مطالب مرتبط با کلیدواژه

کودکان بدسرپرست


۱.

اثربخشی بازی درمانگری بر کاهش اضطراب پنهان و آشکار دختران 12-4 سال بدسرپرست ساکن در مراکز شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی شناختی رفتاری اضطراب پنهان و آشکار کودکان بدسرپرست مراکز شبه خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۱۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانگری شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب پنهان و آشکار دختران 4 تا 12 سال بدسرپرست ساکن در مراکز شبه خانواده در استان تهران انجام گردیده است. روش پژوهش حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است که در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. در این پژوهش کودکان 12-4 ساله ساکن در مراکز شبه خانواده بهزیستی با روش نمونه گیری هدفمند، مورد مطالعه قرار گرفتند، گروه نمونه شامل 28 کودک حاضر در مرکز شبه خانواده گل نرگس می باشند که بر طبق پرسشنامه اضطراب اسپنس و اضطراب پنهان و آشکار اشپیل برگر (1970)، دارای سطوحی از اضطراب هستند. ابتدا آزمودنی ها به دو گروه 14 نفری گروه گواه و گروه آزمایش به صورت تصادفی تقسیم بندی شدند. سپس پیش آزمون از هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش در طول حدود دو ماه و طی 12 جلسه 90 دقیقه ای در بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری شرکت داده شده اند، در حالی که به گروه گواه این آموزش ارائه نشد و داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که استفاده از بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری موجب کاهش اضطراب در دختران ساکن در مراکز شبه خانواده می شود. با توجه به نتایج پژوهش فوق به نظر می رسد که بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری می تواند به طور چشمگیری در کاهش اضطراب دختران ساکن در مراکز شبه خانواده بهزیستی مورد استفاده قرار گیرد.
۲.

تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر خودنظم بخشی هیجانی و تاب آوری روان شناختی کودکان بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودنظم بخشی هیجانی تاب آوری ذهن آگاهی کودکان بدسرپرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۲۷
زمینه و هدف: کودکان بدسرپرست بیش از سایر همسالان در معرض خطر رفتارهای غیرانطباقی قرار دارند که در نتیجه به کارگیری درمان های روان شناختی برای آنها بسیار ضروری است؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر ذهن آگاهی کودک محور بر خودنظم بخشی هیجانی و تاب آوری روان شناختی کودکان بدسرپرست بود. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کودکان بدسرپرست 9 تا 13 ساله دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که تعداد 40 نفر از آنهابه شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس مداخله ذهن آگاهی کودک محور در طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد و گروه گواه، این مداخله را دریافت نکرد. همچنین از پرسشنامه های خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) و تاب آوری کودکان و نوجوانان (انگار و لیبنبرگ، 2009) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده با شیوه تحلیل کواریانس و با نرم افزار آماری SPSS23 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ذهن آگاهی کودک محور بر خودنظم بخشی هیجانی (0/001>P؛ 94/65=F) و تاب آوری روان شناختی(0/001>P؛ 74/22=F) کودکان بدسرپرست، تأثیر مثبت معنادار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که ذهن آگاهی کودک محور باعث احساس بدون قضاوت و فراتر از آگاهی در کودکان شده است و در نتیجه تغییرات مثبتی را در افراد نمونه، منجر شده است.
۳.

تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته کودکان بدسرپرست مراکز شبانه روزی خانواده پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۳۳
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری برای این امر کودکان دختر و پسر مقیم مراکز شبانه روزی شهر تهران می باشند که سن آنان بالای 13 سال و تجربه زندگی حداقل 5 سال را در این مراکز داشته و با استفاده از انتخاب هدفمند برگزیده شده اند تا از طریق مصاحبه با آنان به شناخت مشخص تری از مسایل و نیازهای آنان دست یابیم. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج تحلیل مضمون 7 تم اصلی و 22 مفهوم به دست داد. همچنین فقدان بعنوان ذات مشترک پدیده تعیین شد. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از زندگی در مراکز شبانه روزی توسط شرکت کنندگان بود. آنان با وجود محدودیت و نظارت زیاد در این مراکز از زندگی خود رضایت داشتند اما حضور در این مراکز را منشا آینده ای مبهم برای خود می دانند و درخواست شادی بیشتر، حمایت و پذیرش در جامعه داشته و نسبت به خانواده خود احساسی دوگانه از دلتنگی و ناراحتی دارند.