سید مجتبی قاضی میرسعید

سید مجتبی قاضی میرسعید

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری رشته شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

ارزیابی تطبیقی وضعیت پیاده مداری در محله های شهر سمنان (نمونه موردی: بافت تاریخی (محله پاچنار)، میانی (محله گلشهر) و جدید (محله مدیران))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیاده مداری محله های شهری واک اسکور شهر سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۸۵
شهرهای کهن که غالباً مبتنی بر الگوی پیاده بناشده اند، از سطح پیاده مداری مطلوبی برخوردار بودند؛ اما باگذشت زمان، خصوصاً پس از دوران پهلوی و با تمایل بیشتر به استفاده از اتومبیل، این مطلوبیت روبه زوال نهاد. در زمان حال نیز توسعه شهرها اتومبیل محور است، درحالی که شهر پیاده مدار با برنامه ریزی ساختار محیطی و کاربری زمین، شهروندان را به قدم زدن در شهر ترغیب می کند. بر این مبنا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و مقایسه وضعیت پیاده مداری در محله های توسعه یافته شهری در دوره های مختلف زمانی و با ویژگی های متفاوتِ کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، است. موردمطالعه پژوهش شهر سمنان انتخاب شده است که از سه ناحیه تشکیل شده و از هریک از نواحی، یک محله موردبررسی قرارگرفته است. رویکرد بکار رفته در پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از روش واک اسکور به منظور ارزیابی قابلیت پیاده مداری در این سه محله استفاده شده است. نتایج حاصل از به کارگیری روش واک اسکور در پژوهش نشان می دهد محله گلشهر در ناحیه دو به سبب تعدد و تنوع فعالیت ها و قرارگیری در فاصله قابل دسترس برای ساکنان، پیاده مدارترین محله در میان این سه گزینه می باشد. پس از گلشهر، محله پاچنار، در ناحیه یک، با دارا بودن بافت تاریخی و غالباً فاقد برنامه ریزی، مطلوب ترین وضعیت را دارا است و درنهایت محله مدیران، در ناحیه سه، با ساختاری غالباً مسکونی، کمترین حد از تنوع کاربری ها، پیاده روهای کم عرض، یک شکلی فضای محله و نبود عناصر هویت بخش در اولویت نهایی به لحاظ وضعیت پیاده مداری قرارگرفته است. از سوی دیگر با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و بررسی های میدانی می توان پیشنهاد هایی چون، بهبود وضعیت سیستم روشنایی، ارتقاء امنیت، ایجاد سبزینگی در حاشیه معابر و افزایش کیفیت بصری مسیرها، روسازی و بهبود وضعیت پیاده روها، رعایت مقیاس انسانی در ساخت وسازها، افزایش اختلاط کاربری ها، بهبود کیفیت مبلمان شهری و خوانایی محیط (قابلیت شناسایی مسیرها) و درنهایت به کارگیری نماهای جذاب و متنوع در ساختمان ها را به منظور بهبود وضعیت پیاده مداری در هر یک از محله ها ارائه نمود.
۲.

بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی در محله های شهری با رویکرد برنامه ریزی محله محور(مورد مطالعه: محله قنات کوثر، منطقه چهار کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی محله محور توسعه پایدار محله ای سرمایه اجتماعی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
برنامه ریزی محله محور رویکرد نسبتاً جدیدی است که خدمات عمومی را در مدیریت شهری بهبود می بخشد. به کارگیری این رویکرد در فرآیند برنامه ریزی بیش از هر چیز نیازمند سرمایه اجتماعی مناسب، انسجام و یکپارچگی ساکنین در یک اجتماع محله ای و تقویت بسترها و زمینه های هویت ساز محله ای است. بر این مبنا پژوهش حاضر به بررسی نقش رویکرد محله محوری در جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی در محله قنات کوثر واقع در منطقه 4 شهر تهران پرداخته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده و با بررسی متون مرتبط، شاخص ها و زیرشاخه های مفهوم برنامه ریزی محله محور استخراج شدند. مبتنی بر شاخص های مذکور سؤالات موردنیاز طرح شد و با انجام مصاحبه عمیق با 16 نفر از افراد ساکن در محله و رسیدن به اشباع نظری، داده های موردنیاز به منظور تحلیل به دست آمدند. با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای و انجام سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) مقوله های نهایی استخراج شدند و در چارچوب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، تعاملات/راهبردها و پیامدها جای گرفتند. مبتنی بر این موارد، نمودار پارادایمی ازنظریه زمینه ای ارائه شد و نظریه نهایی به منظور بهبود سرمایه اجتماعی با رویکرد برنامه ریزی محله محور به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که افزایش کیفیت فضاهای شهری و بهبود وضعیت فعلی محله، توزیع عادلانه امکانات خدماتی و رفاهی، افزایش تعاملات، توانمندسازی شورای محله و جلب اعتماد و مشارکت ساکنین، از مهم ترین راهبردها به منظور افزایش سرمایه اجتماعی و فراهم کردن زمینه دستیابی به توسعه پایدار محله ای در محله قنات کوثر هستند.
۳.

نگرشی تحلیلی به منظور شناسایی متغیرهای استراتژیک مؤثر بر تولید فقر در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقر منطقه ای نگرش سیستمی میک مک متغیرهای استراتژیک استان سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۴
عدم تعادل در پراکنش فضایی توسعه ها، موجب می شود که به تدریج مناطقی شکل گیرند که در آن ها تناقضی آشکار در توسعه مناطق مرکزی و حاشیه ای وجود داشته باشد. این گونه تناقض ها درنهایت منجر به تغییر در کیفیت شاخص های اجتماعی و اقتصادی به خصوص شاخص های مربوط به فقر و معیشت، می شود؛ به نحوی که تفاوت آشکاری بین این متغیر ها در میان سکونتگاه های روستایی و شهری استان ها مشاهده می شود که نهایتاً این امر موجب تخلیه بخش اعظمی از سکونتگاه های روستایی شده است. در پژوهش حاضر با تحلیل تفسیری-ساختاری از سیستم کارکردی استان سمنان، سعی بر آن شده است تا با استفاده از نظرات کارشناسان در قالب مصاحبه و پرسشنامه، از طریق بررسی روابط بین ۸۰ متغیر و نیز به کارگیری نرم افزار میک مک، روند های تولید و بازتولید فقر و همچنین متغیر های استراتژیک درجهت تکامل این سیستم شناسایی شوند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان می دهد که متغیر کمبود منابع آب از مهم ترین عوامل مهاجرت جمعیت فعال روستا ها به شهر ها و درنتیجه تخلیه آن ها بوده است. از سوی دیگر متغیر های ارزش افزوده کل فعالیت های اقتصادی، جریان سرمایه، تمرکز اشتغال در شهرها، مهاجرت، تمرکز جمعیت فعال در شهرها، وجود شهرک های صنعتی و نیز تفرق فضایی و سیاسی قدرت در شهرها، با ایجاد دور تسلسل، موجبات بازتولید فقر در روستاها را فراهم کرده اند؛ براین اساس، با سرمایه گذاری در متغیر های انتقال منابع آب و سدسازی، بهبود کیفیت شبکه معابر بین شهر و روستا و نیز با بهبود بخش کشاورزی و تولید در روستا ها می توان از کاهش درآمد و بیکاری در آن ها و در پی آن بروز فقر جلوگیری کرد.
۴.

تحلیلی تفسیری-ساختاری از سیستم عملکردی استان سمنان به منظور شناسایی روندهای تولید و بازتولید فقر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقر منطقه ای تحلیل تفسیری-ساختاری ISM استان سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۸
عدم تعادل در پراکنش توسعه های فضایی، موجب بروز تناقضی آشکار در میزان توسعه یافتگی مرکز و حاشیه مناطق می شود. محصول این گونه تناقض ها، تغییر در کیفیت شاخص های اجتماعی- اقتصادی به خصوص شاخص های مربوط به فقر و معیشت است. به نحوی که در غالب استان های کشور، سیستم حاکم به سمت تولید فقر در روستا ها و محلات فرسوده شهر، سوق یافته و لزوم شناخت ریشه های تولید و بازتولید فقر، تحلیل و تفسیر سیستم حاکم را ضروری می سازد. در پژوهش حاضر سیستم کارکردی استان سمنان با مدل ISM مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است بدین صورت که ابتدا به وسیله مصاحبه با کارشناسان، پویش محیطی و مطالعه اسناد کتابخانه ای ۸۰ متغیر به عنوان مؤلفه های اصلی سیستم کارکردی انتخاب شدند و در ادامه با همکاری ۱۶ تن از کارشناسان خبره به مسائل استانی سمنان، روابط بین متغیر ها مورد واکاوی قرار گرفت تا عوامل، فرایند و زنجیره های تولید و بازتولید فقر در سکونتگاه های این استان نمایان شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مشکلات مربوط به کمبود آب که در زیرسیستم «آبی اقلیمی کشاورزی» قرار دارد، بخش عمده ای از فقر روستایی را به وجود آورده است. از سوی دیگر زیرسیستم «مدیریتی و برنامه ریزی» که دربردارنده متغیر های برنامه ریزی کلان بوده و خط مشی های سیستم را تعیین می کند، هیچ گونه دخالت عمده ای در تغییر این امر نداشته است. در این میان، زیرسیستم «دسترسی و امتیازات شهری» وضعیت موجود را تشدید نموده و موجب بازتولید فقر روستایی و به وجود آمدن دور تسلسل فقر در استان شده است. در نهایت به این مورد می توان دست یافت که اصلاح زیرسیستم های «آبی اقلیمی کشاورزی» و «دسترسی و امتیازات شهری»، تنها مسیر رسیدن به وضعیتی است که مانع از تولید، بازتولید و دور تسلسل فقر در نواحی روستایی استان می شود. این امر زمانی به وقوع می پیوندد که خطی مشی ها و سیاست های مدیران و برنامه ریزان عادلانه تر از پیش، تمامی سکونتگاه های استان را تحت تأثیر قرار دهد. 
۵.

سنجش شاخص های عینی و ذهنی به منظور ارزیابی کیفیت زندگی در محله های درون شهری (مطالعه موردی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی شاخص های عینی شاخص های ذهنی مقایسه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۳۱۸
مقوله کیفیت زندگی شهری ازجمله نخستین محورهای مطالعاتی بود که همراه با رشد شهری و مشکلات ناشی از آن، به تدریج از دهه 1930 مورد توجه متخصصان مسائل شهری قرار گرفت. بر این مبنا هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی در محله های درون شهری و اولویت بندی آن هاست که مبتنی بر آن، دو دسته از شاخص های عینی و ذهنی برای سنجش کیفیت زندگی در شهر سمنان مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص های عینی شامل مواردی چون قیمت زمین، دسترسی به مراکز شهری، درآمد و بعد خانوار، میانگین مساحت واحد مسکونی، دسترسی به فضای سبز و حمل ونقل عمومی و کیفیت ساخت وساز و شاخص های ذهنی معیارهایی نظیر امنیت، احساس تعلق به محله، کیفیت آب، روابط اجتماعی و جذابیت محله را شامل می شوند. برای تعیین وزن و اهمیت هر یک از شاخص ها از روش آنتروپی استفاده و درنهایت برای اولویت بندی محله ها، روش تاپسیس به کار برده شد. نظر به آنکه ارزیابی های به دست آمده از سنجش ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی ممکن است با وضعیت کنونی محله های شهر سمنان منطبق نباشد، از نظرات کارشناسان شهرسازی شهرداری سمنان و همچنین صاحبان بنگاه های املاک در قالب پرسشنامه ای استفاده و نتایج به دست آمده از دو روش، مقایسه تطبیقی شد. مقادیر به دست آمده از این مقایسه نشان می دهد که در 17 محله از 28 محله درونی شهر، نظرات کارشناسی با یافته های روش تاپسیس تطابق دارند و در سایر محله ها نیز اختلاف زیادی میان یافته ها مشاهده نمی شود. 
۶.

سناریوسازی تفکیک قطعات زمین در فرایند توسعه شهری (مطالعه موردی: نواحی پیرامونی شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش مکانی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری سناریوسازی طرح تفصیلی قطعه بندی زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۳۶۸
برنامه ریزی توسعه شهری همواره با چالش های جدید در زمینه افزایش پیچیدگی ها در محیط تصمیم گیری روبه رو بوده است و این امر ضرورت به کارگیری روش های جدید را ایجاد می کند. در این زمینه، برنامه ریزی مبتنی بر سناریوسازی به عنوان رویکردی جدید می تواند به شناسایی و ارائه سناریوهای گوناگون برای تصمیم گیری های مشخص در مدیریت شهری کمک کننده باشد. در فرایند توسعه شهری، مقوله تفکیک اراضی همواره از موضوعات بحث برانگیز در راستای گسترش مناطق شهری بوده و عوامل متعددی در تعیین اندازه مساحت قطعات مورد نظر دخیل بوده است. در پژوهش حاضر، چهار عامل بعد خانوار، سطح درآمد، قیمت زمین و میزان دسترسی به مراکز شهری، متغیرهای مستقل هستند و مساحت زمین نیز متغیر وابسته است. نتایج بررسی اهمیت هریک از متغیرهای مستقل در تبیین متغیر وابسته در رابطه رگرسیون ارائه شده است. منطقه مطالعه موردی شهر سمنان است که تا افق طرح جامع (1405) نیاز به 86 هکتار زمین دارد. فرایند مدل سازی تفکیک زمین در هفت گام انجام شده است. ابزار پایه مورد استفاده برای تقسیم بندی زمین مدلی است که داهال و چو (2014) ارائه کرده اند. با درنظرگرفتن متغیرها و روابط ارائه شده برای تعیین اندازه قطعات تفکیکی، چهار سناریو به دست آمده است. درنهایت با توجه به ویژگی های شهر سمنان، سناریوی محتمل که مبتنی است بر اسکان قشر پایین و متوسط درآمدی در ناحیه پیرامونی شهر، انتخاب و نحوه قطعه بندی آن ارائه شد.
۷.

مدل سازی تفکیک قطعات زمین در فرایند توسعه شهری (مورد شناسی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه شهری تفکیک زمین ارزش مکانی مدل سازی شهر سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۷۱
با پیدایش طرح های توسعه جدید شهری در کشورهای مختلف و همچنین ضرورت بهره گیری مناسب از زمین، مقوله تفکیک اراضی همواره ازموضوعات بحث برانگیز در راستای توسعه های جدید بوده است. هدف اصلی تفکیک اراضی شهری، فراهم کردن حداکثر بهره وری از زمین و فضا و رعایت دسترسی بین قطعات شهری است، به طوری که محیط شهری مطلوب را پدید آورد. عوامل متعددی در تعیین اندازه مساحت قطعات تفکیکی مؤثرند. در این میان ویژگی های اجتماعی- اقتصادی خانوارهایی که پیش بینی می شود در افق طرح در ناحیه توسعه یافته سکونت خواهند یافت، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این مبنا، در پژوهش حاضر چهار عامل بُعد خانوار، سطح درآمد، قیمت زمین و میزان دسترسی به مراکز شهری، به عنوان متغیّرهای مستقل و مساحت زمین به عنوان متغیّر وابسته انتخاب شده اند و نتایج به دست آمده، از میزان اهمیت هر یک از متغیّرهای مستقل در تبیین متغیّر وابسته در یک رابطه رگرسیون ارائه شده است. منطقه مطالعه موردی، شهر سمنان است که براساس پیش بینی فرایند رشد شهری تا افق طرح جامع (1405)، نیاز به 86 هکتار زمین دارد. فرایند مدل سازی تفکیک زمین در شش گام انجام شده است و ابزار پایه مورد استفاده درجهت تقسیم بندی زمین، مدل ارائه شده توسط داهال و چو (2014) است که براساس اندازه، شکل و جهت، طرح تقسیم بندی قطعات بزرگ زمین را به صورت کاملاً خودکار ارائه می دهد. با استفاده از این مدل، قطعه زمین موردنظر به 16 بلوک اولیه تفکیک می شود. هر یک از بلوک ها با توجه به قیمت زمین و میزان دسترسی خود به مراکز شهری، ارزش یا اهمیت مکانی متفاوتی برای سکونت خانوارها دارند. با محاسبه میانگین شاخص دسترسی و پیش بینی قیمت زمین و درآمد در سال افق و به کارگیری رابطه رگرسیون، مساحت موردنیاز قطعات زمین برای سطوح درآمدی مختلف به دست می آید. از سوی دیگر با محاسبه ارزش مکانی برای هر یک از بلوک ها و با فرض آنکه خانوارهای با سطح درآمدی بهتر تمایل به زندگی در بلوک هایی با ارزش مکانی بالاتر را خواهند داشت، مساحت های به دست آمده به بلوک های مورد نظر تخصیص می یابند. در نهایت برای رسیدن به نتایج بهتر، محدودیت های مدل تقسیم بندی خودکار زمین و همچنین پیشنهادهای مورد نیاز درجهت دستیابی به نتایج دقیق تر، ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان