مقالات
حوزه های تخصصی:
تشویق فعالیت های کارآفرینانه، راهبرد مهمی برای توسعه اقتصادی پایدار است. برای توسعه برنامه هایی که بتوانند حمایت مؤثری را برای تقویت کارآفرینی ارائه دهند، این مهم است که درک شود چه عوامل و عناصری بر موفقیت کارآفرینان تأثیر دارد. بسیاری از برنامه های توسعه کارآفرینی بدون توجه به بستر شهری یا روستایی طراحی می شوند. این در حالی است که فضا و شرایط مناطق روستایی متفاوت از مناطق شهری است. لذا هدف از این مطالعه، بررسی عوامل متفاوت بر نرخ موفقیت در بین کارآفرینان روستایی و شهری است. جامعه آماری مورد مطالعه، کارآفرینان کشاورزی در بخش شهری و روستایی شهرستان کرمانشاه بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 215 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کارآفرینان شهری و روستایی از لحاظ منابع فردی، منابع اقتصادی، حمایت سیاسی و حمایت اجتماعی-فرهنگی تفاوت معناداری و جود دارد و منابع برای موفقیت کارآفرینان در مناطق شهری فراوان تر از مناطق روستایی است. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر منابع اقتصادی در بین کارآفرینان شهری و حمایت اجتماعی-فرهنگی در بین کارآفرینان روستایی از مهم ترین عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان هستند.
بررسی مشکلات گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در شهرستان فریدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از سودمندترین راه ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این صنایع از میزان بیکاری های دائمی و فصلی در مناطق روستایی می کاهد و راهکاری برای کارآفرینی و اشتغال در بخش کشاورزی است. این صنایع در شهرستان فریدن با وجود پتانسیل ها گسترش خوبی نداشته اند. هدف از این مطالعه بررسی مشکلات گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در شهرستان فریدن بود. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر میزان کنترل متغیرها غیرآزمایشی و از لحاظ تحلیل داده ها توصیفی- تحلیلی، جامعه آماری شامل کارشناسان و صاحبان صنایع و شاغلان این صنایع در شهرستان فریدن بود (N=150). که به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. برای تأیید روایی از متخصصان، روایی همگرا و واگرا و برای تأیید پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. برای تحلیل داده ها استفاده از تکنیک های تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزارهایSPSS24, Smart pls3, LISREL8.8 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد به ترتیب مشکلات؛ اقتصادی، تولیدی، ساختاری، محیطی و زیرساختی به ترتیب با ضریب تأثیر 61/0، 52/0، 48/0، 46/0،38/0 بار عاملی 93/0، 71/0، 59/0، 53/0 و 49/0 و مقادیرR2 724/0، 590/0، 423/0، 387/0، 303/0 از مشکلات اصلی گسترش صنایع تبدیلی در این شهرستان بودند.
شناسایی و طراحی مدل عناصر آمیخته بازاریابی در ارتقای جایگاه گردشگری روستایی با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به یک بازاریابی گردشگری موفق، لازم است برنامه ریزان گردشگری درک بهتری از راهبردهای بازاریابی داشته و به دنبال استراتژی های کارآمدتر بازاریابی باشند. در تحقیق حاضر تلاش شده است ضمن شناسایی عناصر آمیخته بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان بابل، مدل توسعه آن با رویکرد آینده پژوهی طراحی گردد. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، فعالان عرصه گردشگری و مسئولان محلی می باشند که از میان فعالان گردشگری محلی تعداد 223 نفر و از میان مسئولان تعداد 10 نفر به صورت همه شماری انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار میدانی آن پرسشنامه بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ISM برای طراحی مدل اولیه و از نرم افزار LISREL برای آزمون مدل اولیه، و در نهایت برای طراحی سناریوی آینده پژوهی عناصر بازاریابی از نرم افزار Mic Mac استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه مسئولان محلی، عناصر «ترویج» و «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر مستقیم را در موفقیت بازاریابی گردشگری روستایی خواهند داشت. عنصر «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر را نیز از سایر عناصر مورد مطالعه می پذیرد.
راهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در رفتار مصرف خانوارهای روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق سبز به بایدها و نباید های اعمال انسانی در مواجهه با محیط زیست می پردازد، تقویت اخلاق سبز منجر به بروز رفتار سالم در مصرف می گردد و امکان استفاده نسل های آتی از محیط زیست و منابع طبیعی را فراهم می سازد. مطالعه حاضر در پی ارائه راهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در ارتباط با رفتار مصرف خانوارهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای است. واحد تحلیل مطلعین محلی در بخش مرکزی شهرستان خواف است. در این مطالعه از دو ابزار در برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک استفاده شد. بر اساس مطالعات میدانی و اسنادی، تعداد 18 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و 12 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت و تنگنا پیش روی اخلاق سبز خانوارهای روستایی در ارتباط با رفتار مصرف شناسایی گردید و نظرات 75 نفر از مطلعین محلی در قالب پرسشنامه سؤال شد. در ماتریس SWOT با توجه به امتیاز نهایی در 2.64=IFE و در 2.86=EFE، به منظور تقویت اخلاق سبز در ارتباط با الگوی مصرف خانوارهای روستایی، راهبردهای تهاجمی(حداکثر–حداکثر) بهینه شناخته شد. در ادامه راهبردهای مطلوب به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، اولویت بندی گردید. در این ماتریس مهم ترین راهبرد «حمایت گسترده مالی و فنی از دانش بومی در زمینه مصرف به دلیل همسویی با اخلاق سبز»، با امتیاز 1.045 شناسایی گردید. باتوجه به اینکه راه حل واقعی مشکلات محیط زیست باید انسان و رفتارهای انسانی را شامل شود، ضروری است، مدیران جهت اصلاح رابطه انسان با محیط زیست، در پی حمایت از دانش بومی در زمینه های مختلف من جمله مصرف باشند، چرا که با الگوهای منطبق با پایداری سازگار است.
نقد و بررسی پژوهش های جغرافیایی (با تأکید بر پژوهش های جغرافیای روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقلیل فضا به عینیت صرف و اکتفا کردن به روش های صرفاً کمی در ارتباط با شناخت فضای جغرافیایی مسائلی را برای علم جغرافیا به خصوص در چند دهه اخیر مطرح ساخته است یکی از این مسائل را می توان عدم فهم جهان، فضا و تجربه زیسته کنشگران محلی دانست. در این مقاله سعی شده است تا با شناخت ویژگی های هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه پژوهش های جغرافیایی (با تأکید بر پژوهش های جغرافیای روستایی) نشان داده شود که این پژوهش ها از منظر پارادایم شناسی در کدام دسته از پارادایم های اثبات گرایی، تفسیری و انتقادی قرار می گیرند و در نهایت به نقد و بررسی پژوهش های جغرافیایی پرداخته شده است. به منظور دست یافتن به اهداف تحقیق و همچنین پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از روش تحلیل محتوا از نوع تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. تحلیل محتوای 70 مقاله اخیر نشریات جغرافیایی (پژوهش های روستایی) نشان می دهد که نگاه غالب هستی شناسی پژوهش های جغرافیایی در پارادایم اثبات گرایی جای دارد. همچنین، از نظر معرفت شناسی، در 54 مقاله رابطه پژوهشگر و پژوهش شونده به صورت سوژه ابژه و بر اساس یک ارتباط دوگانه بوده است. بر اساس روش شناسی هم غالب پژوهش ها (57 مقاله) به روش صرفاً کمی اکتفا کرده اند. به منظور برون رفت از وضعیت فعلی پژوهش های جغرافیایی (حاکمیت اندیشه اثبات گرایانه) پژوهشگران می توانند در کنار ابزارهایی مانند پرسشنامه، تکنیک ها و مدل های آماری و نرم افزارهای تحلیل فضا مانند جی آی اس (GIS) از «زبان» به عنوان خانه هستی، به شناخت و فهم فضای کنشگران محلی نائل شوند.
تحلیلی اسنادی مقالات علمی - پژوهشی مسکن روستایی ایران در دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه دقیق ابعاد زندگی انسان روستایی و شناخت دقیق آن برای طراحی و ساخت مسکن متناسب با آن نیازمند نگاه ویژه به پژوهش های مسکن روستایی از جنبه های کالبدی، فنی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی دارد. زیرا انجام پژوهش های متعدد در جنبه های مختلف مسکن روستایی می تواند سهم بسزایی در روشنگری و کاهش شکاف های تحقیقاتی مسکن روستایی داشته باشد. بررسی های به عمل آمده در این پژوهش نشان می دهد که پیشینه این موضوع در محافل علمی- دانشگاهی ایران به آغاز دهه1380 بازمی گردد و در چند سال گذشته رشد قابل ملاحظه ای یافته است. این پژوهش با روش اسنادی، سوابق مطالعاتی مسکن روستایی در حوزه نشریات علمی- پژوهشی کشور را تجزیه وتحلیل می کند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که بیشترین پژوهش ها به ترتیب در استان های خراسان شمالی، فارس، زنجان و سیستان و بلوچستان انجام شده است. مجموعه مطالعات انجام شده قابل تقسیم به نه محور: طراحی و الگو مسکن روستایی، مسکن پایدار، تحولات ساختاری-کارکردی مسکن، معماری بومی مسکن ایران،برنامه ریزی و سیاست گذاری، تسهیلات و اعتبارات، مقاوم سازی مسکن، تحلیل شاخص های مسکن و تحلیل جغرافیایی عناصر مسکن است. یافته های پژوهش بیانگر 3 رویکرد اصلی در مطالعات مسکن روستایی ایران است. 58/83 درصد از کل مطالعات انجام شده دارای روش شناسی کمی، (43/13درصد) دارای روش شناسی کیفی و 2 مورد (98/2 درصد) دارای روش شناسی ترکیبی است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد از مجموع تحقیقات مسکن روستایی در کشور تحقیق، 22/34 درصد گذشته نگر،؛ 94/11 درصد آینده نگر و 73/53 درصد نیز وضع موجود مسکن را مورد توجه قرار داده اند.
شناخت قدرت های اجتماعی و ارتباط آن با شکل گیری رفتار همکارانه در مدیریت تعارضات منابع آب در حوزه آبخیز سد درودزن، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز نقصان و کاهش در منابع طبیعی موجود در حوزه های آبخیز و توزیع غیریکنواخت آن ها می تواند بر روابط اجتماعی میان ساکنان حوزه های آبخیز تأثیرگذار بوده و منجر به بروز تعارضات در بین افراد گردد. با توجه به کمبود آب در حوزه آبخیز سد درودزن، مطالعه حاضر با هدف مدیریت تعارضات منابع آب در حوزه آبخیز سد درودزن با محوریت روابط اجتماعی انجام شده و به تعیین نقاط قوت موجود در شبکه روابط اجتماعی پرداخته است. در این راستا ذینفعان محلی منابع آب در روستاهای تحت شبکه آبیاری در پایین دست سد درودزن به عنوان جامعه آماری انتخاب و با استفاده از جدول مورگان 260 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بر این اساس، داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار Ucinet بررسی شد. بر اساس نتایج حاصله کنشگران دارای بالاترین میزان مرکزیت درجه خروجی، بتا و بینابینی مشخص شدند. این افراد در رویارویی با موقعیت های تعارض از رویکرد راه حل گرایی و مصالحه و همکاری بهره می برند. بنابراین در هماهنگ ساختن افراد و سرعت تبادل منابع و اجرای هرچه بهتر مدیریت مشارکتی و حل تعارضات در زمینه منابع آب نقش اساسی ایفا می کنند. بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس بین موقعیت اجتماعی افراد و رویکردهای اتخاذی در مدیریت تعارضات در زمینه منابع آب در منطقه مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل تأثیر رسانه های جمعی بر کاهش اعتماد اجتماعی روستاییان (مورد مطالعه: روستاهای دهستان کنویست شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وسایل ارتباط جمعی، از طریق معانی و ارزش هایی که در زندگی روزمره رواج می دهند، در ساخت واقعیت اجتماعی روستاها تأثیر به سزایی دارند. آن ها تمامی عرصه های فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و نقش تعیین کننده و معناداری بر باورها، ایستارها و نگرش های اعضای جامعه دارند. رسانه های جمعی همچنین منبع مهمی برای تبلیغ و ترویج و یا تغییر ارزش های جامعه روستایی از جمله اعتماد اجتماعی به شمار می روند. لذا تحقیق حاضر به بررسی میزان تأثیر رسانه های جمعی در میزان اعتماد اجتماعی اجتماعات روستایی می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جهت عملیاتی سازی مطالعه، دهستان کنویست به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید. برای تعیین تعداد روستاهای نمونه از تعداد 23 روستایی که بیشتر از 200 نفر جمعیت داشته اند 11 روستا که دارای بیشترین جمعیت را دارا بودند به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل آماری در دو نرم افزار SPSS و GIS و تحلیل رابطه ARAS موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد ابزار ماهواره بیشترین اثر را در کاهش میزان اعتماد اجتماعی روستاییان داشته است. بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی (ARAS) روستای شترک در رتبه اول و روستای کنار گوشه در رتبه آخر قرار گرفت که نشان دهنده آن است در روستای شترک رسانه های جمعی بیشترین تأثیر را در کاهش اعتماد اجتماعی روستاییان داشته است و کمترین تأثیر مربوط به روستای کنار گوشه است.
تحلیل مقایسه ای ادراکات ساکنان محلی به اثرات گردشگری در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای حوضه آبریز رودخانه کُلان شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون بخش وسیعی از مطالعات گردشگری در نواحی روستایی بر شناخت اثرات مثبت و منفی آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و محیط زیستی متمرکز شده است. اما با در نظر گرفتن ناهمسانی دیدگاه های مردم محلی از اثرات یاد شده، پژوهش های اندکی در زمینه مقایسه ادراکات ذینفعان، به ویژه ساکنان روستایی انجام شده است. این پژوهش به تحلیل مقایسه ای ادراکات ساکنان محلی از اثرات گردشگری در منطقه حوضه آبریز رودخانه کُلان شهرستان ملایر می پردازد. روش پژوهش ترکیبی است. در مرحله کیفی طی6 نشست بارش افکار گروهی، با مشارکت 60 نفر از داوطلبان محلی اثرات مثبت و منفی گردشگری شناسایی و مبنای طراحی پرسشنامه به عنوان ابزار سنجش در مرحله کمّی قرار گرفت. سرانجام 350 پرسشنامه از 10 درصد جمعیت بالای 15 سال گردآوری شد. داده ها با استفاده از آمارهای توصیفی، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل خوشه ای، تحلیل تشخیص، خی-دو، و تحلیل واریانس یک طرفه تجزیه وتحلیل شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی اثرات مثبت به سه دسته در ابعاد اقتصادی، محیطی، و اجتماعی، و اثرات منفی نیز به سه دسته در ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم شد. نتایج تحلیل خوشه ای ادراکات مردم محلی از اثرات مثبت و منفی گردشگری بیانگر سه دیدگاه متفاوت است. در اغلب موارد تفاوت معناداری میان ادراکات ساکنان محلی از اثرات مثبت و منفی گردشگری مشاهده شد. نتایج پژوهش منطبق بر اصول نظریه تبادل اجتماعی است، به طوری که ادراکات ساکنان محلی تابع میزان اثرپذیری آن ها از ابعاد مختلف اثرات مثبت و منفی گردشگری است.
ارزیابی و تحلیل پایداری نواحی روستایی: کاربرد تکنیک های دلفی فازی و شبکه عصبی مصنوعی (مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، توجه به مقوله پایداری به خصوص در نواحی روستایی از رکن های اساسی در سیاست ها و برنامه ریزی های کشورهای جهان تبدیل شده است. شناسایی وضعیت نواحی روستایی به لحاظ پایداری می تواند کمک شایانی به این مقوله داشته باشد. در همین راستا، هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی پایداری نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی بود. پژوهش حاضر از منظر روش شناسی توصیفی تحلیل و ابزار جمع آوری اطاعات از طریق پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش شامل روستائیان ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی بودند. در این پژوهش از تلفیق روش های فازی و شبکه عصبی مصنوعی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش دلفی فازی شاخص های پایداری بومی سازی و سپس با بهره گیری از روش شبکه عصبی مصنوعی نواحی روستایی به دو خوشه تقسیم شدند. نتایج نشان داد، پایداری مناسب و متوازنی در سطح نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه وجود دارد (062/CV= 0). همچنین نتایج تی تک نمونه حاکی از آن بود که در تمامی شاخص ها به غیر از شاخص همدلی و نسبت جنسیتی تفاوت معنی داری با حد معیار وجود دارد. از دیگر یافته ها می توان به یافته های مربوط به ابعاد پایداری اشاره کرد، در هر سه بعد حمایتی، انسانی و طبیعی نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی از توازن و برابری مناسبی برخوردار بودند. در نهایت، یافته نشان داد که روستاهای بورخیل و ایوک رتبه های اول و دوم و روستاهای حاجیکلا و بازیرکلا رتبه های 14 و 15 را به خود اختصاص دادند.