فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۲۱ تا ۵٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر قیمت مسکن در منطقه سه شهری یزد است. روش پژوهش «توصیفی وتحلیلی» است. مدل مورد استفاده در این پژوهش مدل هدانیک قیمت است. متغیرهای مورد استفاده 18 متغیر بوده که بیشتر وضعیت فیزیکی و موقعیت و دسترسیها را در برمی گیرد. نتایج بدست آمده از 186 مشاهده از طریق نرم افزار رایانه ای Eviews،3.1 نشان می دهد که ضرایب 13 متغیر از 18 متغیر مورد بررسی، از نظر آماری در سطح خطای 5% معنی دار است و 5 متغیر حمام، آشپزخانه، زیرزمین، تلفن و فاصله تا نزدیکترین مرکز بهداشتی و درمانی از لحاظ آماری معنی دار نبوده اند و در تخمین نهایی مورد استفاده قرار نگرفته اند. فرم ساختاری برای تخمین تابع قیمت هدانیک مسکن تابع لگاریتمی بوده است، یافته ها نشان می دهد مساحت زمین و مساحت زیر بنا و تعداد طبقات از مهمترین عوامل موثر بر قیمت مسکن در شهر یزد شناخته شده اند. به طوری به ازای افزایش یک درصد در مساحت زمین و مساحت زیر بنا به ترتیب 49/. و 38/. در قیمت مسکن تغییر ایجاد می شود. تخمین برخی از عوامل مانند قدمت ساختمان، افزایش فاصله از مرکز شهر و خیابان اصلی تاثیر منفی در قیمت مسکن داشته اند و موجب کاهش قیمت مسکن می شده اند.
تمرکززدایی و توسعه پایدار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع نظام اداری– مدیریتی در واحدهای سیاسی مختلف با توسعه پایدار رابطه معناداری دارد. در این راستا، سازماندهی فضایی و تقسیم سرزمین به واحدهای جغرافیایی (سیاسی– اداری) از نظر کمی و کیفی، به منظور اداره بهتر که با شرایط جدید سازگاری داشته باشد، در دستور کار دولت ها قرار گرفت. واحدهای سیاسی متناسب با قلمرو جغرافیایی، ساختار فرهنگی و قومیتی، وضعیت توپوگرافیک، آمایش سرزمین و نوع ساختار حقوقی– سیاسی حاکم، الگویی از نظام های متمرکز یا بسیط، عدم تمرکز یا فدرال، تراکم زدایی، تمرکز زدایی، واگذاری اختیارات و خودمختاری را مبنای عمل قرار دادند. با رهیافت فوق هدف این پژوهش مطالعه نظریات، تجربه کشورهای توسعه یافته، فرآیندهای حاکم بر نظام سیاسی ایران و تبیین رابطه تمرکززدایی و توسعه پایدار در ایران است. برای دستیابی به این منظور، از روش تبیینی– تحلیلی و جمع آوری داده ها و اطلاعات موجود به شیوه کتابخانه ای–اسنادی و بعضا مصاحبه با صاحب نظران استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثر صاحب نظران برای خروج از ناکارآمدی، بر کوچک سازی دولت و واگذاری امور به مردم و حکومت های محلی تاکید دارند.تجربه کشورهای توسعه یافته نیز مبین همین واقعیت است. در ایران نیزم مطالعات و تحقیقات انجام یافته توسط کارشناسان و پژوهشگران خارجی، در طرح هایی همچون «تورسن»، «بتل موموریال» و «ستیران» و همچنین «طرح پایه آمایش سرزمین اسلامی» و «طرح جامع تقسیمات کشوری» که توسط پژوهشگران و سازمان های داخلی انجام پذیرفته است، تحولات مربوط به تمرکز و عدم تمرکز در ایران در ابعاد گوناگون آن مورد بررسی قرار گرفته است.این پژوهش ها همگی بر تمرکززدایی برای اداره بهینه سرزمین تاکید کرده اند. قانونگذاران در ایران برای خروج از این وضعیت قوانینی را به تصویب رسانده اند. قبل از انقلاب سال 57، در برنامه های عمرانی سوم، چهارم و پنجم و بعد از انقلاب نیز، از برنامه های اول تا چهارم توسعه بر تمرکززدایی تاکید شده است. اگر چه در این برنامه ها برای دولت الزاماتی در نظر گرفته شده است؛ اما با این الزامات مغفول واقع شده و و یا این که با باز تولید قدرت متمرکز به شیوه ای دیگر، تنها در ابعاد کمی تقسیماتی صورت پذیرفته است. بنابراین بر خلاف آموزه های فوق، با گذشت زمان، دولت در ایران حجیم، متورم، متمرکز و ناکارآمد شده است.
تأثیرپذیری ابعاد حس مکان از ادراکات ذهنی در محله های مسکونی شهری
حوزههای تخصصی:
عملکردگرایی دیدگاههای مدرنیستی توسعه، انسان و شهر ومعماری را از معنا بیگانه و از حس تهی ساخته، و با تولید انبوه فضاهای بی هویت و بی معنا انسان را در بی مکانیPlacelessness و بی هویتی رها کرده اند. الگوهای توسعه شهری پایدار، از یک زاویه پاسخی به بی تفاوتی های خسارت بار نسبت به هویت و تاریخ و حس و روح در دیدگاه های مدرنیستی توسعه نیز تلقی می شوند. هدف پژوهش های مکان محور در بافتهای شهری، فرا تر از راستی آزمایی فرضیات دانش روابط انسان و محیط در زمینه و بستری ایده آل، از حیث فراهم بودن تعاملات روزمره انسان و اجتماع و کالبد و معنا، مطالعاتی مستقر بر روابط وثیق حس مکان و رفتارهای مشارکت جویانه شهروندان در فرآیندهای توسعه شهری پایدار بوده است. این مقاله، برگرفته از پژوهشی مبنایی و تبیینی Explanatory research در بعد پذیری حس مکان و تطبیق مدلهای نگرشی Attitudinalارزیابی و سنجش حس مکان با ویژگی های محیط و بافت محله های مسکونی شهری است. مطالعه پیش رو در تحلیل ساختار سنجش و ارزیابی آن ابعاد در چنان زمینه و بافتی نیز کوشش داشته است. این پژوهش، همچنین با مطالعه تأثیرپذیری ابعاد حس مکان از ادراکات ذهنی، به ارائه شاخص ها ومعیارهای ارزیابی کیفیت ادراکات و تصورات ذهنی شهروندان و نیز ارائه مدل تحلیلی تأثیرسنجی ابعاد مؤلفه های حس مکان از عوامل ذهنی در محیط محله های مسکونی شهری پرداخته است
تحلیلی بر تغییر و تحولات شاخص های توسعه نمونه موردی شهرستان های استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت وضعیت نواحی، قابلیت ها و تنگناهای آن در برنامه ریزی ناحیه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه، یکی از مهمترین معیارهای اساسی توسعه به شمار می رود. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در برمی گیرد.
شناخت شهرستانهای کشور و بررسی میزان توسعه یافتگی آنان، موجب بررسی وضعیت کنونی آنان شده و ضمن شناخت نقاط قوت و ضعف،کمبودها و توان ها، سبب توجه بهتر و مناسب تر به آنان می گردد. این امر همچنین می تواند سبب موفقیت برنامه ریزی های ناحیه ای و منطقه ای گردد. برای تحقق این امر لازم است ابتدا ناحیه مورد مطالعه به خوبی شناخته شده و شاخص های به جا و مناسب انتخاب گردند.آمار و اطلاعات دقیق و صحیح به دست آورده شده و در آخر راه حل ها و راهبردهای مناسب و منطقی جهت نیل به اهداف مورد نظر بررسی گردند.
روش های متفاوتی برای بررسی و تجزیه و تحلیل نواحی مختلف وجود دارد که می توان از آنها برای برنامه ریزی آن نواحی استفاده نمود. در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از روش طولی و عرضی ایزارد1 شاخصهای توسعه و تحولات آنان در شهرستانهای استان زنجان نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به کل کشور در یک دهه آماری (85-75) با در نظر گرفتن 32 شاخص که از شاخص های مهم در توسعه ناحیه ای محسوب می شوند، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. مقایسه انجام گرفته بیانگر آن است که بیش از 75 درصد از شاخص ها هنوز ازجایگاه مناسبی از نظر رشد و توسعه هم در سطح شهرستان و هم در کل کشور برخوردار نیستند و به طور کلی بیانگر عقب ماندگی زیر بناها یا شاخص های انسانی توسعه و رشد در این شهرستان ها است.
تحلیل سلسله مراتب شهری در شهرهای بالای صد هزار نفر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی، ازدحام جمعیت و حرکت جمعیت در شهرهای بزرگ تغییرات زیادی را درالگوی سیستم شهرهای ایران به وجود آورده است. به طوری که تمرکز بیش از حد جمعیت و فعالیت، عمدتاً در بزرگ ترین شهر های کشورهای در حال توسعه، باعث جذب بخش عمده ای از پتانسیل های توسعه ای این کشور ها در این شهرها شده است. بنابراین عدم تعادل های منطقه ای در فضای ملی لزوم مطالعه و بررسی در شبکه و نظام سلسله مراتب شهری را لازم و ضروری می سازد.
پژوهش حاضر با استفاده از مدل مرتبه اندازه زیپف، مدل مرتبه اندازه تعدیل یافته ،منحنی لورنز، توزیع لگاریتمی و ضریب آنتروپی به بررسی سلسله مراتب شهری، شهرهای بالای صد هزار نفر در کشور، طی سال های 1385-1355 می پردازد. با توجه به موضوع پژوهش و تعریف سلسله مراتب شهری بر مبنای مؤلفه جمعیتی، روش این پژوهش «کمی- تحلیلی» می باشد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در دوره های مورد بررسی توزیع فضایی سکونتگاه های شهری در پهنه کشور نا متعادل بوده است و همچنین استقرار جمعیت در کانون ها و طبقات شهری نیز به صورت متعادل توزیع نشده است و روند تمرکزگرایی در کلان شهر تهران، شبکه شهری را به سمت شرایط بحرانی سوق داده است. در پایان نیز راهکارهای مناسب جهت متعادل سازی شبکه شهری کشور ارایه گردیده است .
سنجش کیفیت محیط سکونت در شهرک اکباتان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه فرایند رشد و توسعه کلان شهرهای جهانی، نمایانگر شکل گیری شرایط کیفی نا به سامان و در پاره ای موارد بحرانی در محیط های سکونتی به عنوان یکی از مهم ترین آثار و پیامدهای سیاست های توسعه شهری است. این واقعیت در کشورهای در حال توسعه در شکل های حادتری بروز و ظهور پیدا کرده و زمینه ساز پدیدار شدن مسائل عدیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است. با وجود این معضل نبود یا سطح نازل کیفیت در محدوده های مسکونی شهری منحصر به کشورهای جهان سوم نبوده و در کشورهای پیشرفته صنعتی نیز به مثابه یکی از مهم ترین چالشهای پیش روی نظام سیاست گذاری و مدیریت شهری این کشورها محسوب شده و در نتیجه میتوان آن را مسأله ای با وسعت و دامنه جهانی دانست. از سوی دیگر نگاهی به مباحث مطرح در ادبیات شهرسازی سال های اخیر نشانگر توجه متفکران و نظریه پردازان شهری به مفهوم «کیفیت محیط سکونت» و نگارش مقالات و کتاب های متنوع و متعددی در این زمینه است.
در این میان بحث کیفیت در محیط های سکونتی خاص (مانند مجتمع های مسکونی بلند مرتبه) به واسطه برخورداری این سکونتگاه ها از ویژگیهایی مانند سطح بالای تراکم جمعیتی، ساختمانی و تمرکز در محیطی محصور و گاهی اوقات فاقد ارتباطی ارگانیک با ساختار شهر، دارای حساسیت و پیچیدگی مضاعفی نسبت به سایر بافت های مسکونی است.
در این پژوهش، هدف اصلی سنجش کیفیت محیط سکونت در شهرک اکباتان به عنوان یکی از بزرگ ترین شهرکهای خاورمیانه و نیز یکی از مهم ترین مجتمع های بلند مرتبه شهر تهران است. روش انجام این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی استوار بوده و مدل استفاده شده در فرایند تحلیل نیز به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط سکونت موسوم است. این مدل دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده و متشکل از معیارها و ج زء معیارهایی است که در سطوح مختلف آن قرار میگیرند. در این میان جزء معیارهای سطح آخر مدل، مبنای تنظیم پرسشنامه تحقیق قرار گرفت و بر اساس میزان رضایت مندی یا نارضایتی ساکنان محیط مورد نظر امتیازدهی شدند. پس از انجام تحلیل های آماری مناسب، سطح کیفی سکونت در محدوده مطالعه شده (شهرک اکباتان) در حد متوسطی (5>98/2>1) ارزیابی و وجود رابطه معنا دار (05/0> P) بین معیارها و جزء معیارهای واقع در سطوح مختلف مدل با متغیر وابسته کیفیت محیط سکونت تأیید شد.
سکونتگاه های غیر رسمی و برنامه ریزی های اجتماع محور
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان کیفیت مجتمع های سکونتی با تأکید بر رویکرد رضایت مندی در محله نواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ضرورت بازنگری و ارزیابی پروژه های توسعه شهری به ویژه طرح های تأمین نیازهای سکونتی اقشار کم درامد در خصوص میزان دست یافتن به اهداف مورد مطالعه صورت گرفت. به این ترتیب محدوده مطالعه شده، یعنی سه فاز اجراء شده پروژه نواب انتخاب شده و میزان کیفیت مجتمع های سکونتی نواب با استفاده از رویکرد رضایتمندی ارزیابی گردید. همچنین وجود یا عدم تأثیر برخی از متغیرهای شخصی و خانوار بر درک میزان رضایت مندی از سوی ساکنان مختلف سنجش شد. حجم نمونه شامل 270 عدد و جمع آوری داده ها از طریق پرکردن پرسشنامه و یا مصاحبه رودررو و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss Ver 15انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان رضایت مندی ساکنان نواب از واحدهای سکونتی تقریباً در حد متوسط (5>95/2>1 با میانه نظری 3) ارزیابی شد. در بین 6 عامل سازنده رضایت مندی از مجتمع های سکونتی، ساکنان تنها از امنیت مجتمع اظهار رضایت مندی کردند. روابط همسایگی را در حد متوسط و از سایر عامل ها (تسهیلات مجتمع، بهداشت مجتمع، دید و منظر، ویژگیهای کالبدی) اظهار نارضایتی کردند. تسهیلات مجتمع بالاترین و امنیت مجتمع و دید و منظر کمترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند. در بررسی میزان تأثیر متغیرهای شخصی و خانوار بر رضایتمندی درک شده از سوی ساکنان نتایج نشان داد که هیچ کدام از این متغیرها تأثیرگذار نبودند.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهر نایین در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یک جریان چند بعدی است که نیازمند تغییرات اساسی در ساختار فرهنگی و اجتماعی از یک طرف و رشد اقتصادی و کاهش فقر و نابرابری از طرف دیگر می باشد.تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است.که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید در نتیجه ی این سیاست ها، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق، حاشیه ای عمل می نمایند.شناخت وبررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی از چالش های پیش روی برنامه ریزی شهری به شمار می رود. شناخت و سعی در برقراری تعادل وتوازنی منطقی درنظام شبکه شهری از جمله راهبردهای موثر در ساماندهی فضا و تسهیل در فرایند نیل به توسعه پایدار می باشد.بدین منظورهدف کلی از این مطالعه ارزیابی درجه توسعه یافتگی شهر نایین در سطح استان اصفهان و تعیین سطح توسعه یافتگی این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط می باشد. برای ارزیابی سطح توسعه شهرهای استان اصفهان و تعیین سطح توسعه یافتگی از مدل تاکسونومی عددی با انتخاب 30متغیر در قالب شاخص های فرهنگی،بهداشتی و نهادی– کالبدی استفاده شده است.روش کار دراین پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. برخی نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تمرکز امکانات و خدمات در مرکز استان می باشد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه ی پایدار شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروری بر تجارب برنامه ریزی شهری در اسپانیا
حوزههای تخصصی:
کشور اسپانیا تحولات بسیاری را در نظام برنامه ریزی شهری به خود دیده و از جمله کشورهای با نظام منطقه بندی شده میباشد. با توجه به موفقیت کنونی این کشور، تحقیق حاضر در پی آن است که به بررسی نظام موجود در اسپانیا بپردازد. در این راستا، در ابتدا به توصیف ویژگیهای عمومی این کشور خواهیم پرداخت و پس از آن سابقه و نظام برنامه ریزی شهری را در سطوح مختلف مورد بررسی قرار خواهیم داد. در انتها نیز به آخرین اقدامات شهری و قوانین و مقررات تصویب شده، اشاره خواهیم نمود. نتایج حاصل نشانگر آن است که اگرچه نظام برنامه ریزی شهری در این کشور در تمامی سطوح ملی، محلی و منطقه ای فعال میباشد، اما در سطح منطقه ای برنامه ریزی قدرتمندتری را شاهد هستیم. علاوه بر این، در سال های اخیر نیز قوانین جدیدی در جهت تکمیل خلأهای موجود در نظام برنامه ریزی شهری آن وضع شده است.
استفاده از راهبردهای مناسب تکنیک SWOT در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده مطالعه موردی محله سیروس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً بافت قدیمی و فرسوده، بافتی می باشد که در فرآیند زمانی طولانی شکل گرفته و تکوین یافته و امروز در محاصره تکنولوژی عصر حاضر گرفتار گردیده است، چنانچه این بافت در گذشته به مقتضای زمان دارای عملکردهای منطقی و سلسله مراتبی بوده ولی امروز از لحاظ ساختاری و عملکردی دچار کمبودهایی شده و آنگونه که باید و شاید نمی تواند جوابگوی نیاز ساکنین خود باشد. برنامه ریزی راهبردی به دلیل ماهیت بلندمدتی که دارد، یکی از ارکان برنامههای ساماندهی و بهسازی به شمار میرود. فهم مناسب و استفاده دقیق از برنامهریزی راهبردی و ابزارهای تدوین برنامههای راهبردی، دستیابی به برنامههای ساماندهی و بهسازی را ممکن میسازد. بنابراین در این مقاله با استفاده از مدل SWOT راهبردهای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله سیروس را به دست آوردیم. درنتیجه نتایج تحقیق نشان میدهد راهبردهای تولید شده بهسازی ونوسازی محله سیروس به عنوان راهنمای تصمیمات، یکی از اجزاء سیستم هدایت، کنترل و برنامهریزی بهسازی و نوسازی شهری است. بنابراین بین این راهبردها، ابزار عمل برنامه ریزی (سرمایه گذاری دولتی، مقررات و ...) و سیستم تصمیمگیری، هماهنگی و همسویی لازم به منظور تاثیرگذاری بر بافت فرسوده محله لازم است
اسکان غیر رسمی و فقر مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درکشورهای جهان سوم پرسش اصلی همچنان پابرجاست:چرا شهروندان در حاشیه طرح های عمرانی قرار می گیرند وکدامین عامل آنها را از حق شهروندی ساقط می کند؟
پاسخ این سوال سهل و ممتنع است:اقتصاد سیاسی این کشورها به گونه ای طراحی شده است که چنین پرسشی بنیادین کم تر مطرح می شود. مانوئل کاستلز درباره رابطه پیچیده ودرهم تنیده طبقات شهری و مقوله قدرت در بستر شهر به بحث بسیاری خوبی پرداخته است.تلقی وی در این زمینه تغییری از نظریه حد مطلوب پارتو است که می گوید:«موقعیتی که درآن کسی نمی تواند بدون بدتر کردن وضع دیگری به موقعیت بهتری دست یابد
لذا تنها با درک صحیح از مناسبات سازمان اجتماعی است که می توان اثرات جریان های سرمایه،اطلاعات، نابربری مهاجرت،بازتولید فقر، بیکاری، وندالیسم، آسیب ها و تهدیدات اجتماعی را در تکیه گاه مادی آنها، یعنی شهرها تحلیل نمود.اسکان غیر رسمی بعد مشروط جریان های ایجاد کننده ناپایداری در سطوح شهری و منطقه ای است.در این تحقیق به بررسی متغییرهای اقتصادی- اجتماعی و اثرات فضایی آنها از جمله مقوله فقر شهری و اسکان غیر رسمی پرداخته شده است.
جایگاه برنامه ریزی فضایی کالبدی برای سکونت گاه های شهری و روستائی
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی فضاهای کالبدی و سکونت گاه های شهری و روستائی راهی برای رسیدن به سطح توسعه پایدار است که این برنامه ریزی می بایست با شناسائی وضع موجود ،توان مندی های بالقوه و بالفعل با شناخت محیط در بخش های طبیعی، انسانی و اقتصادی و کالبدی صورت پذیرد. شهر و روستا به دنبال تعادل بخشی در عملکرد و فعالیت های روزمره خود هستند ،گرچه نقش شهر با تولیدات صنعتی و فعالیت بخش خدمات و صنایع دستی و صنایع وابسته به محصولات کشاورزی مستقر در روستاها مشخص می گردد و روستا ها نیز با تولید محصولات کشاورزی و فراهم نمودن موادغذایی نقش خود را نشان می دهند، اما آنچه اهمیت دارد این است که کلیه عملیات توسط موجودی به نام انسان صورت می پذیرد که در سکونت گاه های شهری و روستائی زیست می نماید و شکل گیری این سکونت گاه ها چه در شهر و روستا در زمان حاضر نیاز به یک برنامه ریزی دارد، هرچند سکونت گاه ها امروزه بسیار متفاوت تر از قبل از لحاظ تیپ ظاهری و پایداری می باشد.اهمیت پرداختن به این موضوع همین بس که بخش زیادی از درآمدهای اقتصادی افراد در طول زندگی صرف هزینه تهیه مسکن می شود و از طرفی محدودیت زمین در شهرها و بالا رفتن قیمت ها حتی در روستاها لازمه ساماندهی و برنامه ریزی فضای کالبدی سکونت گاه های شهری و روستائی را ضروری می نماید.
بررسی نقش شهر های کوچک در توسعه روستایی با استفاده از روش تحلیل شبکه
حوزههای تخصصی:
طی نیم قرن اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک می باشد. شهر کنونی نگین شهر در شهرستان آزادشهر(استان گلستان) یکی از این شهرهاست، که در سال1383به شهر تبدیل شده است. هدف این مقاله بررسی نقش شهر نگین شهر به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون آن است. بدین منظور،6عملکرد درقالب35متغیر با بهره گیری از روش تحلیل شبکه بررسی و جریانات و روابط موجود در سطح دهستان مورد مطالعه، در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن نگین شهر مقایسه و بررسی شده است. داده های حاصل از تحلیل جریانات نشان می دهد که در دوره اول با توجه به تمرکز اکثر خدمات در شهر آزادشهر، نقاط روستایی دهستان نظام آباد بیشترین وابستگی را به این شهر داشته، اما در دوره دوم با تمرکز این نوع خدمات در شهر نگین شهر(برعکس دوره اول) از وابستگی سکونتگاه های دهستان به شهر آزادشهر کاسته شده است، همچنین درصد تراکم هر یک از عملکردها بعد از شهر شدن نگین شهر نسبت به دوره قبل تا حدودی بهبود یافته که دلیل آن استقرار و پراکندگی این نوع خدمات در نقاط روستایی دهستان می باشد. بررسی ارزش مرکزیت (نزدیکی) در دو دوره قبل و بعد از شهرشدن نگین شهر نشان می دهد در هر دو دوره در ناحیه مورد مطالعه نگین شهر نزدیکی بیشتری نسبت به سایر سکونتگاه ها داشته و به عنوان مکان مرکزی نقش مهمی را در خدمات رسانی به نواحی پیرامون خود و کاهش وابستگی نواحی روستایی به مرکز شهرستان ایفا نموده است.
تحلیل نقش مهاجرت در زمینه سازی برای پیدایش آسیب های اجتماعی شهرنشینی شتابان در ایران
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و رابطه آن با آسیب های اجتماعی و اقتصادی از مشخصه های اصلی الگوی توسعه شهری کشور در چند دهه اخیر است و رشد و توسعه شتابان و توزیع نامتعادل در دوره جدید ، یکی از عوامل اصلی بروز آسیب های اجتماعی به شمار می رود. رشد شتابان شهرنشینی و توسعه کلان شهرها آسیب های اجتماعی و کالبدی بسیاری را به دنبال داشته است، بویژه کلان شهرها که از مهمترین مراکز و کانون های بروز ناهنجاری ها و جرایم مختلف اجتماعی بوده است. جغرافیای شهری معاصر، روابط میان محیط جغرافیایی و جرایم شهری را از دیدگاه جغرافیای اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد و در آن نفش مولفه- های جغرافیایی شهر در بروز آسیب های اجتماعی در شهر مورد مطالعه قرار می گیرد. تمرکز7/41در صد جمعیت شهرنشینی در نه کلان شهر کشور و توزیع نامتوازن جمعیت شهری در پهنه کشور، از ویژگی های شهرنشینی ایران است که ارتباط تنگاتنگی باپدیده های اجتماعی دارد. تبدیل شهرنشینی شتابان به شهرنشینی مشکل زا در واقع حاصل بارگذاری بحرانی جمعیت و به تبع آن فعالیت در شهرها و توزیع ناهمگن آن در شبکه شهری است که خصیصه ها و آسیب های اجتماعی زیادی را به بار آورده است. توجه به مهاجرت به عنوان آسیب اجتماعی، به معنای پذیرش آن به عنوان معلولی است که از الگوی خاص توسعه ناشی می شود.در تحلیل پویش اجتماعی جامعه شهری ایران طی دهه های اخیر، بررسی نقش مهاجرت در زمینه سازی برای پیدایش آسیب های اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است که در این پژوهش به بررسی این مقوله پرداخته شده است. بردارهای اصلی رشد شتابان شهرنشینی و توزیع نامتعادل آن در شبکه شهری، مهاجرت روستایی، حاشیه نشینی، ناهمگونی در بافت اجتماعی و نارسایی در ارائه خدمات اجتماعی می باشد، که در این پژوهش به تحلیل و بررسی این بردارها با بار کمی و کیفی آن پرداخته شده است که این اقدام یکی از مهمترین عوامل در آسیب شناسی اجتماعی ناشی از آسیب شناسی فضایی توسعه شهری است. روش کار در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از روش اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده و به تحلیل داده ها پرداخته شده است
برنامه ریزی راهبردی بمنظور بهسازی بافت¬های فرسوده شهری
حوزههای تخصصی:
شهرها نیز مانند موجودات زنده ای هستند که رشد و زوال را تجربه می کنند. اگر عوامل منفی نظم و سازمان فضایی آنها را برهم زنند فرایند زوال آنها تسریع خواهد شد. بنابراین شهر های کهن و باستانی ایران،که دارای هویت ویژه¬ای هستند و دارای بافت¬های قدیمی با ارزش و تاریخی اند در معرض زوال و فرسودگی هستند. شهر بابل به عنوان یکی از شهرهای قدیمی شمال ایران ب در معرض خطر نابودی و فرسودگی قرار دارد. این پژوهش به ارزیابی ساختار فیزیکی قدیم شهر با تمرکز بر روش های توصیفی و تحلیلی پرداخته است که با به کارگیری تکنیک SWOT به شناسایی عوامل منفی و مثبت در بافت قدیم شهر بابل تلاش نمود تا به ارائه برنامه ریزی راهبردی برای نوسازی و بهسازی این بافت بپردازد.نتایج تحقیق نشان داد که بافت مورد نظربا کمبود زیرساخت های فیزیکی مواجه است که خود نیازمند اقدامات فوری برای تجدید حیات شهری است