فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شبکه های ارتباطی به ویژه راه ها به عنوان عناصر پیونددهنده میان سکونتگاه ها در تبادل جریانات بین نقاط شهری و روستایی و همچنین توسعه روستایی نقش قابل توجهی دارند. هدف از این مقاله بررسی اثرات احداث آزاد راهها و گسترش حمل و نقل بر توسعه پایدار روستایی در دهستان میانکوه شرقی می باشد که با استفاده از روش میدانی (پرسشنامه) به بررسی احداث آزاد راه بر چگونگی توسعه روستاهای همجوار در این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش ضمن مشخص نمودن جامعه آماری (514 خانوار)، تعداد 103 خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد 12 روستا) بعنوان نمونه انتخاب شد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده براساس آزمون های برازش رگرسیونی، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر نشان می دهد که بیشترین اثرکلی احداث آزاد راه مربوط به بعد زیست محیطی با میزان (591/0) می باشد بطوری که، آلودگی منابع آب و خاک در نواحی روستایی افزایش پیدا کرده است، استفاده از کود ها و آفت کش ها رایج شده است، میزان تخریب منابع آبی از جمله چشمه ها و کانال های آبی در محدوده روستا افزایش یافته و همچنین مراتع، جنگل ها و زمین های حاصلخیز به کارهای ساختمانی و ساخت ساز اختصاص یافته است و بعد کالبدی با میزان (058/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه پایدار روستایی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
بررسی اثرات اجتماعی و زیست محیطی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی مطالعه موردی: شهرک صنعتی چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای دستیابی به اهداف توسعه ملی بی شک راهبرد صنعتی سازی روستاها نقش بسزایی را ایفا نموده و اثرات اجتماعی و زیست محیطی خاص خود را بر جای می گذارد. مطالعات مختلف توسعه اقتصادی، اهمیت فعالیت های غیرکشاورزی را در فرایند توسعه روستایی خاطر نشان کرده و بر نقش آن به عنوان یک عامل مهم در کاهش تفاوت درآمدی و فقر خانوارهای روستایی تأکید دارند. در پژوهش پیش رو هدف بررسی اثرات احداث شهرک صنعتی چناران بر روستاهای پیرامون بوده است. بدین منظور وضعیت اجتماعی تعداد 110 کارگر روستایی شاغل در شهرک صنعتی چناران که از روستاهای پیرامون به شهرک می آیند با تعداد 150 کارگر سایر شاغلین همان روستاها، به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای و پیمایشی اطلاعات جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید دانشگاه و کارشناسان و مدیران شرکت های فعال شهرک تأیید شده است و جهت پایایی با پیش آزمون و ضریب آلفای کرونباخ میزان (0.71) بدست آمده است. نتایج بدست آمده دلالت بر اثرات مثبت اجتماعی شهرک بر نواحی روستایی پیرامون بوده است و شاغلین روستایی شهرک از وضعیت بهتری نسبت به سایر شاغلین برخوردار بوده اند. نتایج آزمون تی برای تأثیرات اجتماعی شهرک برابر با میانگین2.39 که بزرگتر از میانگین نظری (ì=2.5) بدست آمده است، لذا در سطح اطمینان 95 درصد اثرات فوق تأیید می شود. اما در خصوص استنتاج اثرات زیست محیطی شهرک، وجود آلودگی های هوا، آب، مواد جامد و زباله و همچنین آلودگی های صوتی در منطقه توسط روستاییان تأیید شده است.
تبیین اثرات انواع سرمایه های توسعه ای بر سرمایه اجتماعی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار روستایی، کم توجهی به سرمایه اجتماعی است که شناخت آن روند برنامه ریزی پایدار مناطق روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستاییان را در اجرای بهتر برنامه به همراه دارد. واکاوی مطالعات انجام شده، نشان دهنده لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه و از جمله توسعه پایدار روستایی است. مطالعه نوشته های توسعه نشان می دهد که همواره از چند سرمایه نام برده شده است. سرمایه های توسعه ای مرسوم همچون سرمایه اقتصادی، انسانی، فیزیکی، محیطی و سرمایه اجتماعی، امروزه به عنوان عناصر کلیدی در تحلیل پتانسیل های توسعه ای افراد، سازمان ها، جوامع و حتی دولت ها مورد توجه قرار می گیرند. از این رو، هر یک از این سرمایه ها، بخشی از منابع توسعه را شامل می شود که با هم در ارتباط است. بدین منظور، مقاله حاضر در پی برخورد با چالش های مذکور و با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی و پاسخ به این پرسش که میزان تأثیرگذاری انواع سرمایه ها در سرمایه اجتماعی چگونه است؟ با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به ارزیابی و اندازه گیری انواع سرمایه های توسعه ای و آثار آن ها در روستاهای خراسان رضوی پرداخته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی با سرمایه های اقتصادی و انسانی رابطه معنادار برقرار است. براساس نتایج به دست آمده، سرمایه اقتصادی با ضریب تعیین (R2) 906 .0 دارای بیشترین تأثیر بر میزان سرمایه اجتماعی بوده است؛ به گونه ای که 6 .90 درصد از سرمایه اجتماعی را در روستاهای مورد مطالعه تبیین می کند. سپس سرمایه انسانی با ضریب تعیین 176 .0 بیشترین تأثیرگذاری را بر سرمایه اجتماعی داشته است. از سوی دیگر، بین سرمایه های فیزیکی و محیطی با سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود ندارد. در بیشترگفتمان ها و نظریات مطرح شده پیرامون رابطه انواع سرمایه ها با سرمایه اجتماعی، همواره تأکید بیشتری بر نقش سرمایه اقتصادی و انسانی در میزان سرمایه اجتماعی در جوامع مختلف شده است. هرچند از اهمیت سایر سرمایه ها همچون سرمایه محیطی و فیزیکی نمی توان غافل شد اما اهمیت آن ها به مراتب کمتر است.
سطح بندی سرمایه های معیشتی در روستاهای گردشگری کوهستانی مورد: دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر از مهم ترین چالش هایی است که جوامع به ویژه جوامع روستایی با آن مواجه بوده و ازاین رو رویکردهای مختلفی برای کاهش و ریشه کن کردن فقر مطرح شده است. از رویکردهای مشهور در این رابطه، رویکرد معیشت پایدار است که در دهه 1980 مطرح شد. ابزارهای مختلفی برای دستیابی به اهداف این رویکرد مدنظر بوده که گردشگری به عنوان جدیدترین این ابزارها توجه زیادی را به خود جلب نموده است. در این مقاله بُعد سرمایه های معیشتی یعنی سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در ارتباط با فعالیت های مرتبط با گردشگری بررسی شده است. برخی از نواحی روستایی با توجه به قابلیت های طبیعی که دارد، توانسته به عنوان جامعه میزبان گردشگران عمل نموده و از این طریق در وضعیت معیشتی خود تغییرات زیادی را به وجود آورد. جامعه ی مورد مطالعه در این مقاله، 10 روستای گردشگرپذیر دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان است که از این تعداد روستا، تعداد 297 نفر که سرپرست خانوار نیز بودند، به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به اهداف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و روش میدانی در چارچوب پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین که در زمینه برنامه ریزی روستایی، گردشگری، گردشگری روستایی و توسعه ی روستایی فعالیت داشته اند، تأیید و پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که مقدار آن برابر با 0.83 به دست آمده است. همچنین برای وزن دهی به شاخص ها از مدل فولر سلسله مراتبی و برای رتبه بندی و تعیین وضعیت روستاها از مدل ORESTEاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وضعیت سرمایه های معیشتی روستائیان ناشی از فعالیت های گردشگری در روستاهای مورد مطالعه مساعد نیست، با این وجود روستای گلیرد نسبت به سایر روستاها وضعیت مناسب تری را دارا بوده است.
سنجش و تحلیل سطوح توسعه یافتگی زیربنایی در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای سنجش و سطح بندی توسعه یافتگی مناطق، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخص ها دارای ارزش و اهمیت خاصی است که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه، مورد استفاده قرار می گیرد. به کارگیری این شاخص ها زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه ی نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه ی یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. پژوهش حاضر با استفاده از 13 شاخص زیربنایی، به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل و تعیین سطوح برخورداری آن ها بوده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. پس از جمع آوری داده ها، وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی شانون تعیین و به وسیله روش هایTOPSIS ، VIKOR، SAW و HDI رتبه بندی شده است؛ همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان کپ لند استفاده گردید. یافته های حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که دهستان های پلنگا، محمود آباد و ویلکج جنوبی، به ترتیب در رتبه های نخست و دهستان های کلخوران، پایین برزند و انگوت شرقی به ترتیب در رتبه های آخر از لحاظ توسعه یافتگی زیربنایی قرار دارد.
شناسایی موانع و مشکلات توسعه گردشگری در نواحی روستایی هدف گردشگری غرب شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل وضعیت گردشگری روستاهای هدف گردشگری غرب شهرستان مریوان با رویکردی جامع می باشد تا بدین وسیله شناختی جامع از موانع، مشکلات و محدودیت هایی که موجب عدم توسعه و گسترش مطلوب گردشگری در میان روستاهای هدف گردشگری منطقه علی رغم پتانسیل های فراوان گشته اند، حاصل آید و این شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در میان روستاهای موردمطالعه گردد.
روش تحقیق: تحقیق کمی –کیفی حاضر به لحاظ نوع کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی -تحلیلی است. داده های حاصل از مشاهده مستقیم و مصاحبه نیمه ساختاریافته با چهار گروه مسئولین، آگاهان روستایی، گردشگران و صاحبان خدمات مرتبط با گردشگری که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی گردآوری شدند، با استفاده از تکنیک تئوری بنیانی تجزیه وتحلیل گردیده است. در مرحله بعدی موانع و مشکلات توسعه گردشگری منطقه شناسایی شدند سپس جهت تأیید و تعمیم نتایج و تهیه مدل نهایی پژوهش پرسشنامه هایی در میان 30 نفر از مسئولین، 261 نفر از ساکنین محلی (فرمول کوکران) و 100 نفر از گردشگران توزیع و داده های حاصله با آزمون های کمی t تک نمونه ای و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که کیفیت پایین خدمات رسانی، امکانات موجود و ضعف در زیرساخت ها، ضعف ساختارهای حمل ونقل، کمبود تبلیغات، اطلاع رسانی و آموزش در کنار معضلات مربوط به جاذبه های منطقه در بخش عرضه، تمایل و انگیزه کم بازدیدکنندگان برای توقف چندروزه در بخش تقاضا و در بخش عوامل خارجی تأثیرگذار، عدم مشارکت مردم و نارسایی هایی که از سوی سازمان های دولتی عنوان شده، مهم ترین موانع و مشکلات پیش روی پویایی روستاهای هدف گردشگری منطقه هستند. تمامی این موانع و محدودیت ها مورد تائید گروه های نمونه قرار گرفته و مدل نهایی پژوهش نشان می دهد که عدم توجه و نظارت مطلوب دولت بیشترین تأثیر را در عدم توسعه و پویایی گردشگری روستاها دارد.
محدودیت ها: در منطقه موردمطالعه هنوز به مفهوم گردشگری به عنوان مجموعه ای متشکل از عناصر و بازیگران مختلف توجه نشده است. همین عامل موجب گردیده که تنها به جنبه هایی از مجموعه گردشگری توجه گردد و سایر عناصر، اجزا و ارتباطات آن ها فراموش شوند که نتیجه این امر هم عدم پویایی و توسعه مطلوب گردشگری در میان روستاهای مورد مطالعه بوده است.
راهکارهای عملی: اتخاذ دیدی سیستمی و همه جانبه نگرانی در مدیریت گردشگری روستاها و تشکیل نهادی واحد مرکب از تمامی مسئولین و نهادهای مرتبط با توسعه روستایی و گردشگری منطقه.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل اینکه دارای رویکردی جامع و سیستمی در تحلیل وضعیت گردشگری روستاها بوده است؛ جدید می باشد و محققان دیگر می توانند از روش طی شده و یافته های آن استفاده نمایند.
تحلیل و بررسی اثرات قطب صنعتی پارس جنوبی بر ساختار روستاهای استان بوشهر نمونه (شهرستان های عسلویه کنگان،دیر، جم )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای طرح های بزرگ صنعتی که امروزه با توجه به پیشرفت های صنعتی و تکنولوژیکی به سرعت تحقق می یابند حامل تغییر و تحولات فزاینده ای در سطوح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهند بود. و از طرف دیگر این تحولات معمولاٌ همسو و هماهنگ با تغییرات صنعتی صورت نمی پذیرد. این پژوهش در مورد اثرات اقتصادی و اجتماعی تاسیسات و پروژه های پارس جنوبی بر ساختار روستاهای شهرستانهای جم، دیر وکنگان استان بوشهر می باشد. پژوهش حاضر بر اساس چارچوب نظری تئوری های قطب رشد، مرکز - پیرامون فریدمن، پخش هاگراستراند، تدوین شده است هدف پژوهش حاضر مطالعه و شناخت نقش تاسیسات و پروژه های پارس جنوبی بر توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستاهای منطقه است. جهت آزمون فرضیات و رسیدن به اهداف تحقیق با استفاده از مدلهای مختلف، اطلاعات به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی های فوق نشان می دهد پیامدهای مثبت و منفی زیادی ازجمله بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان، ایجاد اشتغال برای ساکنین منطقه و استان های همجوار، ایجاد و گسترش بنگاه های کوچک اقتصادی، افزایش جمعیت، تغییر در ترکیب جنسی جمعیت منطقه و تحول درنوع فعالیت های اقتصادی روستاییان و... در روستاها و شهرها منطقه تاثیر داشته است. بیشترین تاثیر تاسیسات و پروژه های پارس جنوبی بر روستاهای شهرستان کنگان بویژه دهستان های عسلویه، نایبند و طاهری داشته است. لذا با اجرای پروژه های نفت و گاز پارس جنوبی مشکلاتی را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متوجه ساکنین منطقه بویژه روستاییان ساخته است، مسائلی همچون ورود بیش از حد جمعیت بیکار جویای کار، تخلیه روستاهای در محدوده تاسیسات، افزایش بی رویه قیمت زمین و اجاره مسکن و نابودی زمینهای زراعی، ازبین رفتن فعالیت های صید وصیادی و صنایع وابسته به آن، توزیع نامناسب امکانات وخدمات، درگیری واختلاف مذهبی بین اهل تسنن و تشیع و بروزناهنجاری های شدید اجتماعی(اعتیاد، سرقت و...)، نابسامانیهای محیطی(آلودگی هوا، آب) و صدها مسئله دیگردست به گریبان است واحتمالاٌ با این روند درآینده مسائل ومشکلات بیشتری بروز خواهدکرد. بر اساس روش تحلیل عاملی میزان اثرات مثبت قطب صنعتی بر ساختار روستاهای حوزه پارس جنوبی24/63 درصد بوده که در عاملهای اثرات آموزشی وفرهنگی(9/26)، اثرات مثبت اقتصادی (3/11)، رضایت از زندگی(9/9)، فعالیت های فرهنگی(9/7) و مشارکت در سرمایه گذاریها (56/7) نمود پیدا کرده است. درحالیکه اثرات منفی قطب صنعتی پارس جنوبی بر روستاهای منطقه مورد مطالعه 66/36 درصد بوده است که در قالب عاملهای جرایم وانحرافات اجتماعی(9/17)، اثرات منفی اقتصادی(7/11) و باورهای منفی و بازدارنده(06/7) درصد ظهور یافته است.
بررسی میزان تأثیر پایگاه اجتماعی دهیاران بر عملکرد آنان (مطالعه موردی: دهستان حسن آباد- اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در کارآمدی دهیاران مؤثر است، یکی از این عوامل پایگاه اجتماعی آنان است. در این پژوهش پایگاه اجتماعى دهیاران در سه بعد سن، سواد و منزلت اجتماعی مورد بررسى قرار گرفته است. روش تحقیق به لحاظ هدف توصیفی – تحلیلی است. بنا به ماهیت دادها از آزمون تحلیل واریانس (Anova) استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط تعدادی از متخصصان این حوزه و پایایی گویه ها نیز با آلفای کرونباخ سنجیده شد. جامعه آماری شامل 11 روستای بالای 50 خانوار با 1537 خانوار است که از طریق فرمول کوکران 267 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. یافته هاى تحقیق نشان داد که: بین عملکرد و سن دهیاران تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که دهیاران در گروه های سنی40 - 30، نسبت به بقیه گروه های سنی عملکرد بهتری (بیشتری) داشته اند. همچنین بین عملکرد و سواد دهیاران نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. دهیاران دارای مدرک لیسانس نسبت به بقیه دهیاران با مدرک پایین تر از لیسانس موفق تر بوده و عملکرد بیشتری داشته اند، اما بین عملکرد و منزلت اجتماعی (لایه های پایین، متوسط و بالا) دهیاران نسبت دو شاخص فوق (سن و سواد)، تفاوت معنی داری کمتر مشاهده شده است، با وجود آن دهیارانی که به لحاظ منزلت اجتماعی در لایه های متوسط جامعه قرار دارند؛ در قیاس با دیگر لایه ها عملکرد بهتر (بیشتر) داشته اند.
نقش عناصر آموزش و پرورش در توانمندسازی جوانان روستایی(مطالعة موردی: دانش آموزان روستایی مقطع دبیرستان بخش سربند شهرستان شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و آگاهی به عنوان یکی از ارکان اصلی فرایند توانمندسازی و همچنین دستیابی به توسعة پایدار، اهمیت زیادی دارد. آموزش رسمی و عمومی که بخش مهمی از زندگی را دربرمی گیرد، به عنوان نهاد اجتماعی اثرگذار نقش بسزایی در فرایند توانمندسازی انسان ها دارد. شناسایی استعدادها و ایجاد شرایط لازم برای شکوفایی آنها در زمینه های مختلف و رشد موزون و متعادل انسان در جنبه های عقلانی، عاطفی، اجتماعی و جسمانی از مسئولیت های سنگینی است که آموزش و پرورش باید به انجام برساند. پژوهش حاضر با رویکرد تبیینی-تحلیلی در پی تبیین جایگاه و نقش آموزش و پرورش در فرایند توانمندسازی جوانان روستایی است. حجم نمونه مشتمل بر 90 تن از دانش آموزان روستایی در مقطع متوسطة بخش سربند شهرستان شازند استان مرکزی است که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، به همراه تعدادی از دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی در قالب دو گروه متمرکز. داده ها با روش میدانی و تلفیقی از روش های کمی و کیفی، به کمک پرسشنامه و مصاحبة عمیق گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر، نقش کلی آموزش و پرورش را در ابعاد مختلف توانمندی تأیید می کنند و نشان می دهند که دانش آموزان روستایی آموزش های فراگرفته از طریق محتوای کتاب ها و برنامه های آموزشی را ضعیف تلقی می کنند. آنها معتقدند این آموزش ها با نوع نیاز آنان برای شغل یابی هماهنگ نیست و فرد دانش آموخته برای پذیرش مسئولیت های مهم در جامعه آمادگی ندارد. از نظر آنان شکل گیری هرگونه زمینة توانمندی و ایجاد شخصیت و هویت و باورهایشان اغلب تحت تأثیر نهاد خانواده است.
بررسی عوامل جغرافیایی مؤثر بر سیل خیزی در نواحی روستایی مورد پژوهشی: روستاهای شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی سریع کالبدی سکونتگاه های روستایی در حاشیه ی رودخانه ها و رود دره های کشور، موجب بروز خسارات و مواجه گردیدن روستاها با مشکلات متعددی گردیده است. به گونه ای که ضرورت چاره اندیشی برای کاهش اثرات منفی پدیده ی سیل را بر پایه ی مطالعات علمی و اعمال مدیریت کارآمد مبتنی بر یافته های علمی، بیش از پیش روشن می سازد. هدف از انجام این تحقیق مدیریت بر بحران سیلاب در مناطق روستایی و شناسایی پهنه های امن و در معرض خطر سکونتگاه های روستایی است و بدین منظور روستاهای شهرستان سروآباد از توابع استان کردستان به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. برای رسیدن به این امر از شش فاکتور شیب، جهت شیب، پوشش گیاهی، لیتولوژی، بارندگی و فاصله از مسیل استفاده شده است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و در انجام آن از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شده و در نهایت پس از تجزیه و تحلیل داده ها و لایه های اطلاعاتی، نقشه های نهایی تلفیقی خطر و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. نتایج مطالعه ضمن آنکه به شناسایی مناطق امن و در معرض خطر سیل در نواحی روستایی شهرستان انجامید، نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان، 39 روستا از مجموع 77 روستا و 48 درصد جمعیت سکونتگاه های روستایی در محدوده پرخطر سیل قرار دارد.
تحلیل عوامل موثر بر رفتار روستاییان در بکارگیری خدمات آموزشی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، تحلیل عواملی است که در چگونگی به کارگیری آموخته های خدمات آموزشی مراکز ترویج در امور کشاورزی توسط کشاورزان مؤثر بوده اند.
روش: برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش 384 روستایی با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری، از جامعه620 هزار نفری بهره برداران تحت پوشش مراکز 59 گانه جهادکشاورزی استان گیلان انتخاب شدند. این مطالعه از نوع توصیفی همبستگی است و در آن تلاش شده بر پایه مدلی جغرافیایی از نظریه رفتار برنامه ریزی شده، کلاس های آموزشی در مراکز جهاد کشاورزی گیلان، اولویت بندی شوند، همبستگی بین متغیرهای رفتاری با به کارگیری خدمات آموزشی محاسبه شود و میزان نقش عوامل رفتاری بر شکل گیری رفتار روستاییان با رگرسیون تعیین شود.
یافته ها: نتایج نشان داد 41 درصد از کلاس های مراکز مربوط به بخش تولیدات گیاهی، 32 درصد در رابطه با کلاس های ترویجی و 27 درصد به بخش تولیدات دامی اختصاص داشته است. یافته دیگر بیان گر آن است که هنجار ذهنی، نگرش و تأثیرات آموزشی، تا 45 درصد بر به کارگیری آموخته های عملی روستاییان تأثیر دارد و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، قادر به پیش بینی نیمی از رفتار بوده است؛ اما با اضافه شدن عامل کنترل جغرافیایی، رفتار تحت تأثیر متغیر فاصله جغرافیایی (شعاع دسترسی به خدمات ترویجی) و الگوی فضایی در قالب مالکیت قرار می گیرد و نقشی مؤثر بر به کارگیری عملی آموزش از سوی روستاییان ایفا می کنند و میزان تبیین مدل جغرافیایی رفتاری تا 64 درصد افزایش می یابد.
راهکارهای عملی: نتایج بر لزوم افزایش شعاع ترویج تحویلی برای روستاهای دورتر از مرکز و اطلاع رسانی گسترده تر برای حضور عموم روستاییان علی الخصوص خرده مالکان برای خدمات مشاوره ای تأکید دارد.
اصالت و ارزش: شناسایی هنجارها، باورها و نگرش های روستاییان و کشاورزان به سازمان های دست اندر کار مسایل جامعه روستایی کمک می کند تا این جوامع را بهتر بشناسند و برنامه ریزی مناسب تری در ارتباط با آن ها ارایه دهند.
بررسی نقش منطقه ی ویژه اقتصادی در توسعه نواحی روستایی (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان- استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق ویژه اقتصادی امروزه نقش و جایگاه ویژه ای در توسعه اقتصادی منطقه ای دارند. به طوری که با توجه به آمارها و ارقام در داخل و خارج از کشور این مناطق در توسعه اقتصادی و در قالب شاخص های مختلفی چون درآمد افراد، اشتغال، تثبیت و ماندگاری افراد در محل سکونت خود و جلوگیری از مهاجرت به شهر، ایجاد زیرساخت های ارتباطی و خدمات زندگی و.... تأثیر به سزایی دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش منطقه ویژه اقتصادی سلفچگانِ استان قم در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ای به اجرا درآمد. روش تحقیق در پیمایشی می باشد. جامعه آماری کلیه روستاییان شهرستان سلفچگان در سال 1393 می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 110 نفر برآورد شد و از طریق روش نمونه گیری چند مرحله ای شناسایی و پرسشنامه های تحقیق تکمیل شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا برای مقیاس های مختلف مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. از آزمون کای اسکوئر به منظور بررسی اختلاف نسبت افراد موافق یا مخالف در زمینه مؤلفه های پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که پاسخ دهندگان به جز گویه تثبیت جمعیت در مؤلفه تثبیت جمعیت، با سطح اطمینان 99 درصد اثرات مثبت همه مؤلفه ها و گویه ها را تأیید نمودند. نتایج آزمون t نیز با سطح اطمینان 99 درصد نشان داد که منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان سبب بهبود مؤلفه های اشتغال، درآمد، تثبیت جمعیت، خدمات رسانی و توسعه زیرساخت های حمل و نقل شده است.
شناسایی عوامل تعیین کنندة فقر چندبعدی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات برنامه های فقرزدایی که مانع از موفقیت آنها در سطوح ملی و بین المللی شده، نگاه تک بعدی مبتنی بر درآمد به این پدیده است. هدف پژوهش حاضر، سنجش شاخص فقر چندبعدی در مناطق روستایی ایران و شناسایی عوامل تعیین کنندة آن در سه گروه ویژگی های منطقه ای و ارتباطی، جمعیتی (اجتماعی) خانوار و اقتصادی است. جامعة آماری این پژوهش را کلیة خانوارهای ساکن مناطق روستایی کشور تشکیل می دهند. داده های مورد نیاز پژوهش حاضر مبتنی بر داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار سال 1385 است. نتایج این بررسی نشان دادند که 4/21 درصد خانوارهای روستایی فقیرند و میانگین محرومیت خانوارهای فقیر 5/31 درصد است. بررسی عوامل مؤثر بر فقر خانوارها با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که سواد، جنسیت، تحصیلات، وضع زناشویی، شغل و سن سرپرست خانوار، منبع تأمین آب آشامیدنی، نحوة دفع فاضلاب توالت، تملک واحد مسکونی، تعداد فرزندان، بار تکفل، تعداد افراد باسواد خانوار، موقعیت جغرافیایی، و نوع تابعیت خانوار تأثیر معناداری بر فقر خانوارهای روستایی دارند.
تحلیل اکتشافی داده های فضایی اشتغال در سکونتگاه های روستایی (موردپژوهی: نواحی روستایی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اشتغال یکی از مهم ترین شاخص های توسعه در کشور به شمار می رود و توزیع عادلانه آن از الزامات اساسی توسعه پایدار و هماهنگ است. بحث اشتغال و ابعاد آن بخش های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. در ایران اشتغال و توزیع عادلانه فرصت های آن در نواحی شهری و روستایی یکی از مسائل مهم برنامه ریزان و سیاست گذاران است. در این راستا پژوهش حاضر در پی کشف الگوی تغییرات و روند فضائی اشتغال و فعالیت در نواحی روستایی استان اصفهان است. روش پژوهش، تحلیل اکتشافی داده ها [1]ESDAاست و از روش میانگین متحرک فضائی برای کشف الگوها و روندهای فضائی استفاده شده است. تعداد واحدهای همسایگی{60و54و42و30و24و12}k= در نظر گرفته شده است که با توجه به مقایسه الگوهای مختلف دو نوع روند عمومی و محلی را در مقیاس های مختلف می توان کشف نمود. داده های مورد استفاده در این پژوهش بر اساس آمار نفوس و مسکن سال 1390 برای 1357 نقطه روستایی دارای جمعیت استان اصفهان است. نقشه های محلی نشان دهنده نرخ بالای اشتغال در عمده مناطق روستایی است (12K= و24 K=) و با افزایش میزان K به 60، لکه های نرخ اشتغال پایین واضح تر شده و روند عمومی تری به خود می گیرد. این فرایند برای شاخص های نرخ بیکاری، جمعیت شاغل 10 ساله و بیشتر و نیز فعالیت های بخش کشاورزی، صنعت و خدمات نیز انجام شد. نتایج بیانگر نابرابری های فضایی شاخص ها در مناطق روستایی و تمرکز عمده فعالیت های خدمات و صنعت در نواحی روستایی مجاور مرکز شهر اصفهان است.
پیامدهای کالبدی– فضایی ادغام روستا شهری (نظام مسکن در جماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی فرایندی جهانی است که با تأخیر و در قرن بیستم به کشورهای درحال توسعه سرایت کرده است. بنابراین پدیده ادغام هسته های روستایی در شهرها که امروزه به عنوان یک مسأله فضایی – اجتماعی در کانون توجه قرار دارد، حاصل شهرنشینی سریع و گسترش و خزش شدید کالبدی شهرها در کشورهای درحال توسعه است. به این ترتیب در نتیجه دست اندازی سریع و بی برنامه شهر به اراضی و فضاهای روستایی، روستاها در یک جریان غالباً سریع کارکردهای طبیعی و ذاتی خود را از دست داده و بافت کالبدی آن ها نیز در محاصره شهر قرار می گیرد. این عامل سبب ایجاد ناهمگونی در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در محیط های روستایی شد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی پیامدهای تحولات نظام مسکن در هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق از آزمون T در سطح 95% برای بررسی معناداری تفاوت شاخص ها در محدوده هسته های روستایی و بافت فراگیر شهری آن استفاده شده است. نتایج نشان داد که بافت های هسته اولیه ریزدانه تر و همچنین بناهای هسته اولیه بیشتر تخریبی و بافت فراگیر نوسازند. در ضمن، هسته اولیه بیشترین درصد اشغال را دارد و بیشتر ساختمان های آن یک و دو طبقه است. همچنین این هسته، نفوذناپذیرتر از بافت فراگیر است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون T نیز بیانگر ناهمگونی و تضاد کالبدی-فضایی نظام مسکن بین هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است.
بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی – اقتصادی بر توانمندی روان شناختی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی- اقتصادی بر توانمندی روان شناختی زنان روستایی پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی به روش پیمایشی و جامعة آماری شامل زنان روستایی شهرستان اسلام آباد غرب است که 161 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود و روایی آن را استادان و متخصصان رشته های توسعة روستایی، روان شناسی اجتماعی و ترویج کشاورزی تأیید کردند. پایایی پرسشنامه با انجام یک پیش آزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (90/0=α درصد) محاسبه شد، که نشان دهندة قابلیت بالای ابزار تحقیق برای جمع آوری داده هاست. نتایج تحقیق نشان دادند که 5/56 درصد زنان مطالعه شده، توانمندی روان شناختی بالایی دارند. مدل نهایی تحقیق با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که قوی ترین متغیرهای اقتصادی - اجتماعی تبیین کنندة توانمندسازی روان شناختی زنان، به ترتیب میزان داشتن مالکیت و اعتمادبه نفس آنهاست. با توجه به یافته های پژوهش، به منظور افزایش و بهبود وضعیت توانمندی روان شناختی و زندگی زنان روستایی و تحول در پایگاه اقتصادی - اجتماعی آنها تحولات ساختاری و آموزشی ضروری است.
بررسی کمی نقش برنامه ریزی مشارکتی در کاهش فقر روستایی مورد شناسی: شهرستان فیروزکوه، روستای لزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود تمرکزگرایی غالب طرح های توسعه روستایی ایران، پروژه هایی وجود دارند که کارشناسان سعی کردند بخشی یا تمام آن را با مداخله همه یا اکثر ذینفعان آن پروژه به انجام برسانند، از جمله آن ها، پروژه ملی حبله رود است. این پروژه با هدف مشارکت محلی، درصدد بوده است میزان مداخلات جوامع محلی را در طراحی و اجرای پروژه های حفظ منابع طبیعی به حداکثر برساند. پروژه مذکور با اهداف اصلی و عمده حفظ منابع طبیعی از طریق کاهش فقر روستایی و کاهش اثرهای تخریبی اقتصاد ناپایدار ناحیه بر آن منابع، پروژه مناسبی برای این تحقیق به نظر می رسد. چرا که تلاش شد در روستاهای پایلوت، نهادهای غیردولتی و محلی شکل بگیرد تا روستاییان بر طراحی و اجرای پروژه ها، نظارت و مدیریت داشته باشند و از طرف دیگر با سپری شدن زمان کافی از تأثیر پروژه ها و نهادهای مشارکت، تأثیر مشارکت روستایی بر شاخص های فقر قابل سنجش شده است. از این رو از مجموع روستاهای پایلوت زیر پروژه آبخیزداری این پروژه، روستای لزور در شهرستان فیروزکوه به عنوان تنها نمونه موفق (به اذعان کارشناسان) انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که پروژه های کاهش فقر روستایی باید در کنار رویکردهای پولی به رویکردهای غیر پولی توجه نشان دهند. نباید تمام نواحی کشور را یکسان فرض بگیرند و باید غیر متمرکز و راهبردی و در تمام سطوح با رویکرد مشارکتی با دخالت مستقیم اجتماع محلی باشند. برای کاهش نگرانی مالی، بر اساس تجربه های جهانی و مطالعه موردی، می توان با توجه به اولویت های محلی، برنامه ها را به ابعاد خاص یا نواحی ویژه محدود کرد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد مشارکت روستایی می تواند جنبه های مادی و معنوی فقر را هدف قرار دهد و به کاهش آن کمک نماید.
ارزیابی هویت محله ای در شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر شهر و هر محله ای هویت خود را از ویژگی های محیط طبیعی و محیط اجتماعی- فرهنگی باز می یابد و این ویژگی ها آن را از دیگر شهرها و محله ها متمایز می کند. چنین مؤلفه هایی یک فرصت و یک امتیاز منحصربه فرد برای تشخیص و حس مکان یا فضا است. در همین راستا، این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را همه ساکنان محلات[1] شهر جهرم شامل 22375 نفر تشکیل می دهند. با فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 260 نفر به دست آمد. بدین منظور، پرسش نامه سنجش هویت شهری محلات شهر جهرم تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، T و هم بستگی در نرم افزار آماری Spss تحلیل شد. 43 شاخص اولیه به 6 عامل شامل کیفیت خدمات رسانی، شناخت هویت کالبدی محله، امنیت، میزان مشارکت و هم بستگی های درونی ساکنان محله، مخاطرات زیباشناختی محله و تعهد در حفظ کالبد محله تقلیل یافته است. بنا بر نتایج تحلیل عاملی، اولین عامل مربوط به متغیر کیفیت خدمات رسانی با مقدار ویژه (120/23) است و کوچک ترین عامل مربوط به متغیر تعهد در حفظ کالبد محله با مقدار ویژه (974/.) است. نتایج آزمون تی نشان دهنده پایین بودن تعلق خاطر در بین پاسخ گویان نسبت به محل زندگی شان است. همچنین، نتایج آزمون هم بستگی نشان می دهد بین دو متغیر میزان تمایل به مشارکت و میزان تعلق مکانی رابطه وجود دارد.
نقش نیازمندی های اساسی در رفتارتوسعه ای روستاییان (مطالعه موردی: بخش سردار جنگل شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این بررسی، آزمون نقش سلسله مراتب نیازهای انسانی ابراهام مزلو در در رفتار توسعه ای جامعه روستایی است. از این رو، در این پژوهش، این پرسش مطرح می شود که روستاییان کشور از نظر دستیابی به نیازهای خود در چه مرحله ای قرار دارند و وضعیت موجود چه نقشی در رفتار توسعه ای آنان ایفا می کند.
روش: ناحیه مورد مطالعه تحقیق حاضر را نواحی روستایی بخش سردار جنگل شهرستان فومن تشکیل می دهد. ابتدا، روستاها به سه گروه جلگه ای، پایکوهی و کوهستانی تقسیم شده و سپس به تناسب تعداد آبادی های هر تیپ، روستاهای نمونه مشخص و با استفاده از روش کوچران ، 300 خانوار به عنوان جامعه نمونه تحقیق، به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای متشکل از 16 پرسش، از طریق مصاحبه با سرپرست خانوارهای نمونه تکمیل شده است. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و پایایی پرسشنامه، به واسطه روش تنصیف، مورد بررسی قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس توزیع فراوانی، آزمون های من-ویتنی و کروسکال والیس تحلیل شده است.
یافته ها: آزمون ناپارامتری من– ویتنی (U) با پی والیوی کمتر از 0.05 نشان داد، بخش اعظم جمعیت، یعنی حدود 74 درصد به اصطلاح در تفکر تأمین غذای روزانه خود هستند و مسائلی همچون پایداری توسعه، خودشکوفایی و عزت نفس در تفکر آنان خیالی بیش نیست. آزمون من- ویتنی در رابطه با آمادگی مردم جهت پرداخت هزینه برای آینده بهتر مملکت و روستا و آمادگی آنان برای گذراندن دوره آموزشی برای بهبود و کارایی شغل انجام شد. در هر دو مورد (به ترتیب با پی والوی 0.012 و 0.032) مشخص شد که گروه های درآمدی پایین در اغلب موارد به دنبال نیازهای اولیه خود هستند. آن ها در طرح های توسعه ای روستا مشارکت نمی کنند و انگیزه ای برای ارتقاء سطح توان حرفه ای خود ندارند.
محدودیت ها/ راهبردها: یکی از محدودیت های موجود در ارتباط با تحقیق حاضر، درک واقعیت های ناحیه، آن است که مردم از ابراز عقاید واقعی خود در جامعه امتناع دارند و بر حسب شرایط خاص صحبت می کنند. از این رو، لازم است اینگونه تحقیقات در سطح گسترده تری در روستاهای کشور توسط محققانی انجام شوند که در منطقه مورد مطالعه، مورد وثوق مردم هستند.
راهکارهای عملی: باید کوشید تا ابتدا نیازهای اولیه فیزیولوژیک و امنیتی مورد نیاز جمعیت روستایی تأمین شود، سپس جمعیت را فراخواند تا اهداف توسعه پایدار را پیگیری و آن را در جامعه نهادینه کرد. در این صورت، نیروهای پویای جامعه تقویت می شوند و نیروهای مقاوم به تحولات توسعه ای تعدیل خواهند شد.
اصالت و ارزش:در این تحقیق نظریه مزلو در ارتباط با نقش سلسله مراتب نیازهای انسانی در رفتار توسعه ای روستاییان مورد تأیید قرار گرفت و نشان داده شد که رفتارهای کنونی روستاییان در شرایط تحمیل شده به آن ها منطقی است.