فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
حوزه شرقی شهر تهران همواره در معرض خطرات شدید احتمالی ناشی از بحران های طبیعی و انسان ساخت است، به گونه ای که در برنامه ساختاری- راهبردی این حوزه به تدبیر راهکارهای نوین در جهت کاهش خطرپذیری و ارتقای کارایی مدیریت بحران تأکید شده است. هدف این مقاله ارزیابی تأثیر ساختار شبکه ارتباطی حوزه شرقی طرح راهبردی شهر تهران بر تاب آوری آن در برابر بحران ها است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که ساختار شبکه ارتباطی حوزه شرقی طرح راهبردی شهر تهران بر تاب آوری شهر چه تأثیراتی دارد؟ پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی با رویکرد عملی و حل مشکل و از لحاظ ماهیت و روش، تحلیلی- تجویزی بر پایه داده های کمی است. در این مقاله با توجه به قابلیت روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در راستای نظرات کارشناسان و در نظر گرفتن طیف وسیعی از معیارهای کیفی و کمی چندگانه در مسیر تحقیق، روش مذکور برای به کارگیری در نمونه موردی برگزیده شد. بر مبنای یافته های پژوهش، بیش از 45 درصد از وسعت حوزه با خطرپذیری نسبتاً بالا در برابر بحران های طبیعی و انسان ساخت روبروست. این در حالی است که با به کارگیری هفت معیار مؤثر بر ارتقای تاب آوری در دو طبقه کلان شامل خصوصیات شبکه (تراکم جمعیتی، ظرفیت معابر و الگوی سفر ساکنین) و ایمنی شبکه (درجه محصوریت، ظرفیت های اجتماعی ساکنین، کیفیت ابنیه و تراکم ساختمانی ) مشخص گردید که حدود 28 درصد از معابر فاقد تاب آوری لازم در زمان پس از بروز بحران خواهند بود و همچنین توانایی بازگشت به وضعیت تعادل و شعاع پوشش دهی، در جهت امدادرسانی و اسکان موقت شهروندان به شدت پایین است.
تدوین احکام طراحی فضای پیاده رو با تأکید بر افزایش امنیت شهری مطالعه موردی: بلوار گلستان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از عوامل ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به کاهش جرم و افزایش کیفیت فضای شهری خواهد شد. یک فضای شهری امن، فعالیت های مناسب را تشویق و فعالیت های نامناسب را تحدید می کند. از این رو این فضاهای شهری و نوع آن است که در میزان وقوع جرم و خشونت در شهر تأثیرگذار خواهد بود. با افزایش حضور و نظارت شهروندان، سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها افزایش یافته و امنیت نیز به محیط تزریق خواهد شد. یکی از اهداف مهم ایجاد امنیت، ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به افزایش حضور شهروندان خواهد شد که یکی از پیامدهای آن کاهش جرم و افزایش کیفیت پیاده روهاست. ساختار کالبدی شهر با هدف تعامل میان انسان و محیط، جدیدترین رویکردی است که به کاهش جرائم شهری در قالب ابعاد کالبدی و اجتماعی می پردازد. که تأثیرات آن بیشتر در شکل گیری کالبد و در نتیجه کارکرد و جریانات اجتماعی مشهود است. هدف این پژوهش نیز ارتقای کیفیت پیاده رو شهری در راستای افزایش امنیت محیطی است. بررسی امنیت افراد پیاده، با رویکردی کالبدی در محیط و پیاده روهایی که بیشترین در صد استفاده شهروندان از این فضاهاست، امری الزامی و ضروری است. در این میان بلوار گلستان اهواز با وجود داشتن عملکردهایی با سطح کارکرد منطقه ای و فرامنطقه ای از کمبود تعامل و در پی آن کیفیت و امنیت لازم رنج می برد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی_همبستگی است که با استفاده از چارچوب نظری استخراج شده است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و مشاهده میدانی صورت خواهد گرفت. نتایج حاصل از گردآوری این اطلاعات، بر اساس تأثیر یکی از اجزای فضا (جریان) بر روی دیگر اجزا (کالبد و کارکرد) بررسی خواهد شد که در نتیجه آن حضور بیشتر افراد و ارتقای کیفیت فضای شهر انتظار می رود. با توجه به این رویکرد و با هدف ایجاد امنیت در کالبد فضای پیاده رو، میزان جریان حضورپذیری (تعامل و نظارت) با توجه به معیار "LOS" گردآوری و تحلیل خواهد شد و در راستای آن احکامی برای افزایش امنیت فضا ارائه خواهد شد.
تحلیل سیاست های عرضه زمین مسکونی، تولید فضای رانتی و انسجام ساخت شهر مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
79 - 95
حوزههای تخصصی:
عرضه زمین مسکونی در شهرهای ایران توسط دولت و نهادهای عمومی با محوریت سیاست آماده سازی زمین به ویژه از دهه 1360 به این سو یعنی تصویب قانون آماده سازی زمین در سال 1365 از عوامل اصلی شکل دهی ساخت شهرهای ایران در چند دهه اخیر است. با اجرای ناکارآمد طرح های آماده سازی زمین مسکونی و عرضه زمین توسعه نیافته باهدف تحقق ارزش مبادلاتی زمین علاوه بر ارزش مصرفی آن، منجر به شکل گیری فضای رانتی و تحت تأثیر قرار گرفتن انسجام ساخت کلان شهری از جنبه های مختلف شده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر سیاست های عرضه زمین شهری در تولید فضای رانتی و انسجام و یکپارچگی ساخت کلان شهری در محدوده شکل گرفته از طریق طرح های آماده سازی زمین مسکونی را تبیین می کند. برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و آمارهای عینی طبقه بندی شده سازمان های دخیل در مدیریت شهری استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی space syntax، تحلیل همپوشانی وزنی (با ضریب وزنی فازی) و درون یابی IDW در نرم افزارهای Arc Gis و Depthmap بهره گیری شده است. یافته های تحقیق نشان داد که محدوده آماده سازی کوی گلشهر متناسب با تأمین سهم بالایی از ارزش مبادلاتی زمین در کنار سهم ضعیف ارزش مصرفی و در نتیجه بروز زمینه فضایی برای استحصال رانت مطلق تأثیر زیادی در نارسایی و کاهش انسجام ساخت شهری زنجان داشته است. این فرآیند منجر به شکل گیری ساخت شهری ناکارآمد و ضریب هم پیوندی ضعیف شده است. در مقابل، کوی کارمندان، پایین کوه، علوم پایه و کوی قائم و آزادگان، به علت رعایت نسبی ضوابط طرح های فرادست توسعه شهری، عرضه زمین برحسب نیاز مسکن یعنی تحقق ارزش مصرفی و جلوگیری از بروز پدیده رانت جویی باز توزیعی از طریق کاهش زمان تبدیل قطعات مسکونی تفکیکی به ساختمان مسکونی در محدوده طرح های آماده سازی مذکور و مکان یابی مناسب در پیوستگی با بافت موجود شهر یک ساخت شهری منسجم با پیوند فضایی مطلوب ایجاد کرده است.
ارزیابی دلبستگی به مکان: تبیین عوامل و شاخص ها
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان از مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه طراحان قرار گیرد. در روند شکل گیری دلبستگی به مکان، دو عنصر انسان و مکان از طریق عنصر سوم تعامل انسان و مکان به لحاظ شناختی، عاطفی و عملکردی، وارد یک فرآیند می گردند که در این فرآیند زمان به عنوان عامل چهارم قابل طرح است. این پژوهش ابتدا به بررسی نظریه های موجود در زمینه حس دلبستگی به مکان و چگونگی درک آن توسط مردم پرداخته و عوامل مؤثر بر این حس را بررسی می کند و درنهایت مدلی برای نشان دادن چگونگی تأثیرات این عوامل ارائه می کند. در این مدل، ارزیابی دلبستگی به مکان شامل دو مرحله ارزیابی عوامل انسانی و مکانی و ارزیابی تعامل انسان- مکان خواهد بود. در مرحله اول سه عامل ویژگی های کالبدی، ویژگی های فعالیتی و ویژگی های فردی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. در مرحله دوم نیز پنج شاخص: هویت مکانی، وابستگی کارکردی به مکان، دلبستگی عاطفی، معنا و پیوند و مشارکت اجتماعی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
واکاوی و تبیین سیر تحوّل ضوابط شهری در شهرهای ایران، مورد مطالعه: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
155 - 170
حوزههای تخصصی:
ضوابط شهری در قالب آیین نامه های منطقه بندی، مکانیزم اجرایی طرح های توسعه شهری هستند. سیر تحوّل ضوابط منطقه بندی در یک قرن گذشته، از شکل گیری ضوابط عملکرد مبنا، تکنیک های اصلاحی تا ظهور ضوابط فرم مبنا و هیبریدی، نشان دهنده توجه بیشتر به ابعاد کیفی فرم محیط انسان ساخت است. بررسی ها نشان می دهد بنیان، اجزا و شیوه مشارکتی تهیه ضوابط نوشهرسازان که در قالب تغییر مبنای ضوابط از عملکرد به فرم ساختمانی ارائه می گردد، در راستای تحقق الگوی شهرسازی انسان محور و پایدار، واجد ویژگی های جامعیت دربرگیرندگی ضوابط عرصه های عمومی و خصوصی، یکپارچگی ضوابط شهری و ساختمانی، زمینه گرایی در فرم و انعطاف پذیری عملکردی است. با توجه به نتایج مثبت مورد انتظار از کاربرد رویکرد فرم مبنا، چهار کیفیت انعطاف پذیری عملکردی، پیش بینی پذیری فرم، تسهیل و پیش بینی پذیری مدت زمان صدور مجوز ساخت و شفافیت و خوانایی، به عنوان معیارهای بررسی روند تحول ضوابط در این تحقیق انتخاب گردید. بر این اساس ضوابط منطقه بندی در سه دوره طرح های توسعه شهری سال های 1351-1374-1393 شیراز با روش توصیفی و تطبیقی-تحلیلی ضوابط و مطالعه اسنادی، با هدف بررسی نیاز به تحول در ابعاد کیفی ضوابط شهری، مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد تحولات در ضوابط طرح ها در یک دوره 40 ساله، صرفاً ازنظر انعطاف پذیری عملکردی همسو با تحولات نظام منطقه بندی بوده است و کماکان ازنظر سایر معیارهای کیفی پیش بینی پذیر بودن فرم، تسهیل و پیش بینی پذیری مدت صدور مجوز ساخت و شفافیت و خوانایی، ضوابط با کاستی روبرو است. لیکن با توجه به انعطاف پذیری عملکردی در ضوابط طرح تفصیلی 1393، ساختار فضایی نظام پهنه بندی و شاخص های پهنه بندی، پتانسیل لازم برای تغییر مبنای ضوابط از عملکرد به فرم ساختمانی و ارتقا وضعیت معیارهای فوق وجود دارد.
نقش پناهندگان در جغرافیای شهرها و مرزهای شاهنشاهی اشکانی با امپراتوری روم از آغاز تا سقوط سلسله؛ با نگاهی به اهمیت آنها در معماری و برنامه ریزی شهری دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن شاهنشاهی اشکانی و سقوط سلسله سلوکی در ایران مناسبات ایران با دولت های همجوار شکل جدیدی به خود گرفت. در این زمان یکی از مسائل مهمی که بروز کرد، پناهندگی عده ای از شاهزادگان اشکانی به امپراتوری روم و از سوی دیگر پناه آوردن برخی شخصیت های نظامی روم به دربار ایران بود. با توجه به قدرت دو کشور و نزدیکی قلمروهای سرزمینی و مرزهای دو امپراتوری، شخصیت های مهم دو کشور برای رسیدن به قدرت یا نجات جان خود به دیگری پناهنده یا می گریختند. نکته قابل ملاحظه در این زمینه این است که این پناهندگان به چه میزان در مراودات سیاسی و دست به دست کردن مکان های جغرافیایی و سوق الجیشی تأثیر و نقش داشته اند؟ آیا پناهندگی آن ها باعث شده است که چشم انداز جغرافیایی و بعضاً توسعه طلبی دو دولت قدرتمند آن روز دستخوش تغییر و تحول گردد؟ این پژوهش با طرح سؤالات مذکور در پی آن است که با روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های تاریخی و جغرافیایی به این پرسش ها پاسخ دهد. استنباطی که از این پژوهش می شود این است که پناهندگان با توجه به جایگاه و نفوذی که در قلمرو خود داشتند و نظر به شناختی که از قلمروها و سرزمین های پیرامون داشته اند و با توجه به حمایت و جانبداری دولت ها از آن ها مرزها و قلمروهای سرزمینی را در اثر مرور زمان دستخوش جابجایی به نفع و ضرر دیگری رقم زنند.
عوامل موثر بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
47 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش سریع جمعیت شهری که حاصل آن از هم گسیختگی پیوندهای اجتماعی خانواده ها و تضعیف سنت های فرهنگی در اغلب شهرهای بزرگ کشور است، موجب بروز مشکلات فراوانی در روابط اجتماعی گردیده است. آپارتمان-نشینی به عنوان زیرمجموعه ای از زندگی شهری، یکی از موضوعاتی است که در سال اخیر، به دلیل افزایش جمعیت و به دنبال آن، نیاز به مسکن جدید ضمن گسترش، پیامدها و چالش هایی جدید را به وجود آورده است.روش تحقیق: روش تحقیق با رویکرد کمی و روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان آپارتمان نشین 15 سال به بالای شهر شیراز و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران شامل 600 نفر بوده است. روش نمونه گیری، خوشه ای و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است.یافته ها: نتایج مدل معادله ساختاری نشان داد اعتماد اجتماعی (253/0)، امنیت اجتماعی (178/0)، امکانات مذهبی (164/0)، امکانات رفاهی (133/0)، رضایت از زندگی آپارتمان نشینی (190/0)، حمایت اجتماعی (168/0) و سبک زندگی (133/0) تاثیر مثبت و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. شبکه های اجتماعی (130/0-) تاثیر منفی و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. بخش ساختاری مدل نشان داد متغیر اعتماد اجتماعی با اثر مستقیم (253/0) بیشترین مقدار واریانس تعاملات اجتماعی را تبیین کرده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد با افزایش عوامل اجتماعی و فرهنگی، تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشینی نیز افزایش پیدا می کند.
بررسی و مقایسة تطبیقی تمایل به مشارکت در بین ساکنان بافت های قدیم و جدید شهری با استفاده از مدلAHP (مورد شناسی: محله های بافت قدیم و جدید شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادینه سازی مشارکت و حضور مردم در فرایند مدیریت شهرها، رمز اصلی موفقیت طرح های توسعة شهری و از عوامل کلیدی ارزیابی عملکرد نظام مدیریتی شهری است که می تواند منجر به توسعة پایدار شهری شود؛ به همین دلیل امروزه در سطح جهانی، رویکرد «مشارکت محوری» در برنامه های شهری تقویت شده است. در این رویکرد مقتضیات هر جامعه بسیار مهم بوده که سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و طراحی الگوها باید متناسب با آن صورت گیرد. به عبارتی، برای پیاده کردن برنامه ریزی مشارکتی نقطة آغازین، سنجش و اندازه گیری میزان تمایل به مشارکت در محله های مختلف شهری است تا فرایند برنامه ریزی شهری متناسب با تفاوت های موجود، نظام داده شده و عملیاتی شود؛ از این رو، هدف اصلی این نوشتار واکاوی و شناخت تمایل به مشارکت در محله های مختلف شهری است. پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و کمّی، در چارچوب مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و تحلیل همبستگی سعی کرده است ابتدا تأثیر ویژگی های شخصی و خانوار بر روی میزان مشارکت پذیری را بررسی کند و سپس به مقایسة تطبیقی تمایل به مشارکت شهروندان در بافت های قدیم و جدید شهر کرمان بپردازد. در نهایت به این نتیجه می رسد که در بین ویژگی های شخصی، جنسیت، میزان علاقه به محله و عضویت در نهادها با میزان تمایل به مشارکت ارتباط وجود دارد. از بین سطوح مختلف مشارکت، بالاترین میزانِ تمایل به مشارکت مربوط به مشارکت سیاسی و پایین ترین سطح مربوط به مشارکت مالی است. در آخر اینکه، میزان تمایل به مشارکت در بین ساکنان بافت جدید (محلة مطهری) بیش تر از ساکنان بافت قدیم (محلة مسجد ملک) است .
مبانی مدیریت و برنامه ریزی گردشگری فرهنگی- اجتماعی از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مکتبی بودن نظام سیاسی – اجتماعی و اقتصادی در ایران مدیریت و برنامه ریزی راهبردی گردشگری نیازمند اتکاء به مبانی کلان حقوقی و فرهنگی مکتب اسلام است. از جمله مهم ترین منابعی که می توان مبانی مدیریت و برنامه ریزی گردشگری را از آن ها احصاء کرد قرآن کریم و نهج البلاغه است. هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی گردشگری در اسلام و متون اسلامی که دارای وجه قوی فرهنگی و اجتماعی است می باشد. خداوند نیز در آیات متعددی از قرآن کریم به گردشگری و سیاحت توصیه ی فراوانی کرده است؛ به گونه ای که بعد از تأمین نیازهای اساسی و ایجاد امنیت در جامعه افراد را به سیر و سیاحت فراخوانده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. نتایج نشان داد که دست اندرکاران برنامه ریزی و مدیریت گردشگری در ایران بایستی در امر تدوین راهبردهای صنعت گردشگری به منابع اسلامی از جمله قران و نهج البلاغه اتکاء نمایند و وجه فرهنگی و اجتماعی برنامه ریزی ها را موازی با اهداف اقتصادی برجسته نمایند.
شناسایی و اولویت بندی پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشران ها نیروها و روندهای مهمی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی می کنند. بر همین اساس پیشران ها به عنوان تسهیل کننده در دستیابی به اهداف و بهبود شرایط زندگی به خصوص در نواحی روستایی نقش به سزایی دارند. در این مقاله سعی شده مهم ترین پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی در ایران که منجر به بهبود و توسعه هرچه بیشتر و بهتر کارآفرینی روستایی می گردد، شناسایی و اولویت بندی گردد. توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آن ها از روش فراتحلیل و روش کیو استفاده شده است. در این راستا پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق مرور ساختار یافته 50 مقاله داخلی و خارجی در حوزه کارآفرینی روستایی شناسایی، و با استفاده از روش کیو اولویت بندی شده اند . نتایج فراتحلیل شناسایی شش گروه از پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی شامل پیشران های حمایتی، پیشران های اقتصادی، پیشران های آموزشی و فناورانه، پیشران های اجتماعی، پیشران های رفتاری، پیشران های محیطی و زیرساختی را نشان می دهد. که در این میان فراوانی و تکرار پیشران های رفتاری بیشتر از سایر پیشران ها بوده است. همچنین شناسایی 7 دیدگاه در مورد پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی را نشان می دهد. بر اساس این دیدگاه ها به ترتیب بیشترین تاکید بر روی پیشران های رفتاری، آموزشی، اقتصادی، حمایتی و زیرساختی بوده است.
بررسی تحولات ساختار اشتغال با بهره گیری از تکنیک های تحلیل اقتصادی؛ مورد پژوهی: استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان با وجود دارا بودن قابلیت های فراوان بویژه در زمینه شیلات، معدن و گردشگری از مشکل بیکاری رنج می برد؛ که افزایش جمعیت، وجود مشکلات آب وهوایی و امنیتی و دور بودن استان از مرکز، از جمله عوامل آن هستند. هدف از این نوشتار، بررسی تحولات ساختار اشتغال در استان سیستان و بلوچستان در دو دهه اخیر است. از این رو با بکارگیری مدل های اقتصاد منطقه ای و ارزیابی نتایج آن ها میزان شکاف توسعه یافتگی این استان در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و از مدل های اقتصاد منطقه ای شامل مدل تغییر سهم، ضریب مکانی، اقتصاد پایه، ترکیب و تسهیم، شاخص تغییر ساختاری و همچنین سالنامه آماری سال های 75، 85 و 90 مرکز آمار ایران استفاده شده است. در استان سیستان و بلوچستان در سال 1390 بخش کشاورزی و صنعت و در سال 1385، بخش های صنعت و خدمات، بخش های پایه بوده اند. در این استان، در بازه زمانی 85-75 بخش های کشاورزی، ساختمان، بهداشت و مددکاری اجتماعی بخش های بازنده بودند و در فاصله سال های 90-85 زیربخش های عمده فروشی،خرده فروشی، حمل و نقل انبارداری و ارتباطات، واسطه گری های مالی، آموزش، بهداشت و مددکارئ اجتماعی و تأمین برق، گاز و آب، بازنده و بازنده مختلط بودند. رشد اشتغال استان در بخش خدمات، طی این سال ها کم تر از متوسط کشوری بوده و اشتغال دربخش صنعت آن، افزایش ناچیزی داشته است. بین سال های 85 تا 90 رشد کشاورزی استان به میزان چشمگیری از رشد کشور بیشتر بوده است. ساختار اقتصادی سیستان و بلوچستان بین سال های 75 تا 85 تغییر داشته است و از بخش کشاورزی و خدمات کاسته شده و به صنعت کمی افزوده شده است.
تحلیل عوامل رشد شهر ایلام با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف پیش بینی پراکنش مکانی رشد شهر ایلام و به منظور ردیابی عوامل مؤثر بر رشد شهر صورت گرفت. در این بررسی تأثیر هفت فاکتور فاصله از جاده ها، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از اراضی بایر و فاصله از پارک و باغ، شیب و جهت دامنه بر روی رشد شهر، مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه، برای بررسی تغییرات گستره شهر، داده های سنجنده MSS مربوط به سال 1355 و سنجنده TM مربوط به سال 1386 مورد پردازش و طبقه بندی قرار گرفتند. تصاویر مورد بررسی به دو کلاسه شهر و غیر شهر طبقه بندی شدند و به منظور بررسی عوامل رشد، نقشه رشد شهر با متغیرهای مکانی فیزیوگرافی و انسانی وارد مدل شد. برای مدل سازی و برآورد پراکنش مکانی رشد شهر مورد مطالعه از روش آماری رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در طول 31 سال حدود 1515 هکتار به سطح شهر اضافه شده است. با توجه به نتایج مدل سازی مشخص شد که در مناطق نزدیک به مرز پارک و باغ رشد شهری بیشتری صورت گرفته است. همچنین رابطه رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای فاصله از جاده ها، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از اراضی بایر با رشد شهری رابطه معکوس داشته اند یعنی با افزایش این متغیرها میزان رشد شهر کاهش پیدا می کند. در نهایت، یک مدل مکانی ساده که توانایی پیش بینی پراکنش مکانی رشد شهر را با استفاده از رگرسیون لجستیک دارد، ارائه شد.
بررسی راهبرد های توسعه صنعت گردشگری در بستر ICT در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان، از منابع مهم رونق اقتصادی ( اشتغال زایی، کسب درآمدهای ارزی، کاهش فقر و غیره) و افزایش تبادل و تعامل اجتماعی محسوب می شود. از این رو، مناطقی که از ظرفیت های گردشگری برخوردار هستند، باید راهبرد های مناسبی انتخاب کنند تا از مزایا و فواید اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی صنعت مذکور برخوردار شوند. هدف تحقیق حاضر تدوین راهبرد های توسعه صنعت گردشگری در بستر ICT در استان آذربایجان شرقی بوده است. جهت تدوین راهبرد گردشگری در استان آذربایجان شرقی، ابتدا کلیه نقاط ضعف، قوت، فرصتها، تهدید ها و اهمیت هریک طی یک پرسشنامه ای توسط کارشناسان و مدیران سازمان گردشگری این استان تعیین شد. سپس در مرحله ورودی، ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) تدوین گردید. نتایج نشان داد که وضعیت استراتژیک استان مورد بررسی در حالت رقابتی بوده و با توجه به نظرات کارشناسان، استراتژی های مورد نظر تدوین شده موجب توسعه صنعت گردشگری این استان خواهد شد.
اولویت بندی و دسته بندی جاذبه های توریستی بر اساس ترجیحات گردشگران مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
17 - 31
حوزههای تخصصی:
شهرها با گردشگران مختلف دارای اماکن جاذب گردشگری تاریخی، فرهنگی، تفریحی و ... فراوانی هستند، در شهرها برخی اماکن جاذب غالباً تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می نمایند. شناسایی این اماکن و اولویت بندی و دسته بندی آن ها بر اساس رفتار ترجیحی گردشگران به منظور مدیریت توسعه گردشگری امری ضروری است. به گونه ای که، مطالعات ترجیحات رفتاری گردشگران از مکان های جاذب به نوعی، بخشی از فرآیند برنامه ریزی فضایی شهرها است که اخیراً این دسته مطالعات به دلیل ماهیت رفتار-مکانی موردتوجه محققان جغرافیا رفتاری-فضایی قرارگرفته است. به همین منظور در این مقاله با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف رفتاری گردشگران به اولویت بندی و دسته بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد بر اساس ترجیحات گردشگران پرداخته شده است. داده ها آماری با روش میدانی و پرسشنامه با توجه به جامعه آماری سالانه گردشگران شهر یزد به خصوص در سه سال اخیر از 360 نمونه موردمطالعه با مقیاس امتیازی لیکرت جمع آوری شده است. در بخش یافته های پژوهش ابتدا به بررسی خصوصیات اجتماعی و دموگرافیک گردشگران شهر یزد پرداخته شده است در مرحله بعد با پذیرش سه متغیر پژوهش شامل: میزان تجربه و وفاداری گردشگران از جاذبه ها، رضایت و استفاده گردشگران از جاذبه ها و طول زمان اقامت گردشگران برای بازید از جاذبه ها. به دلیل تأثیر متغیرهای رفتاری مختلف گردشگران در شناسایی ترجیحات آنان، برای به دست آوردن اوزان نهایی اولویت بندی و دسته بندی اماکن جاذب گردشگری؛ از روش تحلیل چند متغیر Co-plot استفاده شده است و درنهایت با ترکیب اوزان نهایی به دست آمده از مدل Co-plot با GIS الگوی فضایی پراکنش جاذبه های مورد ترجیح گردشگران در نقشه شهر یزد به نمایش گذاشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگران شهر یزد شامل افراد با تحصیلات مختلف با سنین بالا و درآمد بالا می باشند که باهدف سیاحت میراث فرهنگی از مناطق دور و نزدیک به مقصد شهر یزد سفرکرده اند و جاذبه های مورد ترجیحات این گردشگران اکثراً شامل جاذبه های تاریخی-فرهنگی چون: مجموعه امیر چخماق، مجموعه زندان اسکندر، باغ دولت آباد، ... است که این ترجیحات جاذب ازنظر پراکنش فضایی بیشتر در مرکز شهر یزد متمرکزشده اند.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری Vikor و WasPas (مطالعه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.
ارزیابی پایداری منطقه ای با رویکرد اقتصاد سبز مطالعه موردی؛ شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً اقتصاد سبز جایگزین مفهوم توسعه پایدار نیست، بلکه یک عنصر جدایی ناپذیر از سیاست های اقتصادی در مسیر پایداری است و می توان گفت پیش زمینه لازم برای دستیابی به پایداری است؛ زیرا دربرگیرنده سه فاکتور اصلی پیشرفت یعنی توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. از این منظر پژوهش حاضر در راستای ارزیابی پایداری منطقه ای استان آذربایجان غربی با رویکرد اقتصاد سبز و بهره گیری از شاخص های این رویکرد جدید در پایداری منطقه ای انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های موردبررسی، این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، مسئولان، خُبرگان و کارشناسان مرتبط با موضوع در استان آذربایجان غربی بوده اند. بدین منظور در سطح استان و برای هر شهرستان (17 شهرستان) 25 پرسشنامه و درمجموع 425 پرسشنامه توسط کارشناسان مربوطه تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های رادار و بارومتر پایداری اسکات آلن و همچنین آزمون های ضریب همبستگی چندگانه، آنوا و بتا در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل بارومتر پایداری نشان دهنده وضعیت پایداری متوسط استان می باشد. درعین حال آزمون رگرسیون چند متغیره رابطه شاخص های اقتصاد سبز در تحقق پایداری را تأیید می کند؛ همچنین ضریب تبیین بیانگر این مهم است که 81 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط معیارهای مستقل تبیین می گردد؛ بنابراین در صورت بالا رفتن میانگین هر یک از شاخص های اقتصاد سبز در منطقه، نقش و تأثیر آن ها در تحقق پایداری افزایش می یابد. بطوریکه از میان شاخص های بررسی شده، شاخص سلامت محیطی و مخاطرات با مقدار بتای 637/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق پایداری در محدوده موردمطالعه داشته و شاخص خدمات محیطی و رفاه با مقدار بتای 001/0 کمترین نقش و قدرت تأثیرگذاری را در تحقق پایداری استان آذربایجان غربی دارد.
تبیین نقش گردشگری در پایداری اجتماعی روستاهای شهرستان قائمشهر با تکیه بر نظر مدیران محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان ابزاری کارآمد با اثر بر بنیان های اقتصاد و اجتماعی روستایی می تواند نقش مهمی را در پایداری اجتماعی نواحی روستایی ایفا کند. این پژوهش به دنبال تبیین نقش گردشگری در پایداری اجتماعی نواحی روستایی شهرستان قائمشهر می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق آن توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری این پژوهش مدیران محلی روستاها می باشند. 56 نفر از مدیران محلی به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. در جمع آوری داده ها از مقیاس طیف لیکرت استفاده شده و سپس در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری t جهت اطمینان از نرمال بودن توزیع داده ها و سپس از روش آماری همبستگی و رگرسیون و آزمون های آماری پارامتری نظیر آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش در ناحیه مورد مطالعه نشان دهنده تأثیر گردشگری بر پایداری شاخص های اجتماعی می باشد. Abstract Tourism as an effective tool with an effect on rural and rural economic foundations can play an important role in the social sustainability of rural areas. This research seeks to explain the role of tourism in social stability of rural areas of Ghaemshahr city. This research is of applied type and its research method is descriptive-analytical. The statistical population of this research is local villagers. 56 local managers are set as sample size. The data were collected using the Likert scale and then analyzed by SPSS software and t-test. To verify the distribution of data was normal, then the correlation and regression tests and statistical tests such as correlation test Pearson has been taken advantage of. The research results in the study area show the impact of tourism on the sustainability of social indicators.
تأثیر تغییر اقلیم بر گردشگری در مناطق تحت حفاظت (مورد شناسی: منطقه شکارممنوع الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در مناطق تحت حفاظت، نسبت به تغییرات آب و هوایی بسیار حساس بوده است و هرگونه تغییر سبب کاهش در طول مدت و کیفیت فضاهای گردشگری می شود. در این مطالعه تأثیر پارامترهای اقلیمی، در منطقه الوند به عنوان یک اصل مهم در انتخاب مقصد گردشگری و ارتباط تغییر اقلیم بر گردشگران، مورد بررسی قرار گرفت. ضمن استفاده از شاخص اقلیم گردشگری (TCI)، برای تعیین ایام مناسب حضور گردشگران، به تعیین آستانه خشکسالی از شاخص (SPI)، در بررسی روند تغییر اقلیم بر تعداد گردشگران در طی سال های 1354-1397 پرداخته شد. نتایج حاصل از شاخص TCI، بیانگر وضعیت ایده آل (خرداد و شهریور)، وضعیت عالی (اردیبهشت، تیر، مرداد، مهر)، وضعیت بسیار خوب (فروردین)، وضعیت قابل قبول (آبان، آذر، بهمن، اسفند) و وضعیت حد مرزی (دی) در منطقه است. مقدار آماره t مربوط به تعداد گردشگران، گویای روند مثبت آمار گردشگران به این منطقه است (بهترین ماه ها: خرداد و شهریور). نتایج حاکی از آن است که روند تغییرات بارندگی و شاخص خشکی دارای مقادیری منفی، بیانگر کاهش میزان بارندگی و افزایش خشکسالی در منطقه است. به علاوه روند افزایش معنی دار دمای هوا با مقدار آماره 82/2=t در سطح 05/0، بدان معنا است که دمای هوا روند افزایشی داشته و باعث روند کاهشی در میزان گردشگران در سال های اخیر شده است. بیشترین مقدار آماره t به سرعت باد اختصاص دارد که روند تغییرات سرعت باد مثبت و در سطح اطمینان 95% معنی دار است و به معنای بالابودن نوسانات سرعت باد است. روند فزاینده دما، کمبود پوشش برفی در منطقه و امواج گرما در تابستان، همگی حاکی از این نکته هستند که در آینده با تغییر در شرایط آب و هوایی، باعث تخریب در ساختار طبیعی و درنهایت کاهش شاخص اقلیم را حتی به خصوص در فصول گرم تابستان (تیر و مرداد) برای گردشگران و فعالیت های گردشگری می شود.
طراحی ایستگاه های حمل و نقل ریلی شهر تهران مبتنی بر معماری حواس* (مطالعه موردی: ایستگاه های مترو تجریش، میدان ولیعصر، فرودگاه مهرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نوشتاری پیرامون بررسی رابطه میان مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی حمل ونقل ریلی با غنای حسی به عنوان مهم ترین مؤلفه معماری حواس است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی، در بستر پیمایشی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اخذ نظر صاحب نظران به وسیله پرسشنامه و مصاحبه بوده است که با توجه به آزمون فریدمن، خوانایی و جهت یابی- مسیریابی به عنوان اولویت نخست مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی ریلی انتخاب گردید. سپس به منظور تحقق خوانایی و تسهیل مسیریابی و جهت یابی در این فضاها تأثیر غنای حسی بر مؤلفه های مذکور سنجیده شد. در این راستا، ایستگاه های مترو تجریش، فرودگاه مهرآباد و میدان ولیعصر به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه مصور و مصاحبه با کاربران تحت شرایط خاص حسی داده های اولیه کامل شد. در مرحله تحلیل داده ها از تحلیل ساختار واریانس یا مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، استفاده شده است. سپس، فرضیات پژوهش یعنی رابطه میان غنای حسی با افزایش خوانایی و تسهیل مسیریابی- جهت یابی براساس ضرایب معناداری بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده وجود روابطه قوی میان عوامل فوق الذکر است.
تبیین نظری بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک و ارائه مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
811 - 832
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش الگویابی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان واحدهای سیاسی است. روابط ژئوپلیتیک روابط میان واحدهای سیاسی در مقیاس های ملی، منطقه ای، و جهانی است. بیشتر مفاهیم در رابطه با روابط ژئوپلیتیک معمولاً فقط به ارائه تعریف بسنده کرده اند و مشکل یافتن الگوهایی است تا معنای کیفی به روابط ژئوپلیتیکی بدهد. بدین منظور، نخست باید مجموعه ای از عوامل و مؤلفه ها را تعریف کرد که به روابط ژئوپلیتیکی منجر می شود. شناسایی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیکی در این پژوهش بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکردهایی است که نظریه پردازان و اندیشمندان جغرافیای سیاسی، ژئوپلیتیک، علوم سیاسی، روابط بین الملل، و محیط زیست ارائه کرده اند. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف نظری و بر اساس ماهیت توصیفی - تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان کشورها بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکرد ها در چهار بُعد هیدروپلیتیک، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، و ژئوکالچر قرار دارد. در این میان بسترها و زمینه های هیدروپلیتیک شامل «رودخانه های بین المللی»، «مرزهای دریایی مشترک»، و «عامل زیست محیطی» بسترها و زمینه های ژئوپلیتیک شامل «مسائل سرزمینی»، «موقعیت جغرافیایی»، «هژمونی منطقه ای»، «رویکرد امنیتی»، «وزن ژئوپلیتیکی»، «پیمان ها و ائتلاف ها»، «کدهای ژئوپلیتیک»، و «همسایگی و تعداد همسایگان» است. بسترها و زمینه های ژئواکونومیک شامل «منابع زیرزمینی و فسیلی» و «تنگه های بین المللی» بوده و بسترها و زمینه های ژئوکالچر نیز شامل «تعدد گروه های قومی در کشورهای همجوار»، «پیوند مذهبی با کشورهای پیرامونی»، «عامل تاریخی و تمدنی»، و «عامل ایدئولوژیک گرایی» است. هر کدام از این مؤلفه ها در چندین نظریه و رویکرد مورد تأکید قرار گرفته اند.