ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
۹۰۲.

سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی توسعه روستایی توسعه اجتماعی تاپسیس فازی مشگین شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۴ تعداد دانلود : ۷۱۸
اندیشمندان برنامه ریزی اعتقاد دارند، برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیت زندگی باشند. از طرفی بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. در این راستا، نواحی روستایی، از فضاهای نیازمند مطالعات مرتبط با کیفیت زندگی محسوب می شوند. این مطالعات باید زمینه های مرتبط با کیفیت زندگی روستایی را، کاهش محرومیت جغرافیایی و دسترسی به نیازهای اساسی زندگی را در بر گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان مشگین شهر می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 185 نفر از روستاییان شهرستان مشگین شهر جمع آوری گردیده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 83/0 بدست آمد و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر؛ دهستان صلوات و نقدی از حیث کیفیت زندگی در رده اول و دوم و دهستان قره سو در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است
۹۰۳.

بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در بین جوانان روستایی (مطالعة موردی: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر استراتژیک جوانان روستایی سرمایه اجتماعی تشخیص فرصت کارآفرینانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای اقتصادی
تعداد بازدید : ۱۰۹۴ تعداد دانلود : ۷۲۹
هدف: این تحقیق با هدف کلی بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت کارآفرینانه در بین جوانان روستایی انجام شد. روش: این تحقیق به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 9207 نفر از جوانان روستایی شهرستان کنگاور، در استان کرمانشاه بود، با استفاد از جدول بارتلت 225 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه تعیین شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته ها: بر اساس یافته ها مشخص شد که جوانان روستایی از لحاظ شناسایی فرصت های کارآفرینانه در وضعیت ضعیفی قرار دارند. یافته ها نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی جوانان روستای در حد متوسط است و تفکر استراتژیک نیز در همین حد بود. در بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، مؤلفه آینده نگری و در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت اجتماعی بالاترین اولویت را در بین جوانان روستایی به خود اختصاص داده اند. نتایج برازش مدل به وسیله نرم افزارAMOS گویای آن بود که در مجموع، سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک به ترتیب 0.54 و 0.49 درصد از تغیرات تشخیص فرصت کارآفرینانه را پیش بینی و تبیین می کند. از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بهادادن به زندگی جوانان روستایی و از بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، سه متغیر آینده نگری، تفکر مفهومی و فرصت طلبی بین جوانان روستایی، رابطه مستقیمی با تشخیص فرصت های کارآفرینانه توسط آن ها دارند. مدل نهایی پژوهش، گویای آن است که متغیرهای سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک بر روی تشخیص فرصت کارآفرینانه نقش مثبت دارند؛ به طوری که تقویت مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بین جوانان روستایی می تواند ارتباط تنگاتنگ با تفکر استراتزیک آن ها داشته باشد. محدودیت ها: یکی از مهم ترین محدودیت های این پژوهش، بعد جغرافیایی تحقیق و پراکندگی روستاهای مورد بررسی بود. راهکارهای عملی: بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد داد که باید به جوانان روستایی، آموزش های مختلفی نظیر مهارت های اجتماعی، مدیریتی، مهارت بیان گری، متقاعدسازی و سازگاری اجتماعی ارایه داد. اصالت و ارزش: محققان و برنامه ریزان روستایی می توانند از یافته های این تحقیق برای شناسایی و ارتقای هرچه بهتر فرصت های کارآفرینی در روستاها استفاده کنند و بیش از پیش به این موضوع توجه داشته باشند.
۹۰۴.

واکاوی ناامنی غذایی و برخی عوامل مؤثّر بر آن در زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آبادغرب ناامنی غذایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۳ تعداد دانلود : ۶۶۹
هدف: پایش امنیت غذایی و مقابله با ناامنی غذایی و گرسنگی در جامعه لازم و ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ناامنی غذایی و برخی عوامل مرتبط با آن در زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آبادغرب می باشد. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، غیرآزمایشی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری عبارت است از کلّیه زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آباد غرب که 200 نفر می باشند و با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 39/0 درصد، تعداد 107 نفر از آن ها به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، با استفاده از روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه تهیه شده است. به منظور تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن در گویه های مربوط به سنجش ناامنی غذایی 92 درصد می باشد. برای سنجش سطح امنیت غذایی از شاخص HFIAS استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که 2/25 درصد خانوارها در طبقه امن غذایی قرار داشتند. ناامن خفیف، متوسط و شدید غذایی به ترتیب، در 4/51 درصد، 5/21 درصد و 9/1 درصد در خانوارها مشاهده شد. در پاسخ به سؤالات پرسش نامه HFIAS، بیش ترین مورد تجربه ناامنی غذایی خانوارها، مصرف غذایی که اعضا خانوار دوست ندارند، به خاطر نبودن امکان تهیه غذاهای دیگر بود. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، 4 عامل دانشی، سازمان حمایت کننده، تعداد افراد تحت سرپرستی و درآمد شناسایی شد که در کل، 62 درصد از واریانس ناامنی غذایی را تبیین کردند. همچنین، براساس یافته های پژوهش، این چهار گروه از ناامنی غذایی زنان مورد مطالعه در تابع تشخیص پژوهشی با مطلوبیتی قابل ملاحظه، طبقه بندی شده اند. راهبردها: براساس یافته های تحقیق، می توان گفت بهترین راهبرد برای رفع ناامنی غذایی، توان مندسازی زنان سرپرست خانوار است و وابسته کردن آن ها به حمایت های مداوم دولتی غیرمنطقی است. راهکارهای عملی: می توان به صورت خلاصه به برخی از مهم ترین عوامل مؤثّر در کاهش بروز مشکلات زنان روستایی سرپرست خانوار اشاره کرد: ایجاد امکانات و دسترسی به شغل مناسب، سازوکارهای لازم و مناسب حمایتی از سوی دولت و دستگاه های اجرایی، فرهنگ سازی و آموزش خانواده ها جهت حمایت از این قشر و در نهایت، لزوم شناسایی و آموزش مشاغل خانگی درآمدزا. اصالت و ارزش:. یافته های این تحقیق با توجه به عوامل دارای اولویت می تواند مورد استفاده و توجه دست اندرکاران و کنش گران این عرصه قرار گیرد.
۹۰۵.

ارزیابی اسکان موقت بعد از زلزله و راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان (نمونه موردی: روستای سرند-هریس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی بلایای طبیعی اسکان موقت چادر ویژگی های مسکن موقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۹۱
هدف از مقاله حاضر ارزیابی و تحلیل مسکن موقت آسیب دیدگان بعد از زلزله جهت شناخت نقاط قوت و ضعف آن در راستای بهینه سازی و ارائه راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان می باشد. این مطالعه به روش ارزیابی بعد از اجرا، از نوع کاربردی بوده و در آن از روش توصیفی-تحلیلی استفاده گردیده است. و نیز برای جمع آوری اطلاعات از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی از طریق انجام مصاحبه، مشاهده و تأکید بر پرسشنامه بهره گرفته شده است. در مجموع معیارهای مورد ارزیابی در جداولی جداگانه با امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که آسیب دیدگان از مولفه های کالبدی و اجتماعی مسکن موقت رضایت کم و از مولفه های فنی آن رضایت متوسطی دارند. در این میان نیز مولفه های ""امنیت"" و ""حفظ کرامت انسانی و حریم شخصی"" و ""ادراک محیطی"" از معیار اجتماعی، مولفه های ""بهداشت"" و ""فرم"" و ""معماری و طراحی"" از معیار کالبدی و ""تأسیسات و انرژی"" از معیار فنی و سازه ای کمترین میزان رضایت آسیب دیدگان از مسکن موقت را دربرداشت. بنابراین با تدابیری مانند حصارکشی دور تادور چادرها، برپایی چادرهای فامیلی در کنار هم، مشخص کردن حدود و مرز هر چادر و غیره می توان از حدود مشکلات کاست.
۹۰۶.

ارزیابی عملکرد دهیاری ها از دیدگاه روستاییان با بهره گیری از مدل کانو (مطالعه موردی: روستای سیاه اسطلخ- شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل کانو نیازهای عملکردی نیازهای اساسی دهیاری شهرستان رشت نیازهای هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۲ تعداد دانلود : ۶۷۱
هدف: نظر به اهمیت نقش مدیریت در توسعه روستایی و ناکارآمدی نسبی در این زمینه، طی سال های متمادی و به لحاظ ملاحظات اخیر در عرصه واگذاری مدیریت روستایی به دهیاری ها، پژوهش حاضر به ارزش یابی عملکرد دهیاری ها از دیدگاه روستاییان روستای سیاه اسطلخ از بخش مرکزی شهرستان رشت می پردازد. روش: جامعه آماری کلیه ساکنان روستای سیاه اسطلخ بوده که تعداد 346 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. مدل مورد استفاده در این پژوهش، مدل کانو بوده که در قالب تحلیل سه دسته از نیازهای اساسی، عملکردی و هیجانی آورده شده است. تحقیق از نظر هدف،کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که عملکرد دهیاری به ترتیب، در نیازهای اساسی، عملکردی و هیجانی دارای ضریب رضایت بیشتری بوده است. روستاییان معتقدند عملکرد دهیاری در زمینه توسعه فضای سبز و درختکاری (نیازهای اساسی) با ضریب رضایت 88/0، کمک به جذب سرمایه گذاری های دولتی برای ایجاد فرصت های جدید شغلی (نیازهای عملکردی) با ضریب رضایت 78/0 و مراقبت از روستا در مقابل حوادث طبیعی (نیازهای هیجانی) با ضریب رضایت 66/0 بهترین عملکرد را داشته است. محدودیت ها: دستیابی به اطلاعات و بررسی دیدگاه روستاییان از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود. راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها توجه به عملکرد دهیاران و مدیران مسئول روستاها می تواند احساس رضایت روستاییان از زندگی و امرار معاش در محیط روستا را افزایش دهد. اصالت/ ارزش: ارزش یابی عملکرد دهیاری ها، موضوع مهمی است که می تواند منجر به ایجاد انگیزه جهت ماندن در روستا و مانع از مهاجرت روستاییان به نقاط شهری اطراف شود.
۹۰۷.

تحلیل رابطه بین سطح توقعات روستاییان و توسعه روستایی مطالعه موردی : روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روستاییان سیستان آرمان گرایی توسعه روستایی سطح توقعات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۱ تعداد دانلود : ۹۱۵
هدف توسعه روستایی، بهبود وضعیت روستاییان در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. به گونه ای که سطح توقعات و شرایط زندگی پایین (چیزی که در مناطق در حال توسعه وجود دارد) توقعات و آرزوهای پایین را به وجود می آورد و در همان حال شرایط زندگی بالاتر (مناطق توسعه یافته) توقعات و آرزوهای بالاتری به وجود می آورد؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل رابط ه بین سطح توقعات روستاییان و توسع ه روستایی در روستاهای منطق ه سیستان صورت گرفته است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است. حجم جامعه نمونه 400 سرپرست خانوار در 40 روستا بوده و با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی به دست آمده است و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل ANP ، آزمون های اسپیرمن و کروسکال- والیس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی مدل ANP نشان داد که روستای سفیدابه ولورگ باغ به ترتیب با امتیاز نرمال 0442/0، 0378/0 بیشترین سطح توقع و روستای امامیه پایین و روستای نوری با امتیاز نرمال 031/0، 049/0 کمترین سطح توقع را داشته اند. از بین شاخص های تأثیرگذار بر سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی، به ترتیب شاخص های بُعد زیست محیطی و اجتماعی با میانگین 45/3 و 38/3 بالاترین و کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستاهای منطقه سیستان، رابطه معناداری وجود دارد؛ به گونه ای که با بالا رفتن سطح توقعات میزان توسعه روستاها افزایش می یابد و با پایین آمدن سطح توقعات روستاییان،  میزان توسعه روستاها کاهش می یابد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی در منطقه  سیستان تفاوت معناداری وجود دارد.
۹۰۸.

ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد (مطالعه موردی: دهستان دراک شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری اجتماعی پایداری محیط زیست پایداری اقتصادی تصویر مقصد توسعه گردشگری روستایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی گردشگری روستایی
تعداد بازدید : ۱۰۹۰ تعداد دانلود : ۶۰۳
هدف: هدف پژوهش، ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد در دهستان دراک شیراز است. روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- هم بستگی است. جامعه آماری گردشگران دهستان دراک است. براساس جدول مورگان و نمونه گیری طبقه ای ۳۸۵ گردشگر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و برای بررسی فرضیه های مدل معادلات ساختاری و رویکرد کم ترین مربعات جزئی استفاده شد. پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی سازه سنجیده شد. یافته ها: سطح اقتصادی و محیطی از میزان مطلوب پایین تر و سطح اجتماعی از میزان مطلوب بالاتر است. شاخص پایداری اجتماعی بیش ترین تأثیر را بر گردشگری روستایی داشته است، تصویر مقصد تأثیر مثبت و معناداری بر پایداری اقتصادی دارد؛ امّا بر پایداری اجتماعی بدون تأثیر است؛ به علاوه، تصویر مقصد تأثیری معکوس بر پایداری محیطی دارد. محدودیت ها/ راهبردها: هر فعّالیتی با تعادل در پایداری کلّی مناطق باشد. از جمله راهبردهای مؤثّر، ممنوعیت ورود وسایل نقلیه به بافت قدیم روستای قلات در روزهای تعطیل و ایجاد فضای پارکینگ در بیرون روستاها است. محدودیت پژوهش، عدم تعمیم نتایج در مناطق دیگر و مناسب نبودن برخی شاخص های برازش مدل است. راه کارهای عملی: یک پارچگی ابعاد مهم پایداری و توجّه به تصویر ذهنی گردشگران به عنوان عامل مؤثّر در پایداری و توسعه گردشگری روستایی. اصالت و ارزش: در این پژوهش بر سه بعد اصلی پایداری به طور هم زمان پرداخته شده است و تصویر مقصد به عنوان عامل تعدیل کننده در رسیدن به سطح مناسب توسعه گردشگری روستایی لحاظ شده است.
۹۱۰.

رویکرد محلی گرایی در معماری روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران روستا مسکن محلی گرایی مسکن روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۹ تعداد دانلود : ۷۵۸
استقرار و بر پا نمودن سکونتگاه ها در طول تاریخ از طریق برقراری و تعامل سازنده انسان با محیط شکل گرفته و فراز و فرود شهرها و روستاها در طول تاریخ متأثر از میزان عمل نمودن به چنین تعامل و ارتباطی بوده است. روستاهای ایران از مهمترین مصداق های ارتباط سازنده و منطقی انسان و محیط محسوب می شوند که سکونت گزینی بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در آن ها شاهدی بر این موفقیت بوده است. سکونت حدود 70% جمعیت کشور در روستاها در سال 1335 موید این ارتباط است و وجه مشخصه محیطی مکانی شمار بسیاری از شهرهای امروز که روستاهای گذشته بوده اند شاهد دیگری بر این ویژگی است. مروری بر معماری و بافت سکونتگاهی روستاهای ایران تا قبل از دوران معاصر موید ویژگی هایی از پایداری مکانی است که تأمل در آن می تواند به حل برخی مشکلات سکونتگاهی که امروزه مبتلابه معماری، شهرسازی و روستاسازی است کمک نماید. مقاله پیش روی بر این بنیان استوار است که کالبد روستا متأثر از حکمت محیط و مکان، با ماهیتی جامع و چندبعدی، اجزاء به هم پیوسته و مرتبطی است که مسکن و بافت از پیوند و همبستگی و تعامل منطقی و هدفمند آنها شکل می گیرد. تحقیق حاضر با هدف شناخت و تحلیل عنصرهای محلی در معماری مسکن روستایی، با استفاده از مطالعات و سوابق موجود، بر تشابهات و تباین های تاریخی و موجود مسکن روستایی در مناطق مختلف کشور تأکید دارد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده ها از طریق مستندات کتابخانه ای و آمارهای رسمی تهیه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نخست مساکن بومی روستایی ایران دارای چهار الگوی کلی با تفاوت های مشخص است. سپس استان های گیلان، مازندران، همدان و یزد در زمینه وجه کالبدی مسکن روستایی از سطح بالاتری نسبت به سایر استان ها برخوردارند و در نهایت مساکن روستایی استان های یزد، اصفهان و تهران از امکانات رفاهی و آسایشی بیشتر برخوردارند و مساکن روستایی استان سیستان و بلوچستان در مجموع سخت ترین شرایط را دارند.
۹۱۲.

تأثیرات پروژه های صنعتی بر توانمندسازی جوامع محلی (مطالعه موردی: پالایشگاه شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی ظرفیت عاملیت پالایشگاه شازند ساختار فرصت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۹ تعداد دانلود : ۷۰۶
توانمندسازی از مؤلفه های الگوی جدید توسعه است که امروزه در گفتمان ها و اعمال توسعه ای مفهوم مرکزی شده است و بازگوکننده رویکرد توسعه ای پایین به بالا و درون زاست. پژوهش حاضر قصد دارد تأثیرات صنعت نفت و گاز را بر توانمندی شهرستان شازند بررسی کند. توانمندی با دو بُعد عاملیت و ساختار فرصت ها و با شاخص های ظرفیت اجتماعی، اقتصادی، انسانی، اکولوژیکی، کالبدی و ساختار فرصت ها با استفاده از روش توصیف و تحلیل کمّی و ابزار پرسش نامه سنجش شد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 378 نفر با نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظرفیت اجتماعی با میانگین 51/2، اقتصادی 73/2، انسانی 49/2 بعداز احداث پالایشگاه در سطح متوسط و ظرفیت کالبدی با میانگین 06/2، اکولوژیکی 54/1 و ساختارفرصت ها 98/1 در سطح بسیارنامطلوبی قرار دارد. درمجموع میزان توانمندی جوامع تحت تأثیر پالایشگاه در سطح متوسط و رو به پایین است و تا سطح مطلوب فاصله بسیارزیادی دارد؛ به عبارت دیگر نبود تعامل مناسب بین صنعت نفت و جامعه محلی سبب بی تأثیربودن بر توانمندی جامعه محلی شده است.
۹۱۳.

شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار روستایی در شهرستان چرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل سلسله مراتبی کسب وکار روستایی خوشه کسب وکار شهرستان چرام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۹ تعداد دانلود : ۶۹۰
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش، توصیفی است که از میان روش های توصیفی از پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان با تجربه کاری درزمینه خوشه های کسب وکار بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 44 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با انجام مصاحبه ساختارمند و استفاده از پرسش نامه 9 ارزشی ال ساعتی گردآوری شد. متخصصان مرتبط با موضوع، روایی پرسش نامه را تأیید کردند. پایایی پرسش نامه نیز با بررسی میزان ناسازگاری ماتریس های تصمیم به دست آمده از قضاوت هرکدام از پاسخ دهندگان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS و نسخه 11 نرم افزار Expert choic، انجام شد. نتایج نشان دادکه، از میان معیارهای بررسی شده، معیار عوامل اقتصادی بیشترین و معیار زیرساخت ها کمترین اهمیت را برای ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام داشته اند.
۹۱۴.

سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعه موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت انسجام مدیریت روستایی شورای اسلامی اسالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۸ تعداد دانلود : ۵۷۵
ایجاد نهادهای محلی و تشکل های مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت به طورکلی، گردآمدن و برانگیخته شدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابل تبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگی های فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکت های مردمی اثرگذارند.از این رو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینه های مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و به منظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد که نشان می دهد میانگین مشارکت در جامعه نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. براین اساس، می توان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخص های فردی، شاخص های مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر شکل گیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. به عبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر می گذارد.
۹۱۵.

سنجش و سطح بندی مناطق روستایی استان های ایران براساس شاخص های اشتغال

کلیدواژه‌ها: تحلیل خوشه ای سامانه اطلاعات جغرافیایی مناطق روستایی ایران مدل TOPSIS شاخص های اشتغال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۷ تعداد دانلود : ۴۷۸
یکی از مهم ترین مسائل اقتصادی و اجتماعی موجود در مناطق روستایی عصرحاضر مسئله اشتغال می باشد و امروزه اشتغال تنها یک امتیاز پر منزلت نیست بلکه یک ضرورت برای بقاست که اهمیت و نقش اساسی در مهاجرت های روستا- شهری و تعادل های منطقه ای ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی و سطح بندی مناطق روستایی استان های کشور به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های « توصیفی، اسنادی و کمی– تحلیلی» است. برای گردآوری داده ها در این پژوهش از مستندات مرکز آمار ایران به ویژه نتایج آمارگیری نیروی کار استفاده گردیده است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از مدل Topsis و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. در پایان با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) سطح بندی مناطق روستایی استان های کشور جهت تحلیل فضایی وضعیت اشتغال نمایش داده شده و جایگاه هر یک از استان ها در برخورداری از شاخص های اشتغال مشخص گردیده است. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از آن است که در مناطق روستایی ایران شکاف و نابرابری زیادی از نظر شاخص های اشتغال وجود دارد به گونه ای که به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال، استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان در سطح بسیار ضعیف و استان های آذربایجان شرقی، زنجان، آذربایجان غربی و اردبیل در سطح بسیار قوی قرار گرفته اند.
۹۱۶.

شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی با استفاده از روش کیو (مورد مطالعه: شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد روستایی روش کیو رکود فرش بافی شهرستان گنبدکاووس فرش دست باف ترکمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۴۹
صنعت فرش دست باف یا به عبارتی قالی بافی از کهن ترین صنایع بومی نواحی روستایی ایران ازجمله استان گلستان شناخته می شود. این صنعت در چند دهه گذشته با دلایل گوناگونی که اغلب ناشی از تحولات پیشرفته در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور است، با در زمینه تولید مشکل و رکود مواجه شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد تا با بهره گیری از روش شناسی کیو، بر پایه نتایج پژوهش های مرتبط با فرش دست باف ایران و تجزیه وتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از علل رکود صنعت فرش بافی در منطقه بررسی شده ارائه شد. پس ازآن با استفاده از مشارکت متخصصان دیدگاه های مختلف شناسایی و دسته بندی شد. بدین صورت گامی فراتر از مجموعه تحلیل هایی که تاکنون ارائه شده برداشته شد. در گام بعدی به روش نمونه گیری هدفمند 26 نفر از خبرگان فرش دست باف ترکمن برای انجام مرحله مرتب سازی کیو مشارکت کردند. پس از پایان مرتب سازی، ماتریس داده ها برای تحلیل در نرم افزار SPSS تشکیل شد. برپایه منطق روش شناسی کیو، از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شد که اصلی ترین روش برای تحلیل ماتریس داده های کیو بود.یافته های پژوهش نشان می دهد از دیدگاه کارشناسان از میان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس دو عامل «عقب ماندگی فنی در تولید فرش دست باف» و «بهره وری کمتر فرش بافی در مقایسه با دیگر فعالیت های اقتصادی» تأثیر بیشتری داشت. براساس نتایج پژوهش به نظر می رسد چیرگی بر رکود فعالیت قالی بافی در منطقه مطالعه شده بیش از هر چیز به عواملی از این دست نیاز دارد: نگرش سیستمی به اقتصاد روستایی و برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر جریان های متنوع و متناسب با شرایط متغیر آینده در بازار فرش دست باف.
۹۱۷.

مقایسه شیوه های بومی و نوین مدیریتی سامانه همیاری ها: مطالعه موردی شهر ارسنجان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت مدیریت بهره وری کاریز ارسنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۶۰۴
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های بومی و نوین مدیریتی (گردانندگی) و ریشه های ماندگاری و یا ناکامی آنها در شهرستان ارسنجان استان فارس انجام پذیرفت. موردپژوهی به عنوان رویکرد مطالعاتی این پژوهش برگزیده شد و داده ها با استفاده از تکنیک مشاهده، مصاحبه و اسنادپژوهی گردآوری گردید. بدین ترتیب، چگونگی دارایی (شرایط مالکیتی) و شیوه گردانندگی کاریزهای عایشه، بناب و کتک ارسنجان که یادگار کهن آبیاری و زندگی مردم این شهر است، با دو مورد سامانه نوین گردانندگی (شرکت پیشین سهامی عام برق و مجتمع تعاونی امت اسلامی) برابر سازی و سنجش گردید. آوردهای پژوهش روشن ساخت که مالکیت این سه رشته کاریز، به هفتصد و بیست (720) سهم بخش شده و بسیاری از مردم بومی ارسنجان مالک پاره کوچکی از این آب هستند. آشکار گردید که در این کاریزها، شیوه های گردانندگی، مهندسی ساخت و پخش آب از دانش بومی ارزشمند و پویایی برخوردار است که با اندیشه های نوین همیاری سازگاری دارد. کار گروهی برای نوکَنی، بهسازی و بهره برداری از کاریزها فرهنگ همیاری با ارزش و کهنی را پایه ریزی کرده که بر بسیاری از پیوستگی های پولی و مردمی سایه افکنده است. روشن گردید که در سنجش با شرکت سهامی پیشین برق ارسنجان، سامانه همیاری کاریزها از زیرساخت های نیرومندتری برخوردار است. پراکنش دارندگان آب کاریز در 24 زیرگروه (تاق)، گزینش سرگروه ها از مردمانی خوش نام و اندیشمند و دوری جستن از دولتی شدن از رازهای پایداری این سامانه می باشد. رو در روی این، سستی های اساسنامه، پاسخگو نبودن چندان نیکوی گردانندگان، روشن نبودن و یا دادگرانه نبودن بهره هییت مدیره از کارکرد خود و وابستگی بنگاه های نوین به سازمان های دولتی از ساز وکارهای فروپاشی آنها هستند.
۹۱۸.

تبیین عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری توسعه پایدار ناپایداری ناپایداری روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۶۴۴
هدف: با وجود اینکه بیش از نیم قرن از برنامه ریزی و برنامه ریزی روستایی در ایران می گذرد، نشانه های ناپایداری از قبیل تخریب پوشش گیاهی و کاربرد غیر اصولی منابع طبیعی، بیکاری و عدم وجود اشتغال پایدار، ضعف بنیان های اجتماعی جهت تعمیم مشارکت و غیره در فضاهای روستایی کشور مشهود است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی بنیادها و عوامل ایجادکننده ناپایداری روستایی در کشور است. روش: در این تحقیق اطلاعات به روش کتابخانه ای جمع آوری و تنسیق گردیده و با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی، یعنی تفکر و استدلال های عقلانی، عوامل مؤثر در ناپایداری روستایی شناسایی و مدخلیت آن در ناپایداری روستایی تحلیل گردیده است. یافته ها: براساس دانش موجود، برخی ازعوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی به شرح زیر شناسایی و به دودسته عوامل ملی و فراملی تقسیم شده است. عوامل ملی عبارتند از؛ بومی نبودن مبانی نظری و الگوهای توسعه در ایران، نقایص ومشکلات حاکم بر نظام برنامه ریزی، رانتیر بودن دولت، نقایص آموزشی و پایین بودن سطح سواد، مشکلات و کاستی های مدیریت روستایی، ضعف امکانات و خدمات و عوامل فراملی عبارتند از رویکرد عقل باوری و سلطه بر طبیعت، انقلاب صنعتی، رشد جمعیت و ماهیت توسعه. محدودیت ها/ راهبردها: ناپایداری روستایی در ایران عمدتاً نتیجه بنیان ها و ساختارهایی است که به تضعیف مشارکت اجتماعی روستاییان میانجامد. لذا تحقیقات بعدی می تواند به روش ها و راهکارهای اصلاح این بنیان ها بپردازد. همچنین غیربومی بودن الگوهای توسعه که برمبنای نظری برنامه ریزی، مدیریت توسعه و ... نیز تأثیرگذار است، در ناپایداری روستایی نقش اساسی دارد. از این رو تحقیق در راستای تدوین الگویی بهینه، متناسب با مقتضیات بومی کشور می تواند مورد توجه پژوهش های بعدی قرار گیرد. اصالت و ارزش: این مقاله از حیث رویکرد نظری به عوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی و نیز از جهت نحوه نگرش آن به عوامل ناپایداری در راستای اولویت بخشی به نقش انسان، جدید است.
۹۲۰.

مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد کشاورزی توسعه پایدار استان گلستان صنایع تبدیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۵۸۹
پیدایش فرصت های جدید به منظور توسعه محلی و منطقه ای در گرو استفاده از ابزار مهم توسعه صنعتی است. یکی از صنایعی که می تواند در استان های با قابلیت کشاورزی در کشور ایجاد شود صنایع تبدیلی بخش کشاورزی می باشد. صنایع وابسته به کشاورزی را می توان به عنوان شرط لازم و محرک توسعه این بخش، محسوب داشت. در واقع صنعتی شدن کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی دارای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر می باشد. به طوری که نوع جدیدی از صنعت برای دستیابی به توسعه پایدار را به وجود می آورد. تصمیم گیری درباره این که چه صنایعی در چه مکانی احداث شود از موارد بسیار با اهمیت به شمار می رود. استان گلستان با برخورداری از منابع آب فراوان، اقلیم مناسب و اراضی حاصل خیز و مستعد از قطب های کشاورزی کشور به حساب می آید که هر چند در این بین بخشی از این محصولات برای مصرف مستقیم و مصرف صنایع موجود استفاده می شود، وجود مازاد تولید در بسیاری از محصولات استان، بیانگر قابلیت بالا در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در این استان است. از این رو در این مقاله از روش Fuller Triangle سلسله مراتبی برای وزن دهی معیارها و در ادامه با استفاده از مدل ORESTE جهت اولویت بندی شهرستان های استان گلستان برای استقرار صنایع تبدیلی با استفاده از آمارهای سال 1390 بخش کشاورزی استان پرداخته شده است که نتایج نشان دهنده اولویت بالای شهرستان های علی آباد، گرگان و رامیان برای استقرار صنایع بخش کشاورزی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان