مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
تغییر رژیم
حوزههای تخصصی:
ویژگی دومینویی انقلاب های رنگی در منطقه اور- آسیا، از یک سو، ناشی از ساختارهای نادرست و عقب افاده کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز است و از دیگر سو، نشات گرفته از آموزه های مداخله گرایانه نو محافظه کاران آمریکایی است که پی جوی مدیریت روند دموکراسی سازی جهانی هستند. نگارنده با بهره گیری از مفهوم دولت ناکام خواسته است بر این نکته پافشاری کند که راهبرد تغییر رژیم که اکنون ویژگی آموزه های سیاست خارجی آمریکاست، هم از یک سو هم راستای دموکراسی سازی فعالانه جهانی است و هم از دیگر سو ساقط کننده ساختار دولت های ناکام و فروپاشیده ای
نشانه شناسی و تبارشناسی انقلابهای رنگی
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی یکی از راههای شناخت پدیده های اجتماعی است. الگوی تبارشناسانه در شرایطی به کار گرفته میشود که جلوه هایی از تغییر، تداوم و برسازی شکلی - معنایی در پدیده ایجاد شود. انقلابهای رنگی، پدیده ای نوظهور در روابط بین الملل میباشند. این امر را میتوان در راستای انقلابهای دموکراتیک و در چارچوب موج سوم دموکراسی مورد توجه قرار داد. اگر انقلاب فرانسه که در سال 1789 شکل گرفته را اولین مرحله انقلاب دموکراتیک بدانیم، حوادث کشورهای اروپای شرقی در 200 سال بعد از آن؛ یعنی در سال 1989 را میتوان دومین موج انقلاب دموکراتیک دانست. بعد از این مرحله تاریخی، زمینه برای گسترش موجهای مداخله در چارچوب انقلابهای رنگی فراهم شد.
در این مقاله تلاش میشود تا فرایند و تبارشناسی انقلابهای رنگی از طریق بررسی و تحلیل مقایسه ای چنین حوادثی مورد توجه قرار گیرد. حوادث سالهای بعد از فروپاشی نظام دو قطبی، نشان میدهد که فرایندها و نشانه های انقلاب رنگی در راستای تغییر رژیم در کشورهای مورد نظر انجام گرفته است. بررسی حوادث این کشورها بیانگر آن است که جلوه هایی از مشابهت الگویی و رفتاری در این کشورها وجود دارد که میتواند عامل درک سازمانیافته از انقلابهای رنگی و مداخلات آمریکا تلقی شود.
رابطهی علیت بین GDP و مصرف انرژی در ایران با استفاده از مدل های مارکوف سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع نوسانات شدید در قیمت انرژی و مسایل زیست محیطی، موجب شده تا کشورهای مختلف در جهت کنترل مصرف انرژی تلاش کنند، اما ترس از تاثیر منفی کنترل انرژی بر رشد اقتصادی سبب شده تا دولت ها با احتیاط با این موضوع رفتار نمایند. در همین راستا مطالعات تجربی زیادی برای بررسی روابط علی بین تولید و مصرف انرژی انجام گرفته که نتایج متفاوتی در برداشته است. مدل های VAR از جمله متداول ترین روش های مورد استفاده در این مطالعات هستند، اما به دلیل وجود ضعف های اساسی آن از جمله فرض ثابت بودن پارامترها در طی زمان، استفاده از روش های مناسب و دقیق، ضروری است.
در این مطالعه سعی شده است رابطهی علی بین مصرف نهایی انرژی و تولید ناخالص داخلی (تولید) ایران طی دورهی 1386- 1346به روش مارکوف سوئیچینگ مورد بررسی قرار گیرد. توانایی لحاظ کردن تغییر در نحوهی ارتباط بین این دو متغیر در طی زمان، از مهم ترین ویژگیهای روش مارکف سوئیچینگ می باشد.
نتایج تخمین این مدل با در نظر گرفتن دو رژیم متفاوت نشان می دهد که 1) تولید، علت گرنجری مصرف انرژی بوده و خنثی نمی باشد، 2) شدت این علیت در دو رژیم متفاوت بوده 3) تغییر در شدت علیت بین مصرف انرژی و تولید در سال 1368 اتفاق می افتد و 4) مصرف انرژی فقط در رژیم 1 علت گرنجری تولید بوده است.
بیداری اسلامی و تغییر رژیم های عربی؛ عوامل و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، از منظر تاریخی و جامعه شناختی به تبیین عوامل و زمینه های تغییر رژیم در جوامع عربی خاورمیانه در جریان تحولات بیداری اسلامی می پردازد. پرسش این است که تحول این جوامع که با عنوان بیداری مردم مسلمان خاورمیانه از آن یاد می شود، تحت تأثیر کدام عوامل و زمینه ها شکل گرفته است. نویسنده، این عوامل و زمینه ها را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرده و آنها را شامل تداوم چند دهه حکومت های نادرست، انحصار قدرت و ثروت، تحول فکری ـ فرهنگی ملت عرب، کسری دموکراسی در کشورهای عربی، دخالت قدرت های بزرگ در پوشش همکاری، سیاست خارجی صلح جویانه در قبال رژیم صهیونیستی و انقلاب اسلامی مردم ایران دانست.
پیامدهای راهبردی تغییر رژیم و برقراری دموکراسی در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر هر رژیم سیاسی می تواند پیامدهای مختلفی را در سطوح مختلف محلی، منطقه ای و بین المللی به دنبال داشته باشد. این مقاله ضمن مرور جنبش انقلابی مردم بحرین در سال ۲۰۱۱ موسوم به جنبش ۱۴ فوریه، به بررسی پیامدهای راهبردی ناشی از تغییر رژیم حاکم بر بحرین در سطوح داخلی و منطقه ای می پردازد. این مقاله مستخرج از پایان نامه دکتری در رشته جغرافیای سیاسی با عنوان «اثرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی بر فرایند دموکراسی در خاورمیانه»، است.
یازدهم سپتامبر و تبدیل «تهدید ایران» به تهدیدی وجودی برای اسرائیل و لابی مدافع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی از مهمترین تحولاتی است که در طول سه دهه گذشته رفتار خارجی اسرائیل و سیاست های لابی مدافع آن (در آمریکا) را دست خوش تحول ساخته؛ تغییری که از یک سو باعث شد متغیر «تهدید ایران» در روابط میان این رژیم با آمریکا جایگاه ویژه ای یابد و از سوی دیگر، این تهدید به زمینه ای خاص برای تلاش های لابی یهود در مسیر تأثیرگذاری بر سیاست خاورمیانه ای واشنگتن تبدیل گردد. در این نوشتار سعی شده که بر مبنای مبحث نظری «امنیت هستی شناختی»، سه دوره تاریخی «پیروزی انقلاب اسلامی»، «دهه نود» و «مقطع پس از یازدهم سپتامبر» مورد بررسی قرار گیرد. در این بازخوانی برداشتی که در هر دوره نسبت به تهدید ناشی از ایران شکل گرفته، و عملکرد رژیم اسراییل و لابی حامی آن در آمریکا در مسیر مقابله با تهدید مزبور، مورد نظر بوده است. در این میان، بررسی ابعاد چند وجهی این رویکرد مقابله گرا در بستر مبارزه با تروریسم، بخش محوری این مقاله است.
تحلیل حقوقی مداخله نظامی ناتو در لیبی با تاکید بر دکترین مسئولیت حمایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخله نظامی ناتو در لیبی (2011)، به عنوان اولین سابقه کاربست نیروی نظامی در چهارچوب مسئولیت حمایت، با چالش های متعدد حقوقی، سیاسی و مشروعیتی همراه بود. این نوشتار با تاکید بر دکترین مسئولیت حمایت سعی دارد تا ضمن آنکه جنبه های سیاسی و مشروعیتی مداخله مزبور را به اختصار مورد بررسی قراردهد، تحلیلی حقوقی از مداخله مزبور ارائه نماید. در این راستا، شناخت موضوع، شناخت قاعده، کاربست قاعده بر موضوع و نتیجه گیری به عنوان مراحل چهارگانه تحلیل حقوقی لحاظ شده است. بررسی حملات هوایی ناتو به لیبی، برقراری منطقه پرواز ممنوع و مسئله تغییر رژیم به عنوان موضوع تحلیل مورد بررسی واقع شده و در راستای شناخت قاعده، مصرحات قطعنامه 1973 شورای امنیت و اصول مسئولیت حمایت مورد واکاوی قرارمی گیرند. در ادامه با کاربست قواعد قابل اعمال بر موضوع تحلیل، این نوشتار چنین نتیجه گیری می کند که قطعنامه 1973 شورای امنیت - که ظرفیت تفاسیر مختلف را داشت- مبتنی بر تفاسیری که بعضا در تباین با نص قطعنامه مزبور بود، توسط ناتو به مرحله اجرا درآمد. از طرفی دیگر، سرنگونی و یا تسهیل سرنگونی رژیم قذافی توسط ناتو در تباین با اصول مسئولیت حمایت و حکم اعلامی ناتو محسوب می شد و بدین ترتیب در چگونگی عملکرد ناتو در لیبی ابهامات و مشاجرات حقوقی متعددی مطرح شد
ارتباط توسعه مالی و رشد اقتصادی در ایران بر پایه رگرسیون غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر مطالعات مختلفی ارتباط توسعه مالی و رشد اقتصادی را مورد بررسی قرار داده اند. اما نتایج حاصل از این مطالعات حتی با در نظر گرفتن شاخصهای مشابه، متفاوت بوده است. وجود ارتباطات غیرخطی می تواند یکی از دلایل تفاوت در نتایج حاصله باشد. در این مقاله با استفاده از روش رگرسیون انتقال ملایم، غیرخطی بودن ارتباط بین توسعه مالی و رشد اقتصادی در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون خطی بودن مدل و آزمون های انتخاب متغیر انتقال و تعیین فرم تابع انتقال، تأییدکننده وجود ارتباط غیرخطی با در نظر گرفتن روند زمانی به عنوان متغیر انتقال بوده و فرم تابعی لجستیک با یک حد آستانه ای برای تابع انتقال مشخص می شود. نتایج نشان می دهد که در حدود سال 1368 یعنی زمان پایان جنگ تحمیلی یک تغییر رژیم رخ داده و ارتباط بین توسعه مالی و رشد اقتصادی دچار تحول شده است. این تغییر رژیم می تواند یکی از علل تفاوت نتایج مطالعات انجام شده در ایران در این زمینه باشد.
تبیین شرایط تکوین بهار عربی و زمینه های فروپاشی رژیم های سیاسی در تونس و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
1 - 36
حوزههای تخصصی:
به جرات می توان گفت که طی دهه گذشته، هیچ منطقه ای در جهان به اندازه خاورمیانه و شمال آفریقا درگیر تحولات سریع سیاسی و دستخوش آشوب، ناآرامی و بی ثباتی نبوده است. آغاز دومینوی «اعتراضات توده ای بی ثباتی سیاسی» در پی شکل گیری بهار عربی تنها یکی از آن موارد است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شرایطی است که بهار عربی در آن تکوین یافت. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که چه عواملی موجب شد تا بهار عربی از تونس و مصر آغاز شود؟ در پژوهش حاضر تلاش می شود تا بر اساس رویکردی چند سطحی و چند بعدی، شرایط تکوین و آغاز بهار عربی تبیین شود. فرضیه اصلی پژوهش آن است که شباهت هایی میان تونس و مصر وجود داشته که موجب شد تا بهار عربی از این دو کشور و نه از سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا آغاز شود. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع پژوهش تطبیقی تاریخی مورد محور است. فرآیند تحقیق در سه مرحله به انجام رسیده است. در مرحله اول شباهت های موجود میان دو کشور تونس و مصر استخراج شد. در مرحله دوم ارتباط علّی شباهت های استخراج شده میان تونس و مصر در قالب متغیرهای 9 گانه، با شرایط تکوین و وقوع بهار عربی تبیین شد. در مرحله سوم نیز تبیینی عام از شرایط تکوین و وقوع بهار عربی صورت گرفت و نشان داده شد که چرا بهار عربی از تونس و مصر آغاز شد.
Review of US Foreign Policy in the Middle East Looking to the Future(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
230 - 244
حوزههای تخصصی:
Since 1971, the United States follows Israel's security and ensuring the security of energy flow goals in the Middle East. Is the pattern that U.S. adopted to achieve these goals in Foreign Policy is subject to change in the future? To achieve these goals, America tried to take the Middle East geo-economic points including the Persian Gulf under its political –security control since World War II. At geopolitical points near Israel, it perused the change of elite's decision in countries such as Egypt and Jordan and Regime Change in countries such as Iraq and Syria. Entering countries such as England, France and Turkey, the results shows that America Will attempt to govern a multilateral security system in the Persian Gulf in the future, but it pursues decision change in geopolitical areas and political structure change with the priority of federalism in Weak countries. <br /> <br />
واکاوی تاثیر بیداری اسلامی بر تغییر حکومت کشورهای عربی (ابعاد و رویکردها)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، از منظر تاریخی و جامعه شناختی به تبیین عوامل و زمینه های تغییر رژیم در جوامع عربی خاورمیانه در جریان تحولات بیداری اسلامی می پردازد. و از روش توصیفی – تحلیلی در این پژوهش استفاده شده است. پرسش این است که تحول این جوامع که با عنوان بیداری مردم مسلمان خاورمیانه از آن یاد می شود، تحت تأثیر کدام عوامل و زمینه ها شکل گرفته است. نویسنده، این عوامل و زمینه ها را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرده و آنها را شامل تداوم چند دهه حکومتهای نادرست، انحصار قدرت و ثروت، تحول فکری فرهنگی ملت عرب، کسری دموکراسی در کشورهای عربی، دخالت قدرتهای بزرگ در پوشش همکاری، سیاست خارجی صلح جویانه در قبال رژیم صهیونیستی و انقلاب اسلامی مردم ایران دانست.
Establishing Political Accountability in the Post-Mubarak Era: Transitional Justice vs. Authoritarianism(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
90 - 119
حوزههای تخصصی:
Two parallel but contradictory trends have come to characterize the early decades of the twenty-first century. On the one hand, the traditional principles of international law highlighted in the UN Charter, such as the principles of state sovereignty, non-intervention, and the state officials’ immunity, have become considerably weaker norms. The dimension of moral sovereignty of governments, by contrast, has gained much traction, as more and more states tend to prioritize the protection of internal jurisdiction over the promotion of human rights. However, at the same time, the notion of the responsibility to protect (R2P) and transitional justice in practice have cast their specter over countries’ internal developments, misconduct, and human rights violations, holding them accountable to domestic and international laws. These conflicting trajectories have come to a head during and in the aftermath of the 2011 Arab uprisings. Charged with human rights violations, the ruling elites of Libya, Tunisia, and Egypt faced trials—both locally and internationally by the International Criminal Court. The UN Security Council authorized applying R2P to protect Libyan people and International Criminal Court issued the arrest warrants against Libya's Muammar Gaddafi, Saif al-Islam Gaddafi, and Abdullah Gaddafi. In Tunisia, an absentee trial for the deposed President Zine El Abidine Ben Ali was held. In Egypt, however, the trial of Hosni Mubarak and those associated with his regime bypassed the so-called transitional justice model, while following the all too familiar pathway to promoting stability under the guise of national reconciliation. This paper’s central thrust is that political interests of the new rulers of Egypt, most notably the Supreme Council of Armed Forces (SCAF), the Muslim Brotherhood, and the military-backed interim government have turned the accepted and modern notion of transitional justice process on its head, while pursuing instead an authoritarian and managed judicial process in the name of state sovereignty and national stability.
راهبرد ایالات متحده امریکا برای تغییر رژیم و تغییر رفتار کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
882 - 899
حوزههای تخصصی:
ادبیات موجود در این مقاله تا حد زیادی رویکرد تغییر رژیم و تغییر رفتار را از دیدگاه طراحان سیاست خارجی ایالات متحده منعکس نموده و بیشتر نشان دهنده تجربه دولت غالب ها در نظام بین الملل نسبت به تغییر تحمیل شده است. روند پژوهشی مورد نظر با ابهام زدایی و شفاف سازی مفهوم تغییر رژیم و تغییررفتار آغاز شده در ادامه بر مبنای رویکرد تاریخی توصیفی به جایگاه و استراتژی ایالات متحده امریکا در اتخاذ این سیاست می پردازد. بر این مبنا فرضیه اصلی مورد نظر عبارت است" کاربست و نهادینه سازی تغییر(رفتار رژیم و ماهیت رژیم) در یک کشور ناشی از بهره گیری ایالات متحده از اشکال قدرت (نرم ،سخت ، هوشمندو....) بوده و سیاست تغییر نقطه تلاقی رویکرد های دکترین امنیت ملی امریکا می باشد.پروسه تغییر و گذار از آن روندی مرحله ای و زمان بر با استراتژی های بلند مدت و کوتاه مدت برای ایالات متحده امریکا می باشد.که نتایج بدست آمده در واقع ، از بسیاری جهات تغییر رژیم و نه تغییر رفتار ارجحیت داشته و وعده تخفیف و کاهش اقدامات خصمانه در صورت تغییر رفتار کشورها بعضاً به عنوان فریب برای تحریک کشورها برای در تغییر رژیم مورد استفاده قرار می گیرد.
چالش های عدالت انتقالی با اقتدارگرایی در مصر پسامبارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
173 - 206
اصول سنتی حقوق بین الملل نظیر اصول حاکمیت دولت ها، عدم مداخله در امور داخلی کشورها و همچنین اصل مصونیت مقامات دولتی در دهه نخست قرن 21 کارکرد خود را از دست داده و دچار تحول معنایی شدند. در مقابل؛ بعد اخلاقی حاکمیت دولت ها از اهمیت زیادی برخوردار شده است. مطرح شدن مفاهیمی نظیر مسئولیت حمایت و عدالت انتقالی در عمل به این معنا است که تحولات داخلی کشورها و رفتارهای غیرحقوقی و نقض حقوق بشر توسط دولت ها، واکنش های داخلی و بین المللی را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق آشکارا در تحولاتی که جهان عرب از سال 2011 به بعد تجربه کرده است، رخ داد. حاکمان سه کشور عربی لیبی، تونس و مصر که در دوران قدرت خود به اشکال مختلف مرتکب نقض حقوق بشر شدند، پس از برکناری از قدرت در معرض محاکمه قرار گرفتند. با این حال، محاکمه مقامات رژیم سابق مصر فرآیند متفاوتی را از لیبی و تونس طی کرد و در واقع، عدالت انتقالی در این کشور به شکل ناقص و هدایت شده و بدون اینکه منجر به اجرای عدالت شود، به اجرا در آمد. پرسش کلیدی این مقاله این است که چرا عدالت انتقالی در مصر به اجرای عدالت علیه مقامات سابق منجر نشده است؟ فرضیه اصلی این مقاله نیز این است که برتری یافتن منافع سیاسی حاکمان جدید مصر اعم از شورای نظامیان، دولت اخوانی و دولت موقت تحت حمایت نظامیان و همچنین تداوم حضور نظامیان در ساختار قدرت سبب اجرای ناقص سازوکارهای عدالت انتقالی درباره مقامات رژیم گذشته مصر شده است. این مقاله بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های معتبر اسنادی و آرشیوی سعی دارد چالش های عدالت انتقالی را در مصر پسامبارک بررسی کند.
علیت مارکوف سوئیچینگ و رابطه تولید و پول در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۱
107 - 128
حوزههای تخصصی:
چگونگی اثرگذاری پول بر متغیرهای حقیقی اقتصاد از جمله مهم ترین موضوعات مورد بحث در اقتصاد بوده و در این راستا نظرات مختلفی از سوی مکاتب اقتصادی ارایه شده است. در همین راستا مطالعات تجربی زیادی برای بررسی روابط علی بین تولید و پول انجام گرفته که نتایج متفاوتی در بر داشته است، که این امر می تواند به دلیل به کارگیری روش های مختلف در این مطالعات بوده باشد. مدل های VAR از جمله متداول ترین روش های مورد استفاده در این مطالعات می باشد اما به دلیل وجود ضعف های اساسی آن از جمله فرض ثابت بودن پارامترها در طی زمان، استفاده از روش های مناسب و دقیق ضروری است. در این مطالعه سعی شده است رابطه علی بین پول و تولید اقتصاد ایران طی دوره ی 1391:3-1376:1 به روش مارکوف سوئیچیینگ مورد بررسی قرار گیرد. توانایی ملحوظ کردن تغییر در نحوه ارتباط بین این دو متغیر در طی زمان از مهم ترین ویژگی های روش مارکف سوئیچینگ می باشد. نتایج تخمین این مدل با در نظر گرفتن دو رژیم متفاوت نشان می دهد که فقط در رژیم 1 که شامل دوره ی 1384:3 تا 1390:3 هست پول علت گرنجری تولید بوده و خنثی نمی باشد. همچنین در هر دو رژیم تولید علت گرنجری پول بوده اما نحوه ی ارتباط آن با پول در طی زمان ثابت نبوده و در رژیم 1، این دو متغیر در جهت عکس هم تغییر کرده اند.