آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

نگاه غیرتعمیم گرا به هویت سرزمینی و وابسته دانستن آن به اندیشه های سیاسی در سالیان اخیر در مطالعات جغرافیای سیاسی انتقادی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مبدا اولیه وابسته دانستن مفهوم هویت سرزمینی به دولت؛ به اندیشه های هگل باز می گردد. از نظر وی هویت سرزمینی صورت عقلانی اندیشه برساخت شده توسط دولت در روی زمین می باشد که در هر جابه جایی از تاریخ شکلی از این پدیدار ظاهر می گردد. در این راستا اندیشه سیاسی رهبر فره ایزدی یکی از عناصر مهم در ساخت هویت سرزمینی در عصر هخامنشی بود که در طی آن رهبران سیاسی برگزیده خدا بر روی زمین دانسته شده و در سایه وجودی او امکان شکل یابی انسجام اجتماعی و تداعی یک قلمرو سیاسی میسر گردید. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تحلیل محتوای متون تاریخی مولفه های موثر در برساخت هویت اجتماعی در عصر هخامنشیان در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی روح هگل تبیین گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که برساخت آگاهی نسبت به جایگاه پادشاه در عصر هخامنشی حاصل یک سنتز تاریخی بود که تفسیر سنتی از پادشاهان مقتدر جای خود را به پادشاه منتسب به اهورمزدا می دهد. این مشروعیت قدسی قادر گردید جمعیت نامتجانس تابع حکومت هخامنشیان را در قالب یک هویت مشترک یکپارچه نماید. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی هخامنشیان با حکومت های پیرامونی به ویژه دولت- شهرهای یونانی جلوه ای از تعارض اندیشه پادشاه فره ایزدی با اندیشه های معارض بود که در برساخت انسجام سرزمینی مردم ایران موثر بود.      

Effective Components in the Construction of Territorial Identity in the Achaemenid Era Based on Charismatic King Thought in the Framework of Hegel's Soul Phenomenology

The non-generalist view of territorial identity and Considering it to be dependent on political ideas has been considered in critical political geography studies in recent years. In this regard, the primary principle of considering the territorial identity concept to be dependent on government; It goes back to Hegel's thoughts. According to his idea, the territorial identity is a rational form of thought created by government on the earth, and a form of this phenomenon appears in every history turn. In this regard, the political thought of Charismatic king was one of the important components in the construction of territorial identity in the Achaemenid era during which charismatic king were considered to be God's chosen one on earth and in his existence shadow became possible to form social cohesion. In this research has been tried by analyzing the historical texts content be explained effective components in the construction of social identity in the Achaemenid era in the Hegel's phenomenology of the soul framework. It is emphasized in research findings that the awareness creation about importance of king's position in construction of the territorial identity in the Achaemenid era was a historical synthesis result that the traditional interpretation of powerful kings is replaced by the king attributed to Ahuramzda. In addition, geopolitical alienation of the Achaemenids with the surrounding states, especially the Greek city-states was a conflict manifestation between Charismatic king thought with opposing thoughts, which was effective in building of Iranian people territorial identity.  

تبلیغات