فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: در نواحی روستایی کشورهای کم ترتوسعه یافته به ویژه روستاهای حاشیه ای، مسائل متعددی دایره فقر را شکل می دهند و پیچیدگی این دایره نیازمند انجام بررسی های علمی و سازمان یافته است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان فقر و تحلیل زنجیره فقر که رابرت چمبرز از آن به عنوان تله محرومیت یاد کرده ، در سکونت گاه های روستایی شهرستان قصرقند است. روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری کلّیه ساکنان روستایی در این شهرستان هستند. جامعه آماری شامل ۴۷۳۲۵ نفر و حجم نمونه ۳۳۵ سرپرست خانوار در ۲۴ سکونت گاه روستایی است که به روش کوکران به دست آمد. داده های تحقیق از طریق مطالعات میدانی (تکمیل پرسش نامه) به دست آمد و به روش های آماری در نرم افزار SPSS از طریق آزمون های t تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد میزان فقر در محدوده مورد مطالعه، بالاتر از حدّ متوسط نظری است. در این میان به ترتیب، شاخص های بی قدرتی (۰۳/۴) و انزوا (۷۸/۳) بالاترین و شاخص فقر خانوار (۲۸/۳) پایین ترین درجه میانگین از میزان فقر را به خود اختصاص داده اند. این مسأله به طور غالب، بیان گر ضعف جدّی بنیان-های اقتصاد روستایی (به ویژه در بخش کشاورزی) و فقدان دسترسی کافی به امکانات زیر بنایی و تولیدی است. محدودیت ها و راه بردها: محدودیت های این پژوهش شامل ضعف هم کاری بسیاری از سازمان ها در ارائه اطّلاعات آماری مربوطه به بهانه محرمانه بودن، وجود مشکلات مالی در جمع آوری اطّلاعات میدانی و فاصله زیاد نقاط روستایی محدوده پژوهش بوده است. راه کارهای عملی: نیاز است تا سیاست گذاری های مناسب و برنامه ریزی های سامان دهی و توسعه زیرساخت های باغداری (خرما و انبه) و فرآوری و بسته بندی محصولات در بخش مرکزی و ساربوک و هم چنین، سامان دهی صیادی، دامداری و زراعت بخش تلنگ به منظور رفع یا کاهش فقر و به تبع آن، بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستایی شهرستان قصرقند انجام شود. اصالت و ارزش: این پژوهش ضمن ارزیابی میزان فقر، زنجیره درونی بین شاخص های فقر یا همان تله محرومیت را در رهیافتی جامع مورد پردازش و تحلیل قرار داده است که در نوع خود در منطقه مورد مطالعه تازگی دارد. نتایج این پژوهش می تواند در آگاه سازی سیاست گذاران و مسؤولان محلّی و منطقه ای از چالش های فقر و اولویت های آن در محدوده مورد مطالعه مؤثّر باشد و توسّط دستگاه های متولی توسعه روستایی از جمله استانداری، فرمانداری، جهاد کشاورزی، بنیاد مسکن و غیره برای برنامه ریزی هدفمندتر مورد استفاده قرار گیرد.
برنامه ریزی فضایی با رویکرد پویش ساختاری-کارکردی: به سوی پیوند جبرگرایی فضایی با انسان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات اساسی برای توسعه مردم و مکان های جغرافیایی طرح نظریه های برنامه ریزی فضایی زمینه محور و نقد عناصر تشکیل دهنده این نظریه ها است. براساس این چشم انداز اولیه، رویکرد پویش ساختاری-کارکردی نخستین گام یعنی صورت بندی یک رویکرد بدیل را در برنامه ریزی فضایی و در ارتباط با محتوای جغرافیای اجتماعی ایران برداشته است. نوشتار حاضر در پی آن است تا با روش تحلیلی، بر نحوه صورت بندی دو مفهوم کلیدی انسان و فضا در رویکرد فوق متمرکز شود و امکانات مفهومی آن را در برنامه ریزی فضایی ایران تحلیل کند. همانطور که نوشتار حاضر استدلال می کند مفاهیم فضا و انسان در رویکرد پویش ساختاری-کارکردی بدون ارتباط با یکدیگر مفهوم سازی شده اند. در واقع، مفهوم فضا بدون توجه به الزامات روش شناسی آن برای مفهوم انسان صورت بندی شده است. در نتیجه، در حالی که رویکرد پویش ساختاری-کاکردی از یک سو عینیّت گرایی، برنامه ریزی نخبه گرایانه، رهیافت از بالا به پایین، مفهوم آستانه در اقتصاد نئوکلاسیک، شهرنشینی شتابان و جستجوی قوانین عام را از زاویه دید انسانگرایی نقد می کند، ولی از سوی دیگر، به واسطه تأکید بر جغرافیای پوزیتویستی و اقتصاد نئوکلاسیک، همان موارد موردنقد را بازتولید می کند. فائق آمدن بر گسستگی های مفهومی در رویکرد پویش ساختاری-کارکردی مستلزم بازتعریف تعاملی مفاهیم انسان و فضا است. اما پیش از بازتعریف این مفاهیم، بهتر است هویت جغرافیدانان و برنامه ریزان برمبنای تجارب گذشته و چشم انداز پیش روی برنامه ریزی فضایی در ایران بازتعریف شود.
سنجش میزان آگاهی دهیاران از اصول مدیریت نوین روستایی (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان)
حوزههای تخصصی:
مدیریت نوین روستایی باید علاوه بردارا بودن اصول مدیریت همانند: رهبری، برنامه ریزی و سازماندهی و... بایستی معیارهایی همچون: جامع نگری و جمع گرایی، انعطاف پذیری و ابتکار گرایی، مشارکت جویی و... را در خود داشته باشد تا بتواند به جذب مشارکت مردم محلی، توانمند سازی آنها و توسعه ظرفیتی روستاییان اقدام نمایند. بر این اساس دهیاری ها که مهمترین بازوی اجرایی شوراهای اسلامی می باشند، به عنوان نماد مدیریت نوین و نوگرا قلمداد می شوند باید به کلیه خصیصه های مدیریت نوگرا آگاهی داشته باشند تا بتوانند با پیاده سازی اصول مدیریت نوین در جهت توسعه پایدار روستایی گام بردارند. در این راستا پژوهش کاربردی حاضر با این هدف انجام و سطح آگاهی های دهیاران بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان مورد سنجش واقع گردید. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر دو گروه دهیاران 18 روستای بخش و روستائیان ساکن در این روستاها می باشد. که در ارتباط با دهیاران از روش تمام شماری و در گروه روستاییان با بهره گیری از فرمول کوکران 175 پرسشنامه به صورت طبقه ای در روستاها و به صورت تصادفی در بین روستاییان توزیع گردید. نتایج پژوهش نشان از متفاوت بودن دیدگاه دوگروه دارد به گونه ای دهیاران بر آگاهی خود بر شاخصه های مدیریت نوین روستایی معتقدند اما در مقابل مردم محلی به این امر اعتقاد ندارند.
ارزیابی راهبردهای اسکان مجدد پس از مخاطره زلزله درنواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان آبگرم، شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف بنیان های ساختاری نقاط روستایی کشور، از دیر باز جزو موانع توسعه یافتگی این سکونتگاههای انسانی به شمار آمده است. در این میان بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی همچون سیل وزلزله بیشترین لطمه را بر این پیکر ناتوان وارد ساخته، به طوری که به دنبال هر حادثه، سازمان اقتصادی و اجتماعی روستاها به همراه ساختار فیزیکی آن دچارصدمات جدی می شود. در چنین زمینه ای بازسازی روستاهای آسیب دیده از حوادث طبیعی، با رویکردی عقلانی به برنامه ریزی راهکاری جز مداخله در نحوه آرایش مکانی- فضایی نمی یابد. تحقیق حاضر به بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی وکالبدی راهبردهای اسکان مجدد روستاییان روستاهای دهستان آبگرم شهرستان اردبیل که طی زلزله در سال 1375 تخریب شدند، می پردازد.شاخص های تحقیق شامل انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، تغییر شغل، میزان درآمد،تخریب مراتع، تغییر الگوی مسکن، تغییر کاربری اراضی زراعی و میزان دسترسی به خدمات زیربنایی است.جامعه آماری شامل 15 روستای دهستان آبگرم وحجم نمونه شامل 3 روستای جابجا شده و 3 روستای درجاسازی شده می باشد. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی است و شیوه های گردآوری اطلاعات شامل اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) است. آزمون فرضیات با استفاده از آزمونهای T مستقل و آزمون مکنمار و به کمک از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه در بین معیارهای منتخب برای بررسی پیامدهای راهبردهای اسکان مجدد میزان انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس تعلق مکانی، تغییر الگوی مساکن و دسترسی به خدمات در رویکرد درجاسازی بهتر و مناسب تر از رویکرد جابجایی است، در صورتی که در معیارهای همچون تغییر شغل، میزان درآمد، تخریب مراتع، تغییر کاربری اراضی زراعی رویکرد جابجایی مناسبتر است.
تحلیل فضایی پهنه های خطر پذیر زیستی و فعالیتی سکونتگاه های روستایی مناطق مرزی، مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو به دنبال شناسایی الگوی فضایی زیست پذیری سکونتگاه های روستایی نواحی مرزی منطقه هیرمند جهت شناسایی مناطق خطرپذیر است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. جهت واکاوی فضایی الگوی پراکنش روستاهای زیست پذیر در سه سطح مطلوب، متوسط و نامطلوب از آزمون های آمار فضایی در محیط نرم افزاریGEO DATMو GIS استفاده خواهد شد تا الگوی فضایی زیست پذیری روستاهای مورد نظر شناسایی و در نهایت پهنه های خطر پذیر شناسایی گردند.نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد 16 روستا در طیف مطلوب، 16 روستا در طیف متوسط و 12 روستا در طیف نامطلوب قرار گرفتند. همچنین نتایج استفاده الگوریتم موران انسلین در منطقه نشان می دهد 7 خوشه سرد (زیست پذیری پایین)، و 11 خوشه ی داغ (زیست پذیری بالا)در منطقه شناسایی گردید. بزرگترین لکه داغ در جنوب شهرستان قرار دارد و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست پذیری بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته اند و بزرگترین لکه سرد در جنوب شرق و مرکز شهرستان قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد روستاهای نزدیک به خط مرزی دارای زیست پذیری ضعیف تری هستند وخوشه های سرد در این مناطق متمرکز گردیده اند و مناطق روستایی شمال شهرستان به دلیل وابستگی به اقتصاد کشاورزی وکمبود منابع آب رود هامون در شمال شهرستان دارای زیست پذیری ضعیف تری هستند. لکه های خطرپذیر از بعد ناپایداری سکونتگاه های روستایی می تواند منطقه را از بعد امنیتی دچار مخاطره کرده و به تبع آن سکونتگاه هایی که زیست پذیری مناسبتری دارند و در مجاورت لکه های با زیست پذیری پایین قرار گرفته اند نیز به لحاظ امنیتی دچار مخاطره شده و به مرور زیست پذیری آنها نیز تحت شعاع قرارخواهد گرفت.
ارائه راهکارهای علمی و عملی منابع درآمدی پایدار برای دهیاری های استان گیلان (مطالعه موردی: دهیاری گیلاکجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها به عنوان بازوی اجرایی شورا در روستاها، از مهم ترین نهادهای مردمی و محلی در ایران هستند که در تأمین منابع مالی مورد نیاز فعالیت هایی که به موجب قانون برعهدة آن ها گذاشته شده، همواره با دشواری هایی مواجهند و این دشواری ها توانایی آن ها را در ارائه خدمات به جامعه روستایی به چالش می کشد. پژوهش حاضر، این مسئله را بررسی می کند و راهکارهایی علمی و عملی به منظور تأمین منابع مالی پایدار برای دهیاری های استان گیلان با محوریت دهیاری گیلاکجان ارائه می دهد. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از پرسشنامه مقایسه های زوجی، در میان گروهی از خبرگان روستایی و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق گردآوری شدند. سپس تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام گرفت و منابع درآمدی برحسب درجه اولویت پیشنهاد شد. در این پژوهش، برای تدوین بسته ای اولویت بندی شده از منابع درآمدی جدید، از روش های دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. براین اساس، مدل سازی مسئله تحقیق، با شناسایی منابع درآمدی جدید، مبتنی بر ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و محیطی و توانمندی های موجود در روستای گیلاکجان در قالب روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت که شامل اصلاح طرح هادی (0716/0)، ایجاد اقامتگاه و کمپینگ (0491/0) و پرورش گل و گیاه (0487/0) و به ترتیب، دارای اولویت های اول تا سوم برای کسب درآمد هستند. پرورش ماهی (0351/0)، کشت دوم (0344/0)، ایجاد بازارچه ساحلی (0317/0) و استعلام نقل وانتقال اسناد رسمی از دهیاری (0270/0) نیز به ترتیب در درجه اهمیت چهارم تا هفتم قرار دارند. دریافت عوارض از اراضی بایر (0259/0) دارای اولویت هشتم، دریافت عوارض از واگذاری انشعاب آب و امتیاز برق و تلفن (0230/0) دارای اولویت نهم، دریافت عوارض بیمه اجتماعی و بیمه اراضی و املاک (0201/0) دارای اولویت دهم و احداث سردخانه (0126/0) دارای اولویت یازدهم است.
ارزیابی اثرات کیفیت مسکن در سرزندگی سکونتگاه های روستایی دهستان خاومیرآباد، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آن ها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونه ها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) است که پاسخ هایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و کای دو) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آن ها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.
بررسی نقش گردشگری برتغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته بافت مسکونی روستاها، عمدتاً حاصل تعامل یا تقابل مستمر انسان روستایی با محیط و عوامل محیطی پیرامونی مانند مصالح ساختمانی بومی متناسب با اقلیم و تبعیت از منابع آب (رود، چشمه و قنات) و با کارکردهای سکونتی و اقتصادی با یک روند تکوینی طبیعی و درون زا شکل می رفت. اما در دهه های اخیر، الگوی مساکن روستایی به دلیل شهرگرایی و توسعه فعالیت های گردشگری با تأثیرپذیری از عوامل بیرونی و با شتاب زیادی در حال تغییر می باشد. روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر از این امر مثتسنی نیست و در سال های اخیر، در مساکن روستایی آن تحولات زیادی رخ داده است. این مقاله که با هدف تبیین تغییر الگوی مسکن ناشی از تعاملات میان گردشگران و روستاییان تدوین گردیده، سعی شده به این پرسش که آیا الگوی معماری جدید در جامعه نمونه مطابق با خواسته و رضایت جوامع روستایی بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده است. در این مطالعه از بین 104روستای شهرستان رضوانشهر 23 روستای گردشگرپذیر به عنوان حجم بررسی شده است و با استفاده از روش کوکران از بین 5250 خانوار برای 358 خانوار ساکن در روستاهای نمونه، 8 نفر از مسئولان دولتی و تمامی مدیران محلی پرسشنامه تکمیل شده است، داده ها با آزمون T مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از داده ها بیانگر این واقعیت است که معماری سنتی و بومی در حال از بین رفتن می باشد و جای خود را به معماری شیوه مدرن شهری داده است. این نتایج نشان می دهد که در شیوه ساخت و ساز مساکن جدید مؤلفه های استحکام سازی با امتیاز 5/73 از تأثیرات مثبت و مورد رضایت مردم به شمار می رود اما از نظر کارکردی و اقتصادی با 4/9 امتیاز مغایر با شرایط زندگی روستایی می باشد.
نقش مشارکت در توسعه روستایی بخش خشکبیجار شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه روستایی، ارتباطی تنگاتنگ با مشارکت روستاییان دارد؛ چرا که مشارکت در واقع کارآیی برنامه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کیفیت تصمیم گیری برای مناطق روستایی را افزایش می دهد. ضعف مشارکت مردمی در جامعه روستایی، از پویایی روستاها می کاهد و رشد و شکوفایی روستاها را با دشواری مواجه می سازد. در این مقاله تلاش شده است تا به تحلیل نقش مشارکت های مردمی در توسعه روستاهای بخش خشکبیجار شهرستان رشت پرداخته شود. بر روی 400 نفر از روستاییان در 18 روستای نمونه بخش خشکبیجار شهرستان رشت مطالعه شده است و در آن از دو روش اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. پس از تهیه پرسشنامه و بررسی اعتبار روایی و پایایی آن با مقدار آلفای کرونباخ (81/0)، پرسشنامه ها در بین روستاهای نمونه در بین افراد توزیع شده و از نتایج آن ها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها با استفاده از مؤلفه های سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی خانوارها، میزان رضایت و میزان مشارکت روستاییان، در فرآیند توسعه روستایی از طریق آزمون های ویلکاکسون، همبستگی اسپیرمن و کروسکال والیس اقدام شده است. نتایج نشان داد میزان مشارکت مردم، نقش کلیدی در توسعه نواحی روستایی محدوده مورد مطالعه ایفا می کند و متناسب با اندازه جمعیت روستاها، میزان مشارکت روستاییان بیشتر می شود. میل به مشارکت به ویژه مشارکت فکری، مشورتی،کاری و فیزیکی در میان روستاییان در حد مطلوبی است و با افزایش توان اقتصادی روستاییان بخش خشکبیجار، میزان مشارکت مردم در طرح ها و پروژه های توسعه ای روستاها افزوده خواهد شد. بی شک انگیزه ی مشارکت در بین روستاییان بیش از هر چیزی به اقدامات فرهنگی و آگاهی بخشی به آن ها بستگی دارد.
مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی در روستای پل باباحسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت مساکن جدید بر اساس ارزش های کاذب وارد شده از شهرها و نامتناسب با شرایط اقلیمی و ارزش های اصیل روستایی منجر به تغییرات اساسی در ابعاد مختلف زندگی روستاییان شده است. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در دهه ی اخیر به این امر دامن زده و با عنوان طرح نوسازی مساکن روستایی تسهیلات لازم برای ساخت مساکن مقاوم در برابر حوادث طبیعی را در اختیار روستاییان قرار داده است. این طرح همانند سایر طرح های توسعه روستایی، دارای اثرات و پیامدهای مثبت و منفی متعددی بوده است. در این راستا تحقیق پیش رو با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی با هدف بررسی مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی انجام پذیرفت. در نهایت مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی از ابعاد مطرح شده ترسیم و تحلیل شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل تمامی ساکنانی است که خانه های خود را نوسازی کرده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود. بر اساس اشباع تئوریک 52 نفر از افرادی که خانه های خود را نوسازی کرده اند مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور طبقه بندی داده ها از نرم افزار NVIVO و ترسیم مدل دینامیکی از نرم افزار ونسیم استفاده گردید. نتایج بخش کیفی نشان داد مهم ترین اثرات اجتماعی، اقتصادی، روانی و زیست محیطی نوسازی خانه ها به ترتیب شامل تمایل به ماندگاری روستاییان در روستا، تحمیل هزینه های نوسازی به خانوار، دغدغه ی پرداخت وام و سرد شدن خانه های نوساز در زمستان و گرم شدن آن ها در تابستان بوده است.
تحلیلی بر تأثیر انسداد مرزها بر امنیت پایدار نواحی روستایی پیرامون(مطالعه موردی: روستاهای مرزی شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای مرزی مناطقی حساس و شکننده هستند که هرگونه تغییر و تحول در کارکرد و عملکرد مرز می تواند تأثیرات اقتصادی– اجتماعی بسیاری بر این مناطق و همچنین با توجه به اصل وابستگی و دید سیستمی بر دیگر نواحی کشور برجای گذارد؛ بنابراین ضرورت دارد که آثار و نتایج هرگونه اقدامی در مرزها مورد بررسی قرار گیرد تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت آن بتوان با اتخاذ برنامه هایی مدون در راستای پویایی مناطق مرزی و در نهایت امنیت پایدار آن ها گام برداشت. با در نظری گیری این اهداف در پژوهش کاربردی حاضر، تأثیرات انسداد مرزها بر تحول شاخص های مختلف امنیت پایدار(اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، سیاسی) روستاهای مرزی دهستان خاوومیرآباد شهرستان مریوان با بهره گیری از دیدگاه 260 نفر از روستاییان(انتخاب با بهره گیری از فرمول کوکران) و 40 نفر از مسئولین (نمونه گیری هدفمند) امنیتی، انتظامی و توسعه ای روستاهای منطقه، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش درپی تجزیه و تحلیل داده ها با شاخص های آمار توصیفی (مد و میانگین) و آزمون های آمار استنباطی (خی دو، رگرسیون چند متغییره) نشان دادند که هر دو گروه در ابعاد آرامش مرزی، حمل و نقل و تردد و احساس امنیت بر تأثیرگذاری مثبت اقدامات انجام شده معتقدند، ولی در این میان مردم محلی برخلاف مسئولین، انسداد مرزها را موجب نامطلوب شدن وضعیت معیشتی خود می دانند. نتایج رگرسیون چند متغییره نیز نشان داد که همین وضعیت نامناسب معیشتی مهم ترین بعد در نارضایتی روستاییان از اقدامات انسداد مرزی با وجود رضایت ایشان از بهبود سایر ابعاد است. در مقابل، آرامش مرزی بعدی است که بیشترین توانایی پیش بینی رضایت مسئولان را از انسداد مرزها دارد تا بتوان گفت دید مدیریتی مرزهای منطقه امنیتی و انتظامی است.
مقایسه ویژگی های پذیرندگان و نپذیرندگان بیمه محصول انار در مناطق روستایی شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه ویژگی های پذیرندگان و نپذیرندگان بیمه محصول انار، از طریق روش پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی شهرستان نطنز انجام گرفت. حجم نمونه با استفاده از آماره کوکران 250 نفر برآورد شد. اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. روایی صوری ابزار سنجش از طریق پانل متخصصان و پایایی آن با اجرای یک مطالعه راهنما و محاسبه آزمون آلفای کرونباخ مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه بیمه گزار و غیربیمه گزار از نظر سازه های فردی، اجتماعی و اقتصادی، تفاوت های معنی دار وجود دارد. با توجه به نتایج تحلیل تشخیصی و توان تفکیک دو گروه بیمه گزار و غیر بیمه گزار توسط شش متغیر مستقل، متغیر «سابقه مبادرت به بیمه » مهم ترین متغیر متمایزکننده این دو گروه بود. در پایان، با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی در راستای افزایش پذیرش بیمه از سوی کشاورزان ارائه شد.
تحلیل ابعاد اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بحران خشکسالی و آثار آن بر خانوارهای روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان زرین دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید بحران خشکسالی و کم آبی از مهم ترین مشکلات موجود در مدیریت جوامع انسانی و محیط زیست محسوب می شود . هدف تحقیق حاضر بررسی آثار و پیامدهای گوناگون پدیده خشکسالی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاهای واقع در محدوده شهرستان زرین دشت بود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده، برای گردآوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. حجم نمونه مورد مطالعه با بهره گیری از رابطه کوکران 150 خانوار بود؛ و برای تحلیل داده ها، علاوه بر آماره های توصیفی، از آزمون های استنباطی ویلکاکسون، خی دو، فریدمن و t استفاده شد. نتایج نشان داد که بحران خشکسالی های پیاپی با اثرات معنی دار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاهای منطقه همراه بود که از آن میان، اثرات اقتصادی این پدیده بیش از سایر ابعاد بوده و بر خروج دائمی نیروی کار از بخش کشاورزی، مهاجرت های روستایی و کاهش سطح زیر کشت تولید تأثیر گذاشته است.
توسعه پایدار، واکاوی نگرش و دیدگاه های کشاورزان گندم کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، واکاوی نگرش کشاورزان گندم کار به توسعه پایدار و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان اسلام آباد غرب بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی و پایایی آن توسط صاحب نظران توسعه پایدار مورد تائید قرار گرفت و الفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 65 تا 77 صدم محاسبه گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS 20و Lisrel 8.8استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نگرش به توسعه پایدار نشان داد که از میان سه عامل نگرشی، عامل ""عاطفی"" با ضریب تأثیر 60/0λ= بیش ترین میزان واریانس به عنوان قوی ترین شاخص مرتبط با نگرش پایدار کشاورزان موردمطالعه، شناسایی شده است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره، بیانگر این است که از بین متغیرهای مختلف تنها متغیر سطح زیر کشت، اثر مثبت و سن، اثر منفی در پیش بینی نگرش افراد در زمینه پایداری کشاورزی دارد. با افزایش سطح زیر کشت، نگرش افراد، مثبت و با افزایش سن، نگرش آن ها، منفی می شود. با توجه به نتایج بدست آمده؛ جهت بهبود نگرش کشاورزان به توسعه کشاورزی پایدار پیشنهاد هایی ارائه گردید.
بازنمایی هویت مکانی روستاهای حومه ای در طرح های توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای دره مرادبیگ شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی هویت از زبان ساکنان محلی به مبنای نظری بازنمایی اجتماعی مربوط است. در این ارتباط باید به گفتمان های محلی اشاره کرد. روستای حومه ای دره مرادبیگ در فاصله سه کیلومتری از مرکز شهر همدان بر اثر جریان های شهرگریزی و تکامل روستا با استفاده از امکانات شهری تغییر هویت داده است. دره مرادبیگ از قدیم برای مردم همدان مکانی تفریحی با هویت ویلانشینی و گذراندن اوقات فراغت بوده است. با توجه به طرح توسعه روستا ها، هویت مکانی روستای دره مرادبیگ تحت تأثیر تحولات اخیر چگونه باید باشد؟ با تغییرات صورت گرفته هویت مکان برای افراد با سنین مختلف چگونه است؟ از نظر هانری لوفور، فضا عاملی سیاسی و اجتماعی است که هویت مکان آن بر اساس عوامل درونی و بیرونی است. هالفکری بر اساس این مدل، هویت روستاها را برآمده از موقعیت های روستا، بازنمودهای رسمی و زندگی روزمره روستاییان می داند. نتایج تحقیق نشان می دهد برای پاسخگویی به نیاز ساکنان با سنین مختلف و به منظور هویت بخشی در الگوی مسکن ویلایی و روستایی باید توسعه عمرانی و امکانات شهری در روستا لحاظ شود. همچنین فضاهای جمعی مرکز محله، قابلیت های طبیعی، فرهنگی و اکولوژیکی رودخانه آلوسجرد و سرمایه اجتماعی باید با سازماندهی و دستیابی به بافت ترکیبی افزایش یابد.
ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد (مطالعه موردی: دهستان دراک شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد در دهستان دراک شیراز است. روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- هم بستگی است. جامعه آماری گردشگران دهستان دراک است. براساس جدول مورگان و نمونه گیری طبقه ای ۳۸۵ گردشگر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و برای بررسی فرضیه های مدل معادلات ساختاری و رویکرد کم ترین مربعات جزئی استفاده شد. پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی سازه سنجیده شد. یافته ها: سطح اقتصادی و محیطی از میزان مطلوب پایین تر و سطح اجتماعی از میزان مطلوب بالاتر است. شاخص پایداری اجتماعی بیش ترین تأثیر را بر گردشگری روستایی داشته است، تصویر مقصد تأثیر مثبت و معناداری بر پایداری اقتصادی دارد؛ امّا بر پایداری اجتماعی بدون تأثیر است؛ به علاوه، تصویر مقصد تأثیری معکوس بر پایداری محیطی دارد. محدودیت ها/ راهبردها: هر فعّالیتی با تعادل در پایداری کلّی مناطق باشد. از جمله راهبردهای مؤثّر، ممنوعیت ورود وسایل نقلیه به بافت قدیم روستای قلات در روزهای تعطیل و ایجاد فضای پارکینگ در بیرون روستاها است. محدودیت پژوهش، عدم تعمیم نتایج در مناطق دیگر و مناسب نبودن برخی شاخص های برازش مدل است. راه کارهای عملی: یک پارچگی ابعاد مهم پایداری و توجّه به تصویر ذهنی گردشگران به عنوان عامل مؤثّر در پایداری و توسعه گردشگری روستایی. اصالت و ارزش: در این پژوهش بر سه بعد اصلی پایداری به طور هم زمان پرداخته شده است و تصویر مقصد به عنوان عامل تعدیل کننده در رسیدن به سطح مناسب توسعه گردشگری روستایی لحاظ شده است.
سنجش رضایتمندی خانوارهای روستایی از عملکرد دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن در بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی خانوارهای روستایی از عملکرد دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان همدان تشکیل می دادند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 268 خانوار تعیین شد. پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری داده ها بود که روایی آن توسط متخصصان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ (83/0=α) تأیید شد. بر اساس نتایج به دست آمده میزان رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری ها در حد متوسط بوده است. هم چنین نتایج نشان داد که بین نحوه اقامت در روستا (دائم و موقت) و مشاکت روستاییان در امور دهیاری ها به لحاظ رضایتمندی از عملکرد دهیاری ها تفاوت معنی دار در سطح 1 درصد وجود داشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون متغیرهای ارتباط دهیار با اهالی روستا، سن سرپرست خانوار، توجه دهیار به نظرات اهالی روستا و آگاهی اهالی روستا از وظایف دهیاری ها در مجموع 67 درصد از تغییرات رضایتمندی از عملکرد دهیاری ها را تبیین کرده اند.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس اصول توسعه پایدار، یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار و هم پوشی با توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. یکی از راهکارهای توسعه پایدارروستایی، توسعه کارآفرینی در میان روستاییان است. امروزه برنامه-ریزان دریافته اند که مناسب ترین راهبرد پاسخ گویی به عمده چالش ها درمناطق روستایی، به ویژه در بعد اقتصادی، تشویق روستاییان برای گرایش به تجارت خانگی به شیوه کارآفرینی است. متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القاء از بیرون محقق نمی شود، مگر اینکه کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه، ازآنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان آورند. با این حال، باید توجه داشت همه روستاها دارای وضعیت یکسان در توسعه کارآفرینی نمی باشد و برخی از آنها دارای شرایط بهتری جهت کارآفرینی بوده و از این حیث، برای فعالیت های کارآفرینانه در اولویت می باشد. از مهم ترین روش هایی که جهت تعیین اولویت مکان ها توسط برنامه ریزان بکار گرفته می شود، تحلیل های تصمیم گیری چند متغییره می باشد. در این تحقیق نیز روش ORESTE برای اولویت بندی توسعه کارآفرینی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان بکار گرفته شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه، خانوارهای 16 روستای این دهستان می باشد که تعداد 356 نمونه در کل روستاها و در هر روستا به نسبت تعداد خانوار به روش تصادفی انتخاب شد. نتایج نشان داد در معیارهای 10 گانه مورد بررسی، روستاهای نصرآباد، قرن آباد و مریم آباد دارای بهترین وضعیت جهت توسعه کارآفرینی می باشد.
ارزیابی رضایت مندی ساکنین از کیفیت محیطی مسکن روستایی مطالعه موردی: مقایسه دو بافت قدیم و جدید روستای حاجت آقا در شهرستان لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش و ارزیابی میزان رضایت مندی از ساکنان هر محیطی به عوامل بسیاری وابسته است. با توجه به اینکه نظرات فردی را در این امر دخالت می دهد، بنابراین متغیّرهای متعددی تعیین کننده سطح رضایت مندی می باشد و در نتیجه نوع مطالعه پیچیده تر می گردد. در این پژوهش ارزیابی رضایت مندی ساکنین از کیفیت محیطی مسکن روستایی در دو بافت قدیم و جدید بر اساس متغیّرهای 28 گانه با در نظر گرفتن ابعاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، از طریق آزمون های آماری اعم از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون دو نمونه ای مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمره رضایت مندی از کیفیت محیطی مسکن به دست آمده در بافت قدیم و جدید تاحدی یکسان بوده است. و علی رغم تحولات به وجود آمده در مساکن روستایی در سالهای اخیر این تغییرات چندان رضایت بخش نبوده است. با توجه به متغیرهای منتخب پژوهش، در بافت قدیم؛ رابطه بین متغیر رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن با سن، میزان تحصیلات و مدت سکونت در روستا حاکی از عدم وجود رابطه معنادار، اما با متغیر مدت سکونت در محله حاکی از رابطه معنادار بوده است. در بافت جدید؛ رابطه بین متغیر رضایت-مندی از کیفیت محیط مسکن با سن رابطه معکوس و معنادار، ولی با میزان تحصیلات و مدت سکونت در محله رابطه مستقیم و معنادار، و در رابطه با مدت سکونت در روستا رابطه معناداری برقرار نمی باشد. در بررسی مقایسه میانگین نمره رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن بر جنس و وضعیت تأهل افراد، نمرات کسب شده نشان از یکسانی نمره رضایت مندی در بین گروههای جنسی و وضعیت تأهل بوده است. در مدل رگرسیونی بافت قدیم، از بین متغیرهای مستقل، متغیر مدت سکونت در محله بیشترین تأثیر را بر متغیر رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن و پس از آن مدت سکونت در روستا، وضعیت تأهل، جنس، میزان تحصیلات و سن در تبیین آن نقش داشته اند. در بافت جدید، متغیر میزان تحصیلات بیشترین تأثیر و پس از آن سن، مدت سکونت در محله، مدت سکونت در روستا،و ضعیت تأهل و جنس، به ترتیب در تبیین متغیر رضایت مندی کیفیت محیطی مسکن تأثیر داشته اند. نتایج به دست آمده از مدل تجربی تحقیق(SEM) نشان دهنده برازش نسبتاً مناسب مدل با توجه به داده های جمع آوری شده، نوع سوالات طرح شده، مفاهیم، مقوله بندی ها و چارچوب منتخب در پژوهش بوده است.
تحلیل و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در تحولات اقتصادی- اجتماعی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هادی روستایی بخشی از طرح کالبدی ناحیه ای است که به منظور تجدید حیات و هدایت روستا به لحاظ ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی اجرا می شود. این طرح با هدف توزیع بهینه خدمات و نیز ایجاد کالبدی مناسب برای فراهم کردن بستر بهبود جریان توسعه اقتصادی- اجتماعی در روستا انجام می شود. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در تحولات اقتصادی- اجتماعی کیفیت زندگی سکونتگاه های روستایی استان زنجان پرداخته است. در این زمینه، از طریق مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی، اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل آن دسته از روستاهای استان است که در آنها طرح هادی اجرا شده بود. با استفاده از فرمول کوکران و با مقدار خطای 0.05 و سطح اطمینان 95%، 381 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که، اجرای طرح هادی با میانگین 3.8 موجب بهبود شاخص اجتماعی شده است. اما در شاخص های اقتصادی تأثیر چندانی نداشته و میانگین آن 2.18 بوده است. در این زمینه، متغیرهای بهداشت و آموزش به ترتیب با آمارهT ،23.427 و 11.286 بیشترین تأثیر و متغیرهای تولید و درآمد با آماره T 15.164- و 15.527- کمترین تأثیر را از اجرای طرح هادی پذیرفته اند. برای بهبود عملکرد طرح هادی روستایی، بازنگری در تدوین قوانین، شناخت کافی مجریان و برنامه ریزان از روستا، تقویت مشارکت و توجه ویژه طرح هادی به اقشار فقیر روستا ضروری به نظر می رسد.