فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در کنار بوم ساخت خطرپذیر ایران در مواجه با زلزله، گسترش شتابان شهرنشینی در دوران معاصر و پیدایش کلان شهرها به عنوان مکان های تجمع جمعیت انبوه، سرمایه و زیرساخت ها و مکان گزینی نامناسب آن ها در حریم ناامن گسل ها، زمینه ساز شکل گیری کانون های شهری عموماً نا ایمن در برابر زلزله شده است. اهواز کلان شهری با موقعیت راهبردی در قلمرو جغرافیایی ایران (ژئو استراتژیک و ژئواکونومیک) نیز از قاعدة خطرپذیری در برابر زلزله مستثنی نیست. بر این اساس، پژوهش حاضر با تدوین سناریو زلزله احتمالی شبانه و شبیه سازی آن در این شهر، سعی در برآورد تلفات انسانی ناشی از وقوع زلزله در نواحی پنج گانه منطقه یک کلان شهر اهواز دارد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی است. همچنین روش آنالیز منتخب، فازی و مدل بررسی، مدل مرگ آوری کوبرن و همکاران است. یافته ها حاکی از آن است که از نظر تلفات انسانی ناحیه چهار با ۷۰۳۱ نفر بیشترین تلفات و ناحیه پنج با ۴۲۵ نفر کمترین تلفات را به خود اختصاص داده اند. همچنین بررسی نشان داده است که علاوه بر زمان وقوع زلزله، نوع کاربری غالب و تراکم جمعیت بیشترین نقش را در میزان تلفات انسانی نواحی منطقه یک شهر اهواز ایفا می کنند.
کاربرد انتقال حقوق توسعه (TDR) بهعنوان سازوکار تحققپذیری طرحهای توسعه شهری (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
41 - 54
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در ایران، دارای کارایی و کارکرد مناسب و مورد انتظار مدیران شهری، کارشناسان و مردم نیستند. از جمله دلایل اصلی عدم موفقیت این طرح ها را می توان مقابله آن ها با حقوق مالکیت دانست؛ در جامعه ای که این حق به صورت قانونی رسمیت دارد. طراحی نظام انتقال حقوق توسعه، بسترسازی و سازماندهی آن در چارچوب طرح شهری، از طریق برقراری پیوند درونی وسایل و اهداف توسعه، به عنوان مبادی و مقاصد انتقال حقوق توسعه، راهی نو برای تحقق طرح های شهری در ایران است. در صورت تدوین برنامه انتقال حقوق توسعه در قالب طرح توسعه شهری( شامل طرح جامع و تفصیلی) از سویی با ایجاد پیوند میان حقوق مالکیت و طرح، و از سویی دیگر با ایجاد تعامل میان توسعه و حفاظت، به نظر می رسد به تحقق اهداف طرح شهری بیش از پیش می توان امیدوار بود.در برنامه انتقال حقوق توسعه پیشنهادی کاشان، حقوق توسعه از مناطق ارسال به عنوان مناطق دارای اهداف حفاظت و مبادی توسعه، به مناطق دریافت به عنوان مقاصد توسعه، انتقال می یابند. مناطق ارسال در شهر کاشان به دو دسته عمده تقسیم می شوند: دسته نخست، اراضی واجد ارزش های خاص هستند که این اراضی دارای اهداف حفاظتی بوده و لازم است تا حد امکان از توسعه این اراضی جلوگیری شود. دسته دوم، اراضی پیشنهادی طرح شهری برای خدمات عمومی هستند. مناطق دریافت در شهر کاشان شامل اراضی هستند که برای توسعه آن هاتقاضای مناسبی در بازار وجود دارد و با توجه به پتانسیل بالای توسعه و موجود بودن زیرساخت های کافی، از سوی برنامه ریزان شهری برای توسعه آتی کاشان پیشنهاد شده اند.
ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح گردشگری دره گردو اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
101 - 111
حوزههای تخصصی:
علی رغم مزایای فراوان صنعت گردشگری در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم، چنانچه گسترش این صنعت با سیاست گذاری ها و برنامه های منطبق بر نگرش زیست محیطی همراه نباشد، همچنین بر پایداری توسعه تأکید نکند و به صورت مجموعه ای همه جانبه و پویا مدنظر قرار نگیرد، در میان مدت تأثیرات منفی فراوانی بر محیط زیست می گذارد. در همین راستاانجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی، از جمله روش های مطلوب دستیابی به اهدافتوسعه پایدار به شمار می رود. منطقه نمونه گردشگری دره گردو با وسعت 100 هکتار در جنوب شهر اراک قرار دارد. به منظور ارزیابی اثرات زیست محیطی اجرای پژوهش حاضر ابتدا وضعیت موجود این منطقه شناسایی، سپس با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز (شامل موقعیت جغرافیایی اقلیم منطقه، زمین شناسی، مسائل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره) اثرات اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری مشخص شده است، همچنین براساس تجزیه وتحلیل چک لیست، اثرات گزینه اجرا یا اجرانکردن پروژه با ملاحظات زیست محیطی بررسی، و روش ماتریس ایرانی (ماتریس لئوپلد اصلاح شده) برای ارزیابی زیست محیطی پروژه انتخاب شد. نتایج نشان داد آثار پروژه در فاز ساختمانی 95/0+، در فاز بهره برداری 62/0+ و جمع جبری 57/1+ است؛ بنابراین، در صورت رعایت تمام ملاحظات محیط زیستی و پایش مداوم، امکان اجرای این طرح میسر است.
تحلیلی بر عدالت فضایی و تأثیر آن بر بوم شناسی سیاسی شهرها نمونه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
89 - 100
حوزههای تخصصی:
مفهوم بوم شناسی سیاسی شهر بامعادل سازی مفاهیم زیستی در ارتباط با شهر، به مطالعه و بررسی روابط متقابل فرآیندهای سیاسی، زیست محیطی و اقتصادی و نقش کمبود منابع در فضای داخلی شهر می پردازد و در قالب آن می توان اثر ساختار اجتماعی بر محیط زیست شهری را درک کرد. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل توسعه فضایی مناطق 22 گانه شهر تهران و تأثیر آن بر شرایط زیست محیطی مناطق می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. تعداد شاخص ها برای بررسی توسعه فضایی 42 مورد بوده است. این شاخص ها در 6 بعد اصلی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیربنایی، امنیتی، فرهنگی گنجانده شده است و 4 شاخص نیز برای ارزیابی شرایط زیست محیطی در سطح مناطق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. برای تحلیل داده ها و ارزیابی شرایط توسعه فضایی و زیست محیطی کلانشهر تهران از مدل AHP و تحلیل عاملی استفاده شده است. در سنجش میزان تأثیرگذاری توسعه فضایی بر شرایط زیست محیطی از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. برای مدلسازی فضایی از رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) و رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS ) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین مناطق شهر تهران شکاف فضایی شدیدی وجود دارد، همچنین شرایط زیستی محیطی با شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی همبستگی فضایی بالایی دارد. به طوری که متغیر اجتماعی با مقدار 0.63 و متغیرهای کالبدی و فرهنگی با مقدار 0.37 و 0.36 بیشترین تأثیرگذاری را در کیفیت زیست محیطی مناطق دارند.
تحلیل و ارزیابی آسیب های اجتماعی در محلات دارای اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد - شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
59 - 76
حوزههای تخصصی:
از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد که به علت عدم توانایی سیاست های شهری برای حل و فصل مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه و کنترل مهاجرت ها شکل گرفته است. سکونت گاه های غیررسمی با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار همراه اند و به دلیل برخورداری از شرایط انزوا زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی به شمار می روند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب های اجتماعی ناشی از اسکان غیررسمی و وضعیت آن ها در محله غیررسمی اسلام آباد شهر زنجان می باشد. روش پژوهش اکتشافی- تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه بوده است. تعداد نمونه آماری مورد مطالعه جهت تکمیل پرسشنامه شامل 382 نفر از ساکنین محله غیررسمی اسلام آباد می باشد. شاخص های تحقیق در قالب ابعاد شش گانه آسیب های اجتماعی شامل ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی-فرهنگی، خانوادگی، فردی-روانی، مدیریتی به صورت محقق ساخته بوده و با مطالعه پیشینه تحقیق و نظریه ها و رویکردهای آسیب های اجتماعی تنظیم گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی، آزمون تک نمونه ای t، آزمون رگرسیون خطی چندگانه و الگوی تحلیل یکپارچه ANP بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل تقویت کننده آسیب های اجتماعی در محله غیررسمی اسلام آباد ناشی از بیکاری (با ضریب 0.980)، بی عدالتی (با ضریب 0.988)، و توزیع ناعادلانه ثروت (با ضریب 0.978) می باشد و بعد «اجتماعی- فرهنگی» (با ضریب 0.627=β) بیش ترین همبستگی را بر گسترش آسیب های اجتماعی دارد. یعنی با تضعیف شرایط اجتماعی-فرهنگی در جامعه، آسیب های اجتماعی نیز گسترش پیدا می کند.
شناسایی تنگناهای پیاده روی شهروندان در شهر رشت با استفاده از تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیاده روی شهروندان در همه شهرها به طور اعمّ و در جوامع درحال توسعه به طور اخص با مشکلات و تنگناهای متعددی روبه رو بوده و از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و ... قابل مطالعه است. دراین میان برخی از این ابعاد از سهم بیشتری در کاهش اشتیاق شهروندان به پیاده روی در فضاهای شهری برخوردارند. پژوهش حاضر قصد دارد تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت را با استفاده از تئوری بنیانی مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت با به کارگیری تئوری بنیانی موردمطالعه قرار گرفته است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، ۴۳ نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به-کارگرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. یافته ها/نتایج: مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحله اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج ۷ مقوله هسته ای شامل عوامل تأثیرگذار اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین می باشد. نتیجه گیری: تنگناهای اساسی پیاده روی شهروندان در شهر رشت، تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین به وجود آمده است. تمامی این عوامل در دو گروه زمینه های مؤثّر بر پیاده روی و شرایط مداخله گر قابل مطالعه هستند که در گروه نخست، ویژگی های شهر و شهروندان و در گروه دوم، شرایطی که در عدم تمایل شهروندان به پیاده روی نقش داشته اند، قرار می گیرد.
تحلیل و ارزیابی روند توسعه فضایی کلانشهر شیراز در افق1410 با استفاده از مدل تحول زمین و تکنیک هلدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
123 - 136
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، فشار فزاینده ای را بر زمین وارد نموده و تخریب زمین های پیرامون شهرها را موجب شده و از چالش های اساسی در برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی می باشد و از لحاظ هدف، کاربردی است. جهت تحلیل روند توسعه فضایی کلان شهر شیراز، از تصاویر ماهواره ای سال های 1365 تا 1395 استفاده شده و برای مدلسازی تغییرات در سال1410، از پارامترهای مؤثر در توسعه شهر و مدل تحول زمین استفاده گردید. نتایج تحلیل تصاویر ماهواره ای برای سال های 1365تا 1395 نشانگر تغییرات فزاینده کاربری های کشاورزی و فضاهای سبز به کاربری اراضی ساخته شده می باشد. در دوره 30 ساله باعث تخریب بیش از 508 هکتار از فضای سبز و بیش از 3373 هکتار زمین زراعی شده است. نتایج حاصل از مدل هلدرن نیز در این دوره نشانگر آنست که 59 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به افزایش جمعیت شهر و41 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر شیراز بوده است. با ادامه این روند توسعه آتی شهر شیراز با مشکلات فزاینده زیست محیطی و اکولوژیکی مواجه خواهد شد، فضاهای سبز شهری و اراضی کشاورزی بیشتری در پیرامون شهر شیراز تا سال 1410 به زیر ساخت و ساز خواهد رفت و مشکلات موجود شهری دو چندان می گردد. همچنین بعد از 1410 برای توسعه شهری جدید نیاز به افزایش محدوده شهری و در نتیجه تخریب محیط زیست اطراف شهر و زمین های کشاورزی اتفاق خواهد افتاد.
چرا نهاوند شناسی؟
تبیین و تحلیل نابرابری های خدمات توسعه سلامت و بهداشت با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ( نمونه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شاخص های بهداشت و درمان و نحوه پراکنش آن ها در فضاهای مختلف جغرافیایی باعث می شود تا عدم تعادل در توزیع امکانات بهداشتی بهتر مشخص شود و برنامه ریزی در جهت توزیع عادلانه آن ها و دسترسی تمام افراد جامعه به خدمات مورد نظر، به نحو مطلوبی محقق شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از 11 شاخص بهداشتی- درمانی، به تحلیل و تبیین نابرابری در خدمات بهداشتی- درمانی و نحوه توزیع آنها در سطح شهرستان های استان گلستان پرداخته است که در این راستا از تکنیک های TOPSIS ، SAW و ضریب چولگی پیرسون برای رتبه بندی و آنتروپی شانون، به منظور امتیازدهی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری EXCEL و برای بی مقیاس سازی داده ها از روش نروم و خطی استفاده شده است. همچنین برای نمایش فضایی از نرم افزار ARC GIS 9.3 استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری گشته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که پراکنش شاخص های بهداشتی درمانی در پهنه استان گلستان به صورت قطبی و ناموزون است؛ به گونه ای که شهرستان گرگان مرکز استان؛ برخوردارترین شهرستان و شهرستان مراوه تپه محروم ترین شهرستان استان بوده است. نتایج پژوهش ضرورت نگاهی عدالت محور در عرصه برنامه ریزی و تلاش برای ایجاد استقرار فضایی بهینه تر این خدمات و شاخص ها را در سطح استان گلستان آشکار می سازد.
تولید و تلفیق داده های توصیفی و مکانی شهر جهت تصمیم سازی در حوزه فرهنگی (مطالعه موردی شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش بسیار وسیع شهرها و افزایش سرسام آور حجم اطلاعاتی که باید برای مدیریت شهری پردازش شوند اهمیت استفاده از جی آی اس یا سیستم های مرتبط با داده های فضایی در برنامه ریزی شهری را آشکار می سازد. در این مطالعه برای تولید سامانه مدیریت مراکز فرهنگی شهر بندرعباس مراحل مختلفی صورت گرفت که عبارتند از: تعریف جامع از مراکز اوقات فراغت و تعیین سن جوانان هدف، شناسایی سازمان های مرتبط با امور جوانان، تهیه نقشه های پایه اعم از دیجیتالی و آنالوگ، مطالعات میدانی و بررسی صحت اطلاعات، ورود نقشه های پایه شهر در محیط رایانه، ثبت موقعیت مکانی مراکز بر روی نقشه های زمین مرجع شده و تهیه بانک اطلاعاتی برای هر نقشه به تفکیک. در بخش نتایج، اطلاعات مکانی محدوده و نام مراکز گذران اوقات فراغت و همچنین، توسعه و تغییرات محدوده شهر بر روی نقشه ها اعمال گردید. این اطلاعات با دقت 1:2000 و به تعداد 43 شیت قطع A و با حدود 450 مرکز گذران اوقات فراغت تولید گردید. در بخش نتایج اطلاعات توصیفی، جداول اطلاعاتی از سه فیلد با عنوان های نام محل، نوع فعالیت و آدرس محل از 1350 خانه اطلاعاتی تشکیل شده است. نتایج آنالیز نشان می دهد که در برخی از مناطق نظیر محله 2000 و یا تپه الله اکبر، تعداد و تنوع مراکز اوقات فراغت به نسبت تراکم جمعیتی جوان کمتر از حد استاندارد بوده و در مناطق مرکزی شهر نظیر محدوده فلکه برق و دارایی با تراکم بیش از اندازه مواجه است. تعداد این مراکز به 4-8 برابر مناطق محرومتر می رسد. با لحاظ نمودن تنوع مراکز، این مقدار تا 11 برابر نیز افزایش می یابد. ضمن این که پراکنش این مراکز با لحاظ نوع فعالیت در کلیه مناطق یکنواخت نیست. کمبود مراجعه کنندگان و تعطیلی برخی از مراکز واقع شده در مرکز شهر صحت آنالیز را نیز تایید می نماید. ساماندهی توزیع و پراکنش مراکز فرهنگی شهر در آینده و همچنین تاثیر گذاری حداکثری از جمله اهداف مدیریت فرهنگی در توسعه و برنامه-ریزی هوشمند شهر بندرعباس به عنوان پیشنهاد، مد نظر است.
سنجش کیفیت فضای شهری بر اساس معیارهای مکان سازی با تاکید بر کیفیت دسترسی؛ مطالعه موردی: میدان عتیق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
47 - 60
حوزههای تخصصی:
دسترسی مناسب یکی از مهم ترین خصوصیات یک فضای عمومی خوب به شمار می رود و بهبود دسترسی به فضاهای شهری به منظور بهبود کیفیت آن، یکی از اهداف عمده رویکرد مکان سازی محسوب می شود. مطابق آموزه های مکان سازی، تنوع دسترسی به مراکز و فضاهای شهری برای تمام اقشار جامعه به منظور افزایش قدرت انتخاب به فراخور نیاز و شرایط آنها، از اولویت های طراحان و برنامه ریزان شهری است. هدف از این پژوهش، ارزیابی سطح کیفیت دسترسی به عنوان یکی از مهم ترین کیفیت های مطرح در رویکرد مکان سازی است. در این مقاله برای سنجش کیفیت دسترسی در میدان امام علی اصفهان شش شاخص «دسترسی فیزیکی (اتصال)، پیوستگی، دسترس پذیری (عمق)، همه شمولی، دسترسی راحت به حمل ونقل عمومی و وضوح فضا» با استفاده از روش های میدانی و نرم افزارهای تحلیلی_توصیفی چون SPSS، سیستم اطلاعات مکانی GIS و اسپیس سینتکس (Space Syntax) ارزیابی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این میدان از میان شش شاخص مطرح شده، شاخص های وضوح و دسترسی راحت به حمل ونقل عمومی کمترین و بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل فضایی رابطه میان کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: محله های شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضاهای شهری به عنوان ابزار طراحان شهری درجهت ارتقا و ساماندهی محیط، قابلیت فراهمکردن بسترهای لازم برای شکل گیری و ارتقای سرمایه اجتماعی را دارند. وظایف فضاهای عمومی و شهری را می توان ابزاری برای ارتباطات شبکه های اجتماعی، مکانی برای رویارویی مراسم شهروندی و مدیریت و هماهنگ سازی فعالیت های شهروندی بیان کرد. هدف از این پژوهش، ارزیابی رابطه میان کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی در شهر یزد است. این پژوهش، توصیفی از نوع رابطه ای و مقایسه ای است و در آن، به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی، آزمون همبستگی، آزمون رگرسیون و آزمون واریانس) در نرم افزار SPSS استفاده شد. جامعة آماری، شامل ساکنان شهر یزد با جمعیت 582,652 نفر است که 322 نفر از آنها در پنج محله به عنوان نمونه درنظر گرفته شدند. براساس یافته ها، بین کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی، رابطهای به میزان 748/0- وجود دارد. بهعبارتی، در محلههایی با کیفیت محیط شهری بالا، میزان سرمایه اجتماعی پایین و در محلههایی با کیفیت محیط شهری پایین، میزان سرمایه اجتماعی بالاست. در زمینه عوامل تشکیل دهندة سرمایه اجتماعی در کیفیت محیط شهری، اعتماد نهادی با میزان 275/0 بیشترین تأثیر را بر تبیین تغییرات کیفیت محیط شهری دارد. همچنین از میان عوامل تأثیرگذار بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی در کیفیت محیط شهری، نوع اشتغال با میزان 414/0 بیشترین ارتباط را با کیفیت محیط شهری داشته است.
بررسی مطلوبیت فضای سبز مجتمع های مسکونی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
265 - 283
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده منظر شهرهاست. در این میان یکی از فضاهایی که عرصه ای برای ایجاد فضاهای سبز در شهرها به شمار می رود، فضای موجود در مجتمع های مسکونی است. این فضاها با توجه به اینکه مساحت نسبتاً زیادی را در شهر به خود اختصاص می دهند، نقش مهمی در تأمین سرانه مورد نیاز ساکنان داشته و می توانند فرصتی مهم برای ایجاد فضای سبز در شهرها به شمار آیند. این مجتمع ها با توجه به ویژگی های خود، مانند موقعیت قرارگیری، مساحت و...، قابلیت یکسانی برای تأمین فضای سبز ندارند و از این نظر برخی وضعیت مطلوب و برخی دیگر نامطلوب دارند. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، رتبه بندی مجتمع های مسکونی شهر رشت از نظر فضای سبز است. به منظور جمع آوری اطلاعات ابتدا مطالعات اسنادی-کتابخانه ای صورت گرفت و پس از جمع آوری داده های اولیه، فرایند بازدید میدانی آغاز شد و اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش، پرسشنامه و مصاحبه برای رسیدن به هدف به دست آمد. رتبه بندی مجتمع های مسکونی از نظر مطلوبیت فضای سبز با روش AHP صورت گرفت و برای بررسی فرضیه پژوهش با به کارگیری نرم افزار SPSS، از آزمون اسپیرمن استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد مجتمع های مسکونی گاز و باهور با وزن 54/0 بیشترین امتیاز را دارند و از نظر مطلوبیت فضای سبز در رتبه اول هستند. مجتمع های مسکونی اطلس، پاسارگاد، شقایق، باهنر و سفیدرود کمترین امتیاز و آخرین رتبه را دارند. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان دهنده وجود رابطه معناداری میان مساحت و رتبه مجتمع های مسکونی از نظر فضای سبز است؛ یعنی با افزایش مساحت مجتمع های مسکونی رتبه فضای سبز آن ها نیز افزایش می یابد.
ارزیابی مناطق یازده گانه شهر شیراز به لحاظ شاخص شکوفایی شهری با استفاده از مدل FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
شکوفایی مفهومی گسترده است که در سال 2012 توسط سازمان ملل در ارتباط با توسعه ی متعادل و هماهنگ در محیط همراه با انصاف و عدالت مطرح شده است. نوعی ساخت و ساز اجتماعی که به فعالیت های انسانی، کالبد می بخشد. این مفهوم توسط سازمان ملل در شش بعد با زیرمعیارهای متناظر با خود معرفی گردید که عبارت اند از 1-بهره وری یا رشد اقتصادی بر پایه ی تولید، ایجاد سرمایه و اشتغال 2- کیفیت زندگی 3- حکمرانی و قانون گذاری شهری 4- پایداری زیست محیطی 5- عدالت و مشارکت اجتماعی و 6- توسعه زیرساخت. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی – توصیفی به سنجش و مقایسه مناطق 11گانه شهرداری شیراز بر اساس شاخص های شکوفایی شهری پرداخته شده است. در این راستا با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای، شاخص های شکوفایی شهری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است تا سنجه های متناظر با آن در وضع موجود شهر شیراز شناسایی گردد. در ادامه جهت کمی سازی و گردآوری داده های مورد نیاز هر شاخص، از نظر کارشناسان، استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسش نامه تخصصی استفاده شد. لازم به ذکر است که تعداد نمونه های آماری در ابتدا 60 نفر از متخصصین و کارشناسان تعیین گردید که نهایتا 30 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و سنجش عدد نهایی شکوفایی شهری در مناطق از مدل AHP-FUZZY و برای وزن دهی شاخص ها در این مدل، از متخصصین، مدیران شهری و پژوهشگران نظرسنجی صورت گرفته است. نتایج رتبه بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب است که به ترتیب مناطق 1، 6، و 10 دارای بیشترین شکوفایی و منطقه 7 دارای کمترین میزان شکوفایی شهری بوده است. همچنین در میان شاخص های بررسی شده، شاخص بهره وری با امتیاز(308/0) و کیفیت زندگی با امتیاز (214/0)، بیشترین تأثیر را در شکوفایی شهری مناطق بررسی شده داشته اند.شکوفایی مفهومی گسترده است که در سال 2012 توسط سازمان ملل در ارتباط با توسعه متعادل و هماهنگ در محیط همراه با انصاف و عدالت مطرح شده است . نوعی ساخت و ساز اجتماعی که به فعالیت های انسانی، کالبد می بخشد. این مفهوم توسط سازمان ملل در شش بعد 1-بهره وری یا رشد اقتصادی بر پایه تولید، ایجاد سرمایه و اشتغال 2- کیفیت زندگی 3- حکمرانی و قانون گذاری شهری4- پایداری زیست محیطی 5- عدالت و مشارکت اجتماعی و 6- توسعه زیرساخت، با زیرمعیارهای متناظر با خود معرفی گردید. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی – توصیفی به سنجش و مقایسه مناطق 11گانه شهرداری شیراز بر اساس شاخصهای شکوفایی شهری پرداخته شده است. در این راستا با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای، شاخص های شکوفایی شهری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است تا سنجه های متناظر با آن در وضع موجود شهر شیراز شناسایی گردد. در ادامه جهت کمی سازی و گردآوری داده های مورد نیاز هر شاخص، از نظر کارشناسان، استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسش نامه تخصصی استفاده شد. لازم به ذکر است که تعداد نمونه های آماری در ابتدا 60 نفر از متخصصین و کارشناسان تعیین گردید که نهایتا 30 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و سنجش عدد نهایی شکوفایی شهری در مناطق از مدل AHP-FUZZY و برای وزن دهی شاخص ها در این مدل، از متخصصین، مدیران شهری و پژوهشگران نظر سنجی صورت گرفته است. نتایج رتبه بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب می باشد که به ترتیب مناطق 1، 6، و 10 دارای بیشترین شکوفایی و منطقه 7 دارای کمترین میزان شکوفایی شهری بوده است. همچنین در میان شاخصهای بررسی شده شاخص بهره وری با امتیاز(0.308) و کیفیت زندگی با امتیاز (0.214)، بیشترین تاثیر را در شکوفایی شهری مناطق بررسی شده داشته اند.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعاتی: استان اصفهان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
113-127
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای باهدف توسعه و کاهش نابرابری ها از موضوعات مهم در کشورهای درحال توسعه محسوب می شود، لازمه ی برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر ازلحاظ توسعه است. کاهش نابرابری ها در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهم ترین معیارهای توسعه به شمار می آید. با توجه به این موارد، هدف از این مقاله، تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با تأکید بر شهرستان های استان اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. برای تحلیل نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در شهرستان های استان اصفهان، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره، SAW و VIKOR استفاده شده است. در این راستا برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و برای ترسیم نقشه های موردنظر از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج ترکیبی حاصل از هر دو مدل نشان از عدم تعادل و وجود نابرابری منطقه ای در استان اصفهان می دهد. به گونه ای که شهرستان های مبارکه، نطنز، نائین، اردستان، خوانسار و کاشان کاملاً برخوردار، شهرستان های خور و بیابانک، شاهین شهر، شهر رضا، گلپایگان، فریدون شهر و نجف آباد برخوردار، شهرستان های دهاقان، اصفهان، آران و بیدگل، سمیرم، فریدن و تیران و کرون نسبتاً برخوردار و شهرستان های چادگان، برخوار، خمینی شهر، لنجان و فلاورجان شهرستان های محروم استان هستند.
اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در ساختار و شاخص های کالبدی-فضایی گونه های مسکن شهری گرگان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
102-117
حوزههای تخصصی:
ارتباط متقابل مسکن با اقتصاد به گونه ای است که هر یک از این بخش ها بر طرف مقابل اثرگذار بوده و باعث تغییراتی در ساختار و عملکرد هر یک از این متغیرها می گردد. نوسانات بخش اقتصاد و صنعت، شرایط اجتماعی- اقتصادی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب بروز شکل های مختلفی از سکونت و ساخت و ساز می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسکن شهر گرگان، به تحلیل و ارزیابی نقش متغیرهای اقتصادی در ساختار کالبدی مسکن شهری و شکل گیری گونه های مسکن می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام، ترکیبی از تحقیقات توصیفی، اسنادی و همبستگی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه میدانی، از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شده است. جامعه آماری نیز کلیه واحدهای مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 375 واحد مسکونی است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که برابر با 82/0 بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون های آماری رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ساختمان های مسکونی شهر گرگان به لحاظ گونه شناسی از نظر شاخص های اشتغال، قیمت زمین، نوع مصالح بکاررفته در بنا، عمر ساختمان و شاخص نمای ساختمان از تنوع و تفاوت برخوردار می باشند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که، شرایط اقتصادی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار در تنوع و شکل گیری گونه های مسکن در سطح شهر گرگان می باشد و ارتباط مؤثر و معناداری میان شرایط اقتصادی ساکنین سکونتگاه ها با شاخص های مورد بررسی در ارتباط با مسکن وجود دارد.
ارزیابی کیفیت طرح های جامع شهری با رویکرد تلفیقی ISM و ANP (مورد مطالعه: طرح بازنگری در طرح جامع پولادشهر (مصوب ۱۳۹۰))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت طرح ها به عنوان یکی از رویکردهای کانون توجه مدیران شهری و یکی از روش های مؤثر ارزیابی در حین اجرای طرح ها مطرح شده است. این اهمیت هم از لحاظ کمک به موفقیت اجرای طرح و هم برای ساختن طرح های بهتر در آینده، مورد توجه است. از این رو، این پژوهش «طرح بازنگری در طرح جامع پولادشهر (مصوب ۱۳۹۰)» را به عنوان نمونه مطالعاتی بررسی کرده است. بدین منظور، چارچوبی برای ارزیابی کیفیت طرح های توسعه شهری بر مبنای تلفیق دو روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) ساخته شده است. درواقع، پس از استخراج شاخص ها از مطالعات نظری، مدل ارتباطات شبکه ای بین شاخص ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری ساخته می شود و خروجی آن به عنوان ورودی فرایند تحلیل شبکه ای، در فرایند ارزیابی قرار می گیرد. نتایج ارزیابی کیفیت مورد مطالعاتی نشان می دهد که این طرح امتیازی متوسط (۶/۴ از ۹) را کسب می کند و به صورت دقیق تر، با دوگانگی در به کارگیری روش ها و مفاهیمی نظیر برنامه ریزی راهبردی، توسعه پایدار، جلب مشارکت مردم و چشم اندازسازی مواجه است؛ چراکه با وجود مطرح شدن این موضوعات در متن طرح، در فرایند تهیه طرح توجه چندانی به محتوای آنها نشده است.
سنجش نابرابری فضایی سطح سلامت در استان قزوین با استفاده از تکنیک الکتره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تأثیر گذار در توسعه هر کشوری، بهینه بودن ارائه خدمات بهداشت و درمان است. این خدمات زمانی مطلوب تر خواهند بود که به طور عادلانه در مناطق مختلف توزیع شوند و رضایت جامعه را فراهم کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل نابرابری سلامت منطقه ای در استان قزوین است؛ بدین منظور با رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی و تحلیلی انجام یافته است. جمع آوری داده با شیوه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است که مشتمل بر مطالعه ادبیات جهانی سلامت، پژوهش های انجام شده پیشین و استناد به سالنامه آماری استان قزوین در سال 1392 است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از مدل الکتره فازی، مدل جمع وزنی، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب پراکندگی و آزمون تی صورت گرفته است که بدین منظور از نرم افزارهای Excel و SPSS برای اطمینان از صحت و دقت در محاسبه ها بهره گیری شد. محاسبات روش الکتره فازی نشان دهنده برتری غالب شهرستان قزوین با 5 امتیاز بر سایر شهرستان های استان است و در جایگاه های بعدی به ترتیب شهرستان های بوئین زهرا با 4 امتیاز، تاکستان با 3 امتیاز، آبیک با 2 امتیاز، البرز با 1 امتیاز و آوج با صفر امتیاز، رتبه های دوم تا ششم را کسب کردند. محاسبات آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب پراکندگی نیز نشان دهنده نابرابری توزیعی چه در بین شهرستان ها و چه در درون آن ها (شهرها و روستاها) است؛ وجود نابرابری در استان قزوین، از توزیع ناعادلانه خدمات سلامت و فاصله از دو اصل در دسترس بودن و فراهم بودن بین شهرستان ها و درون آنها حکایت دارد.
شهر فشرده و توسعه پ ایدار شهری شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، یافتن شواهدی تجربی در خصوص ادعاهای طرفداران شهر فشرده می باشد. محله 5 از ناحیه 5 شهر سبزوار به عنوان عرصه تحقیق و برای بررسی های میدانی انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که در محدوده مورد مطالعه تنها در دو بخشِ احساس تعلق مکانی و دسترسی به خدمات ادعاهای طرفداران اندیشه شهر فشرده مورد تأیید قرار گرفت، اما در مورد بخش هایی چون همبستگی ئ تعاملات اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، کاهش وابستگی خانوارها به خودروهای شخصی و کاهش هزینه های مصرفی خانوار در حوزه انرژی میان ادعاهای طرفداران شهر فشرده و یافته های حاصله در محدوده مورد مطالعه همخوانی و تطابق وجود ندارد. یافته های تکمیلی گویای آن است که عامل فشردگی یا پراکندگی به تنهایی نمی تواند پایداری شهری را تبیین کند و در کنار آنها متغیرهای زمینه ای و اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که بایستی مد نظر قرار گیرند.
تحلیل ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
333 - 348
حوزههای تخصصی:
گردشگری در چند دهه اخیر محرکه ای مهم در عصر رقابت پذیری شهرها در سطح جهان محسوب می شود که به شکلی ویژه به آن توجه شده است. در کشور ایران، جاذبه ها و موقعیت های گردشگرپذیر فراوانی وجود دارند که در شرایط کنونی، برنامه ریزی جامع و کارآمدی برای آن ها صورت نگرفته است؛ برای مثال، در شهر مریوان، با وجود جاذبه های گردشگری گوناگون، اقداماتی سازنده در حوزه برند گردشگری آن انجام نشده است. در این زمینه باید به ارزش ویژه برند مقصد گردشگری توجه شود. مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی، ارزش ویژه برند مقصد گردشگری را تشکیل می دهند که روابط و اثرگذاری آن ها در محدوده مطالعاتی مشخص نیست؛ از این رو پژوهش کاربردی حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که میان مؤلفه های کلیدی سازنده ارزش برند مقصد گردشگری چه رابطه ای وجود دارد و اثرگذاری آن ها چگونه است. به منظور بررسی روابط میان مؤلفه های پژوهش، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS استفاده شد. براساس نتایج، ضریب اثر مستقیم کیفیت ادراک شده بر آگاهی از برند 326/0، آگاهی از برند بر وفاداری 326/0، تصویر برند بر وفاداری 649/0 و تصویر برند بر آگاهی از برند 662/0 است. ضریب اثر غیرمستقیم تصویر برند بر وفاداری 215/0 و کیفیت ادراک شده بر وفاداری نیز 106/0 است. بیشترین میزان اثر کل (864/0) در مدل ساختاری مربوط به مؤلفه تصویر برند است. تصویر برند و کیفیت ادراک شده با ضریب اثر کل 326/0 و 864/0 به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 92/0 و 93/0 درصد از کل واریانس مؤلفه آگاهی از برند و وفاداری را پیش بینی می کنند.