مطالب مرتبط با کلیدواژه

سنجنده مودیس


۱.

پایش خشکسالی با استفاده از تصاویر سنجنده مودیس (MODIS) در مناطق خشک مطالعه موردی مراتع استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایش خشکسالی سنجنده مودیس مراتع استان اصفهان شاخص اقلیمیSPI

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۲۵ تعداد دانلود : ۴۳۴
خشکسالی پدیده ای طبیعی واقلیمی است که همه ساله گریبان گیرمناطق وسیعی درسراسردنیامی شودو وقوع آن امری اجتناب ناپذیراست.این پدیده موجب اختلال دراکوسیستم می شود.اکوسیستم های مرتعی مناطق خشک که بخش چشمگیری ازسرزمین مانیزدرقلمروآن قراردارددرمجموع نظامهای شکننده ای هستندکه دربرابرتغییرات اقلیمی به سادگی درمعرض انهدام قرارمی گیرند.بنابراین شناخت وپایش خشکسالی باشاخص های معتبر، اولین قدم درجهت مدیریت این پدیده محسوب می شود.پایش خشکسالی همان ارائه اطلاعات بهنگام از دوام،شدت وتوسعه جغرافیایی خشکسالی در یک ناحیه است که بااستفاده ازسیستم های سنتی مرسوم دشواراست.فن آوری سنجش ازدورعلی رغم عمرکوتاه خود، به همراه سیستم های اطلاعات جغرافیایی،توانائی خودرادرارائه اطلاعات سودمندوبه موقع درباره پدیده خشکسالی نشان داده است.تحقیق حاضردرمراتع استان اصفهان وبمنظورپایش خشکسالی انجام شده است.دراین تحقیق سعی گردیده از شاخص های NDVI، EVI،NMDI ، LST و TCI مستخرج از اطلاعات سنجنده مودیس و اطلاعات بارندگی ایستگاه های هواشناسی محدوده استفاده گردد. نظر به مقایسه رابطه بین شاخص های ماهواره ای و شاخص خشکسالی اقلیمی و تعیین کارآیی شاخص های ماهواره ای، به منظور برآورد شاخص اقلیمی SPI آمار بارندگی ماهانه نزدیک ترین ایستگاه های هواشناسی به تیپ های مرتعی مورد مطالعه در دوره زمانی 2008-2000 بکار گرفته شد. برای استخراج شاخص های ماهواره ای تصاویر سنجنده مودیس با قدرت تفکیک 500 متر، فاصله زمانی برداشت هشت روز برای بازه زمانی 2000 تا 2012 و در ماه های فوریه تا سپتامبر یعنی ماه های رشد، قبل و بعد از آن تهیه گردید. با توجه به متفاوت بودن بازه زمانی اطلاعات بارندگی و تصاویر ماهواره ای، بازه مشترک مقایسه شاخص سال های 2007-2000 در نظر گرفته شد. اطلاعات سایر سال ها به منظور بررسی صحت نتایج بکار رفت. نتایج شاخص خشکسالی SPI در سایت های مرتعی استان اصفهان طی دوره زمانی 2007-2000 با در نظر گرفتن اطلاعات بارندگی ایستگاه های هواشناسی منتخب در بازه زمانی مختلف نشان داد که سال 2000 خشکسالی شدید،2007 و 2009 ترسالی در محدوده های مورد مطالعه رخ داده است. بررسی شاخص در بازه های زمانی سه، شش, نه، 12، 18 و 24 ماهه نشان داد که نوسانات خشکسالی در بازه های زمانی کوتاه مدت در مقایسه با بازه های زمانی بلند مدت بیشتر است. اما از تداوم کمی برخودارند. به همین دلیل در بازه زمانی کوتاه مدت تعداد وقوع خشکسالی در ماه بیشتر از سایر بازه های زمانی است. با توجه به ارتباط خشکسالی و بارندگی، بررسی نتایج شاخص خشکسالی هواشناسی و مقادیر بارندگی نشان داد که شاخص خشکسالی در بازه زمانی سه و نه ماهه با مقادیر بارندگی در سطح یک درصد همبستگی معنی دار دارند. به عبارت دیگر تغییرات مقادیر بارش ماهانه بر روند تغییرات شاخص SPI در بازه زمانی کوتاه مدت موثر است. مقایسه آماری بین نتایج بدست آمده از محاسبه شاخص-های ماهواره ای با شاخص خشکسالی هواشناسی نشان داد که شاخص SPI در بازه کوتاه مدت با شاخص های حرارتی و شاخص NMDI در سطح یک درصد بیشترین همبستگی را نشان می دهد.
۲.

بازسازی سری های زمانی NDVI سنجنده MODIS با استفاده از الگوریتم تجزیه وتحلیل هارمونیک سری های زمانی (HANTS) (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سری های زمانی NDVI سنجنده مودیس تجزیه وتحلیل هارمونیک تبدیل فوریه سریع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۶۱۵
شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، یکی از شاخص های گیاهی است که در زمینه مطالعه پایش تغییرات پوشش گیاهی در طول زمان، کاربردهای فراوانی دارد. باید توجه داشت که این شاخص، نیازمند داده های زمانی پیوسته و کامل در یک بازه زمانی مورد نظر می باشد. بااین حال در مواردی گردوغبارهای جوی، ذرات معلق در هوا، عدم کارایی سنجنده، گازها به ویژه حضور ابرها، به طور قابل توجهی بر انرژی بازتابنده از سطح به ویژه در محدوده ی طول موج های کوتاه و مادون قرمز اثر می گذارد و منجر به ایجاد تصاویری با داده های ازدست رفته و یا مقادیر غیرقابل قبول می شود. در این مطالعه، به منظور رفع مشکل داده های جاافتاده و دورافتاده، در سری های زمانی شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سال های 2001 تا 2005، از الگوریتم تجزیه وتحلیل هارمونیک سری های زمانی (HANTS) استفاده می شود. این الگوریتم برای اجرای دو کار طراحی شده است: 1- شناسایی و از بین بردن نقاط دورافتاده و مشاهدات ابری، 2- پر کردن فاصله باقی مانده بین مشاهدات معتبر توسط درون یابی زمانی. ارزیابی نتایج الگوریتم HANTS نشان می دهد که خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، بین داده های اصلی و بازسازی شده در سری های زمانی یک ساله و پنج ساله، به ترتیب کمتر از 02/0 و 03/0 واحد NDVI می باشند. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که الگوریتم HANTS، در رفع مشکل داده های ازدست رفته و داده های دورافتاده در سری های زمانی NDVI، می تواند مؤثر واقع شود.
۳.

بهره گیری از سری زمانی داده های ماهواره ای به منظور اعتبارسنجی کانون های شناسایی شده تولید گرد و غبار استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجنده تی ام آی سنجنده مودیس درجه حرارت سطح زمین عمق اپتیکی هواویز مودیس روند تغییرات سری های زمانی داده های دور سنجی ترست مدلساز روند تغییرات سطح زمین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۷۹۲ تعداد دانلود : ۶۲۲
وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و بیابانی در کشور و فرکانس بالای پدیده های گرد و غبار در آن باعث شده است، شناسایی دقیق کانون های تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پیش نیاز عملیاتهای احیائی و بیابان زدایی به شمار آید. هدف از مطالعه حاضر، اعتبارسنجی کانون های شناسایی شده تولید گرد و غبار در استان البرز با استفاده از سری زمانی داده های ماهواره ای و داده های ایستگاه های هواشناسی می باشد. بدین منظور داده های TRMM سنجنده TMI، داده ی 16 روزه پوشش گیاهی، داده ی 8 روزه درجه حرارت سطح زمین و عمق اپتیکی هواویز مودیس و همچنین اطلاعات زمینی گرد و غبار ایستگاه های سینوپتیک و پایش آلودگی هوا دریافت شدند. تجزیه و تحلیل روند تغییرات رطوبت خاک، درجه حرارت و پوشش گیاهی در یک دوره زمانی 15 ساله صورت پذیرفت. همچنین عمق اپتیکی هواویز در رویدادهای ریزگرد با غلظت بالا برای کانون های محتمل مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این مناطقی که در طی دوره زمانی، عمق اپتیکی گرد و غبار بالاتری نسبت به نواحی دیگر داشتند، مشخص شدند. درنهایت با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار، عمل واسنجی برای کانون های شناسایی شده انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل روند تغییرات، نشان دهنده کاهش معنی دار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانون های محتمل تولید ریزگرد در طی دوره زمانی مورد مطالعه بود. کاهش درجه حرارت در بخش جنوبی استان البرز و غرب تهران با فرکانس بالای غبار در ناحیه در ارتباط بود که این تکرار رویداد گرد و غبار در بررسی سری زمانی داده های عمق اپتیکی هواویز نیز نشان داده شد. بررسی سری زمانی عمق اپتیکی هواویز نشان داد که تمرکز ریزگرد در نزدیکی یا بر روی کانون های شناسایی شده وجود دارد و بالا بودن مقدار غلظت در این نواحی، نشان دهنده صحت کانون های شناسایی شده گرد و غبار می باشد. همچنین بررسی عمق اپتیکی در رویدادهای با غلظت بالا و بررسی همزمان جهت حرکت هوا نشان داد کانون های شناسایی شده به درستی انتخاب گردیده است. تلفیق اطلاعات زمینی گرد و غبار با جهت حرکت باد نیز صحت کانون های ریزگرد شناسایی شده را تایید نمود. در کل یافته های تحقیق نشان دهنده قابلیت بالای سری های زمانی داده های سنجش از دور در اعتبارسنجی کانون های شناسایی شده تولید ریزگرد می باشد. نتایج تحلیل سری های زمانی داده های ماهواره ای نشان داد که درجه حرارت سطح زمین به عنوان یک پارامتر اقلیمی مهم در شناسایی و اعتبارسنجی کانون های گرد و غبار به شمار می رود. بر اساس نتایج تحلیل در جایی که فرکانس وقوع گرد و غبار بالا است، کاهش معنی دار درجه حرارت سطح زمین مشاهده می شود.
۴.

تحلیل اثر نوسان اطلس شمالی بر تغییرپذیری پوشش گیاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسان اطلس شمالی پوشش گیاهی سنجنده مودیس ماه می ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۶۱۷
الگوهای جوّی بر تغییرات پوشش گیاهی مؤثرند. اندکی تغییر در عناصر اقلیمی منجر به واکنش سریع گیاه و تغییر در رشد آن می شود. هدف این مطالعه تحلیل ارتباط پوشش گیاهی ماه می (انبوه ترین ماه به لحاظ پوشش گیاهی) در ایران با الگوی پیوند از دور نوسان اطلس شمالی طی ماه های ژانویه تا می است. بدین منظور از داده های مقادیر پوشش گیاهی نرمال شده سنجنده مودیس، طی دوره 2001 تا 2014 استفاده شده است. ابتدا ناحیه ای از ایران که دارای متوسط NDVI بالاتر از 2/0 بود، به عنوان ناحیه دارای پوشش گیاهی جدا گردید. سپس با توجه به شدت و ضعف مقادیر NDVI و به منظور سنجش میزان حساسیت هر طبقه با الگوی پیوند از دور نوسان اطلس شمالی به سه طبقه با پوشش گیاهی تنک، متوسط و انبوه تقسیم گردید. نتایج نشان داد در طبقات ذکر شده، پراکندگی مقادیر همبستگی مثبت و منفی از الگوی مکانی خاصی پیروی نمی کند. به منظور ارزیابی بهتر نتایج در هر کدام از نواحی، نقاط با بیشترین و کمترین ضریب همبستگی هر طبقه انتخاب گردید. بالاترین ارتباط معکوس مقادیر ضریب همبستگی در ناحیه تنک مشاهده گردید که حاکی از حساسیت بالای پوشش گیاهی منطقه تنک به الگوهای جوّی می باشد. کاربری اراضی نقاط انتخاب شده نشان می دهد در بیشتر موارد، مناطق با همبستگی منفی و مثبت به ترتیب مربوط به زمین های با پوشش علفزار (پوشش طبیعی) و زمین های زراعی (پوشش انسان ساخت) است. از آنجا که در فازهای منفی الگوی نوسان اطلس شمالی وضعیت پوشش گیاهی انبوه تر از فازهای مثبت الگوی نوسان اطلس شمالی است و با توجه به بالاترین ضریب تعیین به دست آمده (77/0، در ماه فوریه واقع در استان آذربایجان شرقی)، می توان با استفاده از وضعیت نوسان اطلس شمالی در ماه های زمستان مقادیر پوشش گیاهی ماه می را برای نقاط شاخص واقع در استان های شمال غرب و غرب تخمین زد.
۵.

ارزیابی برخی شاخص های شناسایی گرد و غبار و پایش آن (مطالعه موردی توفان 10 اوت 2008 شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توفان های گرد و غباری سنجنده مودیس آشکارسازی و پایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۱
این تحقیق در پی آن است که با بررسی توفان گرد و غباری 10 اوت 2008 شرق ایران با استفاده از تصاویر ماهواره ای مودیس ضمن معرفی شاخصی مناسب جهت آشکار سازی توفان های گرد وغباری ایران، منابع و مسیر های متأثر از این پدیده را در شرق ایران شناسایی کند. بدین منظور از داده های ساعتی گرد و غبار، تصاویر ماهواره ای مودیس و همچنین از شاخص های NDDI، BTDI، BTD، LRDI و تکنیک ترکیب رنگی کاذب برای شناسایی توفان گرد و غباری استفاده شده است. در نهایت با استفاده از مطلوب ترین شاخص توفان های مذکور پایش گردید. نتایج نشان داد که شاخص رقومی LRDI و تکنیک بصری ترکیب رنگی کاذب از قدرت تفکیک بهتری نسبت به شاخص های دیگر برای آشکار سازی گرد و غبار برخوردار هستند. نتایج حاصل از پایش توفان گرد و غباری شرق ایران نشان داد که منبع تغذیه توفان های شرق شامل: بستر خشک دریاچه هامون، بیابانهای ریگستان، مارگو و خاش در بین مرز ایران، افغانستان و پاکستان و بیابان های مرکزی ایران می باشد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی منابع ایجاد گرد و غبار و مسیر هایی که از این پدیده متأثر می شوند توسط سازمان ها و موسسات ذیربط برای برنامه ریزی های ملی و بین المللی مورد استفاده قرار گیرد.
۶.

بررسی حساسیت دو شاخص پوشش گیاهی NDVI و EVI به خشکسالی ها و ترسالی ها در مناطق خشک و نیمه خشک؛ مطالعه موردی: دشت سیستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص خشکسالی مؤثر دشت سیستان سنجنده مودیس NDVI EVI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۶ تعداد دانلود : ۵۸۹
هدفی که این مطالعه در پی دست یافتن به آن است واکنش دو شاخص پوشش گیاهی NDVI و EVI به خشکسالی ها و ترسالی ها در یکی از دشت های خشک ایران یعنی دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان است. برای بررسی حساسیت این دو شاخص به خشکسالی ها و ترسالی ها به دو پایگاه داده ای مختلف نیاز بود. اول پایگاه تصاویر  NDVI وEVI سنجنده مادیس ماهواره ترا برای ماه های آوریل، می و ژوئن برای دوره زمانی 2014-2000 و دوم پایگاه داده های روزانه بارش ایستگاه هواشناسی همدید زابل برای یک دوره آماری 30 ساله (2014- 1985) که از اداره کل هواشناسی استان سیستان و بلوچستان اخذ شد. بعد از اخذ داده ها، نقشه های پویایی پوشش گیاهی حاصل از پردازش تصاویر سنجنده MODIS ماهواره ترا به تفکیک برای ماه های آوریل، می و ژوئن با استفاده از دو شاخص NDVI و EVI برای منطقه مورد مطالعه تهیه شدند. برای شناسایی فراوانی درجات مختلف خشکسالی ها و ترسالی های دشت سیستان نیز از شاخص خشکسالی مؤثر (EDI) استفاده شد. نتایج نشان داد که در سال نمونه خشک (2011-2010) تفاوت قابل توجه بین این دو شاخص در طبقه پوشش گیاهی نرمال مشاهده شد. شاخص EVI، مساحت این طبقه را در این سال خشک حدود 12 درصد نشان داد در حالی که شاخص NDVI برای این طبقه هیچ مساحتی را قائل نبوده است. درحالی که در زمان ترسالی (2006-2005) شاخص  EVI مقداری نتایج بهتری را در اختیار گذاشته است. شاخص EVI برای طبقه نرمال مساحت 20 درصدی را نشان داد و برای طبقه پراکنده 10 درصد از کل مساحت منطقه را دارای پوشش گیاهی تنک و پراکنده نشان داد. در مجموع می توان نتیجه گرفت  که شاخص NDVI شاخص بسیار مناسب تری برای پویایی پوشش گیاهی در دشت هایی مانند دشت سیستان می باشد که  حیات آن ها نه به بارش بلکه به آب جاری در رودخانه متکی است. شاخص EVI نیز با توجه به ماهیت محاسباتی آن برای مناطقی که پوشش گیاهی آن ها متراکم تر است بهتر جواب می دهد. علاوه بر این بازدیدهای میدانی هم که از دشت صورت گرفت و با نوع طبقه پوشش گیاهی که از تصاویر سنجنده MODIS به دست آمد حکایت از بهتر بودن شاخص NDVI در مقایسه با شاخص EVI برای این نوع از دشت ها دارد. 
۸.

ارزیابی مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای (ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان و شهربابک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخار آب جو دما سنجنده مودیس ماهواره ترا نیاز آبی گیاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۳۷۸
تبخیر تعرق مرجع یکی از پارامترهای لازم جهت تعیین نیاز آبی گیاه و برنامه ریزی آبیاری است. داشتن برآورد دقیق از این پارامتر برای برنامه ریزی و مدیریت منابع آبی امری ضروری است. مدل های تجربی مختلفی بمنظور برآورد تبخیر تعرق ارائه شده است. با توجه به تغییرات مکانی پارامترهای هواشناسی، استفاده از روش های مبتنی بر سنجش از دور که این تغییرات را در نظر می گیرد بسیار مطلوب است. از مدل هایی که می تواند دقت بالایی در برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای داشته باشد، می توان به مدل موجک اشاره کرد. در این راستا هدف طرح حاضر، ارزیابی دقت مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق مرجع با استفاده از تصاویر ماهواره ای (سنجنده مودیس) شامل دمای سطح زمین و مقدار بخار آب موجود در جو در ایستگاه های مطالعاتی می باشد. در این تحقیق، داده های سینوپتیک و تصاویر ماهواره ای ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان و شهربابک جهت توسعه و ارزیابی مدل موجک مورد استفاده قرار گرفت. در سناریوی اول میانگین دمای سطح زمین، در سناریوی دوم مقدار بخار آب موجود در جو و در سناریوی سوم از هر دو پارامتر بطور همزمان بعنوان ورودی مدل استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد علیرغم دقت بالای مدل در سناریوهای مختلف، مدل موجک با استفاده همزمان از هر دو پارامتر بخار و دما (سناریوی سوم) با ضریب تبیین 90 درصد نسبت به سایر مدل ها دارای دقت بالاتری بود.
۹.

ارزیابی مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای (ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخار آب جو دما سنجنده مودیس ماهواره ترا نیاز آبی گیاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۳۵۷
تبخیر تعرق مرجع یکی از پارامترهای لازم جهت تعیین نیاز آبی گیاه و برنامه ریزی آبیاری است. داشتن برآورد دقیق از این پارامتر برای برنامه ریزی و مدیریت منابع آبی امری ضروری است. مدل های تجربی مختلفی بمنظور برآورد تبخیر تعرق ارائه شده است. با توجه به تغییرات مکانی پارامترهای هواشناسی، استفاده از روش های مبتنی بر سنجش از دور که این تغییرات را در نظر می گیرد بسیار مطلوب است. از مدل هایی که می تواند دقت بالایی در برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای داشته باشد، می توان به مدل موجک اشاره کرد. در این راستا هدف طرح حاضر، ارزیابی دقت مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق مرجع با استفاده از تصاویر ماهواره ای (سنجنده مودیس) شامل دمای سطح زمین و مقدار بخار آب موجود در جو در ایستگاه های مطالعاتی می باشد. در این تحقیق، داده های سینوپتیک و تصاویر ماهواره ای ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان و شهربابک جهت توسعه و ارزیابی مدل موجک مورد استفاده قرار گرفت. در سناریوی اول میانگین دمای سطح زمین، در سناریوی دوم مقدار بخار آب موجود در جو و در سناریوی سوم از هر دو پارامتر بطور همزمان بعنوان ورودی مدل استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد علیرغم دقت بالای مدل در سناریوهای مختلف، مدل موجک با استفاده همزمان از هر دو پارامتر بخار و دما (سناریوی سوم) با ضریب تبیین 90 درصد نسبت به سایر مدل ها دارای دقت بالاتری بود.
۱۰.

تجزیه و تحلیل و تولید نقشه پهنه بندی کیفی هوای شهر تهران با استفاده از داده پایش زمینی وRS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات مکانی درونیابی سنجنده مودیس PM10

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۴۳۰
تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران در زمره آلودهترین شهرهای جهان به حساب می آید. با توجه به تأثیرات آلودگی هوا بر سلامت و محیط زیست، ضرورت شناخت دقیق آلایندهها و مشخص نمودن پهنههای آلوده ضروری به نظر میرسد.هدف این پژوهش، بررسی توانایی داده های سنجنده مودیس، در سنجش آلودگی هوا در کلانشهر تهران و تولید نقشههای کیفی هوا با استفاده از این دادهها و داده های زمینی میباشد. : در این تحقیق داده های مربوط به آلاینده های PM<sub>10</sub>، ازن، منو اکسید کربن، دی اکسید گوگرد، PM<sub>2.5</sub>در سال 1394 با استفاده از روش کریجینگ ساده به عنوان یک روش زمین آماری در حالت های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه های سطوح آلاینده ترسیم گردید. همچنین از تصاویر ماهوارهای سطح اول و داده های سطحدوم سنجنده مودیس، برای انجام تحلیلهای کیفی و کمی ذرات معلق هوا در سطوح وسیع استفاده شد. با بکار بردن شاخص اختلاف نرمال گردوغبارمربوط به داده های سطح اول و پارامتر هایی نظیر عمق اپتیکی و نمای انگستروم مربوط به داده های سطح دوم، میزان همبستگی با استفاده از باندهای 3 و 7 سنجنده ی مودیس محاسبه و مقدار RMSE آنها با داده زمینی مربوط به آلاینده PM<sub>10</sub> محاسبه گردید. : نتایح نشان داد که همبستگی مناسبی بین پارامترهای تصاویر ماهوارهای و اندازهگیری زمینی وجود دارد. این نوع همبستگی نشانگر توانایی تصاویر این سنجنده در شناسایی گردوغبار جوی است. همچنین در بخش دیگر این تحقیق نقش پارامترهای هواشناسی تأثیرگذار بر آلودگی هوا مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شد که آلاینده شاخص غالب در سال 94، ذرات معلق PM<sub>2.5</sub>وPM<sub>10</sub>بوده است. از عوامل موثر در افزایش غلظت آلاینده ها، استمرار شرایط جوی پایداربوده است که باعث انباشت آلاینده ها شده است.
۱۱.

آشکارسازی کانون های بالقوه مولد گرد و غبارهای داخلی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردوغبار کانون بالقوه سنجش از دور سنجنده مودیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۳۱۴
هدف از این پژوهش شناسایی مناطق مستعد تبدیل شدن به کانون های گرد و غبار در استان لرستان می باشد در این راستا روش انجام کار مبتنی بر طبقه بندی، هر کدام از لایه های مربوطه، تعیین یا استخراج معیارهای کانون گردوغبار، وزن دهی به هرکدام از لایه های مربوطه با استفاده از ماتریس وزن دهی زوجی AHP ، و در نهایت برهم نهی نهایی لایه های مربوطه برای تعیین نواحی مساعد کانون های گردوغبار با استفاده از نرم افزارهای GIS ، Spss ، Expert Choice می باشد. نتایج نشان داد که حدود 9 درصد از مساحت استان لرستان پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به کانون های محلی گردوغبار داشته اند. توزیع فضایی این طبقه در استان در نقشه نهایی تولید شده بیانگر آن بود بیشترین مساحت این طبقه در نواحی شرقی و به ویژه شمال شرق استان که شامل شهرستان های ازنا و الیگودرز متمرکز شده است. در نواحی جنوبی منطقه مورد بررسی نیز از جمله شهرستان های پلدختر و رومشگان نیز بخش هایی دیده میشود. در نواحی مرکزی استان و همینطور بخش های شمال غرب استان شامل شهرستان های خرم آباد، دلفان، سلسله و دورود این طبقه مشاهده نمیگردد. در بخش های جنوبی شهرستان کوهدشت نیز بخش های کوچکی از طبقه کانون های بالقوه گردوغبار مشاهده میگردد. این طبقه بیشترین ریسک را برای تبدیل شدن به یک کانون فعال گردوغبار وجود دارد. منبع تغذیه بسیاری از رخدادهای گردوغبار استان نیز میتوان گفت همین نواحی هستند که برخی از آن ها در حال حاضر کانون های بالقوه گردوغبار هستند.
۱۲.

سنجش میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر (مطالعه ی موردی: مسکن مهر شهر رشت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سنجش از دور گرد و غبار سنجنده مودیس AOD

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۷۸
مسکن مهر به عنوان یکی از بزرگ ترین پروژه های ملی در راستای فراهم کردن مسکن برای اقشار متوسط و ضعیف جامعه می باشد.از آنجایی که رضایتمندی سکونتی یکی از موضوعات مهم است؛ تجربیات و بررسی های متعدد اثبات کرده اند که بخش مهمی از رضایت زندگی را نیز شامل می شود؛ به همین جهت هدف این مقاله سنجش میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر شهر رشت می باشد. از نظر زمانی این پژوهش در بهار سال 1394 انجام شده است.روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه در شاخص های کالبدی- فضایی، عملکردی- ساختاری، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و محیط مسکونی می باشد.جامعه آماری این پژوهش ساکنان مسکن مهر شهر رشت و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 نفر بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارSPSS20 انجام شد.جهت تحلیل سوالات و بررسی فرضیات پژوهش که با استفاده از آزمون خی دو و آزمون T انجام شده است؛ مشاهده گردید که در بخش شاخص کالبدی- فضایی، افراد نمونه نسبت به فضاها و بناها، دسترسی و راه، فضای عمومی و فضای سبز رضایت چندانی نداشتند. همچنین در بخش شاخص عملکردی- ساختاری، ساکنان مسکن مهر از دسترسی های موجود در مسکن مهر رضایت ندارند. و بیش تر ساکنان مسکن مهر صرفا به دلایل مالی در آن ساکن شده اند. به طور کلی می توان بیان نمود که رضایت ساکنین مسکن مهر شهر رشت در مجموعه ی شاخص های مورد بررسی متوسط و ضعیف ارزیابی شده است.
۱۳.

آب و هواشناسی انباشت و گدازش پوشش برف در ایران با بهره-گیری از داده های سنجنده مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران انباشت و گدازش پوشش برف برف مرز سنجنده مودیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۹۱
هدف از پژوهش کنونی واکاوی آب وهواشناسی انباشت و گدازش پوشش برف در ایران با بهره گیری از داده های سنجنده مودیس است. برای این منظور، داده های روزانه نسخه ششم پوشش برف سنجنده مودیس برای بازه زمانی 1/7/1380 تا 31/6/1397 در تفکیک مکانی 500×500 متر دریافت شد. در گام بعدی داده ها به تفکیک هر سال آبی پردازش و فرایند محاسبه زمان بندی انباشت و گدازش روزهای برف پوشان انجام پذیرفت. پردازش ها نشان می دهد آغاز فصل انباشت برف از روی بلندی های البرز و بلندی های شمال غرب کشور (رشته کوه های سبلان) از اوایل مهرماه آغاز می شود و به تدریج با سپری شدن فصل پاییز به ارتفاعات پایین تر گسترش می یابد. فصل انباشت برف بر روی رشته کوه های زاگرس از حدود دهه اول آبان ماه از ارتفاعات حدود 4000 متر آغاز می شود و به تدریج تا دهه اول آذرماه به ارتفاعات پایین تر (حدود 2200 متر) نیز کشیده می شود. طی ماه های آغاز انباشت برف در ایران، که دربردارنده ماه های مهر تا آذر است، ارتفاع برف مرز با آهنگ متوسط 54 متر در روز به پایین حرکت می کند؛ این در حالی است که طی ماه هایی که فرایند گدازش برف در آن رخ می دهد، یعنی ماه های دی تا شهریور، ارتفاع برف مرز با آهنگ متوسط 15 متر در روز به ارتفاعات بالاتر مهاجرت می کند.  
۱۴.

بررسی تطبیقی شاخص های خشکسالی هواشناسی و ماهواره ای در روند بیابان زائی طبقات پوشش گیاهی فصل بهار استان سمنان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سمنان شاخص SPI شاخص NDVI خشکسالی سنجنده مودیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
 در این مطالعه به منظور بررسی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از داده های هواشناسی و سنجش از دور استفاده شده است. در ابتدا شاخص بارندگی استاندارد(SPI) برای ایستگاه سمنان طی سال های 2006 تا 2015 محاسبه گردید. در مرحله بعد بر اساس 30 تصویر برگرفته از سکوی Aqua سنجنده مودیس، در ماه های فصل بهار، شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی(NDVI) محاسبه شد. با در نظر گرفتن این شاخص، پوشش گیاهی منطقه به 4 گروه طبقه بندی شد. در نهایت دو شاخص NDVI و SPI مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد. رابطه بین NDVI و مقدار SPI و بارش اتفاق افتاده بین طبقات پوشش گیاهی تنگ و نیمه متراکم از یک رابطه مستقیم معکوس برخوردار است. بدین صورت که در تمامی ماه های فصل بهار در طبقه پوشش گیاهی تنگ با افزایش مقدار بارش و مقدار SPI از وسعت طبقه پوشش گیاهی تنگ کاسته می شود و در عوض بر وسعت پوشش گیاهی طبقه نیمه متراکم افزوده می شود و بر عکس با کاهش بارش و مقدار SPI از وسعت طبقه پوشش گیاهی نیمه متراکم کاسته شده و در عوض بر وسعت طبقه پوشش گیاهی تنگ افزوده می شود. بنابراین در زمان های وقوع خشکسالی از وسعت طبقه نیمه متراکم کاسته شده و بر وسعت طبقه پوشش گیاهی تنگ افزوده می شود. از این رو با توجه به وسعت زیاد این دو طبقه پوشش گیاهی که 93 درصد وسعت استان را بخود اختصاص داده اند، خشکسالی می تواند در منطقه باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری گردد. بنابراین روند خشکی زائی (بیابان زائی) در منطقه به گونه ای است که از وسعت طبقه پوشش گیاهی نیمه متراکم کاسته شده و بر وسعت طبقه پوشش گیاهی ضعیف افزوده می شود و در نهایت تکرار این عمل به گسترش بیابان ها در منطقه کمک می کند.
۱۵.

شاخص دورسنجی بررسی کیفیت آبهای ساحلی به کمک سری های زمانی داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجنده مودیس منطق فازی پهنه بندی آبهای ساحلی شاخص دورسنجی کیفیت آب رگرسیون خطی چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
تحقیق حاضر، با هدف ارائه شاخص دورسنجی کیفیت آب به کمک فناوری سنجش از دور صورت گرفته است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط منطقه، مطالعه منابع علمی و دسترسی به داده های ماهواره ای پارامتر های فلزات سنگین، یون های محلول، دمای آب، کلروفیلa و pH انتخاب شد. سپس توسط بررسی منابع و مقایسه بین عملکرد سنجنده های مختلف، محصول کد 02 و 09 سنجنده مودیس و تصاویر سطح دوم یک کیلومتر کلروفیل aو دمای آب سنجنده مودیس تهیه و آماده سازی شد. همچنین اطلاعات میدانی آبهای بندرعسلویه همزمان با تصویربرداری ماهواره آکوا و ترا، در ماه اوت سال 2014 تهیه گردید. سپس رابطه میان مقادیر اندازه گیری شده و مقادیر بازتابش تصاویر ماهواره ای، به صورت مدلهای خطی بررسی شد و ضریب تعیین بین 59/0 تا 94/0 از مدلها به دست آمد. در ادامه تصاویر سنجنده مودیس بین سالهای 2015 تا 2017 تهیه و مدلهای به دست آمده بر روی آنها اعمال گردید. سپس لایه ها برای بیان میزان مطلوبیت هر ناحیه با استفاده از منطق فازی استانداردسازی شد. همچنین سری های زمانی داده های دمای آب از سال 2003 تا 2017 تهیه و برای هر ماه مقادیر میانگین پیکسلی محاسبه شد و برهمان اساس تغییرات این پارامتر استانداردسازی شد. در نهایت شاخصی کارآمد جهت بررسی کیفیت آبهای ساحلی به کمک سری های زمانی داده های دورسنجی ارائه گردید و آبهای بندرعسلویه پهنه بندی شد. نتایج نشان داد کیفیت آب از سالهای 2015 تا 2017 از وضعیت ضعیف به وضعیت بسیار ضعیف تغییر پیدا کرده است. براساس نتایج این پژوهش با توسعه شاخص پیشنهادی در مطالعات آتی بررسی مداوم پایش زیست محیطی امکان پذیر خواهد بود.
۱۶.

شناسایی کانون های گرد و غبار شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
پدیده های اقلیمی در مناطق مختلف جهان در ارتباط  با ویژگی جغرافیایی هر منطقه، متفاوت اند. یکی از پدیده های غالب جوّی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی جهان، گردوغبار است. این پدیده در بخش عمده ای از ایران با اقلیم خشک، ازجمله بیرجند در شرق ایران، با آلودگی هوا مرتبط است. کانون ها و مسیرهای گرد و غبار این منطقه در طی سال متنوع اند و شناخت آن ها به مدیریت ریسک شهری، پیش بینی و بیابان زدایی کمک می کند. در این مطالعه برای تعیین منشأ گردوغبار از تصاویر ماهواره لندست در دوره 1955-2017 استفاده شد. روز گرد و غبار، براساس تقسیم بندی شایو و دونگ با کد 06 و 07 با دید افقی کمتر از 10 کیلومتر، تعریف و با شاخص BTD و TDI ، آشکارسازی شد. برای تعیین الگوهای جوّی گردوغبار، از داده های شبکه ای NOAA و مسیرهای ورودی با مدل های-اسپلیت به روش پسگرد، انجام شد. نتایج نشان داد، بیشترین روز گرد و غبار در سال های 1963 و 2008 (دوره بازگشت 45 ساله)، به ترتیب با تعداد 148 و 128 روز، عمدتاً در دوره گرم و ماه جولای (تیر ماه) حادث می شوند. وزش باد 120 روزه سیستان در شرق ایران، در انتقال ذرات گرد وغبار وآلودگی هوای بیرجند از سمت شرق و شمال شرق از بیابان های آسیای میانه، ترکمنستان، افغانستان، دشت های خراسان رضوی و دشت های داخلی، نقش عمده را دارد؛ اما در دوره سرد سال، توده های سرد سیبری از شرق، جبهه های سرد (آنتی سیکلون مهاجر)، سیکلون های میرا و کم فشارها از جهت شمال غرب، غرب و جنوب غرب با عبور از دشت های مرکزی ایران و بعضاً بیابان های سوریه و عراق در سطوح بالای جوّ، موجب گرد وغبار می شوند. در همه این کانون ها، وقوع ذرات معلق و آلودگی شهرها در دوره های خشک غالب است.
۱۷.

بررسی تغییرات پوشش برف و دمای سطح زمین با مولفه توپوگرافیکی ارتفاع مطالعه موردی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجنده مودیس سطح پوشش برف دمای سطح زمین مولفه توپوگرافیکی ارتفاع حوضه آبریز دریاچه ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۸
سطوح دارای پوشش برف (SC) بر تعادل انرژی سطح زمین از طریق بازخورد آلبیدو تأثیر می گذارد، و همچنین تاثیر عمده ای بر فرآیندهای اقلیمی، فعالیت های انسانی و چرخه هیدرولوژی، دارد. دمای سطح زمین (LST) از عناصر اصلی در شناخت اقلیم یک منطقه است که تغییرات و نوسانات آن ها در طبقات ارتفاعی مختلف برای بررسی های هیدرولوژیکی بسیار کاربردی است. هدف از این مطالعه ارزیابی و بررسی ارتباط دمای سطح زمین و سطح پوشش برف با مولفه توپوگرافیکی ارتفاع در حوضه دریاچه ارومیه می باشد. در این پژوهش به علت سهولت دسترسی به داده های سنجش ازدور و تفکیک مناسب زمانی و مکانی تصاویر ماهواره ای ترا، از تصاویر سنجنده مودیس به صورت ماهانه، فصلی و سالانه در بازه زمانی 1379-1399 استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بین LST و SC رابطه معکوس وجود دارد، همچنین بررسی نقشه های SC و طبقات ارتفاعی نشان می دهد رابطه مستقیمی بین این دو متغیر وجود دارد، در واقع با افزایش ارتفاع پایداری برف در منطقه افزایش می یابد به طوری که در ارتفاعات بیشتر از 3000 متر مقدار سطح پوشش برف بیش از 98% نسبت به منطقه است. تغییرات دمای سطح زمین در ارتفاعات مختلف معکوس تغییرات سطح پوشش برف است بنابراین در ارتفاعات کمتر از 2000 متر میانگین سالانه دما 21تا 35 درجه سانتی گراد است، اما در ارتفاعات بالاتر از 3500 متر میانگین دمای سالانه حدود 7 الی 13 درجه می باشد.