فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 23
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی و خشکسالی های حاد طولانی مدت، بحران آب، مهاجرت روستایی و کاهش جمعیت روستایی، استفاده ناکارآمد از نهاده های شیمیایی، بازده پایین کشاورزی متعارف و همچنین، حذف حمایت های دولت باعث شد تا بخش روستایی و کشاورزی ایران با چالش روبه رو شود. از این رو، در راستای حفظ منابع طبیعی و و ایجاد تغییر مثبت در وضعیت کشاورزان و روستاییان، ضرورت توجه به توسعه پایدار کشاورزی احساس می شد. با توجه به اهمیت دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی در موفقیت یا شکست هر سیاستی در این بخش، هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه آنها نسبت به نظام های کشاورزی و اولویت بندی آنها در شهرستان شوشتر بود. بدین منظور، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای اولویت بندی استفاده شد و بر پایه نتایج اولویت بندی، بعد اقتصادی و نظام تولیدگرایی در اولویت نخست جای دارند.
تحلیل نقش متغیر همسایگی و مذهب در الگوی رای کاندیداهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی (حوزه انتخاباتی قاینات و زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات یکی از مظاهر اصلی دموکراسی در عصر حاضر است و با توجه به نقش آفرینی مردم در تعیین حاکمان، بیش از گذشته مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است. سازمان فضایی و الگوهای فضایی برآمده از انتخابات، وجود نگرش های متفاوت در رفتار سیاسی رأی دهندگان در حوزه های گوناگون انتخابیه را نشان می دهند. عوامل و متغیرهای جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر رای و نظر مردم و الگوی رای کاندیداهای انتخاباتی موثر هستند. متغیر همسایگی و ویژگی های قومی و مذهبی منطقه یکی از مهمترین عوامل موثر بر الگوی رای کاندیداها می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و داده های آماری به دنبال بررسی و تحلیل نقش سه متغیر همسایگی، مذهب و منطقه سکونت در شهر و روستا بر الگوی رای کاندیداها در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه قائنات و زیرکوه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیر همسایگی نقش موثری در الگوی رای کاندیداها داشته است. علاوه بر این، عامل مذهب و اقلیت مذهبی اهل سنت نیز در الگوی رای کاندیداها موثر بوده است؛به نحوی که همانند انتخابات ریاست جمهوری اهل سنت اقبال بیشتری به کاندیداهای متمایل به دولت( اعتدال) و اصلاح طلب داشته اند . در نهایت با وجود تفاوت آراء کاندیداها در مناطق شهری و روستایی،سکونت رای دهندگان در مناطق شهری و روستایی به طور مستقل تاثیر معناداری در الگوی رای دهی نداشته است.
بررسی فراسنجه های مرفولوژی گیاه، مرفومتری، کانی شناسی و دانه بندی رسوبات بادی نبکاهای منطقه سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مناطق غربی و جنوبی شهرستان سرخس نبکاهای زیادی گسترش دارند که نشان دهنده فعالیت بادی و حمل رسوبات است که توسط پوشش گیاهی کنترل شده اند. ریخت شناسی و کانی های رسوبات نبکاها جدا از اینکه به خصوصیات گیاهان تشکیل دهنده آن ارتباط دارند می تواند اطلاعات مناسبی از محیط شکل گیری و منشأ رسوبات فراهم کند. نبکاها باعث به وجود آوردن جزایر حاصلخیزی در یک منطقه می گردند. برای سنجش و رصد عملکرد نبکاها و همچنین بررسی روند تغییرات شاخص های مرفولوژی گیاهان به وجود آورنده نبکا و نحوه تغییرات دانه بندی رسوبات بادی نبکا، تعداد 120 عدد نبکا در 3 سایت از شمال تا جنوب نبکازارهای غرب شهرستان سرخس مورد بررسی قرار گرفت. برای هر نبکا پارامتر های مرفولوژی گیاه و مرفومتری نبکا مورد نیاز از قبیل ارتفاع، طول و حجم نبکا و ارتفاع، قطر بزرگ، حجم و محیط گیاه مورد ارزیابی قرار گرفت و بررسی ضریب همبستگی و تبیین بین شاخص-های مرفولوژی گیاه با شاخص های مرفومتری نبکا صورت پذیرفت. همچنین رسوبات نبکاهای بررسی شده مورد آزمایش های تعیین بافت رسوب، کانی شناسی، pH، EC و دانه بندی قرار گرفتند و نتایج آزمایش ها با روند تغییرات پارامترهای بررسی شده از گیاه، نبکا و رسوبات مورد بررسی قرار گرفتند. بر طبق نتایج آزمایش های دانه بندی و کانی شناسی و جهت باد غالب، محل برداشت رسوبات از فاصله حدود 50 کیلومتری در جنوب کشور ترکمنستان است. همچنین مشخص گردید در منطقه با افزایش مسافت حمل رسوب میزان EC کاهش و بر میزان pH رسوبات افزوده می گردد. از میان شاخص های مرفولوژی گیاهی بررسی شده شاخص های حجم گیاه تأثیر بیشتری بر روی حجم نبکا ی به وجود آمده دارند. همچنین تأثیر حجم و ارتفاع گیاه بر شاخص های D10، D50، D90 و میانگین قطر رسوبات بیشتر از تأثیر شاخص مسافت حمل رسوب است؛ اما بر روی شاخص کشیدگی رسوبات بیشترین عامل مؤثر مسافت حمل رسوب می باشد.
بررسی نقش کاربری زمین در آسیب پذیری بافت فرسوده شهر در برابر زلزله-مورد مطالعه: بخش مرکزی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت جغرافیایی و ویژگی های زمین ساختی ایران، مراکز جمعیتی، همواره در معرض انواع مخاطرات طبیعی، به خصوص زلزله بوده و آسیب های جانی و مالی فراوانی را متحمل شده اند. نویسندگان این مقاله اعتقاد دارند که با استفاده از روش ها و سیاست های مناسب مدیریت شهری، به ویژه برنامه ریزی کاربری زمین، می توان میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله را کاهش داد. در این مقاله ، رابطه بین کاربری زمین و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله در 5 محله ناحیه 3 شهرداری (بخش مرکزی) شهر سبزوار بررسی شده است. این پژوهش از جهت هدف، از نوع پژوهش های اکتشافی و کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. داده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شد و پایگاه اطلاعاتی لازم در محیط نرم افزاری Arc GIS تشکیل گردید. در این مقاله، میزان آسیب پذیری بافت فرسوده ی محدوده ی مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و مدل تحلیلی f (K1, K2,…, K8) برآورد شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، حدود 23 درصد محدوده ی مطالعه دارای آسیب پذیری نسبتاً زیاد در برابر زلزله است. همچنین، محله یک دارای بیشترین آسیب پذیری نسبت به کل محلات است و از نظر بیشتر معیارهای مربوط به کاربری زمین دارای شرایط نامناسبی می باشد. بنابراین، بین برنامه ریزی کاربری زمین و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله، رابطه وجود دارد و از طریق برنامه ریزی کاربری زمین می توان میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر خطر زلزله را کاهش داد.
بررسی تأثیر امواج گرمایی بر جزایر حرارتی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
111-128
حوزههای تخصصی:
امواج گرمایی از فرین های آب و هوایی آسیب زا بر انسان و محیط زیست است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر امواج گرمایی بر جزایر حرارتی کلانشهر تبریز طی سال های 2018-2003 بود. بدین منظور داده های حداکثر دمای ایستگاه سینوپتیک تبریز از سازمان هواشناسی اخذ و روزهایی توأم با موج گرمایی با کمک شاخص فومیاکی و در محیط نرم افزار متلب تعیین شدند. جهت بررسی تأثیر امواج گرمایی بر تشدید جزایر حرارتی، امواج گرمایی در ماه های گرم و سرد سال انتخاب و جزایر حرارتی برای آن روزها و یک روز بدون موج گرمایی با کمترین دمای حداکثر قبل از هر موج گرمایی در روز هنگام و شب هنگام به کمک داده های دمای سطح زمین سنجنده مودیس آکوا محاسبه شد. طبق نتایج، طی دوره موردمطالعه حداکثر تداوم امواج گرمایی 4 روزه و لذا کوتاه مدت بوده است. بیشترین فراوانی سالانه و ماهانه امواج گرمایی به ترتیب در سال 2010 و در ماه های آوریل، ژوئن و دسامبر بوده و روند امواج گرمایی در دوره موردمطالعه کاهش جزئی غیرمعنادار داشته است. براساس نتایج، هم در ماه های گرم و هم در ماه های سرد اغلب در هر دو شرایط وجود و عدم موج گرمایی، در روز جزیره سرمایی و در شب جزیره گرمایی در مرکز شهر وجود داشته که با وقوع موج گرما در مقایسه با روزهای عادی بر شدت جزیره سرمایی روزانه و جزیره گرمایی شبانه افزوده شده است که این وضعیت در ماه های گرم محسوس تر از ماه های سرد بود. همچنین طبق یافته ها، تداوم امواج گرمایی نقش چندانی در تشدید جزایر حرارتی نداشته است.
تحلیل اثرات طرح خروج دام از جنگل بر مردم محلی: مطالعه موردی روستای سیاه دره نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی آثار و پیامدهای اجرای طرح خروج دام از جنگل در روستای سیاه دره شهرستان نهاوند بود، که به صورت کیفی و با استفاده از روش نظریه بنیانی انجام شد. جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهده نیمه مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختارمند در سال 1394 و در قالب گروه های بحث متمرکز صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق سرپرستان خانوارهای ساکن روستای مورد مطالعه بودند. نمونه گیری تحقیق به صورت هدفمند و تا زمان اشباع نظری داده ها پیش رفت. پایایی پرشسنامه از طریق یادداشت برداری نکات کلیدی مطرح شده در مصاحبه ها، ایجاد نوعی تعامل دو طرفه با مصاحبه شوندگان و سه وجهی سازی و روایی آن نیز از طریق راهبرد «بازخورد مشارکت کننده» تأیید شد. تحلیل اطلاعات گردآوری شده از طریق مصاحبه و مشاهده با استفاده از روش های تحلیل کیفی و از طریق استخراج، دسته بندی، طبقه بندی و دستیابی به مفاهیم کلی در قالب روش نظریه بنیانی انجام گرفت. طبق نتایج به دست آمده، اثرات خروج دام از جنگل در شش دسته شامل 1) تضعیف و رکود فعالیت های دامداری، 2) اثرات مثبت و منفی بر وضعیت مالی روستاییان، 3) پیدایش معضلات اجتماعی در روستا، 4) تضعیف روحیه مشارکتی روستاییان در حفظ جنگل ها و مراتع، 5) عدم پایبندی سازمان های دولتی به تعهدات طرح، و 6) اثرات سوء روحی و روانی طبقه بندی شدند. در پژوهش حاضر، پیشنهادهای برنامه ریزی جامع در راستای سامان دهی پرورش دام و تلاش دولت برای عملی کردن وعده های داده شده به جنگل نشینان به منظور رفع مشکلات اجرایی طرح ارائه شد.
Continuity and Change in Iran’s Approach toward the Nagorno-Karabakh Crisis (1997-2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
165 - 189
حوزههای تخصصی:
The current article aims at studying the elements of continuity and change in Iran’s foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis during Seyyed Mohammad Khatami, Mahmoud Ahmadinejad, and Hassan Rouhani’s administrations. It tries to answer the question as to which factors have contributed to continuity and change in Iran's foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis between 1997 and 2018? The article shows that although the principles of Iran’s foreign policy toward the South Caucasus and the Nagorno-Karabakh crisis have not changed during this period, the changing role of the external powers – Russia and the West – as well as different foreign policy priorities defined by the three administrations, have caused changes in Iran's approach to this issue. An inductive approach and a qualitative research method has been used in this article. Official documents, news and research articles have been used as the main sources of data in this article.
تحلیل ساختاری و علت تشکیل هسته مرکزی پرفشار سیبری در محدوده دریاچه های بایکال و بالخاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
21 - 38
حوزههای تخصصی:
سامانه پرفشار سیبری یکی از عناصر سازنده گردش جوی مؤثر بر آب وهوای کشور ایران بویژه در فصل سرد سال است. در این تحقیق به مکان شکل گیری اولیه این سامانه و ویژگی های همدیدی آن پرداخته شده است. برای این منظور داده های جوی ترازهای زیرین وردسپهر برای سه ماه دسامبر تا فوریه از داده هایNCEP/NCAR برای یک دوره 22 ساله دریافت شد. سامانه های با ویژگی حرارتی جداسازی شد. سپس هسته مرکزی این سامانه برای تمام ماه ها به تفکیک روزانه تعیین و مختصات جغرافیایی آن ها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در اکثر قریب به اتفاق روزهای سه ماه دسامبر تا فوریه هسته اصلی پرفشار سیبری در ترازهای زیرین جو بر روی کوه های آلتای و سایان قرار دارد.این تحقیق همچنین نشان داد که در بیش از نیمی از روزهای هرماه پرفشار دارای دو هسته مرکزی بوده است. که در این حالت همواره هسته اصلی بر روی کوه های آلتای و هسته ثانوی بر روی ارتفاعات سایان قرار می گیرد. بنابراین برخلاف تصور هسته مرکزی پرفشار سیبری نه بر روی دشت های پست سیبری که بر روی ارتفاعات بلند کوه های آلتای و سایان تکوین پیدا می کنند. همچنین انطباق نقشه های هم دما و هم فشار و هم ارتفاع نیز نشان داد که هسته اصلی سرما در سه ماه سرد عموماً بر روی شمال یا شمال شرق صحرای سیبری قرار داشت. درصورتی که هسته اصلی پرفشار در بیشتر روزها بر روی این دو کوهستان مرتفع قرار داشت. بنابراین علاوه بر سرما عامل توپوگرافی (امتداد شمال غربی– جنوب شرقی) نقش بسیار مهمی در مکان شکل گیری هسته پرفشار دارد. بر اساس نتایج عموم تحقیقات انجام شده این پرفشار، بطور مستقیم یا غیر مستقیم، عامل سرماها و امواج سرد دوره سرد سال و همین طور امواج زودهنگام و دیرهنگام کشور می باشد.
ژئوپلیتیک انرژی و مداخله نظامی روسیه در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
116 - 144
حوزههای تخصصی:
با آغاز رقابت های داخلی و منطقه ای در سوریه(2011)، روسیه به همراه ایران و حزب الله لبنان به حمایت دیپلماتیک و نظامی از دولت بشاراسد مبادرت کرد؛ اما از سپتامبر 2015 مسکو وارد تحولات میدانی سوریه شد. ازآنجایی که ورود روسیه به جنگ سوریه و خاورمیانه پس از فروپاشی شوروی بی سابقه است؛ بنابراین سوال مطرح در پژوهش «چرایی حمایت نظامی مستقیم روسیه در سال 2015 از حکومت بشار اسد است؟». ادعای مقاله این است از زمانی که پوتین رئیس جمهور روسیه شد(1999)، یکی از مهم ترین اهدافش تبدیل شدن روسیه به قدرت برتر در حوزه انرژی بوده است. از دید این مقاله رقابت بازیگران منطقه ای (به ویژه ترکیه) می توانست عاملی مهم در عدم دستیابی روسیه به اهدافش باشد؛ از این رو در سال 2015 با پیشروی نیروهای تروریستی تحت حمایت مستقیم ترکیه به سمت دمشق، روسیه تصمیم به دخالت مستقیم نظامی در این کشور گرفت. بنابراین فرضیه مقاله بدین قرار است «روسیه با نفوذ ژئوپلیتیک در سوریه درصدد کنترل بر یکی از مسیرهای اصلی انتقال انرژی در منطقه غرب آسیا و تبدیل شدن به قدرت برتر انرژی است».
تخمین خسارت ناشی از زلزله با استفاده از مدل RADIUS در محیط GIS (مطالعه موردی: استان مازندران، شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
توزیع جغرافیایی زمین لرزه ها نشان می دهد تقریباً تمام سرزمین ایران در معرض خطر زلزله قرار داشته و پتانسیل ناامنی دارد و بیشترین فراوانی آن متعلق به پیرامون کشور ایران، یعنی محور شرق، شمال، غرب و جنوب است به طوری که در 40 سال گذشته تعدادی از زلزله های ویرانگر که به وقوع پیوسته و از اهمیت زیادی برخوردار بوده است، در این محور رخ داده اند. با توجه به وجود گسل های زلزله زا در استان مازندران که می تواند شهر ساری را تحت تأثیر قرار دهد بررسی میزان آسیب پذیری لرزه ای آن با استفاده از مدل مناسب امری ضروری و غیرقابل اجتناب است؛ ازاین رو هدف از این پژوهش تخمین خسارت ناشی از زلزله با استفاده از مدل رادیوس در محیط GIS است. شهر ساری 3.5 کیلومتر با گسل خزر و 37.5 کیلومتر با گسل البرز فاصله دارد؛ بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع، شهر ساری به عنوان منطقه موردمطالعه انتخاب شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و ازلحاظ ماهیت، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها، مطابق استانداردهای مدل رادیوس، از سازمان های مربوطه استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده با توجه به روش های مبتنی بر پایگاه اطلاعاتی و با بهره گیری از مدل رادیوس و نرم افزارهای مبتنی بر رویکرد سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت پذیرفت و دو سناریو با توجه به دو گسل خزر و شمال البرز برای تخمین خسارت های ناشی از زلزله احتمالی در منطقه موردمطالعه در نظر گرفته شد. نتایج حاصل بیان گر آن است بر اساس سناریوی گسل خزر 18910 ساختمان تخریب،2382 نفر کشته و 22897 نفر مصدوم خواهند شد. مطابق سناریوی گسل البرز نیز 3086 ساختمان تخریب،15 نفر کشته و 2102 نفر مصدوم خواهند شد. بر اساس سناریوهای درنظرگرفته شده در منطقه موردمطالعه نتایج خسارات و تلفات ناشی از وقوع زلزله حاکی از آن است که گسل خزر به دلیل فاصله اندک با منطقه موردمطالعه بیشترین آسیب را به همراه دارد. کمترین میزان آسیب پذیری برای منطقه ناشی از گسل شمال البرز است. نتایج به دست آمده از این مطالعه موردی می تواند به تصمیم گیران در اولویت بندی مناطق آسیب پذیر برای کاهش خطر زمین لرزه و برنامه ریزی مؤثر جهت خدمات اضطراری پس از وقوع زلزله کمک کند.
پیامد بحران تاب آوری اکولوژیک و پدیده فرسایش دلبستگی مکانی نمونه پژوهی: جمعیت جوان 15 تا 19 ساله شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
زابل به مثابه گره فضائی ناحیه سیستان، با دو پدیده خشکسالی و گردوغبار مواجه است. که سبب بحران تاب آوری اکولوژیک گردیده و رضایت از زندگی را به شدت کاهش داده است. چرا که رابطه انسان و محیط از تعادل، تحمل پذیری و سازگاری، خارج و پدیده «فرسایش دلبستگی مکانی» رخنمون یافته است. این پژوهش، کاربردی، توصیفی-تحلیلی، پیمایشی با نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای است. جامعه هدف، جوانان 15 تا 19ساله زابل (با حجم نمونه432 واحد) می باشد. از مدلهای کولموگروف- اسمیرنوف، تست نشانه، کروسکال والیس، اسپیرمن، فی، جدول متقاطع، Vکرامرز و U من ویتنی بهره گیری شده است. زابل برپایه تحلیل آمار 40 ساله(2005-1966)، با «حداکثر میانگین سرعت باد، معادل 56/5 متردرثانیه » و داشتن 68درصد روزهای با گردوغبار بالای حداستاندارد در سال 1390، همچنین داشتن رتبه اول در شدت طوفان (معادل 107 روز در وضعیت خیلی خطرناک) و تبدیل عرصه 450 هزار هکتاری بستر هامون به کانون تولید گرد و غبار و افزایش مراجعات، بستری و مرگ و میر ناشی از بیماری تنفسی با بحران تاب آوری اکولوژیک مواجه است. طبق یافته ها، 64درصد جوانان مورد مطالعه، وضعیت گردوغبار 22 سال گذشته را «بد تا وحشتناک» می دانند. همچنین 62درصد زنان و 43درصد مردان آسایش و کیفیت زندگی شان را «بد تا وحشتناک» می دانند. وانگهی 68 درصد پاسخگویان گفته اند رضایت فرزندان خانواده از اقامت در زابل، «کم تا هیچ» می باشد. 44درصد پاسخگویان هیچ امیدی به آینده هیرمند و هامون ندارند. معنی داری این یافته ها با خطای ۰/۰۰۰ تایید شدند. بحران تاب آوری اکولوژیک، سبب رخنمون یافتن«پدیده فرسایش دلبستگی مکانی» و پیامدهای خسارت بار اجتماعی - روانشناختی گردیده است. کاهش احساس مثبت به مکان، عدم ارتب اط نزدی ک و عدم تمایل به سرمایه گذاری، بی تردید سبب کاهش انگیزه، کاهش مسئولیت پذیری برای ارتقای وضعیت شهر و ناحیه، کاهش آمادگی برای مشارکت، نبود نظارت و به ویژه کاهش فداکاری برای توسعه محله، شهر و ناحیه می شود.
مدل سازی جریان و تعیین سهم مشارکت زیرحوزه ها در هیدروگراف سیل در حوزه آبخیز عموقین، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
89 - 108
حوزههای تخصصی:
تمرکز اقدامات مدیریت آبخیز باید در جهت کنترل رواناب، پیش بینی سیلاب و تعیین سهم مشارکت زیرحوزه ها در تولید سیل با هدف کاهش خسارت باشد. ارائه راهکارهای مدیریتی و اجرایی کنترل سیل نیازمند توسعه مدل ها در زمینه مدل سازی بارش-رواناب و شبیه سازی هیدروگراف جریان به خصوص در حوزه های فاقد آمار است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی مدل HEC-HMS در شبیه سازی بارش-رواناب حوزه آبخیز عموقین و تعیین سهم مشارکت زیرحوزه ها در جریان خروجی است. در این راستا، مدل HEC-HMS برای 9 رویداد متناظر بارش-رواناب با روش شماره منحنی SCS در بخش تلفات، روش هیدروگراف واحد SCS در بخش تبدیل بارش به رواناب و روش Muskingum در بخش روندیابی اجرا شد. سپس پارامترهای ورودی مدل برای شش رویداد با تابع هدف Nash-Sutcliffe بهینه شده و میانگین مقادیر بهینه شده، برای سه رویداد دیگر در مرحله اعتبارسنجی در نظر گرفته شد. در ادامه به منظور اولویت بندی سیل خیزی زیرحوزه ها مدل HEC-HMS برای بارش طرح 25 ساله با حذف یک به یک زیرحوزه ها اجرا گردید و شاخص های سیل خیزی F% و
مطالعه تطبیقی الگوی تأمین نیروی انسانی دفاعی کشور از طریق تحول از ارتش وظیفه ای به ارتش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
216 - 258
حوزههای تخصصی:
انقلاب در امور نظامی و تحول در حوزه های دفاعی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که سال های متمادی توجه سیاستمداران و استراتژیست های دفاعی نظامی را به خود جلب کرده است. تحول دفاعی در قرن بیستم عمدتاً در حوزه تسلیحات و فناوری نظامی مورد توجه بوده است و تحول در حوزه های ساختار و سازمان دفاعی در مقایسه با تحول در فناوری دفاعی روند بسیار کندی را سپری کرده بود اما با ورود به قرن بیست و یکم تحول در ساختار و سازمان نیروهای مسلح کشورها در قالب تحول از ارتش های وظیفه ای به ارتش حرفه ای بطور وسیعی مورد توجه کشورهای جهان قرار گرفت بطوری که فقط در دهه اول قرن بیستم حدود 30 کشور ساختار و سازمان دفاعی نظامی خود را از سربازی اجباری و ارتش وظیفه ای به سربازی داوطلبانه و ارتش حرفه ای تغییر داده اند که در حال حاضر این تعداد از کشورها به رقم حدود 100 رسیده اند. ایران نیز در زمینه تحول دفاعی سیاست های قابل توجهی در حوزه تسلیحات و فناوری نظامی تجربه کرده است اما در حوزه ساختار و سازمان نظامی تحول قابل توجهی را تجربه نکرده است. علت اصلی این عدم تحول در ایران فقر نظری و مطالعات تطبیقی و امکان سنجی ها در زمینه تحول از ارتش وظیفه ای به ارتش حرفه ای بوده است. در این مقاله تلاش شده است با مطالعه تطبیقی تجربه کشورهای جهان و تبیین نوع و جایگاه آن ها در نظام تجول دفاعی جهان، سیاست ها و استراتژی های موفق کشورهای پیش رو در مورد ایران تبیین گردد. در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، تلاش شده است ابتدا وضعیت کشورهای جهان در نظام تحول دفاعی بررسی شده و فرآیند این تحولات پس از جنگ جهانی دوم تا کنون بررسی شود و سپس کشورها و ارتش های موفق در زمینه تحول دفاعی از ارتش وظیفه ای به ارتش حرفه ای مورد بررسی قرار گرفته و ضمن مقایسه موقعیت ایران با کشور منتخب که 10 کشور می باشد سیاست ها و راهبردهای موفق این کشورها که قابلیت بومی سازی در ایران را دارند، تبیین شده اند.
بازتاب های هیدروپلیتیک بحران آب حوضه آبریز زاینده رود بر ادراک محیطی قلمروداران استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش بارش، افزایش مصرف آب و ناکارامدی مدیریت منابع آب، امنیت آبی، معیشت و محیط زیست کشورهای واقع بر نوار بیابانی جهان را تهدید می کند. وضعیتی که آب را در مناسبات هیدروپلیتیک و در مقیاس فروملی وارد مناسبات قدرت واحدهای سیاسی- فضایی کرده است. ایران از آن دست کشورهای واقع بر روی کمربند خشک جهان است که بخش کلان منابع آب شرین تجدیدپذیر آن به شدت افت کرده است. داده های موجود نشان می دهند که حوضه آبریز زاینده رود طی دو دهه اخیر درگیر کاهش بارش بوده و عمده منابع آب آن نیز فروکاسته و کوشش کارگزاران در مقیاس فروملی برای تأمین آب به ناهم سویی منافع شهروندان انجامیده است. داده های مقاله حاضر که ماهیتی کاربردی دارد بر این فرضیه استوار است که مناسبات هیدروپلیتیک قلمروداران استان های پیرامون این حوضه تابعی از موقعیت جغرافیایی آنها نسبت به رودحانه است. درون دادهای مورد نیاز تحقیق به شیوه کتابخانه و از طریق بایگانی پُر بازدیدترین وب گاه های خبری منتسب به هر استان از 1392 تا مهر 1397، دیدگاه کنشگران و فعالان عرصه آب در استان های حوضه آبریز زاینده رود (یزد اصفهان و چهارمحال و بختیاری) به همراه خوزستان گرداوری و استخراج شده سپس با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti داده های کیفی، تحلیل محتوا شدند. نتیجه تحقیق نشان داد که رویکرد بخشی نگر به مقوله آب سبب شده است که مواضع دست اندرکاران استان های یاد شده تابع موقعیت جغرافیایی بالادستی و پایین دستی شان نسبت به زاینده رود باشد.
Democratization in Iran: Analyzing Electoral Competition and Participation (1906 – 2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
190 - 208
حوزههای تخصصی:
This study focuses on the democratization in Iran from 1909 to 2013. I show that Iranian society experienced four waves of democratization. I argue that although Iran has experienced long-run processes of democratic change, the country has not yet been able to establish a democratic system. Meanwhile, these long-run processes of democratic change have led to long-lasting institutional change, realizing some of the minimum criteria of the transition process, including periodic elections. I set out a theory by which democratization increases parallel to the degree of socio-economic development. Importantly, I argue that successful democratization hinges on political elites strategically choosing to refrain from repression. The strategic choices made by the élites determine the main process of the transition stage. I use a novel dataset collected from 33 parliamentary and 11 presidential elections. Using multiple linear regression model, I find that socio-economic development and elite agency explain 0.42 percent of the variation in electoral participation and 0.62 percent of the variation in electoral competition. When elites decide to repress oppositional forces, the democratic transition index decreases by an average of 13.93 units.
تحلیل مقایسه ای اثرات الگوهای اسکان مجدد پس از وقوع مخاطرات طبیعی بر کیفیت زندگی روستاییان (موردمطالعه: زلزله سال 1376 شهرستان زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
119 - 144
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به خصوص زلزله در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاه های انسانی وارد می سازد. اسکان مجدد در قالب سه رویکرد بازسازی (درجاسازی)، جابه جایی و تجمیع، یکی از رویکردهای اصلی برای بازسازی سکونتگاه های روستایی پس از وقوع زلزله است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات الگوهای سه گانه اسکان مجدد روستاهای آسیب دیده از زلزله 1376 شهرستان زیرکوه بر میزان کیفیت زندگی ساکنان جوامع روستایی است. جامعه آماری این پژوهش، خانوارهای محلی ساکن در 6 نقطه روستایی محدوده مطالعاتی است که با راهبردهای سه گانه اسکان مجدد (جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی) همراه بوده اند؛ که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 144 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده تعیین شدند. پایایی پرسش نامه تهیه شده با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ و مقدار آلفای 885/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های T تک نمونه ای و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد سیاست های اسکان مجدد روستاها توانسته بهبود نسبی در کیفیت زندگی ساکنان روستایی با میانگین 2.57 ایجاد کند که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایت مندی از شرایط موجود وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس نیز، سطح کیفیت زندگی روستاییان در سه الگوی اسکان مجدد تفاوت معناداری نداشته ولی سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایین تر از 0.05 است؛ بنابراین سطح رضایت مندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان است.
رفتار زمانی - مکانی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
35-46
حوزههای تخصصی:
جمعیت شهر اصفهان در طی شش دهه ی گذشته ده برابر شده است. بزرگ شدن شهر اصفهان پیامدهای محیطی بزرگی در پی داشته است. در همین دوره ی زمانی خشکاندن زاینده رود، افزایش دما و وردش بارش شرایط محیطی را وخیم تر کرده است. پیدایش جزیره ی گرمایی تنها یکی از پیامدهای تغییرات محیطی دهه های گذشته است. جزیره ی گرمایی برای تندرستی و مصرف آب و انرژی شهروندان پیامدهایی دارد. در این پژوهش داده های دمای رویه ی زمین سنجنده ی مودیس از 1379 تا 1395 برای گذر شب و روز به کار گرفته شد. به کمک این داده ها آب و هوای پس زمینه ی کلانشهر اصفهان با شگرد نمودار دورسو شناسایی شد. سپس یاخته ی نماینده ی شهر و یاخته ی نماینده ی آب و هوای پس زمینه شناسایی و نمایه ی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان محاسبه شد. بررسی ها نشان داد کلانشهر اصفهان در هنگام روز از پیرامون خود سردتر و در هنگام شب حدود دو درجه ی سلسیوس گرم تر از پیرامون خود است. شدت جزیره ی گرمایی در دی ماه بیشینه است و در تابستان ضعیف تر می شود. با توجه به رفتار زمانی و مکانی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان به نظر می رسد تغییراتی که شهر در رطوبت، سپیدایی و ترکیب جو ایجاد کرده نقش مهمی در پیدایش جزیره ی گرمایی داشته است. از آنجا که آب یکی از عوامل اثرگذار بر شدت جزیره گرمایی شهر اصفهان است زاینده رود در تعدیل دمای رویه ی زمین در محدوده ی کلانشهر اصفهان نقش بزرگی داشته است و خشکاندن آن پیامدهای زیست محیطی داشته است.
پیش بینی اثر تغییرات اقلیمی روی هیدروگراف رودخانه با استفاده از مدل WetSpa، مطالعه موردی: آبخیز طالقان استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
121-134
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل عمده در مهندسی هیدرولوژی پیش بینی چگونگی طغیان یا فروکش سیل یا صعود و نزول هیدرگراف رودخانه در نقطه مشخصی از آن است که در این بین اهمیت اقلیم به دلیل نوسانات زیاد در دبی سیلاب رودخانه بسیار مشهود است و بنابراین از مهمترین عواملی است که باید مورد مطالعه دقیق قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی گذشته و پتانسیل آینده تغییرات اقلیمی و پیش بینی اثرات آن روی هیدروگراف رودخانه می باشد. بدین منظور آبخیز طالقان از زیرحوزه های سفیدرود به عنوان مطالعه موردی به دلیل اهمیت اقتصادی- اجتماعی آن انتخاب گردید. در ابتدا با استفاده از داده های هواشناسی با گام زمانی روزانه در یک دوره آماری 21 ساله، همچنین تلفیق اطلاعات سه نقشه اصلی مدل، شبیه سازی هیدروگراف رودخانه با استفاده از مدل WetSpa در آبخیز طالقان صورت پذیرفت. نتایج شبیه سازی نشان می دهد تطابق قابل قبولی بین داده های شبیه سازی شده مدل و مشاهدات در دوره پایه وجود دارد. سپس تغییرات اقلیمی آینده(بارش،دما و تبخیر) بر اساس خروجی مدل CanESM2 از گزارش پنجم IPCC تحت سناریو جدید انتشار به نام RCP8.5 به عنوان ورودی مدل WetSpa برای پیش بینی هیدروگراف رودخانه در بازه زمانی آینده (2029-2016) و مقایسه آن با دوره پایه(2015-1995) استفاده گردید. نتایج نشان داد در سناریو مورد بررسی، افزایش45 درصدی میانگین رواناب کل حوضه تحت تأثیر اقلیم در آینده نزدیک می باشد. همچنین میانگین دبی در تمامی ماه های سال(به استثنای ماه اکتبر)در دوره آینده نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت که این افزایش برای ماه آوریل محسوس تر می باشد.
تأثیرات توسعه گردشگری ورودی در تولید و اشتغال بخش های اقتصادی: رهیافت تحلیل مسیر ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
38 - 58
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری می تواند منجر به رشد اقتصادی و اشتغالزایی در مقصدها شود. با ورود گردشگران، تقاضای نهایی برای محصولات افزایش یافته و بخشهای گردشگری برای پاسخ به این تقاضا و بخشهای غیرگردشگری برای پاسخ به تقاضای واسطه ای تولید خود را افزایش میدهند. بدین ترتیب رشد اقتصادی حاصل شده و تقاضا برای نیروی کار نیز افزایش می یابد. در این پژوهش، با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390، اثر توسعه گردشگری ورودی بر تولید بخشهای اقتصادی و توان اشتغالزایی آن بررسی شده است. ماتریس حسابداری اجتماعی به گونه ای اصلاح شده تا بخش گردشگری را به عنوان یک بخش واحد و منسجم در حساب تولید دربرگیرد. همچنین، با به کارگیری رهیافت تحلیل مسیر ساختاری، مسیرهایی را که این توسعه بر سطح تولید سایر بخشها اثر می گذارد شناسایی شده اند. یافته ها حاکی از این است که گردشگری ورودی در مقایسه با سایر بخشها بیشترین اثر را بر افزایش تولید دارد. بخشهای صنایع، حمل ونقل و خدمات نیز بیشترین افزایش تولید را در اثر توسعه گردشگری ورودی خواهند داشت. بیشترین اثر مستقیم در بخش حمل ونقل، بیشترین اثر غیرمستقیم از تقاضای واسطه ای بخش حمل ونقل از صنایع، و بیشترین اثر القایی از طریق درآمدی است که نیروی کار خانوار متوسط درآمد شهری از حمل ونقل گردشگری کسب کرده و در بخش خدمات خرج می شود. اشتغالزایی بخش گردشگری ورودی نیز، پس از بخشهای کشاورزی، ساختمان و حمل ونقل در رتبه چهارم قرار دارد. بنابراین، توسعه گردشگری ورودی می تواند بر رونق تولید و اشتغال مؤثر باشد.
تبیین عملکرد بهینه روش شناسی اثبات گرای عقلانی در مطالعات ژئوپلیتیک کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و روش شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. ژئوپلیتیک یکی از موضوعات علوم جغرافیایی می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله اثبات گرایی و فرااثبات گرایی متفاوت می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری کارکردهای بهینه احراز معرفت در ژئوپلیتیک در رویکرد اثبات گرای عقلانی ارائه گردد. رویکرد قیاسی از ضرورت شناخت علمی و تبیین «نظام های منسجمی» که بر روابط ژئوپلیتیک مسلط هستند سخن می گوید و شرط کاربردی بودن ژئوپلیتیک را جستجوی استنباطی و عقلانی امری « نظام مند» در میان پدیده های منفرد مورد مطالعه در مکان ها و مناطق مختلف می داند. مبتنی بر این چارچوب شناختی کل های ثابتی وجود دارد که بر مبنای آن می توان چرایی و چگونگی تحولات ژئوپلیتیک را تبیین و پیش بینی نمود. در عین حال عوامل متغیری همچون نوع نظام سیاسی نیز در مطالعات ژئوپلیتیک تأثیرگذار هستند که تعمیم گرایی از جزء به کل(استقراء) را منتفی می نماید. بدیهی است که تلفیق این دو ویژگی با انطباق با شرایط روابط بین الملل ابعاد مطالعات ژئوپلیتیک را به سوی روش شناختی اثبات گرای عقلانی سوق می دهد.