فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه بهرهوری نهاده سرمایه در زیربخش های کشاورزی ایران در دوره 85-1355 محاسبه و عملکرد زیربخشهای کشاورزی از این جهت با یکدیگر مقایسه شده است. علاوه بر این، برای مقایسه عملکرد زیربخشها در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور از نظر چگونگی بهره گیری از عامل سرمایه، رشد بهرهوری سرمایه در هر برنامه و برای هر زیربخش تعیین شده است. نتایج نشان می دهند زیربخشهای شیلات و جنگل و مرتع در دوره مطالعه دارای روندی نزولی بهرهوری سرمایه بوده اند، در حالی که زیربخشهای زراعت و باغبانی و دامپروری روندی صعودی را تجربه کرده اند. در بین چهار زیربخش کشاورزی، بخش دامپروری نسبت به سایر بخش ها دارای بیشترین رشد بهرهوری بوده و از این جهت در استفاده از عامل سرمایه کارآمدتر عمل نموده است. زیربخش شیلات از این نظر ضعیف ترین عملکرد را داشته است. علاوه براین، نتایج نشان میدهد زیربخش دامپروری در خلق ارزش افزوده به ازاء هر واحد سرمایه بهترین عملکرد را داشته و از این جهت زیربخش زراعت و باغبانی در مکان دوم قرار دارد. بر اساس نتایج بدست آمده، کمترین ازرش افزوده در هر واحد سرمایه در زیربخش شیلات ایجاد شده است.
نقش عوامل سازمانی و مدیریتی در توسعه کارآفرینی در سازمان ترویج کشاورزی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی میزان کارآفرینی در سازمان ترویج کشاورزی کشور و نیز شناسایی و تحلیل نقش عوامل سازمانی و مدیریتی در توسعه کارآفرینی سازمانی در این سازمان پرداخته شد. این تحقیق از لحاظ هدف، نوعی تحقیق کاربردی بوده و از حیث نحوه کنترل متغیرها، تحقیقی غیرآزمایشی است که به روش پیمایشی انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. در بررسی روایی محتوایی و شکلی پرسشنامه، از نظرات متخصصان استفاده شده و تعیین میزان پایایی پرسشنامه نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید(80/0=? ). نمونه تحقیق را 214 نفر از کارشناسان ترویج و مروجان کشاورزی شاغل در ادارات ترویج جهادکشاورزی در استان های آذربایجان غربی، لرستان، چهارمحال و بختیاری، یزد، قزوین و بوشهر تشکیل دادند که گزینش استان ها بر مبنای تقسیم بندی مناطق شش گانه کشور در نظام برنامه ریزی وزارت جهادکشاورزی و انتخاب یک استان از هر منطقه انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق، شرایط سازمانی و مدیریتی ادارات ترویج شامل مقررات و ساختار سازمانی، رفتار مدیریت، نظام پاداش و ارتباطات سازمانی، تسهیل کننده کارآفرینی سازمانی نمی باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی، بیشترین تاثیر را بر توسعه کارآفرینی سازمانی داشته و توانایی تبیین 4/51 درصد از تغییرات متغیر میزان کارآفرینی سازمانی را دارند.
چالش های صنعت حمل و نقل هوایی ایران (مطالعه موردی ترافیک هوایی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روز افزون توسعه صنعت حمل و نقل هوایی در دهه اخیر در جهان، به عنوان یکی از مهمترین محورهای توسعه و رشد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مطرح شده و از جایگاه ویژه ای در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه برخوردار است. رشد فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در ایران، لزوم جا به جایی سریع مردم و کالاها و در نتیجه افزایش روز افزون تقاضا بخش حمل و نقل هوایی را یک ضرورت اجتناب ناپذیر ساخته است. از طرف دیگر صنعت حمل و نقل هوایی بعنوان یک عامل بسیار مهم در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران می باشد، لذا اطلاع داشتن از چالشها و فرصت هایی که در این صنعت وجود دارد باعث ارایه راهبردها، سیاست گزاری ها، اهداف و در نهایت توسعه آن می گردد. بدین منظور، این مقاله چالشها و فرصتهایی را که در برنامه ریزی حمل و نقل هوایی ایران وجود دارد، مورد بحث و بررسی قرار داده و با استفاده از تحلیلهای آماری و مدل رگرسیون دو متغیره نرخ رشد مسافرین را در فرودگاه اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه، در سالهای آینده پیش بینی نموده است و همچنین با استفاده از فرمول ضریب صندلی اشغال شده و تخصیص هواپیما به مسیر، نوع هواپیمای پیشنهادی در مسیرهای مختلف مشخص شده است. نتایجی که از این تحقیق به دست می آید، مشخص می کند که حجم مسافر ورودی و خروجی فرودگاه اصفهان از سال 1385 تا سال 1390 دارای رشد سالیانه تقریبا 3 درصدی خواهد بود و نوع هواپیما پیشنهادی هواپیمای فوکر 100 و بویینگ 727 می باشد.
تحلیلی بر دیدگاههای نظری آسیبپذیری جامعه نسبت به مخاطرات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش خسارتهای جبرانناپذیر بحرانهای طبیعی در ایران نیازمند فهم صحیح علل و راهحلهای کاهش آنها میباشد. در این ارتباط، امروزه آسیبپذیری به عنوان تعیین¬کننده اصلی بحران معرفی میشود و سه دیدگاه زیستی- فیزیکی، ساخت اجتماعی و ترکیبی در مورد آن شکل گرفته است که دلالتها متفاوت آنها بر فهم، تحلیل و کاهش آسیبپذیری، بررسی کامل آنها را ضروری میسازد. بنابراین این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه تطبیقی، پاسخ به این سؤال را دنبال می کند که کدام دیدگاه در فهم و تحلیل آسیبپذیری جامعه در برابر مخاطرات طبیعی تبیین کاملی را ارائه میدهد. نتایج نشان میدهد که برای فهم و تحلیل آسیبپذیری (در مقیاس جامعه) در جایگزینی کامل هر یک از دیدگاههای زیستی- فیزیکی و ساخت اجتماعی به جای یکدیگر امتیازی وجود ندارد. در مقابل، دیدگاه ترکیبی به عنوان سازشی از دو دیدگاه قبلی و شامل نقاط قوت هر دوی آنها و نیز حاوی پیشرفتهای نظری و روششناسی چشمگیر در فهم و تحلیل آسیبپذیری، تبیین کاملی را از آن ارائه میدهد.
دریای کاسپین
فرهنگ اجتماعی و ژئوپلیتیک قدرت در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای دهه 1990 به بعد از رهیافت های سازه انگارانه در راستای تبیین منازعات منطقه ای بهره گرفته شده است. علت چنین موضوعی را می توان نقش مسایل فرهنگی و همچنین مولفه های درون ساختاری در تفسیر تحولات منطقه ای بویژه موضوعات بحرانی دانست. منازعات منطقه ای در دوران نظام دوقطبی تحت تاثیر «ساختار نظام بین الملل» و همچنین قواعد رفتار بازیگران موثر بین المللی بویژه آمریکا و اتحاد شوروی قرار داشته است. اشغال افغانستان در دسامبر 1979 توسط اتحاد شوروی، بیانگر چنین استدلالی است؛ در حالیکه روندهای تغییر و دگرگونی در کنش استراتژیک کشور یاد شده از سال 1991 به بعد بیش از آنکه تحت تاثیر موضوعات بین المللی قرار گیرد، ناشی از کنش بازیگرانی است که به قالب های ایدئولوژیک، فرهنگی، نژادی و قومی وابسته اند.سازه انگاری در زمره رهیافت هایی محسوب می شود که زمینه های تحلیل موضوعات روابط بین الملل بر اساس نشانه های فرهنگی، اجتماعی و قومی را فراهم می سازد. افغانستان در زمره کشورهایی تلقی می شود که از تنوع نژادی و فرهنگی برخوردار است. چنین کشورهایی عمدتا در فضای بی ثباتی، ناامنی و مخاطره استراتژیک قرار می گیرند. بر این اساس تلاش می شود تا ضمن بهره گیری از رهیافت سازه انگاری، دگرگونی های سیاسی و فرایندهای تغییر ژئوپلیتیکی در افغانستان مورد بررسی قرار گیرد.این امر نشان می دهد که شکل بندی های ژئوپلیتیک در دوران بعد از جنگ سرد، تحت تاثیر موضوعات قومی، نژادی، مذهبی و فرهنگی قرار گرفته است. این امر تضادهایی را در حوزه های مختلف ژئوپلیتیکی ایجاد کرده است. به هر میزان که موضوعات تاثیرگذار فرو ملی همانند نژاد، هویت و مذهب بر تحولات بین الملل از تنوع و تحرک بیشتری برخودار باشد، طبیعی است که امکان تاثیرگذاری آنها بر تحولات منطقه ای نیز افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد. تحولات افغانستان در دوران بعد از جنگ سرد چنین نشانه هایی را منعکس می سازد. برای تبیین این موضوع از رهیافت سازه انگاری استفاده خواهد شد. این رهیافت می تواند بین موضوعات فرهنگی – نژادی با فرایندهای بین المللی رابطه موثر و معنی داری را به وجود آورد
تحلیل عوامل مکانی مؤثر بر استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مکانی از مولفه های اساسی در استقرار و توسعه صنایع روستایی به طور عام و صنایع فرآوری محصولات کشاورزی به طور خاص است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل مکانی مؤثر بر استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی در استان خراسان شمالی به روش پیمایشی انجام شده و جامعه آماری تحقیق مدیران و صاحبان صنایع فرآوری بوده که به دلیل محدود بودن تعداد این گونه واحدهای فرآوری در استان (43(N=، تحقیق به صورت سرشماری انجام گردیده است. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شده و روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان صنایع روستایی سازمان جهاد کشاورزی و اداره کل صنایع و معادن استان خراسان شمالی تعیین و پایایی مقیاس سنجش عوامل مکانی مؤثر بر استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ (87/0) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل عاملی استفاده گردید و تحلیل داده ها در محیط SPSS انجام گرفت. نتایج بررسی نشان داد که شش عامل دسترسی به خدمات پشتیبانی، دسترسی به عوامل تولید، خدمات زیر بنایی، عامل طبیعی و زیست محیطی، دسترسی به خدمات اداری و شبکه حمل و نقل در استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی در مناطق روستایی مؤثرند. این عوامل به ترتیب؛ 4/27، 2/14، 2/11، 7/10، 8/7 و 7/7 درصد از واریانس عوامل مؤثر بر مکان استقرار صنایع فرآوری محصولات کشاورزی را تبیین کردند. مجموع واریانس تبیین شده بوسیله این شش عامل 79 درصد بود. در این میان؛ تامین زمین مناسب و کافی با زیرساختهای لازم، دسترسی به تولیدات مواد اولیه کشاورزی و باغی، دسترسی به شبکه برق، دسترسی مطلوب به شبکه راهها و خطوط ارتباطی و دسترسی به شبکه گاز پنج اولویت اول در انتخاب سایت مناسب برای استقرا واحدهای صنعتی از نظر صاحبان و مدیران صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان خراسان شمالی بودند.
نقش و جایگاه برنامه ریزی چندبعدی در توسعه توریسم و اکوتوریسم مطالعه موردی: منطقه خرو طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش مراکز شهری و رشد پدیده شهرنشینی، اشتیاق به سیاحت و سیر و سفر افزون شده است؛ به طوری که مشتاقان این امر با عنوان گردشگر در اقصا نقاط کره زمین امر گذران اوقات فراغت را تکامل بخشیده اند. بدین لحاظ توجه به ماهیت گردشگری و پیامدهای ناشی از آن لزوم تحقیق و مطالعه را در این موضوع بر مجامع علمی جهان آشکار کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش و جایگاه برنامه ریزی چند بعدی در توسعه توریسم و اکوتوریسم منطقه خرو طبس انجام شده است. گرچه این منطقه از جاذبه های متعدد گردشگری برخوردار است، اما محرومیت های آن در سطوح مختلف، به خصوص در زمینه توسعه صنعت گردشگری نگران کننده است. به منظور توسعه و گسترش امر توریسم و اکوتوریسم در منطقه، برنامه ریزی در این بخش امری ضروری است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های تاریخی، توصیفی، اسنادی و میدانی است. برای تکمیل داده ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه کمک گرفته شده و پس از استخراج داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل قرار شده است. همچنین از نرم افزارهای Excel و Corel Drawنیز استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان از آن دارد که برنامه ریزی چند بعدی نقش موثری در توسعه و ساماندهی گردشگری منطقه خواهد داشت و رفع محرومیت و بهره گیری از پتانسیل های متنوع و متعدد منطقه خرو طبس جز با نگرش همه جانبه و برنامه ریزی چند بعدی میسر نخواهد شد.
بررسی توانمندی های دشت کویر به عنوان ژئوپارک بزرگ ایران مرکزی و نقش آن در توسعه پایدار استان سمنان
حوزههای تخصصی:
امروز نقش و اهمیت صنعت گردشگری بیش از پیش در هر کشوری توسعه یافته و تمامی کشورها سعی دارند تا از این صنعت حداکثر بهره برداری لازم را داشته باشند، به گونه ای که یکی از شاخص های مهم توسعه یافتگی محسوب گردیده و جایگاه هر کشور در استفاده بهینه از این مهم مشخص گردیده. در این میان کشور ایران علی رغم برخوداری ازپتانسیل های بسیار قابل توجه تاکنون نتوانسته است، آن چنان که باید و شاید بهره گیری لازم را از این صنعت داشته باشد. این مهم تنها معطوف به اماکن و مراکز تفریحی، باستانی و فرهنگی نمی شود، چرا که ما دارای پتانسیل های بسیار شناخته شده دیگری در سایر عرصه های طبیعی نیز می باشیم که تاکنون کمتر به آنها در این مقوله توجه جدی معطوف داشته شده است. ویژگی های مهم اکو توریستی، یکی از این موارد محسوب می گردد. اما صنعت توریسم در دهه اخیر پا را فراتر گذاشته و وارد عرصه های بسیار جدی و جدیدتری همچمون به کارگیری و بهره مندی از توانایی های ژئوتوریسم می باشد. که در کنار پیکره اصلی این صنعت نوپا تفکر ایجاد ژئوپارکها از سوی سازمان یونسکو با هدف حفظ و حراست و شناساندن میراث های کهن 4 بیلیون ساله کره زمین می باشد. در این میان کشور ما نیز با برخورداری از یک تاریخ قابل توجه و بسیار مهم مطالعه شده زمین شناسی که از دیر باز مورد توجه تمامی پژوهشگران و محققین خارجی و داخلی بوده است، دارای توانمندی ها و پتانسیل بسیار بالایی در ایجاد و احداث ژئوپارکها تلقی می گردد. یکی از مهم ترین این مناطق دشت کویر بزرگ ایران مرکزی در جنوب استان سمنان است. که در این مقاله سعی شده تا علاوه بر معرفی این منطقه بسیار مهم که از دیدگاه نویسنده به عنوان هارتلند ایران مرکزی محسوب می گردد. توجه تمامی مسوولین دولتی و غیر دولتی را به همراه سایر پژوهشگران و محققین علاقه مند به این مهم معطوف دارد. چرا که در راهی که پیش روی خواهیم داشت، نیازمندی یاری مبرم تمامی این عزیزان خواهیم بود. و فقط با همفکری، همدلی و بهره مندی و بکارگیری تمامی عناصر مهم منطقه ای میتوان به این هدف ارزشمند در راه دست یابی به اعتلای توسعه پایدار استان سمنان دست یافت و سعی خواهیم داشت تا در نهایت علاوه بر یک جمع بندی کامل بتوانیم زمینه اطمینان لازم را جهت یک موافقت پژوهشی و علمی از مسوولین محترم منطقه ای به منظور شروع مطالعه اصلی طرح ژئو پارک بزرگ ایران مرکزی اخذ نماییم.
آسیای جنوب غربی به عنوان یک منطقه؟ تحلیل قابلیت اطلاق منطقه به آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «آسیای جنوب غربی» در ادبیات جاری در روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای بیشتر به بخشی از خاورمیانه یا به کشورهای حوزه خلیج فارس اطلاق می شود، ولی اگر بخواهیم آن را در معنایی متفاوت به کار برده و یا آن را در مورد حوزه جغرافیایی وسیع تری استفاده کنیم نیازمند روشن کردن مفهوم منطقه و مطالعه دقیق شاخص های آن در حوزه جغرافیایی هستیم که می خواهیم اصطلاح منطقه را در مورد آن به کار بریم. در این نوشتار به دنبال یافتن جواب این سؤال هستیم که آیا با توجه به تعاریف و مفاهیم رایج در مورد منطقه و منطقه سازی، می توان حوزه جغرافیایی به وسعت خاورمیانه و آسیای مرکزی و بخش هایی از جنوب آسیا را به عنوان یک منطقه محسوب کرد و اگر در حال حاضر این حوزه جغرافیایی هنوز ویژگی های یک منطقه را ندارد آیا می توان چنین منطقه ای ایجاد کرد و حتی اگر کشورهای این حوزه جغرافیایی تصمیم سیاسی لازم را در این زمینه اتخاذ کنند آیا شکل دادن و پدید آوردن چنین منطقه ای امکان پذیر است؟ فرضیه ای که در این مقاله در پی ارزیابی آن هستیم، این است که گستره جغرافیایی وسیعی که تحت عنوان آسیای غربی تعریف می شود(شامل مرکز، غرب آسیا، قفقاز و حتی بخشی از آفریقا) نمی تواند واجد شرایط یک منطقه باشد و منطقه سازی در آن دشوار خواهد بود. همچنین مقاله حاضر تلاش دارد نشان دهد که شرایط منطقه سازی و شکل گیری یک منطقه با توجه به نمونه ها و تجربیات موفق موجود در جهان چه خواهد بود
بررسی علل و پیامدهای حضور ایالات متحده در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز که به جهت موقعیت جغرافیایی و شرایط مکانی از گذشته های تاریخی دارای اهمیت استراتژیک بوده و با وجودی که در دوره جنگ سرد، در حاکمیت اتحاد شوروی قرار داشت، ولی به جهت واقع شدن در منطقه برخورد دو قلمرو ژئواستراتژیک و دو پیمان نظامی ناتو و ورشو، از اهمیت ژئواستراتژیک برخوردار بود که در نهایت پس از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، آرام آرام از حیطه نفوذ روسیه خارج و در محدوده منافع حیاتی ایالات متحده قرار گرفته است. به همین سبب ایالات متحده به دنبال منافع خود وارد منطقه حیات خلوت (خارج نزدیک) روسیه شده و سبب نگرانی امنیت ملی روسیه گردیده است. هر یک از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به دنبال کسب منافع بیشتر یا رفع نگرانیهای امنیتی خود، منطقه را با بحران مواجه کرده اند. بحرانهای سرزمینی، قومی، سیاسی و اقتصادی پدید آمده ناشی از فروپاشی شوروی از آغاز دهه 90 قرن بیستم که هنوز هم حل نشدهباقی مانده و توسعه و تحول منطقه را به تاخیر انداخته اند، به بحرانی تر شدن منطقه منجر شده اند. از آنجا که منافع بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای اغلب با یکدیگر در تضاد است آنها رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند و به بحرانی تر شدن منطقه دامن زده اند. به همین سبب منطقه قفقاز با وجود توانهای منابع طبیعی سرشار(از جمله نفت و گاز) تواناییها و زیر ساختهای اقتصادی مناسب و جمعیت فعال و نیروی انسانی آموزش دیده که لازمه توسعه همه جانبه یک منطقه است، با بحران های چندی روبروست. در این مقاله حضور ایالات متحده در ارتباط با متغیر نفت و عوامل استراتژیکی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. ایالات متحده با ادامه دکترین مهار و محصورسازی مربوط به دوره جنگ سرد این بار نه اتحاد شوروی (که دیگر حیات سیاسی آن پایان یافته)، بلکه به محصورسازی روسیه به عنوان ابرقدرت اتمی و غیر قابل کنترل اقدام کرده است که نحوه دستیابی به این استراتژی و تاکتیکهای آن مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است.سوالات اساسی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ایالات متحده برای مهار و محصورسازی روسیه در قفقاز حضور یافته است؟ آیا یافتن جایگزین و تنوع بخشی به منابع نفتی وارداتی سبب حضور ایالات متحده در این منطقه شده است؟ آیا ایالات متحده به دنبال اهداف استراتژیک در منطقه حضور یافته است و تحولات منطقه از جمله انقلابهای به اصطلاح رنگین چه رابطه ای با حضور ایالات متحده دارد و آیا این تحولات در راستای اهداف استراتژیک آن صورت گرفته است؟ برای پاسخ به این سوالها این پژوهش در پی یافتن رابطه بین متغییر نفت و امنیت در قفقاز است و فرض بر این است که ایالات متحده هم اهداف استراتژیک و هم اهداف اقتصادی را در منطقه دنبال می کند که از نظر تحلیل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی قابل بررسی است
تحلیل جایگاه ژئواکونومیک ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز روز افزون به انرژی بویژه از سوی کشورهای تازه صنعتی شده شرق و جنوب آسیا، رقیبان جدیدی را برای مصرف کننده های سنتی ایجاد کرده و رقابت، تلاش و تقلا برای استخراج، بهره برداری و انتقال انرژی و مسیرهای پیشنهادی، مسایل جدیدی را در مباحث ژئوپلیتیک گشوده است. بدین ترتیب افزایش بی سابقه تقاضای جهانی برای انرژی، دوران جدیدی از رقابت های ژئوپلیتیک بر محور مسایل اقتصادی بویژه انرژی در انتظار است تا قدرتها و کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده آن بتوانند ساختار جدیدی از مناسبات و روابط چند جانبه را طراحی کرده و ادامه حیات دهند.قرار گرفتن ایران بین دو حوزه بسیار مهم دریای خزر و خلیج فارس، اهمیت ژئوپلیتیکی، استراتژیکی و ژئواکونومیکی خاصی به ایران بخشیده است.این نقش در زمینه های سیاسی و به لحاظ جغرافیایی و انتقال انرژی می تواند نقشی بی بدیل باشد، حال آنکه به رغم داشتن توانایی های ساختاری ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی، ایران از نفوذ ژئوپلیتیکی مناسبی در تعاملات منطقه ای و جهانی برخوردار نمی باشد. از این رو این تحقیق درصدد است جایگاه ژئواکونومیک ایران را در منطقه مورد نقد و ارزیابی قرار دهد
ارزیابی سیاست حمایتی گندم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی انجام پژوهش حاضر، ارزیابی میزان حمایت از تولید گندم است. برای این منظور، از شاخص "برآورد حمایت از تولید کننده (Producer Support Estimate) (PSE)"، که میزان حمایت مستقیم و غیرمستقیم دولت از تولیدکنندگان گندم را در بر می گیرد، برای دوره زمانی 1368 تا 1384 استفاده شده است. نتایج نشان داد که این شاخص از رقم 126- میلیارد ریال در سال 1368 به 22900 میلیارد ریال در سال 1384 افزایش یافته است. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود، سیاست گذاران در نحوه اعطای یارانه به تولیدکنندگان گندم تجدید نظر نموده و سیاست های حمایتی آینده دولت از حالت توزیع محور به سمت سیاست های تولید محور و سودآور حرکت کنند، تا رقابت پذیری در بازارهای جهانی افزایش یابد.
اولویت بندی عوامل بازدارنده ی اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در استان خراسان جنوبی( مطالعه ی موردی شهرستان درمیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین، یکی از مهمترین عوامل موثر تولید، در بخش کشاورزی است. وجود واحدهای خرده مالکی، به دلیل عدم استفاده ی مؤثر از فناوری و امکانات نوین، از عوامل محدود کننده ی بهره وری و بازدهی تولید در بخش کشاورزی محسوب می شود. هدف این نوشتار، اولویت بندی عوامل بازدارنده ی اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه از 128 بهره بردار شهرستان درمیان جمع آوری گردیده است. داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک AHP (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) و نرم افزار Expert Choice مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان داد که عامل اجتماعی در شهرستان درمیان، اصلی ترین عامل بازدارنده ی اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی بوده و عوامل فرهنگی، اقتصادی و ساختاری در اولویت های بعدی قرار گرفتند. جهت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی، آموزش و ترویج، اعتماد سازی، اعطای تسهیلات اعتباری و مالی پیشنهاد می شود.
تحلیل جنبش دموکرات در آذربایجان ایران در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تجریه و تحلیل جنبش دمکرات در آذربایجان ایران مقاله حاضر در تلاش برای رسیدن به این نتیجه گیری است که این جنبش پدید آمده به دلیل عقب ماندگیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این منطقه و عدم اصلاحات ارضی، آموزشی و بهداشتی بوده است. با وجود اینکه این جنبش به هدف اصلی خود (خودمختاری) به دلیل زمان محدود یکساله (46- 1945) نائل نشد، اما در هر حال توانست به زبان آذری هویت بخشد، که این مساله مورد استقبال مردم بومی قرار گرفت. برخی از محققین معتقدند این جنبش به تشویق و پشتیبانی اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت، در حالی که عده ای دیگر آن را کاملا بومی و به دلیل غفلت حکومت مرکزی می دانند. به نظر نگارنده، اتحاد جماهیر شوروی در آغاز این جنبش را پشتیبانی کرد. اما همان طور که وقایع بعدی نشان داد، درست در زمان موفقیت این جنبش اتحاد جماهیر شوروی به دلیل فشارهای حکومت مرکزی و غربی(انگلیس و آمریکا) و وعده های پنهان و پشت پرده، پشتبانی خود را از جنبش فرقه دمکرات آذربایجان دریغ کرد و باعث شکست آن شد