فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted with the aim of "developing a model of job competencies for managers of Bank Saderat". Methodology: This research is applied in terms of purpose and qualitative in terms of method and has an inductive approach. The participants of the present study were branch managers and banking experts in Tehran. Since in this study, the aim was to present the competency model of Bank Saderat managers, therefore, purposive sampling method was used. The focus has been on people with more experience in the banking industry. At the beginning, criteria for purposeful selection of experts and managers were considered. Based on these criteria, a list of these experts and managers was prepared to make the necessary arrangements for scheduling and conducting the interview. Therefore, the population of this study was the employees and experts of the bank; Sampling was performed by purposive method and the researcher reached the level of theoretical saturation with 15 people. Semi-structured interviews were used to collect data. In order to analyze the data, the content analysis method was used. Findings: The research findings showed that after analyzing the data obtained from the interviews and all the basic and organizing topics, 5 comprehensive topics are: - Interpersonal competencies 2- Individual ethics 3- Professional ethics 4- Managerial competencies 5- Competencies Professional; The main components of job competencies of Bank Saderat managers were identified. Conclusion: Considering the compilation of the competency model using the extracted components, it is recommended that standards and criteria based on these components be formulated and designed for hiring managers, and considering that the training and updating of managers is one of the components obtained in This research is recommended that the training of competency programs to managers as well as employees of a complex should be put on the agenda. It is appropriate for managers to help improve organizational behaviors by investing in professional ethics on the people of the organization, and in this way, in addition to benefiting from people with high human capital, they can also benefit from the advantage of expanding the effectiveness of their organization.
بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
122 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان دختر پایه ی یازدهم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز جینک و مورگان(1999)، هویت تحصیلی موفق واز و ایزاکسون(2008)، باورهای معرفت شناختی شومر(1990)، نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا و همکاران(2000) و انگیزش پیشرفت هرمنس(1987) بود. داده ها با استفاده از روش آماری مدل معادلات ساختاری، در نرم افزار SPSS24 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری پژوهش، تأیید شد. نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی، هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی روانشناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت اثر مستقیم و معنادار داشتند، همچنین خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت، باورهای معرفت شناختی بر هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی و نهایتا نیازهای اساسی بر هویت تحصیلی موفق تأثیر مثبت و معنی داری سطح 95 درصد اطمینان معنادار دارد(05/0 > P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی شده و انگیزش پیشرفت و موفقیت در آنها روند کاهشی دارد را می توان با استفاده از برنامه های آموزشی و مشاوره ای در جهت بهبود هویت تحصیلی، باورهای معرفت شناختی و نیازهای اساسی روانشناختی مورد مداخله قرار داد و زمینه پیشرفت تحصیلی را در آنها محیا کرد. نتایج این پژوهش همچنین می تواند زمینه برنامه ریزی مناسب در جهت اتخاذ راهکارهای آموزشگاهی مناسب در جهت افزایش انگیزش پیشرفت دانش آموزان و به تبع آن کاهش افت و بی میلی تحصیلی را به همراه داشته باشد.
محتوای جامعه پذیری مسئولیت تامین مالی جوانان شهر تهران: نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اختلال کارکردی جامعه پذیری و نقصان عملکردی عوامل جامعه پذیری در حوزه اقتصادی، نشان دهنده وجود یک فرایند جامعه پذیری ناکارا در جامعه است. هدف این مطالعه فهم و شناخت محتوای جامعه پذیری مسئولیت تامین مالی جوانان است که شامل علت ها و پیامدها نیز می باشد. مشارکت کنندگان جوانان 20 تا 40 سال می باشد که براساس نمونه گیری هدفمند و نظری با 24 نفر مصاحبه فردی به عمل آمده است. طبق فرایندهای کدگذاری، مقوله مرکزی "تداوم دوگانگی فرهنگی" بدست آمد. مقوله مرکزی در این مطالعه نشان داد که فرهنگ مسئولیت تامین مالی در جامعه، فرهنگی منسجم و یکپارچه نبوده و ارزش های متفاوتی به نسل جوان انتقال یافته است که یکی از آنها، ارزشمندی تحصیلات بوده و دیگری با توجه به مطالب مطرح شده، ارزشمندی مسئولیت تامین مالی می باشد. بدلیل ارزشمندی تحصیلات برای شخص و خانواده وی، مسئولیت تامین مالی در شخص پرورش نیافته و وی بطور موقت از دنیای کار بیرون می ماند و بعد از اتمام تحصیل نیز این امکان وجود دارد که نتواند شغلی برای خود پیدا کند. در مقابل، با ارزشمندی مسئولیت تامین مالی و اشتغال، شخص از دورانی که می توانست، در این زمینه تلاش نموده و مسئولیت تامین مالی بر عهده خودش بوده است. با توجه به تبدیل شدن تحصیلات بعنوان یک ارزش و عدم پرورش مسئولیت تامین مالی در نسل جوان، می توان گفت که جامعه پذیری در زمینه عملکرد نارسا بوده و در راستای همنوایی شخص با فرهنگ مسلط جامعه یعنی اشتغال، ناتوان عمل کرده است.
تحلیل جامعه شناختی ذائقه نسلیِ مصرفِ موسیقی (میدان مطالعه: ایل خزل در شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
171 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ذائقه موسیقیایی میان نسلی در بین مردم ایل خزل و بر اساس پارادایم کیفی از نوع روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از مدل کلارک و براون استفاده شده است. جامعه هدف شامل نسل والدین و فرزندان دهه هشتاد بوده است و برای تعیین حجم نمونه از استراتژی نمونه یابی هدفمند استفاده گردیده است که بر اساس آن برای رسیدن به اشباع با 90 نفر (شامل 30 خانوار) مصاحبه صورت گرفته است. بر اساس تحلیل داده ها، 34 تم فرعی و 17 تم اصلی استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دنبال تغییرات روزافزون در سبک زندگی، موسیقی نیز در معرض تغییر قرار گرفت و ارزش عمیق هنری آن کمرنگ شد. در این میان ذائقه نسل جدید بر اساس توده گرایی و انتخاب موسیقی توده شکل گرفته است. از سوی دیگر، نسل پیشین که پایبندی بیشتری به سنت ها و هنر دارد، از این تغییرات به دور نمانده و در حال انطباق با شرایط موجود و پذیرش تنوع در موسیقی است که این موضوع حاکی از به حاشیه رفتن موسیقی اصیل و فاخر ایل است. همچنین نتایج نشان داد تعلق ایلی برخلاف گذشته الزاماً به تعهد فرهنگی منجر نمی شود، یعنی تعلق داشتن طوایف به ایل از نظر ذهنی پذیرفتنی و همگانی است، اما تعهد داشتن به موسیقی ایلی و سایر ابعاد فرهنگ در تمام طوایف مشاهده نمی شود.
رهیافت جامعه شناختی نصر حامد ابوزید به مسئله زن در جهان معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تغییر موقعیت و بهبود منزلت اجتماعی و حقوق انسانی زنان در بستر تحول پاردایمیک و گفتمانی فرهنگ اروپا در قرون اخیر و انتقال دستاوردهای فکری آن به جهان اسلام، مسئله زنان از موضوعات مهم جامعه شناختی جهان اسلام شد. درهم تنیدگی مسائل و تسلط گفتمان دینی در جهان اسلام نیز بخش مهمی از بحث و گفت وگو درباره زنان را در حوزه دین و حیطه شریعت قرار می دهد، به این ترتیب زن از مسائل متفکران مسلمان می شود و همچنین چالش های بومی زن معاصر موجب شد پژوهش های میان رشته ای و تخصصی در امور زنان شکل گیرد. نصر حامد ابوزید نومعتزلی، اندیشمند مسلمان با بهره گیری از آموزه های اسلامی و علومی چون جامعه شناسی، زبان شناسی و رویکردی انسان گرایی و روش هایی همچون هرمنوتیک با نگاهی نو و مفسرانه که برگرفته از رویکرد قرآنی است، به مسئله زن توجه ویژه ای دارد. تلاش های وی متمرکز بر بازنمایی چهره زن مسلمان با رویکرد جامعه شناختی، متناسب با تحولات عصری درباره حقوق و بحران های اجتماعی زنان است. پژوهش پیش رو در پی دست یابی بر مؤلفه های مفسرانه حامد ابوزید و راه حل او برای مسئله زنان است. وی معتقد است چالش های معاصر زن مسلمان نه برآمده از قرآن، بلکه در سنت های مردانه، تسلط فضای پدرسالارانه و تصلب گرای عرب ریشه دارد. وی با بیان اینکه «مسئله زن اساساً امری اجتماعی است» آن را از امور دینی جدا می کند و برآن است تا با الگو گرفتن از نگاه قرآن به زنان، توجه به تاریخ مندی متن مقدس و درنهایت توسل به سکولاریسم در قانون گذاری، به حل آن بپردازد. این پژوهش برای پرداختن به آرای حامد ابوزید از روش توصیفی تحلیلی متکی بر تحلیل محتوا بهره گرفته است.
کاوشی در فرآیند شکل گیری پدیدۀ کودکان کار خیابانی و پیامدهای آن در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
193 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، کاوشی در فرآیند شکل گیری پدیده کودکان کار خیابانی و پیامدهای آن در شهر اهواز است. ماهیت این پژوهش کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای و نمونه گیری هدفمند و با معیار اصل اشباع نظری با 10 نفر از کودکان کار خیابانی مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. یافته ها شامل 10 خرده مقوله، مسائل پیش روی خانواده پس از طلاق والدین، آسیب های روحی پس از طلاق در خانواده، مشوق های محیطی، آموزش و انتقال روش های کار در خیابان، کار کودک به مثابه ابراز وجود، آسیب های اجتماعی کار کودک در خیابان، چالش های زمانی، رفتار دوگانه مردم با کودک، گسست های کاری، آسیب های روحی کار کودک در خیابان، 4 مقوله اصلی، چالش های مابعد طلاق در خانواده، معاشرت افتراقی کودک، راهبرد گزینشی کار کودک در خیابان، پیامدهای فردی- اجتماعی کار کودک در خیابان و مقوله هسته، کار کودک به مثابه مقابله با وضع موجود است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دست کم دو عامل خانواده و نابسامانی های موجود در آن، به عنوان شرط لازم و معاشرت افتراقی و به صورت کلی تر ریشه محیطی به عنوان منبع القاکننده کار به کودک و شرط کافی، فرآیند پدیده کودکان کار خیابانی در شهر اهواز را شکل می دهند.
تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه از پیوند آموزش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۰۰-۷۸
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: با وجود اهمیت آموزش و پژوهش به عنوان دو کارکرد اصلی دانشگاه ها و پذیرش این مفروضه جهانی که پژوهش برای آموزش سودمند است و همچنین مبهم بودن جایگاه این دو در سیاست و عمل آموزش عالی، هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) از پیوند آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد است. روش کار: برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفته شد. کلیه اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) سرآمد آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد جامعه موردمطالعه را تشکیل دادند که مشتمل بر 48 نفر بودند. از این میان، 20 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های موردنیاز از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از شیوه کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، چهارده مقوله اصلی با هدف درک ماهیت آموزش و ماهیت پژوهش، هفت مقوله اصلی حول محور رابطه آموزش و پژوهش و چهارده مقوله اصلی به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده رابطه آموزش و پژوهش شناسایی و استخراج شد. نتیجه گیری: نظر به تجارب زیسته اعضای هیئت علمی موردمطالعه بین آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد رابطه وجود دارد و جهت این رابطه به دو شکل مثبت و منفی قابل ملاحظه است. به نظر می رسد رابطه بین پژوهش و آموزش برحسب مقطع تحصیلی و ماهیت رشته تحصیلی نسبی است. چنانکه این رابطه در سطح دکتری قوی ترین و در سطح کارشناسی ضعیف ترین حالت را به خود اختصاص داده است.
ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحب نظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش های نمونه گیری دردسترس و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن با روش های مثلث سازی و روایی صوری تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 محاسبه شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد 29 مولفه در 16 بعد شناسایی شد؛ به طوری که در مقوله شرایط علّی 4 مولفه در 2 بعد الزامات مدیریت دانشگاهی و فرهنگ سازی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه نوآوری سازمانی، دانش افزایی، مدیریت مشارکتی و جو اخلاقی)، در مقوله شرایط زمینه ای 2 مولفه در 2 بعد بلوغ مدیریتی و نظام پرورش خلاقیت (به ترتیب هر کدام با 1 مولفه ارزیابی و اعمال سیاست هایی برای رهبری خلاق و نگرش راهبردی و گسترش روابط بین فردی و دانشگاهی)، در مقوله شرایط مداخله گر 2 مولفه در 1 بعد واکنش مناسب به نیازهای داخلی و خارجی و اصلاح ساختار (با 2 مولفه هنرمندی اجتماعی و توسعه زیرساخت ها و توجه به منابع اقتصادی)، در مقوله پدیده محوری 14 مولفه در 7 بعد رهبری کارآفرین، رهبری تحول آفرین، رهبری اثربخش، رهبری هوشمند، هوش سازمانی، رهبری آموزشی و هوش هیجانی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه کارآفرینی، توسعه استراتژی ها، مشارکت، اعتماد شناختی و عاطفی، بینش و بصیرت، نوآوری فرهنگی، تفکر استراتژیک و هدف گذاری مشترک، بکارگیری تکنولوژی های نوین و بکارگیری مدیران شایسته و توانمند، آگاهی بخشی، انگیزش و تغییر نگرش، خودانگیزی و خودمدیریتی)، در راهبردها 4 مولفه در 2 بعد توجه به شرایط و ملزومات و خودآگاهی و مسئولیت پذیری (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه سیاست گذاری منعطف و خلاق و بکارگیری روش های نوین مدیریتی، خودمدیریتی و داشتن برنامه مشخص برای عملی کردن رهبری خلاق) و در پیامدها 3 مولفه در 2 بعد الزامات درون و برون سازمانی و توسعه اجتماعی (بعد اول با 2 مولفه توسعه شایستگی فردی و توسعه و بالندگی دانشگاه و بعد دوم با 1 مولفه شکل گیری منش اجتماعی و پاسدار توسعه و تحول) وجود داشت. با توجه به ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر، الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای رهبری خلاق در آموزش عالی، برنامه ریزی برای تحقق رهبری خلاق در نظام آموزش عالی ضروری است.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با تاب آوری تحصیلی در دانشجویان: نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
187 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری تحصیلی نقش مهمی در سایر عملکردهای تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان بود.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس نظر Kline (2015) 201 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه Young (1994)، پرسشنامه تاب آوری تحصیلی Samuels (2009) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان Garnefski, Kraaij and Spinhoven (2001) بود و داده های حاصل از اجرای آنها با روش تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل طرحواره های ناسازگار اولیه با تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان برازش مناسبی داشت. هر پنج طرحواره ناسازگار اولیه شامل جدایی و طرد، خودگردانی مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی افراطی بر تنظیم شناختی هیجان سازگار و تاب آوری تحصیلی دانشجویان اثر مستقیم و منفی و بر تنظیم شناختی هیجان ناسازگار آنان اثر مستقیم و مثبت داشت و علاوه بر آن، تنظیم شناختی هیجان سازگار بر تاب آوری تحصیلی دانشجویان اثر مستقیم و مثبت و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار بر تاب آوری تحصیلی آنان اثر مستقیم و منفی داشت (01/0P
ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
323 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان موسسه های آموزش عالی آگاه از حیطه تحقیق بودند که تعداد 12 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 89/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده های این مطالعه از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته ها: یافته های این مطالعه حاکی از آن بود که برای فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی 49 مفهوم، 8 مولفه و 2 مقوله شناسایی شد. در پژوهش حاضر مقوله ها شامل مقوله عوامل ساختاری با پنج مولفه زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، طراحی و مدیریت تعاملات یادگیری مجازی، بسترسازی و محیط یادگیری مجازی، توسعه یادگیری مجازی و توانایی پشتیبانی عملیاتی و مقوله عوامل رفتاری با سه مولفه فرهنگ سازی، نگرش فردی و انگیزش فراگیران بودند. در نهایت، الگوی مقوله ها و مولفه های فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی ترسیم شد.نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر می تواند به آگاهی و شناخت بهتر فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی کمک نماید و متخصصان و برنامه ریزان آموزش عالی بر اساس مقوله ها، مولفه ها و مفهوم های آن گام موثری در جهت بهبود فرهنگ یادگیری مجازی بردارند.
مطالعه تطبیقی کارکرد پیرامتنی طرح جلد کتاب در دهه هفتاد هجری شمسی و بازطراحی کنونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«پیرامتنیت»، به عنوان یکی از انواع پنج گانه ترامتنی، توسط ژرار ژنت، منتقد و نشانه شناس فرانسوی، در چهارچوب پارادایم ساختارگرایی مطرح شده است. پیرامتن ها، پاره متن هایی هستند پیرامون متن مرکزی که آستانه ای برای ورود به اثر و دریافت آن به شمار می آیند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این پرسش است: جلد کتاب به عنوان «پیرامتن درونی همزمان» در طراحی اولیه و بازطراحی، دچار چه تغییراتی گشته است و ارتباط آن با گفتمان های مسلط دوره خلق اثر چیست؟ پیکره مطالعاتی، چهار عنوان کتاب ادبی است که در دهه هفتاد هجری شمسی به چاپ رسیده و پس از گذشت نزدیک به دو دهه، با طرح جلد جدید، تجدید چاپ گشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیرامتن جلد کتاب و تغییرات آن، برساخته ای از عوامل فرامتنی نظیر بافت فرهنگی جامعه، گفتمان های هنری رایج در دوره خلق اثر، سیاست های نشر و تولید و همچنین تغییرات تکنولوژیک است؛ از سوی دیگر با مطالعه نقش پیرامتنی جلد کتاب در می یابیم، در طول دو دهه، کارکرد پیرامتن ها، از بستر توصیفی و روایی خارج شده و به سمت کارکرد دلالت نهان و اغواگری، تغییر مسیر داده است تا جایی که می توان گفت پیرامتن خود به متنی مستقل بدل شده است.
بیکاری، توسعه نابرابر منطقه ای و الگوهای فضایی مهاجرت داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
41 - 65
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و جابه جایی داخلی در پاسخ به دامنه گسترده ای از عوامل با اثربخشی های متفاوت رخ می دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل گیری مهاجرت های داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت ها و مؤلفه های توسعه ای است. در این راستا، مقاله پیش رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده های سرشماری 1395 در سطوح استانی و شهرستانی به بررسی تأثیر بیکاری جوانان و توسعه نابرابر منطقه ای بر مهاجرت داخلی در ایران می پردازد. نتایج بیانگر خوشه های فضایی بیکاری و توسعه نیافتگی در کشور و نابرابری در برخورداری از منابع و فرصت های اقتصادی و اجتماعی از یکسو و تفاوت های منطقه ای در میزان های مهاجرت از سوی دیگر است. بالاترین سطح توسعه یافتگی و کمترین میزان بیکاری جوانان و همچنین مهاجرپذیری بالا مربوط به مناطق مرکزی کشور، به ویژه پایتخت است. در مقابل، مناطق مرزی غرب، شمال غربی، شرق و جنوب شرقی کشور، کمترین سطح توسعه یافتگی و بالاترین میزان بیکاری و مهاجرفرستی را دارند. از این رو مهاجرت داخلی، فرایندی پویا، چندبُعدی و برخاسته از شرایط ساختاری و نابرابری های منطقه ای است.
سبک رفتار اقتصادی بیماران قلبی-عروقی در بیمارستان قلب جوادالائمه (ع) مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۹۴-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی جامعه شناختی بار اقتصادی بیماری قلبی و عروقی بر اساس رویکرد تغییر سبک رفتاری در بیماران قلبی - عروقی بیمارستان قلب جوادالائمه شهر مشهد در سال 1399 بوده است. روش: روش پژوهش حاضر، پیمایش و از نوع مقطعی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، 385 نفر از افراد مبتلا به بیماری قلبی و عروقی بالای ۵۰ سال بوده اند که به مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی قلب جوادالائمه مشهد مراجعه کرده اند. اطلاعات از طریق فرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار محتوی و برای اطمینان از پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آنالیز داده ها نیز از نرم افزار SPSS و AMOS همراه با آزمونهای آماری مناسب استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از روابط مثبت و معنی دار آماری بین متغیرهای مستقل تحقیق موقعیت اقتصادی اجتماعی، شرایط زندگی و سرمایه مرتبط با سلامت با سبک رفتاری و بار اقتصادی بیماران بودند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که داده های گردآوری شده، مدل ساختاری با متغیرهای بیرونی آن «موقعیت اقتصادی اجتماعی»، «شرایط زندگی» و «سرمایه مرتبط با سلامت» را تا حد قابل قبولی تأیید می کند. اثرات کل این سه متغیر بر سبک رفتاری برابر 41/0 محاسبه شد. به عبارت دیگر، 41 درصد از تغییرات سبک رفتاری در میان بیماران قلبی - عروقی به وسیله این سه متغیر قابل تبیین است و 59 درصد واریانس تبیین نشده مربوط به متغیرهای خارج از معادله است. همچنین مشخص شد اثر رویکرد تغییر سبک رفتاری بر بار اقتصادی 49/0 – درصد است. بحث: نظر به اینکه تغییر سبک رفتاری، موقعیت اقتصادی اجتماعی، سرمایه های مرتبط با سلامت و شرایط زندگی فرد تأثیر بسزایی در بیماری قلبی و عروقی دارد. ممکن است بتوان با اصلاح و تغییر سبک رفتاری بیماران گام مؤثری برای پیشگیری و کنترل این بیماری و کاهش هزینه ها و بار اقتصادی بیماری برداشت.
رابطه سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با کیفیت زندگی معلمان بازنشسته در شهرستان جوانرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۲۶۸-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از چالشهای مهم در دوره بازنشستگی موضوع کیفیت زندگی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر کیفیت زندگی معلمان بازنشسته شهرستان جوانرود در سال ۱۳۹۹ بوده است. روش: پژوهش حاضر بر اساس رویکرد کمی و به شیوه پیمایش انجام شده است. 170 پرسشنامه به شکل آنلاین توسط معلمان بازنشسته که به شیوه تصادفی انتخاب شده بودند، تکمیل شد. ابزار مورداستفاده پرسشنامه محقق ساخته سرمایه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمونهای مقایسه ای من وایتنی و کروسکال والیس و همچنین رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته ها: کیفیت زندگی معلمان بازنشسته شهرستان جوانرود بالاتر از متوسط بوده است و میانگین بعد بهزیستی محیطی کمتر از ابعاد دیگر بوده است. میانگین کیفیت زندگی زنان و کمتر از 50 ساله ها نسبت به بقیه گروهها بیشتر بوده است. میانگین سرمایه اجتماعی معلمان بازنشسته بیشتر از سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی بوده است. سرمایه اجتماعی و اقتصادی مردان بیش از زنان، اما سرمایه فرهنگی زنان بیشتر از مردان بوده است. سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی معلمان بازنشسته برحسب تحصیلات، سن و جنس متفاوت بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داده است که سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ۵۶ درصد از تغییرات کیفیت زندگی را تبیین کرده اند. بحث: با توجه به یافته های پژوهش حاضر مهم ترین سرمایه زندگی معلمان بازنشسته که در کیفیت زندگی آنها نقش مهمی داشته است سرمایه اجتماعی بوده و در سیاستهای اجتماعی برای جمعیت سالمند باید در نظر گرفته شود.
بررسی و مقایسه نیمرخ بالینی و نیمرخ مسیرشغلی افراد جویای کارِ به کارگمارده و درحال انتظارِ مراکز کاریابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۳۶۲-۳۳۵
حوزههای تخصصی:
چالش های زندگی نوین و فطرت انسانی لزوم درآمد زایی و حرکت به سمت مادی گرایی را تشویق می کند، در این مسیر شغل مهمترین وسیله برای دستیابی به این منظور است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه نیمرخ بالینی(پرخاشگری. اضطراب. وسواس. حساسیت فردی. شکایات جسمانی، روانپریشی، تصورات پارانوئیدی، افسردگی، ترس مرضی) و مقایسه نیمرخ مسیر شغلی (رفتار، خودکارآمدی، باورکاریابی و انطباق پذیری) افراد بکارگمارده و افراد جویای کارِ در حال انتظار بود. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای بود. بدین منظور کلیه افراد جویای کار ثبت نام شده در مراکز کاریابی های شهرستان نجف آباد در سال1397 به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند. از این بین 110 نفر که 52 نفر افراد جویای کار بکار گمارده و 58 نفر افراد جویای کاردرحال انتظار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه بکارگمارده و جویای کار تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی( ساویکاس و پورفیلی، 2012)، آزمون 20 سوالی رفتار کاریابی(صالحی، 1384)؛ آزمون 10 سؤالی رفتار کاریابی(صالحی، 1384)؛ آزمون باورهای کاریابی (صالحی، 1384)، آزمون SCL-90 (دارگوئیس و همکاران، 1973) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین ابعاد مسیر شغلی در خصیصه رفتاریابی و در بعد باور ، اختلاف معناداری در بین دو گروه وجود داشت (P<0/05) و در مورد ابعاد خودکارآمدی و انطباق پذیری تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت(05/0 <P ). همچنین در نیمرخ بالینی تنها در ابعاد حساسیت فردی ، افسردگی، پرخاشگری، پارانویا و روانپریشی اختلاف معناداری بین دو گروه وجود داشت(P<0/05). لذا با توجه به اینکه افراد جویای کار در حال انتظار به دلیل ناتوانی در کاریابی در معرض برخوداری از آسیب ها و اختلال های روانی هستند پیشنهاد می شود دوره های آموزش مهارت های کاریابی و راهبردهای جستجوی شغلی در مراکز کاریابی برگزارگردد.
تبیین ارزش ها و کنش های زنان ساکن در سه منطقه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۸۸-۵۵
حوزههای تخصصی:
مقد مه: در سال های اخیر شاهد بروز تفاوتهایی بین ارزش های زنان و کنشهای آنان هستیم. برخی از زنان کنشهایی مطابق ارزشهای خود دارند و برخی دیگر کنشهایی کاملا متفاوت با ارزشهای خود بروز می دهند. ارزشهای زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که در این مقاله با استفاده از نظریه فشار رابرت مرتون به مقایسه این کنشها در سه منطقه شهر تهران پرداخته شده است. روش: این تحقیق کمی بوده و با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری شامل زنان ساکن در سه منطقه تهران در شمال، مرکز و جنوب شهر بود. نمونه آماری شامل تعداد 390 نفر بود که از هر منطقه 130 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. یافته ها: عوامل ترس و نگرانی، تبعیض جنسیتی، عدم پذیرش اجتماعی، دل بستگی به خانواده و ضعف اعتقادات مذهبی و افول ارزشهای اخلاقی بر کنش زنان مؤثرند. این عوامل درمجموع موجب شکل گیری انواع چهارگانه کنشهای زنان، یعنی کنشهای هم نوایانه، کنشهای نوآورانه، کنشهای شکل گرایانه و کنشهای آنومیک شده است. نتایج آزمونها نشان داد رابطه معناداری بین متغیرهای ارزشی با انواع کنشهای زنان وجود دارد. بحث: نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد بین ارزشها و کنشهای زنان در مناطق سه گانه تهران در برخی موارد شاهد تشابه ها و در مواردی شاهد تفاوتهایی هستیم. درواقع کنشهای زنان تحت تأثیر ارزشهای آنان می تواند به صورت یکی از این اشکال چهارگانه بروز پیدا کند. در منطقه مرفه تهران اغلب کنشها حالتی شکل گرایانه و آنومیک داشت درحالی که در منطقه میانی تهران کنشها ماهیتی نوآورانه و شکل گرایانه داشت و در منطقه جنوب تهران، کنشها ماهیتی هم نوایانه و نوآورانه داشت. در تمام مناطق کنشهای چهارگانه با تفاوتهایی دیده می شود و این موضوع نشان دهنده تحول در ارزشهای زنان است.
برساخت گفتگو میان زوجین یزدی: به سوی یک نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۴۵-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت برقراری روابط سازنده در میان خانواده ها؛ پژوهش حاضر به مطالعه و تبیین فهم و تجربه گفتگو در میان زوجین در خانواده های شهر یزد پرداخته است. روش: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمین ه ای و همچنین نمونه گیری نظری و هدفمند استفاده شد و 31 نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. یافته ها: اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب 168 مقوله فرعی و 17 مقوله اصلی دسته بندی شد و در قالب یک مقوله هسته ای با عنوان «پروبلماتیک گفتگو- تک گویی در خانواده ها» ارائه گردید. در این میان محدودیت های ساختاری، عاملیت محور و ارتباطات تحریف شده باعث می شود گفتگو به تجربه ای غامض در میان خانواده ها تبدیل شود. نیاز انسان به گفتگو، موضوعات گفتگوناپذیر و عدم شناخت گفتگو به مثابه اوقات فراغت و همچنین ناهمسانی های گفتگویی در میان خانواده ها این وضعیت مسئله مند را تقویت می نمود. همین موضوع به استراتژی های مثبت و منفی در راستای کنش های گفتگو محور و زوال عاملیت منجر شد و آسیب های روانی و ارتباطی و ارتقا روابط خانوادگی و سلامت جامعه را به دنبال داشت که در قالب مدل پارادایمی ارائه گردید. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد گفتگو در میان خانواده ها در قالب دوگانه گفتگو- تک گویی تجربه ای غامض و مسئله مند می باشد و با توجه به اهمیت آن در بهبود وضعیت خانواده و جامعه و نیازمندی اعضای خانواده به گفتگو، گفتمان سازی و آگاهی بخشی در این زمینه بسیار ضروری می باشد.
Validation of a Model for the Quality of Education in Multi-Grade Classrooms in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Quality of education in multi-grade classrooms is important in the education system, neglect of which is associated with the weakness of the education model and related factors. Methodology: The present study was conducted to validate a model for the quality of education in multi-grade classrooms in primary schools as exploratory research. In qualitative study, thematic analysis was used by an inductive approach, and in quantitative study, descriptive survey was used. Given the components, an 81-item questionnaire was provided. To validate the questionnaire, convergent validity, content validity and construct validity were used. The statistical population of the research included teachers, principals and educational leaders of multi-grade classrooms in all the cities of North Khorasan Province, including 1203 multi-grade classrooms. By Cochran's formula, 349 people were selected as the research sample. The structural model of the research was fitted and the path coefficients of the research model were analyzed by the bootstrap method (resampling and sequential sampling) and the Student's t-test statistic. Findings: According to the results, 0.823% of the changes in the quality of multi-grade classrooms have been predicted by the sub-components of teachers' professional competence and characteristics, macro policies, the state of schools, family model and themes related to the students. Conclusion: All questions were confirmed due to a factor load above 0.5, and the model had a good fit.
Validating of Applied Model for the Implementation of the School Management Excellence Program(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study is to validate the applied model for the school management excellence program implementation. Methodology: This study was a correlation and survey methods. All 20 middle and high schools located in districts 1 and 2 of Ardabil city, which have been the implementers of the excellence program during the last two years, were selected and their human resources formed the statistical population. The researcher-made questionnaire with Cronbach’s alpha coefficient of 0.97 was distributed in 10 schools with the participation of 152 teachers using stratified random sampling method. Smart-PLS and SPSS soft wares were employed to analyze the data using structural equations and Hoteling’s T test. Findings: The findings showed that the current research model meets desirable validity. Therefore, the effective factors identified in the implementation of the excellence program were found to be valid. The results via Hoteling’s T test also showed that there is a significant difference between the factors identified in successful and unsuccessful schools according to the performances of the years 2018 and 2019. The factors of management and leadership style and human resources training were found to meet the highest and lowest discrepancies between successful and unsuccessful schools, respectively. Conclusion: The present results indicated that the factors of the space and resources, efforts of custodians, organizational culture, role of parents, environmental factors, management and leadership style, principal’s features, human resources training, organizational health and usefulness of teachers play a key role in achieving program-centered, self-assessment, school-centered and total quality consequences.
تأسیس و توسعه ی مدارس بهایی مازندران در تاریخ معاصر ایران؛ فرایند و واکنش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مازندران به عنوان یکی از کانون های اصلی جمعیتی و در عین حال هویتی- تاریخی بهائیت، مورد توجه ویژه ی رهبران بهایی قرار داشته است. جغرافیایی که بخش قابل توجهی از تاریخ و سرگذشت رهبران و پیروان و در نتیجه تعلقات جامعه ی بهایی در آن به وقوع پیوسته و به نوعی سرزمینی مقدس برای آنان محسوب می گردید. ایجاد و تأسیس نهادهای آموزشی و در رأس آن مدارس در نهایت اهتمام ازسوی محافل بهایی به طور اعم و در مازندران به طور اخص بوده است. ضمناً طولانی بودن دوره ی فعالیت مدارس بهایی مازندران و در قیاس با دیگر مدارس بهایی کشور، از دیگر وجوه متمایزه آن می باشد. لذا پژوهش با طرح این پرسش اساسی که تأسیس و توسعه ی مدارس بهایی مازندران در تاریخ معاصر ایران چه وضعیتی داشته است؟ به روش تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی دریافته است که کانون های مهم جمعیتی بهائیت همچون ساری، بابل، بهنمیر و قائمشهر بیشترین مدارس بهایی را به خود اختصاص داده اند. ضمن آن که در دوره ی فعالیت طولانی مدت خود واکنش هایی را موجب گردیدند. بخشی از جامعه در این مقطع با توجه به جاذبه های آموزشی- مادی این گونه مدارس و شرایط روز بدان اقبال نشان داده و البته بخشی دیگر نسبت به آن نگاه انتقادی و گاهی مخالف داشته است که خود به نفوذ محافل بهایی و بالطبع اعمال ایدئولوژی فرقه ی بهایی در سیاستگذاری و اداره ی این گونه مدارس باز می گردد.