فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیراتجهانی شدن بر همگرایی منطقه ای در منطقه نوروز بوده و با طرح این سؤال که جهانی شدن چه تأثیری بر همگرایی در این منطقه خواهد داشت؟ با فرض اینکه یکی از اساسی ترین ویژگی های همگرایی منطقه ای، فرهنگ مشترک بوده و نظریه های همگرایی نیز کم و بیش بر آن تأکید ورزیده و منطقه گرایی مقدمه ای برای جهانی شدن است، نوروز می تواند عامل اصلی همگرایی میان کشورهای این حوزه باشد. پژوهش با نگاهی به روند تحول جهانی شدن و منطقه گرایی و نظریه های موجود مبتنی بر فرهنگ و همگرایی در روابط بین الملل، و با بررسی حوزه جغرافیایی، فرهنگی و تمدنی نوروز و اشتراکات موجود میان کشورهای منطقه به این نتیجه رسید که در صورت تعریف درست و شفاف منطقه مزبور و ایجاد ساز و کارهای مناسب می توان در راستای ایجاد نوعی خاص از همگرایی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گام برداشت، و موج گریزناپذیر جهانی شدن را در جهت مثبتِ همگرایی هدایت نموده و تأثیرات منفی آن را به حداقل رساند.
تحلیل تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی بر سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در پرونده هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی تبیین میزان و نوع تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران بر نگاه و رویکرد اتخاذی از سوی طرفین پرونده هسته ای ایران است. در همین راستا، تلاش گردیده، با رویکردی تلفیقی، بین «واقعیت های ژئوپلیتیک» کشور و نگاه و درک طرفین پرونده هسته ای، ارتباط برقرار شود. یافته های پژوهش (که فرضیات آن به صورت میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است)، نشان می دهد از منظر میزان تأثیرگذاری، عوامل ژئوکالچری بیشترین تأثیرگذاری را بر نگاه بازیگران مؤثر در پرونده هسته ای داشته اند و عوامل ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و هیدروپلیتیکی به ترتیب در رده های بعدی اثرگذاری قرار دارند. در بررسی نوع تأثیرگذاری بر «نگاه و رویکرد خودی» نیز، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری مثبت و عوامل ژئواکونومیکی نیز، بالاترین میزان اثرگذاری منفی را داشته اند. همچنین، در ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران، بر «نگاه و رویکرد طرف مقابل (1+5)»، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری منفی وضعیت هیدروپلیتیک ایران کمترین اثرگذاری منفی را داشته است.
ارائه مدل ارزش ویژه برند مشتری محور در مقصد گردشگری سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
116 - 138
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری، و این که مقصد گردشگری سرعین به عنوان یکی از هفت قطب گردشگری کشور معرفی شده است؛ مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین، به ارزیابی گردشگران داخلی از ارزش ویژه برند این مقصد گردشگری با استفاده از متغیرهای مدل بوو، باسر و بالاغلو (2009) پرداخته است. پژوهش از نوع بنیادی بوده و جامعه ی آماری پژوهش، گردشگران داخلی سرعین در بازه زمانی 15 اردبیهشت تا 5 خرداد ماه 1395 بوده است؛ که نظر 384 نفر از این جامعه، به عنوان نمونه ی آماری از طریق پرسش نامه ی پژوهش، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSSو AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از تأیید تمام فرضیه های پژوهش بوده است؛ در نتیجه، آگاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، کیفیت ادراک شده برند مقصد، ارزش ادراک شده برند مقصد و وفاداری به برند مقصد بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین تأثیر داشته اند و از این میان آگاهی از برند کم ترین و وفاداری به برند بیش ترین تأثیر را بر آن دارد.
راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی و بویژه زیربخش باغبانی، به دلیل وابستگی بیشتر به شرایط آب و هوایی، بیشترین آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی را متحمل می شود، باغداری پایدار بر پایه رفتار بلندمدت باغداران برای تضمین پایداری و بهره وری زمین در آینده پدید می آید و به انتظارات و نگرانی های جامعه موردنظر در مورد تأمین غذای سالم و به حفاظت از محیط زیست و کاهش مخاطرات طبیعی توجه دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران بود. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری آن شامل 122361 باغدار مرکبات در روستاهای مربوط به 12 شهرستان استان مازندران بود.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 290 نفر تعیین گردید و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بوده که روایی (صوری و محتوایی) آن بر اساس نظر جمعی از کارشناسان کشاورزی پایدار، اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران تأیید گردید و روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ و نیز پایایی ترکیبی تأیید شد.برای تبیین راهکارها از روش تحلیل عاملی تأییدی در مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 استفاده گردیده است. با توجه به نتایج تحقیق در رتبه بندی سازه های مربوط به بعد سازوکارها در مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم، ""عوامل حمایتی- اعتباری""، "" عوامل محیطی- فضایی"" ، "" عوامل اجتماعی-مشارکتی""، "" عوامل دانش و آگاهی""، "" عوامل زیرساختی- نهادی"" ، ""عوامل آموزشی- اطلاعاتی"" و "" عوامل اقتصادی"" به ترتیب بیشترین نقش را به واسطه بار عاملی در ساختار عاملی مرتبه دوم دارند.
بررسی مخاطرات ناشی از زلزله اهر ورزقان در حوضه سرندچای و پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان مخربترین نیروی طبیعی، لرزش سریع و ناگهانی زمین است که بوسیله شکست و تغییر مکان سنگ های زیر سطح زمین بوجود می آید. بیشتر تلفات جانی و خسارت های مالی به علت اثرات ثانویه زلزله و پس از وقوع آنها بوجود می آیند. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در نقاط مختلف کشور واقعیت لرزه خیزی ایران را تائید می کنند. برای مثال، در 21 مرداد 1391 دو زلزله با بزرگی 4/6 و 3/6 ریشتر در شهرستان اهر- ورزقان و هریس استان آذربایجان شرقی رخ دادند که تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را بدنبال داشت. این پژوهش سعی دارد نقشه لرزه خیزی حوضه سرند چای و پیرامون آن را با استفاده داده های لرزه نگاری دستگاهی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ترسیم کند و مخاطرات ناشی از زلزله را براساس بازدیدهای میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره ای شناسایی کرده و در محیط Arc/GIS آنها را بصورت نقشه نمایش دهد. در نهایت، خطر وقوع زمین لغزش را در حوضه سرند چای در صورت رخداد زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر پهنه بندی می کند. نتایج پژوهش نشان داد انواع زمین لغزش ها (اعم از سنگ لغزش و سنگ ریزش، لغزش های بلوکی و انتقالی، جریان های واریزه ای)، گسیختگی زمین، روانگرایی و تشکیل فروچاله از مخاطرات ناشی از وقوع زلزله در منطقه می باشند. نقشه پهنه بندی نیز نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر، 7 درصد مساحت منطقه در پهنه با خطر خیلی زیاد، 35 درصد در پهنه با خطر زیاد، 7 درصد در پهنه با خطر کم از نظر وقوع انواع زمین لغزش ها قرار خواهند داشت.
مدل سازی ساختاری عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پدیده های گردشگری مصنوعی (نمونه موردی پارک و دریاچه چیتگر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
149 - 168
حوزههای تخصصی:
انسان شهرنشین با زندگی روزمره در فضای ساخته شده خود، فرصت گذران اوقات فراغت و گردش را در طبیعت از دست داده و در اندک فرصت های پیش رو معذوریت مسافت و زمان، کمتر مجال گردش در دل طبیعت را به او داده است. این مسئله در کلانشهرهای بزرگ از جمله تهران بحرانی تر بوده چرا که فضاهای طبیعی گردشگری و گذران اوقات فراغت اطراف شهر دستخوش رقابت نیروها و گروه های مختلف اقتصادی شده و تنگناهای بسیاری در این عرصه به وجود آمده است. پارک و دریاچه چیتگر(خلیج فارس) در لبه کناری بافت شهر تهران، فرصت ارزنده ای برای شهروندان و گردشگران وضع کرده تا اوقات فراغت خود را در فضای شبه طبیعی سپری نمایند. لکن به دلایل مختلف این مجموعه نتواسنته است از تمام ظرفیت های خود برای جذب بازدید کننده و گردشگر بهره ببرد. هدف پژوهش حاضر مدلسازی ساختاری عوامل مؤثر بر کشش گردشگران به جاذبه مصنوعی مذکور است. این پژوهش که ماهیتی کاربردی دارد با روش تحلیلی توصیفی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، عوامل اقتصادی، اجتماعی، دسترسی و کیفیت محیطی را بر بهبود و گسترش گردشگری پارک و دریاچه چیتگر را بررسی می نماید. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 185 پرسشنامه محاسبه گردید و برای استنباط های علمی از مدلسازی معادلات ساختاری، آزمون T و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که عوامل اجتماعی با ضریب رگرسیونی 0.93 وp–value برابر 0.002 بیشترین اثر را بر جذب گردشگران و بازدید کنندگان از این جاذبه را دارا می باشند.
کارکردهای اسطوره شناختی آب در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر اربعه و به ویژه آب از اصلی ترین عناصر طبیعت و از حیاتی ترین پدیده هایی است که بشر با آن مواجه شده و ضرورت و اهمیت آن را دریافته است. در ادیان قبل از زرتشت و نیز در دین زرتشت آب همواره مقدس بوده و الهه گان و ایزدانی از آن محافظت و مراقبت می کرده اند. بخش قابل توجهی از اسطوره های ادیان باستانی ایران اختصاص به آب دارد. در نظام فرهنگی و زیستی دوره های آغازین حیات، انسان برای شناخت و معرفی پدیده های هستی از شیوه های خاصی بهره می گرفت که یکی از آنها اسطوره است. اسطوره ها جزو اولین استدلال ها و تبیین های شناختی بشر اولیه برای مشخص کردن چیستی و جایگاه عناصر در دسترس و ناشناخته طبیعت هستند و بخشی از نظام معرفتی انسان در دوره آغاز زندگی بشری را در بر می گیرند. دامنه کارکردهای اسطوره اغلب شناخت قالب های رفتاری انسان در همه ابعاد آن و توجیهی عمومی از پدیده های اجتماعی- فرهنگی پیرامون اوست؛ به عبارتی اسطوره ها تصویر نمادین پدیده های طبیعت به زبانی محسوس و قابل رؤیت و بیان نمادین زیرساخت های اجتماعی و اندیشه مشترک در منابع باستانی و پیش از تاریخ اند که در پیوند با آیین ها، رفتارها، اخلاقیات و مقررات نظام سنتی اجتماعی و خانوادگی، انعکاس خارجی و عینی می یابند؛ بنابراین می توان با اسطوره ها نظام شناختی و معرفتی یک ملت و یا دین را بررسی کرد و دیدگاه ها و عملکردهای آنان را سنجید. بر این اساس این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی دارد تا پس از اشاره ای اجمالی به اسطوره و کارکردهای معرفتی و هستی شناختی آن به بیان چیستی و هویت آب در باور ایرانیان باستان و در ادیان ایرانی به ویژه دین زرتشت بپردازد و کارکردهای اسطوره شناختی آن را در رابطه با بینش و نگرش ایرانیان به این پدیده طبیعی بیان نماید.
ارائة مدل عامل مبنا برای کنترل هوشمند چراغ های راهنمایی و مسیریابی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترافیک شهری در دنیای امروز، به خصوص در کلان شهرها، یکی از مشکلات مهم و فراگیر محسوب می شود. در سال های اخیر برای غلبه بر این مشکل، راه حل های بسیاری پیشنهاد شده که بیشتر آنها برمبنای مدل سازی کلان ترافیک شهری عرضه شده اند. ولی به دلیل پیچیدگی های زیاد محیط شهری و عوامل متعدد و متفاوت مؤثر در ترافیک شهری، این مدل ها نمی توانند به خوبی فضای دینامیک و متغیر ترافیک شهری را مدل سازی کنند. در مقابل، به دلیل قابلیت بالای عامل ها در مدل سازی تعاملات مؤلفه های مؤثر در ترافیک و همچنین مدل سازی فضای متغیر محیط شهری، روش عامل مبنا روشی مناسب و نویدبخش برای مدل سازی ترافیک شهری به شمار می رود. با توجه به مطالب بیان شده، در این تحقیق، به منظور ارتقا و بهبود مسیر یابی وسائط نقلیه برمبنای ایجاد قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات ترافیکی در میان مؤلفه های ترافیک، یک مدل عامل مبنا مطرح شده است. همچنین، در این مدل، چراغ های راهنمایی و در واقع کنترل سبز و قرمزشدن آنها، با توجه به وضعیت ترافیکی (تعداد اتومبیل ها) در خیابان های متصل به تقاطع های در معرض کنترل، هوشمند سازی شده است. در مدل مطرح شده، فرض شده است تمامی وسایل نقلیه به GPS و وسایل ارتباطی مناسب مجهزند. برای پیاده سازی از پلتفُرم JADE و کتابخانة کلاس های آن استفاده شده است. درنهایت، داده های شبیه سازی مناسب به مدل وارد شده و نتایج حاصل از روش ها و سناریو های گوناگون مطرح شده در مدل، از منظر کاهش ترافیک و میانگین زمان سفر در شبکة حمل ونقل شهری، ارزیابی شده است.
تبیین عوامل موثر بر سطح حمایت ساکنین شهر تبریز از توسعه گردشگری (با تاکید بر ابعاد اجتماعی – فرهنگی )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
63 - 77
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش ساکنان محلی در تصمیم گیری های مربوط به توسعه گردشگری امری حیاتی است. لذا شناخت میزان حمایت ساکنان محلی و تبیین عوامل موثر بر سطح حمایت، ضروری است. هدف این تحقیق بررسی میزان حمایت ساکنان از توسعه گردشگری با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری، روش حداقل مربعات جزئی (PLS) است. از این رو شناخت میزان حمایت ساکنان محلی و تبیین عوامل موثر بر سطح حمایت، امری ضروری است. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. بدین منظور تعداد 384 پرسشنامه به روش نمونه گیری طبقه ای ساده، در سه ماهه دوم سال 1395 (تیر ماه – شهریور ماه) بین جامعه آماری تحقیق توزیع گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ارتباط مثبت و معناداری بین تصویر ذهنی ساکنان از شهر تبریز و حمایت آنان از توسعه گردشگری وجود دارد. همچنین بین تصویر ذهنی ساکنان و اثرات اجتماعی – فرهنگی درک شده حاصل از گردشگری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. تصویر ذهنی ساکنان از جامعه محلی، درک آنها را از اثرات گردشگری تحت تأثیر قرار می دهد و اثرات درک شده گردشگری توسط ساکنان، منجر به حمایت آنها از توسعه گردشگری می گردد. در نهایت بر اساس یافته های حاصل از تحقیق می توان بیان کرد با توجه به اینکه مهمترین عامل شکل گیری تصویر مطلوب از جامعه محلی در ذهن ساکنان، ظاهر فیزیکی شهر می باشد، توجه به بافت فیزیکی شهر (بافت های تاریخی و قدیمی)، معماری شهر، حفظ و مرمت ابنیه و آثار تاریخی - فرهنگی و ... همواره باید مورد توجه مسئولین شهری باشد.
مقایسه و ارزیابی نتایج مدل NBS و BEHI در فرسایش کناره ای رودخانه قرانقو چای هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کناره ای و رسوب گذاری کناره ای، فرآیندهای طبیعی رودخانه های آبرفتی هستند که باعث تخریب زمین های کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه می شود؛ بنابراین فرسایش کناره و تغییرات کانال رود به عنوان یک مسئله اجتماعی، محیطی و اقتصادی است که اغلب خسارات جبران ناپذیری را به ساکنان و تأسیسات حاشیه رودخانه وارد می سازد. در این پژوهش از دو روش NBS و BEHI جهت ارزیابی وضعیت رودخانه قرانقو چای از نظر الگو و اندازه گیری میزان فرسایش کناره ای و ناپایداری کناره ها استفاده شده است. درروش NBS از نسبت شعاع انحناء به عرض دبی لبالبی و نسبت حداکثر عمق نزدیک کرانه به متوسط عمق دبی لبالبی استفاده شده است. طبق این روش در نسبت شعاع انحناء به عرض دبی لبالبی، مقاطع دارای فرسایش شدید تا متوسط می باشند و فقط در مقطع 7 فرسایش در حد کم است و در روش نسبت حداکثر عمق نزدیک کرانه به متوسط عمق دبی لبالبی، در مقطع اول خیلی کم و در مقطع دوم شدید است و در بقیه مقاطع میزان فرسایش دارای مقادیر کم تا متوسط می باشد.در روش BEHI نتایج به دست آمده نشان می دهد که فرسایش کناره ای در هر دو کناره راست و چپ مقاطع عرضی وجود دارد؛ به طوری که در کناره سمت راست رودخانه، میزان خطر فرسایش در تمامی مقاطع از متوسط تا خیلی زیاد می باشد و فقط در مقطع 4 میزان خطر فرسایش خیلی کم بوده و همچنین در کناره های چپ رودخانه در مقاطع مذکور میزان خطر فرسایش کناره از خیلی کم تا شدید برآورد شده است. بر اساس نتایج دو مدل به طورکلی میزان و خطر فرسایش برای کناره خارجی قوس ها در محدوده الگوی پیچانرودی رودخانه قرانقو بیش تر از کناره مقابل است؛ هم چنین میزان فرسایش کناره ای در هر دو کرانه در بخش میانی بازه مورد مطالعه کاهش و در بخش انتهایی افزایش پیدا می کند و فرسایش کناره ای در بازه مورد مطالعه از عوامل مهم تولید رسوب رودخانه قرانقو محسوب می شود و خطر فرسایش کناره ای و استعداد فرسایش کناره ای در طول بازه با شدت و ضعف متفاوت در دو کناره رودخانه وجود دارد.
برنامه های توسعه در ایران و مشکلات زیست محیطی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از شش دهه از عمر حاکمیت گفتمان توسعه در جهان گذشته است. در این مدت مفهوم توسعه با تحولات نظری و عملی همراه بوده است. ابتدا رشد اقتصادی محض مورد توجه بود و امکانات طبیعی و محیط زیست به عنوان ابزار تسهیل گر توسعه تلقی می شد. با گذشت زمان صاحبنظران توسعه دریافتند چه بسا، یک واحدسیاسی بتواند به توسعه دست یابد؛ اما به دلیل عدم توجه به جنبه های محیط زیستی، تداوم توسعه محل تردید جدی قرارگیرد. بدین ترتیب، از دهه 1970، رویکردهای زیست محیطی به عنوان نقد دیدگاه رابطه بین محیط زیست و توسعه که در تئوری های رشد و مدرنیزاسیون و همچنین رویکردهای نئولیبرالی غالب شده بود، ظهور کردند. با این نگاه بود که توسعه پایدار مبنای عمل قرار گرفت. توسعه ای که علاوه بر رشد اقتصادی و توسعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، استفاده بهینه از منابع و امکانات طبیعی و همچنین عدالت بین نسلی نیز درآن مورد توجه می باشد. با رهیافت فوق، این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سوال است که اجرای برنامه های توسعه ملی چه تاثیری بر مشکلات محیط زیستی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه داشته است؟ برای دستیابی به این منظور، از روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها و اطلاعات موجود به شیوه کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. بررسی رابطه دیدگاه های حاکم بر توسعه در ایران و مشکلات محیط زیستی دریاچه ارومیه، این پژوهش را به این نتیجه رهنمون ساخت که ناپایداری محیط زیستی دریاچه ارومیه بطور عمده تحت تاثیر برنامه های توسعه ملی بوده است.
سنجش و اولویت بندی حکمروایی خوب محله ای (نمونه موردی: محلات منطقه 9 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق حکمروایی خوب شهری در مدیریت شهری کلان شهرهای ایران و از جمله تهران مستلزم عینیت بخشیدن به مشارکت شهروندان در ابعاد گوناگون است و بر مفاهیمی چون عدالت محوری، قانونمندی، شفافیت، اجماع محوری، مشارکت، کارآیی و اثربخشی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری تاکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی حکمروایی خوب شهری در محدوده محلات منطقه 9 از مناطق مرکزی شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور(VIKOR) و هم چنین تکنیک فازی(FUZZY) جهت رتبه بندی 8 محله مورد مطالعه استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 384 نفر تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های 8 گانه حکمروایی خوب شهری در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که محله دکتر هوشیار با امتیاز0/093بهترین و محله فتح با امتیاز 0/810 بدترین وضعیت را از لحاظ حکمروایی خوب شهری در بین محله های نمونه دارند. که در تبیین و تحلیل به وجود آمدن چنین وضعیتی می توان به مدیریت متمرکز و تک سطحی و از بالا به پایین مسئولین و مدیران شهری در محله های مورد مطالعه، ارتباطات و همکاری های عمودی، عدم توجه به نهاد های مدنی و مردم محور، تبعیض در قوانین و مقررات و در نهایت عدم توجه به راهبرد توسعه جامعه ای به عنوان پایه و اساس توسعه مشارکتی که هدف آن توجه به یک شهروند به مانند عضوی مسئول و فعال در جامعه شهری جهت تشویق همکاریها برای ارتقای استاندارد های زندگی خود است، اشاره کرد.
تحلیل نقش متغیر همسایگی و مذهب در الگوی رای کاندیداهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی (حوزه انتخاباتی قاینات و زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات یکی از مظاهر اصلی دموکراسی در عصر حاضر است و با توجه به نقش آفرینی مردم در تعیین حاکمان، بیش از گذشته مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است. سازمان فضایی و الگوهای فضایی برآمده از انتخابات، وجود نگرش های متفاوت در رفتار سیاسی رأی دهندگان در حوزه های گوناگون انتخابیه را نشان می دهند. عوامل و متغیرهای جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر رای و نظر مردم و الگوی رای کاندیداهای انتخاباتی موثر هستند. متغیر همسایگی و ویژگی های قومی و مذهبی منطقه یکی از مهمترین عوامل موثر بر الگوی رای کاندیداها می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و داده های آماری به دنبال بررسی و تحلیل نقش سه متغیر همسایگی، مذهب و منطقه سکونت در شهر و روستا بر الگوی رای کاندیداها در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه قائنات و زیرکوه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیر همسایگی نقش موثری در الگوی رای کاندیداها داشته است. علاوه بر این، عامل مذهب و اقلیت مذهبی اهل سنت نیز در الگوی رای کاندیداها موثر بوده است؛به نحوی که همانند انتخابات ریاست جمهوری اهل سنت اقبال بیشتری به کاندیداهای متمایل به دولت( اعتدال) و اصلاح طلب داشته اند . در نهایت با وجود تفاوت آراء کاندیداها در مناطق شهری و روستایی،سکونت رای دهندگان در مناطق شهری و روستایی به طور مستقل تاثیر معناداری در الگوی رای دهی نداشته است.
تحلیل و ارزیابی توان ژئوتوریستی دریاچه زریوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توریسم صنعتی درآمدزا و با صرفه اقتصادی بسیار مناسب است که امروزه، با ایجاد تبادلات فرهنگی و اجتماعی میان ملل مختلف و به علت فقدان آلودگی های زیست محیطی درخور توجه بسیار است. جاذبه های طبیعی هر کشور نقش بسزایی در جذب گردشگر دارند. ژئوتوریسم شاخه ای از اکوتوریسم است که در آن، بازدید کننده به دنبال مشاهده جاذبه های ژئومورفولوژیکی، یافته های دیرینه انسان شناسی، غارها، جذابیت های معدنی و ... است. دریاچه زریوار در استان کردستان ازجمله نقاط دیدنی است که در کنار جاذبه های تاریخی و فرهنگی استان، جذابیت های طبیعی بکر و بی نظیری دارد که توجه هر طبیعت گردی را به خود جلب می کند؛ در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی توان و استعدادهای گردشگری زمین ساختی و فرهنگی دریاچه زریوار است. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد، توصیفی – تحلیلی و ارزیابی است. داده ها و اطلاعات از اسناد و پژوهش میدانی (پرسش نامه) حاصل و الگوهای رینارد و پریرا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شدند. بر اساس نتایج الگوی پریرا، عیار ژئومورفولوژیکی منطقه (71/3) حدود 5/67 درصد استاندارد الگو را کسب کرده است و شاخص های قابلیت دید (امتیاز 25/3)، ارزش محافظت (امتیاز 8/1) و ارزش کاربردی (امتیاز 9/4) به ترتیب 72، 8/61 و 70 درصد سطح استاندارد الگو را کسب کرده اند. بر اساس الگوی رینارد، از زیرشاخص های ارزش علمی، سطح پایداری با امتیاز 404/0 و جغرافیای دیرینه با امتیاز 62/0 به ترتیب با سطح کیفی متوسط و خوب ارزیابی شدند. از زیرشاخص های ارزش افزوده، زیرشاخص اکولوژیکی (متوسط)، فرهنگی (خوب)، زیبایی (خوب) و اقتصادی (خوب) ارزیابی شدند.
ارزیابی توان محیطی برای توسعه ی ژئوتوریسم در یک منطقه ی حفاظت شده مطالعه موردی: منطقه ی حفاظت شده مانشت، بانکول و قلارنگ در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که امروزه مورد توجه بسیاری از دولت ها قرار گرفته است و در حال حاضر یکی از پردرآمدترین بخش های اقتصاد جهانی می باشد. صنعت گردشگری به شکل چشمگیری بر نرخ اشتغال، درآمد ملی، مصرف و سرمایه گذاری آثار مثبت دارد. گردشگری را بسته به هدف گردشگر، به انواع مختلفی طبقه بندی کرده اند که یکی از آنها ژئوتوریسم می باشد. با اینکه ژئوتوریسم در حال حاضر بخش کوچکی از کل توریسم را به خود اختصاص داده، اما این بخش از صنعت توریسم از نرخ رشد بسیار بالایی برخوردار است. در این مقاله با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به شناسایی پهنه های مستعد ژئوتوریسم در منطقه حفاظت شده مانشت، بانکول و قلارنگ با استفاده از مدل منطق بولین و مدل AHP پرداخته شده است به همین منظور لایه های اطلاعاتی شامل نقشه ارزش های ژئومورفولوژی، زمین شناسی، توپوگرافی، پهنه بندی شیب، پوشش گیاهی، چشمه های معدنی، راه های ارتباطی، منابع آبی و نقشه اماکن رفاهی و اقامتی تهیه گردید. اعمال وزن های مناسب در محیط نرم افزار Expert choice انجام شد. سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار Arc GIS10.2 پهنه های مناسب شناسایی و اولویت های برتر جهت توسعه ی ژئوتوریسم معرفی گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مناطقی با جاذبه ی بالا بیشتر در شمال، مرکز تا جنوب شرقی منطقه ی حفاظت شده قرار دارند که دارای پوشش گیاهی و جنگلی، منابع آبی و ارزش های بالای ژئومورفولوژیکی هستند و مناطقی با جاذبه ی پایین بیشتر در جنوب و غرب محدوده قرار دارند که از نظر ارزش های ژئومورفولوژی، پوشش گیاهی و جنگلی، دسترسی و زیر ساخت ها، منابع آبی و داشتن جاذبه های طبیعی ضعیف ارزیابی شده اند . نتایج این تحقیق نشان می دهد که دو مدل AHP و مدل منطقی بولین در ارزیابی ژئوتوریسم در منطقه ی مورد مطالعه انطباق بالایی دارند و برای ارزیابی ژئوتوریسم در مناطق مختلف می توانند مناسب باشند. همچنین معرفی این جاذبه های طبیعی به گردشگران به صورت درست، موجب تأثیرگذاری مثبت گردشگران بر محیط طبیعی شده و زمینه ی ارتقای جاذبه های گردشگری را فراهم می آورد.
تبیین پیامدهای ژئوپلیتیکی سرمایه گذاری چین، در گوادر بر بندر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور قدرت های اقتصادی نوین در حاشیه اقیانوس هند این منطقه را تبدیل به عرصه ای از رقابت ها و کنش های ژئوپلیتیک بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای در سده 21 نموده است. در این راستا چین به عنوان قدرت نو ظهور جهانی در رقابت با قدرت های رقیب خود تلاش می کند با سرمایه گذاری در نقاط استراتژیک اقیانوس هند نظیر گوادر پاکستان از تنگناهای ارتباطی و ژئوپلیتیکی رهایی یافته و بتواند به برتری خود در عرصه اقتصاد جهانی ادامه دهد. این امر موجب می شود که وزن ژئوپلتیکی و اقتصادی پاکستان ارتقاء یافته و از طرفی پیامدهایی را بر منطقه از جمله بر بندر چابهار ایران به همراه داشته باشد. از این رو مساله پژوهش حاضر این امر می باشد که موضوع همکاری های اقتصادی چین و پاکستان در پروژه گوادر چه پیامدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی برای ایران بویژه بندر چابهار به همراه خواهد داشت. با عنایت به این موضوع این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی جغرافیایی منطقه و ویژگی های ژئوپلیتیکی موثر در شکل گیری این قرارداد و اثرگذاری آن بر بندر چابهار و تجزیه و تحلیل آن می پردازد. روش جمع آوری داده ها مطالعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد به مرور زمان پیامدهای راه اندازی بندر گوادر بر منافع ملی ایران، تأثیر خواهد گذاشت و موجب انزوای ژئوپلیتیک ایران در منطقه شده و فرصت های اقتصادی و امنیتی ایران در بندر چابهار را تبدیل به تهدید خواهد نمود.
توان سنجی توسعه کشاورزی در حوضه آبخیز دشت الشتر با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات محیطی، مهم ترین راه نیل به توسعه مبتنی بر علم و شناخت علمی محیط توجه اصولی به توان ها، ارزیابی توان های محیطی و بالاخره، استفاده همه جانبه و منطقی از سرزمین است. در این خصوص، توسعه کشاورزی ارتباطی تنگاتنگ با محیط و منابع محیطی دارد. در پژوهش حاضر، به ارزیابی توان های محیطی حوضه آبخیز الشتر برای توسعه بخش کشاورزی، بر اساس رهیافت تحلیل سیستمی پرداخته شد. در فرایند انجام مطالعه، ابتدا با اتکا به بررسی و شناخت توان های محیطی، منابع بوم شناختی شناسایی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، این اطلاعات تجزیه وتحلیل، جمع بندی، تلفیق و در نهایت، به صورت لایه های اطلاعاتی تهیه شد. در ادامه، با استخراج واحدهای بوم شناختی و سنجش آنها با معیار های بوم شناختی، توان ها و استعداد های بالقوه برآورد و در پایان، اولویت بین کاربری های مجاز تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که در حال حاضر، 86/32 درصد از سطح حوضه آبخیز الشتر فاقد توان کشاورزی و مرتع داری و 14/67 درصد دارای این توان است؛ در این میان، 06/25 درصد دارای توان 2 تا 4 کشاورزی و 24/41 درصد نیز دارای توان 1 تا 3 مرتع داری است؛ به دیگر سخن، بر اساس راهنمای مطالعات بوم شناختی مرکز ملی آمایش سرزمین، حوضه آبخیز الشتر شرایط مناسب برای انجام فعالیت های مستمر و ممتد کشاورزی، دیم کاری، باغداری و دامداری را دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی طرح های عمرانی انتقال آب سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
111 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین عوامل مؤثر بر اثربخشی اجرای پروژه های انتقال آب سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی بود؛ و در این راستا، با ارائه یک مدل مفهومی جامع، با استفاده از مدل معادلات ساختاری، چارچوبی برای ارزیابی این عوامل در هر پروژه فارغ از نوع و منطقه اجرای آن فراهم شد. گردآوری اطلاعات لازم از کارشناسان حوزه آب و خاک ادارات جهاد کشاورزی شهرستان های استان و همچنین، از کشاورزان منتفع از پروژه های اجراشده صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که اثربخشی اعتبارات طرح های آب و خاک بیش از آنکه معطوف به نتایج عملیاتی و کیفیت اجرای پروژه باشد، حاصل اجرای پروژه های انتقال آب در زمان و مکان مناسب است. در همین راستا، پیشنهاد شد که طرح های آب و خاک در مرحله مطالعاتی با دقت بسیار مورد بررسی قرار گیرند.
ارزیابی موقعیت انبارهای توزیع با استفاده از تصمیم گیری چندمعیارة مکانی به روش تلفیقی ANP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبارهای توزیع در اقتصاد کشور اهمیت فراوانی دارند و درصد معتنابهی از دارایی ها در انبارها انباشته شده است. انتخاب بهترین مکان تأثیر مهمی در عملکرد و بازدهی اقتصادی انبارها و کاهش هزینة زنجیرة تأمین دارد. ارزیابی موقعیت انبارها مسئلة تصمیم گیری چندمعیاره، شامل معیارهای کمی و کیفی است. در این پژوهش، یک مدل تصمیم گیری مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی، برای ارزیابی موقعیت های بالقوه مناسب جهت جانمایی انبارهای توزیع محصولات در سطح استان تهران، مطرح شده است. فرایند ارائه شده شامل چهار مرحلة اصلی است. در مرحلة اول، معیارهای گوناگون استخراج و داده های مورد نیاز در بستر GIS جمع آوری شد. در گام دوم، کارشناسان و متخصصان مورد نظر شاخص های ارزیابی را مشخص و با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP)، آنها را وزن دهی و تلفیق کردند. سومین مرحله اجرای مدل و نیز تعریف سناریوهای متفاوت مبتنی بر روش میانگین وزن دار ترتیبی (OWA) برای لحاظ کردن میزان ریسک و جبران شدگی در فرایند تصمیم سازی است. درنهایت، با استفاده از داده های استان تهران، کارآیی مدل ارزیابی و نتایج تحلیل شد. در پایان، ازطریق تلفیق خروجی حاصل از سناریوهای گوناگون، مکان هایی که در بیشتر سناریوها به منزلة گزینة خوب تعیین شده بودند، گزینه های مناسب با پایداری در نتایج تصمیم در نظر گرفته شدند. استفاده از روش تلفیقی ANP-OWA در تولید و ارزیابی سناریوهای متفاوت مبتنی بر میزان ریسک در تصمیم گیری و تحلیل حساسیت، در قالب تولید نقشة جدید حاصل از تلفیق سناریوهای گوناگون، ازجمله نوآوری های این تحقیق است که به بهبود انجامیده است.
عوامل خارجی مؤثر بر توسعه نیافتگی روابط ایران و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی، به دلایل مختلف و از جمله نبود مرز مشترک میان دو کشور، وزن اندک گرجستان در عرصه منطقه ای و نیز بی علاقگی ج. ا. ایران به ارتباط با این کشور، روابط ایران با گرجستان پیشرفتی نداشت و اولویتی در سیاست خارجی ایران نیافت. در چند سال اخیر، به ویژه پس از حمله نظامی سنگین روسیه به گرجستان در اوت 2008 و برقراری رژیم لغو روادید میان دو کشور در نوامبر 2010، سطح مناسبات دوجانبه تهران-تفلیس ارتقا یافت. همین تحول در توسعه روابط میان دو کشور نیز، تا حدودی به عوامل بیرونی و پاسخ گرجستان به کم توجهی غرب بود و به فهم ضرورت گسترش روابط تفلیس با تهران ارتباطی نداشت. بر این اساس، بازیگرانی مانند روسیه، آمریکا، ترکیه و همچنین اسراییل، به گونه ای متفاوت بر روابط دوجانبه تهران-تفلیس اثرگذار بوده اند. هرچند این کشور جایگاه مهمی در سیاست منطقه ای ایران نداشته، اما در آینده اهمیت گسترش روابط ایران با گرجستان از جنبه های مختلف و به ویژه اقتصادی و ملاحظات جغرافیایی تغییر پیدا می کند. در این راستا، نویسندگان در این نوشتار با رویکردی توصیفی-تحلیلی، بر آن هستند تا با نشان دادن محدودیت ها و نیز موانع موجود (با تمرکز بر عوامل خارجی)، به تبیین نقش آفرینی چهار بازیگر یادشده در روابط دوجانبه بپردازند و در پایان، چشم انداز همکاری ایران و گرجستان تجزیه و تحلیل می شود.