فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری تغذیه می تواند منافع اقتصادی زیادی برای مناطق روستایی کشورمان به همراه داشته باشد. بسیاری از کارشناسان این نوع از گردشگری را ابزاری برای توسعه روستایی قلمداد می کنند که می تواند سبب تحرک اقتصاد محلی شده و از مشاغل موجود حمایت کرده و باعث ایجاد اشتغال در این نواحی شود. تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها، آمیخته ترکیبی(کیفی-کمی)است. در بخش کیفی، روش تحقیق تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی-اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و روش گردآوری داده ها، میدانی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه می باشد. جامعه تحقیق در دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی، خبرگان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و اساتید دانشگاهی درخصوص برنامه ریزی و توسعه روستایی در استان مازندران و به روش هدفمند و گلوله برفی به تعداد 16 نفر (اشباع نظری) انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل 375 نفر از رستوران داران، اقامتگاه ها، هتلداران و کارشناسان سازمان گردشگری می باشند که به صورت تصادفی و در دسترس به تعداد 182 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی استفاده از کدگذاری و در بخش کمی روش دلفی برای طراحی مدل است و در نهایت مدل طراحی شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با نرم افزار اسمارت PLS تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده شاخص ها برای مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی مازندران مورد تایید قرار گرفت. این یافته ها نشان می دهد که ابعاد گردشگری تغذیه، درآمد پایدار، رشد اقتصادی و اشتغال پایدار توانسته اند مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی را تشکیل دهند.
تحلیل نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی، مورد: شهرستان قائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توانمندسازی زنان روستایی فراهم آوردن زمینه حضور آنها در فعالیت های اقتصادی و بخصوص فروش تولیدات و محصولات کشاورزی و صنایع دستی است که نیازمند مهیا نمودن شرایط مطلوب از جمله ایجاد بازارهای مناسب برای این محصولات است. لذا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان قائن می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی؛ با روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. حجم نمونه این تحقیق شامل 80 زن روستایی از 21 روستای شهرستان قائن است که به صورت تمام شماری در زمان مطالعات میدانی به عنوان فروشنده در بازارهای محلی مورد مطالعه حضور داشته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون و مقایسه میانگین و برای رتبه بندی روستاهای مورد بررسی از مدل کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که زنان مورد مطالعه در بعد فردی بیشترین تاثیر را از شرایط بازار پذیرفته اند. همچنین بازار های محلی بیشترین تاثیر را بر توانمندسازی زنانی که در روستاهای قومنجان، تیغدر و روم سکونت دارند داشته است.
Proposing a Structural Equation Model for Feasibility of Rural Tourism Development (Case Study: Gaikan Village of Aligudarz County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism can be considered a country-related experience that includes a wide range of attractions and activities. They can be related to agriculture and might increase opportunities to provide services to local communities. In the same time, they can change the nature of geographical landscapes. Thus, this study aimed to investigate the feasibility of rural tourism development using the structural equation model in Gaikan Village of Aligudarz County. Design/methodology/approach- This is applied study, in terms of purpose, and in terms of method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Using Cronbach's alpha test, the reliability for two feasibility components (attractions and capabilities of rural tourism, and obstacles and problems of rural tourism development), were 0.79 and 0.80, respectively, which indicates the good fit of the research tool. The statistical population consisted of three categories of experts, tourists and villagers (270 people in total: 13 experts, 129 tourists and 128 villagers) who were selected by simple random sampling. In order to analyze the data, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS20 and AMOS software were used. Findings- The findings showed that the most important attractions and tourism capabilities of Gaikan Village are in four main categories: cultural and religious attractions, use of organic product, rural welfare facilities and services, and natural attractions. Also, the most important restrictions and obstacles of tourism development in this village are: lack of proper investment, avoidance of using agricultural products and related industries, ignorance of local people about the benefits of tourism, lack of amenities, and creating environmental pollution. The last one has a significant relation with tourist development. Research limitations/implications - Lack of proper access to transportation infrastructure, roads, and accommodations in the area of Aligudarz County has created limitations for the development of tourism in the study area. Moreover, access to tourists and key informants of rural issues (statistical population of the study) was one of the problems in the research. Practical implications - Due to the lack of transportation, accommodation, and public infrastructure in Gaikan Village, establishing the accommodations such as hotels as well as camps are suggested in the region. Originality/value- The feasibility of tourism development can lead to understanding the tourism process in accordance with the local systems and finally, designing a suitable local model.
Performance Evaluation of the Modern Rural Management based on Good Governance Approach (Case Study: Villages in Central District of Karaj County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
59 - 79
حوزههای تخصصی:
Purpose - At the local level, the role of rural management in achieving optimal rural planning and development goals is significant. There are several approaches to rural management, one of which is good rural governance. In this regard, the purpose of this study is to evaluate the performance of new rural management with an emphasis on good governance indicators for the villages in the Central District of Karaj County. Design/methodology/approach - Quantitative approach was used in conducting this research. The statistical population of the study includes 7 villages. 145 households were sequentially determined based on random sampling and using the modified Cochran's formula. SPSS software and the FARAS model were utilized to analyze the data. Findings - The results showed that the situation of governance indicators in the studied villages is lower than average. In addition, the results of the correlation between the indicators of good rural governance showed that the management system is the desired and subject to development in all indicators of good rural governance from the point of view of the villagers. Also, the ranking of the indicators of good governance using the FARAS model substantiated that the social participation index has the highest rank from the experts’ point of view. Research limitations/implications - The outbreak of coronavirus interfered with the process of data collection and information in the studied villages. This impeded the process of completing the research. In this regard, to reduce the negative impact of this restriction, interviews and completing questionnaires were conducted through the Internet. Practical implications - Activities should be taken through the interaction of non-governmental organizations, governmental and public organizations, and the private sector, removing existing obstacles, and financial and executive constraints for modern rural management in the villages of the Central District. Originality/value: The study is conducted by the mentioned researchers and in accordance with the official rules and procedures, and all dissertations, articles, books, etc. were referred to accordingly. The originality of the present study is in applying the FARAS fuzzy model to the studied villages in the Central District of Karaj County.
بررسی قابلیت ها و ظرفیت های توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش خورش رستم شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی در راستای دستیابی به توسعه پایدار است و به عنوان یک راهبرد نو در توسعه مناطق روستایی به علت ماهیت اشتغال زایی بالا می تواند برای روستائیان اشتغال مولد و دائم و برای بیکاران فصلی اشتغال موقت ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر باهدف بررسی قابلیت ها و ظرفیت های توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی بخش خورش رستم شهرستان خلخال انجام یافت. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیل است و به لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانوارهای ساکن در روستاهای بخش خورش رستم شهرستان خلخال به تعداد 3808 خانوار بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 313 نفر محاسبه و با روش طبقه ای چندمرحله ای از میان جامعه موردمطالعه انتخاب شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه قابلیت های توسعه کارآفرینی شامل چهار مؤلفه فردی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی، جمع آوری گردید. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل متخصصین و اساتید مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. جهت تعیین میزان پایایی تعداد 30 پرسشنامه در منطقه توزیع شد و میزان پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 85/0 برآورد گردید. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد مؤلفه فردی و زیرساختی در روستاهای موردبررسی وضعیت نسبتاً مناسبی در توسعه کارآفرینی داشته است؛ با این وجود، مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی از وضعیت مناسبی در این روستاها برخوردار نبوده است. همچنین نتایج ضریب همبستگی نشان داد بیشترین همبستگی بین ویژگی های فردی سطح تحصیلات و درآمد با ظرفیت های کارآفرینی بوده است.
اثرات کشت هیدروپونیک در رونق تولید و توسعه اقتصادی نواحی روستایی مورد: روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین مواد غذایی برای جمعیت رو به رشد ایران و لزوم رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی ایجاب می کند، میزان تولیدات بخش کشاورزی در کشور افزایش یابد و لازمه آن تغییر در روش های کشاورزی سنتی و جایگزین نمودن روش های نوین و پربازده مثل کشت هیدروپونیک می باشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 240 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از آزمون T مستقل، مان وایتنی، رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل خوشه ای در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون T نشان می دهد که بین میزان تولید محصولات صیفی در واحد سطح در دو شیوه مورد مطالعه و همچنین میزان درآمد بهره برداران تقاوت معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از مان وایتنی نیز حاکی از آن است که بین ضریب جذب کود شیمیایی، سموم دفع آفات و کیفیت ظاهری محصولات نیز تفاوت معنادار و 99 درصدی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان می دهد که میزان رضایت کشاورزان از کشت هیدروپونیک بسیار بوده و ضریب تعیین بدست آمده نشان می دهد کشاورزی هیدروپونیک حدود 88 درصد در افزایش تولید محصول، کاهش مصرف آب و افزایش درآمد کشاورزان و تاحدی در افزایش ضریب جذب کود و سم موثر واقع شد. سپس برای ظرفیت سنجی توسعه کشت هیدروپونیک روستاها با استفاده از آزمون تحلیل خوشه ای به چهار دسته طبقه بندی شدند، به طوری که روستای خوشه اول(کریم آباد و سعدآباد) بیشترین ظرفیت را برای توسعه کشت هیدروپونیک دارا هستند.
بررسی دانش بومی بر پایداری زیست محیطی عشایر کوچ گر ایل ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش، سنگ بنای توسعه است؛ دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی آنان را در بر می گیرد و حاصل قرن ها آزمون وخطا در محیط طبیعی و اجتماعی است که از نسلی به نسل دیگر به شکل موروثی منتقل شده است. ایجاد ظرفیت های بومی یک جنبه حیاتی برای توسعه پایدار است. در سال های اخیر استفاده از فناوری های پیشرفته، مشکلات زیست محیطی و بحران های اقتصادی در فرآیند تولید را سبب شده است؛ که در این رابطه شناخت دانش بومی و شیوه های سنتی تولید و آگاهی از دانش روز نقش کلیدی در دستیابی به شاخص های توسعه پایدار را خواهد داشت.
هدف پژوهش: هدف کلی از این پژوهش، معرفی دانش بومی عشایر کوچ رو ایل ممسنی در فعالیت هایی چون مدیریت مرتع و چگونگی بهره برداری عشایر از «زیست محیطی»، از منظر؛ مسکن و سکونتگاه های عشایری، فرآوری محصولات غیر لبنی، دامپزشکی سنتی و روش های مبارزه با آفات و امراض دامی می باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش پیمایشی حاضر، حاصل مطالعه گسترده ای است که با رویکرد کیفی به اجرا درآمده است و با بهره گیری از فنون متعددی از جمله مشاهده مستقیم، مصاحبه های عمیق و مشاهده ی مشارکی بخش کوچکی از سامانه های پیچیده ی دانش بومی عشایر کو چ گر ایل ممسنی (مسکن عشایری، محصولات غیر لبنی و دامپزشکی بومی) را به تصویر بکشد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: عشایر کوچنده استان فارس در قالب گروه های متشکل از سه ایل بزرگ قشقایی، خمسه، ممسنی و هشت طایفه مستقل می باشد که قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، عشایر ممسنی می باشد. در حال حاضر ایل لر ممسنی شامل 4 طایفه جاوید(جاوی)، رستم، بَکِش و دشمن زیاری می باشد که طوایف بَکِش و دشمن زیاری یکجانشین شده اند و دارای زندگی کوچندگی نمی باشند.
یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد دانش بومی عشایر با اعمال مدیریت چرا منجر به پایداری گیاهان مرتعی شده که این امر حفظ محیط زیست را به دنبال داشته و در نهایت توسعه ی پایدار را سبب خواهد شد. یکی از فن های آن ها برای احیای مراتع این است که ابتدا مراتع پایین دست که کیفیت چندانی ندارند را مورد استفاده دام قرار داده سپس اجازه مصرف مراتع بالادستی را به آن ها می دهند. همچنین، مسکن عشایر موسوم به سیاه چادر)بهون (که تمام قطعات و اجزای تشکیل دهنده خود را از طبیعت به وام برده و شکل و ساختار آن با طبیعت سازگار است به دلیل رعایت فاکتورهای بومی در توسعه ی پایدار نقش مهمی ایفا می کند.
نتایج: در نهایت بسیاری از شیوه های دامپزشکی بومی را می توان در زمره ی فناوری های زیستی قرار داد که در مقایسه با داروهای مصنوعی-تجاری کم خطرترند. که شامل شیوه های « برون تنی » و شیوه های«درون تنی» می شود.
عوامل مؤثر بر شبکه زنجیره تأمین(بازار) محصولات موز و انبه در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محصولات گرمسیری از جمله محصولات باغی هستند که مقدار قابل توجهی از این محصولات در روستاهای سیستان و بلوچستان تولید می شود اما به دلیل توجه نکردن به زنجیره تأمین این محصولات و واردات بی رویه، انگیزه روستاییان برای تولید این محصولات روز به روز کاهش یافته است. در این پژوهش به بررسی رابطه عناصر سه گانه بازار یعنی ساختار رفتار عملکرد دو محصول انبه و موز با رهیافت SCP در مقطع زمانی 1398 در روستاهای سیستان و بلوچستان با استفاده از روش سیستم معادلات همزمان پرداخته شده است. نتایج تخمین مدل برای دو محصول انبه و موز نشان داد که در معادله تمرکز سودآوری اثر مثبت و معناداری بر تمرکز در محصول انبه داشته به طوری که با افزایش سودآوری، بازار به شرایط انحصاری نزدیکتر شده و سودآوری تولید کنندگان افزایش می یابد. در معادله تحقیق و توسعه برای هر دو محصول انبه و موز، تمرکز دارای اثر منفی و معناداری بر تحقیق و توسعه است؛ به طوری که با افزایش تمرکز در بین تولیدکنندگان روستایی، بازار به سمت شرایط انحصاری حرکت کرده است. اما سودآوری، دارای اثر مثبت و معنادار بر فعالیت تحقیق و توسعه است که مطابق انتظارات بازار بوده و نشان می دهد با افزایش سودآوری، انگیزه بیشتری برای صرف هزینه تحقیق و توسعه وجود خواهد داشت. در معادله سودآوری برای محصول انبه، با افزایش تمرکز یعنی حرکت به سمت بازار انحصاری، سودآوری نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین توسعه در هر دو محصول، دارای اثر مثبت و معناداری بر سودآوری است. بر اساس تأثیرات مثبت متقابل بین تحقیق و توسعه و سودآوری در دو محصول انبه و موز، پیشنهاد می شود در زمینه تولید، بازاریابی و برندسازی این محصولات در بین روستاییان جهت ایجاد شبکه مبتنی بر زنجیره تأمین این محصولات تحقیقات گسترده ای صورت گیرد و راهکار دستیابی به این مهم تشکیل تعاونی ها یا اتحادیه های محلی محصولات گرمسیری در روستاها است.
عوامل مؤثر بر کاهش زیست پذیری اجتماعی اقتصادی در روستاهای مرزی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مرزی یکی از مهمترین فرصت ها و در عین حال چالش هایی است که مرزنشینان روستایی با آن مواجه هستند. این امر شرایطی را ایجاد کرده است که به سبب آن، زیست پذیری روستایی به عنوان یک چالش اساسی مطرح می شود. بنابراین، پژوهش حاضر در پی تأثیرات اقتصاد مرزی بر زیست پذیری مناطق مرزی روستایی دهستان ننور با رویکردهای توسعه پایدار و زیست پذیری روستایی است. تلفیق نظری و تجربی این دو دیدگاه در خوانش وضعیت زیست پذیری روستاهای مرزی می تواند علاوه بر توصیف وضعیت وجود، به زمینه ها، علل و عوامل مداخله ای و پیامدها و راهبردهای اتخاذ شده کمک کند. برای همین منظور، با ٤٦ نفر از مطلعین کلیدی روستاها مصاحبه به عمل آمد. نتایج نشان داد که شرایط جغرافیای و مرزی زمینه ی شکل گیری اقتصاد مرزی را فراهم آورده است. آنچه حائز اهمیت است شرایطی علّی و مداخله ایی _ تجاری شدن مرز و ضعف زیرساخت های توسعه ای _ است که زمینه و علل ناپایداری اجتماعی و کاهش تاب آوری اجتماعی _اقتصادی را به عنوان پیامد اصلی اقتصاد مرزی و تأثیر آن بر روی زیست پذیری روستاهای مرزی را فراهم آورده است. راهبردهای اتخاذ شده برای کاهش این پیامدها در قالب اقدامات محلی و نهادی انجام شده است. براساس یافته ها، اقدامات مرزنشینان برای زیست پذیر نمودن روستاها مثبت اما اقدامات نهادی مقطعی، دارای بار سیاسی و ایدئولوژیکی بوده است. در نهایت نتایج بررسی این یافته ها نشان داد که اقدامات صورت گرفته ی نهادی، برای این مناطق بی کاربرد بوده و غالبأ به تشدید ناپایداری و کاهش زیست پذیری اجتماعی_ اقتصادی منجر شده است .
ارزیابی رضایتمندی روستاییان دریافت کننده تسهیلات بنیاد مسکن از کیفیت واحدهای مسکونی (مورد مطالعه: روستاهای دهستان صایئن قلعه در شهرستان ابهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان پناهگاه و اقامتگاه انسانی، زائیده مهم ترین احتیاجات انسان است. در این میان مساکن روستایی، تجلی گاه شیوه های زیستی، معیشتی و در نهایت نیروها و عوامل موثر محیطی و روندهای اجتماعی- اقتصادی تاثیر گذار در شکل بخشی به آن است. به طوری که یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده کانون زندگی فرد درآمده است. یکی از عواملی که می تواند نقش مهمی در توسعه مساکن روستایی داشته باشد، اعتبارات خرد است. هدف از این پژوهش ارزیابی رضایتمندی روستاییان دریافت کننده تسهیلات بنیاد مسکن از کیفیت واحدهای مسکونی در محدوده مورد مطالعه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از بررسی های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، شامل 889 نفر است که در بازه زمانی1384-1393 از دریافت وام بهره برده اند. طبق فرمول اصلاح شده کوکوان 110 پرسشنامه بین دریافت کنندگان وام ها توزیع شده است. یافته-های تحقیق نشان داد که دریافت وام از بنیاد مسکن روستایی توانسته اثرات قابل توجهی بر واحدهای مسکونی روستایی داشته باشد. همچنین تحلیل نا پارامتری همبستگی میان معیارهای شش گانه در روستاهای موردمطالعه نشان دهنده وجود رابطه مستقیم میان این شاخص ها است؛ به طوری که، با افزایش تأثیر هر یک از شاخص های مدنظر تحقیق، سایر شاخص ها و تأثیرات آن ها نیز روند افزایشی را نشان می دهد. همچنین مدل وایکور نشان داد که روستای گاو دره و الگزیر با میزان(07/0) و(16/0)، دارای بالاترین رتبه و روستای ارهان و کوه زین با میزان(96/0) و (64/0) دارای پایین ترین رتبه به لحاظ برخورداری از میزان اثرگذاری از دریافت وام های بنیاد مسکن در بین روستاهای محدوده موردمطالعه بوده است.
اثرات صندوق های اعتبارات خُرد بر بهبود کیفیت زندگی زنان روستایی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺑﻬﺒﻮد کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی زنان روستایی از ﻣﺒﺎﺣﺚ اﺻﻠی در کﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ به ویژه کشورهای در حال توسعه ﺑﻮده و اعطای اعتبارات خُرد یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف تلقی می شود. هدف این تحقیق بررسی اثرات صندوق اعتبارات خُرد بر کیفیت زندگی زنان روستایی شهرستان گرگان بود. بر مبنای روش تحقیق توصیفی، 70 نفر از زنان عضو صندوق و 200 نفر از زنان غیرعضو، با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین من وایتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه عضو و غیرعضو از نظر مؤلفه های کیفیت زندگی چون سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیطی و کیفیت کل وجود دارد و گروه عضو اهمیت این مؤلفه ها را بیشتر ارزیابی کرده اند. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت جسمانی زنان با میزان تحصیلات همسر، سلامت روانی زنان با میزان تحصیلات خود و همسران، روابط اجتماعی زنان با میزان تحصیلات همسران و سابقه عضویت در صندوق و سلامت محیطی زنان با سابقه عضویت آنان در صندوق بود. همچنین مقایسه میانگین بین مؤلفه های کیفیت زندگی نشان داد پاسخگویان تأثیر عضویت در صندوق را بر مؤلفه های جسمانی کیفیت زندگی خود بیشتر ارزیابی کرده اند و مؤلفه های اجتماعی، روانی و محیطی در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
شناسایی و ارزیابی زنجیره ارزش کسب وکارهای روستایی با قابلیت برندسازی (موردمطالعه: منطقه ترکمن صحرای استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
218 - 231
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و زنجیره ارزش پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده ها است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات، تکنیک های وزن دهی جمع رتبه ای و تصمیم گیری چند شاخصه ارس (ARAS) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از اساتید دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی مرتبط با توسعه روستاها و مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 و کیفیت گرایی با وزن 086/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند و از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامتگاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی قرار داشته اند. همچنین نتایج تحلیل زنجیره ارزش مبین این موضوع است که به عنوان یک ابزار مکمل برندسازی، می توان در شناسایی و دسته بندی فرایندها، فعالیت ها و عملیات گوناگون کسب وکارها به منظور تعیین استراتژی های بازاریابی و سیاست های قیمت گذاری استفاده کرد.
Integration of Neural Network, Markov Chain and CA Markov Models to Simulate Land Use Change Region of Behbahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Land is the place of earthly natural ecosystem functionality that has been used by humans in multiple methods. Land-use change (LUC) simulation is the most important method for researching LUC, which leads to some environmental issues such as the decreasing supply of forestry products and increasing levels of greenhouse gas emissions. Therefore, the present study aims at (i) using the Landsat imagery to prepare land use-cover (LULC) maps for 2000 and 2014; (ii) assessing Land use changes based on land change modeler (LCM) for the period from 2000 to 2014, and (iii) predicting the plausible land cover pattern in the region of Behbahan, using an algorithm based on ANN for 2028. Design/methodology/approach- A hybrid model consisting of a neural network model, Markov chain (MC), and cellular automata (CA Markov) was designed to improve the performance of the standard network model. The modeling of transfer power is done by multilayer Perceptron of an artificial neural network and six variables. The change allocated to each use and the forecasting is computed by Markov chain and CA Markov. Operation model calibration and verification of land use data at two points were conducted in 2000 and 2014. Findings- Modeling results indicate that the model validation phase has a good ability to predict land-use change on the horizon is 14 years old (2028). The comparison between modeling map and map related to 2013 shows that residential area and agricultural land continue to their growth trend so that residential area will be increased from 3157 hectares in 2014 to 4180 hectares in 2028 and it has 2% growth that has been 2% from 2000 to 2014. The results of this study can provide a suitable perspective for planners to manage land use regarding land-use changes in the past, present, and future. They are also can be used for development assessment projects, the cumulative effects assessment, and the vulnerable and sensitive zone recognition.
تحلیل فضایی اشتغال زایی و فعالیت اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی دسترسی و توزیع مناسب اعتبارات کارآفرینی در میان روستاییان است. در همین راستا توزیع مناسب فعالیت اعتبارت کارآفرینی می تواند نقش بسزایی در اثربخشی این اعتبارات در زندگی روستاییان داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی می باشد. روش انجام مطالعات در این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی می باشد. که اطلاعات تسهیلات پرداختی از طریق اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان رضوی که در 13 زمینه فعالیت در سال1398در سامانه کار ثبت نام کرده اند بدست آماده است. و بر اساس مدل ماباک میزان وام دریافتی به روستاییان استان خراسان رضوی رتبه بندی شد. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیل های انجام شده در مدل ماباک، بیش ترین میزان دریافت وام و تسهیلات اشغال زایی پس از شهرستان مشهد به شهرستان تربت جام اختصاص یافت و کمترین آن به شهرستان داورزن با 655 میلیون تومان اختصاص داشته است. بر این اساس می توان بیان نمود که شهرستان مشهد با توجه به این که به عنوان مرکز استان است و نواحی روستایی آن به لحاظ دسترسی به موقعیت کلانشهر مشهد، امکان انجام فعالیت بیش تری دارند، لذا بیش ترین مقدار وام و اعتبارات دریافتی را به خود اختصاص داده است. این امر بیانگر آن است که از نظر مقادیر اختصاص یافته در وام ها و اعتبارات پرداختی در بین شهرستان های استان نابرابری وجود دارد.
تحلیل وضعیت رفاه ذهنی روستاییان در شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
482 - 501
حوزههای تخصصی:
مطالعه و سنجش رفاه اجتماعی به منظور پایش و اصلاح سیاست ها و برنامه های رفاه و تأمین اجتماعی به ویژه در سکونتگاه های روستایی که با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه هستند، ضرورتی انکار ناپذیر است. هدف این پژوهش، ارزیابی و تعیین سطح رفاه ذهنی سرپرستان خانوارها و عوامل مؤثر بر آن در سکونتگاه های روستایی شهرستان کوهدشت است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر نظریات اینگلهارت و استرلین و بهره گیری از ابزار پرسشنامه است. نمونه موردمطالعه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب به تعداد 375 نفر انتخاب شد. بر اساس یافته های تحقیق، سطح رفاه ذهنی 70 درصد سرپرستان خانوارها در حد متوسط و پایین تر است و اغلب شاخص های رفاه ذهنی شامل «احساس سلامت»، «خوشبختی و شادکامی»، «امید به آینده» و «اعتماد اجتماعی» دارای وضعیت نامطلوب هستند. تحلیل های آماری نشان داد متغیرهای فردی (جنسیت، سن)، متغیرهای جمعیتی (بعد خانوار، تعداد افراد شاغل در خانواده) و متغیرهای اقتصادی (نوع شغل سرپرست خانوار، وضعیت مالکیت اراضی) دارای تأثیر معناداری بر سطح رفاه ذهنی سرپرستان خانوارها در سکونتگاه های روستایی شهرستان کوهدشت هستند. لذا بهبود رفاه اجتماعی در نواحی روستایی، نیازمند درک صحیح از رفاه و بازنگری سیاست های گذشته و تطابق برنامه ها با نیازها و انتظارات جوامع روستایی است.
تحلیل عوامل و زمینه های اجتماعی - فرهنگی شکل گیری مشکلات محیط زیستی: کاربرد نظریه داده بنیاد (مطالعه موردی: مناطق روستایی طوالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
536 - 551
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی زمینه های اجتماعی و فرهنگی مشکلات محیط زیستی در روستاهای غرب استان گیلان؛ مناطق روستایی طوالش با رویکرد کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از روستاییان و کارشناسان در بهار 1399، مصاحبه های عمیق صورت گرفت. روایی و پایایی این پژوهش بر اساس کنترل یا اعتباریابی توسط مشارکت کنندگان ارزیابی گردید. تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. در کدگذاری باز، 10 مفهوم شناسایی و در کدگذاری محوری، 29 مقوله عمده استخراج گردید. همچنین، از طریق کدگذاری انتخابی بین مقولات عمده، هسته اصلی کشف و مدل نهایی پارادایمی ترسیم شد. «تخریب محیط زیست» به عنوان پدیده اصلی شناخته شد. شرایط علّی شامل: موانع زیرساختی، خلأ قانونی، ضریب مشارکت، خوش نشینی، فقدان آینده نگری، چگالی ارزش؛ شرایط مداخله گر شامل: گردشگری گذرا، آبادسازی متعارض، خلأ اعتباری و گذرگاه های خلاف قانون ارائه شد. در مجموع، یافته ها نشان داد که تخریب محیط زیست یک پدیده چند علیتی است که همگرایی مجموعه شرایط علّی و مداخله گر در بستر اجتماعی جامعه روستایی، زمینه های بروز آن را موجب شده اند. بازنگری در قوانین و تجهیز زیرساخت ها، توسعه بوم گردی و ارتقاء آموزش همگانی به عنوان راهبردهای تعاملی، پیامدهایی چون کاهش تصرف و تخریب، مدیریت بهینه پسماند، گردشگری پایدار و حفظ محیط زیست را به دنبال خواهد داشت.
قابلیت های سرمایه اجتماعی برای توانمندسازی اقتصادی روستاییان مورد: روستاهای مرزی شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورت های توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار می باشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی می باشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفه های آن چه رابطه ای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس می باشد. شاخص های سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخص های سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندی های پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی می باشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندی های جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.
عوامل مؤثر بر توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در مناطق روستایی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور ارایه تحلیل مدیریت جامع نوآوری در صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان انجام شده است، تا از این ره آورد نخست بتواند مدیریت نوآوری با موضوع صنایع تبدیلی و تکمیلی به مصرف بازار عرصه برسد و سپس با بهبود صنایع تبدیلی و تکمیلی شرایط اشتغال و بهبود درآمد در باغداران را فراهم آورد. این تحلیل برای بهبود عملکرد بهتر در مدیریت نوآوری در پیوند عمیق تر صنعت با کشاورزی می باشد. از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. مدیریت جامع نوآوری به عنوان یک پارادیم جدید شامل پنج مولفه، فرهنگ نوآوری، ساختار سازمانی، مدیریت تکنولوژی، استراتژی نوآوری و نوآورا ن است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. در این تحقیق با توجه مسئله مورد بررسی، طبق آمار در اداره اتاق بازرگانی و اداره جهاد کشاورزی استان کرمان 200 نفر در سه زمینه بازاریابی، بسته بندی و فراوری محصولات خرما مشغول به کار می باشند، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه می گردد که در این پژوهش برابر است با 155 نفر از کارکنان که به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که دارای 58 گویه می باشد و با طیف لیکرت 5 نقطه ای نمره گذاری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گرداوری شده از آزمون های رگرسیون چندگانه و واریانس یک راهه و از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما و ابعاد مدیریت جامع نوآوری (که شامل مدیریت تکنولوژی، ساختار سازمانی، استرتژیک نوآوری، فرهنگ نوآوری و روانشناختی )همبستگی وجود دارد.
تحلیل تأثیر طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
816 - 831
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف تأثیر اجرای طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان انجام شد. روش این تحقیق، توصیفی - همبستگی بود که با استفاده از تکنیک پیمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، روستائیان شهرستان مریوان بودند که در میان آن ها طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد اجرا شده بود که 8127 نفر را شامل می شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان داد میانگین مؤلفه های متغیر ا طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد (پیشگیری و کاهش سوء مصرف مواد) در سطح کم به دست آمد (<2). میانگین مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی متغیر کیفیت زندگی کمتر از سطح متوسط (3>) و برای مؤلفه کالبدی متغیر کیفیت زندگی بالاتر از سطح متوسط محاسبه شد (>3). نتایج به دست آمده از مدل ساختاری تحقیق نشان داد که طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد اثر مثبت و معنی داری بر متغیر کیفیت زندگی داشت، به طوری که این متغیر 76 درصد از تغییرات کیفیت زندگی روستائیان مورد مطالعه را تبیین نمود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت اجرای طرح اجتماع محور پیشگیری در اعتیاد نقش بسزایی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان داشته است.
بررسی تأثیر انواع فعالیت های کارآفرینی زنان روستایی بر امنیت غذایی پایدار خانوار (موردمطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
274 - 289
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انواع فعالیت های کارآفرینی زنان روستایی بر امنیت غذایی پایدار خانوارهای آنان در شهرستان خرم آباد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر زنان کارآفرین روستایی شهرستان خرم آباد بود (395=N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای 190 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده های پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد که وضعیت امنیت غذایی پایدار خانوارها در شرایط مطلوبی (59/2) قرار ندارد. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که از لحاظ امنیت غذایی پایدار، تفاوت معنی داری در انواع فعالیت کارآفرینی زنان روستایی در ابعاد مصرف و دستیابی وجود دارد (05/0 P <). بعلاوه نتایج حاصل از آزمون تعقیبی LSD در بعد دستیابی نشان داد که گروه صنایع دستی به صورت معنی داری (05/0 P <) با گروه صنایع تبدیلی و تولیدات کشاورزی تفاوت دارد و خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت تولیدات کشاورزی و صنایع تبدیلی در بعد دستیابی از وضعیت بهتری نسبت به خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع دستی برخوردارند. همچنین در بعد مصرف هم، خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی وضعیت بهتری نسبت به گروه تولیدات کشاورزی دارند. لذا بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی از قبیل ارائه اعتبارات مالی توسط سیاست گذاران، متنوع سازی فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر تولیدات کشاورزی و فرآوری مواد غذایی و برگزاری کارگاه های آموزشی برای زنان کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی با هدف تأمین و نگهداری، فرآوری و بسته بندی، ایمنی و بهداشت مواد غذایی ارائه می شود.