فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 31
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های هزاره سوم، طی نیم قرن گذشته با رشد تصاعد گونه خود تأثیر بسزایی در رشد و پویایی اقتصادی و تبادلات فرهنگی کشورها داشته است. این پژوهش در راستای شناخت عوامل مؤثر بر مدیریت مقصد گردشگری ورزشی در سواحل استان هرمزگان انجام شد. فاکتورهای اثرگذار بر توسعه گردشگری ورزش های ساحلی از طریق مصاحبه با کارشناسان تهیه و پرسش نامه ای بر اساس 6 معیار و 60 زیر معیار تدوین گردید. جامعه تحقیق شامل گردشگرانی بود که در ورزش های ساحلی فعالیت داشتند. پرسشنامه ها برمبنای جدول مورگان بین 387 گردشگر توزیع شد. پایایی پرسش نامه با آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و همبستگی آن ها با ضریب همبستگی بررسی شد. سپس برای رتبه بندی اثر معیارها و زیرمعیارهای اصلی از آزمون فریدمن استفاده شد. ضریب همبستگی گویای وجود ارتباط معنی دار در سطح 99% بین معیارهای اصلی پژوهش بود. آزمون فریدمن نشان داد که معیارهای 1) اقتصادی- بازاریابی، 2) تأسیسات زیربنایی، 3) روابط عمومی و تبلیغات، 4) اجتماعی- فرهنگی، 5) سیاسی- امنیتی و 6) مدیریتی به ترتیب بیش ترین اهمیت را در توسعه گردشگری ورزش های ساحلی در استان هرمزگان دارد. بدین ترتیب، تشویق و حمایت از سرمایه گذاران خصوصی، ایجاد ساختارهای زیربنایی و بهسازی خدمات کیفی و بازاریابی ورزش های ساحلی نقش اصلی را در دستیابی به توسعه اقتصادی- ورزشی سواحل هرمزگان دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بر پایه نظریه رفتاری هدف محور، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می ش ود که توسعه و م دیریت خردمندان ه آن، نیازمن د برنام ه ریزی مبتنی بر خواسته های گردشگران می باش د. گردشگران نیز در پی کسب تجربه های عمیق، تعامل بیشتر با مردم محلی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، س نت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید که گردشگری آرام را می سازند هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بازدیدکننده از شهر مشهد می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، گردشگران شهر مشهد در بازه زمانی مشخص می باشند، که با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه، با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، تعداد نمونه آماری برای جامعه نامحدود یعنی ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای تئوری هدف محور (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار ادراک شده، احساسات مثبت و احساسات منفی) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین ویژگی های گردشگری آرام (دانش از اصالت، جست وجوی اطلاعات بیرونی و ادراک از اصالت) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین در آخر تمایل گردشگران بر قصد رفتاری آن ها تأثیر مثبت و معناداری دارد که با توجه به نتایج به دست آمده این فرضیه بیشترین تأثیر را نشان داد.
بررسی مؤلفه های شهروند محیط زیستی و ارتباط آن با رفتار زیست محیطی شهروندان (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
270 - 285
حوزههای تخصصی:
مقوله محیط زیست و حفاظت از آن مهم ترین دغدغه انسان معاصر است. محیط زیست به تمام محیطی اطلاق می شود که انسان به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن وابسته بوده و فرآیندی است که از زیستن حمایت می کند. از زمانی که بشر پا بر روی کره خاکی گذاشته، تعامل مداوم و پایداری بین او و جهان طبیعی برقرار بوده است. اما با رشد جمعیت و صنعتی شدن جوامع، تقاضای فزاینده ای را به طبیعت تحمیل و باعث تخریب منابع آن گردید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین فعالیت های انسانی با محیط زیست طبیعی و میزان آگاهی شهروندان از این مقوله است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر مراغه است که نمونه ای شامل 348 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش از سنخ تحقیقات توصیفی-تحلیلی است، که از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) انجام گرفته است. انتخاب اعضای نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای-تصادفی انجام گرفته است. جهت تحلیل داده ها، از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، شهروندان با میانگین 4/3 درصد، نسبت به مسائل زیست محیطی شهر خود حساسیت و آگاهی لازم را دارند، اما به دلیل عمق مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنها، مسائل محیط زیستی با 8/6 درصد جزء دغدغه اصلی مردم نبوده است. رفتار، نگرش و دانش زیست-محیطی شهروندان در وضعیت مطلوب قرار دارد. اما مؤلفه های قانونی-نهادی که به عنوان بسترساز فکر و عمل صحیح مردم، مدیران و مسئولین محسوب می شود؛ با میانگین 2/5 وضعیت چندان مطلوبی ندارند. همچنین بین مؤلفه های شهروند زیست-محیطی با رفتار زیست محیطی شهروندان رابطه وجود دارد. بنابراین با آموزش و برگزاری دوره های الگوی مصرف صحیح و بسترسازی های قانونی-نهادی می توان الگوهای مصرف و عمل منطبق با ارزش های زیست محیطی را ترویج داد.
کاربست رویکرد آینده نگرانه (اینفرمال آرمچر) در ساماندهی فضایی سکونتگاه های خودانگیخته شهری (ارزیابی در شرایط شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
زیست غیررسمی شهری یکی از گزینه های بقای گروه های کم درآمد شهری است که سازوکارهای ناکارآمد بخش رسمی و دولتی و نیز نظام برنامه ریزی توان تأمین مسکن آنها را ندارد؛ ازاینرو زیست و مسکن غیررسمی برآمده از گفتمان رسمی و همزمان با برنامه ریزی رسمی شکل گرفته است. نظام های برنامه ریزی و گفتمان های مسلط در مواجه با زیست غیررسمی شهری رویکردهای مختلفی را آزموده اند اما بیشتر آنها به دلایل گوناگونی در ساماندهی این پدیده ناکارآمد بوده اند. در این میان برخی برنامه ریزان به دنبال رهیافت هایی واقع بینانه برای ساماندهی از راه پیش نگری و پیوستگی با شهر هستند؛ از آن جمله دیوید گاورنر، رویکردی را با نام اینفرمال آرمچر (IA) مطرح کرده است. این روش مبتنی بر طراحی و مدیریت با دیدگاهی آینده نگرانه است که واقعیت رشد سکونتگاه های غیررسمی را پذیرفته است. هدف آن یافتن گزینه میانه در توسعه غیررسمی کنونی است که با مداخله از بالا به پایین همگام با پذیرش دیدگاه های مردم در این سکونتگاه ها همراه است. پذیرش سیاسی غیررسمی بودن، ارائه زمین عمومی مناسب با مشارکت دولتی و بخش خصوصی، آموزش کارکنان برای اجرای IA و توجه به اجزای طراحی (کریدورها، اراضی ذخیره و متولیان یا ناظران و مباشران) از شرایط اجرا و موفقیت این رویکرد هستند. در این پژوهش پس از معرفی رویکرد اینفرمال آرمچر (IA)، کاربست آن در شهر سنندج بررسی شده است. برای این پژوهش داده های مورد نیاز از سرشماری های نفوس و مسکن سالهای 1355 تا 1395 استخراج شده، از تصاویر هوایی و نرم افزار GIS استفاده شده و همچنین از برخی پژوهش های پیشین بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به دلیل پویایی زیست غیررسمی شهری در شهر سنندج در قالب سه لایه فضایی و زمینه های بازتولید آن، توجه به دیدگاهی آینده نگرانه در زمینه توسعه غیررسمی در چارچوب رویکرد IA بسیار مفید است. این رویکرد در پی آن است تا از راه مشارکت دولتی _ مردمی و ابزارهای طراحی همچون اتصال کریدورهای اطراف شهر به یکدیگر و پیوند سکونتگاه های خودانگیخته با شهر، تأمین زمین های ذخیره برای مسکن در توان تهیدستان و نگاه داشت زمین های ارزشمند برای زیرساخت های پایه در سکونتگاه های خودانگیخته شهری آینده، از بسیاری از چالش های کنونی پیشگیری کند.
بررسی وضعیت معیارهای قابلیت پیاده مداری در سطح محلات شهری (نمونه پژوهی: محله شمس آباد شهر ملایر)
حوزههای تخصصی:
یکی از پراهمیت ترین شاخص های مورد نظر در استاندارد شهری توجه به شاخصه کالبدی و اجتماعی می باشد که از مهمترین عوامل در تبیین این شاخص ها توجه به اصول استاندارد پیاده مداری در پیاده راه های شهرها می باشد. از همین رو ، در این پژوهش به بررسی وضعیت معیارهای قابلیت پیاده مداری در محله شمس آباد شهر ملایر پرداخته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت پرسشنامه بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با توجه به روش همبستگی دو متغیر و دو معیاره پیرسون انجام گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر آنست که محله شمس آباد ملایر از نظر منظر ، کیفیت محیطی و پایین بودن استاندارد های کالبدی مشکلات عدیده ای را ایجاد نموده است. در این راستا می توان گفت مهم ترین مساله برای بهبود وضعیت فعلی و نزدیک تر کردن شرایط محدوده محله شمس آباد شهر ملایر به یک محور پیاده مدار استاندارد، ایجاد کاربری های فعال 24 ساعته به همراه فضاسازی در داخل این مسیر می باشد. همچنین توجه به همه شمول بودن مسیر یعنی قرار دادن امکانات دسترسی برای معلولین، کودکان، زنان و ... نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد.
واکاوی علل ناکامی شهرهای جدید در ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یک دهه بعد از انقلاب برای ساماندهی نظام شهری کشور، احداث شهرهای جدید در اطراف مادرشهرها و مراکز شهری پرجمعیت در دستور کار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفت. امّا نتایج مورد انتظار یعنی نظامند کردن شهرنشینی و توسعه شهرسازی کشور حاصل نشده است. این مقاله با هدف بررسی عوامل ناکامی اهداف شهرهای جدید در ایران تدوین شده است. روش بررسی: جامعه هدف شهرهای جدید در ایران و جامعه نمونه تحقیق را 50 نفر از اساتید جغرافیا با تخصص برنامه ریزی شهری تشکیل می دهند. در این راستا 6 شاخص در 27 گویه مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاصل از تکنیک دلفی نشان داد که، فقدان طرح آمایش سرزمین با 94/3 به عنوان تأثیر گذارترین و بعد از آن مشکلات مربوط به ساختار اشتغال و عدم دستیابی به خودکفایی شغلی با 78/3، بی توجهی به مطالعات محیطی- جغرافیایی با32/3و بی ثباتی سیاست های شهرسازی و تغییر مستمر رویکردها در حوزه مسکن و شهرسازی با 92/2 از عوامل دیگر ناکامی شهرهای جدید به حساب می آیند. همچنین نتایج آزمون فریدمن نیز نشان دهنده آن است که شاخص های فنی - مهندسی و اقتصادی به ترتیب با میانگین 58/5 و 12/5، نسبت به دیگر شاخص ها، ارجحیت دارند. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که فقدان طرح آمایش سرزمین و کم توجهی به مطالعات جغرافیایی؛ عدم توجه به فاصله، مشکلات مرتبط با اصول نامه ریزی شهرهای جدید و افزایش هزینه خدمات شهری به عنوان مهم ترین عوامل ناکامی شهرهای جدید شناخته شدند.
بررسی تطبیقی نقش ادراک تراکم ساختمانی سیال و سنتی بر رضایتمندی تراکمی سکونتی از تخصیص تراکم مورد پژوهی شهرهای رامسر و بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
22 - 36
حوزههای تخصصی:
تراکم ساختمانی و روشهای اعمال آن (سنتی و سیال) در حال حاضر به عنوان یک ابزار مهم در شهرسازی در جهتدهی به فرم شهر و همچنین، میزان رضایت ساکنان جایگاه مهمی دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی روندهای عینی و تحقق سیاستهای مرتبط با تعیین تراکم سیال و سنتی ساختمانی در شهرها است، تا بتواند بهگونهای پاسخگو رضایتمندی ساکنان از تهیه طرحهای توسعه شهری باشد. بررسی شاخصهای تراکم ساختمانی سیال و سنتی و رضایتمندی تراکمی سکونتی از طریق مطالعات اسنادی، بررسی میزان رضایتمندی ساکنان از تراکم ادراکی نیز از طریق شیوههای مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. همچنین، از نرمافزار SPSS و Smart PLS برای تحلیلهایی نظیر تحلیل عاملی تأییدی، رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و غیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در شهر بابلسر تراکم ساختمانی سیال بهدرستی اعمال نشده است و همین امر سبب نارضایتی تراکمی سکونتی ساکنان شده است. از طرفی، در شهر رامسر میزان رضایتمندی تراکمی سکونتی ساکنان زیاد است. برای شهر بابلسر بهمنظور افزایش رضایتمندی سکونتی راهکارهای عمومی برای اجرای صحیح تراکم ساختمانی سیال (معیارهای پایه و فنی) ارائهشده و با توجه به تحلیل شاخصهای رضایتمندی تراکمی سکونتی راهبرد و سیاستهایی جهت افزایش رضایتمندی تراکمی سکونتی در شهر بابلسر ارائه شده است. درنهایت، برای اعمال تراکمهای ساختمانی در هر شهر با توجه به روش هر تراکم یک حجم فضایی ترسیم و قبل از اجرا با توجه به شاخصهای رضایتمندی تراکمی سکونتی از ساکنان شهر پرسیده شده و بعد از این نظرسنجی با توجه به دیدگاههای ساکنان معیارهای تراکم ساختمانی اعم از پایه و فنی شکل داده خواهد شد.
تبیین وارزیابی بازآفرینی اقتصاد مبنای فضاهای خلاق شهری مستعد توسعه با رویکرد برندسازی (مطالعه موردی: شهرسنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای اجتماعی فرهنگی درترکیب با فضاهای تاریخی درشهرها تأثیر زیادی در ایجاد برند شهری با هدف دستیابی به توسعه فضاهای اجتماعی خلاق با کارایی گوناگون جهت بازآفرینی اقتصاد مبنای بافت تاریخی شهرها به عنوان میراث معنوی وشهری دارند. بافت تاریخی شهر سنندج با در برداشتن عناصر تاریخی- فرهنگی فراوان و حضور فعالیت های اجتماعی، بازار، فضاهای هویت مند و بناهای تاریخی دارای ارزش خود به عنوان قلب تپنده دراین شهر عمل می کند. هدف این پژوهش؛ تحلیل برندسازی فضاهای مستعد توسعه خلاق شهری درراستایی بازآفرینی اقتصادی شهر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش پژوهش ترکیبی ازAHP، تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ازنرم افزار SPSSمی باشد. در این پژوهش دو مفهوم«خلاقیت شهری و برندسازی شهری» که بصورت مفاهیم فرضی در دو موقعیت آلترناتیو و(27) شاخص مختلف بر مبنای میزان امتیازات و اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش مشخص گردید؛ که شاخص های «اماکن تاریخی»، «میراث فرهنگی»، «آداب ورسوم» و« هنردوستی» دارای بالاترین اهمیت و تاثیر گذاری دربرندسازی و توسعه فضاهای اجتماعی خلاق جهت بازآفرینی اقتصاد مبنا در بافت تاریخی شهر سنندج می باشند.
سنجش و رتبه بندی مناطق شهری بر اساس شاخص های شکوفایی شهری (مطالعه موردی: بندر ماهشهر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت شکوفایی شهری هدف از این پژوهش بررسی نحوه توزیع شاخص های شکوفایی شهری و اولویت بندی این شاخص ها در مناطق پنج گانه بندر ماهشهر است. روش بررسی: روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، از نوع نظری – کاربردی با رویکرد اصلی توصیفی- تحلیلی است و به صورت موردی مناطق 5 گانه بندر ماهشهر مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از مبانی نظری تحقیق و پیشینه تحقیق، متغیرهای تحقیق تهیه گردید. سپس پرسش نامه ای طراحی گردید که شامل 6 شاخص و و 21 معیار و 63 زیر معیار می گردد. سپس پرسش نامه طراحی شده میان جامعه آماری توزیع گردید و نتایج آن با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس و آزمون Scheffe تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری : در ابتدای امر اختلاف میان گروه ها و میانگین های مورد بررسی به عنوان داده های خام مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن برای شکوفایی شهری مناطق نشان داد که شاخص ها از سطح معنادار(Sig) بالایی برخوردار هستند. سپس برای وزن دهی معیارها نیز از روش AHP فازی استفاده گردید. نتایج نشان داد، شاخص بهره وری با وزن 203/0 رتبه اول و بعد از آن شاخص کیفیت زندگی با رتبه 195/0 رتبه دوم و زیرساخت ها با وزن 187/0 در رتبه سوم قرار دارد. در مرحله بعد استفاده از روش های TOPSIS, Waspas و در نهایت از مدل ادغامی کپلند به اولویت بندی مناطق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد منطقه سه شهری بندر ماهشهر بیشترین میزان و اولویت اول را از حیث شاخص های شکوفایی شهری را به خود اختصاص داده و آخرین منطقه نیز اختصاص به منطقه یک است.
تحلیلی بر نقش تصویر ذهنی از برند مقصد در توسعه گردشگری، مطالعه موردِی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
49 - 65
حوزههای تخصصی:
برند سازی مقصد یکی از اجزای ضروری در برنامه ریزی گردشگری و از ابزار مهم توسعه جوامع مقصد گردشگری می باشد. هسته اصلی برند مقصد، داشتن یک تصویر ذهنی برند که عاملی حیاتی در فرایند ادراک تصمیم گیری گردشگران در بین مقاصد گردشگری قابل توضیح می نماید. هدف تحقیق حاضر تحلیلی بر نقش تصویر ذهنی از برند مقصد در توسعه گردشگری شهرستان مریوان می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تمامی گردشگران و بازدیدکنندگانی هستند، که از مراکز طبیعی، تاریخی و فرهنگی گردشگری شهرستان مریوان در سال 1400 سفرکرده اند تکمیل پرسشنامه، صورت گرفته است. جهت تعیین حجم نمونه به کمک فرمول کوکران تعداد نمونه ها 384 نفر تعیین گردید. این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای - نسبتی انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه از طریق نظرات متخصصین در زمینه گردشگری و همچنین روایی همگرایی و واگرایی و پایایی ابزار نیز با استفاده آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. برای پردازش داده ها نیز از نرم افزار آماری SPSS 26 و جهت برازش مدل اندازه گیری از مدل معادلات ساختاری SmartPLS 3 استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل نشان داد که ابعاد تصویر ذهنی برند توانسته اند (72%) از تغییرات توسعه گردشگری را تبیین نمایند. از بین ابعاد تصویر ذهنی برند بیشترین تأثیر مشاهده شده به ترتیب مربوط به تصویر شناختی (آگاهی) و تصویر کنشی (وفاداری) و پس ازآن تصویر منحصربه فرد و تصویر ذاتی و درنهایت تصویر احساسی بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهرستان مریوان داشته اند.
تعیین مؤلفه های موثر در مشارکت شهروندان در قالب نظریۀ دام اجتماعی و اثر تماشاگر (نمونۀ موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی با تأکید بر مشارکت مالی که پیچیده ترین نوع مشارکت تلقی می شود، سعی شد با استفاده از نظریه دام اجتماعی و اثر تماشاگر، عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان مشهدی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد. بدین منظور، عوامل اساسی مؤثر بر پرداخت عوارض نوسازی و خودرو، تعیین و اثر هریک از آن ها ارزیابی شد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی بود و داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 300 نفر در قالب دو گروه مشارکت کننده و غیرمشارکت کننده، به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تی با دو گروه مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که نگرش مشارکت کنندگان و غیرمشارکت کنندگان در ارتباط با عوامل مؤثر متفاوت بوده و بالاترین اثر مربوط به آگاهی از نحوه عمل پرسنل شهرداری و نزدیکان فرد و همچنین وجدان اخلاقی وی در رابطه با پرداخت عوارض است. در این روند اعتماد یا عدم اعتماد به توانمندی پرسنل شهرداری و همچنین نوع گرایش اعضای شورای شهر (اصلاح طلب یا اصولگرا) تأثیر آشکاری بر پرداخت عوارض نداشت. مطابق با این یافته، تبلیغات بی هدف و ارائه مشوق های ارائه شده، جایگاه چندانی در مشارکت مردم ندارد و چاره کار، شکل گیری و بسط سرمایه اجتماعی است.
تأثیر اعتبارات خُرد بر توانمندسازی، اشتغال زایی و کاهش فقر در جوامع محلی (نمونه موردی: بخش احمدی، شهرستان حاجی آباد هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
201 - 226
حوزههای تخصصی:
اعتبارات خُرد، به عنوان یکی از راهکارهای توانمندسازی، اشتغال زایی و کاهش فقر در کشورهای درحال توسعه معرفی شده است. در ایران تأمین مالی خُرد یا ایجاد صندوق های توان افزایی به روش های گوناگون و از سوی نهادها و سازمان های مختلف در مناطق روستایی و محروم پیگیری و اجرا شده است. این مقاله به بررسی تأثیر اعتبارات خُرد بر توانمندسازی، اشتغال و کاهش فقر در جامعه محلی بخش احمدی پرداخته است. در این پژوهش از پارادایم اثبات گرایی بهره برده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی توسط پرسشنامه و روش تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون T تک نمونه ای و ماتریس همبستگی آمار استنباطی است. جامعه هدف 2579 نفر از اعضای صندوق توان افزایی وابسته به بنیاد علوی در 30 روستای بخش احمدی شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان بوده است. نتایج بیانگر آن است که صندوق های اعتباری خُرد در فقرزدایی با میانگین 62/3، در توانمندسازی و اشتغال زایی با میانگین 52/3 و 44/3 بالاتر از حد نظری میانگین مؤثر واقع شده است. ضریب همبستگی 462/0 بین توانمندسازی با توسعه جامعه محلی وجود دارد و بین مؤلفه فقرزدایی با توسعه ضریب همبستگی 451/0 برقرار است. همچنین ضریب همبستگی بین مؤلفه اشتغالزایی و توسعه 474/0 است. درنهایت نتایج این مطالعه نشان می دهد که رابطه معنی داری بین مؤلفه های مورد بررسی و توسعه جامعه محلی وجود دارد و صندوق های اعتباری نقش مؤثری در توسعه روستاهای مورد بررسی داشته اند.
بررسی روابط بین نماگرهای مفهوم کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت (مطالعه موردی: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز شهری پتانسیل بالایی برای انواع فعالیت های شهری از جمله گذران اوقات فراغت دارند. این موضوع با رشد شهرنشینی و تغییراتی که در سبک زندگی شهروندان رخ داده، اهمیت بیشتری یافته و معرفی نماگرهای تبیین کننده مفهوم کیفیت در این فضاها و چگونگی روابط بین آنها می تواند برای برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای داشته باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی - تحلیلی با رویکرد کمی - کیفی است. در این تحقیق با درنظرگرفتن رابطه بین کیفیت فضاهای باز به عنوان هدف و شاخصهای عینی تبیین کننده آن، به عنوان نماگرهای مفهوم کیفیت، یک مدل ساختاری اندازه گیری پیشنهاد شده و چگونگی روابط بین نماگرهای معرفی شده و ضریب تاثیر آنها روی هدف پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های حاصله، از بین نماگرهای 45 گانه ای که در مطالعات تئوریک به عنوان نماگرهای مفهوم کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت احصاء گردید، 7 نماگر قدرت تبیین کنندگی لازم را نداشته و حذف شده اند و نماگرهای مفهوم کیفیت به تعداد 38 نماگر رسید. در بررسی روابط و چگونگی تاثیر گذاری و تاثیر پذیری این نماگرهای 38 گانه روی همدیگر ، مشخص گردید، 11 مورد از این نماگرها، با سایر نماگرها همبستگی ندارند. همچنین با بررسی بارعاملی محاسبه شده برای نماگرهای مذکور مشاهده گردید، نماگر «وجود زمین و امکانات بازی و هیجان برای تمامی سنین» با کسب ضریب تاثیر 66/0 ، بیشترین تاثیر را بر کیفیت فضاهای باز دارد. این نماگر جزء یازده شاخصی است که عملکرد مستقل و غیر همبسته دارد. همچنین برخی نماگرها مثل نماگر «ابزار فعالیتهای سرگرمی، ورزش و آمادگی جسمانی» با ضریب تاثیر 62/0 ، هر چند جزء شاخصهای 11 گانه مستقل نیست اما باز هم ضریب تاثبر بالایی به دست آورده است، این را می توان از این جهت توضیح داد که اهمیت شاخصهای 11گانه مستقل، به دلیل داشتن ضریب تاثیر بالاتر نیست، بلکه این اهمیت به دلیل مستقل بودن و عدم همپوشانی کاستی های احتمالی توسط سایر شاخص ها است، بنابراین مدیران و برنامه ریزان شهری باید نسبت به وضعیت آنها (نماگرهای مستقل) حساسیت بیشتری داشته باشند.
شاخص های مؤثر بر ادراک کیفیت بازیابی در فضاهای شهری مورد علاقه شهروندان مشهدی (با تأکید بر کاهش فشار روانی در افراد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
87-104
حوزههای تخصصی:
سبک نوین زندگی شهری، فضاهای عمومی را به عرصه ای برای حضور مستمر شهروندان مبدل ساخته، به گونه ای که این فضاها می توانند در ارتباطی دو سویه بر ارتقا و یا تضعیف وضعیت سلامت روانی شهروندان تاثیر بسزایی بر جای بگذارند. بر اساس رویکرد محیط های بازیابنده، برخی از شاخص های محیطی می توانند به بازیابی منابع روانشناختی-کارکردی در افراد کمک شایان توجهی نمایند. نتایج پژوهش ها گویای این نکته است که خصلت های فردی-فرهنگی افراد نیز در چگونگی ادراک و ارزیابی شهروندان از کیفیت بازیابی و میزان علاقه مندی آنها به فضا ها موثر هستند. هدف از این پژوهش شناسایی شاخص های موجد کیفیت بازیابی در فضا های شهری از دیدگاه شهروندان است که می توانند در کاهش فشار روانی و میزان علاقه مندی به فضاهای شهری بیشترین تاثیر گذاری را داشته باشند. این پژوهش بدنبال فراهم آوردن شناختی از عوامل بومی تاثیر گذار بر کیفیت بازیابی در شهر مشهد (به عنوان دومین کلانشهر ایران) است، تا از این طریق بستری کاربردی برای طراحان، برنامه ریزان و نهاد های اجرایی فراهم کند. این مطالعه با تکیه بر راهبرد پیمایشی، پس از انجام مطالعات پایه از طریق شیوه عکس برداری تخصصی و پرسشنامه محقق ساخت به گردآوری دیدگاه های شهروندان پرداخته و داده ها با استفاده از نرم افزار 25SPSS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان علاقه مندی شهروندان به فضای شهری کیفیت بازیابی نیز به گونه قوی تری آشکار می گردد. در این میان شاخص های جذابیت، فراغت و خوانایی نیز در ارتباطی معنادار میان میزان علاقه مندی شهروندان به فضاهای شهری با کیفیت بازیابی بیش ازسایر شاخص ها در کاهش فشار روانی موثر اند.
ارزیابی عملکرد خطوط اتوبوسرانی شهر اصفهان با مدل تحلیل پوششی داده ها (مطالعه موردی: خطوطی که با خط یک مترو همپوشانی دارند)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فقدان یک سیستم حمل و نقل کارا یکی از موانع رشد و توسعه هر کشوری بشمار می رود. در میان انواع حمل و نقل درون شهری نقش اتوبوسرانی برجسته تر از سایر روش هاست. با توجه به اینکه خطوط اتوبوسرانی بیشترین نقش و سهم را در حمل و نقل درون شهری کشور را دارند، بنابراین باید از کارآیی لازم برخوردار باشند. در این پژوهش کارآیی خطوط همراستا با خط یک مترو در اصفهان با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها، مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش بررسی: روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف ازنوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات در حوزه کتابخانه ای بوده است. به منظور تحلیل داده ها و ارزیابی عملکرد، اطلاعات عملکردی 15 خط به عنوان واحد های تولیدی یا DMU ها در بازه زمانی نه ماهه اول سال 1400، شامل 5 متغیر ورودی و یک متغیر خروجی از طریق سامانه مدیریت مکانیزه ناوگان(AVL) مستقر در شرکت واحد اتوبوسرانی اصفهان استخراج و با استفاده از نرم افزار DEA SOLVER وDEAFrontier نسبت به ارزیابی کارآیی آن ها اقدام گردید. یافته ها و نتیجه گیری: از مجموع 15 خط مورد مطالعه، خطوط شماره10،17،70،81و82 با توجه به نسبت ورودی ها و خروجی و شرایط موجود از کارآیی لازم برخوردار نبوده اند که از این تعداد سه خط 17،70 و81 به صورت خصوصی اداره می شوند. موضوع مهم در این پژوهش کارآیی بیشتر خطوطی است که میزان مسافر جابجا شده بیشتری داشته و همپوشانی کمتری در آن ها بوده که نشان از اهمیت متغیر حجم مسافر در ارزیابی کارایی خطوط اتوبوسرانی می باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری، نمونه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
131 - 146
حوزههای تخصصی:
رونق گردشگری در هر منطقه تابع شرایط و ویژگی های آن منطقه می باشد بنابراین شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری هر منطقه نخستین گام برای توسعه گردشگری آنجا است. پژوهش حاضر سعی دارد، به ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهر بجنورد با توجه به بستر طبیعی و انسانی منطقه بپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و جزو تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر دو گروه بودند، گروه اول شامل میزبانان و متولیان واحدهای گردشگری که بعد از شناسایی و تعیین مهمترین اماکن و جاذبه های گردشگری شهرستان بجنورد که 75 مورد بودند در مجموع 300 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و گروه دوم شامل کارشناسان مرتبط با امور گردشگری که در مجموع 50 نفر به عنوان نمونه آماری برای این گروه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری از نظر متولیان، از بین 4 شاخص اصلی، یشترین میانگین مربوط به شاخص زیست محیطی با میانگین 4.1 و کمترین میانگین مربوط به شاخص اجتماعی - فرهنگی با میانگین 3.08 بوده است. همچنین از نظر کارشناسان، در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری، بیشترین میانگین مربوط به "عوامل زیرساختی" با 3.8 و کمترین میانگین مربوط به "عوامل اجتماعی - فرهنگی" و برابر 3.1 بدست آمده است. نتایج نهایی بدست آمده در پژوهش حاضر مشخص شد، عوامل کلیدی اس تراتژیک حاص ل از پژوهش حاض ر می-تواند در کانون توجه مدیران و برنامه ریزان در بجنورد قرارگرفته، امکانی مناسب برای توسعه پایدار منطقه بر پایه گردشگری پدید آورده، موجب دستیابی منطقه به موقعیت مطلوب در زمینه گردشگری در عرصه داخلی و حتی بین المللی و تبدیل خراسان شمالی و شهرستان بجنورد به یک مقصد گردشگری بین المللی پایدار و رقابتی شوند که، موجب شکوفایی اقتصادی گردیده و در نهایت منجر به اشتغال زایی، بهره وری صنایع محلی، افزایش توان اقتصادی شهرستان و به تبع آن افزایش درآمد سازمانهای اداره کننده منطقه گردد.
توانمندسازی سکونتگاه غیر رسمی شهرک شهید رجایی مشهد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد شتابان شهرنشینی و افزایش میزان مهاجرت به شهرها، کمبود و گرانی مسکن در کلان شهرها پدیده ناهنجار سکونتگاه های غیر رسمی را به وجود آورده است، که همراه با رشد بیکاری ، زمینه آسیب های اجتماعی را فراهم می سازد. در مقاله حاضر ، راهبردهای اساسی توانمندسازی سکونت گاه غیر رسمی شهرک شهید رجایی مشهد مشخص شده است. روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی _تحلیلی می باشدو از روش کتابخانه ای و میدانی درانجام پژوهش استفاده شده است. ابتدا برای شناسایی وضعیت شهرک شهید رجایی مشهد در سال 1400 با جامعه آماری 232616نفر از فرمول کوکران استفاده نموده و 383 نفر از ساکنان محدوده به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.سپس با استفاده از این اطلاعات نقاط قوت،ضعف، فرصت و تهدید محدوده را به منظور طراحی ماتریس SWOT شناسایی کردیم. در نهایت برای امتیازدهی به هریک از موارد ماتریس SWOT به منظور شناسایی راهبردها و اولویت بندی آن ها با استفاده از ماتریس QSPM، تعداد 50 پرسشنامه بین سازمان های مسئول و نخبگان دانشگاهی که دارای تخصص کافی پیرامون مسائل حاشیه نشینی می باشند به روش هدفمند توزیع گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد راهبرد کلی در محدوده برای اجرای توانمندسازی تدافعی بوده و راهبردهای ساماندهی کالبدی، محیطی و جمعیتی با ایجاد زیرساخت ها و تسهیلات شهری ،استفاده بهینه از زمین های موقوفه آستان قدس رضوی برای کاهش آسیب های اجتماعی و کالبدی محدوده، توسعه متعادل عناصر شهری، تامین مسکن مناسب و زیباسازی در طراحی، ضمن حفظ هویت فرهنگی محدوده با بهره گیری از مصالح بومی و تلفیق آن با مصالح جدید، راهبردهای مهم توانمندسازی شهرک شهید رجایی محسوب می شوند.
ارائه مدل دینامیکی برای تبیین الگوی مصرف در سبک زندگی شهری ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
مصرف، فرایندی پویاست که با سبک زندگی پیوندی عمیق دارد و می توان گفت مهمترین عامل در بین عوامل و مولفه های سبک زندگی افراد در دوره مدرن است. این مقاله با تمرکز بر الگوی مصرف خانوارهای شهری ایرانی و تقسیم بندی انواع مصارف آنها و با این دیدگاه که الگوی مصرف، فرایندی پویاست، با استفاده از رویکرد پویایی سیستم ها به آن پرداخته است و با بهره گیری از نرم افزار ونزیم و قابلیت های آن، با انجام مراحل مدلسازی پویا، از تعریف مساله و ساخت فرضیه پویا و تشریح جوانب مساله و نیز شناخت عوامل موثر و ایجاد نمودار زیرسیستم جهت تبیین جریان های موجود در این مدل به تهیه نمودار علی و معلولی آن پرداخته و با ترسیم نمودار حالت – جریان و مدلسازی، به تدوین سناریوهای نه گانه ای پرداخته است که در نهایت با تحلیل حساسیت به سناریو پردازی پرداخته است و به نتایجی در خصوص الگوی مصرف و سبک زندگی خانوار شهری در جامعه ایرانی پرداخته و در انتها پیشنهادات و راهکارهایی را ارائه کرده است. این مقاله و مدل حاصل از آن نشان می دهد که به جز مصرف زیستی که طبعا اولویت اول مصرف در خانوارهای شهری است، سایر مصارف در شرایط تقریبا مشابهی قرار دارند و شیب نرخ مصرف رسانه ای و پس از آن مصرف فرهنگی، نسبت به سایر هزینه ها بیشتر است و این یعنی با بهبود شرایط اقتصادی مصرف آنها افزایش بیشتری خواهد داشت.
ارائه یک مدل خوانش گرافیکی مبلمان شهری با تا کید بر بهبود حس مکان، نمونه مورد مطالعه: منطقه 2 شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
55 - 64
حوزههای تخصصی:
در دوران کنونی در حوزه گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربه های نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهش های راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانه های معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم می زنند. درضمن از میان مؤلفه های خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانسته اند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطل های زباله و نقاشی های دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
آینده پژوهی و شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پیچیدگی و چندبعدی بودن مشکلات و مسائل شهری همراه با رشد سریع فناوری و جهانی شدن الگوهای تولید، فزونی یافته و عدم ثبات شرایط و احتمال وقوع آینده های گوناگون سبب دشواری تصمیم گیری و برنامه ریزی در خصوص مسائل شهری شده است. در چنین شرایطی بازآفرینی شهری پایدار با رویکرد آینده پژوهی می تواند راهکاری برای مشکلات بافت های ناکارآمد شهری و به طور خاص بافت های تاریخی باشد.
داده و روش : پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. داده های تحقیق با استفاده از روش پیمایشی و ماتریس تأثیرات متقاطع جمع آوری شده است. تحلیل اکتشافی ماتریس تأثیرات متقاطع با استفاده از نرم افزار Micmac انجام گرفته است.
یافته ها : بر اساس نمودار و پراکندگی متغیرها بر روی نقشه متغیرهای تحقیق حاضر به پنج دسته متغیرهای تأثیرگذار ورودی، متغیرهای دووجهی ریسک و هدف و متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل تقسیم می شوند. بر اساس شدت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم متغیرها درنهایت 9 پیشران کلیدی و به عنوان عوامل اصلی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند که همان متغیرهای دووجهی و تأثیرگذار محسوب می شوند.
نتیجه گیری : پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان عبارت ند از: حفظ اصالت طرح و اثر، ایجاد مدیریت یکپارچه بافت تاریخی، استفاده مجدد از ابنیه و معاصرسازی کاربری ها، تنوع عملکردی و ایجاد سرزندگی، ایجاد ابزارهای حقوقی و قانونی، مشارکت مردم و بخش خصوصی در فرآیند بازآفرینی، پرداخت یارانه و تسهیلات بانکی و ایجاد معافیت های مالیاتی، الگوی جامع برنامه ریز و مدیریت و نقش فرهنگ و صنایع فرهنگی در بازآفرینی.