فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
91 - 72
حوزههای تخصصی:
هر نوع سیاست گذاری اجتماعی مستلزم شناسایی دقیق موضوع است. ایران در طی دهه های مختلف سیاست های متفاوتی در ارتباط با کنترل جمعیت اتخاذ و اجرا نموده است. این سیاست ها و اقدامات و برنامه های مرتبط با آن ها تاثیرات و پیامدهای بسیار عمیقی بر خانواده و سلامت اعضای این کوچک ترین واحد اجتماعی و بالاخص زنان داشته است. هدف این پژوهش، شناسایی سیاست های نظام جمهوری اسلامی در خصوص جمعیت و پیامدهای آن بر بارداریِ ناخواسته زنان می باشد. روش این پژوهش، نظریه داده بنیاد می باشد که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافت با 23 نفر از مشارکت کنندگانی که سابقه بارداری ناخواسته را داشتند به دست آمده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و در دست رس و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، تعیین شد. از مجموع 850 داده خام، 452 مفهوم، 47 خرده مقوله و 15 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج شد. در نهایت دو پدیده محوری " نارضایتی از مداخله جویی دولتی" و " پشیمانی"، و پدیده انتخابی "بارداری های تحمیلی" به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین عوامل بوجود آوردن بارداری های تحمیلی در مشارکت کنندگان، تحمیل هزینه های جلوگیری به زوجین می باشد. شرایط مداخله گر این پدیده "فقر و گرانی" می باشد. استراتژی های مشارکت کنندگان عبارت بود از درخواست بسته های حمایتی خاص و سرکوب خواسته ها که پیامد های این پدیده، فشار بر قشر کم درآمد و نارضایتی می باشد.
فوکو و لکان؛ دلالت هایی جامعه شناختی بر ادراک بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
3 - 22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قسمی مطالعه پساساختارگرایانه بیماری و سازوکارهای ادراک آن بوده که در صدد است شکلی از یک جامعه شناسی پزشکیِ نظری و مفهومی را صورت بندی نماید. به این منظور از ظرفیت های نظری آراء فوکو و لکان برای توضیح ادراک بیماری و فرآیندهای شکل گیری آن بهره گرفته شد. نظریه فوکویی هرمنوتیک خود (سوژه) ، و مفهوم لکانیِ امر نمادین ، دلالت های متفاوتی بر ادراک بیماری و نحوه شکل گیری آن به دست می دهد؛ دلالت هایی که علیرغم تمایزها، بر گزاره های بنیادی مشابهی نیز استوارند. وفق هستی شناسیِ هر دو متفکر، بدن یک ساحتِ نوشتاری ست که توسط دال های فرهنگی، کدنویسی و رمزگذاری شده است؛ لذا ادراک بیماری، چیزی جز شناخت تحلیلیِ حاصل از بازخوانی نشانگان مرضی بر متن بدن نیست. خوانشی که بواسطه متقاطع کردن متن بدن با گفتمان پزشکی و دانش تخصصی به مثابه اَبر متن دربرگیرنده آن صورت می پذیرد. دستاورد نهایی این پژوهش، استنتاج و صورت بندی مکانیسم بینامتنیّت در ادراک بیماری در اندیشه هر دو متفکر است؛ مکانیسمی که به موجب آن متن بدن به واسطه مواجهه با گفتمان پزشکی به مثابه متن پیشینی و در برگیرنده آن، به تفسیر در می آید.
تحلیل مضامین حکمرانی خوب شهری در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست ها، چارچوب و قالب زندگی انسان ها را در اجتماع تعیین می کنند. مسئله محوری در سیاست گذاری سبب شده است به شاخه های گوناگونی تقسیم شود. در این میان، شهر ها و سیاست گذاری شهری جایگاه خاصی به خود اختصاص داده اند. سیاست گذاری شهری از ملزومات و زیربنای توسعه ای دولت ها محسوب می شود. در پژوهش حاضر با تأکید بر مرجعیت ها، مضامین حکمرانی خوب شهری کشف می شود. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مضامین حکمرانی خوب شهری در برنامه های توسعه ایران چگونه اند. روش پژوهش، تحلیل مضمون و گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. براساس یافته های پژوهش که با توجه به شرایط خاص و بومی کشور به دست آمده است، 24 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر (کارآمدی، تمرکززدایی، برابری، شفافیت، حفظ و تقویت میراث معنوی، مشارکت، امنیت و سلامت) به دست آمد.
پدیدارشناسی ادراک زنان سرپرست خانوار از خود در دو عرصه خصوصی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
251 - 293
حوزههای تخصصی:
هویت زنان سرپرست خانوار در هر جامعه ای در قالب نقش های جنسیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرزندپروری در دو عرصه خصوصی و عمومی تعریف می شود. هدف از مطالعه حاضر، واکاوی و بازنمایی تجربه زیسته این زنان در مناسبات خویش در دو عرصه خصوصی و عمومی آنان است. این پژوهش با رویکردی پدیدار شناسی انجام شد. میدان پژوهش، شهر مشهد و شرکت کنندگان زنان سرپرست خانوار در تابستان 1400بودند که با روش هدفمند از نوع ملاکی و با بیشینه پراکنش انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شد و در اتمام 21مورد با اشباع نظری به پایان رسید. تحلیل روایت مشارکت کنندگان با روش کلایزی و نرم افزار MAXQDA نسخه 12 انجام شد. مرور مصاحبه ها، چهار مضمون اصلی نقش های خانوادگی، اجتماعی، ویژگی های زنانه و ارتقاء خودپنداره را آشکار ساخت. در ادراک زنان سرپرست خانوار، عرصه خصوصی، قلمروی خاص آنان محسوب می شود که با مضمون مراقبت و زنانگی گره خورده است. در این عرصه، مضامین خانه داری، رسیدگی به فرزندان و امور خانه پررنگ است. در عرصه عمومی این گونه زنان، به فعالیت های اقتصادی مشغولند. ناتوانی های مالی، شناختی، جسمی و عملکردی در این حوزه شناخته ترین عوامل تأثیر گذار در حضور کم رنگ تر آنان در فعالیت های عمومی است. پاردایم هایی ادراکی در این گونه از زنان از خود وجود دارد که می تواند موضوع تفکر و پژوهش در عرصه جنسیت، زنانگی و سرپرستی خانوار باشد.
تجربه زیسته افراد با هویت جنسیِ متفاوت در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
هویت جنسی متفاوت، وضعیتی است که در آن میان جنس زیستی و جنسیت مورد نظر فرد ناهماهنگی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته افراد دارای هویت جنسی متفاوت در شهر کرمانشاه است. رویکرد نظری مبتنی بر آراء اروین گافمن در باب «داغ ننگ» و هویت جنسی است. روش پژوهش پدیدارشناسی و فنِ گردآوریِ داده مصاحبه است. تعداد مصاحبه شوندگان 22 نفر از ساکنین شهر کرمانشاه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که الف) افراد دارای اختلالِ هویت جنسی از زمان کودکی احساس متفاوتی نسبت به خود دارند. ب) آگاهی افراد جامعه درباریه این افراد اندک، همراه با انگ زنی و آزار جسمی و روحی است؛ خانواده در مواجهه با افراد دارای اختلال هویت جنسی دو دسته اند: مدرن و سنتی. خانواده های مدرن تا حدودی برخوردی حمایت گرایانه دارند اما خانواده هایِ سنتی مواجهه ای سرکوبگرانه و مبتنی بر خشونت اتخاذ می کنند. ج) عمل تغییر جنسیت یک عمل جراحی ترمیمی است، هویت آن ها قبل و بعد از جراحی تغییر چندانی نمی کند. اغلب این افراد بعد از جراحی دارای مشکلات اجتماعی، مالی و جسمی هستند و از نهادهای مسئول انتظار حمایت مالی و معنوی دارند.
عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر با تاکید بر نظریه یادگیری اجتماعی (مورد مطالعه شهروندان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
65 - 95
حوزههای تخصصی:
خانواد اصلی ترین عامل جامعه پذیری در هر جامعه ای است. با بزرگ تر شدن فرزندان، نقش همسالان پررنگ تر می شود و در کنار این دو عامل مهم رسانه و عاملان دینی زمینه جامعه پذیری افراد را فراهم می نمایند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین شهروندان کاشانی بر مبنای رویکرد نظریه یادگیری اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر پیمایشی بوده و نمونه آماری پژوهش تعداد 552 نفر از شهروندان شهر کاشان براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری احتمالی متناسب با حجم به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص دانشگاهی صورت گرفته است. برای تحلیل استنباطی و سنجش ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و آزمون T مقایسه زوجی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این بوده است که گرایش شهروندان به رفتارهای پرخطر در حد متوسط بوده و پسران بیشتر از دختران به رفتارهای پرخطر تمایل داشته اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات بین عاملان جامعه پذیری شامل عامل خانوادگی، پیوند با همسالان و اثرپذیری رسانه ای با بروز رفتارهای پرخطر معنی دار و مثبت بوده و متغیرهای سن و دینداری رابطه معنی دار و معکوس داشته اند و در نهایت متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه ای نداشته است.متغیرهای مستقل در مجموع 33 درصد از تغییرات متغیر رفتارهای پرخطر را تبیین کرده اند.
شناسایی عوامل مؤثر بر مولفه های سرمایه اجتماعی در آموزش و پرورش به منظور ارائه مدلی جهت ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش انسان ها در توفیق تحقق اهداف سازمان ها و ارتقای سرمایه اجتماعی بسیار محرز می باشد، هدف اصلی این پژوهش نیز شناسایی عوامل موثر بر مولفه های سرمایه اجتماعی در آموزش و پرورش به منظور ارائه مدل علمی جهت ارتقای آن است. روش تحقیق در بخش کیفی به روش داده بنیاد و در بخش کمی از نوع پیمایشی است. از 1096 نفر جامعه آماری بخش کمی در سه سطح مدیران ارشد، میانی و اجرایی (مدارس) 285 نفر نمونه، طبق جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بوده که در قالب روایی همگرا و پایایی با ضریب 881/0 تایید شد. داده ها به صورت توصیفی و استنباطی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. از 79 شاخص موجود 6 عامل اصلی و 13 مولفه شناسایی شد. در شرایط علی عامل هویت اجتماعی با ضریب(732/0) ،در مقوله محوری عامل مشارکت اجتماعی با ضریب (65/0) ، در شرایط زمینه ای عامل شبکه های اجتماعی با ضریب (694/0) ، در شرایط مداخله گر عامل آسیب های اجتماعی با ضریب (743/0) ، در راهبردها عامل آگاهی اجتماعی با ضریب (699/0) و در پیامدها عامل مسئولیت اجتماعی با ضریب (692/0) در سرمایه اجتماعی تاثیرگذارهستند.با توجه به نتایج مدل دارای ساختار مناسبی است.
تأثیر رهبری مسئولیت پذیر بر رفتار محیط زیستی کارکنان در راستای نقش تعهد سازمانی، چشم انداز مشترک سبز و منبع کنترل درونی؛ موردمطالعه: کارکنان سازمان اتوبوس رانی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر رهبری مسئولیت پذیر بر رفتار محیط زیستی کارکنان در راستای نقش تعهد سازمانی، چشم انداز مشترک سبز و منبع کنترل درونی محیط زیست در کارکنان اتوبوس رانی شهر اصفهان انجام شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شد و نمونه آماری این پژوهش شامل 174نفر از کارکنان اتوبوس رانی شهر اصفهان بود. نتایج که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد، نشان داد رهبری مسئولیت پذیر بر رفتار محیط زیستی کارکنان، تعهد سازمانی و چشم انداز مشترک سبز اثر مثبت و معناداری دارد. چشم انداز مشترک سبز نیز بر رفتار محیط زیستی کارکنان اثر مثبت و معناداری دارد و همچنین، رهبری مسئولیت پذیر ازطریق چشم انداز مشترک سبز بر رفتار محیط زیستی کارکنان اثرگذار است. همچنین نتایج نشان داد رهبری مسئولیت پذیر بر رفتار محیط زیستی، با واسطه گری تعهد سازمانی اثر معناداری نداشت و نقش تعدیل گر منبع کنترل درونی محیط زیست کارکنان، در رابطه تعهد سازمانی و رفتار محیط زیستی و همچنین در رابطه چشم انداز مشترک سبز و رفتار محیط زیستی تأیید نشد. بنابراین مدیران مسئولیت پذیر باید به ایجاد رفتارهای محیط زیستی در کارکنان اتوبوس رانی اهمیت دهند و در چشم انداز و استراتژی های خود با مشارکت کارکنان و ایجاد چشم انداز مشترک سبز، برنامه هایی را در نظر بگیرند تا انرژی کمتری در حوزه حمل ونقل تلف شود و آسیب کمتری نیز به محیط زیست وارد شود.
گفتمان فرهنگی دولت نهم و دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه فرهنگ یکی از حساسیت برانگیزترین عرصه ها در ایران بعد از انقلاب اسلامی است. دولتها هم معمولاً متناسب با رویکرد فکری خود گفتمان فرهنگی خاصی را در جهت گسترش هژمونی خود ترسیم و ارائه می دهند ، درایران بعد از انقلاب دولتها عمدتاً دو دوره فعالیت پیوسته داشته اند و در هر دو دولت معمولاً برنامه های فرهنگی دولتها در یک راستا می باشد و شاهد نوعی تداوم گفتمانی هستیم، اما در دولت نهم و دهم شاهد تغییر در گفتمان فرهنگی شخصیت های تاثیرگذار دولت هستیم. این مقاله با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و موف به دنبال مفصل بندی گفتمانهای فرهنگی دولتهای نهم و دهم و همچنین مقایسه گفتمان فرهنگی این دو دولت می باشد یافته- های تحقیق حکایت ازتغییر در گفتمان فرهنگی دولت دهم در مقایسه با دولت نهم دارد. بر این اساس در دولت نهم شاهد حاکمیت نوعی گفتمان فرهنگی دینی مبتنی بر مدیریت اسلامی و دالهای اصلی آن صدور انقلاب، مقابله تهاجم فرهنگی، بازگشت به ارزش های انقلاب، ممیزی فرهنگی و تاکید بر مسجد به عنوان کانون تحولات بنیادین می باشد. و در دولت دهم مدیریت فرهنگی جهانی به عنوان دال مرکزی برنامه ها و ناکارامدی فقه، کرامت انسانی، دین جهانی، مکتب ایرانی، تبادل فرهنگی از دالهای اصلی مفصل بندی گفتمان فرهنگی می باشد
هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
243 - 268
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی تحقیق حاضر، معطوف به بررسی الگوها و تعیین کننده های هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی است. پرسش کلیدی تحقیق و ضرورت و اهمیت مطالعه آن ریشه در این واقعیت دارد که از یک سو جهان معاصر شاهد تحولات بنیادین در جهت گیری های افراد نسبت به ارزش های جامعه و خانواده است (ویلیام گود، 1963؛ گیدنز، 1373؛ اینگلهارت، 1977؛ ون دکا 1987؛ لشتاگه و سورکین، 2008؛ رولاند، 2012)؛ و ازسوی دیگر، تکنولوژی پیشرفته ارتباطی و رسانه ای با ایجاد «جامعه جهانی» (می یر، 2010) و «دهکده جهانی» (مک لوهان، 1964) سبب شده است تا این قبیل تغییرات ارزشی و نگرشی همه جوامع و افراد در سرتاسر جهان را دربرگیرد. آیا این اصل بر نقاط شهری و روستایی نیز صدق می کند؟ بدین معناکه آیا روستاییان و شهرنشینان نیز به یک نوع هم گرایی و هم سویی رسیده اند و رویکردهای جمعیت شناختی آنان کمابیش همانند و مشابه هم دیگر است؟ به طور خلاصه، نتایج این تحقیق نشان داده است که منطبق با «فرآیند جهانی شدن» منبعث از پیشرفت های تکنولوژیک در عرصه های ارتباطی و رسانه ای، شهرها و روستاها به طور چشمگیری با تغییرات بنیادین در جهت گیری های افراد نسبت به ارزش های جامعه و خانواده مواجه شده اند؛ به طوری که رویکردهای روستاییان و شهرنشینان نسبت به مؤلفه های جمعیت شناختی، مانند الگوهای ازدواج، فرزندآوری، طلاق و مهاجرت بیشتر به سوی یک نوع هم سویی و هم گرایی سوق پیدا کرده است. علاوه براین، نتایج این تحقیق بر این نکته اساسی نیز صحّه می گذارد که لازم است تا نقش و تأثیرات سایر عوامل تعیین کننده، مانند متغیر سن و سطح تحصیلات نیز موردتوجه و مطالعه قرار گیرد تا زمینه مطلوب برای شناخت هرچه بهتر و بیشتر هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی فراهم گردد.
هویت ملی در جامعه ایران و چالش ها و مشکلات آن: مرور نظام مند مقاله های علمی-پژوهشی کمّی (1377- 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
177 - 199
حوزههای تخصصی:
محققان و پژوهشگران ایرانی در حوزه مطالعات کمی با رویکردهای تحلیلی گوناگونی به تحلیل هویت ملی در جامعه ایران و چالش ها و مشکلات آن پرداخته اند. پژوهش حاضر در تلاش است با استفاده از روش مرور نظام مند به واکاوی ویژگی های توصیفی، روش شناختی و تحلیلی و ارزیابی انتقادی مقالات علمی-پژوهشی مبتنی بر روش کمّی با موضوع هویت ملی در جامعه ایران در بازه زمانی 1377 تا 1398 بپردازد و تصویر کامل و جامعی از عوامل و متغیرهای مؤثر بر هویت ملی در جامعه ایران و چالش ها و مشکلات آن در مقالات علمی-پژوهشی مبتنی بر روش کمی ارائه نماید و کمبودها و کاستی های آن ها را موردبررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر، مرور نظام مند می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد مقالات انتخاب شده باوجود نتایج و دستاوردهای قابل ملاحظه و قابل کاربرد با خلأ ها و کاستی های عدیده ای در حوزه روش شناختی چون: تقلیل گرایی و دشواری مقایسه پذیری و در حوزه تحلیلی چون: کلی نگری در مقابل جزئی نگری، تقلیل گرایی در مقابل جامع گرایی، کاهش گرایی تحلیلی چالش ها و مشکلات ابعاد مختلف هویت ملی، کاهش گرایی تحلیلی چالش ها و مشکلات رابطه هویت ملی و هویت های جمعی مواجه می باشند.
مقایسه ناامیدی و فشار عصبی پس از آسیب در زنان با و بدون تجربه قربانی خشونت همسر در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۰۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه ناامیدی و فشار عصبی پس از آسیب در زنان با و بدون تجربه قربانی خشونت همسر بود. روش: روش پژوهش از نوع علی - مقایسه ای (پس رویدادی) بود. بدین منظور از بین جامعه آماری پژوهش که کلیه زنان با و بدون تجربه قربانی خشونت همسر در شهر اصفهان بودند، تعداد 120 نفر (60 نفر زنان دارای تجربه و 60 نفر زنان بدون تجربه قربانی خشونت همسر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و از آنان خواسته شد به سؤالات پرسشنامه همسر آزاری، مقیاس ناامیدی بک (BHS) و مقیاس استرس پس از سانحه می سی سی پی پاسخ دهند. داده های حاصل از پژوهش، با توجه به فرضیه های موردبررسی، با استفاده از نرم افزار SPSS.ver24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون T دو گروه مستقل) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین ناامیدی و فشار عصبی پس از آسیب در زنان با و بدون قربانی خشونت همسر تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر، زنان قربانی خشونت همسر نسبت به زنان بدون تجربه خشونت همسر ناامیدی بیشتری داشته و فشار عصبی پس از آسیب بیشتری تجربه می کنند. بحث: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، ضروری است که اقدامات مشاوره ای و درمانی به موقع و مؤثر برای کاهش ناامیدی و فشار عصبی پس از آسیب در زنان در معرض خطر خشونت همسر انجام شود تا از میزان آثار زیان بار خانوادگی و اجتماعی آن کاسته شود.
نقش تعدیل گری جنسیت در پیوند میان خودشیفتگی سالم و خودشیفتگی بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشیفتگی سالم و بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان و نقش تعدیل کننده جنسیت در این رابطه انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 98- 1397 بودند. از بین آن ها تعداد 369 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای وارد پژوهش شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) پرسشنامه خودشیفتگی نهان بیمارگونه (2013) و پرسشنامه خودشیفتگی آشکار سالم (2013) گردآوری شدند. داده ها با استفاده از روش روش معادلات ساختاری با تکنیک تحلیل گرو ه های چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی با خودشیفتگی سالم رابطه مثبت و معنادار و با خودشیفتگی بیمارگونه رابطه منفی و معنادار دارد. متغیر جنسیت در رابطه بین خودشیفتگی سالم با خودکارآمدی تحصیلی اثر تعدیل کننده نداشت و در ارتباط خودشیفتگی بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی در پسران، نه دختران، نقش تعدیل کننده داشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش انواع خودشیفتگی اثرات متفاوتی بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دارد که میزان این اثر در دانش آموزان دختر و پسر با هم متفاوت است. با توجه به پیچیدگی حوزه خودشیفتگی لازم است مشاوران، روانشناسان و معلمان اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنند.
مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارها ی توسعه ای و بیگانگی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
159 - 181
حوزههای تخصصی:
توسعه ی جوامع تنها در گرو رشد اقتصادی یا برنامه های معطوف به آن نمی باشند، بلکه مولفه های تحول در باورها و رفتار ها به عنوان پیش شرط های توسعه، از اهمیت اساسی برخوردار هستند. بر همین اساس این تحقیق با هدف مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارهای توسعه ای و ارتباط آن ها با بیگانگی اجتماعی نگاشته شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشکد های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز بود که 263 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری طبقه ای برای مطالعه انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شده اند. نتایج نشان داد که میزان مولفه های «جامعه پذیری» و «وقت شناسی» بالاتر از حد متوسط، مولفه های «انضباط اجتماعی» و «صداقت و راستگویی» پایین تر از حد متوسط و مولفه ی «رعایت حقوق دیگران» و «بیگانگی اجتماعی» در حد متوسط می باشند. نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن بود که بین مولفه های جامعه پذیری، انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، وقت شناسی و صداقت و راستگویی با بیگانگی اجتماعی ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. همچنین تفاوت میانگین بیگانگی اجتماعی برحسب نوع دانشکده، جنس و مقطع تحصیلی با بیگانگی اجتماعی معنادار شد. براساس نتایج برازش مدل مسیر، متغیر جامعه پذیری بیشترین تاثیر را بر بیگانگی اجتماعی داشت. بعد از این متغیر نیز انضباط اجتماعی، وقت شناسی، رعایت حقوق دیگران و صداقت و راستگویی در رده های بعدی قرار گرفتند. در مجموع متغیرهای مذکور توانستند 36 درصد از تغییرات بیگانگی اجتماعی را تبیین نمایند.
مقایسه تطبیقی نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
124 - 150
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف مقایسه تطبیقی نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر زاهدان انجام شده است. بررسی و اهمیت پرداختن به نحوه گذران اوقات فراغت در جوانان تا حدودی بیان کننده نگرش ها و ارزش های حاکم بر جامعه است در زمان گذشته، گذران اوقات فراغت منوط بر قشر اجتماعی افراد بوده است؛ اما در حال حاضر با تغییر سبک زندگی افراد اوقات فراغت بخشی از روند زندگی هر فرد محسوب می شود که می تواند نقش پررنگی در توانایی او ایفا نماید. نظریات غالب در این پژوهش نظریات بوردیو و دومازیه (1974) می باشند این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری کلیه جوانان 18-29 سال در شهر زاهدان، 1200 نفر بودند که از این تعداد 291 نفربر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه سبک زندگی و پرسشنامه محقق ساخته پایایی (85/0) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: بین سبک زندگی، نوع گذران اوقات فراغت و همراهان گذران اوقات فراغت در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین تفاوت معناداری وجود دارد.
مطالعه جامعه شناختی تاب آوری شهری (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری به منظور ایجاد قابلیت پیش بینی برای مقابله با رویدادهای غیرقابل پیش بینی و ارائه هرچه بهتر خدمات در شهرها و رسیدن به شهری مقاوم و پایدار در دنیا مطرح است، این پژوهش نیز با هدف بررسی وضیعت تاب آوری شهر یزد در ابعاد (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) صورت گرفته است. روش کلی پژوهش حاضر از نوع کیفی است. داده ها ازطریق مصاحبه عمیق بدون ساختار به دست آمده است و روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون می باشد. یافته ها بیانگر این است که شهر یزد در زمینه تاب آوری شهری در ابعاد (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. دین داری، تعلق به مکان بالا و سرمایه اجتماعی درون گروهی بالایی که در بین یزدی ها وجود دارد از نقاط قوت در بُعد تاب آوری اجتماعی است. در بُعد تاب آوری اقتصادی، روحیه کارآفرینی و اخلاق اقتصادی بالا به عنوان نقاط مثبت قلمداد شده اند. یافته ها بیان کننده این است که عدم کیفیت ابنیه و مسکن، عدم مکان یابی صحیح و رشد افقی و بی رویه شهر یزد، وضعیت تاب آوری کالبدی را در سطح نسبتاً ضعیفی نگه داشته است. تنوع زیستی بالا به عنوان نقطه مثبت و عدم ارزیابی توان اکولوژیکی نقطه منفی در بُعد تاب آوری زیست محیطی به شمار می رود.
واکاوی الزام های اجرایی دوره های برخط آزاد انبوه در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
۱۳۴-۹۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزام های اجرایی دوره های برخط آزاد انبوه(موک) در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی انجام گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، کاربردی و نحوه گردآوری اطلاعات، کیفی بود. مؤلفه های مورد استفاده بر اساس بررسی اسناد و مدارک و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند شناسایی شدند. به منظور بررسی اسناد و مدارک و تحلیل یافته های مصاحبه از روش تحلیل محتوای استقرایی در سه سطح باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای شناسایی جامع مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الزام های اجرایی دوره های موک در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی، علاوه بر بررسی مطالعه های انجام شده در این زمینه، مصاحبه ای نیمه ساختارمند با 15 نفر از خبرگان حوزه در دوره های موک صورت گرفت. نتایج نشان داد که الزام های اجرایی دوره های موک در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی شامل یازده مؤلفه اصلی: تشکیل تیم اقتصادی، تعیین اهداف اقتصادی از راه اندازی و ارائه دوره های موک، عرضه وتقاضا، هزینه و درآمدها، منابع، سرمایه گذاران، استراتژی قیمت گذاری، مدل کسب و کار، تهیه و نوشتن یک طرح و ارائه مدل اقتصادی، بازاریابی و مباحث مالی و حقوقی و 37 زیرمؤلفه است.
علم و پراکسیس؛ جامعه به مثابه مرجع اعتبار معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
125-143
حوزههای تخصصی:
تأمین اعتبار معرفت مهم ترین مسأله ی مطالعات علم در فلسفه و جامعه شناسی است. کاوش معرفت و پرسش از اعتبار آن، علم را به مثابه پدیده ای اجتماعی معرفی و جامعه شناسی را وارد این مجادله کرد. این تحولات حول مفهوم پراکسیس به مثابه بنیان تأسیس جامعه و پدیده های اجتماعی شکل گرفته است. مشخصاً مارکس و ویتگنشتاین پراکسیس و آگاهی -و لذا علم را -را در پیوند با هم معرفی کرده اند. این مقاله استدلال می کند از منظر پراکسیس، علم مقید به اقتضائات عمل جمعی عاملان بوده و پرسش از اعتبار یافته ها موکول به تحلیل مناسبات اجتماعی محاط بر علم است. اطلاق این موضع به جامعه شناسی که خود علم پراکسیس است موقعیت را پیچیده تر می کند؛ معیار اعتبار یافته های جامعه شناسی تقید به پراکسیس عاملان اجتماعی در قالب طبقه است. این موضع از تحمیل پراکسیس جامعه شناسان به موضوع مطالعه و تحریف واقعیات اجتماعی جلوگیری کرده و مانع ابژه سازی از گروه های مورد مطالعه می شود. این موضع همچنین دوگانه های طاقت فرسای ذهن/عین و خزد/کلان را منحل می کند ضمن اینکه به زایایی علم جامعه شناسی در مواجهه با وضعیت انضمامی جامعه ایران منجر می شود.
Model of Internet TV Development in Iran Using Marketing Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The main objective of this study was to provide a model of Internet TV development in Iran using marketing approach. Methodology: The present study was applied-developmental in terms of objective and exploratory sequential mixed in terms of nature. The statistical population was in the qualitative section was composed of professors and specialists of Internet TV, as well as experts and activists in this department. The experts were identified by purposeful and snowball sampling, which according to the adequacy of the data, a total of 25 experts were interviewed. The statistical population in the quantitative section was 384 ordinary and Internet TV audiences in Isfahan. In the qualitative section, the interview was used as a data collection tool and in the quantitative section; a 58-item questionnaire was used. The research method in the qualitative section was thematic analysis and in the quantitative section, the researcher used the structural equation approach and Smart PLS software. Findings: The results showed that the identification of components and elements of a model of Internet TV development and the relationship between these components and elements by marketing approach led to the development and promotion of Internet TV, by providing and facilitating the necessary conditions and facilities will make more audiences interested in using these services, and finally the result of this study is to provide an appropriate model for the development of Internet TV by marketing approach. Conclusion: The results obtained from the structural equations were evidence that all the designed equations in the qualitative section are approved and all components of the model have significant relationships with each other.
تحلیل کیفی عوامل مؤثر بر اعتیاد به اینترنت زنان 15 تا 30 ساله بزه دیده پرونده های اخلاقی پلیس فتا در سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
163 - 192
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : استفاده افراطی و غیرمناسب از اینترنت در حوزه های مختلف زندگی اختلال جدی وارد می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل کیفی عوامل مؤثر بر اعتیاد به اینترنت زنان 30-15 ساله بزه دیده پرونده های اخلاقی پلیس فتا در سال 1400 بوده است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، اکتشافی و از نظر نوع داده، کیفی است. شرکت کنندگان شامل 40 نفر از زنان 15 تا 30 ساله بزه دیده پرونده های اخلاقی پلیس فتا در سال 1400 بوده که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و اشباع نظری با 38 مصاحبه انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس نظریه داده بنیاد است. برای روایی از روش قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأییدپذیری و برای پایایی از توافق درون موضوعی استفاده شد. با استفاده از شاخص کاپا، ضریب توافق محاسبه شده بالاتر از 0/7 بود که بیانگر قابل قبول بودن و پایا بودن است. برای تحلیل محتوای داده ها و کدگذاری، از نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، در مجموع 92 کد باز در قالب 32 کد محوری و 10 کد اصلی عوامل اعتیاد به اینترنت در زنان بزه دیده پرونده های اخلاقی را پوشش دادند. عواملی که در پدیده اعتیاد به اینترنت زنان بزه دیده نقش دارند در سه دسته شرایط عِلّی، زمینه ای و مداخله ای قرار می گیرند و به واسطه عوامل، راهبردهایی به کار گرفته می شود که منجر به پیامدهای منفی جبران ناپذیری می شوند. درنهایت، مدل اعتیاد به اینترنت زنان 15 تا 30 ساله بزه دیده پرونده های اخلاقی پلیس فتا با رویکرد گرندد تئوری ارائه شد. نتیجه گیری: مدل ارائه شده می تواند به عنوان ابزار تحلیلی درزمینه عوامل مؤثر بر اعتیاد به اینترنت که یکی از عوامل اصلی وقوع جرائم سایبری در پلیس فتا فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است، مبنای عمل قرار گیرد تا به گونه ای منطقی و اصولی به کاهش جرائم سایبری و حل مشکلات بزه دیدگان پرونده های سایبری در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران پرداخت.