فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
811 - 832
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش الگویابی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان واحدهای سیاسی است. روابط ژئوپلیتیک روابط میان واحدهای سیاسی در مقیاس های ملی، منطقه ای، و جهانی است. بیشتر مفاهیم در رابطه با روابط ژئوپلیتیک معمولاً فقط به ارائه تعریف بسنده کرده اند و مشکل یافتن الگوهایی است تا معنای کیفی به روابط ژئوپلیتیکی بدهد. بدین منظور، نخست باید مجموعه ای از عوامل و مؤلفه ها را تعریف کرد که به روابط ژئوپلیتیکی منجر می شود. شناسایی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیکی در این پژوهش بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکردهایی است که نظریه پردازان و اندیشمندان جغرافیای سیاسی، ژئوپلیتیک، علوم سیاسی، روابط بین الملل، و محیط زیست ارائه کرده اند. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف نظری و بر اساس ماهیت توصیفی - تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان کشورها بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکرد ها در چهار بُعد هیدروپلیتیک، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، و ژئوکالچر قرار دارد. در این میان بسترها و زمینه های هیدروپلیتیک شامل «رودخانه های بین المللی»، «مرزهای دریایی مشترک»، و «عامل زیست محیطی» بسترها و زمینه های ژئوپلیتیک شامل «مسائل سرزمینی»، «موقعیت جغرافیایی»، «هژمونی منطقه ای»، «رویکرد امنیتی»، «وزن ژئوپلیتیکی»، «پیمان ها و ائتلاف ها»، «کدهای ژئوپلیتیک»، و «همسایگی و تعداد همسایگان» است. بسترها و زمینه های ژئواکونومیک شامل «منابع زیرزمینی و فسیلی» و «تنگه های بین المللی» بوده و بسترها و زمینه های ژئوکالچر نیز شامل «تعدد گروه های قومی در کشورهای همجوار»، «پیوند مذهبی با کشورهای پیرامونی»، «عامل تاریخی و تمدنی»، و «عامل ایدئولوژیک گرایی» است. هر کدام از این مؤلفه ها در چندین نظریه و رویکرد مورد تأکید قرار گرفته اند.
آسیب شناسی اقتصادی توسعه گردشگری در نواحی روستایی شهرستان لنگرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی دهه های اخیر صنعت گردشگری و به ویژه شاخه روستایی آن، جایگاه خاصی را در اقتصاد کشورها بدست آورده و نقش فعال و مؤثری را در ارتقاء ساختار اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشورها به خصوص در کشورهای رو به توسعه ایفا می کند. نواحی روستایی شهرستان لنگرود، یکی از نواحی پر جاذبه در استان گیلان است که همواره مقصد گردشگری بسیاری از گردشگران و علاقمندان را به خود اختصاص داده است. آسیب شناسی فعالیت های گردشگری در نواحی روستایی این شهرستان، هدف اصلی این پژوهش است که به منظور دستیابی به آن از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 15 روستای دارای زمینه های گردشگری روستایی شهرستان لنگرود بوده که به شیوه هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران، 342 نمونه برآورد شده که به روش تصادفی- سهمیه ای بین ساکنان محلی، مدیران و کارشناسان اداری شهرستان لنگرود توزیع شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های افزایش قیمت زمین و حتی بورس بازی زمین و گسترش دلالی ها با میانگین وزنی 19/4، افزایش اجاره بهای مسکن و یا کالا هایی که برای زندگی روزمره مردم لازم اند با میانگین وزنی 94/3 و تغییر ماهیت مغازه های عرضه کننده کالاهای لازم و مورد نیاز ساکنان به مغازه هایی برای عرضه کالا به گردشگران با میانگین وزنی 63/3 بیش از سایر مؤلفه ها باعث ایجاد ناپایداری و آسیب های اقتصادی در روستاهای مورد مطالعه شده اند. همچنین در بین مؤلفه های مورد بررسی پیامدهای نامطلوب اقتصادی، مؤلفه افزایش دستمزدها با میانگین وزنی 20/3، کمترین تأثیر را داشته است.
مطالعه تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای اسدآباد شهرستان تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری در گرو کارکردهای مناسب متغیرهای است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از مهمترین متغیرها امنیت گردشگران و مقاصد گردشگری است. برنامه ریزی گردشگری امروزه با برنامه ریزی شهری عجین شده و به منظور توسعه پایدار شهرها، جذب گردشگر و برنامه ریزی توریسم دارای اهمیت زیادی است. امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت، بسترساز توسعه جوامع انسانی است. هدف از این تحقیق شناخت میزان احساس امنیت زائران در کلانشهر مشهد با رویکرد جامعه شناسی و با تأکید بر نقش برنامه ریزی شهری در حوزه گردشگری است. در این نوشتار با توجه به رهیافت های جامعه شناختی امنیت، مطالعه احساس امنیت گردشگران در برابر هرگونه تهدیدی برای رسیدن به یک آرامش خاطر پایدار در جامعه میزبان با تاکید بر عواملی از جمله: اعتماد، کیفیت خدمات شهری، عملکرد پلیس و سلامت معنوی و روانی مورد نظر است.روش تحقیق این پژوهش به صورت پیمایشی و از ابزار سنجش پرسشنامه مصاحبه ای استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زائران هتل آپارتمان های مستقر در منطقه ثامن شهرداری مشهد بوده، است؛که برابر با حجم نمونه آماری 375 نفر براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. ضریب آلفای کرونباخ در حدود72% بوده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که احساس امنیت در بین گردشگران حریم رضوی دارای کارکردهای اثرگذاری بر توسعه گردشگری دینی در کلانشهر مشهد خواهد بود. تحلیل یافته ها بیانگر این است متغیر کیفیت خدمات شهری و سلامت معنوی بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت گردشگران (زائران) داشته اند. بنابر این توسعه پایدار گردشگری برآیند پایداری امنیت در حوزه های اجتماعی ، محیطی اقتصادی و امنیت شهری است. می توان برای توسعه پایدار عوامل جامعه شناختی برنامه ریزی شهری بر گردشگری دینی کلانشهر مشهد سرمایه گذاری های لازم را بسترسازی کرد.
سنجش نگرش گردشگران سالمند به شهر مشهد از نظر شاخص های شهر دوستدار سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
83 - 99
حوزههای تخصصی:
الگوی جمعیت جهانی روندی رو به رشد به سوی سالمندی دارد و این منجر به یک پدیده جهانی در قرن 21 شده است. روند پیری به صورت موازی با روند امروز شهرنشینی پیش می رود. یکی از فعالیت های مناسب برای افراد مسن به منظور ارتقا ابعاد جسمانی و روحی خود، گردشگری است. گردشگری موجب تحرک این افراد شده و آن ها را وادار می سازد از انزوا و خانه نشینی خارج شوند. گردشگری شهری یکی از کارکردهای اصلی از شهرها می باشد و در صورتی که بتواند تقاضا و خواسته های گردشگران سالمند را فراهم آورند و شهری دوستدار سالمند را ایجاد کند رضایتمندی آنان را از مقصد گردشگری موجب می شود. این پژوهش در پی آن است که اثرگذاری مؤلفه های شهر دوستدار سالمند بر میزان رضایت و وفاداری گردشگران سالمند شهر مشهد بر مبنای مدل اروپایی بررسی کند. تعداد 183 پرسشنامه پاسخ داده شده توسط گردشگران سالمند این مقصد مورد بررسی قرار گرفت؛ و داده ها بر اساس مدل مفهومی پیشنهادی بر مبنای مدل اروپایی و با استفاده از نرم افزار spss جهت سنجش وجود رابطه از آزمون اسپیرمن و تحلیل مسیر رگرسیون مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان از وجود رابطه مثبت میان فاکتورهای تصویر مقصد، انتظارات، کیفیت مقصد و ارزش درک شده در میزان رضایتمندی و وفاداری به مقصد می باشد. رابطه ای که با افزایش میزان هریک از چهار عامل نامبرده و دو شاخص رضایتمندی و در پی آن وفاداری افزایش می یابند. در ادامه تحلیل مسیر، اثرگذارترین عامل بر وفاداری به این مقصد به صورت مستقیم و غیرمستقیم تصویر مقصد می باشد؛ و علاوه بر آن رضایتمندی به صورت مستقیم و کیفیت درک شده به صورت غیرمستقیم در ایجاد وفاداری گردشگران سالمند به این مقصد مذهبی و فرهنگی مؤثر بوده اند.
ذهنیّت سنجی ساکنان محله های جدید و برنامه ریزی شده در ارتباط با مؤلفه های کیفیت زندگی (نمونه موردی: محله جاهدشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه صرف به رشد شهرها و بازماندن از رویکردهای توسعه ای نسبت به شهرها موجب به وجود آمدن پدیده ماکروسفالی در آنها شده است و این موضوع تأثیر مستقیم در سطح کیفیت زندگی در شهرها دارد. نکته قابل توجه در مواجهه با کیفیت زندگی، در نظر گرفتن آن در همه ابعاد (ذهنی و عینی) است تا بتواند به صورت جامع مورد ارزیابی قرار گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی کیفیت زندگی (دو بُعد عینی و ذهنی) در محله های برنامه ریزی شده شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی در این دست از محله ها از طریق افزایش مؤلفه های محیطی است. محله مورد مطالعه، محله جاهدشهر واقع در منطقه 12 شهر مشهد است. معیارها و شاخص های کیفیت عینی و ذهنی زندگی در 4 سطح به صورت سلسله مراتبی تدوین شده اند. روش مورد استفاده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 372 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و روش توزیع پرسشنامه تصادفی ساده است. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSSو AMOS استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان کیفیت ذهنی زندگی در محله جاهدشهر از نظر ساکنان درحد متوسط رو به ضعیف (فقط در بخش حمل و نقل خوب) و میزان کیفیت عینی زندگی در حد متوسط رو به بالا (فقط در مؤلفه های امنیت اجتماعی و اوقات فراغت متوسط روبه ضعیف) ارزیابی شده است.
ارزیابی دلبستگی به مکان: تبیین عوامل و شاخص ها
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان از مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه طراحان قرار گیرد. در روند شکل گیری دلبستگی به مکان، دو عنصر انسان و مکان از طریق عنصر سوم تعامل انسان و مکان به لحاظ شناختی، عاطفی و عملکردی، وارد یک فرآیند می گردند که در این فرآیند زمان به عنوان عامل چهارم قابل طرح است. این پژوهش ابتدا به بررسی نظریه های موجود در زمینه حس دلبستگی به مکان و چگونگی درک آن توسط مردم پرداخته و عوامل مؤثر بر این حس را بررسی می کند و درنهایت مدلی برای نشان دادن چگونگی تأثیرات این عوامل ارائه می کند. در این مدل، ارزیابی دلبستگی به مکان شامل دو مرحله ارزیابی عوامل انسانی و مکانی و ارزیابی تعامل انسان- مکان خواهد بود. در مرحله اول سه عامل ویژگی های کالبدی، ویژگی های فعالیتی و ویژگی های فردی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. در مرحله دوم نیز پنج شاخص: هویت مکانی، وابستگی کارکردی به مکان، دلبستگی عاطفی، معنا و پیوند و مشارکت اجتماعی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
تحلیل ارتباط استراتژی های تنوع تأمین معاش با مدیریت اراضی کشاورزی مورد: مناطق روستایی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به زیست غیررسمی: مطالعه رابطه امنیت تصرف و کیفیت زندگی در اوزون تپه، بومهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
177 - 192
حوزههای تخصصی:
در پژوهش ترکیبی حاضر، ابتدا ماهیت مسئله زیست غیررسمی مدنظر قرار گرفته و سپس به کمک رویکردی بدیل، چارچوب نظری جامعی برای فهم ماهیت زیست غیررسمی در دوره کنونی ارائه شده است؛ از این رو در ابتدا طرح نظری مسئله صورت گرفت. سپس با اتکا به مطالعه میدانی - که در این پژوهش پس از بررسی موارد مختلف منطقه اوزون تپه واقع در شهر بومهن به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شد - و آزمون های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون بر داده های جمع آوری شده از میدان، ابعاد چارچوب نظری غنی تر و در عین حال تعدیل و اصلاح شد. با تمرکز بر دو مفهوم امنیت تصرف و کیفیت زندگی نیز ابعاد سکونت غیررسمی در این نمونه بررسی شد. به نظر می رسد با تمرکز بر دو مفهوم مورد نظر که از اساسی ترین مسائل سکونت گاه های غیررسمی هستند، می توان وجوه مسئله را دقیق تر بررسی کرد. درنهایت با تکیه بر یافته های حاصل از مطالعه میدانی و تحلیل نظری می توان گفت میان تأمین حق سکونت و همه ابعاد کیفیت زندگی رابطه معناداری مشاهده می شود. همچنین تأمین حق سکونت تنها در بعد ادراکی تأثیر چشم گیری بر وضعیت این قشر دارد.
سنجش شاخص های توسعه پایدار در جهت شکل گیری توسعه پایدار محله ای در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 40
حوزههای تخصصی:
ناکامی ها در دستیابی به اهداف توسعه پایدار در توسعه های شهری در دهه های اخیر موجب تغییر رویکرد برنامه ریزان به سطح محلی گردیده است و اطلاع از وضعیت پایداری محلات گونه های بافت شهری می تواند نقشی مؤثر در برنامه ریزی ها و جهت گیری های توسعه پایداری داشته باشد لذا این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با هدف تحلیل وضعیت شاخص های توسعه پایدار و پایداری محلات واقع در بافت های گوناگون شهر مهاباد از حیث چهار نوع بافت قدیمی، میانی، بافت جدید و اسکان غیررسمی بر مبنای 5 شاخص اصلی (کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی و زیست محیطی) و 44 شاخص فرعی مستخرج، صورت گرفته که شاخص های اصلی به عنوان متغیر اصلی و پایداری محلات به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و آزمون پیرسون و تحلیل واریانس داده های بی مقیاس در محیط </strong> Spss</strong> و </strong> Excel</strong> نشان می دهد که بین سه شاخص اقتصادی، کالبدی و خدماتی، با شاخص تلفیقی همبستگی و رابطه معنی دار وجود داشته و همچنین تحلیل مسیر در نرم افزار </strong> Amos</strong> حاکی از ارتباط و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سه متغیر اصلی (شاخص های خدماتی، اقتصادی، کالبدی) بر روی متغیر وابسته پایداری محلات بوده است سپس بر اساس مدل موریس محلات موردمطالعه رتبه بندی شده و نتایج مشخص می سازد رتبه محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی به دلیل نزدیکی به مرکز شهر و برخورداری بهتر، مطلوب تر و رتبه محلات جدید و اسکان غیررسمی که در دهه های اخیر توسعه یافته اند در رتبه های پایین تری از لحاظ مقایسه قرارگرفته اند.</strong>
The Analysis of Environmental Sustainability for Rural Housing Using Fuzzy Interference Systems (Case Study: Rural Areas in Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Housing has been one of the basic needs of the human beings, and the settlements have also been considered as the basic needs in terms of human communities. In order to satisfy such needs appropriately, traditionally human beings have intended to supply such needs as dealing with their surrounding environment. The current research intends to define the indices of housing sustainability in order to investigate the sustainability of environment for rural housing in Marivan County. Design/methodology/approach - The required data was collected using documentary methods and field studies together with questionnaires. First, the environmental variables of sustainable housing for rural areas were defined. Next, using hierarchical sampling method together with Cochran formula, 295 rural households were selected as the sample of the study. The tool for collecting the data was a questionnaire with an acceptable reliability endorsed using pre-test, data analysis, and the calculation of Cronbach's alpha coefficient. Finally, in order to analyze the data, fuzzy interference system (FIS) was used within the MATLAB software. For mixing the results obtained from measuring the elements of environmental sustainability, the gamma fuzzy was used together with FIS. Findings - The results indicated that the environmental sustainability of rural housing in the current research included the values of 0.9, 0.7, and 0.5 for gamma fuzzy which respectively included 0.09, 0.22, and 0.52. This indicates that the environmental sustainability of rural housing is not desirable for the areas investigated in this study. Research limitations/implications - The most important problem with the current research was that the household heads in the rural areas could not be easily accessed for data collection. Practical implications - With respect to the results, it is recommended that the economic, cultural, and social conditions of the rural areas and the subsistence of their native residents should be in line with the climatic and geographical conditions of the areas. Originality/value - The results of the current research can pave the way for studying the sustainability of the rural housing, especially in the area which has been studied.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
ارزیابی وضعیت پایداری محله ها در شهرهای مرزی (مطالعه موردی: محله های شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار شهری مقوله ای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها تأثیر گذار بوده است و ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و معیشت شهری، امنیت، مشارکت، شکل بافت و مدیریت شهری دارد. توسعة پایدار شهری و اندازه گیری کمّی و نمایش فضایی آن موضوعی مهم در برنامه ریزی شهری محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر سطح بندی فضایی و تحلیل میزان پایداری و ناپداری محلات شهر مرزی پیرانشهر به لحاظ 4 شاخص اقتصادی، اجتماعی، زیست_ محیطی و نهادی_ کالبدی می باشد. نوع تحقیق کاربردی_ توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی است. جامعة آماری کلیة محله های شهر پیرانشهر می باشد که از بین آنها تعداد 380 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونة آماری انتخاب شده اند و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج کلی تحقیق نشان می دهند؛ به لحاظ شاخص های توسعة پایدار، 3 محلة (آزادی، بازارچه و زمین های شهرداری) در وضیعیت پایدار و محله های (آزادگان، زرگتن و فرمانداری) در سطح نیمه پایدار و 9 محلة (ساحلی، کمربندی، جاده سردشت، بازار سیگاران، کمربندی جدید، کهنه خانه، پاداش، فرهنگیان و شین آباد) در وضعیت ناپایدار قرار دارند.
بررسی نظرات شهروندان برازجانی درخصوص نحوه انتخاب شهردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهمی که در سال های اخیر، به عنوان عامل بسترساز برای مشارکت های مردمی در شهرها مطرح شده است، مقوله انتخاب شهرداران می باشد که باعث تقویت حس تعلق اجتماعی شهروندان به شهر و نیز حل مشکلات شهری از طریق مشارکت شهروندان و مدیریت شهری می شود. پژوهش حاظر در محدوده شهر برازجان واقع در استان بوشهر در راستای ارزیابی نظرات مردم نسبت به نحوه انتخاب شهردار انجام گرفته است. روش این پژوهش براساس هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد و در انجام این تحقیق و بنا به ضرورت از مطالعات میدانی و اسنادی استفاده شده است در مطالعات میدانی برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان برازجانی تشکیل می دهند. که تعداد 382 شهروند با استفاده از جدول استاندارد مورگان و به روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و جهت ارزیابی فرضیه ها از روش آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج برسی ها نشان داد که میزان آگاهی 6 درصد شهروندان نسبت به وظایف و فعالیت های شهرداری، در حدکم، 41.6 درصد متوسط و 52.4 درصد در حد زیاد می باشد. 77.3 درصد شهروندان از نحوه انتخاب شهردار اطلاعات درستی دارند و 22.7 درصد اطلاعات درستی ندارند. همچنین 64.9 درصد شهروندان تمایل دارند که شهردار از طریق رای مردم انتخاب شود، 22 درصد از طریق شورای شهر و 13.1 درصد نیز تمایل دارند که شهردار از طریق دولت انتخاب شود. بنابراین بیشتر شهروندان تمایل دارند که شهردار برازجان از طریق رای مردم انتخاب شود.
اماکن تاریخی دارای جاذبه گردشگری و تاثیر آن در توسعه اقتصادی دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری با سابقه تاریخی طولانی یکی از مسائل مهم در توسعه یک کشور محسوب می شود و نقش مهمی در پویایی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایفا می نماید. شهرستان دامغان با پیشینه تاریخی طولانی و قرار گرفتن بر سر راه ارتباطی شمال و جنوب و شرق و غرب می تواند منطقه مناسبی برای گردشگری و جذب توریسم و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی باشد. با توجه به تاریخی بودن شهرستان دامغان یکی از مهمترین مصادیق تاثیرگذار در گردشگری این شهر اماکن تاریخی آن است. از این رو مسئله اصلی پژوهش حاضر معرفی و شناخت مکان های تاریخی دارای جاذبه گردشگری و تاثیر آن در جذب توریسم و توسعه اقتصادی شهرستان دامغان است. روش مورد استفاده در نگارش مقاله کتابخانه ای و بر اساس مشاهده اماکن تاریخی می باشد. یافته اصلی مقاله آن است که با توجه به وجود بناهای مهم تاریخی در دامغان که مربوط به دوره های مختلف تاریخ این سرزمین می باشد، این شهر می تواند مرکز گردشگری مهمی محسوب شود و با عنایت ویژه مردم و مسئولین یکی از راه های عمده توسعه اقتصادی این شهرستان در نظر گرفته شود
تحلیل کالبدی– فضایی نواحی شهری بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
19 - 30
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بسیاری در سطح جهان وجود دارند که در اثر رشد پراکنده، منابع طبیعی و فضاهای باز و سبز خود را مورد بهره برداری نادرست قرار داده اند. یکی از راه های مقابله با چنین رشد نابسامانی در دنیا، بهره گیری از الگوی « رشد هوشمند» در تهیه طرح های توسعه شهر است. در این راستا، در تحقیق پیش رو به تحلیل کالبدی- فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری در نواحی شهر بابل و عوامل موثر بر آن از طریق 8 شاخص کلیدی رشد هوشمند پرداخته شده است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل کالبدی - فضایی و اولویت بندی نواحی هفتگانه شهر بابل براساس شاخص های رشد هوشمند در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. براساس مدل سلسله مراتبی پیشنهادی، در جمع آوری داده های موردنیاز برای تعیین وزن معیارها از پرسشنامه مقایسات زوجی ANP و برای رتبه بندی نواحی براساس شاخص های رشد هوشمند شهری از پرسشنامه ARAS استفاده شده است. جامعه نمونه آماری، 20 نفر از مدیران و کارکنان ارشد شهرداری بابل است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ناحیه 4 واقع در بافت مرکزی و هسته اولیه شهر با امتیاز 198/0 بهترین حالت و ناحیه 1 با 090/0 امتیاز، بدترین وضعیت را داشته است. براین اساس، از لحاظ سطح بندی شاخص های رشد هوشمند می توان نواحی یک، دو( با 118/0 امتیاز) و ناحیه سه (با 117/0 امتیاز) را به عنوان نواحی محروم در نظر گرفت که در اولویت اول توسعه قرار دارند و توجه ویژه مدیران شهری را برای محرومیت زدایی می طلبند.
روندیابی سالخوردگی جمعیت ایران در گروه سنی منتخب با استفاده از سری های زمانی برای افق 1435
حوزههای تخصصی:
تحولات جمعیتی یک کشور به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های کلان می باشد. به طوری که، جمعیت مبنای سرمایه گذاری در زمینه توسعه راه و مسکن، بنگاه های اقتصادی، تأسیسات آموزشی و درمانی، تسهیلات رفاهی و تأمین انرژی و غیره است. از این رو، عدم درک صحیح از تحولات جمعیتی منجر به ناهماهنگی در برنامه ریزی ها و در نهایت اتلاف سرمایه و زمان خواهد بود. جمعیت سالخورده به جمعیتی اطلاق می گردد که بیش از ده درصد کل جمعیت شصت و پنج سال و بالاتر باشد. همچنین، تعریف فرد سالخورده در کشورهای مختلف و با توجه به امید به زندگی بین سن 50 تا 75 سال متغیر می باشد. در این پژوهش نیز، 70سالگی به عنوان سن سالخوردگی در نظر گرفته شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش روندیابی سالخوردگی جمعیت گروه سنی منتخب در 37 سال آینده (در افق 1435) می باشد. در این راستا از مدل خود رگرسیون میانگین متحرک انباشته (ARIMA) برای اعمال روابط و پیش بینی استفاده شده است. داده های بکار رفته سرشماری های سال 1365 تا 1395 می باشد. نتایج بدست آمده، نشان می دهد که انتظار تغییرات جمعیت 70 ساله و بیشتر افزایشی می باشد که این گروه جمعیتی در افق 1435 به 16/743 درصد خواهد رسید. همچنین، طبق نتایج حاصل از پیش بینی توسط مدل آریما، انتظار می رود در افق 1435 جمعیت 70 ساله و بیشتر، «26644317» نفر باشد که برابر با 22 درصد کل جمعیت کشور در آن سال خواهد بود.
عوامل مؤثر در بروز بحران امنیتی در شهرهای ایران (کاربست نظریه محرومیت نسبی در تحلیل اعتراضات آبان 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
166 - 182
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش قیمت بنزین در آبان ماه 1398، اعتراض هایی در سطح شهرهای ایران رخ داد. این اعتراض ها که به صورت مسالمت آمیز آغاز و در انتها به شورش انجامید، به بحرانی امنیتی برای حاکمیت تبدیل شد که با دامنه، شدت و گستردگی بسیاری همراه بود. این در حالی بود که طی دو سال قبل از آن (دی 1396 و مرداد 1397) اعتراض هایی با دامنه محدودتر انجام شده بود. در این حادثه تعدادی از مردم، نیروهای نظامی و امنیتی کشته و مجروح شدند و به زیرساخت های کشور علی الخصوص در سطح جامعه شهری آسیب ها و خسارت های درخور توجهی وارد شد؛ بنابراین به منظور جلوگیری از وقوع مجدد چنین مسئله ای، این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است: چه عواملی منجر به بروز این بحران امنیتی در شهرهای ایران شده است؟ برای یافتن پاسخ با روش توصیفی تحلیلی و با گردآوری اسناد و فیش برداری مرتبط، نظریه مرتبط بررسی شد و باتوجه به آن وقایع مرتبط از سال 139۶ تا 139۸ تحلیل گردید. در پاسخ، فرضیه طرح شده با کاربست نظریه محرومیت نسبی این است که کاهش توانایی های مردم منجر به بروز اعتراض، شورش و در نهایت تبدیل به یک بحران امنیتی می شود. نتیجه آنکه مردم طی دو سال زندگی خود در سال های 139۶ تا 139۸ در وضعیت تحریم های بین المللی، کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ خوراکی ها، افزایش نرخ دلار، سکه و کاهش درآمد سرانه، کاهش توانایی هایشان آشکار شد و با آغاز ناگهانی افزایش قیمت بنزین این حس ایجاد شد که فاصله میان انتظارات و توانایی ها بسیار زیاد شده است. احساس محرومیت نسبی ایجادشده در مردم، منجر به اعتراض هایی شد که در نهایت به شورش و بحران امنیتی تبدیل گشت.
پایش روند تغییرات پوشش زمین در شهر کرمانشاه با مدل CA مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
495 - 514
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی های مختلف و توسعه پایدار شهری، مستلزم ارزیابی و پیش بینی صحیح مقادیر تغییرات کاربری اراضی نواحی شهری است. همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و پیش بینی این تغییرات با مدل سازی و اتخاذ سیاست های مدیریتی مؤثر، در راستای برنامه ریزی مطلوب شهری قرار دارد. هدف این پژوهش، پایش، شبیه سازی و پیش بینی گسترش شهر کرمانشاه با ترکیب مدل سلول خودکار، زنجیره ای مارکوف و رگرسیون لجستیک است. با این هدف نخست نقشه های کلاس های پوشش زمین کرمانشاه با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره ای لندست سال های 1985، 2000 و 2013 تهیه، سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شده است. آشکارسازی تغییرات دوره اول (2000- 1985) و دوره دوم (2013- 2000) نشان می دهد که در سه دهه اخیر نواحی شهری به مقدار 6541 هکتار افزایش داشته است. براساس این تغییرات و انتخاب 7 معیار مؤثر در رشد و توسعه شهر، مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 2013، با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شد. درادامه، برای کالیبره کردن مدل CA مارکوف، نقشه کاربری سال 2013 استفاده شد سپس با روش زنجیره مارکوف برآورد احتمال میزان تغییرات و توزیع مکانی آن ها برای سال 2026، و نقشه کلاس های پوشش زمین برای چشم انداز 2026 با مدل زنجیره CA مارکوف پیش بینی شد. نتایج آن هم نشان می دهد که به ترتیب مقدار زیادی از مساحت کلاس های مناطق کوهستانی، پوشش گیاهی، صخره ای و سطوح آبی به کاربری شهری تبدیل خواهند شد.
ارزیابی استراتژی های توسعه گردشگری پیرامون نواحی کلان شهری: (شهرستان شمیرانات، بخش لواسانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط متوازن و استراتژیک بین تقاضای روزافزون جمعیت شهری برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح در سکونتگاه های روستایی و ضرورت توسعه این سکونتگاه ها با استفاده از منابع و پتانسیل های گردشگری موجود در این مناطق راهبرد مدیریت و برنامه ریزی اقتصادی عصر حاضر به شمار می رود. هدف این مقاله تحلیل و بررسی راهبردهای توسعه گردشگری بخش لواسانات در شهرستان شمیرانات به منظور پاسخگویی به دو نیاز توسعه منطقه و تقاضا برای گردشگری است. با توجه به موقعیت پیرامونی بخش لواسانات در شهرستان شمیرانات نسبت به کلان شهر تهران از یک طرف و پتانسیل های گردشگری آن از طرف دیگر سؤال اصلی مقاله این است که بهینه ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در این منطقه کدام استراتژی است؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سؤال اصلی در صدد آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد مناسب ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در ناحیه مورد مطالعه استراتژی های تهاجمی (SO) یعنی توجه به نقاط قوت داخلی این منطقه (پتانسیل های گردشگری) و بهره گیری از فرصت های موجود در پیرامون آن (تقاضا برای گذران اوقات فراغت در کلان شهر تهران) است. روش تحقیق مقاله تلفیقی از روش های تحلیل شبکه ای (ANP) و سوآت (SWOT) است و برای سنجش وزن سنجه ها از آزمون t تک نمونه استفاده شده که جامعه آماری مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 389 نفر متشکل از 2 گروه (مردم و مسئولان) تعیین شد و میزان پایایی و روایی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ (89. برای مردم و 91. برای مسئولین) به دست آمده است. نتایج مقاله نشان می دهد که مناسب ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در محدوده مورد مطالعه استراتژی تهاجمی و در اولویت بعد رقابتی (SO)(توسعه ای) است و نیز از میان سنجه های 66 گانه مدل سوآت سنجه های S<sub>1</sub> ، W<sub>15</sub> ، O<sub>1</sub> و T<sub>1</sub> بیشترین امتیاز را کسب کرده اند. Abstract Establishing a balanced and strategic relationship between the growing demand for urban population to spend leisure time and have fun in rural settlements (this dimension is more likely to be found in the countryside and neighboring villages with larger cities) and the need to develop rural settlements using the resources and potential of tourism in these areas is current economic management and planning strategy. The purpose of this paper is to analyze and evaluate the tourism development strategies of the Lavasanat section in the city of Shemiranat. The main question of this article is that considering the peripheral location of the Lavasanat section in the city of Shemiranat compared to Tehran metropolis from one side and its potential for tourism on the other, which strategy is the most effective strategy for tourism development in this region? The hypothesis we are trying to test in this article is to answer the main question seems that the most appropriate strategy for developing tourism in the studied area is aggressive strategies (SO), namely, the attention to the internal strengths of this region (tourism potential) and the exploitation of the opportunities available around it. The demand for leisure in the metropolis of Tehran). Method of research paper is a compilation of Network Analysis (ANP) and Swot(SWOT) to measure the weight of the measurements, a single sample t test was used. The population of the study was determined using the Cochran formula consisting of 389 people, composed of 2 groups (people and authorities)the reliability and validity of the questionnaire were obtained by Cronbach's alpha (89 for people and 91 for officials). The results of the paper show that the most appropriate strategy for tourism development in the studied area is aggressive and in the next stage is competitive (SO) (development) and from the 66th model of Swat model also the scores of S<sub>1</sub>, W<sub>15</sub>, O<sub>1</sub> and T<sub>1</sub> have earned the most points.
تأثیر همکاری های نظامی ایران و روسیه بر تحولات ژئوپلیتیک منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط و همکاری های نظامی ایران و روسیه تحت تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی مختلفی اعم از تحولات داخلی و پیرامونی طرفین, مسیری پر فراز و نشیب داشته است. دیپلماسی دفاعی و روابط نظامی دو کشور در نیم قرن گذشته در چارچوب خرید و فروش سلاح و تجهیزات و یا تبادل اطلاعات انجام می گرفت اما در دهه حاضر به علت تقارن منافع متفاوت ایران و روسیه بصورت تصادفی، آن ها را به نوعی همکاری استراتژیک وا داشته به گونه ای که نیروهای مسلح آنها در کشور دیگری که مرز مشترکی با آن ندارند اقدام به عملیات نظامی مشترک نموده اند. هدف این مقاله تبیین تحولات ژئوپلیتیکی ناشی از همکاری های نظامی دو کشور و تاثیرگذاری این نوع از همکاری ها بر استراتژی و یا به عبارتی کد ژئوپلیتیکی منطقه ای ایران می باشد. سئوال مسئله اصلی تحقیق این است که همکاری های نظامی ایران و روسیه چه تاثیری در تحولات ژئوپلیتیکی و بویژه کد ژئوپلیتیکی منطقه ای ایران در ارتباط با کشورهای سوریه، عراق، یمن و تحرک نظامی در این منطقه را دارد؟ این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن از نوع توصیفی– با رویکرد تحلیل کیفی داده ها و تجزیه و تحلیل آمار توصیفی می باشد. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که نگاه مبتنی بر عقلانیت و ایدئولوژیک ایران در روابط با روسیه و برتری نگاه ژئوپلیتیک نسبت به ژئواکونومیک و همچنین تحولات ژئوپلیتیکی اثرگذار بر سیاست خارجی روسیه در منطقه و فرامنطقه موجب بسط بیشتر همکاری های نظامی ایران و روسیه شده است. این همکاری ها کد ژئوپلیتیکی ایران را بعنوان یک قدرت منطقه ای وسعت و استحکام بخشیده و توانسته است بر تقویت نقش ایران در پیشبرد سیاست منطقه ای و تحرک نظامی در جنوب غرب آسیا (سوریه, عراق و یمن) بیافزاید.