مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کسب وکار روستایی
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعة کسب وکارهای روستایی از راهبردهای اصلی پیشبرد توسعة پایدار روستایی به شمار می آید. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان انجام شده است. اطلاعات لازم برای تحقیق، از طریق مصاحبة نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از مدیران کسب وکارهای خانوادگی (37=n) به دست آمده است. با استفاده از فرایند کدگذاری مرسوم در نظریة بنیانی، متن به دست آمده از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل در ساختاری ماتریسی شامل کدهای باز (105 کد)، محوری و انتخابی تدوین شده است. براساس کدهای طبقه بندی شدة موضوعی (7 طبقه)، مسائل عمدة توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی شامل اینها هستند: مساعدنبودن محیط کسب وکار در مناطق روستایی؛ توسعه نیافتگی بازار؛ گذار و شکاف بین نسلی در انتقال ارزش ها، مهارت ها و فرهنگ کسب وکارهای خانوادگی روستایی؛ نبود پشتیبانی رسمی نهادمند؛ برهمکنش نابسود خانواده و کسب وکار؛ ناکارآمدی مدیریت تولید و کارکردهای کسب وکار؛ و فشارهای اجتماعی. سرانجام، سازه های مفهومی شناسایی شده برای توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی به هم پیوند زده شده و الگوی «آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی» ترسیم شده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار روستایی در شهرستان چرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش، توصیفی است که از میان روش های توصیفی از پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان با تجربه کاری درزمینه خوشه های کسب وکار بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 44 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با انجام مصاحبه ساختارمند و استفاده از پرسش نامه 9 ارزشی ال ساعتی گردآوری شد. متخصصان مرتبط با موضوع، روایی پرسش نامه را تأیید کردند. پایایی پرسش نامه نیز با بررسی میزان ناسازگاری ماتریس های تصمیم به دست آمده از قضاوت هرکدام از پاسخ دهندگان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS و نسخه 11 نرم افزار Expert choic، انجام شد. نتایج نشان دادکه، از میان معیارهای بررسی شده، معیار عوامل اقتصادی بیشترین و معیار زیرساخت ها کمترین اهمیت را برای ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام داشته اند.
عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی روستایی (نمونه مطالعه: مناطق روستایی شهرستان منوجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، توسعه کارآفرینی از سازنده ترین راهکارهای توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مناطق محروم به حساب می آید و از آن به عنوان اکسیری برای محرومیت زدایی و کاهش فقر یاد می شود. هدف پژوهش کیفی حاضر، مبتنی بر رهیافت نظریه داده بنیان آن است که ضمن بازشناسی ابعاد و ارکان فضای کسب وکار روستایی شهرستان منوجان، عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی را در سطح این منطقه شناسایی می کند. همچنین در این مطالعه، در راستای افزایش کارآمدی و بهره وری سیاست ها و برنامه های نهادهای توسعه گر کارآفرینی روستایی، الگویی مفهومی از عوامل استخراجی ارائه می شود. برای این منظور، گروهی مشتمل بر پانزده شرکت کننده از سه گروه کارآفرینان روستایی منوجان و کارشناسان و مسئولان محلی و خبرگان و صاحب نظران فرامحلی با استفاده از روش های نمونه گیری غیراحتمالی، همچون نظری و هدفمند و گلوله برفی انتخاب و مطالعه شدند. داده ها با بهره گیری از سه ابزار مصاحبه و مشاهده های میدانی و مرور اسناد و مدارک آرشیوی، گردآوری شد و با استفاده از سازوکار کدگذاری، در سه مرحله کدگذاری باز و محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش، عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی روستایی در سطح شهرستان منوجان را در قالب این نُه مقوله اصلی طبقه بندی کرد: عوامل فردی، فرهنگی اجتماعی، زیرساختی، طبیعی و بوم شناختی، قانونی، آموزشی، نهادی، سیاسی و اقتصادی. افزون براین، سازوکار تعاملی ایشان را منطبق بر الگوی ساختارگرای نظریه داده بنیان، ذیل شش مؤلفه نظری منعکس کرد.
عوامل مؤثر بر ایجاد تعاونی های تولیدی مبتنی برکسب وکارهای خانگی و خانوادگی روستایی در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، نوآوری فنّاورانه در گسترش عملکرد مشاغل کوچک نقش بسزایی دارد، و شناسایی عوامل نوآورانه بر توسعه فعالیت های شرکت های تعاونی تولیدی ازجمله مهم ترین پیش نیاز اقدام به منظور استقرار این بخش در کسب وکارهای خانگی می باشد. بنابراین، هدف از این پژوهش امکان سنجی، شناسایی و رتبه بندی عوامل فنّاورانه در ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی در روستاهای استان سمنان است. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی در ادارات تعاون استان سمنان در بررسی اول 60 نفر از کارشناسان و متخصصان و در مرحله دوم از 10 نفر از خبرگان باسابقه کاری بیش از 15 سال برای مطالعه انتخاب شدند. پس ازاین مرحله داده های جمع آوری شده از مرحله اول، توسط تحلیل عاملی تأییدی تجزیه وتحلیل شد، و با استفاده از خروجی پرسشنامه دوم و اعمال نظر خبرگان این حوزه، وزن هر شاخص با تکنیک ANP تعیین و با روش PROMETHEE رتبه بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل فنی و ارتباطی به ترتیب مهم ترین عوامل فنّاورانه در مطالعات امکان سنجی ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی هستند. این مهم از آنجایی موردتوجه قرار می گیرد که نتایج پژوهشی در خصوص سطح پیشرفتگی فنّاوری مورداستفاده در کسب وکارهای خانگی، در ارزیابی سطح همسویی استراتژی فن آوری اطلاعات و استراتژی کسب وکار در تعاونی های تولیدی کوچک و متوسط، بیانگر آن بود که، هنوز جایگاه فناوری در کسب وکارهای کوچک و متوسط نهادینه و بالغ نشده است . بنابراین، به منظور ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی، با توجه به مزایای ایجاد تعاونی در روستاها، می بایست پارامترهای فنی و فنّاورانه، ارتباطی، و قابلیت های واحد تولیدی و مرتبط با محصول موردتوجه کارآفرینان روستایی قرار گیرد .
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل مالکان کسب وکارهای روستایی به توسعه فعالیت اقتصادی در روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
بیکاری از مشکلات اساسی کشور به ویژه در مناطق روستایی است. کسب وکارهای روستایی نقشی مهم در کاهش بیکاری و مهاجرت روستایی و به طورکلی، در توسعه پایدار روستایی دارد. در این راستا، هدف مطالعه حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل مالکان کسب وکارهای روستایی غیرکشاورزی شهرستان ملکان برای توسعه فعالیت اقتصادی در روستا بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزو تحقیقات کمی و از نظر هدف، کاربردی و همچنین، از نظر میزان کنترل متغیرها، غیرآزمایشی و از نظر گردآوری داده ها، پیمایشی و از لحاظ شیوه تحلیل داده ها نیز از نوع تحقیقات علی بود. جامعه آماری تحقیق 120 نفر از مالکان کسب وکارهای روستایی شهرستان ملکان بودند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که متغیرهای تاب آوری مالک کسب وکار، دلبستگی به روستا، سرمایه اجتماعی، تاب آوری طول عمر کسب وکار و رضایت مندی از خدمات کسب وکار بیشترین تأثیر را بر تمایل مالکان کسب وکارهای روستایی برای توسعه فعالیت اقتصادی خود در روستا دارند.
راهبردهای توسعه کسب و کارهای گردشگری روستایی؛ مطالعه موردی: استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
42 - 63
حوزه های تخصصی:
توجه به توسعه کسب وکار در مناطق روستایی با توجه به شرایط موجود روند رو به کاهش جمعیت نواحی روستایی از اهمیت بسیاری زیادی برخوردار است. بر این اساس در روستاهای دارای پتانسیل گردشگری بررسی زمینه ها و عوامل تأثیرگذار و ارائه راهبردهای توسعه کسب وکار از ضرورت های اولیه محسوب می شود. هدف این پژوهش ارائه راهکارهای توسعه کسب وکار در سکونتگاه های روستایی دارای پتانسیل گردشگری استان زنجان و در راستای کمک به ایجاد کسب وکار بوده است. روش تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده و برای جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر روستاهای دارای پتانسیل گردشگری استان زنجان می باشد. با توجه به بررسی های انجام گرفته استان زنجان دارای 43 روستای شناسایی شده در زمینه دارا بودن پتانسیل های گردشگری می باشد. 50 درصد روستاهای دارای قابلیت گردشگری استان که شامل 21 روستا می شود به عنوان تعداد نمونه لازم انتخاب شد. تعداد خانوارهای 21 روستای انتخاب شده برابر با 4950 خانوار می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل 367 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی و مدل سوات استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به نمره ارائه شده در جدول ماتریس نهایی رویکرد ارائه اعتبارات مالی توسط بانک ها به عنوان جذاب ترین راهبرد جهت توسعه کسب وکار در روستاهای هدف گردشگری استان زنجان ارائه می شود.
تحلیل هزینه کرد وام های کسب وکارهای خرد در توسعه اشتغال روستایی؛ کاربست مدل رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
372 - 389
حوزه های تخصصی:
اعطای اعتبارات خرد با هدف اشتغال و رونق تولید، روش مناسبی برای توانمند سازی فقرا، درآمدزایی، کاهش فقر و بهبود امنیت غذایی به شمار می رود. با وجود این، شواهد حاکی از آن است که بخشی از اعتبارات مذکور، دچار مخاطرات اخلاقی شده و گیرندگان وام تولیدی، آن را در مسیری غیر از تولید به مصرف می رسانند. پژوهش حاضر، در پی بررسی نحوه هزینه کرد وام های کسب وکار اعطایی توسط صندوق های خرد محلی شهرستان قلعه گنج استان کرمان و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر بر هدایت صحیح آن ها بود. جامعه آماری این تحقیق ۲۱ هزار نفر روستایی عضو صندوق های اعتباری خرد راه اندازی شده در شهرستان قلعه گنج بود. حجم نمونه، با استفاده از نرم افزار G*Power، ۲۰۳ نفر تعیین و نمونه گیری، با روش چند مرحله ای انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد 8/46 درصد اعضا، وام تولیدی خود را در مسیر غیرتولیدی مصرف و آن را از کسبوکار خارج کرده بودند، 3/44 درصد وام خویش را در جهت حفظ کسب وکار قبلی و 9/8 درصد اعضا وام خویش را در جهت ایجاد شغل جدید استفاده کرده بودند. تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای «تعداد دفعات نظارت»، «تعداد اعضای گروه»، «عدم رضایت از بالا بودن اقساط وام»، «ادراک از کنترل رفتار»، «ادراک از عملکرد شغلی»، «ادراک از زمینه پیشرفت شغلی» و «سطح تحصیلات» توانسته اند بین ۴6 تا ۶1 درصد از تغییرات متغیر وابسته «میزان هزینه کرد وام در توسعه کسب و کار» را تبیین نمایند.
تحلیل موانع اقتصادی توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق روستایی با رویکرد ساختاری و نهادی (مطالعه موردی: دهستان زوارم، شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دنیای اقتصاد، از اقتصاد مدیریت محور با مقیاس بزرگ به اقتصاد کارآفرین محور با مقیاس کوچک روی آورده است و کارآفرینی به خصوص در کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان راهکاری برای سازاگاری با محیط متغیر پیرامون و نیروی محرکه اقتصاد شناخته شده است. به همین منظور این پژوهش با هدف تحلیل موانع اقتصادی توسعه کارآفرینی گردشگری نواحی روستایی انجام شده که از لحاظ ماهیت و روش توصیفی تحلیلی و با توجه به اهداف کاربردی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل افراد ساکن در روستاهای دهستان زوارم می باشد. در جمع آوری اطلاعات و داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و تکمیل پرسشنامه) استفاده شده است، پس از جمع آوری اطلاعات از راه پرسشنامه، داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین موانع اقتصادی با تغییر نهادی ساختاری با 235/0 درصد رابطه مستقیم وجود دارد، تا سطح 95 درصد معنادار می باشد، و موانع اقتصادی تأثیرگذار به حساب می آیند، این درحالی است که موانع اقتصادی (نارسایی تسهیلات اقتصادی، نارسایی نظام های حمایتی، شکاف عرضه و تقاضا، نارسایی هماهنگی و مشارکت اقتصادی، سیاست گذاری و قوانین) مهم و تأثیرگذار به حساب می آیند، به گونه ای که شاخص نارسایی هماهنگی و مشارکت اقتصادی(388/0)، نارسایی نظام های حمایتی(281/0)، سیاست گذاری و قوانین(132/0) سه شاخصی هستند که از لحاظ تأثیرگذاری الویت های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند. با توجه به نتایج کسب شده، موانع اقتصادی به لحاظ اثرگذاری، تأثیرگذار و نامطلوب شناخته شده اند و باید در راستای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی تغییرات عمده ای در ساختار و نهاد حوزه های مختلف اقتصادی، صورت گیرد.
آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی (موردمطالعه: منظومه روستایی شهرستان گچساران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 50
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کسب وکارهای روستایی به دلیل ماهیت اشتغال زایی و توسعه خلاقیت ها می توانند نقش به سزایی در ایجاد حس امید و تعلق مکانی در بین روستاییان داشته باشد، درواقع، توسعه کسب وکارهای روستایی یکی از عوامل مهم در توسعه پایدار کشورها و افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی محسوب می شوند. این کسب وکارها می توانند به ایجاد اشتغال، افزایش تولیدات محلی، حفظ فرهنگ و میراث محلی و بهبود زیرساخت های روستایی کمک کنند. با این وجود، کسب وکارهای روستایی علی رغم این که از بخش های حیاتی و ضروری فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی محسوب می شوند، اما تاکنون موردتوجه چندانی قرار نگرفته اند و توسعه آن ها با موانع و محدودیت های مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی در منظومه روستایی گچساران طراحی و انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم کمی بوده و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاییان دارای کسب وکار در شهرستان گچساران بودند. براساس فرمول کوکران تعداد 217 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب اولویت عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی به عنوان مهم ترین موانع توسعه کسب وکار از دیدگاه روستاییان موردمطالعه شناسایی شدند. درواقع، می توان گفت که اصول حاکم بر جامعه روستایی و به خصوص خانواده از جمله عدم توانایی صحبت کردن در جمع، ضعف قدرت چانه زنی در حرفه و کار و قبول نکردن مسئولیت بر توسعه و اشتغال در کسب وکارهای خانگی مؤثر است و از عوامل و دلایل کاهش فعالیت های اقتصادی روستاییان (زنان و مردان) به شمار می رود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به شناسایی عوامل بازدارنده کسب وکارهای روستایی، می توان نتیجه گیری کرد که کسب وکارهای روستایی به دلیل موانع مختلفی نظیر عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی قادر به موفقیت و رشد شایسته نیستند؛ بنابراین، برای توسعه کسب وکارهای روستایی، باید این موانع را شناسایی کرده و راهکارهای مناسبی را برای غلبه بر آن ها ارائه داد. برمبنای نتایج به دست آمده، تدوین برنامه های آموزشی در جامعه روستایی موردمطالعه باهدف ایجاد تحول در باورهای فرهنگی خانواده ها و جامعه روستایی نسبت به توانمندی روستاییان، ارائه تسهیلاتی در راستای ایجاد و توسعه کسب وکار های کوچک برای روستاییان و شناسایی و معرفی افراد موفق کارآفرین به عنوان الگوی موفق را به عنوان راهکاری ایجاد کسب وکارهای روستایی در سطح منطقه در نظر گرفت.