مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
شورای اسلامی
واکاوی عملکرد شوراهای اسلامی در مسیر توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با دو هدف بررسی عملکرد شوراهای اسلامی به منظور توسعة پایدار روستایی و شناسایی تعیین کننده های عملکرد آنان در روستاهای شهرستان سمیرم صورت پذیرفت. برای این کار از روش پیمایش بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش در برگیرندة 70 روستای دارای شورای اسلامی این شهرستان بوده، که به شیوة نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتخاب متناسب 47 روستا صورت گرفته است. آن گاه به مطالعه و بررسی اعضای شورای ده (سه نفر) در هر روستا پرداخته شد و در مجموع مطالعات لازم از 125 عضو شورا به عمل آمد. ابراز پژوهش، پرسشنامه ای بود، در بردارندة پرسش های باز و بسته، که روایی صوری آن تأیید گردید و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ای راهنما انجام شد و مقدار آلفای کرونباخ بیش از 75/0 برای متغیرهای گوناگون به دست آمد. یافته ها نشان داد که عملکرد شوراهای اسلامی روستاهای مورد مطالعه در مسیر توسعة پایدار و همه جانبة روستا، در حد متوسطی است. فزون بر آن، وضعیت شوراهای اسلامی مورد مطالعه در ابعاد شش گانه عملکرد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و منابع، زیست محیطی، عمرانی و زیربنایی، ارتباط با سازمان ها و نهادها، و طرح هادی) نیز در سطح متوسطی قرار داشت. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی حاکی از آن بود که از میان سازه ها و ویژگی های مورد مطالعه، «حمایت دولت»، «سرمایة اجتماعی اعضا»، و «مشارکت مردم در امور روستا» به عنوان عواملی تعیین کننده پراهمیت و معنادار در پیش بینی عملکرد پایدار شورای اسلامی روستایی شناسایی شدند.
سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعه موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد نهادهای محلی و تشکل های مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت به طورکلی، گردآمدن و برانگیخته شدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابل تبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگی های فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکت های مردمی اثرگذارند.از این رو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینه های مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و به منظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد که نشان می دهد میانگین مشارکت در جامعه نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. براین اساس، می توان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخص های فردی، شاخص های مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر شکل گیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. به عبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر می گذارد.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی(شوراهای اسلامی شهر و روستا - شهرداری و دهیاری) مطالعه موردی: شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد مدیریت محلی و گستردگی این ابعاد، توجه به کارآمدی سازمان های عمومی در سطح محلی را ضروری ساخته است. پژوهش حاضر به مطالعه جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی در شهرستان دماوند می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش با استفاده از نظریه، نظریه پردازانی مانند پاتنام، پاکستون، کلمن، مورهد و گریفن و فوکویاما طراحی شد. روش پژوهش از نوع تلفیقی است که در بخش کمی پیمایشی و از نوع توصیفی، تبیینی و در بخش کیفی از مصاحبه متمرکز استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی افراد 18 سال به بالا ساکن در شهرستان دماوند است که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 382 نفر به دست آمد و با روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی اطلاعات جمع آوری شد و در بخش مصاحبه نیز از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری، مصاحبه با صاحب نظران و متخصصین انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و تکنیک مصاحبه است که پرسشنامه دارای اعتبار محتوایی صوری و مقدار آلفای کرونباخ حدود 0.809 برآورد گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری آماره های توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار spss23 انجام شد. در روش کیفی دسته بندی اطلاعات انجام شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تحقیق همبستگی متوسطی وجود دارد. میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی 52 درصد است. متغیر مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم بر متغیر وابسته (عملکرد مدیریت های محلی) تأثیرگذار است. بیشترین تأثیر متغیر روابط متقابل اجتماعی و در مرتبه بعدی مشارکت و اعتماد اجتماعی قرار دارد.
بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی(شوراهای اسلامی شهر و روستا - شهرداری و دهیاری) مطالعه موردی: شهر دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش مدیریت محلی در توسعه شهری و روستایی و شناخت عوامل موثر برآن این تحقیق سعی دارد تا با بررسی مشارکت اجتماعی و اهمیت آن، رابطه آن را با عملکرد مدیریت های محلی (شوراهای شهر و روستا، شهرداری- دهیاری) با استفاده از داده های میدانی مورد تحلیل قرار دهد. این تحقیق از نوع آمیخته بوده و در بخش کمی به روش تحقیق پیمایشی انجام پذیرفته است و در بخش کیفی از مصاحبه متمرکز استفاده گردیده است. جامعه آماری در این پژوهش افراد 18 سال به بالا ساکن در شهرها و روستاهای شهرستان دماوند است و بر اساس فرمول کوکران تعداد حجم نمونه 382 نفر می باشد اطلاعات با فرم پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده و در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده می گردد. در بخش مصاحبه نیز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری نسبت به انجام مصاحبه با صاحبنظران و متخصصین(اعضای شوراها) اقدام شد. در نتیجه نهایی تحقیق میتوان عنوان نمود که بین مشارکت اجتماعی و متغیر وابسته تحقیق(عملکرد مدیریت های محلی) همبستگی نسبتاً قوی با ضریب 511/0 است.یعنی با افزایش میزان مشارکت اجتماعی، مییزان عملکرد مدیریت محلی نیز بهبود پیدا می کند.
ارزیابی حکمرانی خوب شهری برای شهرهای ایران، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
89 - 108
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهرها از عوامل تعیین کننده در بهبود کیفیت محیط زیست برای شهروندان است و تا کنون روش های گوناگونی برای بهبود آن به کار گرفته شد. حکمرانی خوب یکی از روش های متأخر در مدیریت شهرهاست که بر اصولی مانند ﻣﺸﺎرکﺘی ﺑﻮدن، ﺷﻔﺎﻓیﺖ، ﭘﺎﺳﺨﮕﻮیی، ﺣﺎکﻤیﺖ ﻗﺎﻧﻮن، عدالت و ﻣﺴئوﻟیﺖﭘﺬیﺮی تأکید دارد. استفاده از این اصول در مدیریت شهری می تواند نتایج مطلوبی برای سازمان ها و شهروندان در پی داشته باشد. شهرداری و شورای اسلامی شهر اهواز که از سازمان های مهم مدیریت شهری در اهواز هستند و روابط متقابل فراوانی با شهروندان دارند، می توانند از اصول حکمرانی خوب برای انجام فعالیت های خود، استفاده کنند. در این مقاله با تمرکز بر عملکرد این دو سازمان عمومی، از قضاوت شهروندان برای ارزیابی میزان انطباق آنها با اصول حکمرانی خوب استفاده می شود. قضاوت شهروندان از طریق پرسشنامه ای بسته گردآوری شدند. نتایج این بررسی میدانی نشان می دهد که میانگین حسابی قضاوت شهروندان درباره همخوانی عملکرد شهرداری اهواز با حکمرانی خوب 41/1 و شورای اسلامی شهر اهواز 22/1 است. در سطح شاخص ها نیز حاکمیت قانون در عملکرد شهرداری و شورای اسلامی شهر با میانگین، 66/1 بهترین وضعیت و مشارکت پذیری با میانگین 98/0، بدترین وضعیت را داشت. در تفکیک منطقه ای پاسخ دهندگان نیز اگر بپذیریم، منظور پاسخ دهندگان از شهرداری، مدیریت شهرداری در سطح منطقه مربوطه است، عملکرد مدیریت منطقه 3 با میانگین 26/1 بیشترین و عملکرد مدیریت منطقه 1 با میانگین 94/0، کمترین انطباق را با اصول حکمرانی خوب داشتند. از نظر درجه بندی سطح انطباق عملکرد شهرداری و شورای اسلامی شهر اهواز با اصول حکمرانی خوب، وضعیت این دو سازمان (میانگین 31/1) در طیفی چهار مرتبه ای بین بد تا خوب، در سطح ضعیف، ارزیابی می شود.