فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعة کارآفرینی به عنوان راهبردی کارآمد برای حل معضل بیکاری، توسعة اقتصادی، فقرزدایی و عدالت اجتماعی به ویژه در جوامع روستایی ضرورت دارد. ازآنجاکه بخش عظیمی از جامعة روستایی را زنان تشکیل می دهند، کارآفرینی آنان اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت ها، موانع و ارائة راهکارهای توسعة کارآفرینی زنان در دهستان گوراب پس شهرستان فومن انجام شد. جامعة آماری تحقیق، 4475 نفر از زنان 15 سال و بالاتر ساکن در این دهستان هستند که 357 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام شد و روایی و پایایی آن به ترتیب با نظر جمعی از متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از مدل تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان دادند سه عامل انگیزش و پشتکار، قابلیت های طبیعی و قابلیت های فردی که از عوامل مؤثر بر توسعة کارآفرینی به شمار می آیند، در زنان این دهستان وجود دارد. در بررسی موانع کارآفرینی می توان به کمبود امکانات، عوامل فرهنگی، مالی، دولتی و عوامل خانوادگی و فردی اشاره کرد. نتایج این تحقیق نشان می دهند که با وجود موانع، زمینه های فردی و محیطی لازم برای ایجاد و توسعة کسب وکار زنان روستایی در این محدوده وجود دارد.
پایش چرخه حیات گردشگری پایدار با استفاده از مدل تلفیقی آلن-باتلر (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد ضمن معرفی مدل تلفیقی آلن –باتلر، روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل را از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد و بر اساس شاخص نقطه تکاملی آنها راهبردهای مناسب را جهت تحول در فعالیت های گردشگری پیشنهاد نماید.
این بررسی از نوع مطالعات بنیادی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل-توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر جامعه محلی روستاهای فوق و گردشگران آنها می باشد. حجم جامعه نمونه برابر 210 خانوار برآورد شده است. روش انتخاب جامعه محلی به صورت تصادفی سیستماتیک و گردشگران به صورت تصادفی ساده می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مقاصد مورد مطالعه هنوز در مراحل آغازین چرخه تکاملی گردشگری پایدار قرار گرفته و تا رسیدن به مرحله بلوغ و تثبیت فاصله قابل توجهی وجود دارد. شاخص نقطه تکاملی منطقه مورد مطالعه دوره آغاز گردشگری را نشان می دهد. در این مقاله، تدوین راهبردها بر اساس چارچوب رویکرد تلفیقی آلن-باتلر تدوین شده و آموزش جامعه محلی، توسعه خدمات زیربنایی و شناسایی ظرفیت ها و جاذبه های گردشگرپذیر در روستاهای بیله درق و گنزق و گسترش نظام تبلیغات و اطلاع رسانی در روستاهای بوسنیج و گنزق پیشنهاد شده است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه اقتصاد روستایی در شهرستان لنجان (با تأکید بر کارآفرینی در صنایع تبدیلی و تکمیلی)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد جوامع روستایی یکی از عوامل اصلی و کلیدی توسعه اقتصاد ملّی و کارآفرینی به عنوان رویکردی نوین در این زمینه مطرح است؛ کارآفرینی بر مبنای توسعه فعالیتهای متنوع از مهمترین مواردی است که نیازمند اتخاذ راهبردهای منطقی و متناسب با توانمندی های محلی می باشد. صنایع تبدیلی و تکمیلی نیز به عنوان یکی از مهمترین صنایع مکمل بخش کشاورزی از دیرباز به صورت سنتی مورد توجه بوده و می تواند نقش قابل توجهی در این ارتباط داشته باشند. شهرستان لنجان به جهت دارا بودن توان های محیطی بالا در بخش کشاورزی یکی از مهم ترین قطب های کشاورزی در استان اصفهان است، اما برغم داشتن این پتانسیل، برنامه ریزی در جهت استفاده بهینه از منابع کمتر صورت پذیرفته است. در این پژوهش که به لحاظ هدف کاربردی و از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است سعی گردید به برنامه ریزی راهبردی توسعه اقتصاد روستایی بر محور کارآفرینی در صنایع تبدیلی و تکمیلی پرداخته شود؛ لذا با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از تعداد192 نفرکشاورز، روستایی و کارشناس مرتبط به عنوان نمونه پرسشنامه تکمیل و برای تجزیه و تحلیل دیدگاه پاسخگویان از آزمونهای خی دو و فریدمن استفاده گردید. در ادامه جهت ارائه راهبرد مناسب به تبیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها با بهره گیری از تکنیکSWOT پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از یافته های پژوهش، کارآفرینی در صنایع تبدیلی و تکمیلی می تواند نقش قابل توجهی بر اقتصاد روستایی داشته باشد و این تأثیرگذاری به ترتیب در افزایش تولیدات کشاورزی، افزایش درآمد، کاهش مهاجرت، کاهش فاصله طبقاتی، کاهش بیکاری فصلی، افزایش فعالیت اقتصادی زنان و ... است. همچنین براساس میانگین کل امتیازات بدست آمده در مدل سوات، راهبرد مناسب و مطلوب راهبرد تهاجمی است.
بررسی عوامل مؤثر بر موفقیّت کارآفرینان روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند، پدیده، نظام و راهبرد نه تنها برای جامعه ی گسترده ی روستا در پهنه ی سرزمین، تولید شغل می کند، بلکه با تقویت مهارت ها و ظرفیت اجتماع محلی، چرخش درآمد در روستاها را تغییر و شکل جدید می دهد. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر موفقیّت کارآفرینان روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی استان اردبیل جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 90 کارآفرین روستایی انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 81/0 الی 87/0 محاسبه شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیّت کارآفرینان روستایی شامل شش مؤلفه (توانمندسازی و تقویت زیرساخت اقتصادی، تقویت زیرساخت قانونی و اطلاع رسانی، تقویت انگیزش و تجاری سازی کشاورزی، نهادسازی و ظرفیت سازی و تقویت مشارکت اجتماعی و تجمیع روستاهای پراکنده)است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این شش عامل 07/88 می باشد.
گردشگری حامی فقرا، راهبردی برای توسعه متوازن و پایدار اجتماعات روستایی (مطالعه موردی: روستای شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با رشد فزاینده گردشگری در کشورهای درحال توسعه و سود فراوان این صنعت، در دو دهه اخیر تلاش هایی جهت توانمندسازی طبقه ضعیف روستایی از طریق مشارکت دادن در فرایند گردشگری و شریک ساختن آن ها در منافع حاصل از توسعه گردشگری روستایی صورت گرفته است. هدف این اقدامات و تلاش ها، بهبود کیفیت زندگی گروه های کم درآمد و کاهش فقیر روستایی بوده است.
روش: در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش های تحقیق کمی و کیفی، نقش و تأثیرات گردشگری بر ابعاد مختلف جامعه روستایی به ویژه گروه های فقیر روستای ولیعصر از توابع شهرستان مرودشت موردبررسی قرار می گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که صنعت گردشگری چه تأثیری بر جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی اکثریت فقیر روستاییان شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال 20 شاخص در قالب مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی بر اساس نظر کارشناسان شناسایی و درجه اثرگذاری آن ها اندازه گیری شده است. جهت گردآوری داده ها از دو روش اسنادی و پیمایشی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای این منظور 12 مورد مصاحبه با کارشناسان و مطلعین روستا انجام شده و 67 مورد پرسشنامه در سطح نمونه خانوارهای ساکن روستا تکمیل شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد اگرچه گردشگری توانسته به ترتیب در زمینه های فرهنگی و زیست محیطی همچون تقویت مهارت زبانی و بالا بردن آگاهی روستاییان تأثیر مثبتی داشته باشد، اما در حوزه اقتصادی علی رغم ایجاد مشاغل محدود مستقیم و غیرمستقیم نتوانسته از فقر روستایی بکاهد.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق، فقدان آمار دقیق در مورد تعداد بازدیدکنندگان خارجی از مجموعه جهانی تخت جمشید بود.
راهکارهای عملی: رفع موانع و محدودیت هایی است که از مشارکت مردم در فعالیت های مربوط به گردشگری جلوگیری می کند، از سوی دیگر ازآنجاکه هیچ گونه نهاد غیردولتی اجازه فعالیت در این مجموعه را ندارد لذا هیچ گونه رقابتی میان ذینفعان منطقه وجود نداشته و منافع حاصل از گردشگری صرفاً متوجه دولت است. ازاین رو بایستی زمینه ای فراهم شود تا مشارکت تمامی ذینفعان در فرایند گردشگری تسهیل شود.
منطقه بندی حمل و نقل روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه، مفهومی پیچیده و چندوجهی است که با عنایت به تعاریف متعدد ارائه شده برای آن هنوز اتفاق نظر زیادی در خصوص آن شکل نگرفته است. به هر حال، منطقه بندی فعالیتی آگاهانه و از روی تفکر به منظور تعیین نواحی همگن جهت برنامه ریزی و سیاستگذاری است که پایه برنامه ریزی، اجرا و نظارت بر طرح های مختلف سرزمینی در قلمرو جغرافیایی کشورها محسوب می شود. در این مقاله، منطقه بندی از منظر حمل ونقل روستایی مورد توجه قرار گرفته و سوال این است که مناطق همگن حمل ونقل روستایی در ایران کدامند؟ پاسخ به این سوال با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از طریق تجزیه و تحلیل فضایی در نظام اطلاعات جغرافیایی (GIS) صورت یافته است. در این مطالعه نواحی همگن از منظر حمل ونقل روستایی با استفاده از چهار شاخص اصلی دسترسی به راه ارتباطی، فاصله تا سطوح سلسله مراتب شهری، تراکم روستایی و کاربری اراضی در قالب پنج منطقه تعیین و به صورت نقشه ارایه می شود. نتیجه تحقیق منجر به شناسایی مناطق همگن حمل و نقل روستایی در سطح کشور شده و مقدمات برنامه ریزی منطقه ای حمل و نقل روستایی را فراهم می آورد.
نیازسنجی آموزشی جوانان روستایی شهرستان ورامین در زمینة کارآفرینی به منظور راه اندازی کسب و کارهای صنایع دستی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربیات توسعة روستایی در کشورها نشان می دهند که توسعة روستایی فقط با تزریق سرمایه و فناوری محقق نمی شود و عوامل بسیاری در این زمینه مؤثرند. یکی از عواملی که امروزه به عنوان راهکار اساسی در توسعة روستایی شناخته می شود، توجه به آموزش های کارآفرینی به جوانان روستایی است. هدف پژوهش حاضر، نیازسنجی آموزشی جوانان روستایی در زمینة کارآفرینی برای راه اندازی کسب و کارهای صنایع دستی روستایی بود. در تحقیق حاضر از روش کمّی استفاده شد. جامعة آماری تحقیق، جوانان روستایی شهرستان ورامین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 380 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که براساس مطالعات نظری و مصاحبه با کارآفرینان نوپا تدوین شد و روایی آن از طریق روایی صوری و محتوایی محاسبه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و نشان داد که شاخص های تحقیق پایایی نسبتاً مناسبی دارند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18 تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که در بعد دانشی نیازهای بازاریابی و روش های تأمین مالی؛ در بعد مهارتی، فعالیت با منابع محدود و توانایی ارائة مطلب و در بعد نگرشی؛ خودآگاهی و پشتکار اولویت های نخست را به خود اختصاص دادند. طبق نتایج به دست آمده، جوانان در هر سه بعد نیازمند آموزش هستند و سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی باید به آن توجه کافی داشته باشند.
تأثیرات فرهنگی گردشگری در مناطق روستایی از دید جامعه محلی (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین منابع درآمدیِ بسیاری از کشورها به حساب می آید. اما گردشگری از نظر ماهوی قبل از آنکه به عنوان یک پدیده اقتصادی مطرح باشد، یک امر فرهنگی است و فرهنگ به عنوان جاذبه اصلی گردشگری محسوب می شود. با توجه به آسیب پذیری و شکنندگی خاص میراث فرهنگی، توسعه گردشگری در مواردی می تواند موجب صدمه دیدن الگوهای فرهنگی بومی گردد. این امر در رابطه با گردشگری روستایی، که از جمله گزینه های مطرح و مهم برای کمک به توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع روستایی است، از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است. روستای ابیانه، به اعتبار پیشینه و آثارِ اصیل فرهنگی و تاریخی آن، از جمله شاخص ترین روستاهای گردشگری ایران در حوزه گردشگری فرهنگی به حساب می آید. با توجه به سابقه و شدت رونق گردشگری در این روستا، پژوهش حاضر با بهره گیری از فنون پیمایشی، به ارزیابی تأثیرات فرهنگیِ این پدیده از دیدگاه جامعه محلی پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس دیدگاه طیفیِ تداوم / گسستِ فرهنگی، بیانگر تأثیرگذاری فرهنگیِ معنی دار گسترش گردشگری، در همه حوزه هایِ آداب و رسوم محلی، روابط و انسجام اجتماعی، مبادلات فرهنگی، کالایی شدن فرهنگ محلی، توجه به میراث فرهنگی، آگاهی های عمومی، ناهنجاری های فرهنگی، نمودهای رفتاری و تغییرات یا واگشت های فرهنگی، در سطح روستا از دیدگاه ساکنین محلی است. گذشته از تفاوت های جزئی و انگشت شمار، ارزیابی جامعه محلی حاکی از تضعیف همه موارد فوق و به عبارتی بروز این تغییرات در محدوده گسست فرهنگی، البته با شدت های ملایم، بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کمبود فرصت های شغلی در نواحی روستایی باعث کمی درآمد و توسعه نیافتگی مناطق روستایی شده و مهاجرت روستائیان به شهرها را به دنبال دارد. در کنار بخش کشاورزی، بخش غیرکشاورزی و به ویژه صنایع روستایی از قابلیت بالایی برای اشتغال زایی برخوردار می باشند ولی وجود برخی عوامل باعث شده امکان استفاده از تمام ظرفیت های صنایع روستایی برای اشتغال زایی میسر نگردد. در این پژوهش ضمن بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی، به بررسی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی پرداخته شده است.
روش: این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری این طرح شامل واحدهای صنعتی روستایی استان اصفهان بوده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک با 90 نفر از مدیران این واحدها مصاحبه به عمل آمد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل اقتصادی، فنی، سیاسی و حقوقی، اجتماعی، محیطی و زیربنایی و فردی بر میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی مؤثر می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی صنایع مورد بررسی و دسترسی به آن ها مهم ترین مشکل پیش آمده برای این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با توجه به سرمایه گذاری های عظیم انسانی و مالی برای صنایع روستایی، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی برای ایجاد زمینه برای فرصت های شغلی جدید و کمک به بهبود درآمد معیشت روستائیان و متعادل نمودن درآمد شهری و روستایی و درنتیجه کاهش مهاجرت روستائیان می تواند تأثیرگذار باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی و عوامل مؤثر بر آن برای اولین بار در کشور می باشد.
تحلیل محدودیت های تنوع بخشی اقتصاد روستایی مورد: دهستان اشکور علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع بخشی اقتصاد روستایی، به عنوان ابزاری برای سرعت بخشیدن به توسعه اقتصادی در سطوح مختلف به شمار می آید؛ این رویکرد به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه و پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی ایران تلقی شده و تأثیر بسزایی در ارتقای رفاه و امنیت اقتصاد منطقه دارد. چرا که ترکیب مطلوب بخش های مختلف اقتصاد در نواحی روستایی، کارایی و بهره وری را در تمامی زمینه های تولیدی با افزایش مواجه می سازد، هدف از این تحقیق، شناخت موانع متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در روستاهای دهستان اشکور علیا در شهرستان رودسر استان گیلان است. منطقه اشکورات رودسر به علت کوهستانی بودن و قرار داشتن در وضعیت انزوای جغرافیایی و دسترسی ضعیف به امکانات و زیرساخت های لازم دارای ناپایداری اقتصادی و اجتماعی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری، روستاهای دهستان اشکورعلیا(53روستا) در شهرستان رودسر است. جهت تعیین تعداد خانوارهای نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر اساس آن، تعداد نمونه ها 285، تعیین شد و پس از سنجش روایی (نظرات خبرگانی از اعضای هیئت علمی ) و پایایی ( ضریب آلفای 0.781) پرسشنامه در میان خانوارهای روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، از آزمون های آماری نظیر تحلیل های رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که موانع زیرساختی و نهادی با ضریب تأثیر 0.633،عوامل محیطی، با 449/0 ، عوامل اقتصادی با 106/0 و عوامل اجتماعی با ، 093/0 در عدم تنوع اقتصادی نواحی روستایی منطقه نقش دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان جاغرق در شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با توجه به ضرورت آگاهی زیست محیطی روستاییان، پژوهش حاضر به شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر آگاهی-های زیست محیطی روستاییان ساکن در دهستان جاغرق واقع در شهرستان بینالود پرداخته است.
روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که با شیوه پیمایشی اطلاعات گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 1477 نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی ساکن در دهستان جاغرق می باشند که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد ۱۶۰ نفر از سرپرستان خانوار انتخاب گردیده اند که نحوه نمونه گیری طبقه ای و دسترسی به نمونه ها، به صورت تصادفی سیستماتیک بوده است.
یافته ها: در تجزیه وتحلیل آماری داده های پژوهش از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تحلیل همبستگی، کروسکال والیس، یومان ویتنی و رگرسیون گام به گام استفاده گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان آگاهی روستاییان از مسائل زیست محیطی پیرامون خود با (78/2 درصد) در حد متوسطی می باشد. از سویی دیگر نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق بیانگر آن است که بین عوامل اجتماعی ، اقتصادی و محیطی با آگاهی زیست محیطی روستاییان رابطه معناداری در سطح ۹۹ درصد وجود دارد. همچنین بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام، 23 متغیر مستقل مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان وارد معادله رگرسیون گردیدند که تنها هفت متغیر(پتانسیل های محیطی، ارتباط با نهادها، تعامل با دیگران، دسترسی به عوامل تولید، مخاطرات محیطی و موقعیت جغرافیایی) باقی ماندند که این هفت متغیر بیشترین تأثیر را بر میزان آگاهی زیست محیطی افراد ساکن در منطقه موردمطالعه داشته اند.
محدودیت ها و راهبردها : عمده ترین محدودیت تحقیق کم بودن سابقه پژوهش مرتبط در زمینه آگاهی زیست محیطی در عرصه روستا بوده است.
راهکارهای عملی: به منظور افزایش آگاهی روستاییان باید زمینه های تعامل ، مشارکت، آموزش را برای مردمان محلی در مسائل مربوط به محیط زیست، در همه سطوح، به ویژه در مورد مدیریت، طراحی، اجرا و ارزیابی طرح های مربوط به محیط زیست را فراهم کرد.
اصالت و روش : نوآوری مقاله در بررسی میزان و عوامل تأثیرگذار بر آگاهی های زیست محیطی در چند عامل کلی تر می باشد.
تحلیل چالش های زیست محیطی نواحی روستایی با تأکید بر زباله های جامد (مطالعه موردی: شهرستان های انزلی،رشت و رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین چالش های زیست محیطی نواحی روستایی در محدوده شهرستان های انزلی، رشت و رودبار و تأثیر الگوهای مصرف جامعه روستایی و توسعه گردشگری بر افزایش آلودگی های زیست محیطی ناحیه می باشد که تحلیل این وضعیت، به ارائه راهکارهای لازم برای تعدیل آلودگی ها و بهبود زیرساخت های محیطی در ناحیه منتهی شود.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 486 روستا در قالب 3 شهرستان رشت، بندر انزلی و رودبار است. در جمع آوری داده ها، ضمن بهره گیری از منابع اسنادی، از «پرسشنامه روستا» نیز بهره گرفته شده است. مع آوری اطلاعات از 196روستا –به عنوان نمونه و براساس جدول استاندارد مورگان- انجام شده است. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای می باشدو توزیع آن در روستاهای ناحیه به گونه ایانجام شده است که هم پوشی کامل براساس توزیع شهرستانی از یک سو، و توزیع جغرافیایی (بر اساس ارتفاع) از سوی دیگر به انجام برسد.
یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که سالانه به طور متوسط، در کل ناحیه مطالعاتی، 111 تن زباله تولید می شود که 65 درصد جمع آوری و مابقی به شیوه هایی همچون سوزاندن، رهاسازی و نیز دفن کردن، مدیریت می شوند. در ترکیب زباله های ناحیه، 4/64 درصد پلاستیک و نایلون، و 5/16 درصد کاغذ، چرم، پلاستیک، شیشه و فلزات (پسماند قابل بازیافت) وجود دارد که می توان از طریق سیاست های تشویقی و انگیزش مشارکتی (تفکیک از مبدأ) از تهدید موجود، یک فرصت اقتصادی و زیست محیطی ساخت.
راهکارهای عملی: با توجه به یافتهﻫﺎی پژوهش، راهکارهایی چون برگزاری کارگاه های آموزشی تفکیک زباله از مبدأ، تشکیل تیم های مشارکتی در روستاها برای ایجاد و توسعه فرهنگ بازیافت و بازدید اقشار مردم به خصوص کشاورزان، باغداران و صاحبان غذاخوری ها از نحوه تولید کمپوست و ارائه اموزش به مردم در جهت تبدیل زباله های تر خانگی به کمپوست پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: همگام با تغییرات اقتصادی-اجتماعی نواحی روستایی، شیوه زندگی و بالطبع الگوی مصرف در این نواحی، دچار دگرگونی اساسی شده و محیط روستا نیز شاهد انواع آلودگی ها شده است. در این راستا، تحلیل و حل مشکلات زیست محیطی روستاها از الویت های برنامه ریزی این نواحی به شمار می رود تا از این طریق، روستاها بتوانند در راستای کارکردهای متنوع خود به محلی امن و با شاخص های زیست محیطی مناسب تغییر کنند و در نتیجه آن، ضریب بقاء و ماندگاری جمعیت افزایش یابد.
دیدگاه بهره برداران در مورد تأثیر طرح های مرتع داری بر متنوع سازی راهبردهای معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان ماهنشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری پایدار از منابع طبیعی نقش مهمی در تأمین رفاه و معیشت جوامع روستایی دارد. امروزه بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی موجب شده است که سیاست گذاران تمهیداتی را در جهت مدیریت پایدار آنها اتخاذ کنند که پیامدهایی در ابعاد مختلف معیشت بهره برداران از جمله راهبردهای معیشت خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه بهره برداران درخصوص تأثیر طرح های مرتع داری بر راهبردهای معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان ماهنشان با استفاده از روش شناسی پیمایشی است. با کمک روش نمونه گیری تصادفی، 204 خانوار از 1280 خانوار بهره بردار انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که روایی آن از طریق پانلی از متخصصان دانشگاهی و اجرایی و پایایی آن از طریق مطالعة اولیه با حدود ۲۰ بهره بردار و تحلیل آزمون کرونباخ آلفا تأیید شده بود، گردآوری شدند. نتایج نشان دادند که این طرح ها بیشتر رویکرد حفاظتی داشتند و تأثیر چندانی بر راهبردهای معیشت خانوارها و متنوع سازی آنها نداشتند. درحالی که نتایج این اقدامات ضمن آنکه موجب افزایش دانش و اقدامات بهره برداران می شود، از طریق متنوع سازی معیشت از فشار بر مراتع نیز کم می کند. براساس تحلیل رگرسیونی گام به گام، پنج متغیر دانش در زمینة متنوع سازی راهبردهای معیشت، تعداد کندوی زنبور عسل، اقدامات اصلاحی/احیایی، میزان دریافت اطلاعات از برنامه های رادیویی و مشاهدة فیلم و DVD، 5/29 درصد از تغییرات واریانس اقدامات متنوع سازی راهبردهای معیشت خانوارها را تبیین می کنند.
مقایسه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونیهای تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونیهای تولیدی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان پارسآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های تولید روستایی در واقع سازمان های مردمی هستند که قادرند ناهنجاری های ناشی از وجود قطعات کوچک، پراکنده و نامتجانس زمین و هم چنین نارسایی های وسایل تولید را بر طرف ساخته و کشاورزان خرده پا را از خطر ورشکستگی و سقوط برهاند و روحیه کمک متقابل را بین آنان تقویت نماید. هدف این مقاله بررسی مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی های تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونی در مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات تحلیلی-توصیفی است. ابزار تحقیق پرسش نامه است. جامعه آماری این تحقیق در برگیرنده روستاییان عضو شرکت های تعاونی تولید و روستاییان غیر عضو ساکن در روستاهای تحت پوشش تعاونی های تولید در شهرستان پارس آباد می باشد گفتنی است که پارس آباد یکی از شهرهای استان اردبیل در شمال غربی ایران است. این شهر بزرگ ترین شهر منطقه مغان و نیز، مرکز شهرستان پارس آباد می باشد.بر اساس سرشماری جمعیت سال 1390 جمعیت این شهر 88924 نفر ذکر شده است که از این جمعیت 46 درصد ساکن شهرها و بقیه در مناطق روستایی ساکن بوده اند. جلگه پارس آباد مستعدترین خاک و مطلوب ترین شرایط آب و هوایی را برای زراعت، دامپروری و باغداری داراست. شرکت بزرگ کشت و صنعت و دامپروری مغان بزرگ ترین شرکت در نوع خود در کشور و در خاورمیانه با حجم عملیات زراعی، دامی و صنعتی در همین شهرستان دایر است هم چنین وجود کارخانه قند، کمپوت سازی، مرباسازی، پنبه پاک کنی و کارگاه تولید لبنیات رونق خاصی به این شهرستان داده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه مناسب برای این تحقیق 145بدست آمد، و برای بالاتر بردن میزان دقت و اعتبار یافته ها، حجم اعضای به 150 افزایش یافت. هم چنین 150 نفر از کشاورزان غیر عضو تعاونی های تولیدی انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه های سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته این تحقیق عضویت در تعاونی های تولید می باشد. افزون بر این در تحقیق حاضر جهت تعیین روایی پرسش نامه تهیه شده، از نظرات تنی چند از هم کاران دانشگاهی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی در حیطه موضوع مورد مطالعه استفاده شده است. هم چنین برای تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS، استفاده شده است و در این تحقیق مقدار آلفای مذکور بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 70/0 الی 81/0 محاسبه شد. نتایج عمده این مطالعات نشان داد به جز یک مولفه بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با شکل گیری تعاونی های تولید در مناطق روستایی شهرستان پارس آباد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
بررسی نقش گردشگری در توسعه شهری کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری، جایگاه خاص در اقتصاد کشورها داشته و نقش فعال و مؤثری را در ارتقای ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه دارد. در ایران با وجود فراهم بودن زمینه های مناسب تاریخی- فرهنگی و جاذبه های طبیعی برای جذب گردشگر در شهرها هنوز در طرح های فضایی - کالبدی شهری توجه چندانی به نقش گردشگری و آثار مختلف آن بر توسعه شهری لحاظ نشده است. شهرستان کرمانشاه به عنوان بزرگترین شهرستان استان و نیز منطقه غرب است که علی رغم برخورداری از سابقه شهرنشینی و وجود جاذبه های طبیعی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی که می تواند موجب بهبود اقتصادی آن شود درگزارش های ملی جمهوری اسلامی ایران ازنظر دارابودن شاخص های توسعه انسانی جزء استان های محروم قرارگرفته است. بهره برداری از این موقعیت نیازمند برنامه ریزی جامع و فراگیر به منظور شناخت نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید و ارائه راهبردهای بهینه به منظور توسعه شهر است. رونق دادن به کانون های گردشگری در این شهر جهت فراخوانی توسعه به این منطقه، باید مورد توجه قرارگیرد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است .علاوه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، از روش پیمایشی نیز بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازمدل SWOTاستفاده شد. در این مدل مشخص شد که گردشگری شهر کرمانشاه با 11 نقطه قوت ،11 نقطه ضعف ،11 فرصت و 10 تهدید خارجی مواجه است. نتایج این تحلیل هم نشان می دهد که گردشگری شهر کرمانشاه در مرحله رشد و شناخت است و استفاده از راهبردهای تهاجمی در اولویت قرار دارد. در نهایت به ارائه راهبردهایی به منظور توسعه شهر از طریق توریسم در شهرستان کرمانشاه پرداخته ایم و با استفاده از ماتریس QSPM جذاب ترین راهبردهادردسته اولویت های اول، دوم و سوم مشخص شد و سپس پیشنهادهایی در این زمینه ارائه شد.
تعیین کننده های اجتماعی درون سازمانی مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل سازه های اجتماعی درون سازمانی مؤثر بر مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی می پردازد تا از این رهگذر بتوان برنامه ریزی های توسعه روستایی را بهبود بخشید.
روش: بدین منظور از روش توصیفی-همبستگی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد بودند که جمعاً 1809 نفر عضو دارند و با استفاده از جدول پاتن و روش نمونه گیری طبقه ای به صورت متناسب 317 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است که محقق تهیه نموده است و برای تعیین اعتبار آن از روش تحلیل عاملی و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفا کرونباخ استفاده شد. آماره KMO (513/0 تا 834/0) و ضریب آلفای کرونباخ (54/0 تا 91/0) به دست آمده، از بهینگی پرسش نامه حکایت می کند. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است 6/57 درصد از افراد مورد مطالعه مشارکت متوسط به پایین دارند که در گروه کسانی که مشارکت نیمه فعال دارند قرار گرفتند، همچنین 4/42 درصد نیز مشارکت خوب و عالی دارند که در گروه مشارکت کنندگان فعال قرار گرفتند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که سازه های میزان رضایت از خدمات ارائه شده از سوی تعاونی، مسئولیت پذیری هیئت مدیره؛ دانش و آگاهی اعضا از اصول و قوانین تعاونی، سرمایه اجتماعی هیئت مدیره و نگرش اعضا به تعاون و کار گروهی، تعیین کننده های مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید شهرستان بویراحمد می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت هزینه ی بالای جمع آوری اطلاعات و پر کردن پرسش نامه های موردنیاز و گستردگی منطقه ی موردمطالعه است.
راهکارهای عملی: بنابراین، از نتایج مدل رگرسیون لجستیک چنین استنتاج می گردد که در صورت بهبود وضعیت مؤلفه های مورد بررسی می توان انتظار داشت که مشارکت کشاورزان عضو تعاونی های تولید روستایی بیشتر شود.
طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل هاجهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد اجرا شده است.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق کیفی و نظریه بنیادی (رویکرد گلیسر) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل افراد دست اندرکار در هر کدام از بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل های کشاورزی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بودند که به ترتیب 14، 12، 13 و 12 نفر را شامل شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج حاصل از نظریه بنیادی، الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی ترسیم شده است. این الگو در بر دارنده مؤلفه های تأثیرگذار (از قبیل راهبرد مشارکت محور توسعه پایدار کشاورزی، خدمات کیفی بخش خصوصی، مشارکت محوری بهره برداران، محوریت سیستمی تشکل ها، تمرکززدایی و استفاده از قدرت های محلّی)، بازدارنده ها (از قبیل تمرکزگرایی و حاکمیت روابط در بخش دولتی، موانع و محدودیت های اجرایی و سرمایه گذاری بخش خصوصی، فقر اقتصادی و فرهنگی بهره برداران و چالش های نهادی و قانونی تشکل های بخش کشاورزی) و نیز جایگاه و نقش بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها در برقراری مشارکت متوازن و هماهنگ بوده است. همچنین، در این الگو شبکه مشارکت محور نظارتی و بانک اطلاعاتی کشاورزی پیش بینی شده است.
محدودیت ها: از محدودیت های تحقیق حاضر می توان به موارد ذیل اشاره نمود: الف) زمان بر بودن تحقیق؛ ب) عدم همکاری برخی از افراد مد نظر (مطلعان کلیدی) برای گرد آوری داده ها؛ ج) مشکل بودن ارزیابی اهمیت نسبی اجزاء و عوامل نظریه پیشنهادی.
راهکارهای عملی: با توجه به این که تحقیق های کیفی، زمینه خوبی را برای رسیدن به یافته های واقعی تر با مشارکت مردم فراهم می کند و در این فرآیند، محقق نیز جزء با ارزشی به شمار می آید که با فکر و ایده خود، هر آنچه را که از زمینه های واقعی موجود بیرون می آید سامان می دهد، شکل می بخشد و نظریه و الگو می سازد.
اصالت و ارزش: تحقیق حاضر به طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی پرداخته است تا بتواند همانگی لازم را بین بخش های مذکور برای برنامه ریزی های صحیح و اجرای آن ها به وجود بیاورد. با توجه به مسائل گفته شده، تحقیق حاضر در نوع خود نوآوری تلقی می شود.
اثرات اجتماعی - اقتصادی اعتبارات خرد کشاورزی در نواحی روستایی مورد: دهستان کرسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با نقش پذیری اصلی در نظام اقتصادی روستا، زمینه تحول آن را در ابعاد مختلف محیطی، اجتماعی و اقتصادی را فراهم نموده است. از این رو می تواند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار روستایی ایفاء نماید. برای تحقق این امر، منابع سرمایه ای طبیعی، اجتماعی، انسانی و مالی از اهمیت برخوردار هستند. در این میان، سرمایه مالی دارای نقش بیشتری است. مزیت مکانی نسبتا پایین روستا به همراه منابع سرمایه مالی کم در آن، سبب شده تا جریان سرمایه به بخش کشاورزی کاهش یابد. این چالش، سبب شده تا دولت حمایت بخش کشاورزی را با توجه به نظام بهره برداری فردی در قالب طرح اعطای اعتبارات خرد مدنظر قرار دهد. اجرای این طرح، اثراتی بر ابعاد مختلف توسعه سکونتگاه های روستایی داشته است. این مقاله، سعی نموده با رویکردی پیامدگرا به تبیین اثرات اجتماعی – اقتصادی آن بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان کرسف و جامعه آماری، روستاییان و کارشناسان کشاورزی و مالی آن دهستان بوده است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل واحدهای بهره بردار که در بین سالهای 85- 92حداقل یکبار وام دریافت کرده اند، 157 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شده و نمونه گیری این جامعه آماری با روش طبقه ای و تصادفی صورت گرفته است. از جامعه کارشناسان با توجه به اهمیت معیار سطح دانش و آگاهی آنها از مسئله، با نمونه گیری هدفمند 15 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی انتخاب شده است. برای تحلیل اطلاعات تکنیک آزمون T تک نمونه ای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتبارات خرد کشاورزی تأثیر یکسان و یکپارچه بر شاخص های ابعاد توسعه بویژه ابعاد اجتماعی – اقتصادی ندارد و سازوکار اجرایی اعطای اعتبارات خرد کشاورزی متأثر از رویکرد سنتی (رشد اقتصادی) از کارآمدی لازم برخوردار نیست. در این ساختار، مدیریت متمرکز (از بالا به پایین) و روابط رسمی و قانونی سبب شده تا منابع مالی ماهیتی محلی و متکی بر پس اندازهای خرد مردم نبوده و از پایداری برخوردار نباشد.
تبیین توانمندی حرفه ای کارگزاران جهاد کشاورزی در توسعه روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی روستایی یکی از مهم ترین فعالیت های کارگزاران و برنامه ریزان توسعه است. سازمان جهاد کشاورزی در جهت تحقق اهداف توسعه روستایی، با تدوین برنامه ها و فعالیت های خود در جهت ارتقاء سطح آگاهی ها و مهارت های حرفه ای روستاییان گام بر می دارد. در این تحقیق به تبیین توانمندی حرفه ای کارگزاران جهاد کشاورزی استان کرمانشاه در برنامه ریزی روستایی پرداخته شده است. کلیه ی کارگزاران و برنامه ریزان توسعه روستایی استان کرمانشاه به تعداد 456 نفر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. پژوهش از نوع کاربردی، روش پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بوده است. حجم نمونه براساس جدول مورگان 210 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب از پاسخ گویان انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری آن براساس نظر جمعی از اساتید و صاحب نظران تأیید گردیده و پایایی آن با استفاده از پیش آزمون مشخص گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه توانمندی حرفه ای در برنامه ریزی روستایی و روحیه کارآفرینی به ترتیب 93/0 و 90/0 محاسبه شد که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون انجام شد. براساس نتایج، بین مؤلفه توانمندی حرفه ای در برنامه ریزی روستایی با روحیه کارآفرینانه، سن کارگزاران و اثربخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت رابطه مثبت و معنی داری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای روحیه کارآفرینانه و اثربخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت، تأثیر معنی داری بر میزان توانمندی حرفه ای کارگزاران در برنامه ریزی روستایی داشته و توانایی تبیین 64 درصد از تغییرات متغیر توانمندی حرفه ای را دارد.