ بلکه در حکومت او، دو طبقه ی ممتازِ ارتشتار و موبد، بازسازی می شوند؛ به این معنی که پیش از سقوطِ جمشید، ارتشتاران، هواخواهِ او می شوند و طبقه ی موبدان نیز در تعبیرِ خوابِ هولناکِ ضحّاک، وارد دربارش می شوند. تنها دو طبقه ی دهقان و صنعتگرند که به دلیل سیاست های ضدِّ تولیدِ مرد تازی از میان رفته اند که این دو طبقه، در چهره ی فریدون و کاوه آشکار می شوند. فریدون اگرچه در شاهنامه پادشاه است، مطابق بـا متن دین کرد، فرّه ی کشاورزی دارد و نامِ پدرش در اوستا آثویه به معنایِ آب یار است و آن را نشانی بر زارع بودنِ خاندانِ او انگاشته اند. هم چنین کاوه ی آهنگر در تاریخ بلعمی به کشاورزی شناخته شده؛ پس می توان ستیزِ فریدون و کاوه با ضحّاک را ستیز دهقانان با دشمنانِ کشت و دام و صنعت دانست.
جنبش دهقانی گیلان در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشخص نبودن منابع دهقانان در سطح ملی و مشکلات سازماندهی آنان در روستاهای جدا و پراکندة ایران مانع از آن شد که دهقانان به عنوان یک طبقه در جریان انقلاب مشروطیت شرکت داشته باشند اما در عصر مشروطه، جنبشهای دهقانی چندی در برخی از مناطق کشور رخ داد. سرزمین گیلان یکی از مناطقی بود که دهقانان آن، بهطور جدی، تقریباً در سراسر منطقه، درگیر جنبش دهقانی بر علیه اربابان بودند. دهقانان در طی جنبش اقدامات متفاوتی جهت مبارزه با اربابان انجام دادند و از حمایت گروهها و احزاب سیاسی همچون اجتماعیون عامیون، انجمن عباسی و سوسیال دموکراتهای گیلان بهرهمند شدند . هدف مقاله بررسی مسئلة تحقیق، یعنی چگونگی اقدامات دهقانان در طی جنبش بر علیه اربابان، با توجه به حمایتهای احزاب سیاسی، براساس منابع تاریخی و برخی از روزنامههای عصر مشروطه به روش توصیفی تحلیلی است. دستاوردهای تحقیق نشان داد دهقانان طی مراحل مختلف جنبش، به اقداماتی نظیر نپرداختن بهرة مالکانه، زدوخورد و درگیری با مالکان و اخراج آنان ازروستاها، و تشکیل انجمنهای روستایی دست زدند. پس از دوسال درگیری دهقانان با مالکان، علیرغم پیروزیهای موقت دهقانان، بهدلیل عدم حمایت مجلس و انجمن ولایتی گیلان از دهقانان، جنبش دهقانی با شکست به پایان رسید و بار دیگر نظام ارباب رعیتی بر گیلان حکمفرما شد#,
ستیز اقتصاد زراعیِ رعیتی- معیشتی و اقتصاد زراعیِ تجاری ستیز دولت و دهقان برای تجارت و معیشت 1320- 1304ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این نوشتار ستیز اقتصاد زراعیِ رعیتی- معیشتی و اقتصاد زراعیِ تجاری در بازه ی زمانی 1320-1304 است. تداوم نظام زمینداری و جان سختی مناسبات آن در ایران و نیز ایستائی جامعه ی دهقانی همزمان یا پس از شکل گیری دولت مدرن، مسئله ی قابل تأملی است. انتظار می رفت با نفوذ سرمایه و رواج اقتصاد تجاری، تغییراتی در این امر رخ دهد. اما نه تنها دولت، تاجر- مالکان و مالکان بلکه دهقانان نیز علاقه ای به تغییر این شیوه ی تولید و مناسبات آن نشان ندادند. برای تبیین این مسئله، این سؤال قابل طرح است که: «چرا در دوره ی رضاشاه، زارع ایرانی در برابر تلاش های دولت برای رواج اقتصاد زراعیِ تجاری مقاومت کرد و به ستیز پرداخت؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که دهقان ایرانی برای معیشت کشت می کرد. هدفش بیشینه سازی درآمد نبود، بلکه بخت خانواده برای زنده ماندن و موجودیت بود. شرایط نامساعد آب و هوا، آفت های زراعی، نا آشنایی با مناسبات بازار و سیاست بین الملل مایه ی نگرانی و بی اعتمادی مالک و زارع به زراعت تجاری و پافشاری آنان بر زراعت معیشتی بود. بنابراین با نفوذ سرمایه و رواج اقتصاد زراعیِ سرمایه دارانه، در مناسبات زمینداری و وضعیت اجتماعی زارعان تغییری به وجود نیامد و قواعدی که برای سالیان دراز نظام کشاورزی ایران را ثابت نگه داشته بود، بر هم نخورد. عوامل تولید از نظام اجتماعی سنتی آزاد نگردید. بلکه سبب همراهی و همگامی زارع با مالک و تحکیم نظام ارباب - رعیتی گردید.
بررسی تحول تاریخی مفهوم دهقان؛ از زمین دارِ اشرافی به روستاییِ کشاورز (از دوره باستان تا سده ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهقانان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی در تاریخ ایران عهد ساسانی و نخستین سده های اسلامی بودند. دهقانان زمین داران اشرافیِ فرهیخته ای بودند که در گذار از عصر باستانی به عهد اسلامی که دگرگونی های سیاسی و دینی بزرگی رخ داد، نه تنها موقعیت و جایگاه اجتماعی شان تنزل نیافت بلکه در مواردی ارتقاء نیز یافت. در عصر فتوحات آنان عمدتاً حاکمان و والیان بسیاری از مناطق مختلف ایران عصر ساسانی بودند که با مصلحت اندیشی با فاتحان عرب به صلح و توافق رسیدند و همچنان اشرافیتِ ارضی خود را تا چند سده بعد حفظ نمودند. اما آنچه در تاریخ پرفراز و نشیب این گروه اجتماعی بسیار حائز اهمیت است، تحولی است که در مفهوم دهقان از سده ششم هجری به بعد رخ داد. در واقع از این سده به بعد شاهد تحول تدریجی مفهوم دهقان از زمین دار اشرافی به روستایی کشاورز هستیم. پژوهش حاضر به دنبال چرایی این تحول بسیار مهم و البته شگرف است. بنابر یافته های پژوهش این تحول نه معلول تحولات سیاسی (سقوط نظام ساسانی) و نه محصول دگرگونی های دینی (اسلام آوردن ایرانیان) بلکه ناشی از تغییرات اقتصادی و نظام زمین داری بود.