فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۸۱ تا ۱۰٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گام برداشتن در مسیر توسعه پایدار گردشگری روستایی نیازمند درک و شناخت جامع از وضعیت و درجه پایداری گردشگری است، مدل بارومتر ابزاری مفید در ایجاد آگاهی از وضعیت پایداری گردشگری است چرا که به برنامه ریزان و سیاست گذاران جهت تغییرات و ظرفیت تحمل پذیری مقاصد گردشگری را نشان می دهد. از این رو پژوهش حاضر به ارزیابی پایداری گردشگری در روستاهای دارای پتانسیل شهرستان نیشابور با استفاده از مدل بارومتر می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ زمان مقطعی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های اسنادی و میدانی بوده است. در این مطالعه 13روستای مقصد گردشگری شهرستان شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفت. واحد تحلیل 189 نفر از خانوارهای روستایی است که به صورت تصادفی انتخاب و در کمی نمودن پایداری گردشگری روستایی ذیل سه بعد با 40 شاخص مشارکت نمودند. بر اساس روش بارومتر ارزش پایداری در طیف لیکرت در بعد اجتماعی 1/2 اقتصادی 25/2 و زیست محیطی 45/2 و کمتر از حد متوسط و پایین ارزیابی شده است. همچنین میانگین پایداری گردشگری روستایی در روستاهای مقصد گردشگری 68/2 است. نتایج بارومتر پایداری پرسکات آلن نشان داد امتیاز شاخص رفاه اکوسیستم طبیعی و رفاه انسانی 26/0 می باشد. در واقع از دیدگاه مردم محلی درجه پایداری سیستم پایین بوده و توسعه گردشگری در روستاهای مقصد گردشگری شهرستان در سطح نسبتاً ناپایدار قرار دارند. ب ین روس تاهای مطالعه شده از لحاظ پایداری توسعه گردشگری تف اوت معن اداری وج ود دارد. به طوری که روستای بوژان و دیزباد بالا بالاترین درجه پایداری و روستاهای قلعه شیشه و اسحاق آباد از کمترین درجه پایداری برخوردار هستند.
ارائه الگوی پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی با رویکرد توسعه پایدار(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان دورود استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی یکی از شاخه های گردشگری است که در سال های اخیر مورد توجه بوم گردها قرار گرفته است و راهبردی جهت دستیابی به توسعه پایدار در مناطق روستایی است. لازمه اتخاذ این راهبرد شناسایی پیشران های توسعه گردشگری در بستر روستایی و مزارع می باشد. شهرستان دورود با توجه به شرایط اقلیمی خاص خود می تواند یکی از مقصدهای مناسب برای توسعه گردشگری روستایی می باشد. دستیابی به این جایگاه نیازمند برنامه ریزی پایدار است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته و کیفی _کمی می باشد و از حیث جهت گیری کاربردی است و براساس هدف از نوع اکتشافی می باشد از اینرو که به دنبال کشف پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی با رویکرد توسعه پایدار در روستاهای شهرستان دورود می باشد و از حیث زمانی مقطعی و در بازه زمانی (1401 -1399) انجام شده است. متناسب با روش تحقیق پژوهش، خبرگان پژوهش متشکل از 19 نفر از متخصصین حوزه مدیریت گردشگری، کشاورزی و توسعه روستایی می باشد که خبرگان پژوهش به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند و متناسب با دو بخش کمی و کیفی در دو مرحله در فرایند مصاحبه و تکمیل پرسش نامه مشارکت داشته اند. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون و تکنیک دیمتل فازی با به کارگیری نرم افزارهای متلب استفاده شده است. شناسایی پیشران های گردشگری کشاورزی و ارائه مدل کمی آن بر اساس محاسبات دیمتل فازی مهمترین نتیجه پژوهش حاضر است. براساس نتایج به دست آمده هشت معیار اصلی: منابع انسانی، شایستگی های کارآفرینان، جاذبه های محیطی گردشگری، امکانات رفاهی عمرانی محیط بیرونی و داخلی سایت گردشگری، بستر فکری، ترویج و توسعه و زمینه اقتصادی در قالب بیست و سه زیر معیار به عنوان پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی شناسایی شده است همچنین نتایج به دست آمده از رتبه بندی پیشران های شناسایی شده براساس رابطه علی (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین معیارها با استفاده از تکنیک دیمتل فازی حاکی از این است که بستری فکری تأثیرپذیرترین و تأثیرگذارترین پیشران می باشد و و منابع انسانی و اقتصادی به ترتیب در رتبه دوم و سوم قرار گرفته اند و ترویج و توسعه تأثیرپذیرترین پیشران می باشد.
شناسایی مدل مفهومی امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در جامعه روستایی استان خوزستان: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش ها و ضعف های متعدد درزمینه امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان، شناسایی ابعاد موضوع ضرورت یافته است. با توجه به اینکه مبحث امنیت غذایی و اقتصاد مقاومتی پدیده های تک وجهی نبوده و صرفاً از طریق روش های کمی نمی توان به تحلیل و کنکاش عمیق آن ها پرداخت، ضرورت مطالعه کیفی و تحلیل عمقی آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق به منظور شناسایی معیارها و زیر معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی از روش های کیفی تحلیل محتوا، مصاحبه نیمه ساختاریافته، گروه متمرکز و روش طوفان اندیشه استفاده شد. نقطه نظرهای مصاحبه شوندگان از طریق کدگذاری نظام مند، استخراج شد و مؤلفه ها و الگوی پیش فرض تعیین شد. در گام نخست با استفاده از روش بررسی منابع و سوابق تحقیق و تحلیل محتوا 12 معیار و 65 زیر معیار شناسایی شد. سپس با مصاحبه با کارشناسان و بهره گیری از روش گروه متمرکز و جلسه های طوفان اندیشه با 35 نفر از خبرگان، 7 معیار و 35 زیر معیار استخراج شد که خبرگان با درصد 70 و بالاتر بر آن ها اجماع نظر داشتند. این معیارها و زیر معیارها به عنوان معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان شناسایی شدند. پیشنهاد می شود برنامه ریزان بخش کشاورزی این ابعاد را برای تحقق امنیت غذایی با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان مورد توجه قرار دهند.
بررسی تأثیر تغییر الگوی کشت بر ابعاد توسعه روستایی دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 158
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلفی که پیرامون توسعه پایدار روستایی انجام شده است، اهمیت تغییر الگوی کشت را در فرایند توسعه روستایی مشخص کرده و نقش آن را به عنوان یک عامل مهم در کاهش فقر خانوارهای روستایی نشان داده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تأثیر تغییر الگوی کشت بر توسعه پایدار روستاهای دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کشاورزانی است که در دهستان کوت عبدالله همه یا بخشی از اراضی خود را به زیر کشت چای ترش برده اند. تعداد کشاورزان مورد نظر 152 نفر هستند. لذا با توجه به جامعه آماری کم، تمامی آن ها به عنوان حجم نمونه لحاظ شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل از شاخص های برازش مناسب برخوردار است. بر اساس نتایج، بار عاملی متغیرهای توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی- فرهنگی و توسعه زیست محیطی به ترتیب برابر 0/98، 0/94 و 0/84 است. بنابراین با توجه به اهمیت مصرف آب در کشت و کار گیاهان و مقاومت گیاه چای ترش به کم آبی، کشت این گیاه در منطقه مورد مطالعه می تواند به تحقق توسعه کمک نماید.
Modeling the Impacts and Consequences of Climate Change on Sustainable Livelihood of Rural Communities (Case study: Rural Households in Mashhad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Climate change has negative effects on the economic, social, and environmental aspects of rural households. Given the importance of the impact of climate change on the livelihoods of rural people, this study was conducted with the aim of reducing vulnerability and increasing resilience and adaptation to these conditions in Mashhad Township.Design/methodology/approach- The statistical population of the study is 11,706 rural households in Mashhad Township, out of which 372 households were selected proportionally by multistage stratified random sampling based on Cochran’s formula. The main tool of the research was a questionnaire whose validity was examined through content validity, structural validity, and reliability by composite reliability and Cronbach’s alpha (a= 0.9). The data were analyzed using SPSS and LISREL software. To examine the fit of the measurement model of the effects of climate change on sustainable livelihoods, the collected data were analyzed using second-order confirmatory factor analysis with LISREL software.Findings- The results of the study showed that the greatest impact of climate change was on financial capital, including income reduction, increased costs and increased product prices, reduced productivity and employment. In addition, the greatest effects of climate change on social capital include were on reduced sense of belonging and increased dependence on government support; on human capital include a were on reduced health levels and quality of life; and on natural capital include a were on reduced land resources and pressure and occurrence of hazards; and on physical capital were on reduced services and facilities for people. The research findings also showed that the goodness-of-fit indices (AGFI=0.91, GFI=0.91), (NNFI=0.91, CFI= 0.92), and (RMSEA= 0.073, X2/df= 2.97) confirmed an excellent fit of the measurement model of the effects of climate change on sustainable livelihoods with observed data. In addition, the results of structural equation modeling showed that the greatest impacts of climate change among livelihood capitals were respectively related to physical, financial, natural, social and human capitals.
تبیین مؤلفه های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری براساس ابعاد ریخت شناسی شهری نمونه موردی: بافت مرکزی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
نگرش ساکنین مجتمع های مسکونی در خصوص امکان تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی نگرش ساکنین مجتمع های مسکونی در خصوص امکان تعاملات اجتماعی در 4 مجتمع مسکونی شهر تبریز اجرا شد. روش تحقیق در مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی بوده است. جامعه مورد بررسی ﻣﺠﺘﻤﻊ های ﻣﺴﮑﻮﻧﻰ گل نرگس، برج زمرد، شهید چمران، فجر ائل گلی شهر تبریز، به عنوان نماینده دو مدل مجتمع مسکونی میان مرتبه و بلند مرتبه در مناطق مختلف تبریز بوده است. ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت از ﻃﺮیﻖ ﭘﺮﺳﺶﻧﺎمه محقق ساخته با متغیرهای مستخرج از مبانی نظری و پیشینه تحقیق انجام شد. مولفه های مورد بررسی شامل تعاملات اجتماعی در محیط زندگی (نظام های اجتماعی، کالبدی، آسایشی، هویتی) و رضایت از تعاملات اجتماعی بودند که با استفاده از پیش آزمون و آزمون آلفای کرونباخ پایایی ابزار با ضریب بالاتر از 7/0 مورد تائید قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از ﻧﺮم اﻓﺰار SPSS مورد آزمون و ﺗﺤﻠیﻞ قرار گرفت. بیش ترین عدم رضایت در تمام جنبه های تعاملات اجتماعی را ساکنان مجتمع شهید چمران داشته اند. این پژوهش تلاش داشت راه حل هایی جامع و متناسب برای انتقادهای عمده صورت گرفته از سوی ساکنین آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی شهر تبریز بر اساس رویکردهای انتقادی آنها از میزان تعاملات اجتماعی، ارائه کند که می تواند رویکردی جدید در حوزه مطالعات جنبه های اجتماعی مجتمع های مسکونی باشد.
تحلیل اثرگذاری عوامل اقتصادی بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است. روش پژوهش: جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز تشکیل می دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرف کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونه ای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج مدل اندازه گیری بیانگر آن است که بارهای عاملی معرف های مشاهده شده، با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرف های مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازه گیری نموده اند. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگی های محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده T، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایین ترین میزان اهمیت هستند. نتیجه گیری: مقایسه و بررسی دیدگاه های دو گروه تولیدکننده و مصرف کننده نشان می دهد که بعد اقتصادی تأثیر عمده ای بر پذیرش کشاورزی ارگانیک داشته است. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینه ها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار داده اند.
اثرات متاورس بر بازاریابی گردشگری روستایی در بخش طرقیه شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، استفاده از رهیافت متاورس به عنوان یکی از راهبردهای کلیدی در توسعه بازاریابی گردشگری، مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است و نتایج مثبتی در توسعه مناطق روستایی به همراه داشته است. لذا در تحقیق حاضر، هدف اصلی شناسایی اثرگذاری متاورس بر بازاریابی گردشگری روستایی است. این پژوهش از نظر روش شناسی، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، از نوع کاربردی است. جامعه نمونه تحقیق شامل افراد ساکن در روستاهای گردشگر پذیر در بخش طرقبه(شهرستان بینالود) است که با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 1/0 و به روش تصادفی انتخاب شده اند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار spss و مدل تصمیم گیری چند معیاره MARCOS استفاده شده است. در تحقیق حاضر متغیر اثرگذاری متاورس بر توسعه گردشگری روستایی با استفاده از 38 مؤلفه مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی یافته های توصیفی نشان داد که کمترین میانگین متعلق به گویه تاثیر متاورس در زمینه همکاری دولت برای راه اندازی بازاریابی گردشگری روستایی با میانگین 267/2 و بیشترین میانگین نیز متعلق به گویه تاثیر متاورس بر درآمد زایی محصولات گردشگری روستایی با میانگین 35/4 است. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مهمترین اثرات متاورس بر بازاریابی گردشگری روستایی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی» با 23/17 درصد واریانس تبیین شده است. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نیز نشان داد که موثرترین بعد اثرگذاری متاورس در بازاریابی گردشگری روستاهای مورد مطالعه رونق فروش محصولات با میانگین 78/3 است. نتایج رتبه بندی مدل های تصمیم گیری چندمعیاره تکنیک آنتروپی و Marcos برای روستاهای موردمطالعه نشان داد که قوی ترین اثرگذاری متاورس در بازاریابی گردشگری روستایی متعلق به روستای ازغد می باشد. بنابراین پیشنهاد روش مقاله این است که حل مشکل آنتن دهی تلفن همراه و دسترسی عموم کاربران به اینترنت نسل سوم یا Web3مورد توجه قرار گیرد و آن را در برنامه های توسعه روستایی قرار دهند.
ارزیابی مخاطرات اولویت دار و شیوه مداخله ایمن سازی روستاهای درمعرض خطر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی با خصوصیاتی نظیر موقعیت جغرافیایی، ویژگی های محیطی، ساختار کالبدی- فضایی و سطح برخورداری معمولاً بیشترین بحران ها را در زمان بروز مخاطرات تجربه می نمایند. ازاین رو شناسایی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی با در نظر گرفتن متغیرها و عوامل مؤثر، از مهم ترین روش های پیشگیری، کاهش خطر و مدیریت مخاطرات در روستاها به شمار می رود. در شناسایی، اولویت بندی و نحوه اقدام در روستاهای در معرض خطر سوانح طبیعی، از 48857 روستای بالای 20 خانوار در سراسر کشور، حدود 9000 روستای در معرض خطر با ریسک بالا در 5 اولویت دسته بندی و 1418 روستا با اولویت اول مورد بازدید میدانی قرار گرفت. سپس گزارش های بازدید با استفاده از نرم افزار NVIVO تحلیل محتوایی شد. نتایج نشان داد که از 1418 روستای بازدید شده، 1169 روستا با مخاطره سیلاب، 638 روستا با مخاطره زلزله، 393 روستا با حرکات دامنه ای (زمین لغزش، سنگ افتان و غیره)، 33 روستا با فرونشست و فروچاله و 18 روستا با خطر ماسه های روان مواجهند و برخی از روستاها به صورت همزمان چندین مخاطره را تجربه می کنند. همچنین پس از دسته بندی و تعیین فراوانی راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش خطر سوانح در روستاهای درمعرض، ساماندهی رودخانه ها و مسیل ها با 05/26 درصد، اجرای طرح های آبخیزداری با 16/17 درصد، جمع آوری و هدایت آب های سطحی و زیرزمینی با 17/10 درصد، ایجاد / بهسازی امکانات زیربنایی با 43/8 درصد و رعایت حد و حریم بستر با 04/8 درصد، بالاترین آمار را به خود اختصاص دادند. هم زمانی آمار بالای روستاهای درمعرض خطر سیلاب و پرتکرارترین مشکلات شناسایی شده در روستاها در حوزه ی کاهش خطر سیلاب، و از طرفی ویژگی طبیعی و جغرافیایی کشور ما و تشدید اثرات تغییر اقلیم و نظریه های موجود بر پایه افزایش احتمال وقایع حدی، ضرورت توجه به عملکرد دستگاه های ذی مدخل و شفاف سازی تکالیف و مسئولیت های ذاتی هر دستگاه و روابط میان متولیان و ذی مدخلان در ارتباط با چالش های شناسایی شده را بیش ازپیش نمایان می سازد.
آسیب شناسی مدیریت شهری شهر سنندج با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصری که شاهد رشد شتابان و پیچیده تر شدن شهرها و گسترش بحران های شهری هستیم، اعمال حاکمیت و مدیریت به صورت یک سویه توسط حکومت برای مدیریت جامعه شهری، دیگر مطلوب و جواب گو نیست، لذا کاربست راهبردهای تعاملی با جلب همکاری و مشارکت شهروندان و نهادهای مدنی، بیش ازپیش ضرورت یافته اند. یکی از این کاربست های پیشنهادی الگوی حکمروایی خوب شهری می باشد. این الگو از سوی اغلب سازمان های بین المللی برای اداره شهروندمدارانه شهرهای جهان پیشنهاد شده است. این پژوهش با پی بردن به نیاز شهر سنندج به به کارگیری الگوی حکمروایی خوب شهری در این شهر، اقدام به بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر سنندج نموده است. همچنین به این موضوع پرداخته شده است که عملکرد مدیریت شهری در نواحی مختلف بر اساس الگوی حکمروایی خوب به چه میزان از هم متفاوت می باشند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد. اطلاعات موردنیاز این پژوهش با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و روش پرسشنامه ای به دست آمده است و برای تحلیل داده ها از آزمون های تی استیودنت، آنوا و توکی استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر وضعیت ضعیف شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر سنندج می باشد. با این حال وضعیت شاخص مشارکت نسبت به سایر شاخص ها در جایگاه بهتری قرار دارد و شاخص قانونمندی بصورت نسبی در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است. همچنین تفاوت معنی داری بین عملکرد مدیریت شهری شهر سنندج در نواحی مختلف مشاهده شده است. بدین معنی که نواحی پیرامونی شهر و همچنین نواحی بخش شمالی شهر دارای جایگاه مطلوبی نمی باشند. در حالی که نواحی بخش جنوبی شهر دارای شرایط نسبتاً مناسبی می باشند.
علل ایجاد ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
53 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه ضایعات مواد غذایی به یک نگرانی جهانی برای سامانه های کشاورزی-غذایی پایدار تبدیل شده است. بر اساس بررسی های میدانی، سالانه بخش زیادی از سبزیجات برگی در استان کرمانشاه در نتیجه ناکارآمدی زنجیره تأمین به ضایعات تبدیل می شوند. بااین حال، هیچ آمار و اطلاعات دقیقی از میزان ضایعات در مراحل مختلف زنجیره تأمین و محرک های آن ارائه نشده است. این مطالعه با هدف اندازه گیری میزان ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه و شناسایی علل آن انجام شده است. ابزار جمع آوری داده های تحقیق، پرسش نامه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل دو گروه از متخصصان موضوعی و کنشگران زنجیره تأمین سبزیجات برگی در سال 1400 بود. در مجموع، 60 نفر متخصص و 728 نفر از کنشگران در مراحل مختلف زنجیره تأمین سبزیجات برگی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که مراحل تولید (با 24 درصد ضایعات) و مصرف خانوار (با 21 درصد ضایعات)، مهم ترین نقاط ورود برای مداخله و اعمال راهبردهای کاهش ضایعات سبزیجات برگی هستند. نتایج بررسی علل و محرک های تولید ضایعات نشان داد که کیفیت نامناسب محصول عرضه شده به هریک از مراحل زنجیره تأمین به دلیل اقدامات نامطلوب و رفتارهای کنشگران در مراحل پیشین، یکی از مهم ترین علل ایجاد ضایعات سبزیجات برگی به شمار می رود. بنابراین، به کارگیری اقدامات و راهبردهای مقابله با علل ایجاد ضایعات در مراحل پیشین زنجیره تأمین، ضمن کاهش ضایعات در این مراحل، تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش میزان ضایعات در مراحل نهایی زنجیره تأمین دارد.
امکان سنجی خودکارسازی تعیین تغییرات مناطق جنگلی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده البرز مرکزی)
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
278 - 292
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدفجنگل زدایی یکی از بزرگ ترین چالش های جهانی محیط زیست است، زیرا جنگل ها یکی از مهم ترین اجزای بوم سازگان های جهان هستند و نقش کلیدی در تعدیل اقلیم و تنظیم چرخه های مختلف بیوشیمیایی دارند. جنگل های شمال ایران یکی از باارزش ترین اکوسیستم های جنگلی ایران به شمار می روند و ازنظر تنوع گونه های گیاهی جزو جنگل های غنی محسوب می شوند. بنابراین، تشخیص تغییرات سطوح در جنگل ها با کمک داده های چندزمانی به ما این امکان را می دهد که با شناسایی خودکار این تغییرات از تخریب بیشتر جلوگیری نماییم. هدف اصلی این تحقیق شناسایی آستانه ها و اعمال آن ها بر روی تصاویر شاخص تفاوت گیاهی نرمال شده (NDVI) در سنجنده مودیس و پایش خودکار مناطق جنگلی است.مواد و روش هااین تحقیق در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی با وسعت بیش از ۳۹۸ هزار هکتار و پوشش گیاهی بسیار غنی با بیش از ۱۱۰۰ گونه گیاهی انجام شد. در این تحقیق محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس و شاخص NDVI با وضوح مکانی ۲۵۰ متر و وضوح زمانی ۱۶ روز و همچنین تصاویر محصول MCD12C1 سنجنده مودیس با تفکیک مکانی 5600 متر و تفکیک زمانی یک ساله در سه لایه با طرح های طبقه بندی برنامه بین المللی ژئوسفر – بیوسفر (IGBP)، دانشگاه مریلند (UMD) و طرح مشتق شده مودیس (LAI) استفاده شد. تصاویر NDVI ۱۶ روزه با الگوریتم حداکثر مقدار به تصاویر ماهانه تبدیل شدند و الگوریتم PCA با ۲۵ مؤلفه برای حذف خطا ها بر روی آن ها اعمال شد. با استفاده از سامانه گوگل ارث، ۵ چندضلعی تصادفی در مناطق جنگلی بکر انتخاب شد تا مقدار پیکسل ها تخمین زده شده و درنهایت آستانه تعیین شود. همگنی پوشش گیاهی با استفاده از MCD12C1 موردبررسی قرار گرفت. آستانه جنگل با محاسبه میانگین و انحراف معیار مناطق نمونه، طی یک دوره ۱۶ ساله تعیین شد. درنهایت، تغییرات با اعمال آستانه بر روی تصاویر سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۱۶ و اعمال عملیات بولین با عملگرهای and و or روی آن ها شناسایی شد. سپس با استفاده از سامانه گوگل ارث اعتبار سنجی این نقاط انجام شد.نتایج و یافته هابا اعمال PCA روی تصاویر به همراه حفظ اطلاعات اصلی، میزان خطا تا حد مطلوب کاهش یافت. نتایج بررسی همگنی پوشش گیاهی در ۵ منطقه نمونه نشان داد که در سه لایه طبقه بندی، همگن بوده و از طبقه جنگل های پهن برگ خزان کننده هستند. نتایج محاسبات انحراف معیار و میانگین ماهانه ارزش جنگل حاکی از آن است که ماه های جون، جولای و اوت (۱۱ خرداد الی ۹ شهریور) برای بررسی تغییرات پوشش جنگلی منطقه مورد مطالعه مناسب هستند. آستانه برای این ماه ها به ترتیب برابر با 55/8596، ۸۰۰۰ و 51/8497 به دست آمد. با اعمال آستانه ها بر روی تصاویر در این سه ماه در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۱۶ و کسر این تصاویر از یکدیگر، پیکسل هایی که ارزش جنگلی خود را ازدست داده بودند، مشخص شدند. درنهایت، پس از انجام عملیات بولین ، ۲۰۰ پیکسل با مساحت تقریبی ۲۳/۱۷۲۸ هکتار به عنوان نقاط تغییریافته با کاهش پوشش جنگلی شناسایی شد. پس از بررسی، دقت کلی برای نقاط تعیین شده برابر با 5/88 درصد بود. بنابراین با اعمال آستانه های تعیین شده، امکان تشخیص خودکار تغییرات در عرصه های پوشش جنگلی به صورت به روز و مستمر فراهم است.نتیجه گیریبه طورکلی منطقه حفاظت شده البرز مرکزی یکی از مراکز مهم جنگلی کشور است و بر اساس نتایج به دست آمده طی 16 سال به دلایل مختلف، مقدار قابل توجهی از جنگل ها دچار تخریب شده یا ازدست رفته است. همچنین نتایج این تحقیق حاکی از اهمیت استفاده از روش های خودکار در شناسایی تغییرات پوشش جنگلی با اعمال آستانه های معین بر روی تصاویر شاخص NDVI سنجنده مودیس در سنجش ازدور است.
ارزیابی شاخص های اجتماعی شهر های کوچک با مرتبه جمعیتی آن ها، مطالعه موردی: نظام شهری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
149 - 167
حوزههای تخصصی:
شناخت و سنجش شاخص های اجتماعی مهم و مؤثر در پایداری شهرها، مرحله ای فراتر از توسعه پایدار شهری و از مهم ترین اقدامات برنامه ریزان به شمار می رود. این پژوهش باهدف سنجش میزان پایداری اجتماعی 21 نقطه شهری استان ایلام با استفاده از 51 شاخص اجتماعی با استفاده از روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل TOPSIS، تحلیل خوشه ای و بررسی رابطه ضریب همبستگی اسپیرمن بین میزان پایداری شهرها و اندازه جمعیت آن ها انجام گرفته است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و کاربرد روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل بهینه، تاپسیس، داده های گردآوری شده تجزیه وتحلیل شده و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای شهرهای استان ایلام در گروه پایدار، نیمه پایدار، نیمه ناپایدار و ناپایدار سطح بندی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فقط شهر توحید، در سطح اول یا پایدار، 4 شهر میمه، لومار، سراب باغ و بدره در سطح دوم یا نیمه پایدار،10 نقطه شهری؛ سرابله، موسیان، صالح آباد، دلگشا، چوار، آسمان آباد، مورموری، پهله، دره شهر و زرنه در سطح سوم یا نیمه ناپایدار، 6 نقطه شهری ارکواز ملکشاهی، آبدانان، مهران، ایلام، ایوان و دهلران در سطح چهارم یا ناپایدار قرارگرفته است. بررسی میزان ارتباط میان اندازه جمعیت و میزان پایداری شهرهای استان ایلام با استفاده از ضریب اسپیرمن رو نشان می دهد مقدار 782/0- بیانگر وجود ارتباط قوی و معکوس میان رتبه جمعیت شهرها و رتبه پایداری آن ها است و نشان می دهد با افزایش جمعیت شهرها میزان پایداری آن ها کاسته می شود و شهرهای کوچک تر از پایداری بیشتری برخوردارند.
بررسی سیاست های مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی در افزایش کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان، پژوهش موردی: اراضی لشکر 64-ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه سیاست های مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی در افزایش کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان در محدوده مورد مطالعه، اراضی لشکر 64 ارومیه می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. از جنبه های نوآوری پژوهش حاضر در حوزه روش تحقیق، استفاده از مدل مایکل واکر ماتریس رضایت-اهمیت را می توان عنوان نمود. جمع آوری اطلاعات به دو صورت برداشت میدانی و اسنادی صورت پذیرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. معیارهای این پژوهش شامل پنج معیار کالبدی-فضایی(ذهنی)، کالبدی- فضایی(عینی)، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنین و استفاده کنندگان محدوده بلافاصل اراضی لشکر 64 ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 361 نفر برآورد شده است. پرسشنامه ها به طور تصادفی توزیع گردیده اند. پایایی پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و مقدار 76/0 مورد تایید قرار گرفته است. جهت تحلیل دیدگاه ساکنان از روش تحلیل مدل مایکل واکر ماتریس رضایت-اهمیت استفاده گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که میزان رضایت- اهمیت برای تمامی شاخص ها بیش از 2/0 است، بنابراین در تمامی شاخص ها افزایش تأکید در اولویت قرار می گیرد. شاخص های کیفیت دسترسی، کیفیت بناها، دسترسی به فضای سبز بیش ترین اهمیت و شاخص های هویت و خوانایی، اقتصاد فعال محدوده بیش ترین رضایت را کسب نموده اند. با توجه به نتایج به دست آمده میزان اهمیت زیرمعیارها در سطح خوب و میزان رضایت در سطح متوسط قرار دارد.
ارزیابی اثرات سیاست ها و برنامه های بهسازی مساکن روستایی بر ساختار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهسازی مسکن در روستاهای کشور نیازمند دستیابی به شناختی جامع از اوضاع و شرایط اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی جوامع روستایی از یک سو و آشنایی با معماری مساکن آنان از سوی دیگر است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات برنامه ها و سیاست های بهسازی مسکن روستایی در ساختار روستایی است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی تهیه شده است. برای سنجش اعتبار داده ها از ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنین نواحی روستایی (6378 نفر) که در آنها طرح بهسازی مسکن روستایی اجرا شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه آماری از جدول بارتلت و همکاران استفاده شد که 209 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آماری توصیفی، همبستگی، رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین برنامه ها و سیاست های طرح بهسازی مسکن با ابعاد ساختار روستایی رابطه معنی داری وجود دارد. میزان اثرگذاری ابعاد بررسی شده ساختار روستایی برسیاست ها و برنامه های بهسازی یکسان و یک جهت نیست، بین همه مولفه های کالبدی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی ساختار روستایی با سیاست ها و برنامه های بهسازی رابطه مستقیم وجود دارد. در بین این ابعاد، بعد کالبدی با ضریب 514/0 اثرگذاری و تبیین بیشتری نسبت به ابعاد دیگر بررسی شده مسکن در پیش بینی سیاست ها و برنامه های بهسازی دارد. در رتبه دوم اثرگذاری بعد اقتصادی 160/0 تأثیر تبیین بیشتری نسبت به سایر ابعاد دارد.
تبیین مفهومی و اعتبارسنجی شاخصهای بازساخت در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
225 - 245
حوزههای تخصصی:
اصطلاح بازساخت روستایی به تغییر شیوه های فرآیندهای مختلف اجتماعی- اقتصادی و یا دگرگونی فرایندهای اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی یا به نوعی به تغییر س اختار کل ی شکل سازمانی، نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در اثر عوامل بیرونی و درونی بسیاری اشاره نماید. با توجه به پیشینه محدود در این خصوص، تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های بازساخت روستایی از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران این حوزه می باشد. در این راستا 5 بعد و 77 شاخص از طریق پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت توسط 40 متخصص و خبره در حوزه مطالعات روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور اولویت بندی شاخص ها بر اساس نظر کارشناسان در خصوص اهمیت ابعاد پنج گانه، آماره های میانگین میانه، مد و ضریب تغییرات آن ها محاسبه گردید. جهت ارزیابی میانگین نظرات اعضای هیئت علمی و کارشناسان از آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردید که نتایج بیانگر اهمیت بیشتر بعد فضایی بازساخت با میانگین 14/4 درصد است. برای اعتبارسنجی و دستیابی به اجماع نظر متخصصان از تکنیک ویکور و برای مقایسه دیدگاه های دو گروه اعضای هیئت علمی و کارشناسان نیز از آزمون من ویتنی استفاده شد. بدین ترتیب که 23 شاخص از 77 شاخص، نامناسب تشخیص داده شدند. همچنین جهت مقایسه بین نظرات دو گروه اعضای هیئت علمی و کارشناسان در خصوص شاخص های بازساخت آزمون تی دو نمونه مستقل در سطح ابعاد و شاخص ها گرفته شد که نتایج بیانگر تفاوت سازه بازساخت هم در سطح ابعاد و هم در سطح شاخص ها در بین این دو گروه است. در نهایت پس از انجام مراحل مختلف محاسبات، شاخص ها رتبه بندی شدند. در این راستا، شاخصی که بیشتر در بازساخت نواحی روستایی موردتوجه خبرگان بوده است، «بهبود رابطه اقتصادی روستا با شهرهای اطراف» مربوط به بعد فضایی است.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد سازمان شهرداری با رویکرد شهروند پرسش محور؛ مطالعه موردی: منطقه 4 شهرداری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
عملکرد مدیریت شهری می تواند باعث رضایت و یا عدم رضایت شهروندان باشد لذا بررسی عملکرد شهرداری می توان بهترین روش برای ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از شهرداری باشد. هدف پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه 4 اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن منطقه 4 شهرداری اردبیل می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 398 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روش های آماری مورداستفاده در این تحقیق روش های آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. یافته ها حاکی از آن است که سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه موردمطالعه با توجه به سن آنان متفاوت بوده، به گونه ای که میزان رضایت شهروندان کمتر از 40 سال از عملکرد شهرداری بسیار پایین تر از حد متوسط و شهروندان بالای 40 سال، میزان رضایت در حد متوسط بوده است. میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایین تر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط می-باشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداری ها از دیدگاه شهروندان منطقه موردمطالعه ازنظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت می باشد.
Spatial Analysis of the Ecological Footprint of the Rural Settlements (Case Study: Eslamabad-e Gharb County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
69 - 93
حوزههای تخصصی:
Purpose- Environmental issues such as the ecological footprint, are the product of intellectual, cultural, and economic factors. Therefore, it is necessary to know the variables effective on the amount of the footprint. The main objective of the present study is to investigate the factors affecting the ecological footprints of the rural settlements in Eslamabad-e Gharb County with a holistic and spatial approach. Design/methodology/approach- The present study is an applied one regarding the objective and descriptive-correlational regarding the methodology. In terms of the data collection method, it is a field survey. The statistical population includes 25% of the villages in Eslamabad-e Gharb County (40 villages). The sample size was determined as 500 households based on the latent and observable variables. The Structural Equation Modeling (SEM) was used to analyze the data. Also, the Geographically Weighted Regression (GWR) was used to investigate the effects of the locative-spatial factors on the research variables.Findings: The results of the Bootstrap test based on the T values indicated that the variables “ownership”, “environmental awareness”, and “consumerism” had the highest t-value and thus, were most correlated. The variable “ownership” in the economic structure is more correlated with the ecological footprint of the researched villages than other independent variables with a statistic of 26.053. overall, the analysis of the direct and inverse correlations in the SEM indicated that the variables “ownership” and “employment” were the most effective factors on the ecological footprint with coefficients of 0.874 and 0.575, while the “conspicuous consumption” was the least effective variable. Also, the results of spatial regression showed that the villages in the northwest of the county were more effective while moving towards the southeast and getting distant from the center reduces the effectiveness of the research variables on the ecological footprint.Research limitations/implications- The high rate of employment in the agricultural sector, the weakness in environmental issues training, and the high rate of livestock and agricultural ownership among a limited number of people have created obstacles on the road to the ecological sustainability of the region.Practical Solutions: Directing the residents of the researched villages towards non-agricultural employment by providing appropriate facilities and support, promoting an environment-friendly lifestyle, and training the residents to increase their environmental awareness by holding workshops in this field.Originality / Value: The present study is the first to use the SEM and spatial approach to investigate the factors effective on the ecological footprints of rural settlements. The results obtained can aid the planners and decision-makers in the field of rural settlements to advance the goals of sustainable development.
شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده کشت کلزا در مناطق روستایی شرق استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
207 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از سیاست های اصلی دولت با توجه به واردات بالای روغن های خوراکی و دانه های روغنی به کشور، افزایش و توسعه کشت دانه های روغنی از جمله کلزا است. سازمان جهاد کشاورزی استان مازندران نیز توسعه و افزایش کشت کلزا را به عنوان یکی از اهداف و اولویت های خود قرار داده است. ازاین رو هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کشت کلزا در مناطق روستایی شرق استان مازندران است. روش مطالعه ترکیبی و از نوع مطالعات توصیفی-اکتشافی است. از روش کیفی (تحلیل محتوا) برای کشف عوامل پیش برنده و بازدارنده (تدوین ابزار تحقیق) و از روش کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) برای خلاصه و دسته بندی عوامل مذکور استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی، کارشناسان، محققان و کشاورزان پیشرو استان مازندران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 14 نفر گزینش و داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند تا نقطه اشباع نظری جمع آوری شد. جامعه آماری در بخش کمی، 3637 نفر از کلزاکاران فعال شرق استان مازندران بودند که 231 نفر از آن ها با استفاده از فرمول دانیل و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه حاصل از مرحله کیفی استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان تأیید شد و برای پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن مناسب بود. یافته های پژوهش نشان داد در مجموع حدود 53/47 درصد واریانس عوامل پیش برنده توسعه کشت کلزا را چهار مورد شامل عوامل ترویجی- آموزشی، عوامل مزیتی- فنی، عوامل نهاده ای- حمایتی و عوامل تسهیل کننده کشت و 55/4 درصد واریانس عوامل بازدارنده توسعه کشت کلزا را نیز چهار مورد شامل ویژگی های فیزیولوژیکی گیاه و عوامل اقلیمی، مشکلات اقتصادی و بازاریابی، مدیریت نامناسب مزرعه و ضعف منابع و زیرساخت ها و عوامل آموزشی- ترویجی تبیین کردند. با توجه به نتایج، ارائه فعالیت های آموزشی - ترویجی مناسب، مدیریت مناسب مزرعه و واحد تولیدی برای کشت کلزا و اجرای سیاست های حمایتی از جمله کمک های مالی برای توسعه کشت کلزا در استان مازندران پیشنهاد می شود.