فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، بر نقش تعاونی ها به ویژه در اشتغال زایی تأکید زیادی شده است، در حالی که با توجه به محدودیت های مالی دولت، تأمین مالی آنها از مهم ترین چالش ها به شمار می رود. در همین راستا، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی زمینه های تأمین مالی خرد توسط تعاونی ها و همچنین، ارزیابی مساعدت تعاونی ها در ایجاد اشتغال انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه در میان 120 نفر از اعضای تعاونی های کشاورزی- روستایی و غیرکشاورزی استان فارس در سال 1394جمع آوری شد. متغیرهای تمایل به مشارکت در تأمین مالی خرد و ارزیابی مشارکت صندوق در ایجاد اشتغال در قالب طیف لیکرت مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اعضای دارای تمایل بالاتر برای مشارکت در طرح تأمین مالی خرد افرادی با مقیاس فعالیت و تعداد اعضای شاغل پایین، خانوار بزرگ و سابقه عضویت کمتر هستند؛ همچنین، زنان در مقایسه با مردان دارای تمایل به مشارکت بالاتر ارزیابی شدند. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که مردان در مقایسه با زنان، افراد دارای سابقه بالاتر و اعضای دارای بعد خانوار بالاتر، احتمال ایجاد اشتغال را پایین تر ارزیابی می کنند؛ همچنین، افراد دارای تحصیلات بالاتر احتمال ایجاد شغل توسط صندوق تعاونی را اندکی پایین تر و افراد دارای درآمد بالاتر این احتمال را اندکی بالاتر ارزیابی می کنند. بر اساس نتایج پژوهش، فعالیت های حوزه روستایی و کشاورزی را می توان در قالب یکی از اولویت ها برای ایجاد تعاونی تأمین مالی خرد توصیه کرد.
مدل سازی مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
229 - 247
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست شهری معیار سنجش و اندازه گیری درجه مناسب بودن محیط زیست انسان است. درواقع میزان توان محیط برای شکل گیری نیازهای افراد جامعه و پاسخگویی به آن محسوب می ِشود و از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد. با توجه به تغییرات شاخص های محیطی در مناطق شهری، هدف اصلی این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری است. به منظور مدل سازی هریک از شاخص ها از داده های میدانی مکان مبنا و تصاویر ماهواره ای استفاده شد. شاخص ها شامل دو بعد طبیعی و انسان ساخت است. برای تلفیق شاخص ها و مدل سازی کیفیت محیط زیست شهری با توجه به ماهیت مباحث کیفی و محیطی که با عدم قطعیت همراه است، از منطق فازی استفاده شد. در شهر تهران به دلیل تراکم بالای جمعیت و فعالیت، محیط زیست شهری اهمیت زیادی دارد. بدین منظور مناطق 3، 6 و 11 شهر تهران انتخاب شدند. این مناطق در امتداد شمالی-جنوبی شهر تهران قرار دارند. نتایج نشان می دهد تغییرات کیفیت محیط زیست شهری در منطقه موردمطالعه روندی شمالی-جنوبی دارد. کیفیت محیط زیست شهری نیز از شمال به جنوب کاهش می یابد. از نظر تغییرات زمانی در دو فصل بهار و تابستان در مقایسه با دو فصل پاییز و زمستان کیفیت محیط زیست شهری وضعیت بهتری دارد؛ بنابراین تابعی از زمان و مکان محسوب می شود. نتایج تحلیل حساسیت نشان می دهد تأثیر تغییر ورودی ها بر نتیجه مدل در همه متغیرها بین 2 تا 17 درصد است. نتایج مدل سازی نیز از یک یا چند متغیر خاص تأثیر نمی پذیرد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت نتایج مدل سازی قابل اعتماد است.
تحلیل مقایسه ای گردشگری منطقه ای با رویکرد درآمد محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 96
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش صنعت گردشگری و نقش آن در اقتصاد کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه فاقد منابع تولیدی، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود گردشگری، امری ضروری بوده و از اهمیت بسیاری، برخوردار می باشد. ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال این هدف است تا عوامل کلیدی و اثرگذار در توسعه گردشگری منطقه ای را بر اساس شاخص های مختلف هر منطقه (ازجمله مباحث درآمدی) شناسایی و با تقسیم مناطق به سه بخش درآمد بالا، پایین و متوسط، شاخص های اثرگذار بر گردشگری را در مناطق مختلف، با رویکرد مدل سازی اقتصادی، موردقیاس قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، تحلیلی – توصیفی می باشد. دوره زمانی موردبررسی تحقیق، 1995 تا 2015 بوده و نمونه موردبررسی 120 شهر از پایتخت های کشورهای با درآمد متوسط، پایین و بالا می باشد. نتایج حاصله از تحقیق، نشان می دهد که متغیرهای نرخ ارز، شاخص قیمت خرده فروشی (CPI) و تولید ناخالص داخلی سرانه از مهم ترین عوامل اثرگذار بر گردشگری جهانی همه کشورها و هر سه گروه کشورهای با درآمد پایین، متوسط و بالا، محسوب می شود و در این میان، شاخص های نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی سرانه تأثیر مثبت و شاخص خرده فروشی قیمت ها (تورم)، تأثیر منفی بر گردشگری در کشورهای مختلف داشته که نشان دهنده تأثیرگذاری یکنواخت این شاخص ها در مناطق مختلف می باشد. همچنین، ضرایب کاملاً یکسان مربوط به کشورهای با درآمد متوسط و بالا، در مدل های تخمینی، شباهت زیاد این دو گروه در بخش گردشگری و جذب گردشگر را نشان می دهد و بالطبع حاکی از این است که سیاستمداران و قانون گذاران بخش گردشگری در این گروه کشورها، می توانند از یکدیگر تبعیت کنند.
بررسی علل شکل گیری و راهکار مقابله حاشیه نشینی شهر زابل با تاکید بر توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی ایران همراه با مهاجرت روستاییان به شهرها باعث به وجود آمدن حاشیه نشینی به صورت گسترده شده است. اولین مبدا مهاجران روستایی و شهرهای کوچک مناطق مرزی شهرهای بزرگتر منطقه می باشد. شهر زابل به عنوان مادر شهر سیستان در سال های اخیر با رشد حاشینه نشینی به خصوص در محورهای مواصلاتی خود به مناطق و روستاهای اطراف مواجه بوده است. هدف این تحقیق بررسی جامعه شناختی عوامل موثرحاشیه نشینی شهر و ارائه راهکارهای مناسب جهت توانمندسازی آنها بوده و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. پرسشنامه هایی در 14 محله حاشیه نشین شهر زابل و به صورت تصادفی در بین 316 نفر از ساکنان حاشیه شهرزابل توزیع گردید. داده ها توسط نرم افزار Spss و Excel تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد از دلایل مهم حاشیه نشینی زابل می توان مهاجرت گسترده از روستاها و شهری کوچک منطقه ( 09/92 درصد) به دلیل کمی درآمد( 52/21 درصد)، خشک سالی ( 30/19 درصد) و بیکاری اشاره کرد. ساکنان مناطق حاشیه ای معتقدند که دادن وام های اشتغال در زمینه مهارت های آموخته شده ( 85/42 درصد )، کارآفرینی دولت ( 71/35 درصد)و آموزش مهارت های فنی ( 42/21 در صد ) زمینه اشتغال ساکنان حاشیه ای را با توجه به وضعیت موجود فراهم خواهد آورد. و اشتغال توانمندسازی حاشیه نشینان را نیز افزایش می دهد. کارشناسان و مدیران شهری اولویت های مهم مانند، تأمین منابع مالی توسط دولت و اعطای وام های بانکی به مدیرت شهری جهت اجرای طرح های توانمندسازی و بهسازی حاشیه ها ( 15/57 درصد ) واعطای وام بانکی به ساکنان این محلات برای اشتغال آن ها و همچنین بهسازی محلات( 85/42 درصد ) جهت توانمندسازی حاشیه نشینان مطرح کرده اند
طراحی مدل ساختاری-تفسیری (ISM) عوامل مؤثر بر ایجاد امنیت پایدار شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
111 - 125
حوزههای تخصصی:
حق حیات و امنیت ازجمله حقوق طبیعی و مقدم و اساس برخورداری از دیگر حقوق و آزادی های اساسی انسان است، امنیت به عنوان شرط بنیادین حیات انسانی در همه جای دنیا و اکثر اسناد بین المللی و قوانین اساسی کشورها قابل درک بوده و مورد تأکید قرارگرفته است. امنیت از جنبه های سنتی که بیشتر بر ابعاد فیزیکی و نظامی تأکید داشته فاصله گرفته است و ابعاد بیشتر و کامل تری از زندگی انسان را در برگرفته است. دراین بین امنیت پایدار شهروندی از مفاهیم نوینی است که ضمن در برگرفتن ابعاد قبلی، جنبه های مختلفی را در برمی گیرد و با مرجع قرار دادن انسان مستقیماً باکیفیت زندگی و کرامت انسانی در ارتباط است؛ مسئله اصلی شناسایی عوامل و شاخص های شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است؛ تا با شناسایی این عوامل به وسیله مدل سازی ساختاری تفسیری ارتباط هم افزایانه بین عوامل مشخص گردد. ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری اطلاعات از نوع پژوهش های کتابخانه ای و توصیفی است. عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری امنیت پایدار شهروندی بر اساس مطالعه ادبیات و اسناد بین المللی و مصاحبه با خبرگان مشخص گردیده و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. درنهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر عوامل، تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که عوامل سیاسی و اقتصادی با بیشترین قدرت نفوذ، زیربنا و محرک اصلی شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است و هرگونه اقدام برای ایجاد و ارتقای امنیت پایدار شهروندی، مستلزم اصلاحات در این 2 عامل است. عوامل پیوندی شاملِ اجتماعی، بهداشتی، غذایی، محیطی نیز با تعدد خود در این سیستم نقش حیاتی را بازی می کنند. عامل شخصی/فردی در این سیستم منفعل بوده و در ارتباط با مفهوم امنیت پایدار شهروندی تحت تأثیر سایر عوامل است.
الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
117 - 136
حوزههای تخصصی:
اکولوژی اجتماعی شهر، شیوه های اجتماعی و اقتصادی شهر را به تصویر می کشد و بر هویت محیط اجتماعی شهر تاکید دارد و در پی آن است تا همه شهروندان بتوانند به زندگی شایسته ای دست یابند. جدایی گزینی های اجتماعی-فضایی یکی از مسایل مهم کنونی شهرها به شمار می رود و از زمینه های بروز این پدیده، حضور مهاجرین در شهرها است که با توجه به شرایط شان مکان های خاصی از شهر را برای سکونت خود انتخاب می کنند. جدایی گزینی جمعیت مهاجر در قالب نقطه ای، لکه ای و پهنه ای در بخش های خاصی از شهر و بویژه سکونتگاه های غیررسمی شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. شهر رشت بزرگترین و مهمترین شهر منطقه شمال ایران، شهری مهاجر پذیر است که جمعیت آن طی سا ل های 1335 تا1395 ازتعداد 109491 نفر به 679995 نفر، تحت تاثیر مهاجرت های درون استانی و برون استانی 2/6 برابر افزایش یافته است. هدف تحقیق حاضر تحلیل الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش شناسی، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان فنی شهرداری های مناطق پنجگانه شهر رشت است که با بهره گیری از طراحی و تکمیل تعداد 38 پرسشنامه به روش دلفی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز در کنار مطالعات اسنادی جمع آوری شده است.یافته هاو نتایج تحقیق نشان می دهد الگوی سکونت جمعیت مهاجران به صورت؛ نقطه ای، لکه ای و پهنه ای بوده که این الگو در محلات با نسبت بالای جمعیت مهاجر مانند برخی محلات مناطق چهار و پنج برعکس می باشند. برنامه ریزی از طریق آماده سازی زمین های بلافصل شهر رشت مطابق با طرح های جامع و تفصیلی و نیز ساختاری-راهبردی به توسعه کالبدی-فضایی و بویژه توسعه اجتماعی-فرهنگی الگوی سکونت پهنه ای، لکه ای و نقطه ای مهاجرین کمک خواهد نمود.
گرداب رسمیت و غیررسمیت؛ واقعیت دنیای برنامه ریزی در مواجهه با بافت های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ارتباط با تحولات شهرنشینی کشور باوجود تلاش های انجام داده در حوزه تئوری و عمل (اما در قالب رسمی) نتوانسته از روند رو به افزایش مشکلات و معضلات شهری جلوگیری کند. در حالی که زندگی برای شهروندانی نزدیک به یک سوم جمعیت شهری کشور در شرایطی نابسامان است، ولی منفعت های رشد شهری نصیب نقوش غیررسمیِ باقدرت یا نقوش رسمیِ استفاده کننده از رسوم غیررسمی می شود. ازاین رو نظام برنامه ریزی در واقعیت، با رسوم و نقوش غیررسمی تداخلی دارد که شفاف و آگاهانه نیست و در مطالعات انجام شده نیز کمتر به آن پرداخته شده است. با توجه به تمرکز کنونی رسوم و نقوش رسمی و غیررسمی به بافت های ناکارآمد، هدف این تحقق بررسی چگونگی برخورد این رسوم و نقوش باهمدیگر و ارائه یک چارچوب مفهومی برای مواجهه برنامه ریزی رسمی با غیررسمیت ها در این محدوده است. بدین منظور روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی، تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه و تجربیات اندیشمندان در ارتباط با این مسئله و زمینه برنامه ریزی و عوامل تحت تأثیر در این مواجهه با توجه به شرایط شهرنشینی کشور و به طور ویژه تجربیات و نتایج مطالعات صورت گرفته در بافت فرسوده، تحلیل شده است. در نهایت برای برون رفت از این شرایط، چارچوبی مفهومی متناسب با شرایط حاکم بر کشور با تأکید بر پرداختن جدی تر به ابعاد اجتماعی و تأثیرپذیری سایر ابعاد از آن در برنامه ریزی، پیشنهاد شده است.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در محلات محروم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در دو بعد ساختاری(شبکه روابط) و شناختی(اعتماد) در محلات محروم شهر کرمان است. علاوه بر آن تلاش می کند به مقایسه این ابعاد در محلات محروم و غیر محروم و نمونه ملی بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه به دست آمده است. نمونه تحقیق برابر با 404 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از سه محله محروم و حاشیه نشین شهر کرمان انتخاب شده اند. علاوه بر این داده های طرح ملی سنجش سرمایه اجتماعی کشور و تحقیق تکمیلی در باره مناطق غیر محروم شهر کرمان به منظور مقایسه سرمایه اجتماعی مورداستفاده قرار گرفته است. یافته ها: یافته های به دست آمده از T تک نمونه ای در سطح جمعی (محله) نشان داد، میزان سرمایه اجتماعی ساختاری ساکنان محلات محروم از مناطق غیر محروم به طور معناداری کمتر است. این یافته بیانگر آن است که پیوند ساکنین محلات محروم با افرادی که دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتری هستند، در مقایسه با ساکنان مناطق غیر محروم، ضعیف تر است. علاوه بر این یافته ها حاکی از آن است که میزان اعتماد عمومی و سازمانی (سرمایه اجتماعی پل زننده) ساکنان محلات محروم در مقایسه با نمونه ملی که همه گروه ها و طبقات اجتماعی را در بر می گیرد، به شکل معناداری کمتر است. نتایج: نتایج حاکی از آن است همکاری افراد محروم را با سازمانهای و نهاد های عمومی جهت توانمندسازی و بهبود شرایط زندگی در محله دچار مشکل کند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد ساکنان محلات محروم به اعضای خانواده و بستگان(سرمایه اجتماعی پیوند زننده) بیشتر از میانگین جامعه است. سرانجام این که نتایج تحقیق در سطح فردی نشان داد که متغیر های سن، تحصیلات و درآمد با سرمایه اجتماعی ساختاری و متغیر ادراک از عدالت و برابری با سرمایه اجتماعی شناختی رابطه معناداری دارد.
ارزیابی میزان رضایت گردشگران از محصول گردشگری با استفاده از مدل HOLSAT مطالعه موردی: استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
87 - 104
حوزههای تخصصی:
افزایش روز افزون و گسترش گردشگری در مناطق مختلف دنیا سبب شده که، گردشگری به عنوان بزرگ ترین صنعت جهان معرفی گردد و توجه برنامه ریزان را به خود جلب کند و به یکی از فعالیت های اقتصادی که دارای پتانسیل بالا می باشد تبدیل شود که با نیروی قدرتمند خود سبب تغییرات در اقتصاد کشورها می شود. در این راستا رضایت گردشگران تأثیر بسیاری بر جهت گیری منافع اقتصادی آن دارد. از این رو پژوهش حاضر درصدد سنجش رضایت گردشگران از محصول گردشگری استان ایلام با استفاده از مدل HOLSAT است، برای این منظور از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی هستند که به قصد گردشگری به استان ایلام سفر کرده اند. حجم نمونه 250 نفر از گردشگران هستند که به صورت تصافی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel استفاده شده است. نتایج حاصل از سنجش رضایت گردشگران در مدل HOLSAT گویای سطوح متفاوت رضایت گردشگران از ابعاد محصول گردشگری است. به طوری که مولفه های ابعاد مورد بررسی جاذبه مقصد، دسترسی مقصد و تصویر از مقصد رضایت گردشگران از محصول گردشگری استان ایلام در روی سناریوی ( Win) و در بعضی از مولفه های ابعاد تسهیلات و هزینه های مقصد در روی سناریوی (Lose) قرار دارد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت گردشگران تا حدود بسیاری از محصول گردشگری استان ایلام رضایت دارند.
از کافه ها بیاموزیم : کافه ها به مثابه دگرفضاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
109 - 121
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روش های عجیب و پرهزینه انجام می شود اما توجه چندانی به مکان های ساده که می توانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشده است. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش انسان دارد. پژوهش حاضر در تلاش است به معرفی یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین این نوع فضاها بپردازد. در این راستا مرور مبانی پایه و فلسفی امری است ضروری برای شناخت ماهیت این فضاها. در ادامه در مقاله حاضر با توجه به سنت کیفی تحقیق، از رویکرد تفسیری و روش نمونه موردی استفاده شده است. ابزار این روش، مرور اسناد، تصاویر، یادداشت ها و مشاهده است. نمونه مدنظر این پژوهش ذیل روش یاد شده،"کافه" است. در این فرایند مطالعات اسنادی پیرامون سه مفهوم پایه برای تعریف انواع کافه ها ارائه شده و مدل مفهومی دگرفضاها استخراج و کاربست این مدل بر نمونه مدنظر (کافه ) انجام شده است. برای این بررسی و شناسایی انواع این فضاها، 20 کافه در شهر کرج مورد مطالعه قرار گرفته اند. در نتیجه این تحقیق، پنج دسته (مقوله اصلی) برای گونه بندی کافه ها ارائه شده است که طبق آن تعدادی از کافه های مورد پژوهش به ویژه گروهی که گرایشات فرهنگی_هنری بیشتری دارند، با ویژگی های بیان شده در مفاهیم پایه مدل دگرفضا شامل فضای سوم، مکان سوم و هتروتوپیا، قرابت نزدیک داشته است. بنابراین آموختن از این فضاها به برنامه ریزان و طراحان شهری نشان می دهد، کافه ها ظرفیت آن را دارند که ویژگی هایشان به عنوان مصادیق دگرفضا، در ابعاد گوناگون علوم شهری در تئوری و عمل مورد توجه و استفاده بهینه قرار گیرند.
مطالعه ی تطبیقی معماری پایدار خانه های سنتی و مدرن شهر تبریز از منظر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در معماری، طراحی و ساخت بناهای سنتی و بومی، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر همچون جریان هوا، نور و حرارت آفتاب در ساخت و سازها مدنظر سازندگان بوده است. سوال اصلی تحقیق این است که معماری خانه های مدرن و سنتی شهر تبریز از منظر تعاملات اجتماعی مناسب طراحی شده است؟ روش پژوهش حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. از ابزار و تکنیک دلفی در پیمایش ها جهت پاسخ به سؤالات تحقیق و برای نتیجه گیری های آماری و ارائه مستندات برمبنای هدف از نرم افزار SPSS استفاده شده است. حجم نمونه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر 50 نفر در قالب 20 نفر دانشجویان دکترای معماری، 5 نفر اساتید معماری، 20 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی و 5 نفر از متخصصین فرهنگی و اجتماعی خواهد بود که بر اساس روشهای آماری نتایج استخراج و ارایه می گردد. برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شد. هدف از این پژوهش مطالعه معماری پایدار خانه های مدرن و سنتی تبریز از دیدگاه تعاملات اجتماعی می باشد. با توجه به یافته های تحقیق این نتیجه به دست آمد که رابطه معناداری بین معماری مساکن و تعاملات اجتماعی وجود دارد که در طراحی خانه های سنتی تبریز به این مورد بیشتر از طراحی خانه های امروزی تبریز توجه شده است. بنابراین باید در معماری و طراحی خانه های معاصر تبریز باید مولفه ها و جنبه های اجتماعی مورد نیاز استفاده کنندگان و کاربران باید درنظر گرفته شود.
بررسی عملکرد تأثیر بهسازی بافت های فرسوده ی شهری بر کیفیت زندگی محله ی نارنجباغ شهر نکا استان مازندران
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقاط قوتی که بهسازی بافت های فرسوده در استان مازندارن و به خصوص شهرستان نکا از قبیل رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به وجود می آورد، هنوز با چالش های مهمی در زمینه های تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، نابرابری های اقتصادی، کمبود مسکن و ترافیک روبرو می باشد که این مشکلات کیفیت زندگی شهری را به شدت در این نقاط کاهش داده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بهسازی بافت فرسوده بر زندگی شهری با رتبه بندی عوامل تأثیر گذار توسط تکنیک های دیمتل فازی و ویکتور فازی پرداخته است. این پژوهش بنابر ماهیت، توصیفی- پیمایشی و از نوع تحقیقات کاربردی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه ی میدانی، از پرسشنامه، جامعه آماری پژوهش جمعیت ساکن در محلات نارنجباغ شهرستان نکا و حجم نمونه برابر با 381 نفر از شهروندان است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری Excel،SPSS و جهت کشف و مطلوبیت متغیرها از آزمون آماری معادلات ساختاری، برای اثبات فرضیه ها از آزمون رگرسیون و در ادامه با تکنیک دیمتل فازی به رتبه بندی معیارها و شاخص ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بهسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری شهروندان نارنجباغ اثرگذار است و ارتباط مستقیم دارد به این معنا که هرچه میزان بهسازی و بازسازی بافت فرسوده و یا به تعبیری هرچه بافت سکونتگاها از کیفیت بهتری برخوردار باشد، کیفیت زندگی در این گونه بافت ها از سرزندگی و سلامت بیش تری برخوردار است و ساکنان رضایت بیش تری از زندگی دارند.
تحلیل پایداری اقتصادی اجتماعی نواحی روستایی پیراشهری مورد: شهرستان گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها بر نواحی روستایی پیرامون خود تأثیرات ژرفی می گذارد که در ابعاد گوناگون محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نمود می یابد. شناخت نوع بافت، سنجش کمی سطوح پر و خالی، کاوش پیرامون کیفیت همجواری توده و فضا و شناسائی نظام شکلی- فضایی برای انتظام فضاهای پر و خالی ضروری است . از همین رو هدف تحقیق حاضر سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی در روستاها و بافت های پیراشهری گمیشان در استان گلستان است. جامعه ی آماری تحقیق را افراد ساکن در مناطق پیراشهری، شهرستان گمیشان تشکیل می دهد که 390 نفر بر اساس فرمول کوکران- به عنوان نمونه انتخاب شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفیِ ساده بوده و پرسشنامه برای آنها توزیع و تکمیل شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافت های پیراشهری در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره برای رتبه بندی بافت های پیراشهری در قالب EXCEL استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که پایداری محله ای با میانگین عددی 02/3 در حد متوسط بوده است و تحلیل واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت بین بافت های پیراشهری، گمیشان از نظر سطح پایداری است، به گونه ای که در آزمون تعقیبی شفه بافت های پیراشهری در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفته اند. نهایتاً اینکه مدل های تاپسیس، الکتر، ویکور و مدل ادغامی کپلند نشان داد که به ترتیب بافت های برنامه ریزی شده، ارگانیک، نیمه ارگانیک، روستاهای ادغامی به شهر و حاشیه نشین در رتبه های اول تا پنجم پایداری قرار دارد.
تحلیل نقش هیدروپلیتیک هریرود بر چالش های ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
1000 - 1023
حوزههای تخصصی:
امروزه رودخانه های مرزی با توجه به کارکردها در زمینه هایی مانند کشاورزی ، سدسازی ، انرژی ، نفت و صنعت و.. همواره به عنوان مهمترین منافع کشورها محسوب شده است. در طی سال های اخیر اختلافات گسترده ای را در حوزه های روابط بین الملل میان ایران و کشورهای همسایه خویش رخ داده است که بخش عظیمی از این اختلافات ، اختلافات بر سر رودهای مرزی بوده است و در این میان اختلافات ایران با کشور جمهوری افغانستان در این زمینه بیش از سایر کشورهای همسایه بوده است. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی، به تبیین نقش هیدروپلیتیک هریرود بر روابط بین الملل (مطالعه موردی:ایران و افغانستان) پرداخته است . در راستای گردآوری اطلاعات و یافته های تحقیق ، از اسناد کتابخانه ای استفاده گردید . نتایج تحقیق نشان داد که مصرف آب هریرود در افغانستان بیش از سایر کشورهای منطقه می باشد و در زمینه هیدروپلیتیک نیز عوامل سیاسی بر افزایش اختلافات هیدروپلیتیک موثر می باشند که در این زمینه دیدگاه رهبران سیاسی ، احداث سدها و تغییرات مسیر رودخانه هریرود به منظور مصرف کشاورزی و توسعه اقتصادی افغانستان ، مشکلات سیاسی افغانستان و نیز دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی افغانستان از جمله چالش های هیدروپلیتیکی در سطح روابط بین الملل میان دو کشور ایران و افغانستان است .
آرام سازی ترافیک محله با رویکرد تجدیدحیات با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: محله یورد شاهی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرام سازی ترافیک، یکی از اقدامات مهندسی محسوب می شود که می تواند با صرف هزینه های نه چندان بالا سبب کاهش قابل توجه سرعت وسایل نقلیه شده و در نتیجه، در کاهش نرخ تصادفات و تلفات ناشی از آنان تأثیری مشخص بر جای گذارد. ازآنجایی که اجرای طرح های آرام سازی می تواند روند ترافیک معابر به خصوص خیابان های محلی را با تغییر مواجه کند، باید در انتخاب ابزارهای آرام سازی و تعیین مقاطع مناسب جهت اجرای آن ها برای تجدیدحیات محله دقت لازم اعمال شود. آرام سازی ترافیک محلات مسکونی، موضوعی است که جهت حفظ کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از تعادل نداشتن زیست محیطی محلات مسکونی پیشنهاد می شود. هدف اصلی از نگارش پژوهش، بررسی امکان آرام سازی ترافیک محله یورد شاهی ارومیه با رویکردی در جهت تجدیدحیات این محله است که با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محله یورد شاهی ارومیه پرداخته و نتایج به دست آمده را در قالب روش تحلیلی-کاربردی با استفاده از جدول SWOT و اولویت دارترین عوامل در محله را مشخص کرده و به ارائه راهکارهایی در راستای موضوع مورد بررسی خواهیم پرداخت. در نتایج به دست آمده، از پژوهش راهبرد تهاجمی SO به عنوان اولویت دارترین راهبرد شناخته شده که عوامل تهاجمی نشان می دهد و محله یورد شاهی که توان لازم برای برنامه های سامان دهی و آرام سازی ترافیک را دارد، استفاده شد. در انتها نیز براساس یافته های پژوهش، با تأکید بر محله یورد شاهی شهر ارومیه و دستورالعمل مشارکت های اجتماعی در محلات مسکونی، راهکارهایی پیشنهاد شد.
شهر دانش محور؛حلقه ضروری اتصال به شهر آینده
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر جهان شاهد تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فنی و محیطی عمده ای بوده است که به طور عمیقی بر الگوهای شهرنشینی، فعالیت های انسانی و سبک زندگی تأثیر گذاشته اند؛ چنان که چالش های جهانی شدن، اقتصاد دانش محور، جامعه شبکه ای، تغییرات آب وهوایی، فناوری های ارتباطات و اطلاعات، فناوری های حمل ونقل، شکاف دیجیتالی، شهرنشینی سریع و افزایش روزافزون شهرها به موضوع های اصلی پژوهشگران، برنامه ریزان، سیاست گذاران و مدیران تبدیل شده اند. در همین راستا، شهر دانش محور از مفاهیم جدید در حوزه مطالعات شهری است که با توجه به مسائل و مشکلات روزافزون شهرها و لزوم مدیریت و توسعه این سیستم بر مبنای دانش مطرح شده است. شهر دانش محور رویکردی توسعه ای است که هدف نهایی آن دستیابی به توسعه شهری پایدار و پیشرفت اقتصادی است. این شهرها می توانند با بهره گیری از دانش، راه حل های مؤثری برای مشکلات یافته و در عرصه رقابت جهانی فرصت های تازه ای را ایجاد کنند. به علاوه، رویکرد دانش محوری بر نظریات برنامه ریزی آینده نیز تأثیرگذار خواهد بود. ازاین رو، این مقاله با روشی کیفی پس از بیان جریان های تأثیرگذار بر پیدایش مفهوم توسعه شهری دانش محور و معرفی ویژگی های آن، ردپای رویکرد دانش محوری را در نظریات برنامه ریزی ارائه می نماید. نتایج نشان می دهد همان طور که برنامه ریزی خردگرا و برنامه ریزی جامع تحت تأثیر اقتصاد سرمایه داری بودند، در برنامه ریزی مشارکتی رد پای اقتصاد دانش محور مشاهده می شود؛ به طوری که نقش برنامه ریز از دانای کل به تسهیل گیر تغییر کرده و پایه های اقتصادی برنامه ریزی نیز از اقتصاد سرمایه داری به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کرده اند. لذا به نظر می رسد نظریات برنامه ریزی آینده، به سمت رویکرد مبتنی بر برنامه ریزی دانش محور درحرکت باشند.
همگام سازی شهر اسلامی با چارچوب های مدیریت شهری الکترونیک در فضای شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
97 - 111
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز انگاره ها و پارادایم های گوناگونی مطرح شده است که هر یک به نحوه بر شهرها و به ویژه اقتصاد آن ها تأثیرگذار است. یکی از این انگاره ها شهر اسلامی می باشد. شهر اسلامی به راحتی می تواند با عملکردهای جدید و استانداردهای زندگی تطبیق پیدا کند و همخوانی خود را با محیط طبیعی، مذهبی و اجتماعی- فرهنگی ما حفظ کند. این عامل باعث شده تا شهر اسلامی همچنان برای نیازهای شهری حال حاضر جامعه ما مناسب و زیست پذیر باشد. این پژوهش باهدف شناسایی و تطبیق ملاک های و معیارهای شهر اسلامی و عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک درصدد اجرا و همگام سازی اصول دولت الکترونیک در شهر اسلامی با تأکید بر اقتصاد شهری می باشد. رویکرد حاکم بر فضای پژوهش توصیفی و تحلیلی است، که برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر تحقیقات پیشین، از روش کتابخانه ای (اسنادی) بهره گرفته شد. در این راستا در گام نخست ملاک ها و شاخصه های شهر اسلامی استخراج گردید، و از طرف دیگر عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک استخراج و به جهت ارائه راهکارها و جهت دهی به این فرایند همگام سازی با استفاده از مدل رتبه بندیDEMATEL Fuzzy اقدام به رتبه بندی این عوامل مؤثر در ایجاد دولت الکترونیک شد. در راستای انجام مقایسه های زوجی بین شاخص ها در مدل DEMATEL از دیدگاه 30 کارشناس و مدیر در زمینه فناوری اطلاعات استفاده شده است. درنهایت با توجه به این ملاک ها و معیارهای استخراج شده فرصت های پیش روی شهر اسلامی الکترونیک مطرح شده و در پایان در جهت اجرای این مهم پیشنهادهایی ارائه شد. بر ابن اساس، تعلیم و تربیت نیروی متخصص در زمینه فناوری اطلاعات و درعین حال آگاه به اصول و ضوابط شهر اسلامی و دین مبین اسلام، فعال کردن روح مدیریت و اقتصاد اسلامی در بین مدیران شهری، ایجاد پلیس الکترونیک و تدابیری خاص در جهت ایجاد امنیت در فضای الکترونیکی ضروری می باشد.
تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان سینا- شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درپی تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی است؛ بنابراین کاربردی بوده و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای دهستان سینا در شهرستان ورزقان و از تعداد 266 پرسش نامه محقق استفاده شده است. ابعاد اصلی در تحلیل شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در چارچوب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی در چهار مرحله آزمون شده است. نتایج مرحله اول نشان می دهد شاخص های استفاده شده دارای مقدار پایایی و روایی بالایی است. در مرحله دوم در آزمون ساختاری مدل با توجه به مقادیر آماره تی در ارتباط بیرونی بین متغیرهای پنهان تأثیر تمام شاخص ها اثبات می شود. در مرحله سوم در بررسی آزمون کیفیت مدل های اندازه گیری و ساختاری، مقادیر محاسبه شده در حد بالایی قابل قبول بوده و در نتیجه مدل اندازه گیری از کیفیت خوبی برخوردار است. نهایت در مرحله چهارم به بررسی مدل کلی آزمون ساختاری پرداخته شد. شاخص GOF این مدل مقدار 685/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل حکایت دارد. وجود رابطه مثبت و قوی بین شاخص های اندازه گیری شده با کیفیت زندگی جامعه روستایی مورد مطالعه نشان می دهد شاخص های بعد «بهداشتی– اجتماعی» شاخص های کلیدی در سنجش ذهنی کیفیت زندگی در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه هستند.
تحلیل دگرگونی الگوی مهاجرت داخلی کشور با تأکید بر مهاجرت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
105 - 118
حوزههای تخصصی:
دوران جدید توسعه جوامع، با پدیده بهبود شاخص های بهداشتی و زندگی و شتاب یافتن رشد جمعیت در سراسر جهان همراه بوده و همزمان زمینه ها و انگیزه های اقتصای و اجتماعی و عوامل جابجایی جمعیت بسیار گوناگون و مهاجرت به مثابه انتخابی آسان تر از همیشه نمودار شد؛ از این رو مهاجرت به عنوان یک مشخصه بارز و یک ضرورت، در همه کشورها و در تمام سطوح نمایان شد که در بیشتر موارد گریز از آن نه ممکن بوده است و نه عقلانی. بیشتر نظریه پردازی ها درباره گسترش شیوه تولید سرمایه داری و ادغام ایران در نظام جهانی سرمایه داری، به ویژه در ارتباط با اقتصاد سیاسی نفت و گذار کشور به دوران نوین و عمدتاً درباره اهمیت مهاجرت های روستاشهری صورت گرفته است. این پژوهش با روشی توصیفی _ تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی در پی تحلیل و ارزیابی وضعیت و دگرگونی روند مهاجرت های داخلی کشور و تحولات اساسی به ویژه در دهه اخیر است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد با وجود اینکه مبحث مهاجرت و گسترش شهرنشینی ناشی از مهاجرت در دو دهه 5431 تا 5631 بسیار پر رنگ تر بوده و بیشترین تحولات اجتماعی_ سیاسی کشور در دو دهه 75-5531 روی داده است، اما بیشترین مهاجرت در میان جمعیت کشور به دهه 75 تا 85 مربوط می شود. این تحول مسلماً پیوندی عمیق با مسئله شهرنشینی و گسترش الگوی سکونتی و زندگی شهری دارد. در واقع دهه های 5431 تا 5631، به دلیل تحول ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور و آغاز روند مهاجرت شهری و روستایی شتابان، دوره ای تعیین کننده به حساب می آید، اما دهه 75 تا 85 از نظر حجم و روند مهاجرت ها منحصر به فرد بوده است. از سوی دیگر این دهه با دگرگونی الگوی مهاجرت نیز همراه بوده که با توجه به افزایش جمعیت و تعداد شهرها، الگوی مهاجرت شهر به شهر در حال افزایش بوده و تبدیل به الگوی مسلط مهاجرت شده است؛ به نحوی که امروزه مهاجرت شهر به شهر الگوی اصلی مهاجرت کشور به شمار می رود. این الگو از لحاظ جغرافیایی تحت تأثیر تفاوت های منطقه ای و جذابیت اقتصادی و اجتماعی شهرها و دگرگونی در مزیت های نسبی شهرها در حال تحول است. این پژوهش نشان می دهد که در 15 سال اخیر، میزان مهاجرت های شهر به شهر بین استانی، به تدریج روبه کاهش بوده است و مهاجرت های شهر به شهر بیشتر به ابعاد فاصله ای کم و درون منطقه ای متمایل شده اند. مهاجرت روستا به شهر، سهم کمتری از مهاجرت کل را داشته که بیشتر در ابعاد درون شهرستان رخ داده که این الگو فزونی محسوسی در چند ساله اخیر داشته و در مقابل مهاجرت روستا شهری بین استانی کاهش قابل توجهی داشته است. در مجموع مهاجرت در سال های اخیر ضمن گرایش بیشتر به الگوی شهر به شهر، بیشتر به مهاجرت کوتاه و درون استانی متمایل شده است.
تحلیل فضایی پایداری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
953 - 969
حوزههای تخصصی:
ساده ترین شکل مطالعه در عرصه توسعه پایدار روستایی، از دیدگاه جغرافیایی، مطالعه نحوه توزیع فضایی آن هاست. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، سنجش سطوح فضایی پایداری سکونتگاه های روستایی واقع در استان قم است. پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش اسنادی به دست آمده است. محدوده مورد مطالعه استان قم و جامعه آماری پژوهش روستاهای دارای سکنه استان قم هستند. وزن دهی به شاخص های پژوهش با استفاده از مدل F’ANP و تحلیل داده ها با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره VIKOR انجام شد. برای طبقه بندی روستاهای مورد مطالعه از جنبه سطوح پایداری از روش تحلیل خوشه ای و نرم افزار GIS و برای تحلیل عوامل مؤثر بر پایداری از رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد از 180 روستای مورد مطالعه ده روستا در طبقه پایدار، 18 روستا در طبقه نسبتاً پایدار، 108 روستا در طبقه پایداری پایین، و 46 روستا در طبقه ناپایدار قرار دارند. روستاهای ناپایدار در مناطق مرکزی استان استقرار یافته اند. همچنین، نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که روستاهای استان در مقایسه با یکدیگر از سطح پایداری پایینی برخوردارند؛ به طوری که الگوی فضایی آن نامتعادل است و این پایداری به طور یکسان در همه شاخص های پایداری روستاها اتفاق نیفتاده است. این وضعیت بیانگر پویش ناقص نظام سکونتگاهی استان است. از نظر کاربرد مدل ها و تکنیک های کمّی، در این پژوهش برای اولین بار از پژوهش F’ANP در تعیین سطوح پایداری روستایی استفاده شده و نتایج تحقیق کارایی این مدل را در مطالعات جغرافیایی اثبات کرده است.