فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
25 - 47
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا و آثار و پیامدهای آن، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را با چالش های زیادی مواجه کرده است، که کشورها اقدامات و روش های مختلفی را به منظور جلوگیری از اشاعه بیشتر این ویروس انجام داده اند، این روش ها موجب عدم عرضه به موقع محصولات روستایی و اخلال در بازاریابی شده است که در نهایت موجب اثرگذاری بر زنجیره تامین محصولات روستاییان گردیده است، استان کرمانشاه به دلیل شرایط اقلیمی متنوع و قابلیت های بالقوه منابع طبیعی، به عنوان یکی از استان های مهم کشور در زمینه تولید محصولات کشاورزی محسوب می شود که حدود 30 درصد از شاغلین استان در بخش کشاورزی فعالیت دارند، بر این اساس هدف اساسی پژوهش حاضر واکاوی تأثیر شیوع پاندمی کووید19 بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای استان کرمانشاه می باشد تا اثرات کرونا بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای مورد بررسی شناسایی شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر پارادایم در گروه تحقیقات کیفی قرار می گیرد که با روش تئوری بنیانی صورت گرفته و برای نمونه گیری از نمونه گیری هدفمنداز نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است، مشارکت کنندگان شامل 40 نفر از مقامات محلی می باشد، مصاحبه با مقامات محلی به صورت تمام شماری و جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد، داده ها از طریق سوالات مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و برای مدیریت آن ها و کد بندی اسناد، از نرم افزار مکس کیودا استفاده و در نهایت تحلیل انجام شده است. یافته های پژوهش منجر به شناسایی 117 مقوله و 6 طبقه با عناوین: تامین نهاده، وضعیت تولید، مشکلات تولید، وضعیت فروش محصولات، مشکلات فروش محصولات، بازاریابی محصولات و 1 طبقه گسترده: زنجیره تامین شد. شیوع کرونا منجر به اثر گذاری بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای مورد بررسی گردیده است که در این راستا مواردی نظیر افزایش هزینه و کمبود مواردی همچون سم،کود، کارگر و ماشین آلات. حمل و نقل و عدم فروش الکترونیکی محصولات، حاکمیت بازار و روش های سنتی فروش، عدم انجام اقدامات خاص، عدم پیدا کردن راه جدید برای فروش، افزایش و کاهش فروش و تولید بعضی از محصولات و... شناسایی شد، برنامه ریزی و اقدام در راستای اثرات شناسایی شده می تواند به بهبود وضعیت زنجیره تامین محصولات روستاییان در پاندمی کرونا کمک نماید.
بررسی آسیب پذیری و تحلیل فضایی ریسک خشکسالی بخش کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
79 - 98
حوزههای تخصصی:
ماهیت خشکسالی چندبعدی و پویا است و در مطالعه خطر خشکسالی و آسیب پذیری، مدیریت ریسک خشکسالی نقش مهمی دارد. ایران با قرار گرفتن در عرض های میانه همواره با این پدیده هواشناختی مواجه است. ریسک خشکسالی به صورت تابعی از شاخص خطر و شاخص آسیب پذیری تعریف می گردد. در این مطالعه شاخص آسیب پذیری با مؤلفه های فیزیکی شامل ارتفاع، سیستم آب، کاربری اراضی و مؤلفه های اقتصادی-اجتماعی، نسبت تولید خالص به کل تولید خالص، تراکم جمعیت شاغل در بخش کشاورزی ، تراکم جمعیت ،نسبت اراضی دیم به کل اراضی و تعداد احشام (1000 رأس در کیلو مربع) با استفاده از توابع عضویت فازی و معیارهای در نظر گرفته شده، استانداردشده است و به هرکدام بر اساس روش AHP وزن خاصی داده شده است سپس همه نقشه ها با یکدیگر تلفیق و نقشه آسیب پذیری اراضی نسبت به خشکسالی به دست آمده است. بر اساس نتایج حاصله مناطق جنوبی، جنوب شرقی و مرکز جز مناطق نسبتاً کم آسیب پذیر نسبت به خشکسالی بوده و هر چه به سمت غرب ، شمال و شمال شرق کشور پیش می رویم بر میزان آسیب پذیری افزوده می گردد که می توان علل آن را تا حدودی زیادی متأثر از ویژگی های اقلیمی و فیزیکی این مناطق دانست. درنهایت نقشه خطر خشکسالی با نمایه SPI در بازه 12 ماه ترسیم و پس از وزن دهی و تبدیل به نقشه فازی با نقشه شاخص آسیب پذیری ترکیب شد. نقشه ریسک خشکسالی حاکی از سیطره وسیع ریسک نسبتاً زیاد خشکسالی در پهنه وسیعی از ایران است و با کمک این نقشه ها، می توان برنامه های خرد و یا کلان توسعه بخصوص در بخش کشاورزی را برای هر یک از نقاط کشور تدوین کرد.
بررسی ارتباط بین خشکسالی و شروع جنگ در سوریه با استفاده از نظریه محرومیت نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
142 - 160
حوزههای تخصصی:
کشور سوریه از اوایل سال 1390 تاکنون درگیر یک جنگ تمام عیار بوده است. پژوهشگران و صاحب نظران علوم سیاسی، اجتماعی و نظامی زوایای مختلف این جنگ را مورد بررسی قرار داده اند. پژوهش حاضر ارتباط بین خشکسالی و شروع جنگ در سوریه را با استفاده از نظریه محرومیت نسبی مورد بررسی قرار داده است. خشکسالی های بین سالهای 2003 تا 2009 که در تاریخ سوریه کم نظیر بود، کشاورزان و دامداران زیای را در استان های حسکه، دیرالزور و رقه به شدت تحت تأثیر قرار داد و افراد بیکار شده به سایر استان ها به ویژه دمشق، درعا و حمص مهاجرت نمودند و این موضوع باعث افزایش مشکلات معیشتی همچون گرانی مسکن، افزایش قیمت مواد غذایی و بیکاری در مناطق مختلف سوریه گردید و زمینه را برای نارضایتی و اغتشاش فراهم نمود. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی تحلیلی بوده و از منابع معتبر داخلی و خارجی کتابخانه ای، پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که بروز خشکسالی های پیاپی در سوریه و سیاست-های آبی ترکیه در سدسازی بر روی رودخانه های دجله و فرات و عدم مدیریت صحیح این بحران توسط دولتمردان سوری به عنوان یک عامل در ایجاد نارضایتی مردم سوریه تأثیرگذار بوده است.
تحلیل اقدامات کشاورزان برای بهبود تاب آوری نظام های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس استان همدان در شرایط تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
31 - 52
حوزههای تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی همواره با آسیب های شدیدی در بخش کشاورزی به ویژه در واحدهای کوچک مقیاس همراه است. یکی از رویکردهای مقابله با این آسیب ها بهبود تاب آوری نظام های بهره برداری است. از همین رو این تحقیق با هدف کلی تحلیل اقدامات مناسب بهبود تاب-آوری نظام های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس از دیدگاه کشاورزان استان همدان در شرایط تغییراقلیم انجام شد. جامعه آماری پژوهش کشاورزان فعال در واحدهای بهره برداری کوچک مقیاس (زیر10هکتار) بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش خوشه ای در طی چندمرحله انجام و کشاورزان به وسیله پرسشنامه های جداگانه مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن توسط جمعی از متخصصان پایداری کشاورزی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSwin25 و SMART PLS 3 انجام شد. نتایج نشان داد که برای بهبود تاب آوری واحدهای بهره برداری کشاورزی موردمطالعه سه دسته اقدامات دولتی، اقدامات اقتصادی-اجتماعی و اقدامات محلی-زراعی لازم است. درهمین-راستا پیشنهادهایی به منظور بهبود تاب آوری واحدهای بهره برداری موردمطالعه همچون بکارگیری فناوری های نوین، توسعه خدمات زیربنایی، توسعه مکانیزاسیون و نوسازی، تقویت زیرساخت های توسعه، تنظیم بازارمحصولات کشاورزی، حل کردن بحران های سیاسی و کاهش حضور یک جانبه یا تسلط کشاورزان بزرگ مقیاس در مدیریت تشکل های محلی ارایه شد. این پیشنهادها آسیب پذیری واحدهای کوچک مقیاس را کاهش داده و موجب افزایش تاب آوری آن ها می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر آسیب پذیری منطقه حفاظت شده ارسباران و تدوین راهبردهای مدیریتی با استفاده از مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
27 - 51
حوزههای تخصصی:
مناطق حفاظت شده یکی از مهم ترین و مؤثرترین ابزار در جهان هستند که برای حفاظت از تنوع زیستی تأسیس شده اند. استفاده از روش های بین المللی در مدیریت مناطق حفاظت شده، رسیدن به توسعه پایدار را در کنار حفاظت حداکثری از تنوع زیستی میسر خواهد کرد. منطقه حفاظت شده ارسباران یکی از ارزشمندترین منابع طبیعی کشور از لحاظ گونه های گیاهی و جانوری و یکی از مناطق زیستکره بیوسفر نه گانه ایران است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی با هدف ارزیابی آسیب پذیری منطقه حفاظت شده ارسباران با تلفیق مدل DPSIR، به منظور ارائه راهکارهای مدیریتی است. در این روش ابتدا با استفاده از مدلDPSIR ، نیرومحرکه، فشار، وضعیت، اثر و پاسخ، تهدیدها و ارزش های منطقه و ارتباط بین آن ها بررسی و ارزیابی گردیدند. درنهایت، راهبردهایی در قالب پاسخ های احتمالی به هر یک از مؤلفه های مدل DPSIR ارائه گردید. 8 نیروی محرکه اصلی با عنوان افزایش جمعیت، توسعه گردشگری، توسعه راه های ارتباطی، فعالیت های دامداری و دامپروری، توسعه سکونتگاه های روستایی، توسعه فعالیت های کشاورزی، کارخانه استخراج مس سونگون و عدم مدیریت منسجم برای منطقه شناسایی و به تبع آن ها فشارها، وضعیت و اثرات منطقه مشخص و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در منطقه حفاظت شده ارسباران بیشترین اثرات تهدیدهای منطقه بر ارزش های اکولوژیکی ازجمله از بین رفتن گیاهان درختچه ای و درختی، زیستگاه حیات وحش و کاهش تنوع زیستی و ارزش های فرهنگی شامل قرار گرفتن تحت حمایت سازمان حفاظت محیط زیست یونسکو و قرار گرفتن در اختیار برنامه انسان و زیستکره می باشند و از لحاظ آسیب پذیری، تخریب و تغییر کاربری اراضی، جنگل زدایی و دامداری و دامپروری بیشترین آسیب را به منطقه وارد می کنند. در پایان راهبردهای مدیریتی برای مواجهه با عوامل تهدیدکننده ارائه گردید.
پیش نمایی تغییرات بارش های آتی حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت اثر تغییر اقلیم بر مقدار بارش حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران در افق 2025-2050 تحت سناریوهای پروژه CMIP6 است. بنابراین، نخست تغییرات روند بارش در دوره پایه با بکارگیری داده های بارش 33 ایستگاه همدیدی و بارانسجی حوضه مطالعاتی برای بازه زمانی 1989-2019 ارزیابی شد. سپس این تغییرات در افق آینده نزدیک بر مبنای برونداد 4 مدل CanESM5، CNRM-CM6-1، MIROC6 و MRI-ESM2-0 و تحت دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 پیش نمایی گردید. با توجه به بزرگ مقیاس بودن مدل های گردش کلی جو از دو روش تصحیح اُریبی مقیاس گذاری خطی (LS) و نگاشت توزیع (DM) برای ریزگردانی GCMهای منتخب استفاده شد که در نهایت روش DM براساس مقادیر به دست آمده از معیارهای اعتبارسنجی مدل ها، به دلیل دقت بالاتر، برای تولید سناریوهای اقلیمی انتخاب گردید. نتایج آزمون های روند نشان داد که در دوره مشاهداتی، بخش قابل توجهی از حوضه مورد مطالعه در فصل پاییز روند افزایشی بارش (با سطوح اطمینان 95/0 و 99/0) و در زمستان روند کاهشی بارش را تجربه می کند، اما در بهار مناطق شرقی و شمال-شرقی روند کاهشی و مناطق شمال و شمال غرب روند افزایشی بارش را نشان می دهند. مطابق خروجی مدل های GCM، بارش در بهار تحت سناریوی SSP2-4.5، در تمام ایستگاه ها افزایش و مطابق SSP5-8.5 در 17 ایستگاه کاهش خواهد یافت. تغییرات بارش تابستانه، در چشم انداز حال و آینده قابل توجه نیست و در زمستان و پاییز تا حدودی منطبق بر تغییرات دوره مشاهداتی است. بدین ترتیب که در زمستان، بارش برمبنای هر دو سناریو کمتر از شرایط کنونی و در پاییز تحت سناریوی SSP5-8.5 بیشتر خواهد بود. اثر تغییر اقلیم بر حجم آب حوضه ها نیز نشان داد که بیشترین حجم آب در شرایط فعلی مربوط به زیرحوضه ی کرج است که طی دوره 2025-2050، در مدل CNRM-CM6-1 مطابق سناریویSSP2-4.5، 8/9 درصد افزایش و در مدل های MIROC6 و MRI-ESM2-0 و CanESM5 به ترتیب به میزان 3/5، 3/6 و 6/59 درصد کاهش می یابد.
پهنه بندی سطوح ارضی حوضه شاهرود در مقابل وقوع زمین لغزش به کمک مدل شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
253 - 274
حوزههای تخصصی:
جابه جایی مواد یکی از رخدادهای سطوح ارضی شیبدار است؛ برای کاهش خطرات ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار مؤثر است؛ یکی از مشکلات چنین رخدادهایی، عدم توانایی محقق در شناخت تمام و کامل عوامل مؤثر بر آن هاست و حتی در صورت شناخت، میانکنش های عوامل، ناشناخته باقی می ماند. در این بررسی تلاش شده است بر اساس تحلیل موقعیت زمین لغزش های حوضه شاهرود، به عوامل مؤثر امتیاز داده شود. با استفاده از نرم افزار ArcGIS، موقعیت مکانی 183 زمین لغزش نقطه ای حوضه شاهرود، با توجه به عوامل خطی گسل، آبراهه و جاده و عوامل سطحی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، مقدار بارش و ارتفاع، تحلیل و تفسیر گردید؛ ماتریس آنتروپی برای آن ها تنظیم و سطوح ارضی حوضه شاهرود از نظر رخداد زمین لغزش، به کمک مدل شانون پهنه بندی گردید. بر اساس نتایج کاربرد مدل آنتروپی شانون ، پهنه های پرخطر 79/41% و متوسط 76/52% از مساحت حوضه را به خود اختصاص داده اند. انطباق زمین لغزش های رخداده با عوامل مؤثر بر زمین لغزش، تمرکز 86/74 درصد از زمین لغزش ها در شیب های 40-10 درصد، 97/64 درصدی آن ها در لیتولوژی های مارن - سیلتستون، کنگلومرا و بازالت، 97/87 درصدی آن ها در ارتفاع بین 2169-823 متر، 79/85 درصدی آن ها در طبقات بارشی نیمه خشک و معتدل (685-315 میلی متر) در سطوح ارضی با شیبی در جهت غربی، 74/55 درصدی آن ها در فاصله 300-0 متر از رودخانه و 500-0 متری از گسل و در فاصله 1000-500 متر از جاده را مورد تأیید قرار می دهد. چنین تغییراتی در توزیع زمین لغزش ناشی از تبعیت غیرخطی این رخداد ژئومورفولوژیکی از عوامل اثرگذار است؛ وقوع زمین لغزش تابعی از برهمکنش بین عوامل است تا اثرگذاری آن ها به صورت مجرد و انتزاعی.
بررسی آثار و نشانه های تکتونیک فعال در حوضه سد بیدواز اسفراین با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
291 - 310
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز سد بیدواز در شمال باختری شهرستان اسفراین واقع شده و از نظر زمین شناسی بخشی از پهنه ساختاری آلاداغ- بینالود محسوب می شود. جهت مدیریت منابع آب و استفاده بهینه از این منابع بر روی شاخه اصلی این رودخانه سدی احداث شده است. با آبگیری این سد مشخص گردید فرار آب از این سد بیشتر از استانداردهای موجود در این زمینه است. اقدامات بعدی جهت کاهش فرار آب از این سد نتیجه مثبتی نداشت. هرچند احداث این سد فواید زیادی برای مردم منطقه داشته، اما افزایش فرار آب سبب دلهره مردم ساکن در پایین دست آن شده است. فرار زیاد آب از این سد این فرض را در ذهن تداعی می کند که ممکن است فرار آب ناشی از فعالیت های تکتونیکی باشد. به دلیل اینکه زندگی بیش از 70 هزار نفر ازجمله مردم شهر اسفراین و چند روستای پرجمعیت ارتباط زیادی با آب دریاچه این سد دارد مطالعه فعالیت های تکتونیکی در زیر حوضه های آن ضروری است. در این تحقیق که با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی و با هدف مشخص شدن فعالیت های تکتونیکی در این سد انجام شد، مشخص گردید منطقه از نظر تکتونیکی در ردیف مناطق فعال تکتونیکی قرار دارد. شواهدی چون فعالیت گسل ها، بررسی زمین لرزه های منطقه، نتایج حاصل از مطالعات شاخص های مورفوتکتونیکی و همچنین بررسی نیمرخ های ترسیمی از زیر حوضه های این رودخانه همه دلالت بر فعال بودن این حوضه از نظر تکتونیکی دارند؛ بنابراین لازم است در نحوه بهره برداری، نگهداری و مسائل فنی این سد توجه بیشتری مدنظر مدیران قرار گیرد.
بررسی و تحلیل آیین کشورداری کی خسرو در شاهنامه فردوسی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
69 - 88
حوزههای تخصصی:
آیین کشورداری یا آنچه را که سیاست مدن می نامند در شاهنامه از رونق و روایی توام با دانش و بینش برخوردار است. اساس شهریاری و فرمانروایی بر دو اصل داد و راستی نهاده شده است. در بسیاری از داستان های شاهنامه می توان نمودی از روان شناسی مثبت گرا را واکاوی کرد. سلیگمن به عنوان یکی از چهره های اصلی جریان روان شناسی مثبت گرا نظریه ای را مطرح کرده است که برای تحلیل متون ادبی نیز به کار می رود. در پژوهش حاضر با تکیه بر منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به بازنمایی کنش و منش کی خسرو در شاهنامه با رویکرد به آرا سلیگمن پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کی خسرو در کنش های شهریاری خود همواره شاخصه های «خرد»، «شجاعت»، «عدالت»، «انسانیت»، «خویشتن داری» و «تعالی» را بروز داده است. او با تکیه بر عنصر خردمندی، ایران-شهر را از بحران های پیش روی داخلی و خارجی عبور داده و با تکیه بر عنصر شجاعت، الگوی مطلوبی برای سربازان ایرانی در نبرد با دشمن تورانی بوده است. همچنین، عدالت ورزی کی خسرو موجب افزایش سطح رضایتمندی مردم از حاکمیت و رشد شاخصه های زندگی مطلوب شده است. مفهوم انسانیت در بینش سیاسی کی خسرو اهمیت ویژه ای دارد. به ویژه آنجا که سپاهیان خود را از تضییع حقوق دشمن برحذر می دارد. خویشتن داری شاه کیانی در برخورد با اسیران و مردم غیرنظامی در این نبردها درخور توجه است. همچنین، کلیت زندگی کی خسرو فرآیند تعالی و صعود معنوی وی را نشان می دهد.
Iran's Geopolitical Power and the Normalization of Relations Between the UAE and Israel(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
173 - 199
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate the role of Iran's geopolitical power in aligning and normalizing relations between the United Arab Emirates and Israel. The findings show that Iran's growing power and threats in the Middle East geopolitics over the past decade have played an important role in normalizing UAE-Israel relations. Although the convergence and unification of the two countries have been done for the purpose of power balancing, the UAE, due to the lack of serious and immediate security threats, simply out of concern for Iran's hegemony and growing power in the region, aims to establish a policy of closeness with Israel. This is correlated to the fact that the Zionist regime has felt a severe and immediate security threat due to the increase in regional power, as well as Iran's influence near its borders and the rise of the Resistance Front over the past decade, and thus aimed at creating a balance of threat against Iranian threats, therefore striking alliance with the Gulf states, including the UAE, has become a foreign policy priority.
Exploring the Effects of key Factors of Smart Urban Governance on Geocultural Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
345 - 369
حوزههای تخصصی:
Cultural geopolitics refers to a complex set of interactions among government, power, culture and geographical environment through which the cultural factor, along with the spatial-locational processes formed by the city government, engages actors from various social strata in interaction. It is then very important to identify relationships between the components of the smart urban governance and cultural geopolitics in the political-regional development of metropolises and their globalization process. This developmental research employed a descriptive-analytical method, and the necessary data were collected through library and field research. The collected data were analyzed through decision making trial and evaluation laboratory (DEMATEL) technique using Excel software, and finally, a network of factors was extracted and plotted using Microsoft Visio software. Based on the strength of interaction and affectability of the factors, a network of relations was obtained. The most affecting factor was found to be the participation in decision-making on electronic issues, and the least affecting factor was the political vision and strategy. The other affecting factors were ICT network scope and internet access, online public services, information transparency, and ethnic and national identity (nationalist belonging), respectively. In addition, the most affected factor was the geographical and spatial-locational belonging, and the least affected factor was the political vision and strategy.
تحلیل آسیب پذیری ژئوسایت های شمال منطقه گرمسار وآرادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
145 - 162
حوزههای تخصصی:
تنوع زمین شناختی شاخه ای جدید از گردشگری به نام ژئوتوریسم را رقم زده است که در آن به بررسی مکانهایی پرداخته می شود که قابلیت جذب گردشگر را دارد و می تواند به توان جامعه ی محلی برای توسعه ی اقتصادی کمک کند . ژئوسایت ها همواره تحت تاثیر تهدیدها و آسیبهای انسانی و طبیعی بوده اند که بررسی آنها برای توسعه پایدار و حفاظت ،امری ضروری است . در این پژوهش با توجه به قابلیتهای زمین شناسی شمال محدوده ،ژئوسایتهای منطقه از نظر آسیب و تهدید مورد بررسی قرار گرفتند . به دلیل گسترش ژئوتوریسم ،تنوع زمین شناختی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته است و ژئوسایتهایی که در معرض خطر هستند در مدیریت و حفاظت ،در اولویتند .در این پژوهش ژئوسایتها مورد شناسایی قرار گرفتند و عوامل تهدید کننده ی طبیعی و انسانی از طریق بازدیدهای میدانی برداشت شده است و در مرحله ی بعد شناسایی تهدیدها و آسیب ها صورت گرفته است که پهنه بندی ژئوسایتها با توجه به روش فازی انجام شده است و ژئوسایت ها براساس حساسیت اولویت بندی شدند.طبق نتایج حاصل شده عوامل تهدید به دو دسته ی طبیعی و انسانی دسته بندی شده است و تامین منابع ،جاده سازی غیر اصولی و نزدیکی به مراکز جمعیتی از جمله عوامل انسانی تهدیدکننده و عوامل مانند آبهای سطحی ،تغییرات دما و...از جمله عوامل تهدیدکننده ی طبیعی می باشد . ژئوسایتهای معدن نمک درخشان ،معدن نمک قائم ،معدن نمک توکل ،معدن نمک سالار ،حوضچه نمکی از جمله سایتهایی هستند که بیشترین میزان حساسیت را دارا هستند.
The Role of the Opposition Bloc in the Democratization Process of the Last two Decades in Turkeys(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
316 - 344
حوزههای تخصصی:
Just as the political structure of any country can have a positive or negative impact on the democratization process; The opposition bloc, which includes political parties and currents, civic institutions, etc., has a dual positive and negative impact on this process. In Turkey, the influence of the opposition bloc in the democratization process has been relatively positive for a century. However, in the last two decades, with the rise of the Islamist Justice and Development Party to power, the Turkish opposition bloc has adopted varying approaches to the political structure, which has had a more negative impact on democratization process. The current research has examined the performance of the Republic People's Party as the largest opposition party, focusing on three main approaches of Turkish parties towards the political structure. To this end, a historical institutionalism approach has been adopted using library and digital resources. In terms of methodology, this study has employed the process tracing method. Turkish opposition bloc, especially the political parties, though considered to be a major indicator of democracy, seems to have adopted undemocratic political procedures such as "appeasement procedure", "supportive procedure" and "deviant procedure" in the last two decades.
شناخت مؤلفه های گفتمانی آئین تشیع در برساخت انسجام اجتماعی در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
هویت سرزمینی مشتمل بر مجموعه ای از نمادها و فرایندهایی است که توسط گفتمان سیاسی در مقطع مشخص از تاریخ مفصل بندی و نسبت به سایر گفتمان ها حائز برتری می گردد. در این راستا با ظهور حکومت صفویه در سال 1501 میلادی برای نخستین بار بعد از سقوط سلسله ساسانی یک حکومت فراگیر منطبق با مرزهای سیاسی ایران باستان شکل گرفت که دال مرکزی هویت بخش آن مذهب تشیع بود. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تفسیری؛ عناصر گفتمانی مذهب تشیع در ایجاد انسجام اجتماعی در عصر صفویه تحلیل گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد تشیع با زمینه سازی برای اعطای جایگاه معنوی به پادشاهان صفوی ناشی از انتساب به ائمه اطهار و همچنین فقهای تشیع با ارائه احکام فقهی مورد نیاز موجب افزایش توان حاکمیت در ایجاد انسجام اجتماعی گردیدند. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی با حکومت اهل سنت عثمانی نیز در ایجاد انسجام اجتماعی تأثیرگذار بود.
بررسی عوامل مرتبط با گرایش و گسترش قاچاق کالا در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
131 - 153
حوزههای تخصصی:
قاچاق کالا از جرائم مهمی است که اکثر کشورها به گونه های مختلف با آن سروکار دارند. همچنین قاچاق کالا پدیده ای شوم است که تأثیرات مخرب و خسارت های جبران ناپذیری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و... وارد می کند. پیش شرط اساسی برای مبارزه با قاچاق، شناسایی عواملی است که منجر به شکل گیری آن می شود. این پژوهش باهدف تبیین و بررسی علل وابسته به تمایل و همچنین گسترش پدیده قاچاق کالا در استان هرمزگان انجام شده است. جامعه آماری شامل قاچاقچیان دارای سابقه قاچاق کالا در استان هرمزگان که به صورت کل شمار 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss تجزیه وتحلیل شده است. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شده است. ابتدا جدول های مربوط به آزمون فرضیه ها، محاسبه و سپس معادله پیش بینی مربوط به رابطه متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر گسترش و گرایش به قاچاق کالا، محاسبه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است متغیرهای سن، تحصیلات، عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، ساختاری، اجرایی-مدیریتی و جغرافیایی با گسترش وگرایش به قاچاق کالا رابطه معنادار داشته است. از میان عوامل تأثیرگذار، عوامل اقتصادی دارای بالاترین تأثیر و عوامل سیاسی دارای کمترین تأثیر بر گسترش قاچاق کالا می باشد. تحلیل رگرسیون مرحله به مرحله نشان داده است که متغیرهای عوامل ساختاری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، جغرافیایی و اجرایی-مدیریتی، 000/1 درصد از تغییرهای واریانس گسترش و گرایش به قاچاق کالا را تبیین می نمایند.
بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش خاک شهرستان گیوی با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره MABAC و تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده های OLI - TM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
1 - 26
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تأثیر متقابل تغییر کاربری اراضی و فرسایش خاک تبدیل به یک نگرانی عمده زیست محیطی شده است. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در شهرستان گیوی است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 2000 و 2021، تهیه شده است. در مرحله بعد با توجه به شرایط طبیعی و انسانی محدوده، سایر عوامل مؤثر برای فرسایش در منطقه شناسایی شد و لایه های اطلاعاتی هر یک از معیارها، توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با استفاده از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، انجام شد. نتایج نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2000 مربوط به مراتع خوب و متوسط، به ترتیب با 172/313 و 144/283 کیلومترمربع است و در سال 2021، بیشترین میزان مساحت مربوط به مراتع ضعیف و اراضی بایر (هموار) به ترتیب با 077/335 و 815/329 کیلومتر مربع است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2000 به ترتیب 34/16 و 36/20 درصد و با توجه پهنه بندی فرسایش 2021 به ترتیب 92/22 و 58/25 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه فرسایش بسیار زیاد و زیاد قرار دارند. کاهش مراتع خوب و متوسط و اراضی با پوشش گیاهی متراکم و تبدیل آن ها به مناطق کشاورزی، مراتع ضعیف، انسان ساخت و اراضی بایر بیشترین میزان تأثیر را بر فرسایش خاک داشته است.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط کشورهای شمال اقیانوس هند بر تدوین سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
90 - 115
حوزههای تخصصی:
رفتار سیاسی یک کشور در عرصه فرامرزی و جهانی، برگرفته از ژئوپلیتیک و اهداف معطوف به آن است. امروزه کشورهای دنیا تلاش می کنند با بهره گیری از عوامل ژئوپلیتیکی و سایر عوامل مؤثر بر قدرت ملّی نسبت به اتخاذ سیاست گذاری های مناسب در راستای پیشرفت همه جانبه، اقدام نمایند. با توجه به تغییرات موجود در نظام بین الملل، ایران نیز همگام با سیاست های جهانی، درصدد بازتعریف سیاسى و تبیین نقش و جایگاه منطقه اى و بین المللى خود است. بدون شک حفظ و ارتقاى چنین جایگاهى، تنها با ارائه هدفى جدید و واگذارى به پارادایم جدید، یعنى دسترسى به یک قدرت منطقه اى، امکان پذیراست. تبدیل شدن ایران به یک هژمون منطقه اى البته نه به صورت مکانیکى و فیزیکى و یا صرفاً ایدئولوژیکى، بلکه به صورتى که بتوان از قدرت هاى رقیب در منطقه جلوتر رود، نیاز به برنامه ریزى جامعی دارد. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش تفسیری تحلیلی، در تلاش است تا با فرض وجود رقابت های گسترده بین قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در حوزه شمال اقیانوس هند، با توجه به نقش و عملکرد کشور ایران در آب های اقیانوس هند، ابتدا به تبیین و تحلیل رابطه نقش ژئوپلیتیک شمال اقیانوس هند در تدوین سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران پرداخته و سپس به ابعاد گوناگون عوامل ژئوپلیتیکی در نقش آفرینی ایران در این منطقه، بپردازد و در نهایت به ارائه ی راهکار هایی برای بهبود عملکرد سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران در این پهنه ی مهم بپردازد. در این راستا، کشور ایران با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین منافع اقتصادی و امنیت ملی خود تولید می نماید.
A Jurisprudential Perspective of Self-Defence(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
59 - 78
حوزههای تخصصی:
Natural law-based self-defense draws its moral force given that it is used in the presence of an immediate threat, giving the defender government no time for deliberation and placing them in a dreadful situation where they must choose between using force in self-defense or losing their lives. The self-defense right is an essential human right that has existed and been recognised throughout history. It is accessible to both individuals and, as states formed, to states as sovereign entities. Self-defense confines rather than widens the area for public officials' discretion, unlike other criminal justice systems that fulfil important political purposes. It rejects public interest and public justification in favour of private ones. The problem to be investigated in this article is the right of self-defense can still be imposed by the state at the same time preserving the natural law in the country. This article will analyse the view of the right to self-defense and jurisprudential analysis of the right to self-defense. The study is qualitative doctrinal research that derives its data from library-based sources. The article suggests that the state has the power to suspend our right to self-defense but certainly not extinguish it. A state may take away this natural law because of the welfare and safety of society. However, when facing immediate threat, natural law will be preserved as the State can't guarantee our safety is imminent
اثر تغییرات کاربری اراضی بر تولید آب در حوضه آبخیز تراز، استان خوزستان، جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
29 - 46
حوزههای تخصصی:
آب یکی از نیازهای اساسی حیات انسان ها و موجودات زنده به شمار می رود و برنامه ریزی مناسب برای استفاده از آن در سراسر جهان، بخصوص ایران، حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات کاربری اراضی بر خدمات اکوسیستمی تولید آب در حوضه آبخیز تراز، استان خوزستان در بازه زمانی 1990 تا 2050 انجام شد. در این راستا، ارزیابی تولید آب با استفاده از InVEST و نقشه سازی کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی حداکثر احتمال در محیط ENVI 5.3 و اتوماتای سلولی زنجیره مارکف در محیط TerrSet صورت پذیرفت. همچنین رابطه تولید آب با سنجه های سیمای سرزمین شامل تعداد، تراکم، شکل و مساحت لکه بر مبنای روش رگرسیون وزنی مکانی (GWR) در محیط Arc GIS 10.5 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در 30 سال گذشته مساحت جنگل ها و مراتع در منطقه مطالعاتی به ترتیب حدود 3199 و 1611 هکتار کاهش و مساحت اراضی کشاورزی و ساخته شده ها به ترتیب 4388 و 387 هکتار افزایش یافته اند. پیش بینی می شود که در 30 سال آینده نیز 2442 هکتار از مساحت جنگل های منطقه کاسته شود و مساحت کاربری های کشاورزی، مراتع و ساخته شده ها به ترتیب 1651، 687 و 102 هکتار افزایش یابد. کل حجم آب تولیدی قابل دسترس در منطقه در سال 2020 معادل 5/26 میلیون مترمکعب (به طور متوسط 857 مترمکعب در هکتار) و میزان تولید آب در ساخته شده ها، مراتع، جنگل ها و اراضی کشاورزی به ترتیب 3123، 1074، 1071 و 374 مترمکعب در هکتار برآورد گردید. نتایج GWR تأیید کرد که تولید آب با سنجه های تعداد لکه، تراکم لکه و شاخص شکل سیمای سرزمین رابطه مکانی معنادار و معکوس دارد (0.83, p-value>0.05≤R2)؛ درحالی که رابطه آن با شاخص بزرگ ترین لکه یک رابطه معنادار و مستقیم است (0.84, p-value>0.05=R2). بر این اساس می توان گفت که ویژگی های ساختاری سیمای سرزمین و الگوی کاربری اراضی حاکم بر منطقه می تواند تعیین کننده تولید آب باشد.
تعیین اولویت های رقابتی ایران مبتنی بر شاخص رقابت پذیری جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
245 - 268
حوزههای تخصصی:
افزایش رقابت پذیری ملی به عنوان یکی از اهداف سند چشم انداز بیست ساله مورد توجه بسیاری از سیاست گذاران و مسئولین بوده است. لذا هدف این پژوهش ارائه چارچوبی جهت تعیین اولویت های رقابتی کشور جمهوری اسلامی ایران و تعیین کشورهای محک با استفاده از شاخص رقابت پذیری جهانی است. از این میان شاخص رقابت پذیری جهانی(GCI) که امکان شناسایی نقاط قوت و ضعف رشد اقتصادی، توسعه و رقابت پذیری را برای کشورها فراهم می آورد. اگرچه در این شاخص به هر یک از زیر شاخص ها با توجه به مراحل توسعه، وزن متفاوتی اختصاص داده شده، اما وزن های ثابتی برای ستون های هر دسته در نظر گرفته شده است. حال آنکه تأثیر هر یک از ستون ها در میزان رقابت پذیری کشورها متفاوت است. از طرف دیگر، به دلیل تفاوت در سیاست ها و اولویت های رقابتی کشورها، نیاز است تا کشورهایی که از نظر محیط رقابتی به یکدیگر شبیه هستند، با یکدیگر مقایسه شوند. از این رو در این پژوهش به منظور تعیین میزان تأثیرگذاری هر یک از ستون ها در رقابت پذیری، ابتدا کشورها را با استفاده از روش خوشه بندی فازی C میانگین خوشه بندی می کنیم. سپس با استفاده از روش وزن دهی CCSD وزن هر یک از ستون ها را در هر خوشه تعیین می کنیم. وزن به دست آمده در واقع بیانگر اولویت های لازم برای اصلاحات سیاسی برای هر کشور در هر خوشه است. در ادامه به منظور رتبه بندی کشورهای هر خوشه، از روش آراس استفاده می کنیم. بر اساس نتایج به دست آمده ستون های رقابتی بازار نیروی کار، ثبات اقتصاد کلان و زیرساخت به عنوان اولویت های اول کشور شناسایی شدند. همچنین کشورهای لاتویا تایلند و قبرس کشورهای برتر در خوشه ایران بوده اند که می توانند به عنوان کشور محک مورد استفاده قرار گیرند.