مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
ردپای کربن
حوزههای تخصصی:
هر کشوری با توجه به موقعیت زیستی آن ظرفیتی در جذب آلاینده ها دارد. با افزایش تولید، جمعیت و مصرف مستقیم و غیرمستقیم انرژی های فسیلی، انتشار آلاینده ها از جمله دی اکسید کربن افزایش یافته و اثرات مخربی به محیط زیست وارد می نماید. به طوریکه موجب عدم تعادل در گازهای گلخانه های، گرم تر شدن زمین، تغییرات اقلیمی و آب هوایی و به خطر افتادن زندگی انسان ها و جانداران شده است. بسته به اینکه بخش های تولیدی و خانوارها به چه صورت از کالاها و خدمات و با چه نوع تکنولوژی استفاده نمایند بُعد اثرات مخرب می تواند متفاوت باشد. ردپای بوم شناختی کربن روشی برای سنجش اثر انسان ها بر انتشار کربن است. این پژوهش با هدف سنجش ردپای کربن خانوارها در تلاش است به این سؤالات پاسخ دهد: ردپای بوم شناختی کربن دهک های خانوارها به تفکیک دهک های شهری و روستایی چه مقدار است؟ کدام دهک ها ردپای بوم شناختی کربن بیشتری دارند؟ در کل خانوارها چند درصد از کل ردپای بوم شناختی کربن در کشور را تشکیل می دهند؟ و سرانه ردپای بوم شناختی کربن هر نفر در هر دهک چقدر است؟ روش بکارگرفته شده مبتنی بر ماتریس حسابداری اجتماعی سال1390 می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در سال 1390 کل ردپای خالص مستقیم و غیرمستقیم کربن در کشور 517 میلیون تن است که سهم خانوارها 64 درصد و مابقی مربوط به مصرفی نهایی دولت، صادرات و سایر مصارف است. ردپای خانوارهای شهری بیشتر از خانوارهای روستایی و دهک های بالای درآمدی بیشتر از سایر دهک ها است. دهک دهم شهری 11 برابر دهک اول، دهک دهم روستایی 9 برابر دهک اول و دهک دهم شهری 4 برابر دهک دهم روستایی ردپای کربن به جای گذاشته اند. سرانه ردپای کربن یک ایرانی 4429 کیلوگرم در سال است به طوری که یک نفر در دهک اول شهری 1124 کیلوگرم، دهک دهم شهری 17134 کیلوگرم، دهک اول روستایی 965 کیلوگرم و دهک دهم روستایی 9803 کیلوگرم در سال ردپای کربن به جای می گذارند. با توجه به یافته های فوق می توان گفت که افراد با درآمد بیشتر ردپای کربن بیشتری در اقتصاد ایران از خود به جای می گذارند.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
ارزیابی عوامل موثر بر مدیریت کربن در موسسات آموزش عالی (مطالعه موردی؛ دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
33 - 54
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عوامل مؤثر بر مدیریت کربن در مؤسسات آموزش عالی از دیدگاه مدیران دانشگاه رازی (ستادی و آموزشی) موردبررسی قرار گرفت. پژوهش کمی حاضر یک پژوهش توصیفی- همبستگی است که اطلاعات موردنیاز آن، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با طیف 5 گزینه ای لیکرت جمع آوری شده است. جامعه این پژوهش، 175 نفر از مدیران دانشگاه رازی بودند که با استفاده از روش سرشماری (تمام شماری) موردمطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد اقدامات شاخص دانشگاه رازی در مدیریت کربن، «افزایش فضای سبز و کاهش مصرف آب» با میانگین (05/4 و 47/3 از 5) بوده اما مسئولین دانشگاه مواردی مشابه «کاهش ردپای کربن در اجرای فعالیت های تجاری و تصمیم گیری ها» و «اصول مدیریت کم کربن در تهیه مواد و تدارکات» را کم مدنظر داشته اند (میانگین 09/2 و 91/1 از 5) که نشان می دهد نیاز است نگرش مدیران نسبت به کاهش کربن بالابرده شود. روش هایی از مدیریت کربن که مشارکت دانشگاهیان و درنظرگرفتن اهداف کاهش کربن را لازم دارد میانگین های پایین، (حدود 2 از 5) داشتند. همچنین، از نظر پاسخ گویان موانع مدیریت کربن در دانشگاه بیشتر به بعد انسانی و نرم افزاری مرتبط بود تا مسائل فنی و سخت افزاری. راه حل ها نیز مؤید ضرورت برونی سازی برنامه مدیریت کربن در فرایندهای عملکردی بودند. مشخص شد دانشگاه رازی در زمینه مدیریت کربن دیدگاه بالا به پایین دارد که مؤید دستوری بودن این برنامه ها می باشد. برای استقرار نظام مدیریت کربن، پیشنهادهایی ارائه گردید مانند مشارکت دانشگاهیان در امور مختلف، مد نظر قرارگرفتن کاهش ردپای کربن در تمامی فعالیت ها، نظارت، ارزیابی و نیز بازنگری و اصلاح آن ها.
بررسی وضعیت توسعه پایدار در ایران با استفاده از شاخص ردپای کربن
حوزههای تخصصی:
مدیریت هواپیماهای مستعمل در ایران با رویکرد حفظ منابع و کاهش ردپای کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر سال نزدیک به 400 فروند هواپیما در سراسر جهان از رده خارج می شوند. بدلیل توسعه صنعت حمل و نقل هوایی این تعداد بطور مداوم در حال افزایش است و انتظار می رود که تعداد هواپیماهای خارج از رده طی 20 سال آینده به 12000 تا 14000 برسد. یکی از بزرگترین مشکلات برای هواپیماهای مستعمل چگونگی از رده خارج کردن آنها است. هدف از انجام این تحقیق بررسی گزینه های مناسب مدیریت هواپیماها در مرحله پایان حیات با تمرکز بر گزینه بازیافت فلزات (آلومینیوم) به لحاظ اثرات محیط زیستی و اقتصادی آن بوده است. لذا در این مطالعه ابتدا به تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی ناوگان هوایی کشور پرداخته شده. سپس مقدار آلومینیوم قابل بازیافت از هواپیماهای خارج از رده، میزان ذخیره انرژی و کاهش انتشارات CO2 در نتیجه بازیافت آلومینیوم و همچنین ارزش اقتصادی آلومینیوم قابل بازیافت محاسبه گردیده است. یافته ها حاکی از آن بود که با بازیابی آلومینیوم از هواپیماهای خارج از رده در ناوگان هوایی کشور، صرفه جویی در انرژی به میزان MJ 157358565.616، کاهش انتشارات CO2 به میزان kg 12539971.392 و سود مالی به میزان 194830064000 ریال حاصل می گردد. با توجه به فراهم آوردن مزایای قابل توجه محیط زیستی و اقتصادی، بازیافت مواد و قطعات هواپیما گزینه مناسب برای مدیریت هواپیماها در مرحله پایان حیات به نظر می رسد.
تأثیر مصرف انرژی برق آبی بر انتشار گاز دی اکسیدکربن، ردپای اکولوژیکی و ردپای کربن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرم شدن فزاینده جهان نتیجه تجمع تدریجی گازهای گلخانه ای در محیط زندگی است. سیستم تولید انرژی به طور اعم و تولید برق به طور اخص یکی از عوامل مؤثر در تولید گازهای گلخانه ای است. بنابراین از یک طرف ملاحظات زیست محیطی و از طرف دیگر محدودیت منابع فسیلی تغییر سیستم تولید انرژی و جایگزینی سوخت های فسیلی را ضروری ساخته است. در این راستا استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر ازجمله انرژی برق آبی می تواند جایگزین مناسبی برای سوخت های فسیلی باشد. این مقاله تأثیر مصرف انرژی برق آبی بر محیط زیست ایران را مورد مطالعه قرار داده است. در این چارچوب رابطه کوتاه مدت و بلندمدت مصرف انرژی برق آبی و شاخص های مختلف تخریب محیط زیست ازجمله ردپای اکولوژیکی، ردپای کربن و انتشار گاز دی اکسیدکربن در اقتصاد ایران در طول دوره 97-1359 برآورد شده است. برای این منظور از رویکرد خود توضیح برداری با وقفه های توزیعی استفاده شده است. نتایج برآورد مدل های تصریح شده بیانگر وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای لحاظ شده در این مدل ها بوده و نشان می دهد که در کوتاه مدت و بلندمدت، بین مصرف انرژی برق آبی و انتشار گاز دی اکسیدکربن و ردپای کربن ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر استفاده از انرژی برق آبی در کوتاه مدت و بلندمدت منجر به کاهش ردپای کربن و انتشار گاز دی اکسید کربن می شود. همچنین انرژی برق آبی در کوتاه مدت بر ردپای اکولوژیکی هم مؤثر است.