فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
136 - 157
حوزههای تخصصی:
As an integrated political system, Islamic politics places the main objective of shaping the faith of the Muslim community in particular. This formation became the main basis for the establishment of the Islamic state. The establishment of the Ikhwan Muslimin (IM) Egypt in 1928 was a response to the fall of the Ottoman Caliphate in 1924. Its establishment was also shaped by the political thought of its founder, Hassan al-Banna and IM leadership. This paper examines the political thought of the IM leadership that is fundamental to its struggle to uphold the Islamic State in Egypt. This study uses a qualitative research metode, by analyzing the primary and secondary sources related to the thought of IM leadership. The study suggests that IM’s ideology and reflection were the main factors that influenced Egypt’s political orientation especially on issues of leadership and the system of government. IM’s political thought has also changed the development of an Islamic State in modern era.
پایش مکانی- زمانی الگوی خشک سالی با استفاده از محصولات ماهواره ای در کشور ایران در طول دوره 2000 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
83 - 104
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش بارندگی در دو دهه اخیر، خشک سالی به یک مشکل بزرگ در جهان و مخصوصاً در مناطق خشک و نیمه خشک از قبیل ایران تبدیل شده است، ازاین رو پایش و مدیریت آن حائز اهمیت می باشد. سنجش از دور و سامانه اطلاعات مکانی توانایی بررسی شاخص هایی متنوعی جهت ارزیابی انواع خشک سالی ها را فراهم می کند، بنابراین در مطالعه حاضر، خشک سالی کشور ایران با استفاده از چندین شاخص سنجش از دوری شامل شاخص شرایط بارش (PCI)، شاخص شرایط دما (TCI)، شاخص شرایط پوشش گیاهی (VCI) و شاخص تلفیقی تحت عنوان SDCI در طول دوره آماری 2000 تا 2018 مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی صحت نتایج به دست آمده، این نتایج با شاخص SPEI بررسی و مقایسه گردید. نتایج این مطالعه نشان داد سه شاخص PCI، VCI و TCI تطابق خوبی با هم دارند. همچنین نتایج شاخص ترکیبی SDCI نشان می دهد که در سال های 2000، 2008 و 2017 خشک سالی های شدیدی اتفاق افتاده است که با مقایسه نتایج این شاخص با شاخص هواشناسی استاندارد تبخیر و تعرق بارندگی(SPEI)، مطابقت زیادی وجود دارد. لازم به ذکر است که اختلافات جزئی بین این دو شاخص را می توان این گونه توجیه نمود که شاخص SPEI یک شاخص اقلیمی بوده که دو پارامتر دما و بارش را برای ارزیابی خشک سالی در نظر می گیرد، درحالی که شاخص سنجش از دوری SDCI علاوه بر دما و بارش، خشک سالی کشاورزی را نیز در نظر گرفته و با دید وسیع تری وضعیت خشک سالی را ارزیابی می کند. بر مبنای محاسبه های انجام شده شاخص ترکیبی SDCI با توجه به اینکه جنبه های مختلف خشک سالی را در نظر گرفته است یک ارزیابی جامع و مناسب نسبت به سایر شاخص ها از وضعیت خشک سالی کشور ارائه داده است.
شناسایی واحدهای ژئومورفولوژی مشابه جهت اعمال مدیریت یکسان بر اساس شدت بیابانزائی (مطالعه موردی سیستان و بلوچستان- سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
167 - 182
حوزههای تخصصی:
برای اجرای مدیریت صحیح پس از تهیه نقشه بیابان زایی شناخت واحدهای مشابه بسیار ضروری است. چرا که دو واحد ژئومورفولوژیک یا دو واحد کاری که از نظر شدت بیابان زایی یکسان می باشند، الزاماً مدیریت یکسانی نیاز ندارند. در این مطالعه برای شناسایی واحدهای مشابه که مدیریت یکسانی نیاز دارند ابتدا شدت بیابان زائی با توجه به 4 معیار مهم اثر گزار در منطقه (معیارهای اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و فرسایش بادی) بر اساس مدل IMDPA مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس با کمک روش تجزیه خوشه ای واحدهای مشابه شناسایی و طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از ارزیابی مدل بیابان زائی نشان داد که 32/59 درصد از کل مساحت واحدهای کاری در کلاس شدید و 68/40 درصد مساحت مناطق مورد مطالعه در کلاس متوسط از نظر شدت بیابان زائی قرار گرفته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای برای شناسائی واحدهای مشابه نشان داد که کل واحدهای ژئومورفولوژیکی در شش خوشه متفاوت قرار گرفته است. بر اساس نتایج مشاهده شد که الزاماً دو واحد کاری که شدت بیابان زائی یکسانی دارند در یک خوشه قرار ندارند و واحدهای کاری با شدت یکسان در خوشه های متفاوتی قرار می گیرند. لذا می توان گفت که استفاده از روش خوشه بندی به همراه مدل های بیابان زائی جهت شناسایی واحدهای مشابه برای برنامه ریزی و اجرای برنامه های مدیریتی از کارائی مناسبی برخوردار می باشد.
تحلیل آثار اجتماعی - فرهنگی گردشگری در مقصدهای مذهبی و تاریخی مورد مطالعه: شهرهای قم و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
137 - 148
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری تغییراتی را در نظام اجتماعی فرهنگی جامعه میزبان ایجاد می کند. با توجه به تنوع روزافزون گردشگری، شناخت تأثیرات متعدد انواع گردشگری بر جامعه میزبان و درک تفاوت ها و تشابهات موجود بین اثرات آنها از ضروریات برنامه ریزی و مدیریت آگاهانه و اصولی گردشگری است. این تحقیق به منظور درک تفاوت ها و تشابهات آثار اجتماعی فرهنگی دو نوع قدیمی و اصلی گردشگری (مذهبی و تاریخی) در شهرهای قم و اصفهان انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق دربردارنده ساکنان شهرهای قم و اصفهان است که 384 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اندند. داده ها با پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون یو من ویتنی و برای اولویت بندی تأثیرات اجتماعی فرهنگی آن ها از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در زمینه اجتماعی، گردشگری در شهر قم بر انحرافات اجتماعی و در شهر اصفهان بر سبک زندگی جامعه میزبان بیشترین تأثیر داشته است. درمورد شاخص های فرهنگی در دو جامعه تفاوت معناداری وجود نداشته است. اولویت تأثیرات اجتماعی در شهر قم به ترتیب، تأثیر در انحرافات اجتماعی، سبک زندگی و کیفیت زندگی، و در شهر اصفهان، تأثیر در سبک زندگی، انحرافات اجتماعی و کیفیت زندگی است. اولویت تأثیرات فرهنگی در هر دو شهر به ترتیب، تأثیر در ارزش ها و باورها، الگوهای رفتاری، نگرش و آداب ورسوم بوده است.
اثر شاخص های مورفومتری در بهبود کارایی مدل های داده کاوی به منظور پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حوضه آبخیز چریک آباد ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی کارایی دو مدل داده کاوی شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ماشین پشتیبان بردار در سه حالت استفاده از شاخص های مورفومتریک شامل شاخص خیسی توپوگرافی، شاخص موقعیت توپوگرافی، شاخص توان آبراهه، شاخص طول شیب، شاخص ناهمواری زمین، شاخص تعادل جرم، شاخص انحنای پروفیل و شاخص انحنای سطح ؛ استفاده از عوامل محیطی و انسانی شامل بارندگی، ارتفاع حوضه، درجه شیب ، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی ( NDVI )، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و فاصله از گسل؛ و ترکیبی از دو حالت فوق، در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش های حوضه آبخیز چریک آباد ارومیه است. برای این منظور با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر گوگل ارث، تعداد 92 نقطه لغزشی در حوضه شناسایی شدند. نقشه شاخص های مورفومتریک و عوامل محیطی و انسانی در SAGA_GIS6.4 و ArcGIS10.5 تهیه و رقومی شدند. نتایج ارزیابی دو مدل با استفاده از منحنی ROC نشان داد که در حالت استفاده از شاخص های مورفومتریک دو مدل SVM و ANN به ترتیب با سطح زیر منحنی 742/0 و 763/0 دارای عملکرد خوب در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش ها بوده اند. در حالت استفاده از عوامل انسانی و محیطی، دو مدل فوق به ترتیب با سطح زیر منحنی 876/0 و 929/0 دارای عملکرد خوب و خیلی خوب؛ و در حالت استفاده از هر دو عوامل انسانی و محیطی به همراه شاخص های مورفومتریک، دو مدل با سطح زیر منحنی 940/0 و 936/0 دارای عملکرد تقریباً یکسان با رتبه عالی در پهنه بندی مناطق حساس بوده اند. بالاترین مقدار مجموع کیفیت (Qs) و نسبت تراکمی ( Dr ) بیشترین همبستگی بین رده های خطر برای مدل SVM در حالت سوم بوده است. نتایج حاصل از شاخص کاپا در حالت برتر نشان داد که به ترتیب عوامل لیتولوژی، LS و ارتفاع حوضه بیشترین تأثیر را بر وقوع زمین لغزش ها داشته اند؛ بنابراین تأثیر عوامل طبیعی نسبت به عوامل انسانی و در حالت کلی شاخص های مورفومتری در مقایسه با عوامل محیطی و انسانی در وقوع لغزش ها بیشتر بوده و حوضه ذاتاً حساس به وقوع لغزش است.
آنالیز خطر سقوط سنگ در منطقه توریستی گنجنامه، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
1 - 14
حوزههای تخصصی:
منطقه گنج نامه به عنوان یکی از جاذبه های تاریخی-فرهنگی و توریستی در غرب ایران بوده که به شدت به خاطر مشکل سقوط سنگ مورد تهدید قرار دارد. جاذبه های این منطقه باعث جذب هزاران گردشگر در سال از سراسر دنیا می گردد. در گذشته چندین مورد سقوط سنگ در این منطقه روی داده است. رخداد سقوط سنگ می تواند امنیت جانی بازدیدکنندگان را حین بازدید و بررسی این منطقه به خطر بیاندازد. هدف اصلی این تحقیق آنالیز مقدماتی از پتانسیل سقوط سنگ در این محل تاریخی می باشد. به همین منظور یک مطالعه بر پایه سه مرحله کاوش صحرایی، انجام آزمون های آزمایشگاهی و شبیه سازی سقوط سنگ صورت گرفت. در مرحله کاوش صحرایی اندازه بلوکهای ناپایدار، هندسه شیب و شرایط هوازدگی اندازه گیری شده و درزه نگاری و نمونه گیری انجام شد. خصوصیات فیزیکی و مکانیکی گرانیتها در آزمایشگاه تعیین گردید. انرژی کنیتیک کلی، ارتفاع جهش، سرعت انتقالی بلوک های سقوط کننده به عنوان خروجی شبیه سازی سقوط سنگ تعیین گردیدند. بر پایه نتایج به دست آمده، مکانیسم های متفاوتی برای ناپایداری تکیه گاه چپ و راست این منطقه به دست آمد. مشکل سقوط سنگ در تکیه گاه راست بیشتر در ارتباط با درزه داری و فرایند یخ زدکی – آب شدگی بوده، در حالی که در تکیه گاه پر شیب سمت چپ فرایند هوازدگی و اشباع شدگی مهمترین فاکتورهای کنترل کننده می باشند. نتایج مشخص نمود که مسیر پیاده رو بین کتیبه های گنج نامه و آبشار که بیشترین تراکم بازدیدکنندگان را نیز دارا می باشد، تحت خطر جدی سقوط سنگ از هر دو تکیه گاه و بخصوص تکیه گاه چپ قرار دارد. در نهایت برای کاهش پتانسیل سقوط سنگ و ریسک آن، روشهای بهسازی پیشنهاد گردید.
بهینه سازی زمان جمع آوری پسماندهای شهر زابل در کاهش مخاطرات محیطی با تکیه بر الگوریتم رقابت استعماری و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
209 - 224
حوزههای تخصصی:
در طول دهه گذشته به دلیل افزایش جمعیت جهانی و سرعت گرفتن شهرنشینی تولید زباله های شهری به صورت چشم گیری افزایش یافته و سلامت شهروندان را به خطر انداخته و کیفیت زندگی شهری را پایین آورده است. ازاین رو یکی از مباحث مهم که در سال های اخیر کاربرد بسیار بالایی در حوزه عملیاتی داشته و برای افزایش کارایی و بهره وری سیستم های حمل ونقل مطرح شده است، بحث مسیریابی ماشین های حمل زباله است. علاوه بر آن، مدیریت ضعیف و جمع آوری و امحا سازی نامناسب ازآنجایی که مسائل و مشکلات زیست محیطی را در اکوسیستم شهری ایجاد می کند، به عنوان یک چالش جهانی محسوب می شود؛ زیرا ارائه این دسته از خدمات شهری به دلیل فقدان داده ها و اطلاعات کافی به طور معناداری مورد غفلت واقع شده است. هدف از این پژوهش ارائه راهکاری بهینه به منظور جمع آوری مناسب زباله های محلات 40 گانه شهر زابل هست تا با کمینه سازی زمان انجام مأموریت، سطح رضایت مندی شهروندان از این گونه خدمات شهری افزایش یاید. روش تحقیق توصیفی، از نوع مطالعات کاربردی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. به منظور انجام این پژوهش از الگوریتم فرا ابتکاری رقابت استعماری و نرم افزار Arc GIS استفاده شده است و تمامی برنامه نویسی های مربوطه در محیط نرم افزار MATLAB انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الگوریتم رقابت استعماری با تعریف 20 تکرار در تکرار 15 و با طی زمانی برابر با 4.11 ثانیه و با ضریب اطمینان 71 % به بهینه ترین حالت ممکن دست یافت و ترتیب مربوط به بهینه ترین تقاطع ها را نشان داد.
تغییرات زمانی-فضایی غلظت هواویزه در استان سیستان و بلوچستان (2018 – 2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان به دلیل موقعیت جغرافیایی تحت تأثیر بلایای طبیعی مختلف، ازجمله گردوغبار و غلظت زیاد هواویزه قرار دارد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی و زمانی این مخاطره در گستره استان سیستان و بلوچستان می باشد.برای دستیابی به این هدف و واکاوی تغییرات زمانی و فضایی غلظت آیروسل ، از محصول عمق نوری هواویزه ( AOD ) سنجنده مودیس ماهواره آکٌوا و تِرآ ( MODAL2_M_AER_OD ) با دقت مکانی 10×10 کیلومتر طی دوره آماری 2018-2000 در دوره گرم سال (ژوئن، جولای و اوت) استفاده شد . نتایج نشان داد، بیشینه مقدار غلظت هواویزه متعلق به نواحی همچون زابل، زهک، هیرمند، هامون، ایرانشهر، بمپور، حوضه جازموریان، چابهار و کنارک می باشد. به طور متوسط بیشترین تغییرات زمانی غلظت هواویزه مربوط به نواحی جنوبی استان شامل دشتیاری، پُلان و چابهار و کمترین تغییرات آن در نواحی شمالی پیشین، پٌلان، چابهار، کٌنارک و بمپٌور است . روند تغییرات این شاخص بر پایه روش ناپارامتریک من-کندال در دو سطح معنی داری ۹۵ و ۹۹ درصد به صورت پیکسل مبنا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این بخش نشان داد که AOD در ماه های ژوئن، جولای و اوت (تابستان) در مناطق جنوبی استان تا حوالی شهرستان زاهدان مانند دلگان، ایرانشهر، بمپور، بزمان، میرجاوه، نوک آباد، زاهدان، نصرت آباد، زابلی، قصرقند، ایرندگان و دشت سیب و سوران دارای روندی مثبت و افزایشی و مناطق تقریباً شمالی استان همچون کورین، زابل، زهک، سیرکان (بم پشت)، هامون دارای روندی منفی و کاهشی می باشند.
طراحی چارچوب مفهومی بنیان های سازماندهی سیاسی فضا در مقیاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل و کنشگران در سطوح مختلف جغرافیایی دست به سازماندهی سیاسی فضا می زنند. سازماندهی سیاسی فضا تنها اختصاص به سطح ملی ندارد، بلکه در هر سطح جغرافیایی با توجه به سطح قدرت و به میزانی که از ابزارهای مختلف متناسب با میزان حاکمیت و قدرت بهره مند است، می تواند اقدام به سازماندهی فضا نماید. دایره کنش نظام جهانی به عنوان کلان ترین مقیاس جغرافیایی، سطح جهان را در بر می گیرد. مسأله پژوهش این است که نظام جهانی چگونه و از طریق کدام مکانیزم ها و فرآیندها در سطح جهانی باعث سازماندهی سیاسی فضا می شود؟ روش تحقیق مقاله حاضر مبتنی بر روش کیفی و بر اصول داده بنیاد استوار است. نظام جهانی از طریق عناصر ساختاری و غیر ساختاری موجب سازماندهی سیاسی فضا می شود. قدرت، موتور محرکه نظام جهانی برای دستیابی به اهداف خود است. نظام جهانی از طریق افزایش و تقویت قدرت ساختاری نهادها و سازمان ها را به وجود می آورد. نهادها و سازمان ها قوانین و هنجارهای مورد نیاز خود در سطح جهان را تولید می کنند. تمام واحدهای سیاسی ملزم به رعایت قوانین و مقررات مطلوب نظام جهانی هستند و در صورت عدم تبعیت واحدهای سیاسی و کشورها از این قوانین با قدرت قهرآمیز قدرت های جهانی روبه رو می شوند. قدرت های جهانی تلاش می کنند تا با برنامه ریزی و نظم ساختاری و غیرساختاری فضاهای ارتباطی را کنترل و فضاهای گفتمانی را تولید نمایند. این قدرت ها از طریق گفتمان سازی، هویت خود را از کشورهای که به زعم آنها مخل نظم جهانی هستند متمایز کرده و آنها را از طریق قدرت قهرآمیز و یا محروم نمودن از فضاها و فرایندهای ارتباطی تنبیه نمایند. قدرت های جهانی ضمن تولید گفتمان ها از کشورهای مخالف نظام جهانی گفتمان زدایی می کنند و با عنوان های از قبیل کشورهای محور شررات سعی در بازنمایی این کشورها تحت عنوان ضد فضاهای ارتباطی و گفتمانی دارند. در آخر قدرت های جهانی به پشتوانه اقدامات زیربنایی خود از قبیل تاسیس نهادها و سازمان ها به تولید فعالیت های روبنایی خود از قبیل گفتمان ها و هویت ها می پردازند و بدین طریق فعالیت های خود را مشروع جلوه می دهند.
غربالگری اهمیت محیط زیستی اثرات و پیامدهای اقدامات راهبردی توسعه روستایی بر مبنای رویکرد SEA مورد: اقدام راهبردی توسعه اقتصادی منطقه 2 برنامه ریزی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ارزیابی استراتژیک محیط زیست سیستمی پیشگیرانه و ساختار یافته برای پیش بینی، شناسایی و ارزیابی اثرات محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی گزینه های توسعه در سطوح راهبردی نظام تصمیم گیری است. هدف پژوهش، کاربرد رویکرد مذکور به منظور غربالگری اقدامات رشد و توسعه روستایی با تأکید بر «سند راهبردی توسعه اقتصادی شهرستان های منطقه 2 برنامه ریزی استان خوزستان» است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و مبتنی بر شیوه توصیفی پیمایشی است. غربالگری با استفاده از چک لیست و ماتریس و در چارچوب فن دلفی و نظرسنجی از 26 نفر از خبرگان و کارشناسان مسئول در حوزه های مختلف برنامه ریزی در ارتباط با سه سازه کلیدی و 36 معیار انجام شده است. نتایج نشان داد، اقدام راهبردی از نظر ارتباط با جهت گیری های فراگیر توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطوح ملی، منطقه ایی و محلی به ویژه برای بهبود رفاه و معیشت انسانی جوامع روستایی تحت پوشش از اهمیت قابل توجه برخوردار است. بخش های برنامه ریزی، براساس دستورالعمل های قانونی، جزو حوزه های توسعه دارا/ و یا همراه با اثرات زیست محیطی بالقوه قابل توجه شناخته می شوند و از نظر پیوند و اثرگذاری بر دیگر اقدامات راهبردی، اهمیت محیط زیستی قابل توجه دارد. درجه پیچیدگی مسائل، مشکلات و محدودیت های محیط زیستی مرتبط با حوزه های برنامه ریزی هدف در نواحی روستایی تحت پوشش، بالاتر از حد قابل توجه است. درجه توجه اقدام راهبردی نسبت به جریان سازی و یکپارچه سازی ملاحظات و نگرانی های محیط زیستی به ویژه درنظر گرفتن استانداردها، ارزش ها، قوانین و مقررات (الزامات حقوقی/ مدنی) مرتبط با محیط زیست کمتر از حد قابل توجه است. افزون بر این، اقدام راهبردی در هر یک از بخش های برنامه ریزی هدف، چارچوبی برای ایجاد و توسعه دیگر فعالیت ها و پروژه های عملیاتی در سطوح خُرد تدارک دیده است و براساس اجماع خبرگان، می تواند منجر به بروز اثرات بالقوه قابل توجّه با ماهیت و کیفیت گوناگونی بر محدوده های جغرافیایی و طبیعی و نواحی فرهنگی از جمله سکونت گاه های روستایی و شهری با جمعیت متراکم و مناطق با کاربری فشرده در شهرستان های آبادان و خرمشهر شود.
واکاوی ساختار عاملی سازه های تأثیرگذار بر پذیرش و توسعه کشت گندم دوروم در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
111 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین عوامل تأثیرگذار بر پذیرش و توسعه کشت گندم دوروم در مناطق روستایی پنج استان فارس، خوزستان، کرمان، ایلام و تهران با استفاده از مدل معادلات ساختاری بود و برای جمع آوری اطلاعات لازم از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گندم کاران استان های یادشده بود. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان 274 نفر تعیین شد و نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی مرکب (CR) و به منظور تعیین روایی همگرای مؤلفه ها نیز از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد، که نتایج حاکی از مطلوب بودن شاخص های مورد بررسی بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار LISREL نسخه 5/8 و SPSS نسخه 22 صورت گرفت. نتایج مطالعه مؤید تأثیر مثبت و معنی دار بین مؤلفه های تبیین کننده تأثیرگذار بر تمایل به پذیرش کشت گندم دوروم بود؛ همچنین، مدل معادلات ساختاری، در مجموع، 47 درصد از تغییرات متغیر تمایل به پذیرش کشت گندم دوروم را پیش بینی می کرد. در نهایت، انتظار می رود که نتایج پژوهش حاضر در تدوین راهکارهای ترویج و توسعه گسترده تر کشت گندم دوروم در مناطق روستایی کشور توسط مروجان مفید واقع شود.
تحلیل میزان شهرگرایی در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر گرایی به عنوان مرحله ی نهایی و کیفی زندگی شهری یا نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود. شهر گرایی به عنوان سبک جدیدی از زندگی اجتماعی توانسته آثار عمیقی بر رفتار شهروندان ایجاد نماید و این موضوع به یکی از دغدغه های متخصصین شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثّر بر میزان شهر گرایی شهروندان سبزوار بر آن است تا دریابد که ساکنان بافت مرکزی، جدید و حاشیه شهر سبزوار تا چه میزان پذیرای فرهنگ شهر گرایی شده اند؟ و شهر گرایی چه تأثیری بر نگرش آن ها گذاشته است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون Ttestتک نمونه، اسپیرمن، تحلیل واریانس و فریدمن و برای سنجش میزان شهر گرایی در سه بافت موردمطالعه از مدل VIKOR استفاده شده است. حجم نمونه برای سه بافت 382 نمونه انتخاب شده است. مقدار آلفا برای کل شاخص ها برابر با 78/. به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از 6 شاخص موردبررسی در محدوده ی موردمطالعه، شاخص های هویت شهروندی، فردگرایی، بی تفاوتی، تعاملات و عقلانیت رابطه معناداری با میزان شهر گرایی شهروندان شهر سبزوار دارند امّا شاخص ازخودبیگانگی رابطه معناداری با شهر گرایی ندارد و نتایج مدل ویکور نشان می دهد که میزان شهر گرایی در بافت جدید بیش تر است و در مراتب بعدی بافت مرکزی و بافت حاشیه قرار می گیرند. همچنین آزمون فریدمن نشان می دهد که شاخص های ازخودبیگانگی، بی تفاوتی، فردگرایی و تعاملات به ترتیب بیش ترین تأثیر را در میزان شهر گرایی سه بافت موردمطالعه شهر سبزوار را دارا می باشند. بنابراین یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر سبزوار به لحاظ درجه شهر گرایی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار ندارد.
نقش مقاوم سازی مساکن روستایی در بهبود کیفیّت کالبدی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: دهستان قوچان عتیق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن کوچک ترین شکل تجسّم کالبدی استکه مهم ترین معیار رضایت مندی از آن در استحکام بنا نمود می یابد. نیاز روستاها به مسکن مناسب سبب اجرای اقدامات از سوی ارگان های دولتی مرتبط از جمله بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در قالب اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی طی چند دهه بعد از انقلاب شده است. مقاوم سازی، اثرات گسترده ای در مساکن روستایی داشته است. پژوهش حاضر به دنبال تعیین پیامد این برنامه ها بر زندگی روستاییان و کیفیت کالبدی سکونتگاه های روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. در راستایگردآوری اطّلاعات از روش های کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (پرسش نامه و مشاهده) بهره برده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطّلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی (t تک نمونه ای، ویلکاکسون و پیرسون) به کار گرفته شده است. دهستان مورد مطالعه مشتمل بر 44 روستا می باشد که از این تعداد 15 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 150 خانوار تعیین و پرسش نامه ها به صورت نمونه گیری سهمیه ای در سطح روستاهای دهستان توزیع شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مقاوم سازی مساکن روستایی و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه رابطه معناداری با سطح اطمینان 99 درصد به میزان 277/0 و کیفیت مسکن با 262/0 وجود دارد و علاوه بر این نتایج تحلیل گذشته نگر مبین تفاوت کاملاً معنادار در دوره قبل و بعد از مقاوم سازی در بهبود کیفیّت مسکن و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه مشاهده شده است. مقاوم سازی مسکن روستایی ضمن افزایش مقاومت بنا و کاهش آسیب پذیری آن در برابر مخاطرات طبیعی؛ بهبود کیفیّت کالبدی در سطح روستاهای محدوده ی مورد مطالعه را در پی داشته است.
بررسی میزان آسیب پذیری شبکه معابر شهر اردبیل در برابر سوانح طبیعی (زلزله) (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
141 - 161
حوزههای تخصصی:
کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله از اهداف برنامه ریزی شهری است. شبکه معابر شهری یکی از عواملی است که در میزان آسیب پذیری شهر در برابر زلزله تأثیر بسزایی دارد. بررسی آسیب پذیری شبکه معابر شهری و برنامه ریزی جهت کاهش این آسیب ها امری ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با به کارگیری مدل ارزیابی چند معیاره AHP، با هدف ارزیابی شبکه معابر شهری در برابر زلزله، در خیابان امام خمینی (ره) شهر اردبیل انجام گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش عمدتاً میدانی و در طول انجام پژوهش از روش کتابخانه ای نیز استفاده شده است. برای ارزیابی آسیب پذیری خیابان امام خمینی شهر اردبیل از پنج معیار تراکم، ویژگی های ساختمانی، عوامل طبیعی، دسترسی و درجه محصوریت استفاده شد که معیار تراکم شامل دو زیر معیار تراکم ساختمانی و تراکم جمعیتی، معیار ویژگی های ساختمانی شامل شش زیر معیار کیفیت بنا، قدمت بنا، نوع مصالح، تعداد طبقات ساختمان، مساحت همکف ساختمان ها، سازگاری کاربری ها، معیار عوامل طبیعی شامل فاصله از گسل و فاصله از مسیل رود و معیار دسترسی شامل سه زیر معیار عرض معبر، وجود تقاطع و راه های فرعی و دسترسی به مراکز امداد و نجات است. خیابان امام خمینی به نوزده قسمت تقسیم و درنهایت امتیازات هر یک از قسمت ها با توجه به معیارها و زیر معیارها در قالب نرم افزار Expert Choice همپوشانی شد و نقشه نهایی آسیب پذیری خیابان در نرم افزار Arc GIS تولید شد. نتایج نهایی حاکی از آن است که بیش ترین میزان آسیب پذیری در قسمت های مرکزی به چشم می خورد.
تأثیر سرمایه رابطه ای ادراک شده در وفاداری بازدیدکننده (مطالعه موردی بازدیدکنندگان موزه ملی ایران)
حوزههای تخصصی:
مشتریان امروزه، به علت داشتن محدودیت های زمانی، به دنبال خدمات دهندگانی هستند که امکان جست وجوی راحت و دسترسی آسان و در نهایت خرید را برایشان فراهم کنند. این موضوع نشان دهنده نقش مهم راحتی خدمات است .از سوی دیگر، ایجاد و حفظ رابطه مؤثر و بلندمدت بین عرضه کننده و مشتری اهمیت بسیاری دارد و تأکید سازمان ها بر سرمایه گذاری در زمینه بازاریابی رابطه ای است. در این پژوهش ارتباط میان راحتی خدمات و سرمایه رابطه ای و وفاداری در میان بازدیدکنندگان موزه ملی ایران بررسی شده است. تمامی بازدیدکنندگان از موزه ملی ایران که در بازه زمانی پژوهش از این موزه بازدید کرده اند جامعه پژوهش را تشکیل می دهند. حجم نمونه با فرمول تعیین حجم نمونه محدود کوکران 341 نفر تعیین شده و نمونه گیری با روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفته است. داده های پژوهش با مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس3 و روش حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که راحتی کسب منافع و راحتی پس از کسب منافع در سرمایه رابطه ای ادراک شده از سوی بازدیدکنندگان از موزه ملی ایران تأثیری مثبت می گذارد. همچنین، سرمایه رابطه ای ادراک شده در وفاداری بازدیدکنندگان از موزه ملی ایران تأثیری مثبت دارد. با وجود این، نتایج نشان می دهد که راحتی دسترسیْ قابلیت پیش بینی سرمایه رابطه ای ادراک شده را ندارد. در پایان پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج تحقیق و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
راهکارهای توسعه اکوتوریسم پایدار مبتنی بر قابلیت های جوامع محلی منطقه گردشگری کهمان در شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
185 - 199
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه راهکارهای توسعه اکوتوریسم پایدار مبتنی بر قابلیت های جوامع محلی منطقه گردشگری کهمان در شهرستان سلسله و در سال 1399 صورت گرفته است. ماهیت تحقیق اکتشافی و از لحاظ هدف کاربردی است که در سه گام انجام شده است. در گام اول و بخش کمّی تحقیق، 241 نفر از مردم روستایی منطقه گردشگری کهمان از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و منافع حاصل از صنعت اکوتوریسم در جوامع محلی مورد ارزیابی قرار گرفت. در گام دوم، با مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و مدارک موجود در سازمان های مرتبط و نیز مصاحبه با برخی افراد کلیدی و آشنا به منطقه، قابلیت های بالفعل و بالقوه در منطقه گردشگری کهمان شناسایی شد. در گام آخر، راهکارهای توسعه اکوتوریسم پایدار بر پایه قابلیت منطقه شناسایی و تحلیل شد که در این قسمت از روش دلفی فازی بهره برده شده است. در این گام، حجم نمونه شامل 21 نفر از کارشناسان مرتبط بود که به روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ساکنان روستاهای مذکور عمدتاً (4/89 درصد) منافع اقتصادی را منافع غالب بر اثر توسعه اکوتوریسم در منطقه گردشگری کهمان می دانند. راهکارهای ارائه شده دربرگیرنده راهکارهای زیرساختی فرهنگی با پنج راهکار فرعی، آموزشی زیست محیطی با شش راهکار فرعی و راهکارهای اقتصادی با نُه راهکار فرعی است. بر اساس نظر کارشناسان، راهکارهای زیرساختی در اولویت بالاتری از سایر راهکارها قرار دارد که دربرگیرنده راهکارهای فرعی همچون برقراری امنیت، تبلیغ گسترده و اطلاع رسانی از طرق گوناگون به منظور آشنایی با منطقه، توسعه تسهیلات بهداشتی در منطقه و تصویب قوانین و مقررات حمایتی از این صنعت است.
سنجش و تحلیل همبستگی سری زمانی خشکسالی ها مبتنی بر تصاویرماهواره مودیس وشاخص اقلیمی بارش استاندارد شده(Spi) در دامنه شرقی زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای محیطی است که فراوانی آن به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک کشور بسیار زیاد می باشد. کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر روی آب های زیرزمینی، رطوبت خاک و جریان رودخانه ها به جای می گذارد. هدف این پژوهش ارزیابی پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت تحلیل دوره خشکسالی در استان های قم،چهارمحال بختیاری،اصفهان و مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ، داده های بارش ایستگاه های سینوپتیک واقع در منطقه، شاخص های سنجش ازدوری همچون شاخص سلامت پوشش گیاهی، وضعیت پوشش گیاهی و شاخص وضعیت درجه حرارت به منظور آشکارسازی تغییرات رخ داده در بازه زمانی17 ساله(مادیس) و 20 ساله (بارش، جهت صحت سنجی) می باشد. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های باران سنجی و سینوپتیک ایستگاه های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استانداردشده سه ماه آوریل، می و ژوئن به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه تصاویر ماهواره ای با کد(MOD11A2,MOD13A3) از سال 2000 تا 2017 دریافت و روی آن ها پیش پردازش و پردازش های لازم همانند تصحیح هندسی و رادیومتریک انجام گرفت، سپس شاخص بارش استانداردشده با شاخص های شرایط دمایی، شاخص وضعیت پوشش گیاهی و شاخص سلامت پوشش گیاهی به صورت تلفیقی به کمک تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین ماه های موردسنجش واقع شده، بیشترین روند رو به خشکی در قسمت شرقی این استان ها نمایان بوده و بیش از 50 درصد مساحت این استانها را شامل می شود. روند تغییرات این شیب از لحاظ آماری معنی دار است. با توجه به نتایج همبستگی ها شاخص وضعیت درجه حرارت با شاخص بارش استاندارد شده از همبستگی قوی نسبت به سایر شاخص ها برخوردار بوده است. همچنین می توان نتیجه گرفت که تصاویر مودیس و شاخص های پردازش شده در کنار شاخص اقلیمی دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی است. استفاده از نقشه های حاصل از شاخص های خشکسالی می تواند به بهبود برنامه های مدیریت خشکسالی کمک نموده و نقش بسزایی را در کاهش اثرات خشکسالی ایفا کند.
مخاطره محیطی آسیب پذیری منابع آب زیرزمینی تحت تاثیر ژئومورفولوژی کارست (مطالعه موردی: حوضه های الشتر و نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مناطق کارستی متناسب با میزان توسعه یافتگی ژئومورفولوژی کارست، منابع آب از آسیب پذیری متفاوتی در برابر آلودگی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری ذاتی منابع آب آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد با استفاده از روش PaPRIKa است. بنابراین در مرحله اول پهنه بندی توسعه و ارزیابی ژئومورفولوژی کارست با مدل فازی و عملگر گاما انجام شد. همچنین با به کارگیری مدل منحنی های بسته CCL S و تکمیل این مطالعات با پیمایش های میدانی، توزیع فضایی اشکال کارستی دولین مدل سازی شدند. در ادامه با به کارگیری روش PaPRIKa آسیب پذیری آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد پهنه بندی گردید. بررسی ژئومورفولوژی کارست نشان می دهد که در ارتفاعات تاقدیس گرین به علت بارش زیاد برف، دولین ها به عنوان فراوان ترین اشکال کارستی هستند که تحت عنوان کارست نیوال شناخته شده اند. ارزیابی آسیب پذیری با روش PaPRIKa ، نشان می دهد که محدوده های مطالعاتی به پنج طبقه آسیب پذیر با درجات (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تقسیم شده است. به طوری که نواحی دارای خطر آسیب پذیری خیلی کم، کم و متوسط به ترتیب 3/27 ،6/20 و 3/22 درصد از مساحت محدوده تاقدیس گرین را دربر گرفته است. همچنین 17و 8/12 درصد از مساحت منطقه به ترتیب دارای آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد بوده است. صحت سنجی ارزیابی آسیب پذیری آبخوان های کارستی با داده های EC و دبی چشمه ها نشان می دهد که چشمه های زز و آهنگران در محدوده با آسیب پذیری زیاد واقع شده اند. اما در چشمه های نیاز و عبدالحسینی در حوضه نورآباد نمودار EC در برابر دبی ماهانه تغییرات زیادی نداشته که نشان دهنده توسعه نیافتگی و یا توسعه اندک آبخوان این چشمه ها می باشد.
سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه باعث ایجاد بحران و مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در روستاهای پیرامونی استان های آذربایجان شرقی و غربی شده است. پدیده های طبیعی و عامل انسانی نقش مهم و موثری در خشک شدن دریاچه داشته اند بنابراین خشک شدن دریاچه ارومیه می تواند اثرات زیان بار و غیرقابل جبرانی را بر روستاییان، روستاهای پیرامونی دریاچه ارومیه بر جای بگذارد. هدف این پژوهش سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(کاهش میزان اشتغال، افزایش فقر، افزایش نرخ بیکاری و کاهش درآمد و کاهش سرمایه گذاری و پس انداز) می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها به صورت کتابخانه ای و پیمایشی(پرسشنامه ای)جمع آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش روستاهای پیرامونی استان آذربایجان شرقی و استان آذربایجان غربی مشتمل بر 25648 نفر و 7600 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید. هم چنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 83/0 درصد محاسبه گردید. در تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از نرم افزار Spss23 و از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است و نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای در روستاهای پیرامونی نشان دهنده این است که در میان ابعاد اقتصادی شاخص های افزایش فقر و کاهش میزان اشتغال از بیشترین تاثیر پذیری و هم چنین شاخص های افزایش نرخ بیکاری، کاهش پس انداز و کاهش درآمد از کمترین تاثیرپذیری در مقابل خشک شدن دریاچه ارومیه برخوردار هستند. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد.
عربستان سعودی و بکارگیری سیاست کنترل و مهار ایران در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
66 - 92
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان همواره به عنوان دو بازیگر رقیب منطقه ای که به توسعه قلمروی نفوذ خود در خاورمیانه مبادرت می ورزند، مطرح هستند. در این راستا؛ بحرین یکی از صحنه های مهم برای تقابل جویی و زورآزمایی ایران و عربستان در منطقه محسوب می شود. تحولات جهان عرب پس از سال 2011 میلادی، تأثیرات عمیقی بر نظم و معادلات قدرت در بحرین بر جای گذاشته است. در این رابطه، با توجه به هویت اسلامی- شیعی معترضان در بحرین و تعاملات معنوی بسیار نزدیک آن ها با ایران، با روی کار آمدن گروه های شیعی در این کشور، تهران به قدرت و نفوذ فزاینده ای در صحنه سیاست بحرین دست خواهد یافت. از طرفی، هرگونه تغییر در ساختار حکومتی این امیرنشین تأثیر تعیین کننده ای بر ساختار پادشاهی عربستان خواهد گذاشت. ازآنجایی که عربستان نقش آفرینی ایران در معادلات سیاسی بحرین را تهدیدی برای سیاست های منطقه ای خود قلمداد می کند؛ لذا در تلاش برای محدود کردن قلمروی نفوذ ایران در بحرین برآمده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که عربستان سعودی برای کنترل و مهار ایران در بحرین دست به چه سیاستی زده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که عربستان باهدف جلوگیری از تغییرات و پویش های دموکراسی خواهانه در بحرین، در تلاش برای جلوگیری از تأثیرات نرم جمهوری اسلامی ایران بر ژئوپلیتیک تشیع در بحرین برآمده است و از این طریق از سرریز شدن تحولات داخلی بحرین به مناطق شرقی خود ممانعت می ورزد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ تغییر رژیم آل خلیفه، ضمن تأثیر بر سیاست های انرژی عربستان، مطالبات سیاسی ش یعیان در من اطق شرقی عربستان را افزایش خواهد داد و آن ه ا را از ان زوای ژئ وپلیتیکی فعل ی ره ایی خواه د بخشید. این امر ضمن ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی و محور مقاومت در منطقه، ایجاد شکاف سیاسی و اجتماعی در درون جامعه عربستان را در پ ی خواهد داشت.