فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
175 - 207
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی های نوین ارتباطی و گسترش جهان موازی به موازات جهان واقعی یکی از جلوه های زیست کنونی بشر است . در این مقاله در صدد هستیم با رجوع به برخی داده های اسنادی از منظر دیگر تعامل رسانه ها و ورزش را مورد بحث قرار دهیم و بجای مفهوم رسانه های ورزشی از کلید واژه "ورزش رسانه ای" برای توصیف پیوستگی عمیق امر ورزش و رسانه بهره جسته شده است. به همین جهت در این مطالعه به مرور تعدادی از نمود های رسانه های ورزشی در زندگی روزمره کشورهای غربی با تاکید برفوتبال جزیره و چگونگی بازنمایی آن پرداخته ایم.
بازنمایی مردانگی در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه سبک زندگی مردان در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی می باشد. از اینرو با استفاده از نظریه گیدنز در حوزه سبک زندگی و روش نشانه شناسی بارت در پی پاسخ به این پرسش است که: آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی معاصر سبک زندگی مبتنی بر کلیشه های جنسیتی مردانه را روایت می کنند؟ در این راستا هویت فردی، هویت اجتماعی، کالا پرستی، مدیریت بدن و شور و شعف به عنوان مولفه های نظری سبک زندگی در مجلات خانوادگی می باشد میدان پژوهش مجلات خانوادگی و واحد مشاهده تصاویر تبلیغاتی موجود در این مجلات می باشد. یافته های پژوهش بر مبنای نمونه آماری که همانا چهار نشریه سیب سبز، زندگی ایده ال، زندگی ایرانی و زندگی مثبت است، دلالت بر آن دارد که آگهی های تبلیغتاتی سبک های زندگی نوینی از مردانگی بر مبنای مصرف برساخت می کنند. مردان بیشتر در حالت خرید و اوقات فراغت بازنمای می شوند، محصولات ارایشی و بهداشتی مصرف می کنند و تلاش می کنند که به نقش های که تا پیش از این در حوزه سبک زندگی زنان قرار داشت، نزدیکتر شوند. در این میان مفهوم نوین مردانگی با بدن مردانه درهم آمیخته شده است.
بررسی جامعه شناختی عوامل بازدارنده ی فرهنگی مؤثر بر عدم توسعه ی پایدار شهری در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
83 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل بازدارنده ی فرهنگی مؤثر بر عدم توسعه ی پایدار شهری در کلانشهر اهواز صورت گرفته است. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 500 نفر جمع آوری شد که از جمعیت 331556 نفری سرپرستان خانوار ساکن در کلانشهر اهواز به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. متغیر وابسته (عدم توسعه ی پایدار شهری)، به دو شیوه ی نگرشی و عملکردی عملیاتی شد و رابطه ی آن با متغیرهای مستقل؛ شامل شیوه ی مدیریت، قوم گرایی، تقدیرگرایی، سنت گرایی و سطح آرمان ها؛ که برگرفته از نظریات جامعه شناسان مکتب تکاملی توسعه و مکتب نوسازی توسعه است؛ فرضیه سازی و آزمون شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن از طریق اعتبار صوری برآورد و داده های به دست آمده نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل یافته ها فرضیات پژوهش را تأیید کرد و تنها متغیر سنت گرایی مبتنی بر نگرش مورد تأیید واقع نشد. نتایج پژوهش نشان داد که معادله ی پیش بینی میزان عدم توسعه ی پایدار شهری، 6/33 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی می کند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر چندمتغیره نیز گویای آن بود که متغیرهای سطح آرمان ها، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت مستقیم و متغیرهای تقدیرگرایی، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت غیرمستقیم، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر عدم توسعه ی پایدار شهری دارند.
بررسی اثر اعتبارات خُرد دولتی برکارآفرینی و توسعه پایدار روستایی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۰
177-216
حوزههای تخصصی:
یکی از استراتژی های مورد توجه صاحب نظران و سیاستگذاران برای از بین بردن فقر، کاهش نابرابری ها و کاهش بیکاری در کشورهای مختلف، تخصیص «اعتبارات خُرد» است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثر اعتبارات خُرد دولتی بر کارآفرینی و اشتغال و توسعه پایدار روستایی شهرستان جوانرود انجام گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت و هدف، به ترتیب از نوع تحقیقات کاربردی و توصیفی- تحلیلی می باشد جامعه آماری را تمام افراد روستایی شهرستان جوانرود که طی سال های 1385-1395 از تسهیلات خُرد اعتباری دولتی صندوق کارآفرینی امید و بانک کشاورزی استفاده کرده اند، (921N=) را تشکیل می دهند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون اعتبارات خُرد روی متغیرهای مورد بررسی، با ضرایب 737/0، 336/0، 217/0، نشان می دهد که اعتبارات خُرد بترتیب در رتبه اول روی بُعد اقتصادی و رتبه دوم روی بُعد اجتماعی– فرهنگی و در رتبه سوم بر روی بُعد کالبدی تأثیرگذار بوده است. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه همبستگی مثبت و معناداری بین اعتبارات خُرد دولتی با ابعاد توسعه پایدار روستایی وجود دارد. در واقع اعتبارات خُرد دولتی توانسته است در ایجاد کارآفرینی و اشتغال پایدار و نهایتاً توسعه پایدار روستایی، درسطح 95 درصد اطمینان، نقش مهمی ایفا کند.
اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان غربت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
چشم انداز زمان یکی از نظریات پرکاربرد در روانشناسی و مددکاری اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان غربت شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 در پایه ششم ابتدایی تحصیل می باشد. تعداد 32 نفر از این دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا پرسشنامه های مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی بین دانش آموزان توزیع شد سپس تعداد 32 نفر که کمترین نمره را کسب کرده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش چشم انداز زمان قرار گرفت. در طول این مدت گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها نشان داد آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی دانش آموزان غربت در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر داشت (001/0p <). نتایج پژوهش نشان می دهد آموش چشم انداز زمان روش موثری جهت بهبود مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است.
دیرینه شناسی برساخت زنانگی در ایران از عصر مشروطه تا پایان پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
86 - 115
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد است تا با رویکردی پساساختارگرایانه و نیز، روش دیرینه شناسی فوکویی، نقطه پیدایی مسئله هویت زن در ایران و نیز، اصلی ترین گفتمان هایی را که در برساخت زنانگی در ایران ایفای نقش کرده اند، بازشناسد. براساس یافته های پژوهش حاضر، می توان بازه تاریخی جنبش مشروطه تا پایان پهلوی اول را که از آن با عنوان فرآیند مدرنیته در ایران یاد می شود، نقطه پیدایی مسئله زنانگی و هویت زن در ایران به شمار آورد. ضمن آن که سه گفتمان اصلی قدرت (حاکمیت سیاسی) با بهره گیری از ابزار قانون و قوه قهریه، گفتمان دینی (عمدتا روحانیت تشیع) از طریق تفسیر آیات و احادیث و باب اجتهاد و نیز، گفتمان روشن فکری با استفاده از ادبیات و رمان، نگارش کتب و چاپ نشریات، مهم ترین گفتمان های تأثیرگذار در برساخت زنانگی در این دوره به شمار می روند. باوجوداین، هرسه گفتمان مزبور با غیریت سازی از گفتمان رقیب و تعریف مفاهیم خود در مرزبندی با دیگری و برجسته سازی تنها یکی از مؤلفه های هویت ساز، تعریفی ایستا از زنانگی و هویت زن در ایران ارائه کرده و تلاش داشته اند تا فردیت و رؤیت ناپذیری سوژه های منفرد زنان را در ایران سرکوب کنند. این در حالی است که نمایندگان گفتمان مقاومت زنانه بدون توجه به الزامات گفتمانی، با روایت های زنانه و نیز، ترکیب و گزینش مؤلفه های هویتی هریک از این گفتمان ها؛ یعنی ناسیونالیسم ایرانی، مذهب تشیع و مفاهیم مدرن همچون آزادی، برابری و پیشرفت، از یک سو بر آن بوده اند تا صدای حذف شده ی آن ها شنیده شود و از سوی دیگر، با به چالش طلبیدن سلطه این گفتمان ها موجبات تضعیف آن ها را فراهم آورده و سوژگی خود را به نمایش گذارده اند.
بنیاد های معرفت شناختی آرمان متخصص مسلمان؛ تفکیک ربط ارزشی از حکم ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال تدوین بنیان های معرفت شناختی آرمان «متخصص مسلمان» است. این آرمان در ایران در یک فرایند تاریخیِ درازمدت به ویژه بعد از انقلاب اسلامی به عنوان آرمان آموزش عالی تکوین یافته و پاسخی است به شکاف بین نظام قدمایی حوزه علمیه و نظام جدید دانشگاه. اما پیگیری این آرمان بیشتر از طریق تصمیم های دولتی و اداری و ابلاغ دستورعمل های اجرایی و تأکید بر «نهادسازی، ایجاد سازمان و معاونت، تشکیل شورا، تولید سند، تهیه آیین نامه و برگزاری برنامه های مذهبی» بروز یافته است. این مقاله که با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای به تحلیل نظریه دانش و ارزش ماکس وبر پرداخته، مدعی است با درنظرگرفتن تفکیک وبریِ «ربط ارزشی» از «حکم ارزشی» به عنوان اصل بنیادین آرمان متخصص مسلمان، حضور ارزش های دینی در فعالیت های علمی و غیرعلمی متخصص مسلمان بلامانع و مشروع است.
تحلیلی بر پراکنش فضایی احساس امنیت در استان یزد با استفاده از الگوی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که عصر فراپیچیدگی ها نام گرفته است، امنیت یکی از مسائل اساسی توسعه در جوامع انسانی محسوب می شود. به بیان دیگر، احساس امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به شمار می رود و با سطح پیشرفت جوامع در ارتباط است. این امر بدان دلیل است که آگاهی از وضعیت احساس امنیت ساکنان یک اجتماع نقش مؤثری در شناخت چالش ها و راهکارهای توسعه یک جامعه دارد و در جهت تقویت زیرساخت های آن عمل می کند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 10گانه استان یزد ازنظر احساس امنیت شهروندی (امنیت انسانی) است که با استفاده از 16 شاخص امکان پذیر شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها ازطریق مطالعه اسنادی (سالنامه آماری استان یزد، بخش قضایی ناحیه انتظامی استان یزد) جمع آوری شده اند. برای وزن دهی شاخص ها از فن دلفی و برای تحلیل داده ها از فن VIKOR استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند استان یزد با میانگین مقدار Q به دست آمده برابر با 443/0 ازنظر احساس امنیت انسانی وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد که شهرستان اشکذر با مقدار 033/0 در بهترین سطح و شهرستان خاتم با مقدار 883/0 در بدترین وضعیت ازنظر احساس امنیت انسانی قرار دارند. شهرستان یزد با مرکزیت استان یزد، ازنظر احساس امنیت شرایط مطلوبی نداشته است که نشان می دهد تمرکز اداری و جمعیتی در افزایش احساس امنیت در این استان تأثیری نداشته است.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و فرهنگی با ترس از جرم بین سالمندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه ترس از جرم بین سالمندان شهر شیراز و برخی متغیرهای مؤثر بر آن نظیر سرمایه اجتماعی و فرهنگی بررسی شده است. پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده و نمونه پژوهش 330 نفر بوده است که از بین افراد 65 سال به بالا در شهر شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده است. داده های موردنیاز ازطریق پرسش نامه جمع آوری شده اند. با استفاده از نرم افزارهای آماری در دو بخش توصیفی و استنباطی، داده های جمع آوری شده تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند در نمونه مطالعه شده ترس از جرم در دو بعد اعمال و اشخاص شامل ترس از حمله فیزیکی (5/35%)، ترس از توهین (57%)، ترس از سرقت وسایل (5/44%)، ترس از کلاه برداری (7/56%) و ترس از جیب بری (4/59%) بین سالمندان وجود دارد. در بخش استنباطی با استفاده از رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کوواریانس محور، تأثیر متغیرهای مستقل پژوهش (سرمایه اجتماعی و فرهنگی) بر متغیر وابسته بررسی شد. نتایج بیان می کنند اثر متغیر سرمایه اجتماعی بر ترس از جرم معکوس و معنادار و اثر متغیر سرمایه فرهنگی بر ترس از جرم معکوس و غیرمعنادار است. متغیرهای مستقل پژوهش در مجموع در حد 14 درصد توان تبیین واریانس متغیر ترس از جرم را دارند.
مطالعه جامعه شناختی پیامدهای عاملیت مضاعف و حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی، مردم نگاری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق ذاتی سرمایه داری، حداکثرسازی سود است. این منطق زمانی که بدون نظارت کافی و اعمال محدودیت های دولتی و اخلاقی اعمال شود، پیامدهای متعددی را در عرصه های مختلف به دنبال دارد. در چند سال اخیر حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی در ایران با شدت فراوانی انجام می شود. به همین دلیل، هدف این پژوهش افشای مناسبات پنهان و پیامدهای حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی است. در این زمینه از روش مردم نگاری انتقادی پنج مرحله ای کارسپیکن (1996) استفاده شد. پژوهشگران ابتدا در رویکردی اتیک محور به مدت یک سال در شرکت های بازاریابی هرمی مشاهده مشارکتی پنهان داشتند و در طول این مدت تحلیل های بازساختی اولیه را انجام دادند؛ سپس مصاحبه های گفتگومحور براساس رویکرد امیک محور از اعضای جداشده از این شبکه ها آغاز شد و تم های اصلی (شامل لگ های گلدکوئستی، لیدر هژمون، آسیمیلاسیون رفتاری انگیزشی، اپوخه تحصیل، اپوخه خانواده، آموزش اقتدارگرایانه، حصار کاری، سودزدایی سیستمی و ریزش اعضا) استخراج شدند؛ درنهایت، دوباره با رویکرد اتیک محور داده های گفتگویی به طور سیستمی تحلیل شدند و رابطه بین عاملیت و ساختار تحلیل شد. نتایج این مراحل نشان دادند این شرکت ها عاملیت کنشگران را مضاعف و آنها را به طور ذهنی به ابرانسان هایی تبدیل می کنند که توانایی تغییر جهان را دارند؛ اما این عاملان مضاعف درنهایت، هنگام رویارویی با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شکست می خورند و پیامدها و آسیب های فروان و متفاوتی را تجربه می کنند.
بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های سینمایی از شرایط اجتماعی هر جامعه متأثر هستند و در عین حال، مسائل اجتماعی را بازنمایی می کنند. هدف اصلی مقاله حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پرمخاطب پس از انقلاب اسلامی ایران است. بدین منظور با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، ۳۷ فیلم اجتماعی و پرمخاطب بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند سینمای ایران پس از انقلاب، چهاردهه را پشت سر گذاشته که هر دوره، مسائل اجتماعی مختص به خود را داشته است. دوره اول (دهه شصت) سینمای جنگ است؛ سینمایی که به شدت از فضای نبرد متأثر است و نوعی انکار مسئله اجتماعی در آن وجود دارد. در این دوره، نوعی تقدس گرایی بر سینما حاکم است و مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داخلی به حاشیه می روند. در دوره دوم (دهه هفتاد) مسئله زنان، بستر اصلی طرح مسائل اجتماعی است و مسائل جدید زنان، ظهور زنان مدرن، نقش و موقعیت اجتماعی جدید زنان، نابرابری جنسیتی، تابوشکنی زنان و افزایش آگاهی آنان بررسی می شود. دوره سوم (دهه هشتاد) سینمایی است که پروبلماتیک آن، خانواده طبقه متوسط است و مسائل اجتماعی، دامن گیر اعضای خانواده می شود. دوره چهارم (دهه نود) با سینمایی انباشته از مسائل اجتماعی مواجهیم که تعدد و پراکندگی آن در بستری از خشونت بازنمایی شده است.
The Effectiveness of Multidimensional Spiritual Education on Happiness and Responsibility of Male Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was to determine the effectiveness of multidimensional spiritual education on happiness and responsibility of male Students. Methodology: The present study was semi-experimental with pre-test and post-test design with a control group. The research population was eighth grade Male Students of Imam رضا school of Mashhad city in 2017-18 academic years. Totally 40 students were selected by a purposive sampling method and randomly assigned into two equal groups (each group 20 students). The experimental group received 10 sessions of 80-minute multidimensional spiritual education and the control group didn't receive training. The research tools were Oxford happiness questionnaire and responsibility subscale of California psychological inventory. Data were analyzed by independent t-test and multivariate analysis of covariance methods in SPSS version-21 software. Findings: The findings showed that in the pre-test there was no significant difference between the groups in terms of happiness and responsibility (P>0.05), but in the post-test, there was a significant difference between them (P<0.05). Then, multidimensional spiritual education led to increasing happiness (F=11.79, P<0.001) and responsibility (F=5.36, P<0.025) in male Students. Conclusion: The results indicate the effectiveness of multidimensional spiritual education on happiness and responsibility. Therefore, it is recommended that counselors and therapists use a multidimensional spiritual education method along with other educational methods to improve psychological characteristics, especially promotion happiness and responsibility.
فروپاشی خرده گفتمان عشیره ای و رفتار انتخاباتی در انتخابات مجلس شورای اسلامی؛ مطالعه موردی: حوزه انتخابی بویراحمد در دوره نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار انتخاباتی زمان مند، زمینه مند و مکان مند است. به بیان دیگر، رفتار رأی دهندگان از یک حوزه انتخابی به حوزه انتخابی دیگر و از یک انتخابات به انتخابات دیگر متفاوت است. در سال های گذشته مشارکت رأی دهندگان در استان های دارای بافت و ساخت اجتماعی عشیره ای در انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار زیاد بوده است. حوزه انتخابی بویراحمد ازجمله حوزه های انتخابی کشور بوده است که در تمام دوره های انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشترین میزان مشارکت را داشته است. بسیاری از پژوهش ها، این میزان زیاد مشارکت را با بافت اجتماعی و هژمونی خرده گفتمان عشیره ای این حوزه تحلیل کرده اند. در این مقاله این سؤال مطرح شده است که آیا گفتمان عشیره ای بر رفتار انتخاباتی رای دهندگان در یاسوج مسلط است یا این گفتمان هژمونی خود را از دست داده است. به عبارت دیگر، آیا هنوز گفتمان قوم گرایی بر رفتار انتخاباتی مردم یاسوج حاکم است یا اینکه رفتار انتخاباتی سوژه ها تغییر یافته و گفتمان دیگری جایگزین این گفتمان شده است. در این پژوهش از رویکرد منظومه نظری استفاده می شود و با درهم تنیدن نظریه های رفتار انتخاباتی و تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه و استفاده از روش مصاحبه گروهی متمرکز، گروه های اجتماعی زنان خانه دار، دانشجویان، کارمندان، بیکاران، ریش سفیدان و بزرگان روستاها، کارگران و کشاورزان یاسوج و روستاهای اطراف این شهر مطالعه می شوند و از این طریق مفصل بندی گفتمانی حاکم بر ذهنیت مشارکت کنندگان در بحث های گروهی درباره انتخابات مجلس شوری اسلامی بررسی می شود.
تأثیر رسانه های جدید با واسطه گری متغیرهای اجتماعی بر مشارکت سیاسی دانشجویان مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی از نشانه های مهم توسعه سیاسی است که کم و کیف و قالب های آن از جامعه ای تا جامعه دیگر متفاوت است. تحقق مشارکت سیاسی و نهادینه شدن آن مستلزم وجود آمادگی ها و شرایط روحی - روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خاص هر جامعه است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مشارکت سیاسی دانشجویان در تشکل های حزبی و سیاسی است. عواملی همچون رسانه ها، انجمن ها، شبکه های اجتماعی و گروه دوستان. روش پژوهش پیمایشی و کمی با استفاده از فن پرسش نامه است. جامعه آماری هم همه دانشجویان شاغل به تحصیل در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال 1395 هستند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که رسانه های جمعی اعم از کلاسیک و جدید، داخلی و بین المللی، شبکه های اجتماعی و عوامل یا متغیرهای اجتماعی مانند گروه دوستان و عضوشدن و همکاری با انجمن ها تا چه اندازه بر گرایش و مشارکت سیاسی جوانان در احزاب و تشکل های سیاسی تأثیر می گذارند. نتایج پژوهش نشان می دهند به ترتیب، دسترسی و ارتباط فعالانه با شبکه های اجتماعی در فضای سایبری، گروه دوستان، عضوشدن در انجمن های مدنی و داوطلبانه، رسانه های داخلی و درنهایت رسانه های خارجی (رادیو و تلویزیون های ماهواره ای) بر تمایلات و مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه شیراز در احزاب و تشکل های سیاسی تأثیر مثبت و معنی داری داشته اند.
رابطه به هم پیوستگی خانوادگی و شرمسارسازی با بزهکاری؛ مورد مطالعه: دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
137 - 164
حوزههای تخصصی:
طبق استدلال نظریه شرمسارسازی بازپذیرکننده بریث ویت، تأثیر مثبت (بازپذیرکننده) یا منفی (بدنام کننده) شرمسارسازی بر وقوع جرم، به شیوه اجرای آن بستگی دارد. ازنظر بریث ویت، به هم پیوستگی بستری مساعد برای شرمسارسازی بازپذیرکننده است و به گونه ای آن را مشروط می کند. در اینجا، فرض بر این است که افراد دارای روابط به هم پیوسته قوی تر، به طور عمده به صورت بازپذیرکننده ای رفتار و از شیوه های بدنام کننده کمتری استفاده می کنند. وابستگی متقابل افراد سبب می شود آنها هنگام واکنش به رفتارهای مجرمانه (شرمسارسازی)، به شیوه ای جذب کننده (بازپذیرکننده) رفتار کنند نه طردکننده (بدنام کننده). این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و توزیع پرسش نامه میان دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبیرستان شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 انجام شده است. نمونه گیری با روش خوشه ای همراه با طبقه بندی انجام شده و حجم نمونه 835 نفر بوده است. برای سنجش بزهکاری، شش بعد در نظر گرفته شد. اعتبار سنجه های پژوهش با روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه و روایی پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شده است. نتایج به دست آمده فرضیه اصلی پژوهش را تأیید کردند و نشان دادند متغیر به هم وابستگی خانوادگی با متغیرهای شرمسارسازی و بازپذیری رابطه مثبت و با متغیر انگ زنی رابطه منفی دارد؛ اما این ادعا که به هم پیوستگی ازطریق متغیرهای شرمسارسازی، به طور غیرمستقیم بر بزهکاری تأثیر می گذارد، تنها تاحدودی (از رهگذر متغیر انگ زنی) تأیید شد. مقاله حاضر، درباره دلالت های یافته های پژوهش در ارزیابی نظریه شرمسارسازی در بستری اجتماعی و فرهنگی متفاوت (جامعه ایرانی) بحث می کند. می توان چنین گمانه زنی کرد که خانواده ها در شهر تبریز روابط به هم پیوسته ای دارند؛ اما این شهر، جامعه ای اجتماع گرا محسوب نمی شود (یعنی سرمایه اجتماعی پایین تری دارد).
بررسی رابطه بین برنامه ریزی توسعه محله ای و کیفیت زندگی در شهر مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
25 - 54
حوزههای تخصصی:
هر کشوری برای رسیدن به توسعه باید برای ارتقای زندگی ساکنانش برنامه ریزی نماید. یکی از زمینه هایی که می توان در برنامه ریزی ها به آن توجه نمود محلات است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی برنامه ریزی توسعه محله ای و کیفیت زندگی در بین شهروندان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از تلفیق نظریه ی کنش متقابل نمادین وکارکردگرایی ساختاری استفاده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی است، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 385 نفر از شهروندان ساکن در شهر مهریز گردآوری شده است. اعتبار ابزار به روش اعتبار محتوا و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته های تحقیق گویای آن است که بین میزان برنامه ریزی توسعه ی محله ای و کیفیت زندگی و ابعاد آن رابطه ی مستقیم و معنا داری وجود داشت. مدل معادله ی ساختاری نشان داد متغیر برنامه ریزی توسعه ی محله ای 24 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می کند و شاخص های برازش نیز نشانگر مطلوبیت مدل بود.
بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری (مطالعه ی موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
89 - 124
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درصدد بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری در میان جمعیت شهری بالای ۲۰ سال استان مازندران هستیم. برای بررسی ارتباط این دو متغیر از نظریه های پاتنام، فوکویاما، میسرا، انشتاین و دریسکل استفاده گردیده است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه از میان نمونه ی آماری 400 نفری جمع آوری و با کاربرد دو نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که وضعیت شاخص سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش (آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هنجارهای تعمیم یافته، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و شاخص توسعه ی پایدار شهری و تمامی ابعادش (پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری زیست محیطی، پایداری کالبدی و پایداری نهادی) در سطح پایین تر از متوسط قرار داشتند. یافته های تبیینی تحقیق نشان داد که سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش، ارتباط و تأثیر مستقیم قوی و معناداری بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. در ضریب همبستگی پیرسون ارتباط سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش با توسعه ی پایدار شهری معنادار شدند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره، مدل رگرسیونی تحقیق و تأثیرات تمامی متغیرهای سرمایه ی اجتماعی(به غیر از متغیر هنجارهای تعمیم یافته) معنادار شدند که بیشترین تأثیرات مستقیم را براساس ضریب Beta به ترتیب متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. همچنین براساس نتایج روش مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری تحقیق بر مبنای شاخص های مختلف مانند CMIN/DF، RMSEA، NFI، CFI، PCFI و ... از برازش قابل قبولی برخوردار بود. نتایج یافته های این تحقیق تأیید کننده ی پیشینه ی تجربی و چارچوب نظری تحقیق بوده است که مشخص ساخت هرچه میزان سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش افزایش یابد، منجر به بهبود و ارتقاء ابعاد و مؤلفه های توسعه ی پایدار شهری می گردد.
بررسی عوامل سیاسی- اجتماعی مؤثر در همگرایی های قومی (مطالعه ی موردی: قومیت های شهرستان ارومیه )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
125 - 150
حوزههای تخصصی:
گروه های قومی هر جامعه، جایگاه مهمی در اتحاد ملی دارند و اگر به چالش کشیده شوند، امنیت ملی را به خطر می اندازند. در عصر حاضر نیز موضوع قومیت ها یکی از الزامات توسعه در جمهوری اسلامی ایران است و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی، همگرایی قومیت ها در راستای اتحاد ملی حرکت کرده است. برای روشن شدن همگرایی قومیت ها در این پژوهش عوامل سیاسی و اجتماعی مؤثر در همگرایی های قومی، با تکیه بر تأثیرگذاری عوامل سیاسی اجتماعی بررسی شده است. مطالعه ی موردی، قومیت های مختلف شهرستان ارومیه در مقایسه با کل کشور هستند، روش شناسی تحقیق، کیفی بوده و از نظریه ی زمینه ای به عنوان روش اجرای عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های کیفی پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه ی عمیق گردآوری شد و برای ارائه ی نظریه ی نهایی از استراتژی نظریه ی زمینه ای استفاده گردید. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، با تعداد 15 نفر از جامعه ی مورد مطالعه، مصاحبه ی عمیق انجام شد. یافته های به دست آمده در 63 مفهوم دسته بندی گردید و از میان این مفاهیم، 5 مقوله ی اصلی: ناسیونالیسم و تاریخ مشترک، دین مشترک، امنیت و امیدواری به دست آمد. مقوله ی هسته ای این پژوهش مفهوم «امنیت» است که سایر مقولات اصلی را دربر می گیرد. نتایج تحقیق نشان داد، قومیت های شهرستان ارومیه در سایه ی امنیت اجتماعی- سیاسی، همگرایی را بر واگرایی ترجیح داده اند.
کاربرد ماتریس لئوپولد ایرانی در تبیین اثرات اجتماعی– اقتصادی، فیزیکی پروژه ی گردشگری هزار و یک شهر (مطالعه ی موردی: پروژه هزار و یک شهر منطقه ی 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
185 - 218
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری از تحرک بالایی در تغییرات اجتماعی، فیزیکی، اقتصادی، سیاسی و محیطی جوامع میزبان برخوردار است. منطقه ی 22 شهر تهران از منظر شهری، از نقاط تازه تأسیس شهر به شمار رفته و از نظر طبیعی و انسانی، ظرفیت های بالایی برای توسعه دارد. میزان رشد و توسعه ی زیرساخت ها و خدمات گردشگری و همچنین ایجاد مجتمع های تفریحی و گردشگری در منطقه در سال های گذشته، رشد چشمگیری داشته است و پروژه ی هزار و یک شهر از پروژه های جدید در این منطقه به شمار می رود. با انجام هر پروژه ی گردشگری، اثرات مثبت و منفی ای بر روی عوامل محیطی و انسانی ایجاد می شود بنابراین شناسایی این پیامدها برای آینده ی فعالیّت های گردشگری منطقه بسیار ضروری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش برای منطقه ی مورد مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است که در بین جامعه کارشناسان تکمیل شد. نتایج نشان می دهد با توجه به عدم تأثیرات مخرب قابل توجه پروژه و سودمند بودن تأثیرات بیشتر پارامترها، ادامه ی این پروژه از نظر اجتماعی- اقتصادی کاملاً مورد تأیید است. همچنین به دلیل وجود پارامترهایی با تأثیرات مخرب بالا در پروژه، امکان تأیید کامل پروژه وجود ندارد و با توجه به نتایج ارزیابی ها، نیاز هست تا این پروژه از منظر شرایط فیزیکی با ارائه ی اصلاحات و گزینه های بهسازی ادامه پیدا کند.
تدوین الگو رابطه مادر – کودک با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
69-88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگو رابطه مادر – کودک در اختلال دلبستگی واکنشی وبررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه پژوهش شامل تمامی زوج مادر و کودک (2 تا 5 ساله) با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در شهر تهران است. در بخش اول 150 مادر و کودک به روش نمونه گیری در دسترس از مهد کودک ها انتخاب شدند. نمونه ی پژوهشی در بخش دوم جهت سنجش اثربخشی بازی درمانی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی شامل دو گروه 15 نفر که در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات ارتباطی RPQ ، مقیاس ارزیابی بازی تعاملی مادر و کودک و مصاحبه بالینی بود. همچنین در بخش دوم جهت پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه مشکلات ارتباطی استفاده شد.تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی جهت شناسایی روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد و جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل، از تحلیل کواریانس داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با هدف شناسایی عوامل مرتبط با الگوی ارتباطی مادر-کودک در کودکان 2-5 سال دارای اختلال دلبستگی واکنشی نشان داد که دو عامل، عاطفه و دخالت مادر به ترتیب 861/15 و 736/9 و در مجموع 259/25 درصد از واریانس پرسشنامه را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغییره نشان داد بازی درمانی باعث کاهش علایم اختلال دلبستگی واکنشی گروه آزمایشی شد. تعامل مادر -کودک به عنوان نخستین معرف دنیای ارتباطات کودک و پیش بین قوی در سبک دلبستگی کودک است. همچنین از بین بردن موانع ارتباطی در روابط کودک و مادر در فرآیند بازی درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی، دلیل عمده به کارگیری این رویکرد درمانی برای این کودکان است.