فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- Health is one of the main axes of sustainable development and has a main role in flourishing and improving the quality of life. Housing, as an important factor can have a direct impact on human health. The purpose of this study is to investigate the climatic elements on rural housing and their impact on the health of villagers. Design/methodology/approach- This research is a descriptive cross-sectional study of the housing health status of 1150 households in 2020 which was done by a library research method (statistical data of Sarvabad city health center) and a field study method (interview and questionnaire). The studied index of climatic factors includes four elements of radiation, heat, humidity and wind, which have the greatest impact on the housing of villagers. Finding- Field surveys in Pirshalyar district showed that more than 67% of mountainous settlements are south-west. 23% of other settlements are located in the north, east and west. Sunlight illuminates only 20 to 25 percent of the home space. Villagers usually thicken the walls to withstand the temperature (heat and cold). Also, it was shown that the average diameter of dry walls is between 100 and 75 cm. The results showed that 89% of the first-floor residential units are wet and damp. Wind flow in some seasons causes the spread of germs and parasites in the villages.
Analysis of Illegal Leisure Effects on the Social Conditions of Rural Households (Case Study: Varza Jang Betting and Gambling in Guilan Province-Belesbeneh Rural District)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Leisure is influential in shaping social identity and helpful for social growth, which occurs in legal and illegal ways. The illegal form is a behavior that is out of control and causes irreversible damage to individuals and their families. Therefore, investigating the role of illegal leisure time (gambling and betting games) is necessary to improve the quality of social life, especially for rural households. To this end, this study aims to investigate the role of illegal leisure time, particularly gambling, on the social conditions of rural households. Design/methodology/approach - This research is descriptive-analytical in terms of its aim and method. The data collection tools are questionnaires and interviews from a sample of 362 households. The statistical population is rural households, both involved and uninvolved, in Varza Jang (an animal fight tournament) located in Kuchesfahan District, Belesbeneh Rural District (N = 5819). A sample group was selected using Cochran’s Formula and Quota sampling. In addition, a one-sample t-test, Friedman rank test and path analysis were used to analyze the data. Findings- The results of the t-test showed that in the component of social anomalies, the indicator of violence and tension in the family with an average of 3.86 had the highest, and the indicator of suicide with an average of 1.39 had the lowest social effects on the studied rural households. Also, in the component of family and individual abnormalities and problems, the stress indicator in children with an average of 3.91 had the highest, and the indicator of family separation and divorce with an average of 2.89 had the lowest average affecting the social effects of the respondents. Also, the results of the path analysis showed that betting and gambling were effective on all indicators of the two components of social anomalies and individual anomalies. Originality/value- For this reason, gambling significantly impacts children's stress, violence, tension and divorce in families.
تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت (موردمطالعه: روستاهای شهرستان سروآباد - استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
434 - 451
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم توسعه در میان جوامع روستایی، توجه به بعد اجتماعی است به طوری که، شکست یا موفقیت طرح های توسعه روستایی بستگی به درجه مشارکت و درگیری اجتماعات محلی در آن ها دارد. مطالعه حاضر به دنبال تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی روستائیان در پروژه های عمرانی بنیاد برکت (وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)) در بازه زمانی 1397-1399 روستاهای شهرستان سروآباد استان کردستان است. روش شناسی پژوهش کمی و بر اساس روش پیمایش است و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی افرادی ذی نفع در پروژه های بنیاد برکت در دهستان های اورامان، پایگلان، بیساران و ژریژه شهرستان سروآباد و روستاهای تحت پوشش هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و نمونه گیری سهمیه ای متناسب، 385 نفر بالای 18 سال تعیین شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای عدالت اجتماعی، اعتماد نهادی، رضایتمندی مردم از طرح های عمرانی، تعلق اجتماعی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی و میزان آگاهی مردم از پروژه های بنیاد برکت با میزان مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین بین متغیرهای احساس امنیت، نوگرایی و وضعیت تأهل با مشارکت اجتماعی مردم در پروژه ها رابطه ای یافت نشد. درنهایت می توان گفت ظرفیت های بالای توسعه منطقه در بخش های توسعه انسانی، گردشگری و باغداری از یک سو و نرخ زیاد بیکاری، عدم سرمایه گذاری بخش دولتی و توسعه نیافتگی منطقه از سوی دیگر، زمینه پذیرش طرح ها و ایده های نو در میان مردم را فراهم ساخته و این امر گزاره های سنت کلاسیک توسعه (مقاومت روستائیان در برابر ایده های نو) را فروریخته است.
مدل سازی فضایی گاوداری های صنعتی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز می یابند. صنایع مرتبط با فعالیت های کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی می کنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداری های صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص می شود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا می تواند نقش مهمی در طراحی برنامه های آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندی های مناطق داشته باشد. این پژوهش با هدف مدل سازی توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده های اصلی آن در سطح استان های ایران انجام شده است. داده های پژوهش مربوط به تعداد گاوداری های فعال به تفکیک استان ها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداری های صنعتی کشور در سال های 1392، 1395و 1398 می باشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدل سازی روابط بین توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداری های صنعتی در دوره های مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداری های صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمال شرق تمرکز یافته اند، این الگو در طی دوره های مورد بررسی تقریباً ثابت بوده است اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شده است. نتایج مدل نشان می دهد که 84 درصد از انحراف تبیین شده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر می کند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.
تحلیل فضایی تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر کاربری اراضی به عنوان فرایندی موثر در فضای جغرافیایی مطرح است. تغییرات کاربری اراضی پدیده ای رو به رشد است که محیط روستایی را دست خوش تغییرات قرار داده است؛ این تغییرات رخ داده در محیط روستا، برنامه های توسعه روستایی که بر مبنای بهبود شرایط روستا و زندگی روستایی در تمام ابعاد پایه گذاری شده را با مشکل رو به رو ساخته است . این تغییرات که غالبا در اثر فعالیت های انسانی روی می دهد به دلیل نبود برنامه ای اصولی، بی توجهی به توسعه پایدار و نداشتن مدیریت پایدار به یکی از مهم ترین معضلات در فضای نوین تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند تدوین شده است. به منظور تحقق هدف فوق سه سری از تصاویر ماهواره ای که طی سال های 2000، 2010 و 2020 برای هرکدام از روستاهای مورد مطالعه (حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد) تهیه و مورد واکاوی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و همچنین جهت تهیه و تحلیل داده ها از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین، نرم افزار Envi و نرم افزار Arc GIS و همچنین جهت پیش بینی تغییرات افق 1420 از نرم افزار ادریسی استفاده شده است. نتایج حاصل از تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که طی دوره 2000 تا 2020 تغییرات بسیار گسترده ای در بافت فیزیکی محدوده مورد مطالعه ایجاد شده است. به گونه ای که در این دوره مساحت اراضی ساخته شده در روستاهای حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد به ترتیب از 96/21، 01/22، 21/7 و 52/5 هکتار در سال 2000 به 77/183، 62/129، 07/99 و 08/21 هکتار در سال 2020 تغییر کرده است؛ و مساحت اراضی بایر که در گروه سایر اراضی بررسی شده است کاهش یافته است.
A Study of Factors Affecting the Drought Resilience of Farmers in Pakdasht County, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The consequences of drought and the damages inflicted on the rural community, which are major challenges confronting rural communities to achieve sustainable development, mirror the poor resilience of farmers against this risk. Therefore, the main issue of the current research is to explore the factors affecting Pakdasht farmers' drought resilience. Design/Method/Approach: This paper adopts a descriptive-analytical research method. The data collection is based on library study analysis and field surveys. The main data collection instrument is a questionnaire completed by the subjects (n=381 farmers). Data analysis was conducted using SPSS software as well as t-test, regression, analysis of variance, the COCOSO technique and the COPELAND technique. Finding- The t-test was used to investigate the drought resilience status of villagers. The socio-cultural, psychological, and economic components, except for those related to the extent of damages, environmental factors and institutional performance, and the scale of civil and physical development in the region under study, were in a balanced and favorable condition, but the items of the institutional framework, institutional relations, and technological level and infrastructure were not desirable. The correlation between researches indices in the region is 0.747, meaning that mentioned indices can explain 74% of the variances. The result of the ANOVA test suggested that the villages of Pakdasht County were not significantly different in terms of the psychological index (Sig=0.085) of resilience. Informed by the findings of the COCOSO technique, the farmers of Filestan village are more drought-resistant than the farmers in other villages. Greater participation of people, diversity of economic activities, appropriate physical and civil development, technological advancement and more suitable infrastructure are some of the factors that contribute to the higher resilience of farmers in this village. According to Copeland’s method, the variables of education and awareness as well as the diversity of economic activities of the farmer's household ranked high in terms of importance. Originality/value- The results of this research can help organizations in charge of handling drought in the villages of Pakdasht to gain deeper insights into the existing conditions so that they can enhance the resilience of farmers during drought using the presented solutions. It also allows officials to diversify economic activities and promote complementary businesses as effectively as possible.
Spatial Analysis of Tourism Development Potential of Tourism Destination Villages (Case Study: Mashhad Tourism Sphere of Influence)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Today, tourism is mentioned as a suitable approach for socio-economic and physical development in rural areas. Therefore, rural areas have capabilities and potentials in terms of tourist attractions; however, not all areas have the same capabilities for development. The purpose of this study is to evaluate the ecological potential of the study area and to find the relationship and alignment between tourism capacity and ecological potential in rural areas of Mashhad tourism sphere of influence. Design/methodology/approach - The present theoretical study was conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. GIS and SPSS software and CoCoSo multi-criteria decision-making model were used to analyze the data. Findings- According to research findings the most influential indicator was the distance to tourism water resources and the least influential indicator was the distance to fault. Therefore, the highest ecological potential belongs to the foothill villages of the study area. Also, in terms of tourism capacity, the most effective factors have been the natural attractions of the village and its suburbs and the quality of village road. Original/value - On this basis, the highest tourism potentials belong to villages of Pivehzhan, Virani, and Radkan, respectively. According to the results of the study there is a significant positive relationship between ecological potential of the studied villages and their tourism capacity and there is no relationship between the number of tourists and ecological potential of the studied villages.
Analysis of the Role of Social Capital in the Spatial Evolution of Rural Settlements (Case Study: Esfandagheh District, Jiroft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The main purpose of this study is to investigate the effects of improving the dimensions of social capital in the spatial evolution of rural settlements in Esfandagheh. Design/methodology/approach - This study is a quantitative survey conducted using questionnaires distributed among 400 households in 30 sample villages. Descriptive-analytical measures such as mean, variance, standard deviation, Kendall Tau-b correlation coefficient, and multiple regression were used to analyze social capital's status in the spatial evolution of rural settlements in the study area. Findings - The findings revealed that the six dimensions of social capital, including social awareness, social organizations and groups, social networks and relations, social participation, social cohesion, and social trust have a positive and significant relationship with the dimensions of the spatial evolution of rural settlements. Moreover, there is a positive and significant relationship between social capital and spatial development dimensions in the studied villages' four environmental-ecological, social, economic, and physical-infrastructural dimensions. Also, social awareness, social participation, social cohesion, social trust, social networks and relations, and social organizations and groups with a variance of 0.433% were explained as predictors of spatial changes in the Esfandagheh rural district. Research limitations/implications - The variable of social capital plays an essential role in the spatial transformation of rural settlements because improving the dimensions of spatial transformation regardless of the dimensions of social capital faces a crucial challenge. In other words, social capital is influential in various areas of life, from the local and micro-level to the national and macro-level; it can empower the villagers in dealing with the socio-economic problems of their village. Practical implications - Paying attention to the dimensions of social capital in terms of approaches and planning and policy-making system of rural development and subsequently emphasizing the status of social capital as one of the most important intangible assets to improve the spatial evolution of rural settlements. Originality/Value - This study investigated the effects of all dimensions of social capital on all four dimensions of geographical space. In such a way, the attention of policymakers and development planners to the outcome of this research provides a more effective planning ground for developing the rural space based on people's views and the conditions of each region.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
Analyzing the Key Drivers of the Effect of Smart Growth Approach on Sustainable Development of Iranian Rural Settlements(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
91 - 113
حوزههای تخصصی:
Purpose- Nowadays, the smart growth approach plays a significant role in sustainable rural development. This approach seeks to improve the quality of human life and respond to socio-economic, environmental and physical problems and issues and can pave the way for rural management in order to make optimal use of facilities and solve rural problems. The purpose of this study is to identify and analyze the drivers of the effect of smart growth approach on sustainable development of rural settlements in Jiroft County. Design/methodology/approach- This study is applied research and it is descriptive-analytical in terms of nature. Data has been collected through documentary and field study. To extract the key drivers of the effect of smart growth approach on sustainable development of rural settlements in Jiroft county, a questionnaire has been prepared in the form of a Micmac questionnaire and distributed and completed among the sample community. 36 questionnaires were considered for rural experts, relevant organizations. The data analysis and structural analysis of the effect of smart growth approach indicators on the sustainable development of rural settlements were conducted using Micmac software. Finding- The results showed that among the 57 studied factors, 14 key effective drivers were identified that according to the high score of direct and indirect effect, factors such as utilizing existing infrastructure to increase villagers' employment and income, (direct (+10) indirect (+7205), improving land and housing prices in rural areas, direct (+9) indirect (+6959), villagers' satisfaction of increasing rural relations with outside (city and other villages), direct (+8) indirect (+8356) have the most effect compared to other drivers.
عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین از طریق تنظیم رابطه انسان با محیط، توسعه در خور و پایداری را ایجاد نموده و با ایجاد هماهنگی بین انسان و محیط به شناخت توان های اکولوژیکی و ارزیابی آن نیز می پردازد. هدف نهایی تمام برنامه ریزی ها در قالب آمایش سرزمین نیل به توسعه پایدار، تعادل و توازن منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرایند توسعه مناطق است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در عدم پیروی توسعه روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، در زمره پژوهش های بنیادی و دارای ماهیتی توصیفی، همچنین از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد. ابزار گردآوری اطلاعات (کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) اشت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان (بخشداران، دهیاران و مدیران روستاهای شهرستان زابل) بوده که در چارچوب اشباع نظری نهایی با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش داده بنیاد استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت شناخت مجموعه عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 37 مفهوم و 13 واحد معنایی و 6 مقوله (فقدان طرح یکپارچه و نظام مند، مدل های نامنسجم آمایش سرزمین، برنامه ها و اهداف تدوین شده به صورت کیفی، عدم مدیریت یکپارچه و منسجم، ساختار تک ساخت سیاسی، عدم مشارکت مردم)، استخراج شد.
عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی استان اردبیل با روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ی ایران طی سه دهه ی اخیر به شدت درگیر پدیده مهاجرت از روستا به شهر و آثار و تبعات اجتماعی – اقتصادی آن بوده است. رشد جمعیت حاشیه نشین، ظهور خرده فرهنگ های جدید، کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش تعداد کارگران غیرماهر و نیمه ماهر از نخستین و بارزترین وجوه این پدیده بوده است. این پژوهش نیز با هدف بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر مهاجرت جوانان روستایی در استان اردبیل در دو مرحله کیفی (داده بنیاد) و کمی انجام گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه ی آماری برای بخش کیفی مدیران کل و معاونین سازمان جهاد کشاورزی، اداره ورزش و جوانان، تعاون روستایی، بانکهای استان و اداره امور عشایری به تعداد 30 نفر انتخاب، که بعد از اشباع نظری در مصاحبه، فرآیند کدگذاری انجام گرفت. جامعه ی آماری بخش کمی نیز تعداد 280 نفر از جوانان ساکن روستا در استان اردبیل بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 162 نفر و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مجموعه داده های بدست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 90 کد باز، 59 مفهوم، 15 مقوله و 6 طبقه (شرایط مداخله گر، شرایط عِلی، شرایط محوری، پیامدها، راهبردها و شرایط زمینه ای) سازماندهی شدند. در نهایت با استفاده از نرم افزار Smart Pls، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنی دار تشخیص داده شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد مهمترین دلایل مهاجرت جوانان روستایی؛ فرسودگی خانه و محل سکونت، موقعیت اجتماعی و شهرت در شهر، دسترسی سخت به خدمات کشاورزی و دامپروری، رسیدن به آرزوهای خود در شهرها، امنیت و ثبات در زندگی شهری و دسترسی به اطلاعات و رسانه های جمعی می باشد.
تحلیل تاب آوری معیشت خانوارهای روستایی (موردمطالعه: دهستان باش قلعه شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
618 - 631
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی در شهرستان دزفول انجام شده است. این تحقیق به لحاظ روش شناسی، توصیفی و تحلیلی و نیز از حیث گردآوری داده ها، به طریقه میدانی و پیمایشی صورت پذیرفت. برای بررسی موضوع از بین 238 آبادی دارای سکنه شهرستان دزفول، تعداد 147 مورد روستای هدف بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که حاوی 250 متغیر آشکار و 23 متغیر نهان در سازه های سه گانه است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستاهای این شهرستان به تعداد 30032 نفر تشکیل داده که مطابق فرمول کوکران و روش نمونه گیری چندمرحله ای، پرسش نامه ها به طور تصادفی بین 379 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای هدف توزیع گردید. در این پژوهش، برای تحلیل روابط زوجی و کلی میان مفاهیم از مدل سازی معادلات ساختاری و جهت بررسی وضعیت روستاهای شهرستان دزفول به لحاظ روابط بین سازه ها، از تکنیک تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی استفاده شد. این تحلیل ها در برنامه های SPSS Amos،SmartPLS ،Excel و ArcGIS صورت گرفت. نتایج نشان داد، روابط زوجی مثبت و مستقیم مفاهیم با سطح معناداری کمتر از خطای مفروض 05/0 مورد تأیید است. بیشترین سهم روابط سازه ها مربوط به حلقه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 949/0 و کمترین سهم مربوط به حلقه کیفیت زندگی و کارآفرینی روستایی با ضریب مسیر 875/0 است. با ترکیب لایه های تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی، وضعیت نامناسب نزدیک به دو سوم روستاهای منطقه در جریان روابط کلی مفاهیم پژوهش مشخص شد.
مقایسه زمینه های توسعه کارآفرینی زنان در نواحی روستایی و شهری مورد: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران توسعه روستایی بر این باورند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان می تواند در بهره برداری از ظرفیت های این قشر عظیم اجتماعی مؤثر واقع شد. به همین خاطر هدف از پژوهش حاضر مقایسه زمینه های توسعه کارآفرینی زنان روستایی با مناطق شهری در شهرستان مریوان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را زنان بین 15 تا 65 سال در شهر مریوان و روستاهای آن تشکیل می دهند. در شهر مریوان با توجه به جامعه آماری65081 (زنان بین 15 تا 65 سال) 189 نمونه با توجه به فرمول کوکران انتخاب شده اند. همچنین از کل 93 روستای شهرستان مریوان 9 روستا با توجه به فاصله از شهر مریوان انتخاب شدند. برای تحلیل آماری پژوهش از آزمون های تی تک نمونه و ANOVA و در نرم افزار SPSS 22 و برای تحلیل فضایی پژوهش از نرم افزار ARCGIS استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش شهر مریوان به نسبت نقاط روستایی مورد مطالعه وضعیت مطلوب تری در زمینه های توسعه کارآفرینی زنان دارد. با توجه به اینکه مناطق روستایی مورد مطالعه وضعیت نامناسبی در این زمینه داشته اند، این مناطق به تفکیک فاصله از شهر مورد سنجش قرار داده شد. با توجه به نقشه های GIS روستاهای نزدیک شهر مریوان بویژه روستاهای بیله و تازه آباد در وضعیت مطلوب تری نسب به سایر نقاط روستایی قرار دارند. دلیل این امر را می توان نزدیکی این روستاها به شهر مریوان و قرار گرفتن در پدیده خزش شهری دانست.
تفکیک سطوح پیشایندهای رفتاری بر مبنای شاخص های پایداری و خصوصیات فردی کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان قلعه گنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
408 - 419
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های پایداری، شکاف بین دستورالعمل های پایداری و تصمیم گیری همراه با عمل از سوی جوامع هدف است. رفتار کشاورزان نیز به عنوان عامل تصمیم گیرنده از عوامل اثرگذار بر آینده پایداری است. دراین بین رویکردهای فرارشته ای همچون نظام های انسان- محیط زیست جهت مدیریت پایدار و رفع چالش های پایداری مؤثر هستند. بدین منظور این تحقیق با هدف اصلی بررسی رفتار پایدار بهره برداران کشاورزی و به قصد سنجش توانایی تفکیک رفتار کشاورزان بر اساس شاخص های پایداری در قالب پنج سرمایه و همچنین بر اساس خصوصیات فردی کشاورزان انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 5024 بهره-بردار کشاورزی شهرستان قلعه گنج بوده که ازاین بین به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب به شمار 389 نفر به عنوان نمونه انتخاب و دو پیشایند رفتاری سودمندی و سازگاری درک شده موردسنجش قرار گرفته اند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel 8.80 موردبررسی قرار گرفت. روش آماری جهت تفکیک و پیش بینی وضعیت پیشایندهای رفتاری رگرسیون لجستیک دو جمله ای بر پایه نرم افزار SPSS 25 بوده است. نتیجه کلی تحقیق گویای آن است که شاخص های پایداری فیزیکی متغیری مهم در پیش بینی رفتار بهره برداران است. همچنین مشخص شد محل سکونت نیز در پیش بینی رفتار مؤثر است. در رابطه با مؤلفه سودمندی درک شده از سوی افراد شاخص های انسانی و نوع منبع آب نیز معنی دار هستند درحالی که برای مؤلفه سازگاری درک شده از سوی افراد شاخص های اجتماعی و نوع فعالیت کشاورزی تأثیر پیش بینی کننده معنی دارتری دارند.
معرفی فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی منطقه مرتعی داربادام در قلمرو کوچ نشینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مطالعات کاربردی برای حل مسائل اکولوژیکی در ارتباط با مدیریت و حفاظت از اکوسیستم های طبیعی، شناخت و بررسی پوشش گیاهی بسیار مهم است. بررسی اکولوژیکی پوشش گیاهی جنگل های زاگرس که وسیع ترین ناحیه رویشی کشور محسوب می شوند، مسئله حفاظت و حمایت در آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش: در این مطالعه، فلور منطقه مرتعی داربادام در قلمرو کوچ نشینان مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی تحقیق: ین منطقه در طول 45 درجه و 51 دقیقه تا 46 درجه و37 دقیقه طول شرقی و عرض 33 درجه و 49 دقیقه تا 34 درجه و 28 دقیقه شمالی واقع شده است. وسعت این منطقه حدود 1000 کیلومتر مربع با ارتفاع 1335 متر از سطح دریا می باشد. براساس فرمول آمبرژه دارای اقلیم خشک سرد می باشد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: داربادام منطقه ای کوهستانی با میانگین بارندگی سالانه 72/414 میلی متر است. میانگین حداکثر دما 37 درجه سانتی گراد در مرداد ماه و میانگین حداقل دما 20- درجه سانتی گراد در دی ماه است. پوشش گیاهی این منطقه به روش فلورستیک مطالعه و سپس شکل های زیستی و پراکنش جغرافیایی آنها تعیین شد. یافته ها و بحث: به طور کلی در منطقه 41 تیره، 145 جنس و 225 گونه وجود دارد .از مجموع 145 جنس، 27 جنس (62/18درصد) و 36 گونه (16درصد) متعلق به تک لپه ای ها و 118 جنس (37/81 درصد) و 189 گونه (84 درصد) متعلق به دو لپه ای هاست. بزرگترین تیره های گیاهی از نظر تعداد گونه عبارتند از: Compositaeبا 33گونه، papilionaceae با24 گونه، poaceae با18گونه، Lamiaceaeبا 15 گونه،Boraginaceae با13 گونه، Apiaceae با 12وLiliaceae با 12گونه. شکل های زیستی گیاهان منطقه طبق روش رانکایر شامل 44/8درصد فانروفیت، 22/10درصد کریپتوفیت، 33/41درصد همی کریپتوفیت، 66/2درصد کامفیت و 44/36درصد تروفی ت است. نتایج: بررسی انتشار جغرافیایی فلور منطقه نشان داد که بیشترین پراکنش جغرافیایی به ناحیه ایرانی – تورانی با 124 گونه (11/55 درصد) و ایرانی – تورانی /مدیترانه ای با 39 گونه (33/17 درصد) مربوط است . درصد بالای عناصر ایرانی-تورانی، نشان می دهد که منطقه حفاظت شده به این فیتوکوری ون تعلق دارد.
تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی (موردمطالعه: شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
670 - 699
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی در شهرستان دزفول انجام شده است. این تحقیق به لحاظ روش شناسی، توصیفی و تحلیلی و نیز از حیث گردآوری داده ها، به طریقه میدانی و پیمایشی صورت پذیرفت. برای بررسی موضوع از بین 238 آبادی دارای سکنه شهرستان دزفول، تعداد 147 مورد روستای هدف بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که حاوی 250 متغیر آشکار و 23 متغیر نهان در سازه های سه گانه است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستاهای این شهرستان به تعداد 30032 نفر تشکیل داده که مطابق فرمول کوکران و روش نمونه گیری چندمرحله ای، پرسش نامه ها به طور تصادفی بین 379 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای هدف توزیع گردید. در این پژوهش، برای تحلیل روابط زوجی و کلی میان مفاهیم از مدل سازی معادلات ساختاری و جهت بررسی وضعیت روستاهای شهرستان دزفول به لحاظ روابط بین سازه ها، از تکنیک تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی استفاده شد. این تحلیل ها در برنامه های SPSS Amos،SmartPLS ،Excel و ArcGIS صورت گرفت. نتایج نشان داد، روابط زوجی مثبت و مستقیم مفاهیم با سطح معناداری کمتر از خطای مفروض 05/0 مورد تأیید است. بیشترین سهم روابط سازه ها مربوط به حلقه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 949/0 و کمترین سهم مربوط به حلقه کیفیت زندگی و کارآفرینی روستایی با ضریب مسیر 875/0 است. با ترکیب لایه های تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی، وضعیت نامناسب نزدیک به دو سوم روستاهای منطقه در جریان روابط کلی مفاهیم پژوهش مشخص شد.
تحلیل چرایی توسعه نیافتگی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در شهرستان کامیاران: کاربرد روش نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
716 - 733
حوزههای تخصصی:
کشاورزی، محور استقلال و توسعه هر کشور محسوب می شود. یکی از راهکارهای توسعه کشاورزی، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی با هدف جلوگیری از ضایعات محصولات و ایجاد ارزش افزوده است. هرچند، موانعی موجب شده تا این صنایع نتوانند توسعه لازم را داشته و ناگزیر اجرای مطالعاتی برای شناسایی و مدیریت این موانع ضرورت می یابد. این پژوهش نیز با هدف تحلیل چرایی توسعه نیافتگی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی به روش استقرائی در شهرستان کامیاران انجام شد. پارادایم تحقیق کیفی بوده و از روش نظریه بنیانی برای جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق با 14 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، کشاورزان و سرمایه گذاران شهرستان سنندج و کامیاران انجام شد. نمونه گیری به شیوه هدفمند و برای تعیین حجم نمونه از قاعده اشباع نظریه ای استفاده شد. پس از سه مرحله کدگذاری، داده های گردآوری شده در قالب 25 مفهوم، 10 مقوله عمده کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج نشان داد، چرایی توسعه نیافتگی صنایع تبدیلی در شهرستان کامیاران را به ترتیب در الگوی کشت نامناسب و تنوع زیاد در محصولات باغی، ضعیف بودن حمایت های دولتی و سازمان های ذی مدخل، مشکلات مدیریتی و انگیزشی، بروکراسی و کاغذبازی در فرایند صدور مجوزها، مشکلات اقتصادی مرتبط با احداث و نگهداری صنایع تبدیلی، مشکلات فناوری، ساختاری و برنامه ریزی، ضعف مدیریت بازاریابی، ریسک گریزی و عدم تمایل به سرمایه گذاری، ضعف مشارکت اجتماعی و فقدان مواد اولیه، می توان یافت. درنهایت پیشنهادهایی در جهت رفع موانع و مشکلات ایجاد و توسعه این صنایع با تأکید بر شرایط شهرستان ارائه شد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستایی با استفاده از مدل متاسوات (مطالعه موردی: روستای حیدرآباد، دهستان میشخاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
25 - 46
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان یکی از اشکال مهم گردشگری و موتور محرکه توسعه محیط های روستایی از مهمترین مواردی است که نیازمند اتخاذ برنامه های راهبردی فضایی منسجم متناسب با شرایط بومی است. در چارچوب این برنامه ریزی، تمامی ظرفیت های قابل عرضه در حوزه گردشگری از طریق پیوندهای فضایی به صورتی یکپارچه برنامه ریزی شده و با در نظر گرفتن بازیگران متعدد و متفاوت توسعه این نوع گردشگری و نقش و جایگاه آنها در فرایند مدیریتی، راهبردهای از مدیریت فضایی گردشگری ارائه می دهد. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی منابع و قابلیت ها و جایگاه روستا در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری روستایی در منطقه مورد مطالعه است. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان در نظر گرفته شده است. در نهایت با استفاده از تکنیک متاسوات به معرفی جایگاه روستا و راهکارهای اجرایی متناسب پرداخته شده است. نتایج نشان داد که راهبردهای نظیر توسعه ی اکوتوریسم به عنوان مهم ترین پتانسیل درونی روستا، بابهره گیری از مناظر طبیعی از طریق تجهیز منطقه به اقامتگاه های موقتی و دائمی و ...، تلاش برای معرفی روستا در سطح فرامنطقه ای به عنوان مرکز زردآلود و حمایت از ثبت برندسازی آن با تبلیغ و اطلاع رسانی وسیع، زمینه سازی و بهره-گیری از سرمایه گذاران بخش خصوصی از طریق اعطای تسهیلات، مشارکت دادن گردشگر در فرایند ساخت و فرآوری محصولات و حذف واسطه ها در ارائه محصولات باغی داخل روستا به بازار دارای بیشترین تاثیرگذاری بوده و بیشترین وزن را در بین سایر عوامل دارند.
فراتلخیص راهبردهای بقای مزارع خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
190 - 209
حوزههای تخصصی:
در این مقاله باهدف شناخت راهبردهایی که خانواده های کشاورز برای بقا و حفظ کسب وکار خانوادگی خود به کار می برند و عواملی که بر این راهبردها تأثیر می گذارند، از روش مرور نظام مند و راهبرد فراتلخیص استفاده شد. بدین ترتیب بعد از هفت مرحله غربالگری مقاله های گردآوری شده، 61 مقاله متناسب با هدف پژوهش انتخاب و در مرحله تحلیل داده ها با کمک نرم افزار مکس کیودی اِی2020 «کدگذاری انتسابی» و «کدگذاری راهبرد «تنوع بخشی» (بازار-محور، اقتصاد-محور، خانواده-محور، فرد-محور)، «پایداری» (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی) و «جانشینی» (عوامل زمینه ای، عوامل ارتباطی، عوامل فردی) را به کار می برند. مزارع خانوادگی نقش مهمی در میدان کشاورزی و امنیت غذایی حال و آینده جهان دارند. شناخت راهبردهای موفق خانواده های بهره بردار کشاورز در کشورهای پیشرفته و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن ها، می تواند انگیزه ای برای خانواده های کشاورز و سیاست گذاران بوده و درنهایت در کنار بهره گیری از تجارب داخلی به بازنگری و تجدیدنظر در مورد راهبرد ها و سیاست های کشاورزی به نفع بقا و احیای مزارع خانوادگی منجر شود.