فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زندگی اجتماعی تعامل و ارتباط سبب گسترش اندیشه ها ی اجتماعی می شود. تداوم زندگی اجتماعی در میان تحولات دنیای امروز جز با مدد از مفاهیم سرمایه اجتماعی و به ویژه اعتماد دشوار است. سرمایه ی اجتماعی روابط اجتماعی را سرمایه ی یک جامعه می داند. این رویکرد دارای سه مؤلّفه ی هنجار، اعتماد و مشارکت است. جریان توجه به مفاهیم سرمایه ی اجتماعی پیوسته تداوم داشته و مصادیق آن را در ذهن و زبان اندیشمندان گذشته و از جمله سعدی می توان یافت. سعدی به واسطه سفرهای متعدد و همراهی با اقشار مختلف با مبانی اندیشه های اجتماعی روزگار خویش آشنا و به آن ها پرداخته است. این مقاله برای آشنایی با دیدگاه اجتماعی سعدی، مؤلّفه ی اعتماد را درکتاب گلستان به شیوه ی اسنادی همراه با تحلیل کمّی و کیفی بررسی نموده است. بر این اساس بیشترین تأکید سعدی بعد از مؤلّفه ی هنجارگرایی به اعتماد بوده و از بین شاخص های اعتماد، احساس امنیّت بالاترین بسامد را داشته و آن را می توان با توجه به اوضاع قرن هفتم شاخص مورد توجّه جامعه ی عصر سعدی دانست. بعد از آن اعتماد رسمی، غیر رسمی و تعمیم یافته قرار گرفته اند. اعتماد در گلستان به گونه ی معناداری در باب های آن نمود دارد و بین عنوان و مفاهیم باب و مؤلّفه ی اعتماد رابطه ای مستقیم وجود دارد.
مقایسه نسبت نوسازی و شریعت در ایران و مالزی در سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
108 - 135
حوزههای تخصصی:
شروع نوسازی در اوایل قرن نوزده میلادی در اکثر کشورهای اسلامی باعث واکنش نیروهای دینی و روحانیت در مواجهه با این پدیده شد و همین امر سبب شد که این کشورها در مقابل این اتفاق و راه های تعامل با آن واکنش های متفاوتی نشان دهند. به طور معمول در هر یک از این کشورها مخالفان و موافقانی پدیدار شدند که مواضع شان با مواضع حاکمان و فقیهان همگونی ها و ناهمگونی های فراوانی داشته اند.این پژوهش به مقایسه نقش شریعت اسلام در مقابل جریان نوسازی، در دو کشور مسلمان ایران و مالزی پرداخته است. این موضوع تاریخی، با روش اسنادی و با استفاده از مدارک دست اول و دوم مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا این مقاله میزان قدرت شریعت در دو کشور مسلمان را بررسی می کند. در این مقاله همچنین به نحوه برخورد روحانیان به عنوان حاملان و مدافعان شریعت در این کشورها با نیروهای نوسازی پرداخته می شود. این اثر نشان می دهد که چگونه شریعت در ایران در دوره های زمانی مختلف کارکردی متفاوت با شریعت در مالزی داشته است و چگونه در مقابل نوسازی گرایان در دوره های تاریخی مختلف ایستادگی کرده است؛ در حالی که در مالزی شریعت و روحانیان حامیِ آن چنین نقشی را ایفا نکرده اند. در این مقاله آرای دیویس در باب نسبت دین و نوسازی به منزله ی را ه نمای نظری کار مورد استفاده قرار گرفته است.
The study of relationship between bilingualism and private speech with English learning in elementary school students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study investigated the relationship between gender and bilingualism with English learning among 7-11 years old students. Methodology: 261 students (124 girls and 157 boys) were selected through multi-stage sampling method from elementary school. Employing check list the level of English scores was obtained .The children's private speech obtained from listening to them when they were solving a puzzle in group. Findings: An independent t test showed that there was no significant relationship between bilingualism and English scores (p<05/0). Furthermore an ANOVA test indicated that there was a significant relationship between the type of private speech and English scores (p<0/01). A Sheffe post hoc showed that the solving private speech had the significant relationship with high performance in English scores among four types of private speech: Solving speech, Task relevant speech, non- facilitative Coping/ reinforcing speech and task- irrelevant speech. Discussion: considering the nature of the "solving private speech" indicates that this kind of private speech had a more meta-cognitive nature which leads to better cognitive function such as learning English.
Effects of executive functions and academic emotions on pupils' academic performance in mathematics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Purpose: The main aim of the present study was to find out the possible effect of executive functions and academic emotions on pupils' academic performance in mathmatics. Methodology: In this study, the structural equation modeling, type of non-experimental method was implemented. Using sampling method based on the structural equation modeling, 400 (100 girls and 100 boys) in fifth and sixth grade elementary school pupils in Education regions of North, Central, and South of Tehran were reandomly selected. The research data were collected by using standard tests and questionnaires. Structural equation modeling findings showed significant relationships among the executive functions of the elementary school pupils, academic emotions and their mathematics performance. Findings: Moreover, there was significant relationship between academic emotions of the elementary pupils and their academic performance in math subject. Discussion: It is concluded that executive functions and academic emotions can affect pupils' academic performance in mathmatics, requiring more atension to these two influential varaiables while teaching math.
Perceptions and Experiences of the Teachers and Educational Administrators of the Strengths and Weaknesses of the Professional Rankings Plan of Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
purpose: The purpose of this study was to identify the perception and experience of teachers and educational managers about the implementation of the professional ranking plan of teachers in the education system of the Iran. Methodology: The method of this research is a qualitative exploratory research which has been conducted in an interpretive analysis method. The data gathering tool was a semi-structured interview, with interviews with 15 experienced teachers, principals, and executives of the project. Sampling was done using purposeful snowball method. For data analysis, coding was used in both open and axial coding. Findings: The results of the research showed that the teacher ranking plan has legal, scientific, professional and managerial requirements for its implementation. The main strengths of the plan include increasing teachers' motivation, improving teachers' skills, reducing teachers' livelihood issues, improving student achievement and reducing inequality. The weaknesses include lack of comprehensiveness of the plan, lack of transparency, the ability to apply personal opinion, the length of the process, high emphasis on seniority, weakness in information and lack of implementation. Conclusion: The most important solutions identified for improving the design are: having a professionalism approach to teachers, paying attention to improving teachers' livelihoods, teamwork and continuous evaluation, holistic approach, and bureaucracy reduction.
Identifying the antecedents and the consequences of Motor skills training in University of Applied Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: In this qualitative study, identifying the antecedents and the consequences of Motor skills training in University of Applied Sciences was studied.. Methodology: Using the qualitative content analysis method, a structured interview was conducted by professors, experts, and students at the Applied Scientific University through a targeted way. Fifteen papers and three books were reviewed in this regard and analyzes continued to saturation. The registration unit was considered as content in this research. At the end of the inductive content analysis, and with continuous comparison of the obtained codes, 6 categories and 10 sub-categories were emerged. The data analysis method was the inductive content analysis with coding at three of open, axial, and selective levels. Findings: The results indicated that the most important achievements in the training of motor skills in students were: interventional conditions, pivotal phenomena, underlying conditions, causative conditions, strategies and outcomes, and the most important consequences included Student characteristics, methods and principles for training motor skills, infrastructures, The characteristics of trainers, actions and interactions and outcomes. Conclusion: The obtained result from this study can be the guide for the practice of masters and motor skills training designers in college students through formal education courses and, finally, the improvement of motor skills training in these environments.
در امتداد رنج دیرین؛ معنای زمین لرزه سرپل ذهاب در متن تجربه زیسته راویان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
29 - 55
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه، تنها در کتب علمی است که به شیوه ای عینی فهمیده می شود، درحالی که در جامعه انسانی در زمینه ای اجتماعی معنا می یابد و در ادامه تجربیات تاریخی درک می شود. زمین لرزه سرپل ذهاب در زیست روزمره ساکنانش انقطاع نفس گیری ایجاد می کند و بااین حال در ادامه جریانی قرار می گیرد که قدمتی به طول تاریخ دارد. با حضور در محل و انجام مصاحبه های عمیق با روایان فاجعه مشخص شد که تاریخ اجتماعی منطقه (همزیستی مذاهب گوناگون، تجربه جنگ، اسارت، بمباران شیمیایی، کشتارهای داخلی، نسل کشی، فقر، کولبری، اعدام و سوابق مبارزات سیاسی) در فهم فاجعه طبیعی نقش آفرینی می کند. تجربه زمین لرزه در هویت فردی و جمعی بازماندگان ادغام می شود و با دیگر المان های حافظه جمعی آنان رابطه برقرار می کند. نظام معرفتی، تجربه زمین لرزه را در خود سامان می دهد و با تحلیل رنج های جمعی، کنشگری در برابر آن را رقم می زند. نتیجه بررسی نشان می دهد که هراس مشترک مرزنشینان ترس از خیانت، فراموش شدن و نادیده گرفته شدن است. عامل فاجعه، انسانی فهمیده می شود و احساس تعلق به مکان کاهش می یابد. به همین جهت پرورش بستری برای خلق روایات و هویت های جمعی، شنیده شدن آن ها، شناخته شدن آنان توسط یکدیگر و برقراری رابطه معنادار میان آن ها به نظر امری حیاتی می رسد.
رابطه برابری جنسیتی در اشتغال جوانان در کشورهای درحال توسعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
۸۴-۴۵
حوزههای تخصصی:
نابرابری جنسیتی در اشتغال جوانان یکی از چالشهای بازار کار در کشورهای جهان است. این پدیده در اشکال مختلف به صورت میزان دستیابی به مشاغل تمام وقت و پاره وقت، رسمی و غیررسمی، تفاوت در دستمزد و امنیت شغلی دیده می شود. پژوهش حاضر، به بررسی عوامل مؤثر بر روی برابری جنسیتی در اشتغال جوانان جهت اعمال سیاستهای موردنیاز برای کاهش سطح تبعیض جنسیتی و افزایش مشارکت زنان در بازار نیروی کار برخی کشورهای درحال توسعه پرداخته است. در این راستا از مدل پنل بیزین برای بررسی شدت و نوع اثرگذاری متغیرهای مدل بر روی برابری جنسیتی در اشتغال جوانان در طی دوره زمانی 2016-1990 استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد تولید ناخالص داخلی، برابری جنسیتی در آموزش ابتدایی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، دموکراسی، شاخص جهانی سازی سیاسی، مخارج دولت، سرمایه گذاری داخلی، سهم جمعیت شهری، سهم زنان از جمعیت، رشد جمعیت، تعداد کاربران موبایل به عنوان متغیر جانشین زیرساخت در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات و کشورهای صادرکننده نفتی دارای اثرگذاری منفی بر روی برابری جنسیتی در اشتغال جوانان هستند. در میان متغیرهای نام برده اثرگذاری رشد جمعیت، سرمایه گذاری داخلی و خارجی حائز اهمیت است. از سوی دیگر، رشد اقتصادی، برابری جنسیتی در آموزش متوسطه، تجارت باز، تعداد کاربران اینترنت، نرخ بیکاری، دین اسلام و مسیحی دارای اثرگذاری مثبت بر روی برابری جنسیتی در اشتغال بوده اند. بنابراین، حفظ توازن در رشد جمعیت، جلوگیری از سرمایه گذاری داخلی در پروژه های ناکارآمد، ایجاد بسترهای مناسب جهت آموزش عالی زنان، استفاده از اینترنت برای به روزرسانی مهارت زنان و ایجاد فرصتهای شغلی آنان، محدود کردن وابستگی به بخش نفتی به عنوان بخشی مردانه و درنهایت افزایش رشد اقتصادی در کشورهای درحال توسعه و ایران می تواند به استفاده بیشتر از سرمایه انسانی در زنان و کاهش نابرابری جنسیتی منجر شود.
رویکرد چندبُعدی به اندازهگیری فقر؛ مفاهیم نظری و شواهد تجربی از اقتصاد ایران در طول سالهای 92-1370(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۸
۴۱-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر پدیده ای است چندوجهی که بررسی و تحلیل کلیه وجوه و ابعاد آن، لازمه شناخت دقیق آن است. در گذشته فقر تنها از رویکرد درآمدی اندازه گیری می شد، اما این رویکرد سایر نمودهای فقر را در نظر نمی گیرد. به عنوان مثال ممکن است فردی ازنظر درآمدی فقیر نباشد اما مجبور باشد بخش عمده ای از درآمد خود را صرف بیماری صعب العلاج خود کند. رویکرد چندبعدی به اندازه گیری فقر (به جای رویکرد درآمدی)، ماهیت چندوجهی آن را در نظر می گیرد. راههای متفاوتی برای به حساب آوردن ماهیت چندبعدی فقر در ارائه شاخص فقر تاکنون معرفی شده است که ازجمله آنها می توان به داشبورد متغیرها، شاخصهای ترکیبی، نمودارهای ون، رویکرد تسلط، رویکرد آماری، رویکرد فازی و رویکرد شمارش اشاره کرد. روش: روش الکیر و فوستر، به عنوان یکی از پرکاربردترین روشهای اندازه گیری فقر چندبعدی روشی مبتنی بر شمارش است که توسط سازمان ملل متحد برای تولید شاخص فقر چندبعدی جهانی مورد استفاده قرار می گیرد و در این تحقیق نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برای دست یابی به شاخص فقر چندبعدی، 10 شاخص در سه بُعد آموزش، سلامت و تسهیلات زندگی مورد بررسی قرار گرفت. با در نظر گرفتن وزن یکسان برای هر بعد و وزن یکسان برای هریک از شاخصهای درون هر بعد، خانواری فقیر تشخیص داده شد که در بیش از یک سوم شاخصها محروم باشد (حدثانی). آنگاه پس از شناسایی افراد فقیر توابع تجمیع مرسوم با تعدیلاتی اعمال شده و شاخصهای فقر الکیر و فوستر محاسبه شدند. در این تحقیق روش الکیر و فوستر روی داده های مستخرج از طرح هزینه – درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران در سالهای 1370 تا 1392 به کار بسته شده است. یافته ها: نسبت سرشمار تعدیل شده در دوره موردبررسی در مناطق روستایی از 4/35 درصد به 1/10 درصد و در مناطق شهری از 3/13 درصد به 5/9 درصد کاهش یافته است. این کاهشها به واسطه کاهش شیوع و شدت فقر به صورت هم زمان بوده است. استنباط آماری انجام شده روی نسبت سرشمار تعدیل شده حاکی از آن است که اختلاف بین این شاخص در مناطق شهری و روستایی در تمام سالها در سطح اطمینان 95 درصد، معنی دار و اختلاف شاخص با مقادیر سال قبل آن نیز برای اغلب سالها چه در مناطق شهری و چه در مناطق روستایی، معنی دار بوده است. بحث: محاسبه شاخص الکیر فوستر نشان داد که فقر چندبعدی در مناطق شهری و روستایی ایران با کاهش مواجه بوده است که البته شدت این کاهش در مناطق روستایی به شکل قابل توجهی بیشتر است. کاهش شدیدتر مقدار فقر در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری، به واسطه تمام امکانات و تسهیلات زندگی است که در فاصله سالهای 1370 تا 1392 برای خانوارهای روستایی فراهم شده است. در سالهای پس از اتمام جنگ بسیاری از خانوارهای روستایی کشور دسترسی به برق یا آب لوله کشی و یا حمام مستقل در محل سکونت خود نداشته اند. اما اقدامات انجام شده در بازه زمانی مزبور باعث شده است که این امکانات به سطح روستاها رفته و تسهیلات زندگی برای خانوارهای روستایی نیز فراهم شود. این در شرایطی است که تغییر مزبور در خانوارهای شهری چندان محسوس نبوده است؛ چراکه از ابتدای دوره نیز اغلب خانوارهای شهری به امکانات رفاهی موردبررسی دسترسی داشته اند.
پدیدارنگاری تجارب اعضای هیئت علمی از فرایند ارتقاء مرتبه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر عضو هیئت علمی در دانشگاه برای ارتقاء مرتبه علمی باید شرایط و شاخص های آموزشی، پژوهشی و اجرایی مشخصی را دارا باشد و با اخذ امتیازات لازم با ارتقای وی موافقت شود. هدف این پژوهش واکاوی تجارب اعضای هیئت علمی از مفهوم ارتقاء مرتبه علمی بود؛ که با رویکردی تفسیری و راهبرد پدیدارنگاری انجام شد. به این منظور، 18 نفر از اعضای هیئت علمی که دارای تجربه پدیده موردنظر بودند، به صورت هدفمند و با حداکثر تنوع مشارکت کردند. ابزار گرداوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که برای اجرای مراحل پدیدارنگاری از رویه یارونین (2004) استفاده شد. داده ها به روش کدگذاری نظری و با روش تحلیل مقایسه ای مداوم مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل ها نشان داد که پنج مؤلفه شامل غیر حرفه ای گرایی، ثبات شغلی، بالندگی حرفه ای، ساختاری ناموزون، اعتبار بخشی و مسئولیت پذیری قابل احصا است. تحلیل های بیشترشان داد که می توان تجارب اساتید را به دو دسته تجارب مثبت و خوشایند و تجارب منفی و ناخوشایند طبقه بندی کرد. از تجارب خوشایند می توان جهت رشد و بالندگی شغلی و حرفه ای اساتید بهره برد. تجارب ناخوشایند نیز در بحث ارتقاء مشکلاتی برای رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی ایجاد نموده است.
مطالعه عوامل مؤثر و زمینه ساز اجرای خط مشی های آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل زمینه ساز و مؤثر بر اجرای خط مشی های آموزش عالی ایران صورت گرفته است. پژوهش از نوع آمیخته بوده که در بخش کیفی داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده و با کدگذاری باز، محوری و انتخابی عوامل زمینه ساز و مؤثر بر اجرای خط مشی های آموزش عالی شناسایی شد. در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه ماحصل کار کیفی و بهره گیری از تحلیل سلسله مراتبی ازنظر 5۰ نفر عضو هیئت علمی و متخصصان آموزش عالی به اولویت بندی عوامل زمینه ساز و عوامل مؤثر پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل زمینه ساز اجرای خط مشی های آموزش عالی شامل 6 مفهوم اصلی در قالب 6۰ مقوله است که مفاهیم اصلی به ترتیب بر اساس تحلیل سلسله مراتبی عبارت اند از: عوامل قانونی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی. همچنین عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های آموزش عالی در 8 مفهوم اصلی در قالب 9۰ مقوله دسته بندی شده اند این مفاهیم اصلی به ترتیب بر اساس تحلیل سلسله مراتبی عبارت اند از: عوامل مربوط به تدوین خط مشی، عوامل اداری، ساختاری و بوروکراتیک، عوامل حمایتی، عوامل مربوط به نهادهای اجرایی، تجارب و مهارت های مجری، عوامل پشتیبانی، انتخاب ابزار مناسب اجرای خط مشی، عوامل محیطی و جغرافیایی است.
تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران کودکان با ناتوان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناتوانی هوشی یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود که تاثیر بسیار زیادی بر خانواده به خصوص مادران می گذارد. لذا هدف از این پژوهش تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی برتجارب زیسته مادران کودکان ناتوان هوشی بود. برای تدوین برنامه به شیوه کیفی به کاوش تجارب زیسته مادران با استفاده از مصاحبه ژرف نگر با 12مادر، که دارای کودک ناتوانی هوشی بودند پرداخته شد و مضامین اصلی تجربه ها از طریق روش Colaizzi کشف شد. سپس بر اساس مضامین اصلی کشف شده به مطالعه مروری کلیه روشهای فرزندپروری و برنامه های مربوطه( که در کتابها و مقالات مختلف مطرح شده بودند) پرداخته شد تا جلسات فرزندپروری طراحی شود. و در نهایت برنامه فرزندپروری طراحی شده با استفاده از روش گروه های کانونی بین مشاوران تخصصی مدارس استثنایی استان یزد مورد بررسی قرار گرفت و ضریب CVR مربوط به هرجلسه محاسبه و در مورد برنامه به اجماع رسیده شد و روایی محتوایی و صوری آن مورد تایید قرار گرفت. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودک مبتلا به ناتوانی هوشی در 7 مضمون اصلی ( تجربه سرزنش، نگرانی از آینده، مشکلات رفتاری کودک ، اختلال در تعامل، داغ و انزوای اجتماعی، افکار و احساسات منفی و دستاوردهای مثبت ) و 16 مضمون فرعی که به صورت زیرگروه های مضامین اصلی کدبندی شده اند، خلاصه گردید. سپس برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک ناتوان هوشی با استفاده از مولفه های اساسی درمان مبتنی بر شفقت و روش فرزندپروری مثبت در 9جلسه آموزشی تدوین شد. از آنجایی که برای طراحی این برنامه از تجارب مادران به عنوان مخاطبان اصلی و همچنین مطالعه ی مروری گسترده منبع علمی برای پاسخگویی به نیازهای آنان استفاده شده است و کلیه جلسات آموزشی مورد بررسی و تایید متخصصان مربوطه قرار گرفته است، به این نتیجه می رسیم که برنامه طراحی شده از روایی محتوایی و صوری قابل قبولی برخوردار می باشد و می تواند در جهت پیشرفت کودکان ناتوان هوشی و خانواده های آنها موثر و مفید باشد.
فهم تجربه زیسته طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
1 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش فهم تجربه زیسته طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام می باشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد می باشد. در این مطالعه کل دهستان های استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست پیدا کردیم؛ مقوله «فقر و مناسبات نابرابر اقتصای، اجتماعی» به عنوان مقوله هسته ای انتخاب گردید. شرایط علّی شکل گیری این مقوله، فقر موروثی، فقدان مهارت، بیکاری، طلاق، بیوگی، تجرد، تبعیض جنسیتی، ناباروری، انسداد اجتماعی، فقدان شبکه های اجتماعی، مهاجر بودن و معلولیت می باشد. از راهبردهای مورد استفاده جهت مواجهه با پدیده نابرابری و طرد اجتماعی می توان به ایجاد گروه های متکثر و متضاد در روستاها، اختلاف و چند دستگی، کسب سرمایه نامشروع، انطباق و خود محروم سازی اشاره کرد. پیامدهای اتخاذ چنین راهبردهایی نیز آسیب پذیری، بدبینی، بی اعتمادی، مشارکت پایین، مواجهه با تنبیهات قانونی، تضعیف شبکه های اجتماعی، بی تفاوتی، یأس و سرخوردگی، بروز آسیب های اجتماعی، خالی شدن روستاها از سکنه و تداوم فقر، نابرابری و طرد اجتماعی می باشد.
Comparison of Academic Procrastination and Academic Engagement of Rural and Urban Students in Bojnourd City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The school is one of the most important social and academic institutions and the most important element of education, which is established and administered in accordance with the goals approved by the academic curriculum and the standards and guidelines of the Ministry of Education. Therefore, the purpose of this study was to compare the degree of academic procrastination and the students’ academic Engagement. Methodology: The research was descriptive in terms of purpose, and applied in terms of methodology. The statistical population consisted of all female students of the sixth grade of rural and urban elementary schools of Bojnourd City; 1164 sixth-grade girls in urban schools and 669 girls in rural elementary schools, according to a report prepared by the Ministry of Education of Bojnourd in the academic year 2017-2018. The stratified sampling method was used to determine the sample size. A sample of 320 urban students and 268 rural students were selected based on Cochran formula at the error level 5%. The instruments for data collection were Solomon & Roth Blum Academic Procrastination Questionnaire (1984), and Academic Engagement Questionnaire of Frederic et al. (2004), which had formal and content validity, and reliability was obtained 0.84 and 0.87, respectively, according to Cronbach's alpha coefficient. Data were analyzed by SPSS-21 software using t-test at the significance level of 0.05. Findings: The results showed that there was a significant difference between the academic procrastination scores of rural and urban students (p <0.05). The mean of urban students' procrastination was greater than that of rural students. There was also a difference between academic Engagement of rural and urban students (p <0.05). Conclusion: About 47 percent of rural students and about 53 percent of urban students had academic procrastination. Also, about 57% of rural students and about 63% of urban students had a high degree of academic Engagement.
تحلیل روانشناختی رابطه والد-فرزندی در ضرب المثلهای ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که ضرب المثل ها در هر جامعه نمایانگر عقاید و آداب و رسوم و هنجارهای رایج می باشند، بررسی دقیق آنها می تواند درک بهتری از کیفیت روابط خانوادگی ایجاد نماید. هدف این پژوهش تحلیل کیفی ضرب المثل های ایرانی مرتبط با رابطه والد-فرزندی است. ضرب المثل های حاوی کلمه مادر، پدر، فرزند و مترادف های آنها مورد تحلیل کیفی قرار گرفتند. یازده مقوله اصلی بر اساس تحلیل ها استخراج گردید که عبارتند از: جایگاه ویژه و منحصر به فرد والدین برای فرزند، همجوشی والد-فرزند، تفاوت کیفی نقش مادر و پدر، سبک فرزندپروی، رقابت کننده های رابطه والد-فرزندی، امتیازات والدگری، هزینه های والدگری، فرزند سرمایه تحت تملک والدین، بی ملاحظگی فرزند نسبت به والدین، فرزند صاحب مال والدین، و تفاوت کیفی فرزند پسر و دختر هریک از مقوله های مذکور شامل مقوله های فرعی می باشند. بر اساس نتایج، رابطه والد-فرزندی رابطه ای مهم و بی رقیب داراست. والدگری علاوه بر منافعی که به همراه دارد دشواری های زیادی را نیز شامل می گردد که باعث می شود فرزندان همیشه نسبت به والدین احساس دین و حتی گناه داشته باشند. در ضرب المثل ها رابطه والد-فرزندی چنان درهم تنیده و نزدیک به تصویر کشیده شده است که تصور وجود مفاهیمی چون مرز و تمایزیافتگی در این رابطه را دشوار می سازد. همچنین جایگاه مادر برای فرزند برتر از جایگاه پدر توصیف شده است که در خانواده سنتی این امر کمک زیادی به ارتقاء جایگاه زنان در هرم قدرت خانواده می کرده است. بر اساس نتایج میل جنسی، منافع مالی و تهدید جانی مهمترین عوامل تهدید کننده رابطه والد-فرزندی هستند. بدین ترتیب رابطه والد-فرزندی که در جامعه سنتی ایران محوری ترین رابطه برای افراد محسوب می شده است نیز رابطه ای کاملا مورد اعتماد نیست و تحت تاثیر منفی فردگرایی و منفع طلبی طرفین قرار می گرفته است.
حدود روابط جنسی زن و شوهر در چارچوب قاعده معاشرت به معروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
75-94
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر پایه التزام به قاعده لزوم معاشرت به معروف، به نقد و بازنگری دیدگاه های رایج فقهی و حقوقی در حوزه روابط جنسی زوجین، می پردازد. بر پایه این قاعده از جمله ضوابط وضع احکام در حوزه روابط زناشویی همچون دیگر قلمروهای رابطه زن و شوهر- صدق رفتار متعارف است. مفاد قاعده، رعایت معیار متعارف در روابط جنسی را الزامی می نماید. بر این پایه، نظریه تحدید زمانی حق جنسی زوجه به هر چهار ماه یک بار، با معیار رفتار متعارف ناسازگار است. به همین ترتیب به حکم مضمون قاعده در هر بار رابطه جنسی نیز معیار رفتار متعارف باید مراعات شود. در نتیجه، برقراری رابطه مبتنی بر اجبار، شیوه های نامتعارف نزدیکی و برقراری رابطه جنسی خشن، به لحاظ مغایرت با معروف نمی تواند مشروع باشد. مقاله با تأکید بر پویایی مفهوم معروف و متعارف و امکان اثرپذیری آن از عرف های مقبول نتیجه می گیرد که گاه رفتارهایی که پیشتر معروف بوده اند اما اکنون نامتعارف قلمداد شوند نمی توانند مقبول شارع باشند. مقاله همچنین به منظور روزآمدسازی قوانین مدنی ایران در این زمینه پیشنهادهایی ارایه نموده است.
پیش بینی کیفیت مراقبت گری در روابط زناشویی براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
201-220
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش عزت نفس و ادراک از سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی سبک های مراقبت گری دانشجویان متأهل بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرد متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1395 است که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 245 نفر از آن ها انتخاب شده و به ابزارهای مراقبت گری، مقیاس عزت نفس و سبک های فرزندپروری والدینی ادراک شده پاسخ دادند. پس از اجرای پرسش نامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و هم چنین روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت مثبت و معنادار، و طرد، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس، فزون حمایتگری و صمیمیت عاطفی، بعد کنترل را به صورت منفی و معنادار و طرد، بعد کنترل را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، بعد وسواس را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل جامعه شناختی بر نقش کارآفرینانه آذری زبان های تهران با تاکید بر دریانی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به مثابه خلق ارزش تولیدی و قدرت ترکیب منابع دارای دلالت های اقتصادی و اجتماعی بوده و به مثابه مکانیزمی برای حرکت از «انسان اقتصادی» به مفهوم پاراتوئی به «انسان کارآفرین» به مفهوم شومپیتری است. یکی از نمودهای اجتماعی و عینی کارآفرینی در ارتباط با گروه های اجتماعی، ظهور نوعی کارآفرینی قومی و شبکه ای است که در این مقاله سعی شده ابعاد اقتصادی و اجتماعی آن در عملکرد دریانی های آذری زبان تهران در بخش سوپرمارکت داری و فروشگاه زنجیره ای تبیین شود. نوع روش مورد استفاده در تحقیق، کیفی و به شیوه مردمنگارانه بوده است. در این روش منطق رفتار کارآفرینانه دریانی ها به شیوه توصیف فربه تبیین شده است. جامعه آماری در این تحقیق دریانی های سوپرمارکت دار تهران بوده و 30 نفر به شیوه «نمونه گیری در دسترس» برای مصاحبه انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد رفتار کارآفرینانه دریانی ها به دلیل نقش برجسته پیشگامان از جمله حاج مهدی ابراهیمی دریانی با موفقیت در فعالیت های تولیدی مانند احداث چای عقاب، شروع و با نقش کارآفرینانه در بسیج منابع، به تثبیت و نهادینه شدن این روحیه در میان دریانی ها انجامیده است. به عبارت دیگر این گروه از آذری زبانها نه تنها دارای روحیه کارآفرینی بالایی بودند، بلکه توانستند این روحیه را نهادینه و به تثبیت نوعی کارآفرینی قومی کمک کنند. برای این گروه کارآفرینی تجسم عینی «ترکیب منابع» بوده و از طریق مهاجرت به تهران، استقرار در محله دریان نو، خرید مغازه های دوبر و ایجاد انجمن های زادگاهی در جهت حمایت دورن گروهی و عملکرد شبکه ی موفق عمل کردند.
بررسی NEET و مؤلفه های زمینه ساز آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
33 - 75
حوزههای تخصصی:
بیکاری جوانان یکی از مسائل مهم و اساسی مبتلابهِ نظام سیاست گذاری اجتماعی در کشور است و یکی از مفاهیم اصلی در بررسی این مسئله مفهوم است که به جوانانی اشاره دارد که درجایی شاغل نبوده و در حال تحصیل یا مهارت آموزی نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف مفهوم و زیرگروه های آن و بررسی مؤلفه های زمینه ساز آن در ایران به انجام رسیده است. شیوه انجام تحقیق کیفی بوده و از روش پژوهش اسنادی استفاده شده است که در آن داده ها و اطلاعات مربوط به بازار کار ایران از منابعی چون مرکز آمار ایران؛ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و سازمان های بین المللی ازجمله سازمان بین المللی کار مرور و بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد نرخ در ایران حدود 23 درصد بوده و این نرخ در زنان حدود 5/2 برابر مردان است و در بین زنان 29-25 ساله بیش تر از سایر گروه های سنی دیده می شود (2/43 درصد). برحسب تحصیلات، افراد 29-25 ساله دارای تحصیلات کارشناسی بیشتر در معرض شدگی قرار دارند. زندگی در مناطق دور از مرکز و یا مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای بزرگ به کلان شهرها از دیگر مؤلفه های پیش بینی کننده شدن جوانان هستند.علاوه بر این، عامل سیاسی شامل سیاست های توسعه ای دولت ها و پیامدهای آن ها، سیاست های جمعیتی و آموزشی نامناسب و عدم اجرای درست طرح های اشتغال ازجمله وام خوداشتغالی، بنگاه های کوچک و متوسط زودبازده و کارورزی از مؤلفه های ساختاری اصلی هستند که منجر به افزایش نسبت در جمعیت جوان ایران در سال های اخیر شده اند. واژه های کلیدی: جوانان خارج از اشتغال، تحصیل یا مهارت آموزی، طرد اجتماعی، بیکاری، گذارهای جوانی، سیاست اجتماعی
چالش های سیاست گذاری اجتماعی حوزه مسکن و تأثیر آن بر شکل گیری ناهنجاریهای اجتماعی (مطالعه موردی مسکن مهر پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
141 - 174
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر سیاست خانه دار شدن دولت در سال های اخیر برای آن شهروندانی است که فاقد مسکن بودند. به نظر می رسد عدم برنامه ریزی و توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی در تشکیل و ساخت مسکن مهر از سوی تصمیم گیران، باعث پدیداری ناهنجاری های اجتماعی در آینده خواهد شد. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در برمی گیرد که شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای به زیستن خانواده ها است. ساخت مسکن حداقلی برای شهروندان بدون توجه به آسیب های اجتماعی آن، می تواند جامعه را با چالش های اساسی روبرو کند که حل آنها هزینه های بسیاری را می طلبد. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی با بهره جستن از نظریه های مختلف حوزه سیاستگذاری اجتماعی، ناهنجاری های اجتماعی در رابطه محیط مسکونی، اکولوژی شهری و بی سازمانی اجتماعی به تبیین چالش های سیاستگذاری اجتماعی در حوزه مسکن با تأکید بر شناسایی و سنجش میزان تأثیر مؤلفه های سیاستگذاری اجتماعی در شکل گیری ناهنجاری های اجتماعی در بین ساکنان مهر پرند، بپردازد. به منظور دستیابی بدین مهم، به کمک ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر میزان همبستگی، اثر و مسیر تأثیرگذاری این مؤلفه ها براساس فرضیات تحقیق، سنجیده شده است. نتایج بیانگر آن است که ناهنجاری های اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر نتیجه ی عدم دسترسی به مؤلفه های؛ حس تعلق خاطر، فراغتی و تفریحی، نظارتی و کنترل، ارتباطی و تعاملات اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تجانس فرهنگی، دسترسی به کار و اشتغال و سرانه های فرهنگی است که تا حد زیادی در محدوده مورد مطالعه رعایت نشده و بروز پیدا کرده است.