۱.
سراج الدین علی خان آرزو یکی از برجسته ترین ادبای شبه قاره است که نزدیک به سی و شش کتاب و رساله در زمینه ی تحقیقات ادب فارسی تالیف کرده و دیدگاه های نوینی را در حوزه های مختلف سبک شناسی، زبان شناسی، بلاغت، نقد ادبی، تذکره نویسی و ... مطرح کرده است. یکی از آثار مهم او تذکره ی مجمع النفائس است. این اثر به رغم اهمیتی که در زمینه ی نقد ادبی دارد، چنانکه باید مورد توجه جدی محققان و منتقدان ادبی قرار نگرفته است. اگرچه دیدگاه های انتقادی خان آرزو در زمینه ی نقد شعر دراین تذکره، اغلب پراکنده و نا منسجم است؛ اما می توان آن ها را در قالب دیدگاه های مشخص طبقه بندی کرد و از این راه رویکرد انتقادی او را در مقوله ی نقد شعر باز شناخت.
در این مقاله کوشش شده است با مطالعه ی دقیق تذکره ی مجمع النفائس و مقایسه با دیگر آثار خان آرزو ،آرای انتقادی او را در زمینه های مختلف نقد شعر مورد بررسی، تحلیل و طبقه بندی قرار دهد تا از این رهگذر زمینه ی تحقیقات گسترده تر در تحلیل و نقد آرای خان آرزو در موضوعات مختلف ادبی را فراهم کند.
۲.
تصوف به عنوان یک جریان اسلامی که بر پایه اعتقادات مشترک تشیع و تسنن واقع شده است، پیروانی را از دو جریان اصلی جهان اسلام دور خود گرد آورده و نقطه های اشتراک و افتراق بسیاری با این دو جریان دارد. یکی از جنبه های مثبت این جریان، آن است که با بومی شدن در برخی از نقاط جهان، تعاملی مثبت را با سایر ادیان ایجاد نموده است.
نگارنده در این نوشتار بر آن است که با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و تاریخی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، به بررسی نقش تاریخی تصوف در گسترش اسلام در شبه قاره و جریان شناسی تصوف معاصر پرداخته و گامی مقدماتی جهت شناخت و توصیف فرقه های مختلف تصوف بردارد تا از طریق آشنایی با گونه های متعدد آن، بهره مندی بیشتری از ظرفیت های موجود تمدن اسلامی و مشترکات فرهنگی حاصل شود.
۳.
کلیدواژهها:
شبه قاره عوامل ججغرافیایی و ژئوپولیتیکی منطقه ژئوپولیتیکی روابط ژئوپولیتیکی
بقای ملی هدف ثابت و غیرقابل تغییر هر حکومت مبتنی بر ملت است؛ این مقوله به نوبه ی خود متاثر از امنیت ملی و امنیت ملی نیز به میزان قابل توجهی تحت تاثیر کیفیت روابط ومناسبات بین کشورها در چهارچوب های منطقه ای و بین المللی است. در سال های اخیر، هر چند که به اعتقاد برخی از کارشناسان مسائل سیاسی از میزان نقش آفرینی بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیکی در ماهیت مناسبات و روابط بین کشورها کاسته شده است؛ اما بنا به استدلال های این پژوهش، هنوز بستر و زمینه های اصلی مناسبات بین کشورها در سال های نخست قرن بیست و یکم متاثر از عوامل جغرافیایی و ژئوپولیتیکی یا به عبارت دیگر جغرافیای محلی و بین المللی آن هاست.
از این رو، مقاله حاضر در صدد برآمده است تا کارکرد و نقش بسترهای جغرافیایی و ژئوپولیتیکی مناسبات بین واحدهای سیاسی شبه قار ی هند را در سطح محلی (درون منطقه ای) مورد بررسی قرار دهد. براساس نتایج این بررسی، روابط ژئوپولیتیکی بین کشورهای شبه قاره(در سطح درون منطقه ای) تحت تاثیر بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیکی مناقشات موجود در منطقه بویژه روابط خصمانه حاکم بر مناسبات بین هند و پاکستان، مبتنی بر الگوی تقابل شکل گرفته است.
۴.
چنانکه می دانیم گسترش زبان فارسی درشبه قاره ی هند از قرن پنجم شروع شد و در عصر صفوی به اوج خود رسید و شعرای فارسی زبان زیادی را در خود پروراند. از آنجا که زبان فارسی زبان مادری هندوها نبود لاجرم به تالیف کتب دستور زبان فارسی همت گماشتند. یکی از این کتابها، کتابیست بنام جوهرالترکیب نوشته «منشی سیوارام» که در قرن سیزدهم هجری (1235 ﻫ. ق) در قالب قصیده ای هشتصد و سی بیتی سروده شده و دستور زبان فارسی را منظوم کرده است. در این مقاله به شرح وتوضیح و نقد آن خواهیم پرداخت. اهمیت این مقاله دراینست که نشان می دهد هندوها «دستور زبان فارسی» را چگونه می دیده اند. همچنین نفوذ زبان عربی در دستور نویسی شبه قاره معلوم می گردد .
۵.
شعر آسمانی حضرت حافظ، شعری فرازمانی و فرا مکانی است. در واقع نفوذ سخن جادوانه و جاودانه ی این رند عالم سوز را در آثار اغلب غزل سرایانی که بعد از او به عرصه ی ترانه و غزل گام گذارده اند به روشنی می توان دید. وسعت و عمق این تاثیر در شبه قاره، دارای پیشینه ای طولانی است و بیدل دهلوی، صائب، کلیم، اقـبال لاهوری، نظیری، عـرفی، ناصر علی سرهندی، ریاض خیرآبادی، جگر مراد آبادی، واله داغستانی و... از او تاثیر پذیرفته اند.
این پژوهش برآنست که اثبات کند: 1. شعر همه شاعران سبک هندی در نازک خیالی و مضمون آفرینی به افراط کشیده نشده است. 2. زمینه ی بازگشت به غزل سبک عراقی به ویژه غزل حافظ و سعدی از درون خود سبک هندی فراهم آمده است. همچنان که غالب دهلوی از این دسته از شاعران است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری غالب از خواجه ی شیراز در ابعاد مختلفی چون: زبان، اسلوب بیان، واژگان، ترکیب سازی، تصویر آفرینی و زیبایی های بدیعی و بیانی، عروض و آهنگ شعر، طرز تفکر، اندیشه های حِکْمی، فلسفی، اجتماعی، مضامین و مشرب عرفانی با روش تحلیل مقایسه ای مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفته است.
۶.
هدف از این پژوهش بحث و بررسی محتوای غزل های بیدل در راستای شخصیت واقعی او است. بیدل عاشق وارسته و عارفی از دنیا بریده است که دیوان غزلیات او در بر دارنده ی اصطلاحات و نمادهای عرفانی است. غزل های بیدل چون غزل های حافظ، سرشار از مفهوم عشق حقیقی است. همچنین در این جستار، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، در مورد چگونگی نمود عشق حقیقی، عرفان و کاربرد ابهام های هنری، به عنوان ویژگی های بنیادین غزل های بیدل، به بحث و بررسی می پردازیم. تفسیر واژگان نمادین غزل های بیدل که موجب برجسته سازی سخن او در راستای نقش ادبی زبان است، یکی از محور های بحث است ، و در تبیین مفاهیم غزل های وی، رویکرد روساخت گرایانه (فرمالیستی) به واژگان و تعبیر و تفسیر نمادهای واژگانی به کار رفته، با رویکرد ساختارگرایانه، تؤام می شود. تبیین و تفسیر پاره ای از نمادها و اصطلاحات بنیادین غزل های بیدل بر مبنای روان شناسی کارل گوستاو یونگ انجام گرفته؛ و در پایان نیز به صورت کلی به بسامد اصطلاحات و نمادهای عرفانی اشاره شده است.
۷.
تاریخ اسلام در هند و جنوب شرق آسیا از موضوعاتی است که در ایران به آن کمتر توجه شده است. بنابراین پژوهش در این زمینه، از اهمیت بنابراین پژوهش در این زمینه و ضرورت خاصی برخوردار است. مقاله ی پیش رو فراز و فرود نخستین دولت اسماعیلی شبه قاره هند را مطمح نظر قرار داده است. اسماعیلیان نخستین تلاش های خود را از اواخر قرن سوم هجری قمری آغاز کردند که اوضاع سیاسی و اجتماعی منطقه، تلاش های آنان را قرین موفقیت گردانید. گزارش منابع نیز حاکی از موفقیت سریع دُعات اسماعیلی و اقبال حاکمان و مردم به آیین آنان است. البته دولت اسماعیلیان مُسْتَعجِل بود و نتوانست بیش از چند دهه به حیات سیاسی خود ادامه دهد و در برابر حملات محمود غزنوی از پای درآمد و در واقع نزاع عباسیان و فاطمیان در هند به سود بنی عباس به پایان رسید. در این مقاله با استفاده از اسناد و مدارک کتابخانه ای در ایران و هند و با روش توصیفی - تحلیلی این مساله بررسی گردیده است.