فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: از آنجایی که فاضلاب های رهاشدة شهری در مناطق روستایی، یکی از عوامل مهم در ناپایداری روستاها به شمار می آیند، هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر فاضلاب های رها-شدة شهری بر ناپایداری اقتصادی روستاهای بخش ساوجبلاغ است.
روش: تحقیق حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر منابع اسنادی، بررسی-های میدانی و تکمیل پرسش نامه انجام شده است. روش میدانی شامل انجام مشاهده مستقیم برای بررسی اثرات فاضلاب های رها شدة شهری در روستاهای مورد مطالعه و بررسی منطقه و تکمیل پرسش نامه با استفاده از دو گروه است. گروه اوّل سرپرست خانوارهای تحت تأثیر فاضلاب هستند و گروه دوم، سرپرست خانوارهای بدون تأثیر فاضلاب هستند که هر دو گروه در روستاهای مطالعه شده ساکن بوده اند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و آزمون های mann-whitney و مدل ماتریسی موریس استفاده شده است که در این بین، داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند.
یافته ها/ نتایج: یافته ها نشان می دهد با توجّه به سطح معناداری کوچک تر از 05/0 (05/0sig
تحلیلی بر پایداری روستاهای بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان در برابر بحران های طبیعی و انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل بحران آفرین و نقاط بحرانی، سپس برنامه ریزی های لازم به منظور کنترل و حذف بحران ها گام مهمی در پایداری نقاط روستایی است. از این رو در پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل بحران آفرین (طبیعی و انسانی) و تعیین ناپایدارترین نقاط روستایی بخش خاوومیرآباد هستیم تا به شناختی جامع از وضع موجود پایداری روستاهای بخش به دور از ذهنی نگری جهت برنامه ریزی، کنترل بحران ها و حرکت به سمت پایداری دست یابیم. نوع تحقیق کاربردی و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. به منظور اولویت بندی ناپایدارترین روستاها از الگوی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و از آزمون های رگرسیون خطی، تحلیل واریانس یک طرفه و کروسکال والیس و نرم افزارهایExpert choice،Excel وSPSS جهت آزمون فرضیات بهره گرفته شده است. نتایج محاسبات نشان می دهند که از 32 روستای منطقه مورد مطالعه 34 درصد در سطح پایداری بالقوه (بالا)،44 درصد نیمه پایدار و 22 درصد ناپایدار یا بحرانی می باشند و مهم ترین دلایل ناپایداری روستاهای بخش، وجود بحران های اقتصادی و اجتماعی است. همچنین بین میزان پایداری روستاها و تعداد جمعیت آن ها رابطه ای معنی دار وجود دارد؛ به گونه ای که ضریب بتای 560. نشان از همبستگی مطلوب و قابلیت پیش بینی میزان پایداری به واسطه عامل جمعیت دارد. با توجه به اینکه بیشتر روستاها در طبقه شکننده و آسیب پذیر نیمه پایدار جای گرفته اند، می بایست برنامه ریزی های آتی با دیدی جامع، سیستمی و محتاطانه متناسب با نوع بحران و قابلیت های این دسته از روستاها جهت حذف بحران ها و حرکت این روستاها در مسیر پایداری صورت گیرد.
تحلیل مقایسه ای روش های تصمیم گیری چندمعیاره AHP و ANP در مکان یابی فضاهای سبز روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از روش های تحلیل مکانی در GIS و روش های تصمیم گیری چند معیاره شامل فرایند تحلیل شبکه (ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، جهت انتخاب مکان های مناسب و مستعد فضای سبز روستای چنار شهرستان کلات استفاده شده است. فرایند تشخیص واحدهای مناسب برای فضای سبز طی چند مرحله انجام شده است که مقاله حاضر این موارد را به صورت کامل بیان کرده است، در ادامه تعیین واحدهای مناسب جهت فضای سبز روستایی مورد کنترل قرار گرفت و با مطالعات میدانی صورت گرفته در طرح هادی روستا جهت مکان های پیشنهادی فضای سبز مقایسه شد و مشخص گردید زمین هایی که دسترسی به راه اصلی درجه یک با ضرایب 146/0 در مدل AHP و 171/0 در مدل ANP ، زمین هایی با کاربری بایر با ضرایب 077/0 در مدل AHP و 875/0 در مدل ANP و زمین هایی با قیمت ارزان با ضرایب 198/0 در مدل AHP و 321/0 در مدل ANP در اولویت می باشد. مکان پیشنهادی فضای سبز در طرح هادی روستا 52 درصد از کل کاربری پیشنهادی در پهنه کاملاً مناسب در مقایسه با مدل ANP می باشد و این میزان در پهنه کاملاً مناسب با مقایسه با مدل AHP، 41 درصد می باشد.
رویکرد بومی به نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با تأکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: دهستان سکمن آباد شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر تلاشی در جهت ارزیابی ارتباط میان عناصر فرهنگی مطرح شده در نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز در روستاهای دهستان سکمن آباد و سطح توسعه یافتگی این روستاها می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری داده ها از روش میدانی (پرسشنامه ای) و کتابخانه ای استفاده شده است. سطح تحلیل تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان سکمن آباد شهرستان خوی می باشد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، از تکنیک ویکور استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عناصر خرده فرهنگی شامل «خانواده گرایی»، «وابستگی به دولت» و «تقدیرگرایی» در تمامی روستاهای دهستان مورد مطالعه، و عنصر «عدم اعتماد متقابل» به غیر از روستای ممش خان و عنصر «تصور خیر محدود» بجز روستاهای کلوانیس و ممش خان جزء ارزش های فرهنگی این جوامع به حساب می آیند. همچنین عناصر خرده فرهنگی «محلی گرایی» و «عدم چشم پوشی از منافع آتی به خاطر منافع آنی» در جوامع روستایی مورد مطالعه جزء ارزش-های فرهنگی آن ها نمی باشد. در گام بعدی با استفاده از تکنیک ویکور اقدام به سنجش سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه گردید که نتایج نشان داد روستاهای گیلدور و زیوه به ترتیب بالاترین و روستاهای کولوس و سنت به ترتیب پایین-ترین سطح توسعه را در میان سایر روستاها دارند. در انتها، از طریق مقایسه میزان تأثیرپذیری روستاهای مورد مطالعه از عناصر خرده فرهنگی مطرح شده در نظریه راجرز، سطح توسعه افتگی این روستاها مشخص گردید. نتایج این مقایسه حاکی از آن است که روستاهایی که تأثیرپذیری کمتری از عناصر فرهنگی یاد شده دارند، نسبت به روستاهایی که این تأثیرپذیری در آن ها بیشتر است، از سطح توسعه بالاتری ، برخوردار می باشند.
راهکارهای علمی: با توجه به این که یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که بین عناصر فرهنگی نظریه راجرز و سطح توسعه یافتگی روستاها در منطقه مورد مطالعه رابطه وجود دارد، فراهم نمودن بستر مناسب برای توسعه در منطقه مورد نظر و انجام اقدامات اجتماعی- فرهنگی با تأکید بر اصلاح فرهنگ روستایی حاکم، امری ضروری می نماید.
اصالت و ارزش: وجه تمایز تحقیق حاضر در تلفیق روش های کمی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و نیز در نظر گرفتن رابطه میان عوامل فرهنگی مورد نظر با میزان توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه می باشد.
شناسایی راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی با تلفیق مدل های برنامه ریزی راهبردی و شبکة عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد. به رغم غنا و تنوع فرهنگی سکونتگاه های روستایی کشور، این گردشگری رشد مناسبی در این نواحی ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با ماهیتی کاربردی توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به شیوة اسنادی و میدانی انجام شده است. با استفاده از مدل تحلیلی SWOT ، راهبردهای مناسب توسعة گردشگری فرهنگی نواحی روستایی ارائه شد. به منظور اولویت بندی راهبردها، از روش شبکة عصبی مصنوعی (ANN) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند راهبردهای مطلوب برای توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود براساس امتیازهای نرمال شده در مدل ANN، راهبردهای محافظه کارانه (با امتیاز 5431/0) و پس از آن راهبردهای تدافعی (با امتیاز 2842/0) هستند. براساس شبکة عصبی مصنوعی، 10 راهبرد دارای اولویت انتخاب شد، که راهبرد «تدوین برنامة جامع و بلندمدت گردشگری فرهنگی» با امتیاز یک بیشترین اولویت را در منطقة مطالعه شده دارد.
بررسی وضعیت حمایت مالی کسب و کارهای گردشگری روستایی از یکدیگر با رویکرد تحلیل شبکه (مطالعه موردی: رستورانهای روستاهای محور هراز، بخش لاریجان، شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت حمایت مالی کسب و کارهای گردشگری روستایی از یکدیگر با رویکرد تحلیل شبکه در رستورانهای روستاهای محور هراز، بخش لاریجان، شهرستان آمل می باشد.
روش: روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری، صاحبان رستورانهای جاده هراز به تعداد 76 نفر بوده که پرسشنامه ای ماتریسی به منظور تعیین روابط بین آن ها اجرا شد. همچنین از نظریه و مدل تحلیل شبکه و با استفاده از نرم افزار Ucinet و آزمون های تراکم، درجه، دوسویگی، انتقال پذیری، E-I و غیره جهت تجزیه وتحلیل داده ها و از انواع گراف ها جهت نمایش روابط بهره برده شده است.
یافته ها: به صورت کلی نتایج این تحقیق نشان دهنده وضعیت نامناسب حمایت مالی از یکدیگر در بین رستورانها می-باشد. تعداد بسیار کمی از رستورانها (4 درصد) از یکدیگر حمایت مالی کرده که 23 درصد آن به صورت دوسویه و متقابل می باشد.
محدودیت ها: بالا بودن هزینه و زمان تکمیل پرسشنامه ها، با توجه به گستردگی محدوده مورد مطالعه، از اصلی ترین چالش-های پیش روی محققان در پژوهش حاضر بود.
اصالت/ ارزش: مقاله حاضر از این جهت دارای اهمیت است که می تواند به عنوان رویکردی جدید در برنامه ریزی توسعه گردشگری مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل فضایی شدت ناپایداری روستاها با رویکرد پایدار در بخش کاکی شهرستان دشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار، مفهومی زیست محیطی و متناسب با عصر ماست که امروزه در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست- محیطی و کالبدی مورد توجه و تأکید همگان قرار دارد. هم اکنون مجامع جهانی که در ارتباط با موضوع توسعة پایدار به فعالیت مشغولند، بر توسعة پایدار روستایی (که در پی ارتقاء سطح زندگی و رفاه ساکنان روستاهای مختلف جهان می باشد)، تأکید دارند. زیرا امروزه روند دگرگونی های اجتماعی- اقتصادی و تحرک و جابه جایی روزافزون گروه های انسانی، به دگرگونی در روستاها منجر شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع و روند رو به افزایش ناپایداری روستاها، این تحقیق در پی بررسی وضعیت ناپایداری روستاها و تعیین شدت آن در روستاهای بخش کاکی شهرستان دشتی می باشد. روش تحقیق حاضر، توصیفی-تحلیلی است که در آن، کل روستاهای دارای سکنه واقع در این بخش، مورد بررسی قرار گرفته اند. در این راستا، با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در روستاهای مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 255 پرسشنامه برای پرسشگری محاسبه گردید که سهم هر یک از 38 روستای مورد مطالعه نیز متناسب با تعداد خانوارهای آن تعیین گردید. در این پرسشنامه ها، 34 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار(زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی –فضایی) مورد توجه بوده اند. برای تعیین شدت ناپایداری روستاها و تحلیل فضایی آنها، از روش AHP (در نرم افزار Expert Choice) و نرم افزار ArcGIS و برای تحلیل های آماری نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج بررسی شدت ناپایداری روستاهای بخش کاکی مؤید آن است که در حال حاضر تمامی روستاهای مورد مطالعه دارای مراتبی از ناپایداری می باشند که در این راستا، 8/65 درصد از روستاها در سطح شدید یا بسیار شدید ناپایداری قرار دارند.
تحلیلی بر مشارکت های سنتی و اثرات آن در نواحی روستایی ایران(مورد: شیوه کشت برنج در روستای شهریار بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، مفهومی دیرینه و همراه روستاییان بوده و از دیرباز با زندگی آنها پیوند داشته است. در روستاهای ایران نیز از گذشته مشارکت های مردمی در فعالیت های مختلف روستایی و زراعی وجود داشته که در مناطق مختلف تحت عناوین مختلفی همچون بنه، صحرا، حراثه و.... از آن یاد برده می شوند. اما از مشروطیت تا کنون شاهد تصویب قوانینی از طرف مجلس ملّی و مجلس شورای اسلامی هستیم که با همه ی تلاش های صورت گرفته و قوانین مدون شده هنوز هم اجرای بسیاری از طرح ها در روستاها به شکست می انجامد. این در حالی است که بسیاری از مشارکت های سنتی روستاییان از نوع خودانگیخته بوده و به گونه ای با زندگی روستاییان عجین شده و همراه با آثار و پیامدهای مثبتی بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی موردی و توصیفی – تحلیلی تلاش بر این است که به معرفی یک نمونه از این نوع مشارکت ها در قالب کشت برنج در روستای شهریاراز توابع بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شود. این نوع مشارکت که در روستای شهریار با کار و زندگی روستاییان عجین شده است و نتایج اقتصادی و اجتماعی بی شماری به همراه دارد، از قبیل: مدیریت منابع آب و خاک، همدلی و وحدت کشاورزان، عدالت اقتصادی و اجتماعی بین اهالی روستا، توجه به فقیران روستا و ....
تحلیل فضایی کیفیت کالبدی مساکن روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن دارای کارکرد چندجانبه ای در نظام روستایی است. یکی از ابعاد مورد تاکید نظام برنامه ریزی، نوسازی و بهسازی مسکن است. در کشور ما توسعه مسکن روستایی روند رو به رشدی به ویژه در بعد کالبدی و ساختی تجربه نموده است. با این وجود بخش عظیمی از جمعیت روستایی در نواحی مختلف کشور در مساکن غیر مقاوم و کم دوام ساکن هستند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل توزیع فضایی کیفیت و ساخت مسکن روستایی در استان های مختلف کشور پرداخته شود. داده های مورد نیاز از مطالعات اسنادی استخراج شده است. کیفیت ساخت مساکن روستایی در قالب 9 شاخص به تفکیک استان های کشور سنجیده شده است. داده ها با بهره گیری از روش تصمیم گیری چند معیاره VIKOR تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت طبقه بندی استان ها بر ساخت و کیفیت مسکن روستایی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای K در SPSS انجام گرفت و خروجی به صورت نقشه در محیط GIS ترسیم شده است. نتایج نشان داد تفاوت و تمایز معناداری در نوع مصالح به کار رفته در مساکن روستایی کشور وجود دارد. به گونه ای که درصد قابل ملاحظه ای از این مساکن با مصالح آجر، آهن و سنگ که به نوعی موید داوم و کیفیت متوسط می باشد، ساخته شده است. به لحاظ توزیع فضایی – مکانی نیز می توان گفت کیفیت ساخت مساکن روستایی در بخش عمده ای از استان های کشور (24 استان) در سطح کم کیفیت، متوسط و مناسب قرار دارد. تنها سه استان مازندران، آذربایجان شرقی و کرمان از کیفیت عالی ساخت مساکن روستایی برخوردار هستند.
تحلیل مشارکت محلی در مدیریت مخاطره سیل در نواحی روستایی مورد مطالعه: روستاهای حوزه آبخیز رودخانه بشار شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل بزرگ ترین و مهم ترین بحران اقلیمی است که همه ساله خسارات فراوانی به جامعه انسانی و محیط زیست او وارد می سازد. مهار کامل مخاطرات و از آن جمله سیل، امکان پذیر نیست. بلکه، تنها می توان با مدیریت مناسب آن ها، خسارت را به حداقل رساند. مدیریت مخاطرات طبیعی (سیل)، با تکیه بر رویکرد اجتماع محور (مشارکتی)، بر این باور است که بایستی جمعیت محلی آسیب دیده به عنوان افرادی که توانایی عمل و مشارکت دارند مدنظر قرار گیرند نه افرادی که نیازمند کمک دولت هستند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تمایل به مشارکت و عوامل تأثیر گذار بر گرایش و رفتار روستاییان حوزه آبخیز رودخانه بشار در شهرستان کهکیلویه و بویراحمد برای بهره گیری از روش های نوین مدیریتی سیلاب است. روش شناسی پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و شیوه ی تحلیل، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه، به دو صورت کتابخانه ای- اسنادی و میدانی بوده است. همچنین در این پژوهش، به منظور برآورد میزان مشارکت مالی جامعه در معرض مخاطره سیل، از رویکرد تجربی انتخابی مبتنی بر سود و فایده، بر اساس کارت های ارزشیابی استفاده شده است. متغیرهای اصلی پژوهش شامل؛ کاهش اثرات مستقیم سیلاب؛ کاهش اثرات غیرمستقیم سیلاب و حفاظت از محیط زیست رودخانه (به عنوان متغیرهای مستقل) و میزان تمایل به مشارکت مالی (به عنوان متغیر وابسته) هستند. جامعه آماری پژوهش، 754 خانوار ساکن در حوزه آبخیز رودخانه بشار است که از این تعداد، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 111 خانوار برآورد شد. اطلاعات جمع آوری شده بعد از بررسی اولیه کدگذاری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش شدند. به منظور تحلیل یافته ها، با توجه به اهداف تدوین شده، از آزمون آماری T تک نمونه ای و مدل زوجی لوجیت استفاده شده است. نتایج نشان داد که خانوار های روستایی بر اساس تجربه های شخصی، نسبت به خطرات سیل و احتمال وقوع آن در آینده آگاهی دارند و بر این اساس مایلند بخشی از هزینه کاهش خطر سیلاب را به عنوان عمل مشارکت گرایانه برای بهره گیری از شیوه های نوین مدیریت سیلاب بپذیرند. همچنین مشخص شد که گرایش جامعه مورد بررسی برای مشارکت در کاهش مخاطره سیل، ارتباط تنگاتنگی با عوامل اقتصادی و اجتماعی، به خصوص وضعیت درآمد، سن جامعه و سطح سواد دارد و تصمیم گیری و رفتار آن ها را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد، به طوری که می توان گفت، رفتار جامعه تابعی از عوامل اقتصاد و اجتماعی است
ارزیابی رضایت مندی روستاییان از خدمات تعاونی دهیاری ها مورد: تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی دهیاری ها از سال 1387 با هدف کمک به نهاد دهیاری ها در امور اجرایی، عمران و آبادانی روستاها و خدمات رسانی بهتر به روستاییان تأسیس شده است. در این مقاله به ارزیابی رضایت مندی روستاییان از خدمات تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر شهرستان آمل پرداخته شده است تا این نکته را مورد بررسی قرار دهد که روستاییان از کدام بعد از خدمات ارایه شده، رضایت بیشتری دارند. روش کار به صورت توصیفی و تحلیلی بوده است. گردآوری اطلاعات از طریق انجام مصاحبه عمیق با مسئولین تعاونی و مدیران محلی و نیز تکمیل پرسشنامه خانوار صورت گرفته است. جامعه آماری مورد نظر علاوه بر مسئولین محلی، 135 خانوار روستایی ساکن در دهستان دشت سر را نیز شامل می شود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های کای-اسکوئر، Tتک نمونه ای و تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) بهره گرفته شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که هرچند از نظر روستاییان، تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر در بعد خدمات کالبدی موفق تر از ابعاد زیست محیطی و اجتماعی – فرهنگی عمل کرده است، با این وجود کماکان روستاییان از انواع خدمات ارایه شده توسط تعاونی دهیاری ها رضایت کامل ندارند.
ارزیابی و تحلیل کیفیت مسکن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان کنویست شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسکن به عنوان فضایی که انسان بیشترین وقت خود را در آن می گذراند همواره در نظر برنامه ریزان جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. در دوره رشدگرایی به جهت غلبه تفکر کمی گرایی با محوریت پوزیتیویسم منطقی، کمی گرایی در مسکن مورد تأکید قرار می گرفت اما با تغییر در رویکرد نظری به سوی توسعه پایدار، توجه به جنبه های کیفی مسکن افزایش یافت. مساکن روستایی به جهت تبعیت از الگوهای مرسوم ساخت وساز با توجه به شرایط محیطی، پیوند با معیشت روستایی و ... دارای ویژگی های منحصربه فردی می باشد؛ اما به لحاظ کیفیت نیازمند تقویت برای ارتقای سطح زندگی روستاییان می باشد. در این راستا هدف مطالعه حاضر، تحلیل کیفیت مسکن روستایی و تفاوت های آن در دهستان کنویست شهرستان مشهد می باشد.
روش: برای این منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، 25 روستا از منطقه به عنوان روستاهای نمونه و تعداد 362 خانوار از طریق نمونه گیری از مجموع 4499 خانوار روستایی، برای مطالعه انتخاب گردید تا پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردد. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش های آماری و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که باوجوداینکه به طورکلی سطح کیفی مسکن در بین روستاهای منطقه پایین هست اما روستاهای 25 گانه مورد مطالعه به لحاظ سطح کیفیت مسکن نیز با هم تفاوت دارند و روستاهای خیرآباد، کنارگوشه و فرخ آباد دارای کوتاه ترین فاصله از ایده آل مثبت و دورترین فاصله از ایده آل منفی است.
محدودیت ها/ راهبردها: ضعف در داده های آماری رسمی در ارتباط با مسکن روستایی به ویژه کیفیت مساکن ازجمله محدودیت های پژوهش می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های به دست آمده می توان توجه به جنبه های کیفی مسکن روستایی در زمینه های امنیت مسکن، استحکام مسکن، بهداشت و سلامت، تسهیلات زیرساختی و ساختمانی، آسایش و رفاه، میزان همجواری، فرم مورد تأکید می باشد.
اصالت و ارزش: این مطالعه از جهت تأکید بر رویکرد شاخص های کیفی گرا در مطالعات و برنامه ریزی مسکن روستایی دارای اهمیت می باشد. زیرا مساکن روستایی به لحاظ کیفی تفاوت های بسیاری با مسکن در نواحی شهری داشته و از سطح آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند.
الگوی مدیریت ضایعات و پسماندهای دامی (مطالعه موردی: روستای گرگیدر-شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر با هدف شناسایی وضعیت بهینهمدیریت ضایعات دامی توسط دامداران استان کرمانشاه انجام شد. نمونه ها بر اساس دو معیار سابقه زیاد در پرورش دام و مالکیت تعداد دام زیاد بر اساس عرف منطقه انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه عمیق، گروه های متمرکز و مشاهده مستقیم اطلاعات موردنیاز کسب شد و سپس با روش تئوری بنیانی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که نحوه پرورش دام، عدم وجود برنامه مناسب در تغذیه دام، عدم مراقبت و نوع و نژاد دام مهمترین عوامل ایجاد ضایعات دامی هستند. ضایعات تولیدی به همراه پسماندهای دامی جهت حاصلخیزی خاک، تهیه صنایع دستی، استفاده به عنوان بستر دام، فروش و دفع حشرات به کار برده شده و مقداری هم دفع می شود. دفع ضایعات روش نامناسبی برای مدیریت ضایعات و پسماندهاست لذا توصیه می شود اصلاح بیولوژیکی با روش های تولید بیوگاز و کمپوست جایگزین آن گردد.
ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی احداث سد بار نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نوع توسعه با هر درجه ای از کمیت یا کیفیت، آثار زیست محیطی ویژه ای را به دنبال دارد. دخل و تصرف انسان در محیط طبیعی لزوماً به معنی ایجاد تغییرات در شکل طبیعی و اولیه محیط است. تداوم عمل انسان در تغییر شرایط طبیعی، نهایتاً می تواند توازن های موجود محیط را برهم زده و زنجیره ای از پیامدهای ناخواسته یا پیش بینی نشده را دربرداشته باشد. طرح توسعه ای احداث سد نیز دارای اثرات مختلفی بر محیط فیزیکی، بیولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی می باشد. سد بار نیشابور، ازجمله سدهای احداث شده در استان خراسان رضوی است، که با هدف تأمین آب کشاورزی، تأمین آب شرب شهرهای نیشابور و فیروزه و کنترل سیلاب بر رودخانه بار احداث گردیده است. در این پژوهش سعی بر آن است اثرات ناشی از اجرای این طرح مورد ارزیابی قرار گیرد و دو گزینه عدم اجرا و اجرای طرح را با استفاده از ماتریس لئوپولد مورد سنجش قرار دهد. با بررسی ماتریس ارزیابی اثرات پروژه مورد مطالعه بر محیط زیست ، گزینه عدم اجرای پروژه درمجموع 48 امتیاز منفی کسب کرد. این در حالی است که گزینه اجرای پروژه با انجام اقدامات اصلاحی در طرح احداث و بهره برداری از سد مخزنی بار و سازه های وابسته به آن با کسب 151 امتیاز مثبت، گزینه برتر و نهایی معرفی گردید.
ارزیابی تأثیر شبکه های مجازی اجتماعی بر بهبود عملکرد تولید کشاورزان (مطالعه موردی: بخش زبرخان شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش علم و صنعتی شدن زندگی، مردم به شیوه های جدید ارتباطات و تعامل رو آورده اند. شبکه های مجازی نیز به دلیل داشتن فضای تعاملی و محاوره ای، مجال شکل گیری اجتماعات جدید را به وجود آورده است. در این میان با سوق یافتن نوع کشاورزی، از سنتی به مکانیزه جهت آشنایی و خو گرفتن کشاورزان با شیوه های جدید کشت، لزوم ارتباط و تعاملات به شدت احساس می گردد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بربهبود عملکرد تولیدی کشاورزان (میزان تغییر در تولیدات کشاورزی، میزان تغییر در شیوه های جدید کشت، میزان تغییر در شیوه های جدید آبیاری، میزان درآمد، میزان پس انداز و ...) روستاهای بخش زبرخان شهرستان نیشابور می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسش نامه بوده است که پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87 درصد برآورد گردید. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهایی روستایی بخش زبرخان شهرستان نیشابور می باشد که جمعیت کل خانوارها برابر با 10427 خانوار که در 68 روستای بخش زبرخان توزیع گردیده می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 370 سرپرست خانوار، مشخص شد که به صورت نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب گردید. داده ها با استفاده از نرم-افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد که، با توجه به آزمونt تک نمونه ای با سطح معناداری 0.000 و مقدار 53.127 t = مشخص گردید که هرچه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در زمینه کشاورزی از جمله: شیوه های جدید کشت، پایگاه های اطلاعاتی کشاورزی، تعامل و گفتگو با کشاورزان نمونه که در مناطق مختلف سکونت دارند و ... بیشتر گردد به همان اندازه سبب توسعه کشاورزی می گردد. همچنین نتایج آزمون ویلکاکسون نیز گویای آن است که، 227 نفر (35/61درصد)، از پاسخ دهندگان اعلام نمودند که استفاده از شبکه های مجازی به علت دسترسی آسان به متخصصین جهت تعامل و گفتگو جهت حل تخصصی مشکل، آشنایی با بذرهای جدید، شیوه جدید و صحیح آبیاری، دسترسی به جدیدترین دستاوردها و نتایج کشاورزی و ... بر بهبود عملکرد آن ها موثر بوده است.
تحلیل اکتشافی داده های فضایی ازدواج در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج، یکی از وقایع حیاتی در هر جامعه محسوب می شود که اثری مستقیم بر ساخت، ترکیب و تحول های جمعیتی آن سرزمین دارد. شناخت الگوهای فضایی ازدواج، به برنامه ریزی فضایی و پایش تحول های آتی سرزمین کمک می کند. سؤال محوری پژوهش این است که الگوهای فضایی ازدواج در ایران چیست و از چه روندهایی تبعیت می کند. برای انجام پژوهش از روش اکتشافی داده های مکانی استفاده شده است. تحلیل اکتشافی داده های فضایی، بسط تحلیل داده های اکتشافی بر داده های فضایی است. اهداف ESDA بیشتر توصیفی است تا اثباتی و به دنبال کشف و شناسایی الگوهای فضایی است. برای شناخت الگوها و روندهای فضایی با کمک آمار فضایی، میانگین متحرک فضایی و روندهای فضایی محاسبه و تبدیل به نقشه شده است. میانگین متحرک فضایی، برگرفته از سری های زمانی است و به کمک ماتریس وزن جغرافیایی محاسبه می شود. یافته های پژوهش، نابرابری های فضایی در الگوی ازدواج را در نواحی روستایی کشور نشان می دهد. روندهای فضایی، از سلسله مراتب فضایی تأثیر می پذیرند. در نمونه های با رتبة کوچک k=6 روندهای عمومی وجود ندارد و با افزایش مقدار k (تعداد همسایه های هر واحد فضایی)، الگوی روندهای فضایی تغییر می کنند؛ بدین ترتیب که ابتدا روندهای محلی پیدا می شوند و سپس به روندهای عمومی تبدیل می شوند. بررسی نقشه های جغرافیایی جمعیت دارای همسر نواحی روستایی ایران نشان می دهد که این الگوها تصادفی نیستند؛ بلکه از نظم و الگوی فضایی خاصی تبعیت می کنند. نقشه های الگوهای فضایی جمعیت دارای همسر در سطح استان نشان می دهد که بخش های مرکزی و شمالی کشور، بالاترین نسبت جمعیت ده ساله و بیشتر دارای همسر را به خود اختصاص می دهند، اما در بخش جنوبی کشور، این نسبت پایین است.
تحلیل علل جمعیت پذیری روستاهای حریم مادرشهرها با استفاده از تحلیل عاملی (مطالعه موردی: قلعه خیابان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جهان در حال تحول است و عرصه های روستایی نیز از این اصل مستثنا نیستند. یکی از جنبه های تحول در روستاها، تغییر در ساختار جمعیتی و جمعیت پذیری روستاهای پیرامون مراکز شهری بزرگ، کلان شهرها و مادرشهرهای منطقه ای است. با توجه به این که روستاهای پیرامونی، به عنوان عرصه ای تکمیلی، در نهایت به محدوده شهر می پیوندند، علل جمعیت پذیری و ماندگاری جمعیت آن ها، برای برنامه ریزی و کنترل تغییرات صورت گرفته، ضروری می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی علل جمعیت پذیری روستای قلعه خیابان -شهرک باهنر- در حریم کلان شهر مشهد انجام گردید.
روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و اسنادی صورت گرفته است. به منظور تحلیل داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و به منظور ترسیم نقشه از ARC GIS استفاده گردید. در تحقیق حاضر نظر 149 سرپرست خانوار مهاجر به قلعه خیابان در مورد 27 علت شناسایی شده جمعیت پذیری قلعه خیابان موردبررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که در روش تحلیل عاملی از ترکیب ۲7 متغیر اولیه، هشت عامل شناسایی شده که 89.68 درصد از واریانس علل جمعیت پذیری قلعه خیابان را تفسیر می کند. از بین هشت عامل شناسایی شده، اولین و مهم ترین عامل «مسکن ارزان قیمت در حد استطاعت» بوده که حدود 21.24 درصد از واریانس را تبیین می نماید. این امر نشانگر اهمیت عامل اول نسبت به عامل های بعدی است. عامل دوم و سوم به ترتیب مربوط به «مسائل اقتصادی و اشتغال» با 18.6 و عامل «موقعیت مکانی و دسترسی» با 14.6 درصد کل واریانس است.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق فقدان آمار و اطلاعات در مورد هسته های جمعیتی پیراشهری است.
راهکارهای عملی: روستاهای واقع نواحی پیراشهری نسبتاً به عنوان فضاهای در حال گذار، بیشترین زمینه های اثرپذیری و اثرگذاری بر شهر را دارند. لذا شناسایی علل جمعیت پذیری آن ها می تواند در جهت ساماندهی این فضاهای سکونتی مؤثر واقع گردد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی انگیزه مهاجرین به سکونتگاه های پیراشهری در چند عامل کلی تر می باشد.
ارزیابی آسیب پذیری روستاها از خطر زلزله مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی و از آن جمله وقوع زلزله در اغلب موارد تأثیرات مخربی بر سکونتگاههای انسانی داشته و تلفات سنگین مادی و معنوی بر ساکنان آن وارد می سازد. ساختمانها و زیرساخت های سکونتگاه های انسانی توسط بلایای طبیعی تخریب شده و عوارض نامطلوب اقتصادی و اجتماعی پردامنه ای بر آنها تحمیل می شود. سکونتگاههای روستایی به عنوان بستر زندگی و فعالیت انسان، پدیده ای فضایی است. زیر ساخت های نامناسب واحدهای سکونتگاهی روستایی و نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی موجود میان شهرها و روستاها باعث نابسامانی فضایی در شبکه سکونتگاهی کشور شده و آسیب-پذیری آنها را در مقابل بلایای طبیعی به علت تمرکز جمعیت و فعالیت در نواحی وسیع و متراکم و امنیت نابسامان سکونتگاهها، به طور مداوم افزایش داده است. با توجه به موقعیت کشور و وضعیت روستاها در نقاط آسیب پذیر از لحاظ زلزله، ضرورت دارد این مسأله مورد توجه قرار گیرد. در این میان آگاهی از میزان آسیب پذیری یک سکونتگاه روستایی پیش از بحران، در تعیین جهت گیریهای توسعه آتی همان سکونتگاه و جلوگیری از خسارات جبران ناپذیر مالی و جانی اهمیت بسیار زیادی دارد. هدف این مطالعه و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان مرند می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 74 روستای بخش مرکزی شهرستان مرند است که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. در این مسیر استفاده از تکنیک TOPSIS و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد استفاده قرار گرفت. همچنین روش AHP برای وزندهی لایه ها استفاده شد. محاسبه آسیب پذیری روستاها در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که 73/29 درصد روستاها آسیب پذیری متوسط و 54/40 درصد روستاها آسیب پذیری بالا و بسیار بالا دارند. ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی منطقه مورد مطالعه، بیانگر آسیب پذیری بالا و خیلی بالا در بیش از 40 درصد روستاهای محدوده مورد مطالعه بوده و این تهدیدی جدی برای افزایش خطر در منطقه می باشد.
تحلیل نقش کارآفرینی فعالیت های غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی روستاییان مورد: روستاهای بخش شاندیز شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی در اکثر کشورهای جهان سوم به تنهایی نمی تواند فرصت های اشتغال و منابع درآمدی کافی برای رفع تمامی نیازهای مناطق روستایی را تأمین نماید، از این رو، کارآفرینی بخش غیرکشاورزی را می توان راهبرد مناسبی برای ارتقاء اشتغال و درآمد و ثروت آفرینی روستایی دانست. شکل گیری و توسعه فعالیت های کارآفرینانه در بخش کشاورزی، می تواند نقش اساسی در توسعه پایدار روستایی ایفا کند. بنابراین در این تحقیق سعی شدهتا نقش فعالیت های کارآفرینانه غیرزراعی در کیفیت زندگی روستاییان بخش شاندیز مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعه ایو به لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، 6 روستای بخش شاندیز از دو دهستان شاندیز و ابرده بوده است که دارای بیشترین فعالیت های غیرزراعی می باشند. تعداد خانوار روستاهای مورد مطالعه 3776 می باشد که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه ی به دست آمده معادل 249 خانوار است. در نهایت اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه، با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، آزمون کی دو گروه مستقل و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مجموع، کارآفرینی فعالیت های غیرکشاورزی تأثیرات مثبت و معناداری رادر مؤلفه های هر سه بعد اقتصادی (مؤلفه کیفیت تولید بیشترین تأثیرگذاری با ضریب بتای 308/0)، اجتماعی (دسترسی با ضریب بتای 194/0) و محیطی (تغییر کاربری اراضی زراعی مرغوب با ضریب بتای 186/0) کیفیت زندگی دارد. بنابراین، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در منطقه در بین نمونه های مورد مطالعه منجر به تغییر کیفیت زندگی روستاییان شده است.
مکان یابی بهینه پایگاه اسکان موقّت در مدیریت بحران نواحی روستایی (نمونه موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین مکان های مناسب برای استقرار مراکز امدادرسانی پس از وقوع حوادث و اسکان آوارگان یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است. در این پژوهش، بخش مرکزی شهرستان فاروج به علت سانحه خیزی در چند دهه اخیر و فقدان یک الگوی کارآمد برای برنامه ریزی به عنوان الگوی تهیه پایگاه داده مکانی به منظور مکان یابی محل های استقرار موقت جمعیت های آسیب دیده ناشی از خطرات احتمالی انتخاب و موردمطالعه قرار گرفته است. بر این اساس در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، پس از مشخص شدن معیارهای مؤثر در امر مکان یابی اسکان موقت که از پیشینه مرتبط با تحقیق و با توجه به محدوده موردمطالعه و اطلاعات و داده های قابل دسترس گزینش گردید، اقدام به وزن دهی معیارها و شاخص های موردمطالعه طبق نظر کارشناسان خبره مدیریت بحران و با استفاده از تکنیک مقایسه زوجی و نرم افزار Expertchoice شده است. سپس با استفاده از مدل AHP و نرم افزار ArcGIS لایه های تولیدی هر معیار با توجه به وزن مشخص شده هر یک، با یکدیگر تلفیق شده که خروجی آن نقشه نهایی مکان یابی بهینه پایگاه اسکان موقت است که در آن هم شرایط طبیعی، یعنی دوری از انواع عوامل مخاطره آمیز و هم داشتن امکانات کالبدی و تسهیلات مورد نیاز، مدنظر قرار گرفته است نتایج نشان داد که از معیارهای محیطی، زلزله (با وزن 569/0) و زمین لغزش (با وزن 228/0) و از معیارهای کالبدی، خدمات دسترسی به راه مناسب (با وزن 225/0) و امکانات بهداشتی درمانی (با وزن 168/0) از ضریب ارجحیت بیشتری در مکان یابی پایگاه اسکان موقت برخوردارند. درنهایت روستاهای مایوان و چری بالاترین امتیاز را برای مکان یابی پایگاه اسکان موقت، کسب کرده اند و دو روستای آق چشمه و ارمود آقاچی از شرایط نامناسبی برای این منظور برخوردارند.