مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
حرکات توده ای
حوزههای تخصصی:
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع، خسارت های مستقیم (مسدود کردن راهها و مسیر آبراهه ها، مدفون کردن مناطق مسکونی و تاسیسات خدماتی) و خسارت های غیرمستقیم (اثرات ناگوار زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها) را به دنبال دارد.
تحقیق حاضر در حوضه سد کلان ملایر با هدف مشخص کردن عوامل موثر در حرکات توده ای و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین وزن که بیانگر میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده است، صورت گرفته است. از بین عوامل موثر در وقوع حرکات توده ای عوامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش در این تحقیق انتخاب گردید. با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی در قالب سستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزار AreGIS نقشه های تحقیق بصورت رقومی و لایه بندی و برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از طریق بررسی متغیرهای موثر از مدلLNRF بعنوان ابزار مفهومی تحقیق استفاده گردید. در خاتمه با وزن دادن به عوامل موثر و جمع جبری آنها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید و نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان را نشان می دهد.
تحلیل جغرافیایی از امکانات و تنگناهای توسعه روستایی درناحیه خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ناحیه خلخال با توجه به اقلیم نیمهخشک و مدیترانهای و پراکندگی عوامل طبیعی، میزان جمعیتو ساختار اقتصادی در استقرار و توزیع سکونتگاههای روستایی، نقش دارد و عملکرد فعالیت اقتصادی مبتنی بر بهره کشی از زمین بهویژه زراعت، باغداری و دامداری و دسترسی به منابع طبیعی بخصوص؛آب، خاک و مراتع تعیین کننده بودهاست.عوامل اجتماعیو اداری، بر جمعیتپذیری و ثبات روستاهای ناحیه تاثیر گذاشته و براساستحلیلرگرسیونیرابطه بین جمعیتو میزانبرخورداریاز انواع خدماتبسیار قوی و معنیدار است.تحت تاثیر عوامل اقتصادی نوعی رابطه سلسله مراتبی برای دسترسی بهخدمات بیشتر وسطح برتر از روستاهای کوچک به بزرگ و از روستاهای بزرگ به روستا- شهرها و شهر کوچک در ناحیه وجود دارد.سطوح مختلفی از سلسله مراتب از حداقل سه سطح در بخش مرکزی خلخال ( پیرامون شهر خلخال) تا حداکثر پنج سطح در سایر بخشهای ناحیه قابل تشخیص است و سلسله مراتب موجود در توزیع روستاها و امکانات آنها در سطح ناحیه ناهمگون و ناقص است.با توجه به امکانات و تنگناهای ناحیه به نظر می رسد که در صورت برنامه ریزی و سرمایه گذاری های لازم، مرتفع نمودن تنگناهای ناحیه و با بهره گیری از امکانات و قابلیت های آن می توان این ناحیه را به عنوان یکی از کانون های زیستی استان اردبیل و کشور فعال نمود تا ضمن کاهش مهاجرتهای بی رویه از ناحیه و کاهش رشد طبیعی جمعیت به نگهداشت و جذب جمعیت در سکونتگاههای شهری و روستایی ناحیه کمک کرد.الگوی پیشنهادی ارائه انواع خدمات براساس سلسله مراتب جغرافیایی و فضایی صورت گرفته است، بهطوریکه روستا (شامل؛ روستاهای بسیار کوچک ، کوچک، متوسط و بزرگ) به عنوان کوچکترین و ناحیه بزرگترین واحدجغرافیایی مورد توجه بوده و زیر منظومه روستایی ، منظومه روستایی و خرده ناحیه نیز بین این دو واحد واقع شده اند.
کاربری زمین و ناپایداری سطوح مخروطه افکنه ای در دامنه های جنوبی بینالود «نمونه مخروطه افکنه گرینه نیشابور»
حوزههای تخصصی:
مخروطه افکنه های جنوبی زون بینالود به دلیل ذخایر آبی مناسب و خاکهای آبرفتی موقعیت مناسبی برای سکونت گزینی آبادیها، نقاط شهری و توسعه آنها دارند. به ویژه احداث قنوات که از مجاور راس مخروط افکنه شروع شده و تا دشت ادامه می یابند در بهره برداری از ذخایر آبی مخروط های جنوبی بینالود نقش مؤثری داشته اند. همچنین به دلیل خاکهای مساعد در بخش قاعده مخروط افکنه ها، کشاورزی توسعه زیادی یافته و روستائیان اقدام به شخم اراضی و عملیات زراعی حتی تا مسیر آبراهه اصلی مخروط کرده اند. در نتیجه این اقدامات و به ویژه تشدید آن در دهه اخیر ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای گسترش یافته و بلایای طبیعی از جمله فرسایش آبی- خاکی، گل سیلابها و دیگر فعالیتهای دینامیکی را افزایش داده است. در این نوشتار یکی از مخروطهای آبرفتی مهم دامنه های بینالود ( به نام مخروط افکنه گرینه نیشابور) به عنوان نمونه ای از ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای مورد بررسی قرار می گیرد و اهداف اصلی آن عبارت اند از:
الف) طبقه بندی سطوح مخروط افکنه ای از نظر پدیده ها. فرآیندهای ژئومورفی.
ب) ارتباط متقابل کاربری زمین یا نقش فعالیتهای انسانی (به ویژه جوامع روستایی) با تشدید ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای.
پهنه بندی خطر حرکات توده ای با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی حوضه آبریز سد کرج)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر در ایجاد پدیده زمین لغزش، مشخص کردن مناطق دارای پتانسیل و پهنه بندی زمین لغزش در حوضه آبخیز سد کرج به روش سلسله مراتبی صورت گرفته است. ابتدا مهمترین عوامل موثر در وقوع زمین لغزشهای رخ داده در منطقه بررسی، سپس نقشه پراکنش زمین لغزش با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی به مقیاسهای 1:50000 مربوط به سال های 1336 و 1382 به بعد و بررسی تصاویر ماهواره ای و انجام عملیات میدانی با استفاده از GPS انجام گردید. درمرحله بعد با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبیAHP عوامل مورد بررسی به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تاثیر آنها است محاسبه و در نهایتا اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با حساسیتهای مختلف تهیه گردید. نتایج نشان داد اکثر زمین لغزشهای وقوع یافته در این حوضه، در پهنه بسیار حساس که توسط مدل پیشنهادی مشخص شده بود، قرار گرفته اند.
پهنه بندی حساسیت دامنه ها به ناپایداری (لغزش) درحوضه ی آبخیز جوانرود با استفاده از مدل آماری دو متغیره تراکم سطح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جابجایی توده ای مواد از قبیل لغزش از جمله فرآیندهای دامنه ای مشکل آفرین در حوضه ی جوانرود واقع در شمال غرب زاگرس چین خورده است. زیرا این پدیده تخریب اراضی جنگلی، زمین های کشاورزی و مراتع این منطقه را به همراه داشته و برای تردد جاده ای نیز یک تهدید به شمار می رود. از این رو شناسایی پهنه های حساس به زمین لغزش برای ساکنین منطقه حائز اهمیت است. مطالعه ی حاضر در این راستا صورت گرفته است و جهت نیل به این هدف نیز از روش آماری دو متغیره تراکم سطح استفاده شده است.
برای این منطور ابتدا لایه ی پراکنش 31 نقطه ی لغزشی به وقوع پیوسته درسطح حوضه به عنوان متغیر وابسته و 8 لایه تاثیرگذار بر وقوع لغزش مانند لیتولوژی، شیب، فاصله از جاده، فاصله از زهکش، فاصله از سکونتگاه، جهت گیری دامنه، شکل دامنه (مورفولوژی) و کاربری اراضی به عنوان متغیرهای مستقل تهیه گردیدند. سپس از طریق هم پوشانی و قطع یک به یک نقشه های عامل با نقشه پراکنش لغزش به طور مستقل و جداگانه، تراکم سطح لغزش در هر رده یا طبقه از عوامل فوق محاسبه گردید. آنگاه از ترکیب و تلفیق مقادیر وزنی تمام لایه ها با فرض وجود یک حداقل همبستگی بین هر متغیر با متغیر دیگر، نقشه ی پهنه بندی پتانسیل لغزش در 4 سطح: پهنه با خطر خیلی زیاد، پهنه با خطر زیاد، پهنه با خطر متوسط و پهنه با خطر کم به دست آمد. نتایج نشان داده است که از نظر لیتولوژی، رخداد بیشترین مقدار لغزش بر روی دو واحد گورپی و رادیولاریت بوده است. از لحاظ شیب، طبقه ی شیب 6-18 درصد، از نظر جهت گیری دامنه، دامنه های رو به شمال شرق و از نظر شکل دامنه و کاربری اراضی نیز، اراضی تپه ماهوری با دامنه های محدب و منظم و پوشیده از جنگل بلوط تخریب شده بیشترین مقدار تراکم لغزش را به خود اختصاص داده اند. اما مهمترین نتیجه، تبعیت بیشترین تراکم نقاط لغزشی تا شعاع 200 متری از جاده و بستر زهکش ها بوده است. بر اساس این نتایج حدود 65 درصد از اراضی حوضه جوانرود دارای پتانسیل لغزش با خطر زیاد و خیلی زیاد است.
پهنه بندی خطر ناپایداری دامنه ها با مدل LNRF و GIS در حوضه کلان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارت های مستقیم از قبیل انسداد راه ها و مسیر آبراهه ها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارت های غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها می شود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان با هدف بررسی عوامل مؤثر و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده ای تعیین حدود گردیده و در این رابطه عوامل مؤثر در وقوع حرکات توده ای همچون لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش انتخاب گردید. سپس با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه های لایه بندی تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت از طریق بررسی متغیرهای مؤثر و با استفاده از مدل LNRF[1] به عنوان ابزار مفهومی با شیوه وزن دهی و همپوشانی لایه های مختلف عوامل مؤثر شناسایی شدند در نهایت با جمع جبری آن ها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید نتایج حاصله نشان داد که در بین عوامل موثر به ترتیب عامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب های با 20 تا 30% و ارتفاع 200 تا 2300 متری بیشترین نقش را در وقوع حرکات توده ای منطقه دارند به علاوه بررسی ها نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان دارد. که این موضوع با بررسی های میدانی گسترده نیز به خوبی مورد تائید قرار گرفته است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش آماری رگرسیون لجستیک در حوضه آبریز لواسانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارت های جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. در این پژوهش خطر زمین لغزش در حوضه آبریز لواسانات با مدل رگرسیون لجستیک به منظور تعیین مناطق خطر زمین لغزش برای مدیریت و خسارت حوضه آبریز لواسانات مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا از طریق بازدید میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط حوضه آبریز لواسان هشت عامل اعم از ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله ازجاده، کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغرش موردارزیابی قرار گرفت. پس از انجام پهنه بندی زمین لغزش درصد پهنه های لغزشی در هر کلاس محاسبه شد نتیجه نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، مناطقی که با خطر بسیار بالا پهنه بندی شده اند بیشترین درصد از میزان مساحت منطقه را به خود اختصاص داده اند. در مدل حاضر که با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام گرفت عامل کاربری اراضی با بیشترین ضریب بهترین متغیر پیش بینی کننده احتمال وقوع زمین لغزش در منطقه است. بیشترین پتانسیل لغزش در حوضه مورد مطالعه در مراتع مرغوب و استپی و مراتع متوسط و در سازند سنوزوئیک و کواترنری می باشد.
مدل سازی حرکات توده ای و مدیریت مناطق حساس به وقوع این حرکات، با استفاده از الگوریتم های آماری و شبکه عصبی (مطالعه موردی: حوضه آبریز اوجان چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
147 - 174
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی با مدل رگرسیون لجستیک ، جهت ارزیابی خطر حرکات توده ای و ناپایداری دامنه ای و شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد این پدیده در حوضه اوجان چای انجام گرفته است. هدف از نتایج به دست آمده از مدل های آماری، تعیین مناطق دارای پتانسیل وقوع ناپایداری و نهایتا تهیه ی نقشه پهنه بندی خطر برای منطقه ی مورد مطالعه می باشد.بدین جهت ابتدا پارامترهای مؤثر در وقوع ناپایداری دامنه ای استخراج شد و سپس لایه های مربوطه تهیه شده است. نقشه پراکنش ناپایداری های دامنه ای رخ داده شده در حوضه تهیه شد و با نقشه عوامل مؤثر بر حرکات و نقشه پراکنش ناپایداری های دامنه ای تلفیق شد و تأثیر هر یک از عوامل شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، سنگ شناسی، بارش، فاصله از گسل، کاربری اراضی، فاصله از روستا و جاده ، فاصله از شبکه ی زهکشی در محیط نرم افزار ArcGIS محاسبه گردید. برای ارزیابی نتایج خروجی مدل های مورد استفاده شده از ضرایب آماری ROC, Pseudo Rsquareو Chi Square استفاده شد. نتایج مدل ها نشان داد درصد پهنه هایی با خطر بسیار بالا در مدل شبکه ی عصبی و رگرسیون لجستیک به ترتیب 32/10 و 06/5 درصد می باشد که عمدتا محدوده های را شامل می گردد که از لحاظ لیتولوژی این مناطق در محدوده هایی با میزان مقاومت پایین قرار گرفته اند. همچنین مدل شبکه عصبی با مقدار شاخص ROC ، 89/0 مدل کارآمدتری نسبت به رگرسیون لجستیک جهت پهنه بندی وقوع ناپایداری های دامنه ای می باشد؛ براساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل شبکه عصبی، به ترتیب ،32/40 ،15/22 ،32/18 ،89/832/10 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.
بررسی نقش عوامل تکتونیک و لیتولوژی در ناپایداری دامنه ای، در ارتفاعات شمال دریاچه ارومیه با استفاده از GIS (مطالعه موردی حوضه های شمال طرح آبخوانداری تسوج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور بررسی نقش عوامل تکتونیک و لیتولوژی که از پارامترهای عمده و تاثیرگذار در ناپایداری دامنه ای در منطقه مطالعاتی می باشد مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش مشخص گردید که درحدود 90 درصد از مساحت پیکره ارتفاعات حوضه شمال آبخوانداری تسوج از سازندهای رسوبی تشکیل شده است. عملکرد شدید نیروهای تکتونیکی به ویژه در سازند های مقاوم و غیر مقاوم با ایجاد تراکم گسلی بالا (km 2 /km)2/2 به همراه حاکمیت سیستم فرسایش پریگلاسیر، به ویژه در ارتفاعات1700متری به بالا باعث شده تا با تخریب فیزیکی سنگ ها و پسروی پرتگاه ها، جریان های واریزه ای مجزا و ممتد بسیار تیپیک در سطح وسیعی در منطقه شکل بگیرند. برای مطالعه جهت اهداف تحقیق از نرم افزارهای Arc GISو داده های سنجش از راه دور استفاده گردیده و نهایتاً نقشه های تکتونیک و لیتولوژی و حساسیت سازندهای زمین شناسی با نقشه حرکات توده ای موثر در ناپایداری دامنه ای، ترکیب یا تلفیق داده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که ناپایداری دامنه ای غالب در منطقه عمدتاً از نوع واریزه های دامنه ای (Debris slide) و واریزه های دره ای (Debris flow) هستند و دینامیک آنها نیز عمدتا منشاء طبیعی داشته، که در میان عوامل موثر می توان به نقش تکتونیک و لیتولوژی، نوع زمین ساخت به همراه عامل حساسیت سازندها از جمله مهم ترین پارامتر های تاثیر گذار آنها پرداخت. نتایج تحلیل های کمی نشان داد که اکثر ناپایداری دامنه ای(حرکات توده ای) دراثر عملکرد گسل های منطقه و در سازندهای حساس به فرسایش رخ داده است.
پهنه بندی خطر حرکات توده ای با استفاده از روش منطق فازی (مطالعه موردی حوضه آبریز سیرا)
تهیه نقشه های پیش بینی وقوع حرکات توده ای، امروزه مورد توجه زمین شناسان و ژئومرفولوگ ها قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد پدیده حرکات توده ای و مشخص کردن مناطق دارای پتانسیل حرکات توده ای در حوضه آبخیز سیرا به روش فازی انجام شده است.
به این منظور، ابتدا مهمترین عوامل موثر در وقوع حرکات توده ای رخ داده در حوضه با توجه به نتایج حاصل از مطالعات و پژوهش های پیشین انجام شده از طریق تهیه نقشه های آن ها بررسی و خصوصیات مربوط به هر یک از آن ها شناسایی شدند و سپس با تفسیر تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی به مقیاس 1:50000 مربوط به سال های 1336 و 1382 منطقه تحقیق و انجام عملیات میدانی با استفاده از GPS نقشه پراکنش حرکات توده ای تهیه و رقومی گردید. درمرحله بعد با بکارگیری روش فازی (Fuzzy) نقشه پهنه بندی خطر وقوع حرکات توده ای تهیه گردید. نتایج نشان داد که اکثر حرکات توده ای وقوع یافته در این حوضه، در سازند کرج، در ارتفاع بین 2700 تا 3200 متر، در شیب 20 تا 43 درجه رخ داده است.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و GIS (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبریز سردول چای، استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا مناطق مستعد از لحاظ وقوع زمین لغزش در حوضه ی آبریز سردول چای واقع در استان اردبیل از طریق پهنه بندی مشخص گردد. برای نیل به این ه دف، لای ه های اطلاعاتی مربوط به 8 فاک تور مؤثر در وقوع زمین لغزش شامل زمین شناسی، کاربری اراضی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، بارش و ارتفاع با استفاده از نرم افزار Arc GIS تهیه شد. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice وزن دهی به عوامل صورت گرفت. در نهایت، با تلفیق این لایه ها با توجه به وزنشان، در محیط GIS نقشه ی پهنه بندی به دست آمد. نتایج نهایی به دست آمده از تحقیق حاضر نشان داد که وزن معیارهای هشت گانه مذکور به ترتیب 343/0، 126/0، 215/0، 032/0، 071/0، 151/0، 042/0 و 021/0 است که عامل زمین شناسی بیشترین وزن را داشته است. هم چنین نقشه ی پهنه بندی نشان داد که نواحی شرقی، جنوب شرقی و جنوب غربی حوضه به دلیل وجود سازندهای رسوبی، پادگانه های قدیمی و انواع ترکیباتی از مارن، آهک و شیل، کاربری مراتع ضعیف و جهت شیب شمالی و غربی بیشترین حساسیت را برای وقوع زمین لغزش دارا هستند.
بررسی عوامل موثر بر ریزش سنگی و پهنه بندی خطر آن با رگرسیون لجستیک در حوضه آبریز علی آباد چای هوراند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
38 - 21
حوزههای تخصصی:
ﻧﺎﭘﺎیﺪاری داﻣﻨﻪﻫﺎی ﻃﺒیﻌی یکی از ﭘﺪیﺪهﻫﺎی زﻣیﻦﺷﻨﺎﺳی و ریﺨﺖﺷﻨﺎﺳی اﺳﺖ ک ﻪ در ﺗﻐیی ﺮ ﺷ کﻞ ﺳ ﻄﺢ زﻣیﻦ ﻧﻘﺶ ﻣؤﺛﺮی دارد و زﻣﺎﻧی کﻪ ﻓﻌﺎﻟیﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧی را ﺗﺤﺖ ﺗأﺛیﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ، ﻣیﺗﻮاﻧﺪ ﺑ ﻪ ﭘﺪی ﺪه ای ﺧﻄ ﺮﻧ ﺎک ﺗﺒﺪیﻞ شود؛ لذا مطالعه ی حرکات توده ای حوضه ی آبریز علی آباد هوراند در این تحقیق مورد عمل قرار گرفت. داده های مورد استفاده شامل نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 و لایه ی Dem 30 متر و تصویر ماهواره ای لندست8 سنجنده Oli است و از ابزارهای رایانه ای Arc Map10.1 و SPSS16 بهره گرفته شد. مراحل تحقیق بدین شرح می باشدکه ابتدا 9 متغیر مستقل مؤثر بر ریزش توسط متخصصین امر وزن دهی شد و با پیمایش منطقه نیز ریزش های سنگی که 90 مورد مشاهده گردید, ثبت شده و تبدیل به لایه ی ریزش سنگی به عنوان متغیر وابسته شد. با تحلیل رگرسیونی تأثیر متغیرهای مستقل با وزن های داده شده بر متغیر وابسته مورد آزمون قرار گرفته و بعد از تأیید تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته, پهنه بندی خطر ریزش سنگی تهیه شد و دوباره با ریزش های ثبت شده از حوضه همپوشانی گردید و نتایج نشان داد که 3/33 درصد از ریزش های سنگی در محدوده خطر خیلی زیاد, 7/27درصد در محدوه خطر زیاد, 7/27درصد در محدوده خطر متوسط و ۷/۷ درصد در محدوده خطر کم و ۳/۳ درصد در محدوده خطر خیلی کم اتفاق افتاده است.
تحلیل فضایی لیتولوژی در وقوع زمین لغزش های حوضه الموت شرقی :مطالعه موردی حوضه معلم کلایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
142 - 124
حوزههای تخصصی:
تحلیل برخی از عوارض و ساختارهای زمین شناسی می تواند برای تبیین تحولات کواترنری مورداستفاده قرار گیرد. تحلیل انواع لغزش ها، وضعیت تراکم و مقایسه آن ها با هم، کلیدی برای شناسایی تکامل لندفرم ها است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل مکانی زمین لغزش های رخداده در لیتولوژی های مختلف حوضه معلم کلایه بخشی از حوضه الموت شرق، ب ین طول ه ای جغرافی ایی″00 ′26 °50 تا ″20 ′31 °50 و عرض جغرافیایی ″00 ′22 °36 تا ″00 ′30 °36، بر اساس شرایط توپوگرافیکی، ژئولوژیکی، پوشش گیاهی، وضعیت آبراهه ها، مجاورت سنگ های مختلف منطقه صورت پذیرفت. بر اساس نتایج حاصله سازند کرج، روته، شمشک و رسوبات نئوژن و تخریبی به عنوان فرسایش پذیرترین سازندهای موجود در محدوده ی مورد مطالعه هستند که مهمترین عوامل دخیل در وقوع حرکات دامنه ای در مقیاس میکرو و ماکرو در زیر حوضه ی معلم کلایه می باشند. در سطوح ارضی پایین دست رودخانه ها، لیتولوژی آسیب پذیر وسعت بیشتری دارد. در چنین مناطقی علاوه بر سست تر شدن لیتولوژی در مقاطع وسیع و منقطع، ماده و انرژی جاری در رودخانه نیز افزایش می یابد، در صورتی که به دلیل شیب کمتر دامنه ها، اثرگذاری رودخانه بر حرکات دامنه ای محدودتر می شود. در سطوح ارضی نزدیک به خط الرأس، ماده و انرژی کمتر و لیتولوژی مقاوم تر است؛ ولی به علت شیب بیشتر دامنه ها و دخالت هوازدگی فیزیکی در تخلخل سنگ ها زمینه اثرگذاری رودخانه بر روی وقوع حرکات دامنه ای بیشتر می شود.