مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
بازآفرینی پایدار
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
181 - 197
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری پایدار فرایند توسعه ای همه جانبه در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی، و کالبدی به منظور ارتقای کیفیت زندگی در محدوده ها و محله های هدف در پیوند با کل شهر است. پژوهش حاضر به منظور بررسی روابط علّی میان مؤلفه های بازآفرینی پایدار شهری در بافت ناکارآمد شهر خرم آباد با روش توصیفی- پیمایشی تدوین شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن بافت است. ابزار مورداستفاده پرسش نامه محقق ساخته در طیف پنج گزینه ای لیکرت بود. در این پرسش نامه، پنج عامل از عوامل مؤثر در بازآفرینی پایدار شهری بافت ناکارآمد خرم آباد(اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی، و مدیریتی) بررسی شد. مطالعه عوامل اثرگذار در بافت ناکارآمد شهر خرم آباد نشان می دهد استقرار مراکز عمده اداری و درمانی، مذهبی، در محدوده بافت و وجود قلعه فلک الافلاک به عنوان یک اثر تاریخی قدرتمند و امام زاده زیدبن علی در درون بافت از عمده عوامل اثرگذار در روند پیشبرد بازآفرینی در بافت ناکارآمد شهر خرم آباد است. به منظور سنجش عوامل اثرگذار دربازآفرینی بافت ناکارآمد خرم آباد از مدل معادلات ساختاری در قالب نرم افزار AMOS استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد.بین متغیرهای اجتماعی با میزان P Value، 0.00، متغیر کالبدی با میزان 0.04 و متغیر مدیریتی با میزان0.00 با بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر خرم آباد ارتباط معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد عامل مدیریتی دارای بالاترین اثرگذاری در روند بازآفرینی بافت و عامل زیست محیطی دارای کمترین اثرگذاری است.
ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران مطالعه موردی : رود دره درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
65 - 82
حوزه های تخصصی:
رود دره های شهری توجه ما را معطوف به فضاهایی از شهر می نمایند که نواحی دارای پتانسیل، قابلیت و حساسیت های ویژه ای هستند و این پهنه های خاص در نظام سکونت فعلی نباید به جای اینکه محرک توسعه باشند، به مکان هایی برای بازتولید فقر و در عمل به جریان ضد توسعه تبدیل شوند، لذا در جهت پیوند ارزش های محیطی با شهر و حفاظت رود دره ها، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ این پرسش است که در چارچوب نظری بازآفرینی پایدار و به کمک چه مدلی می توان به توسعه و حفاظت جامع یکپارچه رود دره های شهری تهران دست یافت؟ هدف کلی پژوهش ایجاد مدل مفهومی بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران و سپس تعیین میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه ها و شاخص ها در مدل مذکور می باشد. روش تحقیق، پیشنهاد مدل اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه برگرفته از چارچوب نظری و استفاده از تکنیک معادلات ساختاری جهت بهبود مدل و ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص ها و استفاده از ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب برای انتخاب بهترین مدل می باشد. یافته های پژوهش عبارت اند از 1) ارائه مدل پیشنهادی بازآفرینی پایدار رود دره درکه با رویکرد جامع توسعه و حفاظت 2) ارزش گذاری کمی مؤلفه ها و شاخص های مدل 3) تعیین تأثیر متقابل متغیرهای پنهان و متغیرهای آشکار مدل 4) ارتباط بین متغیرهای آشکار مؤلفه ها با یکدیگر 5) راستی آزمایی مدل مفهومی اولیه. درنتیجه، ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های مدل بازآفرینی پایدار رود دره درکه انجام شد. به عنوان نمونه اهمیت ارزش مؤلفه های زیست محیطی با ضریب 1، اجتماعی-فرهنگی با ضریب 85/0، کالبدی با ضریب 81/0، اقتصادی با ضریب 79/0 و درنهایت مدیریتی با ضریب 71/0 به دست آمده است. این مقادیر کمی بیانگر اولویت اقدامات و وزن هر یک از مؤلفه ها می باشد و در همه سنجه ها و مؤلفه ها قابل تحلیل و تفسیر است که با توجه به مقادیر به دست آمده مدل پیشنهادی اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه بر اساس مقادیر کمی، اصلاح گردید.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد آینده پژوهی (مورد شناسی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
109 - 130
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهرنشینی در نتیجه انقلاب صنعتی و پیشرفت های تکنولوژیکی، تأثیرات قابلِ توجهی بر بافت های شهری بر جای گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی و درنتیجه پدیدارشدن بافت های ناکارآمد شهری شده است. رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با سیاست یکپارچه، جامع نگر و عملیاتی با ایجاد تغییرات مثبت و پایدار باعث بهبود و ارتقای کیفی بافت های ناکارآمد شهری با اهداف یکپارچه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می شود. رویکرد آینده پژوهی، درجهت رسیدن به توسعه پایدار و مواجهه با مشکلات آینده شهرهاست. این رویکرد، به عنوان شیوه و روش شناختی با درنظرگرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. هدف این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر بازآفرینی پایدار ناکارآمد شهر یزد در افق 1414 است. بر این مبنا روش این پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است و به منظور تجزیه و تحلیل متغیرها، از ترکیبی از مدل های کمّی و کیفی همچون تحلیل ساختاری میک مک و روش دلفی انجام گرفته است. یافته ها نشان داد که عوامل کلیدی مؤثر بر آینده بازآفرینی شهر یزد در افق 1414 شامل «تحریم های بین المللی»، «نهادهای اجتماعی و مدنی»، «تورم»، « نهادهای موازی در اغلب بخش های حاکمیتی»، «تمرکز اداره ها و مراکز دولتی در پایتخت»، «عملکرد دستگاه های نظارتی و بازرسی»، «سرمایه گذاری داخلی و خارجی»، «فناوری های نوین»، «بحران نظام اداری» و « بحران مالی» است.
سنجش ارتباط و تاثیر ابعاد بازآفرینی پایدار بر رویکرد کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی : تهران، منطقه 15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرچالش ترین مباحث مطرح در چند دهه اخیر، موضوع بازآفرینی شهری و حل چالش بافت های نابسامان و نیز ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان این مناطق است. مفهوم کیفیت زندگی شهری در فرایند توسعه شهرها حلقه ای مفقوده در همه وجوه زندگی شهری است. هر چند که ارتقاء کیفیت زندگی در مقیاس های فردی و اجتماعی در سکونتگاه های شهری از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان قرار داشته است، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن اهداف اجتماعی توسعه و تدوین آن ها در قالب برنامه های توسعه به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی پیرامون کیفیت زندگی در ادبیات توسعه و هم چنین برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشور راه یافته است. هدف این مقاله سنجش ارتباط و تأثیرات ابعاد بازآفرینی پایدار بر ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان در منطقه 15 شهر تهران است. به این منظور از روش آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون تی تک نمونه ای، جهت بررسی این ارتباط استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مقاله نشان می دهد از میان متغیرهای مستقل پژوهش (ابعاد بازآفرینی پایدار)، بیشترین تأثیر بر کیفیت زندگی شهری را بعد بازآفرینی اقتصادی مؤلفه ی کار آفرینی و نیز هم چنین از میان مؤلفه های بازآفرینی فرهنگی مؤلفه دسترسی به کتابخانه کمترین اثر کلی را بر کیفیت زندگی شهری داشته است.
تحلیلی بر بازآفرینی اقتصادی شهر با رویکرد گردشگری گاسترونومی (مطالعه موردی: رویداد جشنواره آش شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
37 - 54
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری بر غذا تأثیر گذاشته و این امر به شکل گیری محیط حمایتی و ایجاد زیرساخت های اولیه و درنهایت، به توسعه کارآفرینی منجر شده است. در این بین، گردشگری گاسترونومی، یکی از انواع گردشگری است؛ این گردشگری برای بازدیدکنندگانی جذابیت دارد که از سایر جهان با فرهنگ متفاوت به سایر کشورها قدم میگذارند و آماده تجربه فرهنگ و رسوم و غذاهای آنان هستند. در این راستا پژوهش حاضر به سهم خود می کوشد فضای بازآفرینی اقتصادی شهر زنجان را با گردشگری گاسترونومی در چارچوب رویداد جشنواره آش شهر زنجان پیوند دهد که سالانه در این شهر برگزار می شود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. همچنین به لحاظ روش کمی، و به لحاظ قلمرو زمانی، مقطعی (1398) بوده است. در این بررسی برای تجزیه و تحلیل داده ها به فراخور نیاز تحقیق از نرم افزارهای spss و Amos استفاده شده است. نتایج نشان می دهند توسعه زیرساخت ها و حمایت دولت از بخش خصوصی، مردم و کارآفرینان، مهم ترین عامل بازآفرینی اقتصادی گردشگری گاسترونومی هستند. بررسی تحلیلی مبتنی بر تحلیل مسیر نیز نشان داد مؤلفه های نهادی (517/0) و اقتصادی (537/0)، از عوامل اصلی در شکل گیری و بازآفرینی اقتصادی گردشگری مبتنی بر گاسترونومی شهر زنجان بوده و در این میان، مؤلفه اقتصادی در قالب جریان های اعتباری؛ منابع مالی و بازار، بیشترین نقش را بازآفرینی مکان با رویکرد گردشگری دارند و دولت باید فضایی فراهم کند تا شرایط برای رشد استارتاپ ها در خلق فضای مؤثر گردشگری در جشنواره آش فراهم شود؛ به طوری که با فراهم کردن زیرساخت، استارتاپ ها و کسب وکارهای نوین در این فضا رشد و توسعه پیدا کنند. نتایج این تحقیق به برنامه ریزان حوزه گردشگری شهری کمک می کند تا شناخت بهتری نسبت به استفاده از ظرفیت های گردشگری شهر و رفع موانع بهره وری آن در چارچوب بازآفرینی موانع انطباق با بازآفرینی اقتصادی شهر پیدا کنند و برای رفع این موانع، اقدامات و تصمیمات لازم را به عمل آورند.
ارزیابی تحقق پذیری اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار در راستای برنامه ریزی و توسعه پایدار بافت تاریخی (مورد پژوهی: بافت تاریخی-مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی به عنوان میراث فرهنگی و تجلی زندگی نسل های گذشته، هویت و پتانسیل توسعه درونی شهرها می باشند. رشد و توسعه فزاینده ی شهرها سبب ایجاد مسائل و مشکلات اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی در این بافت ها شده است. بهره گیری از رویکردهای بازآفرینی با توجه و الزام به اصول توسعه پایدار می تواند در ارتقای زیست پدیری شهرها در ابعاد مختلف نقش بسیار اثرگذاری داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی میزان تحقق اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار در بافت مرکزی- تاریخی رشت بپردازد. داده های موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش 400 نفر از شهروندان بافت مرکزی تاریخی رشت می باشند که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که پس از اقدامات بازآفرینی، اصل اجتماع مبنایی شرایط نسبتا مطلوبی در میان اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار دارد و اصول جامع نگری و فرآیندمحوری به ترتیب پایین تر از میانگین مطلوب ارزیابی شده است. همچنین برخی از معیارهای اصول جامع نگری و اجتماع مبنایی به صورت تک بعدی در نظر گرفته شده و اصل فرآیند محوری و معیارهای حقوقی قانونی وضعیت مطلوبی ندارد و در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری نبوده است. در پایان مدل تحقق بازآفرینی پایدار با تاکید بر معیارهای حقوقی- قانونی در بافت مذکور ارائه گردید.
تدوین سازوکار به کارگیری بازآفرینی شهری در مواجهه با بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: محله جولان شهر همدان
حوزه های تخصصی:
نواحی فرسوده شهری، بنا به سرشت خود با انواع عوارض و مشکلات مواجه هستند. ازاین رو معضل آن ها چندوجهی و چندبعدی است که در هر مورد، به شکل خاصی بروز می نماید در طی سالهای اخیر سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری در صدد ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات بافت های فرسوده شهری می باشند. افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیط شهری، ضرورت توجه به این مناطق را دو چندان کرده است. سیاست ها و برنامه های متعددی برای ارتقاء کیفی و ساماندهی این عرصه های شهری به اجرا گذاشته شده است. اجرای ناموفق طرح های بهسازی و نوسازی شهری باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه های شهری شده است که از عمده ترین رویکردها درزمینه پایداری، احیای بافت های شهری و تأکید بر رویکرد بازآفرینی است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باز زنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد به بازآفرینی و نوزایی شهری تکامل یافته و در این مسیر، گذاری را از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری تجربه کرده اند. در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف پژوهش که همانا معرفی رویکرد بازآفرینی پایدار و تحلیل میزان پایداری بافت های فرسوده و استفاده ازاین رویکرد، برای حل پایدار مشکلات این مناطق است با روش تحلیلی توصیفی و بر اساس مطالعات صورت گرفته از طریق برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنین، بر اساس متغیرهای اثرگذار بر پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و همچنین متغیرهای مربوط به کیفیت زندگی سعی شده است چگونگی بازآفرینی پایدار محله جولان همدان را در قالب برنامه ای جامع و یکپارچه ارائه نماید.
تحلیل بازآفرینی پایدار بخش مرکزی شهرها با رویکرد سناریونویسی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش مرکزی شهرها، به دلیل برخورداری از مرکزیت جغرافیایی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگی های تاریخی- فرهنگی دارای توان بالقوه بالایی است. علیرغم ویژگی های مثبت بخش مرکزی شهرها، محلات مسکونی آن با مشکلات کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، ازجمله فرسودگی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساخت ها مواجهند. یکی از مراکز شهری با چنین مشخصه ای، بخش مرکزی شهر همدان می باشد. یکی از رویکردهای نوینی که توانسته با دید یکپارچه همه ابعاد مطروحه را در حل مسائل بخش مرکزی شهرها داشته باشد، رویکرد «بازآفرینی شهری پایدار» است. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل وضعیت شاخص های بازآفرینی پایدار و دستیابی به سناریوهای پیش رو در بخش مرکزی همدان می باشد. اطلاعات برای مطالعه وضع موجود از طریق اسناد فرادست و پرسشنامه شهروندان به دست امد در ابتدا رتبه بندی قطاع های شش گانه بخش مرکزی همدان از منظر شاخص های بازآفرینی شهری پایدار بر اساس مدل الکتر فازی بدست آمد. بطوریکه قطاع اول، پنجم و چهارم به ترتیب با تعداد چیرگی 5، 4 و 3 وضعیت بهتری از نظر شاخص های بازآفرینی پایدار به خود اختصاص داده اند. در ادامه برای دستیابی به آینده های پیش رو بخش مرکزی همدان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 30×30 در مجموع 2 سناریو قوی، 12 سناریوی باور کردنی و 242 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 3 سناریو (هگمتانه، دارینه و عراق عجم) با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیش روی آینده بخش مرکزی شهر همدان است. مطلوب ترین سناریو، سناریوی هگمتانه است.
تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی شهری پایدار (نمونه موردی: بخش مرکزی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش مرکزی شهرها با سابقه ی قدیم به دلیل مرکزیت جغرافیایی دارای پتانسیل بالقوه بالایی بوده و علیرغم ویژگی های مثبت قسمت مرکزی شهرها محلات مسکونی آن از لحاظ فرسودگی رنج می برند در این مقاله سعی شده است عوامل مؤثر بر بازآفرینی پایدار در شهر همدان شناسایی و تجزیه و تحلیل شوند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی ، برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و پیمایشی و برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار (FLMICMAC) استفاده شده است. طبق نتایج تعداد 36 عامل بازآفرینی پایدار شناسایی و در مرحله انتخاب نهایی که با روش دلفی انجام شد به 24 عامل کاهش داده شدند. نتایج حاصله نشان داد که عامل تسهیلات بانکی با میزان تأثیرگذاری غیرفازی (63.50) و رتبه اول سرمایه گذاری دولتی و بخش خصوصی (62.33) با رتبه دوم تغییر نرخ ارز (59.5) با رتبه سوم کیفیت مصالح ساختمانی (56.16) با رتبه چهارم میزان درآمد ماهیانه (55.33) با رتبه پنجم مهم ترین عوامل تأثیرگذار در بازآفرینی شهری پایدار در بخش مرکزی همدان می باشند. این عوامل دارای برچسب فازی تأثیرگذاری قوی می باشند. همچنین عامل مشارکت ساکنین با میزان تأثیرپذیری غیرفازی (63.83) و رتبه اول تأثیرپذیری قیمت واحد مسکونی (62.66) با رتبه دوم میزان تعلق مکانی (59.66) با رتبه سوم کیفیت مصالح ساختمانی (58.66) با رتبه چهارم مهم ترین عوامل تأثیرپذیر در فرایند بازآفرینی شهری پایدار در بخش مرکزی همدان می باشند. طبق نتایج تحقیق توجه اساسی به عوامل تأثیرگذار نقش بسزایی در تحقق بازآفرینی پایدار دارد
بررسی نقش بناهای تاریخی در بازآفرینی پایدار و ارتقاء هویت شهری (مورد پژوهی: میدان مرکزی و تاریخی رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرسازی امروز ما، که عمدتا بدون توجه به زمینه زیست بومی شکل گرفته، نه فقط شهر که جامعه شهری مربوط را نیز دچار بحران هویت کرده، امری که با بالا رفتن دانش جمعی شهر و مطالبات مدنی ضرب آهنگی شدیدتر می یابد و بحران شهر را عمیق تر می کند. زیست بوم تنها به شرایط اقلیمی بسنده نمی کند بلکه مباحث اجتماعی- اقتصادی و سیاسی- فرهنگی را نیز شامل می شود. از این سبب نشانه ها و نماد شهر جزء جدائی ناپذیر زیست بوم شهر هستند. نمادهای شهری به عنوان بناهای مهم از لحاظ معماری و شهرسازی در چارچوب تجربه بین نسلی شهر و شهروندان، معناگذاری می شوند، به نحوی که شهر با آن ها تعریف شده و از آن ها تعریف می پذیرد. آ ن ها بیانگر هویت شهر هستند و درخوانش شهروندان از شهر و محیط تاثیر مستقیم بر جای می گذارند. پژوهش انجام یافته از روش تحقیق آمیخته بهره برده و پس از مطالعات کتابخانه ای و بازدیدها، مطالعه میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. نتایج نشان داد که بناهای تاریخی موجود در میدان شهرداری رشت از عناصر اصلی هویت بخش به شهر و میدان هستند و از این سبب چگونگی بازآفرینی و باز تعریف نمادها و نشانه های موجود به منظور باز تعریف هویت میدان و شهر در دستور کار قرار دارد.
سنجش و ارزیابی اثرات حکمروایی خوب بر بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف این ﭘﮋوﻫﺶ، سنجش و ارزیابی اثرات حکمروایی خوب بر بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری خرم آباد است. در طی چند دهه اخیر با تشدید مسائل بازآفرینی بافت های فرسوده، رویکرد حکمروایی خوب شهری به عنوان اثربخش ترین، و پایدارترین شیوه در بازآفرینی معرفی شده است. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به اینکه ﺷﻬﺮ خرم آباد دارای 28 ﻣﺤﻠﻪ با بافت ﻓﺮﺳﻮده است و نزدیک به 7 درﺻﺪ از مساحت این شهر را شامل می شود به عنوان عرصه پژوهش انتخاب شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. اعتبار پرسشنامه نیز توسط اساتید متخصص در حوزه بافت های فرسوده شهری مورد تایید قرار گرفت. در بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که برابر با 886/0 است. اطلاعات به دست آمده از پیمایش میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شهروندان بافت فرسوده است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. یافته ها ﻧﺸﺎن داد که وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در حوزه بافت های ناکارآمد شهر خرم آباد در شرایط مطلوبی قرار ندارد. در بین شاخص های حکمروایی خوب شهری، شاخص حاکمیت قانونی با ضریب تاثیر 98/2 قدرت بیش بینی کننده بیشتری نسبت به سایر شاخص ها دارد. شاخص های پاسخ گویی، مشارکت و مسئولیت پذیری به ترتیب با ضرایب بتا، 643/0، 612/0،610/0 در رتبه های بعدی قرار دارند و شاخص شفافیت با ضریب بتا 421/0 در رده آخر تاثیرگذاری قرار دارد از این رو در سیاست گذاری های بازآفرینی پایدار در بافت های ناکارآمد شهری خرم آباد، لزوم توجه به تقویت عملکرد حکمروایی خوب شهری بر شاخص های بازآفرینی پایدار به طور قطع تاثیرگذار است
تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار در عصر پساکرونا (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
171 - 200
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری نگرش و اقداماتی جامع و یکپارچه در قالب ارائه چارچوبی استراتژیک، یکپارچه و منعطف برای توسعه و حل مشکلات شهری است. در این بین، یکی از مشکلات مستمر سکونتگاه های انسانی، مخاطرات بیولوژیکال و بیماری های همه گیر همچون مالاریا، آنفلوانزا و کووید-19 بوده که مناطق مختلف جهان به ویژه شهرها را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، روان شناختی، زیست محیطی و... با چالش های عدیده ای روبه رو ساخته است؛ بنابراین نیاز است که چارچوب رویکردهای برنامه ریزی و بازآفرینی شهرهای آینده در راستای مواجهه با این گونه مخاطرات باشند. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف توسعه دانش کاربردی در راستای تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا نگارش شده است؛ ازاین رو، روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-توسعه ای بوده که به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل شهری و همچنین نخبگان دانشگاهی بوده که با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد برای تعیین حجم نمونه استفاده شده و حجم نمونه آماری 200 نفر برآورد شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا مربوط به عوامل و متغیرهای مدیریتی، طرح های توسعه شهری، اجتماعی-اقتصادی، حمل ونقل و طراحی شهری به ترتیب با ارزش 79/0، 66/0، 61/0، 54/0 و 42/0 است. همچنین نتایج نشان می دهد که در بُعد مدیریتی؛ وجود هماهنگی میان مراکز اخذ تصمیم های کلیدی و اساسی، در بُعد طرح های توسعه شهری؛ شناخت هدفمند مسائل و انعطاف پذیری در برنامه ها با رویکرد آینده پژوهی، در بُعد طراحی شهری؛ اختصاص فضای بیشتری به مناطق پیاده، دوچرخه سواری و فضاهای سبز، در بُعد حمل ونقل؛ تأکید بر حمل ونقل سبز و در بُعد اجتماعی-اقتصادی؛ تنوع در ساختار اقتصادی شهر از اصول اساسی طرح های بازآفرینی کلان شهر تبریز در راستای دستیابی به پایداری در عصر پساکرونا است.
تحلیلی بر بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد انسجام و پیوستگی بر اساس آینده پژوهی سناریو مبنا، مطالعه موردی: محلات شمالی بافت تاریخی – فرهنگی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری به منظور معکوس نمودن جریان تغییر و افت شهری هست. در بستر بازآفرینی شهری گونه های جدید سازمانی در حال شکل گیری هستند که هدف آن ها نگاه توسعه از پایین به بالاست که در آن همه کنشگران درگیر شده و این امر موجب توسعه راه حل های پایدار در بلندمدت می شود. این پژوهش با هدف بازآفرینی پایدار محلات شمالی بافت تاریخی – فرهنگی شهر تبریز صورت گرفته است. روش پژوهش بر اساس ماهیت، تطبیقی- تحلیلی و از منظر هدف جزء تحقیق های کاربردی محسوب می شود. متغیرهای استخراج شده از مبانی نظری، از طریق مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان خبره (اساتید دانشگاه، متخصصان، مدیران و کارشناسان اداره مسکن و شهرسازی و شهرداری) موردبررسی قرار گرفت. در این پژوهش از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و مدیریتی و نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های تحلیل معادلات ساختاری، مدل سناریونویسی GBN، SWOT و QSPM بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که از بین 39 عامل 15 عامل کلیدی در بازآفرینی محدوده موردمطالعه نقش دارند که بر اساس اهمیت و عدم قطعیت دو عامل اقتصادی و مدیریتی چهار سناریو مطرح گردیده که برای رسیدن به سناریو طلایی باید راهبرد رقابتی (ST) موردتوجه قرار بگیرد و با ارائه راهبردهای تهیه طرح ویژه بافت های تاریخی محلات، ایجاد سرمایه گذاری برای اشتغال و زمینه برای فعالیت NGO ها و کارهای دریافت وام ویژه بازآفرینی و نظارت دقیق بر رعایت قوانین و مقررات شهرسازی می توان به بازآفرینی بافت های پایدار محلات موردمطالعه اقدام نمود.
بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد پیراشهر تهران با رویکرد حکمروایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های ناکارآمد و قدیمی مناطق پیراشهری کشور در اغلب موارد باگذشت زمان و عدم توجه و نگهداری مناسب، دچار فرسودگی و اضمحلال کالبدی و عملکردی شده اند. مسائل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی از اعم مشکلات این بافت ها است، مسائل مطرح شده ازجمله دلایلی است که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری را مجاب به ارائه راهبرد ها و راهکار های مدیریتی در مواجهه با مسائل و مشکلات آن کرده است، یکی از این رویکرد های نوین، رویکرد بازآفرینی در چارچوب حکمروایی شهری است. در این راستا، هدف این پژوهش بازآفرینی بافت های ناکارآمد پیراشهری با تأکید بر حکمروایی نوین شهری در عرصه های پیراشهری (صفادشت، شهریار، ملارد، رباط کریم، اسلامشهر)، می باشد. تحقیق حاضر برحسب هدف، یک تحقیق کاربردی، برحسب نحوه گردآوری داده ها یک تحقیق تحلیلی و توصیفی می باشد و درنهایت حسب نحوه اجرا، از نوع پیمایشی، و از برحسب روش تحقیق از نوع کمی می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS، مدل FAHP، و مدل GMIR استفاده شد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت حکمروایی نوین شهری و بازآفرینی بافت های ناکارآمد در عرصه های مطرح شده نامطلوب ارزیابی شد، و بین این دو متغیر نیز ارتباط معنادار و مثبتی مشاهده شد. همچنین نتایج مدل FAHP نشان داد که در بین ابعاد بازآفرینی، بعد کالبدی بیشترین میزان تأثیرپذیری و بعد زیست محیطی نیز کمترین میزان تأثیرپذیری را از حکمروایی نوین شهری به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج مدل GMIR نیز به منظور رتبه بندی هر یک از عرصه های پیراشهری نشان داد، عرصه پیراشهری شهریار با مقدار 4812 بالاترین رتبه و صفادشت با مقدار 3976، پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند
بررسی عوامل تأثیرگذار بر تحقق بازآفرینی شهری پایدار در عصر پساکرونا (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
69 - 46
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری به عنوان بینش عملیاتی و رویکردی جامع و یکپارچه، به دنبال ارتقاء شرایط اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی جامعه ی شهری است که در معرض تغییر قرار گرفته اند؛ به گونه ای که در نهایت به یک پیشرفت و بهبود پایدار اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و محیطی منجر گردد. در این بین، یکی از مشکلات مستمر سکونتگاه های انسانی مخاطرات بیولوژیکال و بیماری های همه گیر همچون مالاریا، آنفولانزا و کرونا (ویروس کووید 19) بوده که مناطق مختلف جهان به ویژه شهرها را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و غیره با چالش های عدیده ای روبه رو ساخته است. بنابراین نیاز است که چارچوب رویکردهای برنامه ریزی و بازآفرینی شهرهای آینده در راستای مواجهه با اینگونه مخاطرات باشند. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف توسعه ی دانش کاربردی در شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تحقق بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا نگارش شده است. بنابراین روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با بهره گیری از روش دلفی (15 نفر از نخبگان و مدیران) و کاربست تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار Micmac صورت گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی در راستای بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا مربوط به مؤلفه های تحقق مدیریت فناوری اطلاعات در سازمان های متولی امور شهری و تأکید بر دانش محوری و مدیریت دانش بنیان، تأکید بر حکمروایی شهری و یکپارچه سازی نظام مدیریت شهری، ایجاد سازوکاری در راستای تحقق مشارکت شهروندان، نهادهای خصوصی و سازمان های دولتی در نظام مدیریت شهری و تحقق دیدگاه کل نگرانه در مواجهه با مسائل پیچیده ی شهرها می باشد.
تحلیل و تبیین ساختاری عوامل موثر بر بازآفرینی پایدار گردشگری شهری خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
87 - 106
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی پایدارگردشگری شهری یکی از مهمترین فرصت های تخصیص داده شده به منظور بهره گیری مناسب از قابلیت های محرز و مغفول مانده سرزمینی برای نیلی به توسعه متوازن و متعادل شهری است با توجه به کاربردی بودن اهداف نوشتار حاضر، تبیین اثرات عوامل موثر نظیر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی بر بازآفرینی پایدار گردشگری شهری مورد نظر این پژوهش است. در همین راستا، سوال راهبردی این است که کدام عوامل مذکور بر باز بازآفرینی پایدار گردشگری شهری و به چه میزان اثرگذار بوده است. برای پاسخ به سوال پژوهش، از استراتژی قیاسی مبتنی بر روش شناسی کمی استفاده شده است. در این راستا، جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و نخبگان علمی- اجرایی شاغل در حوزه مسائل شهری است که با استفاده از شیوه سیستماتیک و مبتنی بر منطق نمونه گیری، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. روش گرد آوری داده ها به صورت میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و همچنین ابزار تحلیل داده ها با استفاده روش استنباطی مبتنی بر شاخص های برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری و بهره گیری از نرم افزار Smart PLS است. نتایج پژوهش نشان داده است که شاخص های مدل اندازه گیری عامل اجتماعی (5شاخص)، عامل فرهنگی (3شاخص)، عامل اقتصادی(4شاخص)عامل مدیریتی(3شاخص)، عامل کالبدی(4شاخص) و متغیر وابسته باز آفرینی شهری(5 شاخص) دارای بار عاملی بالاتراز 0.40 می باشد و داده ها تایید کننده مدل اندازه گیری پژوهش می باشد. در مدل ساختاری پژوهش، صحت رابطه بین متغیرهای ساختاری/مکنون پژوهش براساس آماره (T-value) مورد سنجش قرار گرفت که این میزان بالاتر از 1.96 است و صحت این رابطه مورد تایید قرار گرفت. نتایج کلی نشان می دهد که اثر متغیرهای «اقتصادی »، «کالبدی»، «اجتماعی»، «مدیریتی»، به جز عامل «فرهنگی» بر روی متغیر « بازآفرینی پایدار گردشگری شهری » دارای اندازه اثر متوسط و قوی است. و همچنین شاخص برازش کلی مدل (GOF) با مقدار عددی 0.47 نشان می دهد مدل دارای برازش قوی می باشد و داده ها تایید کننده مدل تجربی پژوهش می باشند.
اثرگذاری مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
197 - 215
حوزه های تخصصی:
شهر سنندج در استان کردستان با دارا بودن بخش عظیمی از بافت های فرسوده شهری در هسته و بخش مرکزی شهر نیازمند توجه جدی در امر مدیریت و برنامه ریزی شهری است. هدف این پژوهش این است که تأثیر مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج را بررسی و تحلیل نماید. پ ژوهش حاض ر از نظ ر روش، توص یفی – تحلیل ی و به لحاظ هدف، کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان بافت فرسوده سنندج (328250 نفر) هستند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 308 نفر محاسبه شد و جهت تکمیل پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. یافته-های حاصل از آمون T نشان داد که وضعیت توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت فرسوده شهر سنندج در وضعیت نامناسبی قرار دارد. همچنین، براساس نتایج به دست آمده، مؤلفه آموزش برابر 81/0 بیشترین تأثیر در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج دارد. بعد از آن، به ترتیب مؤلفه های؛ شفاف سازی با میزان اثر و سطح اطمینان (001/0 =P، 74/0=β)، مؤلفه اعتماد بخشی (001/0 =P، 69/0=β)، تشکل ها (001/0 =P، 43/0=β) و دسترسی به منابع (004/0 =P، 29/0=β) دارای اثر معنادار بر بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج بودند. بنابراین می توان چنین استنباط کرد که وضعیت مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج در سطحی نامناسب قرار داشته و در راستای بازآفرینی پایدار این بافت ها مؤلفه های آموزش، شفاف سازی و اعتمادبخشی دارای نقش شگرفی هستند که نیازمند توجه بیشتر در برنامه های توسعه شهری در جهت رسیدن به پایداری هستند