جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز 1397 شماره 28 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه روند نابسامان گسترش شهر و شهرنشینی در ارتباط با رشد روزافزون جمعیت، شرایط ناگوار و نامطلوبی را برای محیط زیست به وجود آورده است؛ از این رو برنامه ریزان و مدیران حرفه ای شهری در استقرار و توسعه شهرها توجه ویژه ای به حفظ تعادل زیست محیطی مناطق درون شهری و برون شهری پیدا کرده و سعی در به حداقل رساندن زیان های محیطی ناشی از گسترش فیزیکی شهرها دارند. بدیهی است گام نخست در رسیدن به این هدف، شناخت صحیح امکانات و قابلیت هایی است که محیط طبیعی برای برپایی و توسعه آتی شهر به مناطق پیرامونی خود فراهم ساخته است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی امکانات مساعد و نامساعد محیط طبیعی برای گسترش فیزیکی شهر سراب انجام شد. متغیّرهای انتخابی شاملِ ارتفاع، شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، خاک و عمق آب های زیرزمینی بود که داده های آن ها از طریق منابع مختلف کتابخانه ای فراهم شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل تصمیم گیری چندمعیاره فازی به منظور تعیین پهنه های مساعد یا نامساعد برای گسترش فیزیکی شهر کمک گرفته شد. در این راستا آماده سازی، مدیریت و تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل هم پوشانی بر مبنای عملگر فازی گامای 9/0 در قالب نقشه نهایی تناسب اراضی نشان داد که اختلاف کمی به لحاظ درصد مساحت بین پهنه های مناسب (%38) و نامناسب (42%) برای گسترش فیزیکی شهر سراب وجود دارد. در این میان اگرچه شهر سراب از سمت جنوب با تنگناهای عمده ای به لحاظ شرایط طبیعی برای گسترش فیزیکی خود مواجه است، اما از جهات شرق، غرب و به ویژه شمال شرایط مناسبی برای گسترش دارد. در این راستا با درنظر گرفتن اوضاع طبیعی منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه به منابع آب های سطحی و زیرزمینی آن ضروری به نظر می رسد.
بررسی و تحلیل الگوی توزیع مراکز ورزشی و ساماندهی فضایی آن (مورد شناسی: منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار هر عنصر شهری در موقعیت فضایی- کالبدی خاصی از سطح شهر، تابع اصول، قواعد و سازوکار خاصی است که در صورت رعایت شدن، به موفقیت و کارایی عملکردی آن عنصر در همان مکان مشخص خواهد انجامید. تعیین مکان مناسب برای ایجاد مراکز ورزشی یکی از مهم ترین وظایف و اهداف مدیران شهری است که باید قبل از اجرا، در یک چارچوب سیستماتیک آماده سازی شود. در کلان شهر تهران، کمبود فضاهای تفریحی- ورزشی و توزیع نامناسب آن با توجه به جمعیت هر منطقه، از مشکلات اساسی شهروندان این شهر بوده است. میزان سرانه فضای ورزشی در شهر تهران، 50 سانتی متر مربع برای هر نفر است. همچنین در منطقه 10 شهرداری تهران، اماکن و فضاهای ورزشی به صورت بهینه و متناسب با جمعیت تخصیص فضایی صورت نگرفته است؛ بنابراین ساماندهی و توسعه فضایی این مراکز، مهم به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر ساماندهی فضایی- مکانی و توسعه کالبدی فضاهای ورزشی در منطقه 10 تهران است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با بررسی و مطالعه ادبیات تحقیق در حوزه های کاربری اراضی و مکان یابی، به تعیین 9 معیارِ مؤثر در ساماندهی مراکز ورزشی ازطریق همپوشانی لایه های اطلاعاتی (Overlay) در محیط نرم افزارArc GIS ، بهترین مکان ها را در تناسب با هدف شناسایی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مراکز ورزشی در منطقه 10 تهران به لحاظ نحوه توزیع، در وضعیت مطلوبی قرار ندارند و توزیع این مراکز به صورت اتفاقی صورت گرفته است. بدین ترتیب پس از بررسی مکان های مناسب برای احداث مراکز ورزشی و تطبیق آن با واقعیات زمینی، چندین مکان برای ایجاد مراکز ورزشی جدید برای این منطقه پیشنهاد شده است. همچنین مشخص می شود، به کارگیری تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره به همراه تحلیل فضایی GIS می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در مکان یابی فضاهای ورزشی مورد استفاده قرار گیرد. قرارگیری فضاهای ورزشی در جوار راه های ارتباطی و فاصله مناسب آن، از کاربری های صنعتی و نظامی به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات می رساند.
برنامه ریزی راهبردی احیای بافت تاریخی با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی (مورد شناسی: محله سرِدزک-شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء نیازهای جدید زندگی شهری به دلیل رشد شهرنشینی، به گسیختگی بخش قدیمی و امروزی شهرها انجامیده است. بافت محله های قدیمی پیرامون هسته مرکزی شهرها در پاسخگویی به نیازهای زندگی معاصر عاجز مانده و ضروری به نظر می رسد قبل از آنکه بافت کهن شهرها تبدیل به بحران شود، روشی کارآمد درجهت مداخله در آن ها اتخاذ شود. رویکرد نوشهرگرایی یکی از رویکردهای نوین به منظور مداخله در بافت های قدیمی و فرسوده شهری می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل ابعاد اُفت شهری در محدوده مورد مطالعه و ارائه راهبردهای احیای پایدار محله با توجه به اصول رویکرد نوشهرگرایی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و به منظور تحلیل داده های مرتبط با اُفت شهری، از مدل تحلیل سلسله مراتبی به منظور وزن دهی شاخص ها و نیز لایه های اطلاعاتی استفاده شده است و با استفاده از مدل همپوشانی (Weighted Overlay) نقشه نهایی اُفت شهری در محدوده به دست آمد. همچنین به منظور برنامه ریزی راهبردی، از ترکیب مدل های سوات و تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 2/75 درصد از محله، در میزان بالا و بسیار بالای اُفت کالبدی و 27 درصد از محله در سطح بالا و بسیار بالای اُفت اجتماعی– اقتصادی قرار دارد. در برنامه ریزی محله سرِدزک با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی، راهبردهای بازنگری (WO) با وزن 315/0 اولویت می یابد و بعد از آن به ترتیب راهبردهای تدافعی (WT) با وزن 292/0، راهبردهای تنوع بخشی (ST) با وزن 209/0 و راهبردهای تهاجمی با وزن 182/0 در اولویت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند.
شناسایی عرصه های مداخله در بافت های تاریخی براساس اصل توسعه میان افزا (مورد شناسی: بافت تاریخی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی تجلی زندگی نسل های گذشته، هویت و سرمایه شهرها و کشورها می باشند. رشد و توسعه فزاینده شهرها سبب ایجاد مسائل اجتماعی، کارکردی، زیست محیطی و کالبدی در این بافت ها شده است. وجود این مسائل نیازمند تغییر رویکرد مدیریت توسعه شهر و استفاده از رویکردهایی مانند بازآفرینی و توسعه میان افزا به منظور تجدید حیات و دمیدن روحی تازه در بافت های تاریخی است. هدف این پژوهش، شناسایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی شهر براساس رویکرد توسعه میان افزاست. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. معیارهای استفاده شده در این تحقیق کاربری اراضی، کیفیت بنا، عمر بنا، اسکلت بنا،مالکیت، تعداد طبقات، دانه بندی قطعات به عنوان شاخصکالبدی، معیارهای سواد، اشتغال و تراکم جمعیت به عنوان شاخص اجتماعی و دسترسی به کاربری های فضای سبز، درمانی، تجاری و آموزشی به عنوان شاخص دسترسی می باشند. لایه های مناسب در محیطArcGis با استفاده از توابع عضویت فازی نرمال سازی شده اند. به منظور تعیین وزن معیارها، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و با ضرب وزن ها در لایه ها، نقشه نهایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی در 5 طبقه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد، اولویت اول 10 درصد، اولویتدوم 17 درصد، اولویت سوم 38 درصد، اولویت چهارم 25 درصد و اولویت پنجم 10 درصد از مساحت بافت تاریخی یزد را به خود اختصاص داده اند. باید تدابیری اتخاذ شود تااز عرصه های شناسایی شده با رعایت حریم بناهای ارزشمند به منظور بهبود شرایط کالبدی و اجتماعی بافت و افزایش حضور گردشگران بهره برداری شود.
تحلیلی بر نقش بازارچه های مرزی در زیست پذیری نواحی روستایی (مورد شناسی: دهستان های خاوومیرآباد و دزلی در غرب استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی بهزیست پذیری و ارتقای قابلیت زندگی در نواحی روستایی در گرو اجرای برنامه های توسعه ای با تکیه بر توانمندی های بومی و محیطی است تا بتواند برای تعالی روستاییان، محیط روستایی را به محیطی جذاب و مطلوب برای زندگی تبدیل کند. در این راستا، در پژوهش حاضر به بررسی اثرات ایجاد بازارچه های مرزی به عنوان نهادهای اقتصادی که به منظور بهره گیری از پتانسیل تجارت نواحی مرزی تأسیس می شوند، بر روی ارتقای سطح قابلیت زیست پذیری نواحی روستایی مرزی دهستان های خاوومیرآباد و دزلیواقع دراستان کردستان پرداخته می شود. این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی، به منظور مقایسه وضعیت زیست پذیری محیط های روستایی در دو دوره قبل و بعد از تأسیس بازارچه های مرزی انجام گرفته است و داده های آن از منابع اسنادی و میدانی مبتنی بر مصاحبه، مشاهده و توزیع پرسشنامه در میان 260 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای نمونه که از طریق فرمول کوکران از حجم جامعه به میزان 4032 خانوار تعیین شدند، حاصل آمده است. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده ازطریق آزمون های آمار استنباطی (تی دو نمونه ای، تحلیل مسیر و رتبه ای فریدمن) حاکی از این واقعیت است که بازارچه های مرزی تأسیس شده موجب ارتقای سطح قابلیت زیست پذیری روستاهای مورد مطالعه نسبت به دوره قبل از تأسیس شده اند و از سویی دیگر نیز در میان ابعاد چهارگانه زیست پذیری (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی)، این بُعد اقتصادی است که بیشترین تأثیر را در افزایش فضای زیست پذیر روستاها داشته است. همچنین شاخص بهبود وضعیت مساکن روستایی، ارزش زمین های روستا و افزایش درآمد روستاییان نیز دارای بیشترین اثرپذیری و بهبود وضعیت به دنبال تأسیس بازارچه های مرزی و فعالیت مردم محلی در آن ها هستند.
تحلیل عوامل بهبود احساس عدالت اجتماعی (مورد شناسی: شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری، ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت اجتماعی دارد. در این ارتباط، هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و تحلیل عوامل بهبود احساس عدالت اجتماعی روستاییان شهرستان اردبیل است. این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و ازلحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل روستاییانی است که در مناطق روستایی شهرستان اردبیل بالای 15 سال سکونت دارند (85053N=)، که از این میان تعداد 383 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. در این پژوهش روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفته است. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق73/0 الی 80/0 به دست آمد. در نهایت، برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد، مهم ترین عوامل بهبود احساس عدالت اجتماعی از دیدگاه روستاییان در منطقه مورد مطالعه، شامل هفت مؤلفه (بازتوزیع درآمد و تقویت نظام حمایتی، سهولت دسترسی به منابع و امکانات و حمایت روان شناختی روستاییان، توسعه اجتماعی و عدالت فضایی و تقویت زیرساخت ها) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده به وسیله این چهار عامل، 72/73 می باشد و درنهایت، براساس نتایج تحقیق پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی با استفاده از تحلیلCF (مورد شناسی: مناطق یک و هشت شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، بستری درجهت برنامه ریزی های شهری به ویژه در زمینه استفاده صحیح از اراضی است. این امر مهم، کاربری های موجود در شهر را به گونه ای هدایت می کند تا از همجواری های نادرست و ناسازگار جلوگیری به عمل آید و در نهایت منجر به برقراری تناسب اراضی شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در راستای ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی در مناطق یک و هشت شهر اهواز به انجام رسید. برای دست یابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از نرم افزار ArcGISو رابطه CFاستفاده شد. درنهایت توزیع فضایی اراضی و درصد تناسب هر یک از کاربری های منتخب، با کاربری بهداشتی-درمانی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان کاربری های مورد مطالعه، بیشترین ناسازگاری را در ابتدا کاربری صنعتی با 16.17 درصد، کاربری مسکونی با 8.17 درصد و سپس مراکز آتش نشانی با 7.53 درصد و همچنین کمترین ناسازگاری را معابر اصلی با 0.71 درصد به خود اختصاص داده است. در انتها از کل مساحت محدوده مورد مطالعه، 41.09 درصد را پهنه های ناسازگار، 18.66 درصد را پهنه های خنثی و 13.02 درصد را پهنه های سازگار دربر گرفته است. مطابق بررسی های انجام شده، تناسب اراضی و همجواری کاربری های منتخب نسبت به کاربری بهداشتی-درمانی در محدوده مورد مطالعه به طور متناسب رعایت نشده است.
بررسی تأثیر احداث سدهای بزرگ مخزنی بر توسعه فعالیت های کشاورزی در مناطق نیمه خشک ایران (مورد شناسی: سد سلمان فارسی در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت توسعه کشاورزی از نظر تأمین امنیت غذایی به عنوان زیرساختار توسعه روستایی مورد توجه جدی برنامه ریزان اقتصادی است. این موضوع در مناطق خشک و نیمه خشک جهان وابستگی زیادی به توان های محیطی ازجمله منابع آب و خاک و بهره وری صحیح از آن ها دارد. طرح های آبخیزداری با تأمین آب و حفاظت از خاک در کشورهایی که با بحران آب و فرسایش خاک زراعی (ازجمله کشور ما) روبه رو می باشند، نقش ویژه ای در رشد و توسعه بخش کشاورزی دارد. پژوهش حاضر در راستای بررسی اثرات اقتصادی طرح های آبخیزداری در ایران و در استان فارس که یکی از بزرگ ترین سدهای مخزنی ایران به نام «سلمان فارسی» اجرا شده، تهیه شده است.روش انجام تحقیق مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 584 خانوار، در روستاهای بالای 20 خانوار متأثر از پروژه سد سلمان فارسی ساکن در شهرستان قیروکارزین است. در این تحقیق نمونه گیری به روش احتمالی است که در مرحله تکمیل پرسشنامه و انتخاب اعضای نمونه، با توجه به در اختیار داشتن لیست روستاییان بهره بردار از آب سد، انتخاب نمونه براساس فرمول کوکران 95 خانوار به روش تصادفی ساده صورت پذیرفت و درنهایت تعداد 120 پرسشنامه (برای دقت بیشتر) تکمیل شده است. برای انجام محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار SPSSو آزمون های ناپارامتری دوجمله ای و ویلکاکسون، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. همچنین به منظور سنجش صحیح و واقعی درآمد ناخالص بهره برداران نمونه در سال پایه (1387)، درآمد سالانه آنان را براساس اطلاعات بانک مرکزی از نرخ تورم، به سال 1394 تبدیل و سپس مقایسه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، تأثیر احداث سد سلمان فارسی بر شاخص های اقتصادی زیاد و همچنین در وضعیت کشاورزی بعد از احداث سد تغییر معناداری ایجاد شده است؛ به طوری که در موارد «مساحت باغ و قلمستان، مدار گردش آب محصولات کشاورزی، تعداد نیروی کار خارج از خانوار، تعداد نیروی کار از خانوار، تعداد دام سبک، تعداد قطعات باغی و درنهایت تعداد ماشین آلات ملکی یا اجاره ای در مرحله کاشت، داشت و برداشت» تغییرات ایجادشده نسبت به قبل از احداث سد معنادار و درحال افزایش بوده است.
سنجش سطح پایداری اکولوژیکی شهری (مورد شناسی: منطقه یک کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سالیان اخیر، رابطه متوازن انسان با طبیعت با توسعه شهریِ سریع و اقدامات ناسنجیده و مخرب انسان در بهره برداری بیش از حد از منابع شهری، منجر به برهم خوردن این رابطه شده و محیط های شهریِ شکننده و ناپایداری را به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان پایداری اکولوژیکی شهری منطقه یک کلان شهر تبریز، با 59 مؤلفه پایداری در قالب 4 شاخص محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با استفاده از روش معادلات ساختاری(SIM) و تحلیل چند متغیّره فازی (WLC) در محیط GIS انجام شده است. در این پژوهش که با ماهیت کاربردی- عملی و روش توصیفی- تجربی است، به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ، 0.93 برآورد شد. نمونه آماری مشتمل بر 382 نفر از ساکنان منطقه یک تبریز به طور تصادفی انتخاب شده است. با استفاده از آزمون رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS، اولویت بندی شاخص های پنهان و با استفاده از آزمون بارهای عاملی در نرم افزار LISREL، شاخص های آشکار براساس درجه اهمیت و تأثیرگذاری اولویت بندی و خلاصه سازی شدند و برای تهیه نقشه شاخص های مؤثر، از مدل منطق فازی در قالب GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داد ه ها نشان می دهد که همه قسمت های منطقه یک کلان شهر تبریز پایدار نیست؛ به طوری که محله های شمالی در سطوح پایین پایداری اکولوژیکی شهری و محله های میانی در سطوح متوسط و محله های جنوبی و جنوب شرقی در سطوح بالای پایداری قرار دارند؛ بنابراین عوامل مؤثر در این سطوح پایداریِ ناموزون در سطح منطقه یک به ترتیب اهمیت اولویت بندی شده اند، به طوری که شاخص محیط زیستی با 46.2 درصد، شاخص اجتماعی با 30.1 درصد، شاخص اقتصادی با 19.7درصد و شاخص کالبدی با 4 درصد به ترتیب اولویت، در این پایداری نامتوازن سهیم بوده اند که با ارائه پیشنهادهایی، بر تقویت شاخص های مؤثر براساس اولویت آن ها تأکید شده است.
تأثیر هویت مکانی بر نگرش ساکنان نسبت به اثرات گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری (مورد شناسی: منطقه گردشگری کمردوغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که گردشگری اساساً یک پدیده مکان محور است، این فرض وجود دارد که هویت مکانی افراد، نگرش و حمایت از توسعه گردشگری ساکنان را تحت تأثیر قرار دهد؛ از این رو، هدف این مطالعه بررسی این مسأله است که آیا هویت مکانی ساکنان محلی می تواند نگرش آن ها را نسبت به اثرات گردشگری و همچنین حمایت از توسعه گردشگری تحت تأثیر قرار دهد. هویت مکانی به وسیله چهار اصلِ تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و خودکارآمدی هدایت می شود. برای سنجش هویت مکانی ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ و نیز نگرش و حمایت از توسعه گردشگری، پرسشنامه ای طراحی شد. جمعیت مورد مطالعه شامل ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ بودند. اندازه نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (220=n) تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری و برای آزمون فرضیه های تحقیق، از رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد، ارتباط مثبت و معناداری بین حمایت از توسعه گردشگری با تمایز، عزت نفس، خودکارآمدی و نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری وجود دارد. متغیّر نگرش نسبت به تأثیرات منفی گردشگری رابطه منفی و معناداری با حمایت از گردشگری داشته است. رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی، عزت نفس و تداوم، پیش بینی کننده های قابل توجهی از نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری می باشند. همچنین درباره پیش بینی کننده های اثرات منفی گردشگری، تمایز و تداوم، تأثیر منفی و اعتماد به نفس تأثیر مثبتی بر نگرش نسبت به اثرات منفی گردشگری داشته اند. همچنین، نتایج رگرسیون نشان داد که تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و نگرش نسبت به اثرات منفی و مثبت گردشگری بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری تأثیر می گذارد. این مقاله استدلال می کند که اثرات مثبت و منفی احساس شده از گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری، تابع هویت مکانی و عناصر آن می باشند.
مکان یابی ناحیه صنعتی محصولات کشاورزی زرشک و عناب در مناطق روستایی (مورد شناسی: شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با استمرار خشکسالی و کاهش منابع محیطی در نواحی روستایی ظرفیت اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته است. در این راستا یکی از مهم ترین راهبردها، استقرار صنایع روستایی ، به ویژه توجه به ظرفیت هایی همچون تولید محصولات مقاوم به خشکی به سبب برون رفت از چالش پیش رو است. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف تعیین مکان مناسب ناحیه صنعتی، به مکان یابی ناحیه صنعتی محصولات زرشک و عناب پرداخته است. محدوده مورد مطالعه نواحی روستایی شهرستان بیرجند است. این تحقیق مبتنی بر روش های توصیفی- تحلیلی (در سال 1395)، به صورت کتابخانه ای، پرسشنامه ای و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تکنیک دیمتل و ANPاستفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه مقایسه زوجی بین 15 نفر از کارشناسان توزیع و با استفاده از نرم افزار Arc map، لایه های اطلاعاتی مستخرج شده از لایه ماهواره ای DEM(تصویر TM، می 2012) و لایه اقلیم شناسی (1360-1390) استان خراسان جنوبی تلفیق شد و درنهایت مکان بهینه ناحیه صنعتی به دست آمد. بنابر یافته های تحقیق، دسترسی به منابع آب با ضریب (4529/0)، شیب مناسب با (4239/0)، دسترسی به نیروی انسانی با (3125/0)، فاصله از گسل با (2250/0)، فاصله از مسیل با (1495/0) و دسترسی به معابر اصلی با (1119/0)، بیشترین وزن را در تعیین مکان بهینه ناحیه صنعتی دارن د. برخورداری از خدمات (0347/0) و دسترسی به مراکز و اداره های شهری (0476/0) نیز دارای کمترین اهمیت هستند؛ بنابراین، از کل پهنه شهرستان بیرجند به مساحت 1043 کیلومترمربع، فقط حدود 7 کیلومتر مربع آن برای استقرار ناحیه صنعتی روستایی مناسب است.
مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار(مورد شناسی: منطقه 3 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تنظیم کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان جزء ضروری شهرها، در رشد و توسعه آن ها نقش اساسی دارند که کمبود آن می تواند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد. هدف تحقیق حاضر، مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار در منطقه سه شهر کرمان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. به منظور انجام تحقیق، ﻻﯾﻪ های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ مکان یابی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش فاصله یابی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ﺗﻬﯿﻪ و ﺳﭙﺲ با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی به لایه ها وزن داده شد. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ با استفاده از دستور کلاس بندی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ﻫﺮ ﻻﯾﻪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﻼس ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪه و ﻫﺮ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ آن وزن دﻫﯽ ﺷﺪ و نقشه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن ﺗﻬﯿﻪ شد. ﺳﭙﺲ ﺑﺮای به دﺳﺖ آوردن نقشه ﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای است، وزن ها ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ و اﺛﺮﮔﺬاری ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻻﯾﻪ ﻫﺎ اﻋﻤﺎل شد. در نهایت ﺑﺎ همپوشانی ﻻﯾﻪ ﻫﺎی وزن دﻫﯽ ﺷﺪه با استفاده از دستور پوشش فازی، نقشه نهایی ایجاد شد. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخص ها نشان می دهد که زمین های بایر با وزن نسبی 474/0 و فاصله از مراکز مسکونی با وزن نسبی 129/0 بیشترین اولویت را در مکان یابی پارک محله ای دارند. همچنین با توجه به استاندارد ها و سرانه های موجود، بهترین مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای، مربوط به قسمت های شمال، شمال شرقی و مرکز منطقه سه شهر کرمان است. بر این اساس بایستی مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 3 شهری کرمان با رعایت اصول صحیح مکان یابی برای رسیدن به توسعه پایدار مورد توجه جدی برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
پیش بینی پاسخ آبخوان دشت آذرشهر به تغییرات اقلیم با استفاده از مدل ترکیبی هوش مصنوعی- پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با رشد روزافزون جمعیت و طرح های توسعه و تغییرات اقلیمی در سال های اخیر و تأثیر آن بر وضعیت سیستم آبخوان دشت آذرشهر، ضرورت مطالعه دقیق و کاربردی پیرامون وضعیت این آبخوان، آشکار می شود. بدین منظور، با استفاده از مدل های هوش مصنوعی، اقدام به شبیه سازی و پیش بینی داده های سری زمانی بارش، دبی و سطح آب زیرزمینی محدوده مورد مطالعه شد و پس از تعمیم این داده ها به کل دشت با استفاده از روش درون یابی کریجینگ بیزین (EBK)، بیلان کلی آبخوان دشت به دست آمده و نتایج وارد مدل سیستم پویای آبخوان دشت در محیط نرم افزاری WEAP شد. با ایجاد سناریوی مرجع برای بازه زمانی 1392 تا 1400 و اعمال تنش افزایش جمعیت و میزان آب مصرفی بخش کشاورزی در طی این بازه، پاسخ آبخوان به تنش های وارده بررسی شد. سیستم پویای آبخوان دشت در قبال روند افزایشی 2 درصدی جمعیت و 1 درصدی آب مصرفی بخش کشاورزی، کاهش حجم مخزن به میزان حدود 7 درصد در پایان دوره تنش (سال 1400) را نشان داد. پژوهش حاضر بیانگر قابلیت بالای ترکیب هوش مصنوعی و پویایی سیستم در پیش بینی پاسخ آینده سیستم آبخوان به تغییرات اقلیمی است و می تواند در راستای مدیریت منابع آب و پیش بینی تمهیدات لازم برای آینده به کار رود.
ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های مناطق خشک (مورد شناسی: مناطق کویری و بیابانی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه متنوعی از پدیده های ژئوتوریستی را در خود جای داده است که لندفرم های کویری و بیابانی بیش از سایر عوارض، برجسته می باشند. از آنجا که بسیاری از سرمایه های ژئوتوریسم این شهرستان مورد بررسی جامع قرار نگرفته و حتی برخی از ژئومورفوسایت ها ناشناخته مانده است؛ بنابراین به منظور بهره بری و کاربرد اصولی از این سرمایه های کویری و بیابانی این شهرستان، ضرورت دارد که ژئومورفوسایت های مناطق خشک شهرستان که نماد ژئوتوریسم می باشند، شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفته و برنامه ریزی ژئوتوریستی بر مبنای این ارزیابی صورت گیرد. در این پژوهش که از نوع توصیفی–تحلیلی است، ارزیابی ژئومورفوسایت ها از طریق روش ارزیابی ژئوتوریسم آقای بوروشی1 و همکاران صورت گرفت. ابتدا ارزش های این روش، توسط کارشناسان ارزش گذاری شده و سپس 24 ژئومورفوسایت مناطق کویری و بیابانی ازطریق مطالعات کارشناسی کتابخانه ای و میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج آن با ارزشیابی معیارها ترکیب شده و از این طریق، ارزش نهایی هر ژئومورفوسایت تعیین شد. نتایج نشان می دهد که سه ژئومورفوسایت «ریگ شتران»، «رخنمون های سنگی کوه های درنجال» و «کوه های کم ارتفاع قدیمی کلمرد» بهینه ترین شرایط را برای توسعه ژئوتوریسم دارند. نتایج ارزیابی به تفکیک و ترکیب ارزش های علمی، حفاظتی و گردشگری که با رویکرد حفاظتی صورت گرفت، نشان می دهد که بیشتر ژئومورفوسایت های مناطق خشک این شهرستان، از شرایط «نسبتاً مطلوب» برای توسعه ژئوتوریسم برخوردارند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که فقط ژئومورفوسایت «ریگ شتران» در شرایط فعلی به صورت بهینه می تواند به عنوان یک کالای گردشگری آماده در اختیار گردشگران قرار بگیرد و دیگر ژئومورفوسایت ها پیش از ارائه به بازار گردشگری، نیازمند تقویت شاخص های گردشگری و در برخی از آن ها نیاز به ارتقای شاخص های حفاظتی و علمی است.