فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
68 - 81
حوزههای تخصصی:
شهرها با دربر گرفتن درصد فزاینده ای از جمعیت و گسترش شهرنشیتی، با چالش های مهمی از جمله نابرابری فضایی روبرو هستند. نقش کلان شهرها به علت آثار تجمعی چالش های افزایش جمعیت، بسیار حائز اهمیت است. با اینکه شهرها به عنوان مرکز نوآوری در نظر گرفته شده، اما سطح نوآوری بین مناطق به صورت برابر توزیع نمی شود . هدف این پژوهش سطح بندی مناطق کلان شهر تبریز در برخورداری از شاخص های شهر نوآور است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات مقایسه ای بوده و روش گردآوری داده ها، به صورت پیمایشی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از میان شهروندان و 27 خبره با روشه گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند ؛ پایایی پرسشنامه شهروندان و خبرگان به ترتیب با مقادیر 89/0 و 93/0 تایید شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک ANP نشان می دهد که زیرمعیارهای مراکز آموزشی و پارک علم و فناوری به ترتیب با مقادیر 104046/0 و 090895/0 بیشترین و زیرمعیارهای مساحت منطقه و جمعیت به ترتیب با مقادیر00374/0و 007537/0 کمترین تأثیر را درحرکت شهر تبریز به سمت یک شهر نوآور دارند. بررسی وضعیت چگونگی توزیع شاخص های شهر نوآور نشان می دهد که منطقه هشت با میزان تاپسیس 9647 /0در رتبه اول و منطقه چهار با میزان تاپسیس 068081/0 در رتبه آخر سطح نوآوری قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های شهر نوآور به صورت عادلانه توزیع نشده و تمرکز فضایی در توزیع شاخص ها وجود دارد. لذا، مدیریت کلان شهر تبریز در راستای تحقق شهر نوآور نیازمند تحریک نوآوری از طریق توزیع عادلانه شاخص های شهر نوآور و تمرکززدایی از مرکز است.
تببین دگردیسی ساختار فضایی شهر اصفهان در ارتباط با دگرگونی قدرت از صفویه تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
307 - 338
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهرها یکی از عناصر تأثیرگذار در امر توسعه شهرها در دوره های مختلف بوده است. در شهرهای ایرانی، ساختار فضایی شهرها گاه به صورت ارگانیک و در طی دوران تاریخی و براساس مقتضیات زمانه، همچون نیازهای اقتصادی-اجتماعی و دینی-مذهبی آن ها شکل می گرفته و در مواردی، این ساختار از برنامه ها و طرح های حکومتی آن دوره بسیار تأثیر می گرفته است. با توجه به تغییرات سریع شهر و فضاهای شهری در دوره های معاصر، شکل دیگری از تحلیل فضای شهری باید مورد توجه قرار گیرد که در مطالعات کلاسیک تحلیل فضای شهری کمتر بدان پرداخته شده است. شهرهای تاریخی بهترین بستر را برای این گونه تحلیل فراهم می آورند؛ بنابراین شناخت ساختار فضایی شهر، رابطه آن با قدرت و تأثیر دگرگونی قدرت بر دگردیسی ساختار فضایی اصفهان هدف این پژوهش است. این پژوهش با انتخاب شهر اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه ازیک سو در یک سطح کلان و با روش تفسیر-تاریخی، بررسی سِیر تحول تاریخی استخوان بندی شهر اصفهان انجام یافته است و از سویی دیگر با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدید میدانی و مصاحبه و به کمک نرم افزارهای ArcGIS، Auto CAD و Depth map با تکنیک چیدمان فضایی (Space Syntax) با استفاده از نقشه های تحلیلی چیدمان فضایی و به کارگیری مفهوم ارزش هم پیوندی انجام یافته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که ساختار فضایی اصفهان از دوره صفویه که با برنامه ریزی حکومت مقتدر شکل گرفته، در دوره های بعد با دگرگون شدن قدرت تغییرشکل داده و کماکان عناصر اصلی ساختار فضایی نقش اصلی در شهر دارند و از هم پیوندی بالایی برخوردار هستند.
ارزیابی میزان تحقق چشم انداز و اهداف برنامه 5 ساله راهبردی عملیاتی شهر شیراز (سال های 1397-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
287 - 304
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه روزافزون به امر برنامه ریزی و لزوم توجه به چالش های پیشرو، از ضرورت های اصلی جوامع امروزی است، ارزیابی و پایش برنامه راهبردی به عنوان بخش منطقی و حلقه ای از زنجیره برنامه ریزی برای بازخورد عملکرد بشمار می آید. از آنجا که جوهر و عنصر محور برنامه ریزی «تعهد و مسئولیت» است، ضرورت دست یابی به شناختی دقیق از میزان واقعی عمل بر این تعهدات اجتناب ناپذیر است. بر این اساس این پژوهش در تلاش است میزان تحقق اهداف و چشم اندازهای برنامه راهبری عملیاتی شهر شیراز طی سال های 1397-1392 را مشخص کند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی است. روش: گردآوری داده های پژوهش نیز با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و پرسش نامه که توسط 30 متخصص و کارشناس حوزه شهری تکمیل شده، گردآوری شده است. هم چنین، از روش میانگین وزنی و تحلیل عاملی برای تحلیل ارزیابی میزان تحقق چشم اندازها و اهداف برنامه 5 ساله راهبردی_عملیاتی شهر شیراز استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین وزنی همه چشم اندازهای شهر شیراز در افق طرح، بالاتر از حد متوسط قرار دارد؛ میزان تحقق پذیری چشم انداز محور اجتماعی و فرهنگی در بخش گردشگری با میانگین وزنی 8/6 و محور مدیریت شهری در بخش فناوری با میانگین وزنی 8/6 نسبت به سایر محورهای چشم انداز شهر شیراز در وضعیت مطلوب تری قرار دارد. ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در عدم تحقق اهداف برنامه، نداشتن توجه کافی به ویژگی های اجتماعات محلی و نیازهای آن ها، ناپیوستگی میان مراحل گوناگون برنامه ریزی، توجه نکردن به زمان بندی برنامه ها، انعطاف نا پذیری برخی از محورهای برنامه، ناپایداری درآمدی شهرداری و ... است. نتیجه گیری: درنهایت، با استفاده از مدل تحلیل عاملی، 5 عامل مؤثر در تحقق چشم اندازها و اهداف برنامه راهبردی و عملیاتی شهر شیراز مشخص شد. ازجمله مهم ترین پیشنهاد ارائه شده در این پژوهش برای افزایش تحقق پذیری برنامه های آینده، می توان به برقراری ارتباط منسجم بین قسمت های گوناگون برنامه، به گونه ای که چشم اندازها و اهداف گوناگون برنامه، یکدیگر را پوشش دهد اشاره کرد.
الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
117 - 136
حوزههای تخصصی:
اکولوژی اجتماعی شهر، شیوه های اجتماعی و اقتصادی شهر را به تصویر می کشد و بر هویت محیط اجتماعی شهر تاکید دارد و در پی آن است تا همه شهروندان بتوانند به زندگی شایسته ای دست یابند. جدایی گزینی های اجتماعی-فضایی یکی از مسایل مهم کنونی شهرها به شمار می رود و از زمینه های بروز این پدیده، حضور مهاجرین در شهرها است که با توجه به شرایط شان مکان های خاصی از شهر را برای سکونت خود انتخاب می کنند. جدایی گزینی جمعیت مهاجر در قالب نقطه ای، لکه ای و پهنه ای در بخش های خاصی از شهر و بویژه سکونتگاه های غیررسمی شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. شهر رشت بزرگترین و مهمترین شهر منطقه شمال ایران، شهری مهاجر پذیر است که جمعیت آن طی سا ل های 1335 تا1395 ازتعداد 109491 نفر به 679995 نفر، تحت تاثیر مهاجرت های درون استانی و برون استانی 2/6 برابر افزایش یافته است. هدف تحقیق حاضر تحلیل الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش شناسی، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان فنی شهرداری های مناطق پنجگانه شهر رشت است که با بهره گیری از طراحی و تکمیل تعداد 38 پرسشنامه به روش دلفی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز در کنار مطالعات اسنادی جمع آوری شده است.یافته هاو نتایج تحقیق نشان می دهد الگوی سکونت جمعیت مهاجران به صورت؛ نقطه ای، لکه ای و پهنه ای بوده که این الگو در محلات با نسبت بالای جمعیت مهاجر مانند برخی محلات مناطق چهار و پنج برعکس می باشند. برنامه ریزی از طریق آماده سازی زمین های بلافصل شهر رشت مطابق با طرح های جامع و تفصیلی و نیز ساختاری-راهبردی به توسعه کالبدی-فضایی و بویژه توسعه اجتماعی-فرهنگی الگوی سکونت پهنه ای، لکه ای و نقطه ای مهاجرین کمک خواهد نمود.
کاربرد مدل های شبکه عصبی مصنوعی، نسبت فراوانی و تابع شواهد قطعی در تهیه نقشه حساسیت به وقوع سیل در حوزه آبخیز هراز: الگویی برای مطالعات مخاطرات سیلاب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
181 - 202
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق برای تهیه نقشه حساسیت به وقوع سیل در حوزه آبخیز هراز در استان مازندران از روش های شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، نسبت فراوانی (FR) و تابع شواهد قطعی (EBF) استفاده شده است و برای دستیابی به هدف پژوهش از ده پارامتر موثر در وقوع سیلاب از قبیل شیب، انحنای زمین، فاصله از رودخانه، طبقات ارتفاعی، بارش، شاخص توان رودخانه (SPI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، لیتولوژی، کاربری اراضی و شاخص تفرق پوشش گیاهی (NDVI) استفاده گردید. همچنین، موقعیت جغرافیایی 211 نقطه سیل گیر در منطقه تهیه شده و نقاط به صورت تصادفی به گروه هایی متشکل از 151 نقطه (70%) و 60 نقطه (30%) به ترتیب برای واسنجی و اعتبار سنجی تقسیم شده اند. سپس احتمال رخداد سیل برای هر کلاس از هر پارامتر محاسبه گردید. وزن های محاسبه شده برای هر کلاس در سیستم اطلاعات جغرافیایی در لایه های مربوطه اعمال گردیده و نقشه های حساسیت به وقوع سیل منطقه مورد مطالعه به دست آمد. براساس نقشه پتانسیل سیل خیزی، منطقه به 5 کلاس با حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تقسیم گردید. روش های مذکور توسط روش منحنی مشخصه عملکرد سیستم (AUC) ارزیابی شدند. نتایج حاکی از آن است که طبقات ارتفاعی پایین و نزدیک رودخانه دارای احتمال و حساسیت بالایی نسبت به وقوع سیل می باشند. همچنین نتایج نشان داد که تکنیک نسبت فراوانی (AUC=0.97)، تابع شواهد قطعی (AUC=0.94) و شبکه عصبی مصنوعی (AUC=0.87) به ترتیب اولویت، دارای بیشترین دقت در پیش بینی وقوع سیل بوده اند. از این رو مدل های مذکور به منظور پیش بینی پتانسیل خطر سیل به ویژه در نواحی مختلف از جمله فضاهای شهری به دلیل کارایی بالا، می تواند مفید و قابل اعتماد باشند.
سنجش تطبیقی کیفیات فضایی مگامال ها از دیدگاه کاربران فضا (مطالعه موردی: مگا-پروژه سیتی سنتر و ارگ جهان نما در کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97-116
حوزههای تخصصی:
مگامال ها به عنوان گونه ای از مگاپروژه در قالب پدیده ای نوظهور در کلان شهرهای ایران به سرعت در حال گسترش هستند. در ادبیات شهرسازی جهان نقدهای بسیاری به بعد رویه ای این پروژه ها وارد شده است که عمدتاً بر علل شکل گیری این گونه توسعه ها، اثرات ناشی از آن ها و علل موفقیت و شکست آن ها در بعد رویه ای تأکید داشته اند. آنچه در میان پژوهش های پیشین عمدتاً مغفول مانده است، توجه به بعد محتوایی مگاپروژه ها است. با پذیرش نقدهای وارد بر بعد رویه ای مگامال ها و توجه به این نکته که بسیاری از شهروندان نیازهای خود را در سطوح گوناگون با رجوع به این گونه پروژه ها مرتفع می سازند، لزوم ارزیابی بعد محتوایی مگامال ها مشخص می گردد. هدف مقاله ارزیابی متغیرهای فضایی سازنده بعد محتوایی مگامال ها در دو نمونه موردمطالعه "ارگ جهان نما" و "سیتی سنتر" در کلان شهر اصفهان است تا از این طریق عوامل و متغیرهای مؤثر بر موفقیت یا شکست این گونه پرو ژه ها در بعد محتوایی مشخص گردد. بدین منظور 20 متغیر کیفیت فضایی فضاهای عمومی در قالب پرسشنامه (طیف لیکرت 5 تایی) توسط 120 نفر از کاربران فضای هریک از مگامال ها (240 نفر درمجموع) مورد ارزیابی قرارگرفته اند. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل F’ANP تحلیل شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد که پنج عامل "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "سرزندگی فضای مگامال"، "خوانایی و دسترسی فضای مگامال"، "امکانات محیطی" و"تعاملات اجتماعی" و چهار عامل "هویت و کیفیات بصری فضای مگامال"، "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "امکانات محیطی و خدماتی" و "سرزندگی و خوانایی" به ترتیب بعد محتوایی پروژه مگامال سیتی سنتر و ارگ جهان نما را شکل می دهند. پنج متغیری که بیشترین امتیاز رضایتمندی از سوی کاربران فضا را در مگاپروژه موفق (سیتی سنتر) کسب نموده اند عبارت اند از: "امکان برقراری تعاملات اجتماعی در فضای مگامال"، "امنیت فضای مگامال و محدوده بلافصل آن"، "حس تعلق نسبت به فضای مگامال"، "تنوع فعالیتی در کاربری های مگامال" و "ایمنی فضای مگامال و محدوده بلافصل آن". پایین بودن میزان متغیرهای مذکور در ارگ جهان نما در کنار وضعیت نامناسب سایر متغیرها می تواند از علل شکست این پروژه از دیدگاه کاربران فضا باشد.
بازاندیشی داده های شاخص در نظام برنامه ریزی مسکن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن از نیازهای اصلی زندگی در سراسر دنیا به شمار می آید و در شهرها، مسئله بزرگی برای شهروندان و مسئولین محسوب می شود. هدف این مقاله، شناسایی و تحلیل شاخص های مؤثر در بخش مسکن و تبیین این شاخص ها در برنامه ریزی مسکن شهری در ایران در بازه زمانی 40 ساله (سال های 1357 تا 1396) مستخرج از مرکز آمار ایران است.روش: مقاله حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. رویکرد کلی حاکم بر آن تحلیل محتوای کیفی است که در قالب آن اسناد و گزارش ها، اسناد بالادستی شامل برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و طرح جامع مسکن و سایر اسناد مرتبط با موضوع مسکن مورد بررسی قرارگرفته اند. در بخش تحلیل به منظور شفاف سازی و درک بهتر، از شکلهای مربوط به میانگین های آماری که در نرم افزار Spss و Excell تهیه شده اند، استفاده شده است.یافته ها: نشان دهنده آن است که تعداد شاخص های مؤثر بخش مسکن در دهه 60 با توجه به حوادث رخ داده در این دوران از قبیل جنگ، تصویب قانون زمین شهری و ... و سیاست های در نظر گرفته شده توسط دولت در زمینه تخصیص مسکن به شهروندان بالاتر از سایر دوره ها بوده است. از میزان این شاخص ها در سال های بعد به ویژه دهه 80 و 90 کاسته شده اما در این دهه ها بر فراوانی شاخص های مسکن افزوده شده است.نتایج: شاخص های مطرح در این دهه ها مشابه بوده و در طی گذشت زمان تغییر چندانی در آن ها رخ نداده و به صورت ثابت و سنتی باقی مانده اند. تغییر این شاخص ها در برنامه ریزی مسکن در شهرهای ایران امری لازم و ضروری است.
رتبه بندی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز بر اساس شاخص های شهر خلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جوامع شهری و پیچیده تر شدن مسائل شهری، نقش استفاده از شیوه های جدید برنامه ریزی و مدیریت شهری بیش از هر زمانی دیگر مهم جلوه می نماید. در این رابطه ایده شهر خلاق یکی از بحث های جدیدی می باشد که می تواند شهرها را به سوی رشد و توسعه پایدار سوق دهد. شهر خلاق قادر است تا شهرها را از بن بست های مدیریتی و کالبدی موجود رهایی بخشیده و آنها را تبدیل به مکانی جهت شکوفایی استعدادها و بروز انواع نوآوری ها گرداند. با توجه به اهمیت بکارگیری شیوه های نوین در امر برنامه ریزی و مدیریت شهری، پژوهش حاضر اقدام به ارزیابی و اولویت بندی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز بر اساس شاخص های شهر خلاق نموده است تا نتایج حاصل بتواند پاسخگوی نیازها و نارسایی های موجود در این شهر باشد. نوع تحقیق حاضر، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل کل ساکنان کلانشهر تبریز برابر با 1.593.373 نفر می باشد و بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، کروسکال والیس، میانگین و کای اسکوئر استفاده شده و به منظور رتبه بندی مناطق شهر تبریز از مدل تصمیم گیری چند معیاره SAW استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از آزمون SAW نشان می دهد وضعیت شاخص های سرزندگی فضای شهری و مشارکت بهتر از سایر شاخص های شهر خلاق است. همچنین، منطقه 2 شهر تبریز با نمره نهایی 171/0، در رتبه اول و منطقه 7 با نمره نهایی 074/0 در رتبه های آخر از نظر شاخص های شهر خلاق در بین مناطق دهگانه کلانشهر تبریز قرار گرفته اند.
سلامت محیط زیست شهری: از ساختار فضایی شهر تا مشارکت شهروندی (نمونه موردی: منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به محیط زیست سالم شهری یکی از اهداف توسعه پایدار شهری است. سلامت محیط زیست شهری تحت تأثیر شرایط و ساختار فضایی شهر بوده و از طرف دیگر عامل انسانی به عنوان محیط اجتماعی در ایجاد و تغییر سلامت محیط زیست شهری نقش بسزایی دارد، بنابراین جهت ارتقاء سلامت محیط زیست شهری، تحلیل و تبیین ارتباط بین محیط انسان ساخت و محیط اجتماعی ضروری است. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین ساختار فضایی منطقه یک شهرداری تهران با مشارکت شهروندی در ارتقاء سلامت محیط زیست محلات شهری میپردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و متغیرهای اصلی این پژوهش شر ایط اجتماعی، وضعیت اقتصادی، شرایط کالبدی - فیزیکی و مشارکت شهروندی است. ابزارهای جمع آوری دادهها به صورت مورد تحلیل قرارگرفته است. GIS و SPSS پرسشنامه و استفاده از دادههای ثانویه از مراکز آماری است که با استفاده از نرم افزار نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین ساختار فضایی سالم شهری و مشارکت شهروندی در ارتقاء سلامت محیط زیست شهری همبستگی وجود دارد، و الگوهای فضایی محیط زیست سالم با الگوی مشارکت شهروندی در ارتقاء سلامت محیط زیست شهری منطبق است.
ارزیابی فرم بهینه سقف جهت به کارگیری بادخان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
35-46
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب طراحی اقلیمی در یک منطقه نقش زیادی در شرایط آسایش محیطی دارد. در دوران معاصر طراحی اقلیمی عکس العمل منطقی به بحرانهای ناشی از کمبود منابع تولید انرژی و افزایش آلودگیهای محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی بودهاست. این موضوع در مناطقی با اقلیم خاصاز اهمیت بیشتری برخوردار است. توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه و پیشبینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمانها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی در هر اقلیم خواهد شد که سابقه چند هزارساله بخصوص در ایران دارد. در ایران، یکی از اقلیمهایی که توجه به شرایط زیستمحیطی به منظور ایجاد آسایشحرارتی و رسیدن به معماری همساز با اقلیم در آن نقشحیاتی دارد، اقلیم گرم و خشکاست که همواره دمای بالایی دارد. این اقلیم به منظور تهویه و سرمایش غیرطبیعی نیاز به مصرف انرژی دارد. این پژوهش درصدد است که با توجه به مباحث مربوط به طراحی اقلیمی، فرم مناسب سقف جهت استفاده بهینه از تهویه طبیعی در شهر اصفهان که با مشکلات ناشی از گرما مواجه میباشد، را ارزیابی نماید. از آنجا که در ساختمانهای فشرده و متراکم که جریان هوای زیادی به بدنه ساختمان برخورد نمیکند، سقفدر سازوکار تهویه نقشاساسی دارد در این مقاله با مدلسازی سه نوع سقف منحنی، شیبدار و مسطح راهکارهای کالبدی به منظور رسیدن به سازوکار بهینه تهویه طبیعی در ساختمانهای شهر اصفهان بررسی شده است و درنهایت فرم بهینه سقف در ارتباط با تهویه طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات با استفاده از دادههای پایگاه هواشناسی و منابع اسنادی معتبر جمعآوری شده است. همچنین از مدلسازی رایانهای در نرم افزار (Flow Design Autodesk) به منظور راهکارهای معماری و سنجشاستفاده شده است.
مکانیابی بهینه فضای سبز شهر اردبیل با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مکانیابی بهینه فضای سبز شهر اردبیل با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی بوده است و تلاش گردید، از معیارهای اقتصادی، موقعیتی و همجواری در قالب مدل ANP با استفاده از توابع همپوشانی سیستم اطلاعات جغرافیایی، مکان های مناسب برای احداث فضای سبز شهر اردبیل، ارایه شود. تحقیق حاضر از نوع تحلیلی- توصیفی با ماهت کاربردی ارائه شده است. با توجه به نقشه خروجی، زمین های شهر اردبیل برای انتخاب مکان مناسب کاربری فضای سبز، به پنچ گروه با اولویت بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی شده است. به منظور تطبیق نتایج بدست آمده از الگوی ارائه شده در مکان یابی فضای سبز شهری با واقعیات موجود در محدوده مورد پژوهش، نقشه کاربری اراضی آن در محیط GIS تهه شده و نتایج بدست آمده الگوی مذکور در نقشه کاربری اراضی منعکس گردیده است. با توجه به نقشه خروجی مدل ANP و مقایسه آن با نقشه کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه، مشخص شد که زمین های مناسب برای ایجاد فضای سبز تناسب زیادی با کاربری اراضی دارند. استفاده توام از مدل ANP و سیستم اطلاعات جغرافیایی در اولویت بندی و تعیین بهترین مکان های شهر برای تعیین کاربری ها نوآوری این تحقیق می باشد.
ارزیابی و سنجش پایداری در بافت های فرسوده شهری با رویکرد آینده پژوهی و ارائه راهکارهای مناسب (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
50 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری محور اصلی برنامه ریزی هاست و مدیریت شهری به عنوان متولی امور شهری همواره در مسیر دستیابی به آن تلاش می نماید. بافت های فرسوده شهری بخشی از شهرهای امروزی هستند که با مشکلات عدیده ای در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، محیطی و مدیریتی مواجه هستند. از این جهت بررسی ابعاد پایداری و برنامه ریزی برای بهبود وضع موجود این بافت ها که مانعی بر سر راه پایداری هستند از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش تلاش دارد تا با رویکرد آینده پژوهی به بررسی وضع وجود و برنامه ریزی برای ارتقای وضعیت آن در راستای نیل به پایداری در آینده محدوده بپردازد لذا با روش تحلیلی و میدانی وضعیت مولفه های پایداری در محدوده بافت فرسوده شهر زاهدان را مورد بررسی قرار داده و اطلاعات موردنیاز خود را به روش اسنادی کتابخانه ای و مطالعات میدانی و ابزار پرسشنامه به تعداد 400 نمونه که به روش نمونه گیری کوکران برآورد گردیده ، جمع آوری نموده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش تحلیل AHP-TOPPSIS و روش تحلیل SWOT و مقایسه عوامل پیش روی محدوده انجام گردیده است. مطابق نتایج بدست آمده بین عوامل پایداری، عوامل اجتماعی بیشترین اهمیت را به خود اختصاص داده اند و در میان شاخص ها، سه شاخص تعاملات اجتماعی، سرزندگی و اختلاط کاربری بیشترین ضریب را به دست آورده اند. نتایج حاصل از تحلیل SW1+604OT نشان می دهد که جهت ارتقای پایداری در محدوده با رویکرد آینده پژوهی استفاده از راهکارهای تهاجمی(WO) در اولویت اول قرار دارد.
ارائه الگوی جدید برج سازی بر مبنای توسعه پایداری اجتماعی در استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
25 - 48
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوی جدید برج سازی بر مبنای توسعه پایداری اجتماعی در استان تهران انجام گرفته است. به لحاظ جمع آوری داده ها پیمایشی محسوب می شود. در جمع آوری داده ها از روش های کمی و کیفی استفاده شد. جامعه آماری دو گروه کارشناسان، دانشجویان دکترای معماری و خبره گان ساکن در این شهر بودند. حجم نمونه برای کارشناسان 384 نفر و برای خبرگان 14 نفر بوده است. از دو روش نمونه گیری خوشه ای و هدفمند استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها را پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان تشکیل داد. روش تجزیه و تحلیل داده ها بهره برداری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS بوده است. مهمترین یافته های تحقیق حاکی از آن بود که طراحی فضاهای باز بازی، هنری، فرهنگی و تفریحی در برج ها می تواند در ارتقاء تعاملات و حس تعلق و دور کردن اثرات منفی زندگی صنعتی بر روی ساکنان موثر واقع گردد. طراحی انعطاف پذیر برج ها و مرتفع سازی محدودیت های سازه ای با راهکار هایی مانند (طراحی نواری برج ها و طراحی آتزیوم و تسهیل دسترسی مناسب و تعبیه فضاهای باز...) قادر است در توسعه پایدار و ارتقاء حس رضایت ساکنان تأثیرگذار باشد. عملکرد مناسب در طراحی بام و همکف، ایجاد فضاهای مناسب اجتماعی، تعاملاتی در کاهش مشکلات برج نشینی و ایجاد سرزندگی و مشارکت عمومی و به تبع آن توسعه پایدار اجتماعی نقش آفرین باشد. طراحی گردشگاه و مجهز کردن برج ها به خدمات عمومی اولیه (رستوران، مغازه، مهد کودک، آرایشگاه، سوپر مارکت، باشگاه، استخر.....) قادر است در ایجاد حس تعلق و تعاملات، و از سوی دیگر در کاهش سفرها در شهر و توسعه اجتماعی موثر واقع شود.
تحلیل ساختاری-کارکردی مورفولوژی شهری تحت تاثیر رانت حاصل از اقتصاد نفتی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
203 - 218
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی اقتصادی مبتنی بر نفت یکی از عوامل اساسی است که مکانیزم ها و مناسبات اقتصادی و کالبدی شهری را متأثر می سازد. این شیوه مدیریت فضا ممکن است به افزایش فعالیت های سوداگرانه، عدم تخصیص بهینه منابع و بی توجهی به ابعاد اجتماعی-فرهنگی و نگاه صرفا کالبدی و کارکردگرایانه به فضای شهری و مورفولوژی حاصل از آن منجر شود. روش: جا این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، در پی بررسی میزان تاثیر اقتصاد رانتی در تحولات مورفولوژیکی شهر زنجان است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری با روش کوکران 384 نمونه است. برای تحلیل داده از آزمون تک نمونه ایT، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعاملی با نرم افزار SPSS، Expert Choice و Scenario Wizard استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اقتصاد نفتی در مدیریت متمرکز کشور و تاثیر آن در شهر زنجان در قالب تغییرات کاربری اراضی، نابرابری اقتصادی-اجتماعی و عدم تعادل فضایی، منجر به شکل گیری مورفولوژی شهری ناپایدار شده است. موید این مطلب، ضریب وزنی شاخص های موثر بر تحولات مورفولوژی شهر زنجان برابر 06/24= tبا آزمون T است و شاخص کالبدی با امتیاز (53/25 = t) بیش ترین تاثیرپذیری را داشته است. نتیجه گیری: با استفاده از رویکرد اثرات متقابل تعاملی، سناریوی سوم با ضریب تاثیر17 و ارزش ثبات1، با تاکید بر شاخص خیابان بندی شهری؛ نابرابری فضایی؛ تسهیلات دولت طبق نیاز شهروندان؛ سرمایه گذاری دولت در توسعه کالبدی شهر و وجود کاربری های ناسازگار، بمنظور تحولات سازنده مورفولوژی شهری انتخاب شد.
تحلیل و شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی شهری براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری (RAC) در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1103 - 1123
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای افزایش ظرفیت مانایی و برگشت پذیری دارایی های توسعه در گستره های فضایی کلان یعنی شهرهاست. در این فرایند دارایی های زیرساختی حیاتی از دو جنبه تأثیرگذاری در روند حیات توسعه و آمایش شهرها و جذابیت آن ها برای تهدید اهمیت دوچندانی دارند. پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی- تحلیلی» و با هدف شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی در آمایش شهری براساس ساختار مدل چرخه سازگاری تاب آوری ( RAC ) در کلان شهر اهواز انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که ظرفیت مورد نیاز زیرساخت های حیاتی در کلان شهر اهواز برای افزایش تاب آوری آن ها براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری چگونه است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه نمونه 100 نفر از کارشناسان و استادان دانشگاهی در کلان شهر اهواز هستند که به روش دلفی و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براساس شاخص های تبیین کننده میزان تأثیرگذاری دارایی، ساختار شبکه ای دارایی، پوشش کالبدی دارایی، اهمیت مصرفی دارایی و سرانه مصرف دارایی، زیرساخت حیاتی برق براساس ساختار مدل تاب آوری در مرحله فروپاشی و سازمان دهی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات در مرحله بهره وری و زیرساخت حیاتی حمل ونقل در مرحله تعادل قرار دارد. براساس یافته های پژوهش به نظر می رسد زیرساخت حیاتی برق نیازمند ایجاد ظرفیت مانایی و بازیابی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات نیازمند ایجاد ظرفیت رشد و زیرساخت حیاتی حمل ونقل نیازمند ایجاد ظرفیت توسعه در این کلان شهر هستند.
تحلیل سویه های مفهوم مشارکت در فرآیند طراحی فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
49 - 62
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله مشارکت بهره برداران فضاهای عمومی در فرآیند طراحی معماری از نکات مهم و حائز اهمیت است. این موضوع در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و طراحان این گونه از فضاها قرار گرفته و در نمونه های عملی نیز در سه سطح طراحی، برنامه ریزی و تصمیم سازی به ارائه راهکارهای اجرایی طراحی مشارکتی اقدام گردیده است. علی رغم وجود روش مشخص انگیختگی مشارکتی در طراحی، در کشور ما توجه به این مقوله عمدتاً به سطح پایینی از روش های دریافت اطلاعات مانند مصاحبه و ضبط نظرات بهره برداران اکتفا شده و نوعی اغفال در سطوح کلان طراحی، برنامه ریزی و تصمیم سازی مشاهده می گردد؛ به طوری که نتایج به دست آمده از این اقدامات یا در حد صرفاً نوشتاری و یا در سطح پایین مداخله عملیاتی منحصر گردیده است. نکته حائز اهمیت در این میان، عدم تبیین مناسب از مؤلفه های تأثیرگذار مشارکت از یک طرف و نبود ساختار تأثیرگذاری این مؤلفه ها و ارتباط آن با فرآیند طراحی از طرف دیگر است. بنابراین مقاله حاضر با هدف تبیین عوامل مشارکتی به تحلیل و ارائه مدل مفهومی _ ساختاری تأثیرگذاری این عوامل در فرآیند طراحی می پردازد. روش تحلیل و ارائه مدل مقاله براساس روش قیاسی _ مروری است. بر این اساس، سه مؤلفه اصلی ابعاد فردی، اجتماعی و مکانی به عنوان عوامل اصلی تأثیرگذار در طراحی مشارکتی استخراج گردید که توجه به این عوامل در قالب سه گانه ذهنیت های فردی، ترجیحات اجتماعی و نیازهای عملکردی _ معنایی به عنوان شاخصه های مفهومی طراحی مشارکتی ارائه گردیده است. در این میان حاصل تلاقی این سه گانه با مفاهیمی مانند حس تعلق به مکان (در ابعاد معنایی)، تنوع کالبدی و عملکردی (در ابعاد اجتماعی _ مکانی)، نفوذپذیری و خوانایی (در بعد مکانی) بیشترین نقش در سطوح مداخله مشارکتی را دارا و در سطح ثانویه مؤلفه های دسترسی، امنیت و دعوت کنندگی (در ابعاد مکانی) نقش بعدی را عهده دار هستند. سطح ثانویه تأثیرگذاری مکان باعث تسهیل حضور افراد در مکان های عمومی گردیده و سطح اولیه تأثیرگذاری سبب تعمیق مشارکت در مکان های عمومی و ایجاد ساختار عاطفی، ناخودآگاه و معنایی در مکان می گردد.
تاثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته در محله باغ شاطر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
63 - 76
حوزههای تخصصی:
کیفیت ادراک محیط سکونتی به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری به منظور ارتقا و ساماندهی محیط، قابلیت فراهم کردن بسترهای لازم برای شکل گیری و ارتقای کنش متقابل اجتماعی را دارند. وظایف واحدهای همسایگی و محلات را می توان ابزاری برای افزایش تعاملات اجتماعی، مکانی برای رویارویی شهروندان با یکدیگر و مدیریت و هماهنگ سازی فعالیت های شهروندی بیان کرد. بر این اساس، هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته است. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی و به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه نیز محله باغ شاطر در شهر تهران است. ابتدا به شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر در ارزیابی شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی پرداخته شد و با استفاده از پرسشنامه شاخص کیفیت ادراک محیط سکونتی به وسیله بونیتو، فورنارا و بونز در سال 2003، تأثیر مؤلفه های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته با استفاده از رگرسیون دوگانه تبیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی توانسته نزدیک به نیمی از تغییرات کنش متقابل اجتماعی را تبیین کند. به طوری که در میان شاخص ها، بیشترین ضریب تأثیر به ترتیب متعلق به نگهداری و مراقبت از محیط، تعلق خاطر و راه شهری است. با توجه به نتایج حاصل شده، به نظر می رسد تقویت ظرفیت اجتماعات محلی مبتنی بر توانمندسازی افراد برای حفظ و مراقبت از محل زندگی شان و تشریک مساعی با سایر اهالی برای رفع مشکلات محیطی می تواند به نحو معناداری کنش متقابل اجتماعی پیوسته را نیز تقویت کند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهری با رویکردی ویژه بر شهر کم کربن (مطالعه موردی : شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
111 - 129
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های موجود در شهرها نظیر سوخت های خانگی و حمل و نقل، مدیریت نامطلوب پسماندهای شهری همگی به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب ازدیاد تولید گازهای گلخانه ای شده و اثرات نامطلوب بسیاری را بر تغییرات اقلیمی گذاشته است، بنابراین لازم است تا عوامل تاثیرگذار بر این مهم مورد بررسی قرار گرفته و به تعدیل اثرات نامطلوب آن پرداخت. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهای لازم برای تحقق شهر کم کربن و همچنین بررسی شاخص ها و مولفه های تاثیرگذار بر آن می باشد. به این صورت که ابتدا با ترکیب مدل های سوات و تاپسیس فازی برتری نقاط ضعف در محیط داخلی و تهدیدها در محیط خارجی بر یکدیگر مشخص گردید. سپس با استفاده از مدل کاپراس و استفاده از پرسشنامه ای شامل 6 مولفه و 30 شاخص به بررسی مهمترین مولفه های موثر بر تحقق توسعه شهری کم کربن پرداخته شد. در مرحله بعدی پژوهش با بررسی کیفیت ساختار ارتباطی و تاثیر استراتژی های برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن بر تحقق مؤلفه های آن در شهر سنندج با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار ایموس گرافیک، به بررسی" نقش برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر کم کربن در تحقق آن در شهر سنندج" پرداخته شد. نتایج نشان داده اند که مولفه توسعه شهری کم کربن بیشترین امتیاز را داشته و بر اساس معماری ساختار ارتباطی، برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن از طریق چهار استراتژی تبیین کننده آن دارای تاثیر مثبت و معناداری در تحقق شهر کم کربن، در قالب 6 مؤلفه آن می باشد که این میزان بر اساس رگرسیون وزن دار به دست آمده برابر با 486/0 می باشد. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که تدوین استراتژی های دقیق و راهبردی در راستای شهر کم کربن می تواند در تحقق یک شهر کم کربن پایدار در قالب محیط زیست کم کربن، جامعه کم کربن، اقتصاد کم کربن، حمل ونقل کم کربن، توسعه شهری کم کربن و برنامه ریزی آن راهگشا باشد.
واکاوی نقش کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار محلی، با تاکید بر پیوستگی روستایی- شهری (مورد شناسی: ناحیه دالاهو، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی روستایی از طریق فعال شدن نوآوریها در زمینه بهره گیری از منابع محدود، می تواند با استفاده از منابع محدود سرمایه ای، به گسترش فعالیتها و ایجاد اشتغال در سطح محلی بیانجامد. در این ارتباط، افراد دخیل در این فرایند نه تنها به کسب مهارت، بلکه به گسترش کسب وکارهای درآمدزا و افزایش سطح درآمد و پس انداز خویش و دیگران یاری رسانند. از این رو، فرض بر این است که کارآفرینی روستایی می تواند تسهیلگر ارتباط موثر بین فعالیتهای مرتبط با تولید کشاورزی و بخشهای غیرزراعی، از جمله صنایع کوچک و خدمات، گشته و سرانجام، به بهبود شرایط زندگی و فعالیت در سطح روستاها بیانجامد. این مقاله از طریق بررسی نقش پذیری کارآفرینی روستایی در ناحیه دالاهو (استان کرمانشاه)، می کوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتهای مرتبط با آن می تواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری، بلکه در ترغیب روند توسعه پایدار در سطح محلی اثرگذار باشد. جامعه آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از شیوه های پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بوده اند از دامنه افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، به سبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیه ای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد.
بررسی و تحلیل عوامل کالبدی مؤثر بر نقشه ذهنی کودکان از محیط های آموزشی (مطالعه موردی: مقطع دوم مدارس ابتدایی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر نظام آموزشی، عوامل مختلفی در تعامل با هم قرار می گیرند تا فرآیند یاددهی و یادگیری برای فراگیران حاصل گردد. در این بین، ویژگی های کالبدی مدارس از جمله مباحث بسیار مهم در ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری است. توجه به این مؤلفه ها در طراحی نه تنها در راستای ارتقاء کیفی محیط می تواند مفید باشد؛ بلکه به سبب مقیاس ذهنی کودک می تواند بر تصویر ذهنی او از محیط تأثیر گذاشته و از این گذر بر شکل گیری مفاهیم رفتاری مانند خوانایی و حس تعلق به محیط مؤثر واقع گردد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مؤلفه های کالبدی مؤثر بر تصویر ذهنی کودکان از محیط های آموزشی می باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ماهیت: توصیفی-تحلیلی، استراتژی: پیمایش، شیوه پژوهش: کیفی و کمی به صورت ترکیبی می باشد. روش کسب و استخراج تصاویر ذهنی کودکان در این مطالعه، «نقشه های کروکی وار» و تحلیل با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 است. همچنین برای رتبه بندی عوامل اکتشافی نیز از روش تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع دوم دبستان های دخترانه و پسرانه شهر رشت می باشند که تعداد 120 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج گام اول پژوهش مشخص کرد که از میان فضاهای کالبدی مدارس به ترتیب، بیشترین فراوانی در ترسیم عناصر کالبدی مدرسه به ترتیب از ان کلاس ها (32%)، حیاط و زمین بازی (28%)، و راهرو مدارس(18%) است و کمترین اشاره نیز به آبخوری مدرسه (8%) شده است. در واقع به نظر می رسد که فضاهای کالبدی که دانش آموزان به طور روزانه در مدرسه با آنها درگیر هستند، در تصاویر ذهنی آنها از مدرسه نمایان است. در گام دوم پژوهش، 4 عامل «هندسه و چیدمان فضا»، «فضاهای باز و نیمه باز»، «فضاهای ارتباطی» و «نشانه ها»، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تصاویر ذهنی کودکان شناسایی شدند که از میان این عوامل، «هندسه و چیدمان فضا»، بیشترین تأثیر را بر نقشه های ذهنی کودکان در نمونه های مورد مطالعه داشته است. تاثیر « فضاهای باز و نیمه باز»، نیز تأثیر به وضوح در نقاشی و تصاویر ذهنی کودکان مشهود بود. عامل « فضاهای ارتباطی»، عامل مهم دیگری بود که بعضاً در تصاویر ذهنی کودکان از محیط آموزشی شان به چشم می خورد. در خصوص عامل چهارم، «نشانه ها» ورودی مدرسه جزء پرتکرار ترین نشانه ها در نقاشی کودکان بود همچنین بوفه های مدارس در اکثر نقاشی ها به چشم می خورد، تخته سیاه عنصر غالب تصاویر کودکان از کلاس و پله های مدارس در مدارس دارای طبقات، جزء عناصر پرتکرار نقاشی کودکان به حساب می آمد.