فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخی دانشجویان، ضمن تحصیل در دانشگاه، زندگی جمعی و گروهی را نیز در خوابگاه های دانشجویی تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تجارب دانشجویان دختر از سکونت در خوابگاه های دانشجویی و با روش پدیدارشناسی صورت گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه شهید باهنر کرمان انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. مصاحبه ها تا زمان اشباع ادامه یافتند و با روش کولایزی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که سکونت در خوابگاه برای دانشجویان دختر، فرصت ها و مشکلات متعددی به همراه دارد. استقلال، افزایش صبر و توان تحمل مشکلات، یادگیری مدیریت مالی، تقویت روحیه قدرشناسی نسبت به خانواده، آشنایی با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف، یادگیری و تقویت مهارت های مختلف، افزایش نظم و مسئولیت پذیری و تقویت بعد معنوی و عمل به باور های دینی از مهم ترین فرصت هایی بودند که سکونت در خوابگاه برای دانشجویان به ارمغان آورده بود. در کنار این فرصت ها، احساس غربت و دلتنگی، فشار های روانی ناشی از هم اتاق شدن با افراد نامناسب، کیفیت پایین غذای سلف، کاهش کیفیت درس خواندن و بهم خوردن نظم خواب از برجسته ترین مشکلاتی بودند که دانشجویان به آن اشاره کردند؛ بنابراین بر مبنای این یافته ها، خوابگاه های دانشجویی می توانند مراکز آموزشی و فرهنگی مؤثری برای شکوفایی دانشجویان باشند و موجبات رشد فردی و اجتماعی آن ها را فراهم نمایند؛ اما سکونت در خوابگاه ها، در کنار جنبه های مثبت، مشکلاتی نیز به همراه دارد که ضرورت برنامه ریزی های دقیق تر و سرمایه گذاری های بیشتر مسئولین را برای بهبود وضعیت خوابگاه ها نمایان می سازد.
گونه شناسی سبک زندگی با تأکید بر نقش رسانه در میان زنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور رسانه های متعدد در عصری که به تعبیری عصر دوم رسانه ها نام گرفته، اگرچه پیشرفت ها و فرصت های انکارناپذیری به وجود آمده است، اما ناگزیر چالش ها و تغییرات شگرفی نیز در ارکان زندگی انسان ها ایجاد شده است. در این راستا به نظر می رسد هر مطالعه ای در متن زندگی انسان ها، ناگزیر باید نگاهی به نقش و تأثیرات رسانه ها داشته باشد؛ ازاین روی هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش رسانه ها در بروز و ظهور گونه های متفاوت سبک زندگی در بین زنان شهر شیراز است. این مطالعه، پژوهشی کمی با استفاده از تکنیک پیمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش، زنان 15 تا 60 ساله در شهر شیراز بوده که پرسشنامه توسط 392 نفر از آن به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تکمیل گردیده است. جهت استخراج و تشخیص گونه های متفاوت سبک زندگی، تحلیل عاملی بر روی مجموع گویه های مربوط به سبک زندگی (با ابعاد اوقات فراغت، مدیریت بدن، خوراک و مصرف) انجام شده است و در نهایت ده گونه ی متفاوت سبک زندگی از قبیل مدگرا، ورزشی، مذهبی، فضای مجازی، علمی هنری، موسیقیایی، سبک فراغتی مدرن، سبک فراغتی ناسالم، سبک فراغتی معمول روزانه و سلامت محور معرفی شده است، به طوری که منطبق با یافته های به دست آمده، رسانه های مختلف، تأثیرات متفاوتی بر آن گونه های سبک زندگی داشته اند.
رابطه بین خود قضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوع A تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
160 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA تهران در سال 1396 انجام گرفت. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع A مراجعه کننده به کلینیک انجمن دیابت شهر تهران بودند. تعداد 160 نفراز افراد واجد شرایط داوطلب با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996)، خودقضاوتی نف (2003) و پرسشنامه نشخوار خشم ساخودولسکی و همکاران (2001) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خودقضاوتی به نشخوار خشم، و نشخوار خشم به عزت نفس جنسی معنی دار شد؛ به عبارت دیگر بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA تهران رابطه وجود داشت. نتیجه گیری: ابعاد خشم و مهار خشم، گاه به صورت کامل و گاه به صورت جزیی، از طریق نشخوار خشم بر افزایش و یا کاهش سلامت جسمی تأثیر می گذارند.
نقش خانواده و مدرسه و معنادهی رابطه این دو بر ارتقاء سلامت اجتماعی در زندگی دانش آموزان (مطالعه موردی دبیرستان های دخترانه دولتی آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تأثیرگذاری دو نهاد اساسی خانواده و مدرسه و معنادهی رابطه متقابل آن دو در ارتقاء سلامت اجتماعی شدن زندگی دانش آموزان بود. روش: طرح پژوهشی این مطالعه به شیوه کیفی و به روش تحلیل محتواء است که در دو سطح توصیف و تبیین در دبیرستان های دخترانه دولتی رضوان، زینب و پروین شهرستان آبدانان از توابع استان ایلام به تعداد 334 دانش آموز دختر در سال تحصیلی 98- 1397 انجام گرفت که 30 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های برخی محققان، بین ارزش های اجتماعی خانه و مدرسه و معنادهی رابطه این دو به ارتقاء سلامت اجتماعی در زندگی دانش آموز، تضاد بالایی مشاهده شده است و چنین بر می آید که تضاد ارزشی و عدم هم نوایی دانش آموز با خانه و مدرسه به نفع دیگری تمام نمی شود، بلکه موجب روی گردانی و دل سردی دانش آموزان، هم از خانه و هم از مدرسه می گردد. از این رو تعامل خانه و مدرسه می تواند از دیدگاه جامعه شناختی، به عنوان یکی از مهم ترین و مؤثرترین راه های کاهش تضاد بین خانه و مدرسه در جهت ارتقاء سلامت دانش آموز، مورد توجه جدی و نگرش عمیق و کاربردی قرار گیرد.نتیجه گیری: نتیجه این تعامل، تأثیرات مثبت و فواید تربیتی و آموزشی بسیاری است که در معنادهی به ارتقاء سلامت زندگی اجتماعی دانش آموز و آینده او، فوق العاده نقش آفرین است.
تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
133 - 172
حوزههای تخصصی:
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری برای این امر کودکان دختر و پسر مقیم مراکز شبانه روزی شهر تهران می باشند که سن آنان بالای 13 سال و تجربه زندگی حداقل 5 سال را در این مراکز داشته و با استفاده از انتخاب هدفمند برگزیده شده اند تا از طریق مصاحبه با آنان به شناخت مشخص تری از مسایل و نیازهای آنان دست یابیم. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج تحلیل مضمون 7 تم اصلی و 22 مفهوم به دست داد. همچنین فقدان بعنوان ذات مشترک پدیده تعیین شد. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از زندگی در مراکز شبانه روزی توسط شرکت کنندگان بود. آنان با وجود محدودیت و نظارت زیاد در این مراکز از زندگی خود رضایت داشتند اما حضور در این مراکز را منشا آینده ای مبهم برای خود می دانند و درخواست شادی بیشتر، حمایت و پذیرش در جامعه داشته و نسبت به خانواده خود احساسی دوگانه از دلتنگی و ناراحتی دارند.
بررسی تجربه زندگی خوابگاهی در میان دانشجویان دختر با تاکید بر مشکلات آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی مشکلات اجتماعی دانشجویان دختر با توجه به سبک زندگی خوابگاهی و مقایسه آن با رخداد آسیب در شرایط زندگی به همراه خانواده در سال 1397 انجام گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش تحلیل داده با کدگذاری نظری مبتنی بر نظریه زمینه ای است. نمونه آماری آن شامل 14 دانشجوی دختر ساکن در خوابگاه های دانشجویی دانشگاه حکیم سبزواری بوده که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی هدفمند انتخاب شدند. به موازات نمونه گیری، تحلیل داده ها در بخش کیفی از همان نمونه اول آغاز شد و جمع آوری داده تا جایی ادامه یافت که اشباع نظری در خصوص سؤالات تحقیق حاصل گردید. داده های پژوهش حاضر از طریق مصاحبه های عمیق فردی و نیمه ساختاریافته جمع آوری گردیدند که برای ارزیابی روایی، دقت و پایایی این داده ها از معیار مقبولیت و همسانی استفاده شده است. مطابق یافته های پژوهش، 8 مقوله: برچسب های اجتماعی در محل زندگی، هنجارهای کنترلی خانواده، محدودیت های محیطی، عدم استقلال و نداشتن آزادی عمل، تناقض سنت ها باارزش های جامعه امروزی، تضاد عقاید با اعضای خانواده، فاصله گیری از خود واقعی، طبیعی شدن آسیب های اجتماعی به عنوان مشکلات زندگی خوابگاهی جمع بندی شد. مفاهیم استخراج شده نشان می دهد که سبک زندگی خوابگاهی پیامدهای مثبتی در ابعاد فردی برای این دانشجویان دختر به همراه داشته است ازجمله: افزایش استقلال فردی در زندگی خوابگاهی، مدیریت هزینه های اقتصادی، بالا رفتن قدرت درک و مدارا، بهبود تعاملات اجتماعی. مقوله هسته ای پژوهش مدیریت خود در شرایط متناقض است. به طورکلی نتایج تحقیق بیان گر این است که آزادی و استقلال عمل افراد در زندگی خوابگاهی بیشتر از زمانی است که به همراه خانواده زندگی می کنند و اکثر دانشجویان علی رغم وجود مشکلات زندگی خوابگاهی، این سبک زندگی را بر زندگی به همراه خانواده ترجیح می دهند.
جامعه اطلاعاتی و جرائم نو ظهور: تلاشی جامعه شناختی در تبیین قربانیان تعرض سایبری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعیه جامعیه اطلاعاتی با خود تحولات فراوانی را به دنبال داشته است که ازجمله می توان به گسترش فضای سایبری و شکل گیری انواع جدیدی از انحرافات و جرائم سایبری اشاره نمود. یکی از این جرائم، که دامنیه وسیعی دارد، تعرض سایبری است. سازمان ها و نهادهای رسمی درخصوص این نوع جرم داده های دقیقی ارائه نمی کنند. همچنین به دلیل نظام ارزشی حاکم بر کشور، بسیاری از این نوع جرائم به نهادهای مربوطه گزارش نمی شوند. بنابراین، برای غلبه بر این محدودیت، رویکرد نظری بزهدیده شناسی براساس نظرییه فعالیت روزمریه فلسون مبنای تحقیق قرار گرفته است که برآوردی دقیق تر از این جرم ارائه دهد. این جرم به دلیل ماهیت تعاملی آن در میان افرادی که از دو جنس متفاوت هستند رخ می دهد. انواع تعرض سایبری که موضوع این پژوهش بوده است تهدید، سرقت اطلاعات و هویت، نشر اکاذیب و مزاحمت می باشد. روش تحقیق این پژوهش پیمایش بزهدیده شناسی است که باهدف کشف نرخ وقوع این جرم و تحلیل علل آن می باشد و در میان شهروندان بالای 15 سال شهر تهران، که در هفته حداقل یک ساعت کاربر اینترنت هستند، انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در حدود 8.9 درصد کاربران تهرانی حداقل یک بار مورد تعرض قرار گرفته اند. بنابراین، می توان گفت تعرض سایبری مسئله ای اجتماعی است که در فضای مجازی در حال رخ دادن است. تحلیل یافته ها بیانگر آن است که سبک زندگی آنلاین قربانیان بر میزان و کیفیت رخداد تعرض سایبری اثرگذاری معناداری دارد. ازجمله عوامل اثرگذار بر قربانی شدن تعرض سایبری تغییر ارزش ها در فضای سایبری و کاهش کنترل اجتماعی است که کناره گیری اخلاقی و کاهش خودکنترلی افراد را به دنبال دارد. این فرایند درنهایت، موجب افزایش رؤیت پذیری و رفتارهای ریسک پذیرانیه افراد می شود که شرایط قربانی شدن آنها را فراهم می کند.
سبک زندگی خانواده های تهرانی و جنبه های آسیب زای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
201 - 220
با توجه به گسترش زندگی مدرن و آسیب زا بودن برخی از پیامدهای آن ازجمله فردگرایی، مصرف زدگی و مادی گرایی و تضاد آن با فرهنگ اسلامی که بر خدامحوری، معنویت گرایی و اعتدال در مصرف استوار است، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر سبک زندگی خانوادگی در شهر تهران تلاش دارد نشان دهد که خانواده ها در انتخاب سبک زندگی، بیشتر از کدام یک از ارزش ها و نگرش های مدرن یا دینی بهره می برند. برای مطالعیه سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن، از نظرییه بوردیو استفاده شده و تأثیر سرماییه فرهنگی (ازجمله دین داری)، اقتصادی، اجتماعی و همچنین ارزش ها و نگرش ها (نظام ترجیحات) بر سبک زندگی خانوادگی (متشکل از چگونگی فراغت، نوع روابط بین اعضا، و تقسیم جنسیتی کار) مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه، برروی 150 نفر از زنان متأهل ساکن تهران انجام شده است. براساس یافته ها 64درصد خانواده ها دارای سبک زندگی سنت گرا بوده اند؛ یعنی در 64درصد خانواده ها روابط صمیمی بین اعضا وجود داشته است که در هر دو فرهنگ مدرن و دینی ترویج می شود. 93درصد خانواده ها دارای تقسیم کار جنسیتی بوده اند که در هر دو فرهنگ مذموم است و شیویه گذران فراغت در 78درصد خانواده ها، با انفعال و سرگرمی و در 22درصد فعالانه و با برنامه ریزی توأم بوده است. غلبیه ارزش ها و نگرش های مدرن در 57درصد خانواده ها و تأثیرنداشتن دین داری بر سبک زندگی نشان می دهد که تحولی تدریجی و رو به کمرنگ شدن برای فرهنگ دینی، در حال وقوع است.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت (مورد مطالعه: شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 114
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد انجام گرفته است. در چارچوب نظری از نظریه های پارسونز، کییز، رویکرد شبکه، پاتنام، کاواچی و برکمن، هنس، کورکیلا، مک اینتوش و اسپیلکا برای گزینش متغیرهای مورد بررسی استفاده و تئوری ترکیبی ساخته شده است. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام گرفته است، 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با کمک ابزار پرسشنامه بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که میزان سلامت شهروندان در حد متوسط رو به بالا و بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد جسمانی (فیزیکی) بوده است. همچنین بین متغیرهای سرمایه ی اجتماعی، رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت رابطه ی مستقیم و معنادار و بین متغیر انزوای اجتماعی و سلامت نیز رابطه ی معکوس و معناداری وجود داشت. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای بررسی شده حدود 51 درصد از تغییرات سلامت را تبیین می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر سرمایه ی اجتماعی بیشترین اثر مستقیم و متغیر دینداری، بیشترین تأثیر غیرمستقیم و متغیر رضایت از زندگی بیشترین سهم را در تبیین متغیر سلامت داشته اند.
تحلیلی بر پذیرش رفتار برنامه ریزی شده اجتماعی دانشجویان در استفاده از دوچرخه و توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
57 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی پذیرش رفتار برنامه ریزی شده اجتماعی دانشجویان در استفاده از دوچرخه و توسعه پایدار شهری بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که بصورت میدانی انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان تشکیل داده و در نهایت تعداد 254 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای مبتنی بر مدل های توسعه پایدار اسپریتزر (1997) با ضریب پایایی (83/0) و پذیرش اجتماعی بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده آیزن (1985) با ضریب پایایی (8/0) بود. بر اساس نتایج، دوچرخه نقش مهمی در توسعه فرایند اجتماعی شدن افراد داشته و رابطه مثبت و معناداری بین پذیرش اجتماعی و توسعه پایدار وجود دارد (05/ < 0 P ) . همچنین 20 درصد از تغییرات توسعه پایدار از طریق ابعاد پذیرش اجتماعی (تئوری رفتار برنامه ریزی شده) بدست آمد. در نهایت می توان بیان داشت که رفتار ادراک شده در پذیرش اجتماعی بیشتر توسط عوامل بیرونی نظیر تشویق و ترغیب فرد توسط خانواده، افراد مهم، دوستان، آشنایان و حتی هنجارهای موجود در جامعه می تواند در بروز توسعه پایدار نقش قابل توجهی ایفا کند. در ادامه نیز افراد با تغییر در ذهنیت خود، تمام رفتارهایی که در اوقات فراغت از خود بروز می دهند را به یک جریان فرهنگ ساز مبدل خواهند کرد.
طراحی مدل نگهداشت ژن نخبگی با تأکید بر دانش آموختگان آموزش عالی و وزارت بهداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
با خروج نخبگان و بازنگشتن آنها به کشور، ژن های نخبگی هم به کشورهای نخبه پذیر منتقل و سبب تضعیف جریان توسعه یافتگی در کشور می شوند. هدف کلی این پژوهش طراحی الگوی نگهداشت ژن نخبگی در کشور با تأکید بر وزارت های علوم و بهداشت است. روش به کار رفته، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. 25 نفر از استادان نخبه وزارت های علوم و بهداشت در بخش مصاحبه شرکت داشتند که با روش نمونه گیری قضاوتی - هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، نمونه شامل 163 نفر از استادان با شرایط خاص بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختارمند بود. در بخش کمی از روش دلفی فازی برای اجماع نظرهای خبرگان و از روش مدل معادلات ساختاری برای تعیین بار عاملی بین متغیرهای آشکار و پنهان و روایی و پایایی استفاده شد. نتایج پژوهش بیان کننده وجود 553 مضمون پایه و 5 مضمون سازمان دهنده (عوامل: جاذبه، دافعه، مداخله گر، فردی و نگهدارنده) در حوزه نگهداشت ژن نخبگی بودند. در روش دلفی فازی پس از سه راند که خبرگان به اجماع رسیدند، از 96 سؤال پرسش نامه 5 سؤال حذف شد و براساس مدل معادلات ساختاری مشخص شد عوامل جاذبه، دافعه، فردی، مداخله گر و نگهدارنده، درصد واریانس بالایی از عوامل نگهداشت ژن نخبگی را تبیین می کنند.
پیش بینی کیفیت زندگی پناهندگان ایرانی بر اساس سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
123 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی پناهندگان ایرانی بر اساس سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری امیدواری بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر همه ی پناهدگان ایرانی ساکن در کمپ های پناهنگی کشور آلمان بودند. از بین این افراد 200 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های پژوهش روی آنها اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996)پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی کوباسا و همکاران (1979)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران ( 1988) بودند. متناسب با سطح سنجش داده ها و مفروضات آماری، از روش تحلیل مسیر برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده اثر مستقیمی بر امیدواری داشته اند. رابطه امیدواری با کیفیت زندگی به صورت مثبت معنادار بود. اثر غیرمستقیم سرسختی روانشناختی بر کیفیت زندگی به واسطه ی امیدواری معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی به واسطه ی امیدواری معنادار بود(p<0.05).نتیجه گیری: سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده می تواند کیفیت زندگی را پیش بینی کند. همچنین امیدواری نیز به عنوان فاکتوری مهم بر پیش بینی کیفیت زندگی نقش ایفا میکند.
تأثیر ابعاد جهانی شدن فرهنگی بر احساس هویت ملی (مطالعه موردی: دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مطالعه جامعه شناختی تاثیر شاخص های جهانی شدن فرهنگی بر احساس هویت ملی دانش آموزان مدارس شهرستان بابل است. تحقیق از نوع توصیفی–تحلیلی است که با روش پیمایش انجام و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی تشکیل می دهند که از مجموع ۳۰۲۷ نفر از دانش آموزان دختر و پسر تعداد ۴۰۴ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روش نمونه گیری، از نوع طبقه ای تصادفی بوده است. نتایج نشان می دهد که به غیر از متغیر استفاده از تلویزیون بین سایر متغیرهای مستقل یعنی میزان استفاده از ماهواره، اینترنت، موبایل، فیلم، موسیقی، سینما و کافی نت و متغیر وابسته احساس هویت ملی، رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. نتایج بدست آمده از تحلیل همبستگی بین متغیرها نشان می دهد که بین میزان استفاده از سینما، فیلم و موبایل بیشترین همبستگی معکوس با احساس هویت ملی دانش آموزان وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختاری با استفاد از نرم افزار لیزرل بیانگر آن است که سه متغیر مستقل رسانه های جمعی خارجی، ابزارهای هنری و فضای فرهنگی به ترتیب با ضرایب ۰/۴۰، ۰/۵۲، ۰/۳۸ قابلیت پیش بینی برای بررسی میزان احساس هویت ملی دانش آموزان را دارند.
نظریه حکومت استبدادی و جامعه کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله شرح کوتاهی از نظریه حکومت استبدادی و جامعه کوتاه مدت که نویسنده از پنجاه و شش سال پیش ساخته و پرداخته ارائه شده است. شرح و تحلیل دقیق و مفصل آن ها در کتاب های ایرانیان: دوران باستان تا دوره معاصر؛ تضاد دولت و ملت: نظریه تاریخ و سیاست در ایران؛ دولت و جامعه در ایران: انقراض قاجار و استقرار پهلوی؛ ایران: جامعه کوتاه مدت؛ نه مقاله در جامعه شناسی تاریخی ایران: نفت و توسعه اقتصادی؛ مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران؛ اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی عرضه شده است. در نوشتار حاضر مساله اصلی نویسنده مطرح و سپس فرایند تدوین نظریات استبداد و جامعه کوتاه مدت مشروح افتاده است.
شناخت شناسی ایدئولوژی دولت مدرن و یوتوپیاهای اجتماعی در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تحلیلی مبتنی بر روش شناسی جامعه شناسی معرفت برای فهم سیاست و مناسبات دولت و جامعه در عصر پهلوی است. این مقاله کوشیده تا ماهیت ایدئولوژیک دولت پهلوی را در ساحت واپایش گری و تلاش برای تغییر اجتماعی مورد واکاوی قرار دهد و به توصیف چرایی مقاومت های اجتماعی و ستیهندگی جامعه تارنمای ایرانی با خواست های دولت مدرن پهلوی بپردازد. مقاله ی پیشِ روی برای سنجش مناسبات دولت و جامعه در ایران با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و با استفاده از آموزه های نظری «میگدال» در مورد دولت مدرن ضعیف، آموزه های کنترل اجتماعی و همچنین آرای «کارل مانهایم» در باره ی «ایدئولوژی» و «یوتوپیا» تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی و در عین حال قابل تعمیم به ادوار بعدی از ساختار روابط دولت و جامعه در ایران عصر پهلوی ارائه دهد. مقاله حاضر نشان می دهد که «ایدئولوژی» حاکم بر ایران عصر پهلوی توان واپایش اجتماعی و در عین حال پاسخ گویی به «یوتوپیا» های جامعه تارنما را نداشت و مناسبات دولت ایدئولوژیک و جامعه تارنمای آرمان خواه در عصر پهلوی نتوانستند با یکدیگر به تفاهم و تناظر برسند و درنهایت وارد الگوی تضاد ستیهندگی شدند.
تکوین مدرنیته سیاسی در ایران (۱۸۹۰-۱۹۰۸ میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107-133
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله تکوین مدرنیته سیاسی در ایران است. تحلیل جامعه شناختی مدرنیته سیاسی در ایران به دلیل عدم همخوانی دستاوردهای آن با مدرنیته سیاسی در غرب، مسئله ای چالش برانگیز بوده است. در این مقاله، برای غلبه بر چالش های موجود، مدرنیته سیاسی در ایران به مثابه یکی از صورت های چندگانه ی مدرنیته در جهان و براین اساس همچون یک واقعیت منفرد تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته است. مسئله ی اصلی این مطالعه پرسش از چگونگی فرایند شکل گیری مدرنیته سیاسی در ایران در بازه ی زمانی۱۸۹۰-۱۹۰۸م است.چارچوب نظری این مقاله، با نقد نظریه ی مدرنیزاسیون و برپایه مفروضات نظریه ی مدرنیته های چندگانه طراحی شده است و سه سطح و پنج لایه ی تحلیلیِ نظام جهانی، مواجهه استعماری، نظام سیاسی اجتماعی، عاملیت جمعی و عاملیت فردی را دربرمی گیرد. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش تحلیل تاریخی روایتی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدرنیته سیاسی ایران در این دوران، برآیندی از عناصر متعدد در پنج سطح تحلیلی بوده است. در سطح نظام جهانی رقابت ها و همکاری های میان قدرت های جهانی، در سطح مواجهه استعماری رویارویی با تهدیدات روسیه و انگلیس، در سطح نظام سیاسی اجتماعی بحران های اقتصادی، عدم استقلال و ناکارآمدی دستگاه سیاسی و در دو سطح عاملیت جمعی و فردی چاره اندیشی های عاملان ایرانی برای غلبه بر مشکلات موجود و پاسخ گویی به پرسش از شیوه ی مطلوب اداره ی زندگی همگانی عناصری هستند که در طول زمان به فرایند مدرنیته سیاسی ایرانی شکل داده اند. اثرات متقابل عناصر فوق برهم در طول دوره تاریخی موردنظر پژوهش به شکل گیری اولین پارلمان ایرانی در سال ۱۹۰۶ و تعطیلی موقت آن در سال ۱۹۰۸م انجامیده است.
ساختار و کارکردهای خانواده ایرانی در دوره «مادها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده قدیمی ترین نهاد و یا گروه اجتماعی بشری است که به اقتضای نیازهای اساسی انسان شکل گرفته و در فرایند تحولات اجتماعی، دچار تغییر و دگرگونی شده است. خانواده ایرانی نیز در گذر تاریخ دچار تحولات گوناگون شده که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مقاله با استفاده از چارچوب مفهومی کارکردگرایی به بررسی وضعیت تاریخی خانواده و ساختار آن در یکی از دوره های مهم تاریخ ایران یعنی دوره امپراطوری «مادها»، به عنوان اولین امپراطوری غرب ایران، می پردازیم. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در این دوره نوع غالب خانواده گسترده بوده که در درون یک شبکه خویشاوندی بزرگ می زیسته و کارکردهای تولید مثل، اجتماعی کردن و آموزش فرزندان، تولید و تأمین نیازهای مصرفی و تأمین امنیت اعضای خانواده را به عهده داشته است. همچنین همسرگزینی مادها برون گروهی بوده که توسط بزرگان خانواده هماهنگ می شده است. زنان و مردان نیز در داخل و بیرون از خانواده فعالیت های اقتصادی داشته اند.
بازسازی معنایی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار در کردستان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار ازجمله گروه های اجتماعی آسیب پذیر در جامعه اند و زندگی اجتماعی آنان به دلیل نبودن یا ضعف سرپرستی مرد با چالش هایی روبه روست. هدف این پژوهش مطالعه کیفی کیفیت زندگی این قشر از زنان از نگاه خودشان در شهر مرزی بانه در کردستان است؛ شهری که در یک و نیم دهه گذشته به دلیل تحولات اقتصادی، تغییرات اجتماعی زیادی را تجربه کرده و وجود شماری از این زنان، معلول همین تحولات است. روش این پژوهش کیفی است. با 23 نفر از زنان سرپرست خانوار در این شهر مصاحبه عمیق انجام شد. حجم نمونه براساس معیار اشباع نظری تعیین شد. از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده های مصاحبه ای استفاده شد. تحلیل ها درنهایت سبب ظهور چهار مقوله اصلی زیر شد: فرسودگی تدریجی، طرد و حاشیه نشینی، بازتعریف جایگاه زنانگی و حمایت برای بقا. این یافته ها نشان می دهند با وجود وضعیت دشوار و کیفیت نامطلوب زندگی این دسته از زنان، کمک های مالی و حمایتی نهادهای رسمی حتی در سطوحی پایین در کنار کمک های مردمی نقش مهمی در زندگی آنها دارند. نکته مهم این است که این حمایت های رسمی و غیررسمی در بسیاری از موارد تنها به حفظ وضعیت موجودشان کمک کرده و به ندرت سبب توانمندی آنها شده است؛ یعنی تنها بقای وضعیت کنونی آنان با ویژگی های مذکور را تضمین می کند و هدایت حمایت ها به ویژه به حوزه اشتغال آنان بسیار مؤثرتر است.
عوامل مرتبط با فقر مطلق در خانواده های تحت پوشش نهادهای حمایتی استان فارس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
۹۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر پدیده ای است هولناک که زندگی بشر را تهدید می کند و فرایندی است پیچیده که باید آن را ماحصل نوع روابط اجتماعی، ساختار نظام سیاسی و راهبردهای اقتصادی-اجتماعی آن و همچنین عملکرد خود فرد دانست. فقر، معضلات اجتماعی و اقتصادی مختلفی را به همراه می آورد و ثبات سیاسی، همبستگی میان افراد جامعه و فرهنگ ملتها را تهدید می کند؛ به همین دلیل پرداختن به موضوع فقر و علل و عوامل به وجود آورنده آن یکی از مهم ترین وظایف دولتهاست. روش: این پژوهش از نظر روش شناختی، تحقیقی کیفی است که در آن از شیوه تحلیل مضمون استفاده شده است. همچنین از نظر هدف، اکتشافی و از نوع کاربردی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 17 نفر از مددکاران خانواده کمیته امداد امام خمینی «ره» استان فارس و اساتید رشته های مرتبط در دانشگاههای شهر شیراز بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با استفاده از شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و در یک فرایند مقایسه مداوم مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این پژوهش 14 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر به عنوان عوامل اصلی مؤثر بر بروز فقر در خانواده های تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی یافت شد. مضامین فراگیر و مضامین سازمان دهنده در این پژوهش عبارتند از: «عوامل مرتبط به سرپرست خانواده (فرد مقصر و ناخواسته)»، «عوامل مرتبط به خانواده (قابل کنترل و غیرقابل کنترل)»، «عوامل حاکمیتی (سیاسی، قانونی، خدمات شهروندی، شیوه اداره نهادهای حکومتی)»، «عوامل فرهنگی (اجتماعی، اعتقادی)»، «عوامل جغرافیایی (اقلیمی، منابع طبیعی)» و «عوامل اقتصادی (داخلی، خارجی)». بحث: فقر پدیده ای چندبعدی، پیچیده و مزمن است که آسایش و رفاه فردی و اجتماعی انسانها را تباه می سازد. عوامل متعددی در پیدایش فقر نقش دارند که به دلیل تنوع علل، نمی توان صرفا با تأکید بر رفع یک یا چند عامل، فقر را مهار ساخت. مهار فقر در جامعه مستلزم شناسایی کلیه عوامل مؤثر بر بروز فقر، دسته بندی صحیح و معنادار این عوامل و برنامه ریزی جامع و یکپارچه برای رفع آن است.
The Relationship between Positive Emotional Styles with Life Expectancy and Mediation of Quality of Life in Older Men(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to investigate the relationship between positive emotion styles with life expectancy and mediation of quality of life in male elderly. Methodology: This study was a descriptive-correlational study that aimed to investigate the mediating role of quality of life in the relationship between positive emotion styles and life expectancy in the elderly. The statistical population of this study included all elderly men over 60 years old in Neyshabour Welfare Office. The sample consisted of 132 elderly people who were selected through available sampling. Beck, Haffer & Scobler (2009), Schneider et al. (1991) Life Expectancy Questionnaire, and World Health Organization Quality of Life Questionnaire (1998) were used for data collection. Data were analyzed based on structural equations and correlation coefficient. Findings: The direct effect of positive emotion styles on life expectancy was 0.425 with a significance level of 0.008 and the indirect effect of positive emotion styles on life expectancy with respect to quality of life of the elderly was 0.404 and the corresponding significance level was It is less than 0.5, so the mediating role of quality of life is confirmed. The results of regression analysis and structural equations showed that there was a relationship between positive emotion styles with life expectancy and mediation of quality of life in male elderly. P≤ 0.001). The results also showed that the role of quality of life in the relationship between positive hyper-emotion style and hyper-interest with partial life expectancy was. (P ≤0.001) Conclusion: Based on the findings of this study, it is shown that extrasensory styles such as being pleasant, socializing, inhibiting and accepting change in quality of life increase in elderly men, which leads them to experience higher life expectancy.