فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۶۱ تا ۷٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رشد لجام گسیخته شهرها و کلانشهرها، بویژه در کشورهای درحال توسعه به اوج خود رسیده است. از یک سو سیستمهای حمل و نقل عمومی متناسب با رشد جمعیت و تغییر کاربریها، توسعه نیافته و از سوی دیگر با بالا رفتن سطح زندگی و رفاه، استفاده از خودروهای شخصی افزایش یافته است. نتیجه آن ایجاد مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها بوده است. از جمله این معضلات «ترافیک» و مسائل مرتبط با آن (آلودگی صوتی و هوا، حوادث رانندگی، مصرف فزاینده انرژی و...) می باشد. در این میان شهرهای ایران و از جمله کلانشهر اصفهان از این قاعده مستثنی نبوده و با معضلات فوق الذکر روبرو است. این درحالی است که دسترسی آسان، سریع و ایمن از شاخصهای مهم توسعه پایدار شهری بوده و یکی از راه حلهای اساسی در این زمینه، توسعه حمل و نقل عمومی می باشد. حمل و نقلی که بتواند طیف گسترده ای از توقعات شهروند امروزی(سرعت، ایمنی، صرفه اقتصادی و مسائل زیست محیطی) را در بر گیرد. در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی، پیمایشی است، سعی گردید به روش اسنادی - میدانی به بررسی نقش سامانهBRT درحمل و نقل و ترافیک کلانشهراصفهان (کریدور آزادی- پل یزد آباد) پرداخته شود و از طرفی نیز میزان رضایتمندی شهروندان و استفاده کنندگان از آن مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از کاربرد آزمونهای ناپارامتری خی 2 ، کولموگورف – اسمیرنوف یک بعدی و ... نشان می دهد که، سامانه BRT در حمل و نقل و ترافیک کلانشهر اصفهان نقش مثبت و مطلوب داشته است و به لحاظ رضایتمندی استفاده کنندگان، در تمامی پارامترها، رضایت وجود داشته با این تفاوت که میزان آن متغیر بوده است.
بازخوانی تأثیر محیط یادگیری بر فرایند ادراک و شناخت کودکان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل کالبدی محیط و شناخت عناصر محیطی تأثیرگذار بر فرایند ادراک و شناخت کودکان در محیط های یادگیری به معرفی مؤلفه هایی کیفی برای طراحی این نوع فضاها پرداخته است و با مطالعه و بررسی پتانسیل های موجود در محیط در جهت پیشبرد این نوع ساختارها و سازماندهی عوامل کالبدی محیط در کالبد فضاهای آموزشی گام برداشته است. بنابراین با نگاهی به روان شناسی محیط و تأمل بر اینکه محیط در رشد و پیشرفت فرد از راه های مختلف تأثیر می گذارد و نوع عادات و مهارت هایی که فرد کسب می کند مربوط به شرایط و اوضاع و احوال محیطی است که او در آن زندگی می کند، مشخص می شود که وضع تربیتی و زندگی اجتماعی فرد نیز تابع محیط است و تجربه هر فرد در زندگی محصول تأثیر متقابل میان آن فرد و محیط اوست. بنابراین محیط با ایجاد فرصت و تحریک و تشویق فرد، در فرایند ادراکی و شناخت او تأثیر می گذارد. در این مطالعه با تأکید بر عوامل اجتماعی و کالبدی فضاها و نقش ادراک و شناخت از محیط به بررسی مؤلفه های سازنده فضاهای آموزشی پرداخته شده است.
ارزیابی اثرات مجتمع صنایع چوب و کاغذ مازندران بر توسعه نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
صنایع چوب و کاغذ مازندران که در سال 1376 فعالیت خود را شروع کرده است، دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر نواحی روستایی پیرامون بوده است. با توجه به اینکه تاکنون اثرات بر شمرده شده به صورت علمی و دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به شناسایی و ارزیابی اثرات این مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون می پردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی که از طریق پیمایش پرسشنامه ای اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 2625 نفر از سرپرستان خانوار در 18 روستای همجوار مجتمع بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از کارشناسان و اعضای هیات علمی تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (68/0، 88/0، 86/0، 92/0) برای چهار نوع اثر اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی محرز گردید. نتایج اولویت بندی گویه های مربوط به اثرات فیزیکی-کالبدی مجتمع نشان داد که، «گسترش امکانات و خدمات آموزشی در روستا» از نظر روستاییان دارای اهمیت بیشتری بوده است. همچنین «افزایش تمایل روستاییان به کار در مجتمع» جزء مهمترین اثرات اجتماعی، «افزایش فرصت های اشتغال در روستا» از مهمترین اثرات اقتصادی و «کاهش مراتع و مکان های چرای دام» نیز جزء مهمترین اثرات محیط زیستی مجتمع بر روستاهای همجوار بوده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کلیه اثرات چهارگانه کمتر از مقدار میانگین است. یافته های تحلیل عاملی نیز نشان داد که شش عامل با نام های «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «هزینه های محیط زیستی»، «منافع اقتصادی»، «منافع رفاهی-خدماتی» و «هزینه های اجتماعی» توانستند 804/68 درصد واریانس تغییرات مربوط به اثرات مجتمع صنایع چوب وکاغذ بر نواحی روستایی اطراف را تبیین کنند. نتایج این قسمت نشان داد که «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «منافع اقتصادی» و «منافع رفاهی-خدماتی» مربوط به جنبه های مثبت تأثیر مجتمع و «هزینه های محیط زیستی» و «هزینه های اجتماعی» نیز جنبه های منفی تأثیر مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون را نشان می دهند. همچنین از مجموع کل اثرات، 081/72 درصد مربوط به اثرات مثبت و 919/27 درصد مربوط به اثرات منفی بوده است، که این امر بیانگر این بود که اثرات مثبت بسیار بیشتر از اثرات منفی بوده است. به علاوه نتایج آزمون های مقایسه میانگین نیز نشان داد که گروه های مختلف پاسخگویان نیز ارزیابی یکسانی از اثرات مثبت و منفی مجتمع نداشتند.
ارزیابی و برآورد درجه روز و شاخص سازگاری دمایی جهت طراحی مسکن همساز با اقلیم (مطالعه موردی: ایستگاه سینوپتیک مهرآباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عناصر اقلیمی بر محیط های مسکونی یکی از موضوعات کاربردی آب و هوا شناسی است. در سال های اخیر به منظور هماهنگ سازی ساختمان ها و محیط های مسکونی با شرایط اقلیمی حاکم بر آن، به دلیل گرانی انرژی در جهان از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده است. در این پژوهش از داده های ساعتی پارامترهای اقلیمی(رطوبت، حداقل دما، حداکثردماو ساعت آفتابی) استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای Squreone، Ecotect تحلیل داده ها انجام شد. همچنین، درجه روز، شاخص سازگاری دمایی و شرایط زیست اقلیمی و ساختمانی ایستگاه مهرآباد تهران در رابطه با ساختمان نمونه طراحی شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبات نشان داد که میزان آسایش اقلیمی در سه ماه فصل زمستان (ژانویه، فوریه و مارس) و هم چنین ماه دسامبر صفر می باشد. به عبارت دیگر در این چهار ماه تأمین بخشی از شرایط آسایش برای داخل ساختمان بایستی از طریق سیستم های مکانیکی حاصل شود و بخش دیگر از آن، بایستی با طراحی مناسب اقلیمی ساختمان تأمین شود. مقایسه بین میزان آسایش داخل ساختمان با بیرون آن نشان می دهد در ماه مارس بخشی از آسایش اقلیمی به صورت طبیعی فراهم شده است. این موضوع نشان دهنده نقش طراحی درست، جهت کاهش احساس نیاز به سیستم های مکانیکی است. همچنین محاسبات حاصل از بررسی میزان شاخص سازگاری دمایی نشان داد که میزان این شاخص در هر سه ناحیه داخلی ساختمان نمونه 94/0 می باشد که بیانگر وضعیت کاملاً مطلوب برای ساختمان طراحی شده مورد نظر می باشد. در نهایت نمودار بیوکلیماتیک تهران استخراج شد، که نشان می دهد در طول سال تنها 7 درصد آسایش اقلیمی وجود دارد و 93 درصد از کل سال شرایط اقلیمی تهران خارج از منطقه آسایش اقلیمی است.
مدلسازی کمی دسترسی به پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی، پارک های منطقه 6 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی شهری هدف برتر و با اهمیتی برای برنامه ریزان شهری بوده است. بنابراین اندازه گیری عدالت فضایی از نظر دسترسی به فضاهای عمومی از جمله فضاهای سبز و پارک های شهری از نیازهای مدیریت شهری می باشد. در این مقاله به منظور سنجش عدالت فضایی در چارچوب تحلیل های سیستم های اطلاعات جغرافیاییGIS)) و تحلیل شبکه روشی کمی برای اندازه گیری دسترسی به پارک های شهری در منطقه شش تهران ارائه شده است. جاذبه یا وزن هر پارک، فاصله شبکه ای بلوک های شهری و شعاع دسترسی هر پارک از معیار های اصلی این پژوهش بوده است. نتایج تحقیق نشان داده است توزیع فضایی و توسعه پارک ها در منطقه شش عادلانه نبوده است و در اکثر قسمت های منطقه دسترسی متوسط رو به ضعیفی به پارک ها وجود دارد. روش تحلیل پیشنهادی توانایی مقایسه کمی بین بلوک های شهری از نظر دسترسی به پارک های شهری و امکان شناسایی بلوکهای با حداقل دسترسی را دارا بوده است.
بررسی شاخص های توسعه پایدار محله ای (مطالعه موردی منطقه 1 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار توسعه ای است که بتواند در بلندمدت بدون اینکه خسارتی به محیط زیست وارد کند تداوم یابد. توسعه شهری پایدار به توازن بین ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی شهر و توسعه همزمان آن ها اشاره دارد. شهر یک کل به هم پیوسته از اجزاء مختلف است و محله دارای پیشینه ای طولانی است. یکی از دلایلی که مفهوم محله در برنامه ریزی و طراحی شهری جایگاه مناسبی نیافته، نبود توافق درباره مفهوم محله و ویژگی های آن در میان جامعه علمی، برنامه ریزان و طراحان، دست اندرکاران امور مدیریت شهری و شهروندان است. در این سال های اخیر بیشتر شهرداری های کشور بحث محله محوری و شکل گیری شورایاری محلات را مطرح کرده اند بر این اساس محلات پایدار می توانند متضمن پایداری شهر باشند. هدف این پژوهش بررسی شاخص های توسعه پایدار محله ای و همچنین شناخت ذهنیت مردم از محله که اثر تعاملات بین مفاهیم اجتماعی و مکانی محدوده زندگی در منطقه 1 شهر اصفهان است، می باشد. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده که با استفاده از مدل رتبه بندی تاپسیس جهت تحلیل شاخص های توسعه پایدار محله ای استفاده شده است. از یافته های این پژوهش می توان به مواردی همچون اینکه محلات منطقه 1 شهر اصفهان از نظر شاخص های توسعه پایدار محله ای متفاوت می باشند، شاخص های پایداری می تواند در ساماندهی محلات شهری اثرگذار باشد، محلات منطقه 1 شهر اصفهان از نظر جمعیت و مساحت تفاوت های قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند و با شناخت مشکلات محلات و بهبود بخشیدن به آن ها و با قوت بخشیدن به شاخص های محله ای می توان به ساماندهی مناطق شهر دست یافت.
واکاوی عوامل اثرگذار بر دگرش نظام های بهره برداری زراعی مورد شناسی: روستاهای شرکت سهامی زراعی سهل آباد- نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان و کیفیت تولید محصولات کشاورزی در کشور، تابعی از نوع نظام بهره برداری است. نظام بهره برداری غالب، نظام خرده مالکی با راندمان پایین تولیدی است. از سوی دیگر میزان جمعیت کشور با روندی رو به رشد مواجه است. بدینسان، نیاز به تولید هر چه بیشتر محصولات کشاورزی، ضرورت تغییر در این نظام بهره برداری را امری اجتنابناپذیر مینماید. برای دست یابی به این هدف، راهکارهایی چون بسط و گسترش نظامهای زراعی جدید از جمله شرکت های سهامی زراعی که روندی رو به احیاء در کشور دارد، امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله حاضر تلاش شده است، تا به بررسی الگوی عوامل اثرگذار در تشکیل شرکت سهامی زراعی سهل آباد در شهرستان نهبندان پرداخته شود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است که با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده است. برای گردآوری داده ها، از تکنیک های دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، میزان عواملی هم چون آینده نگری، مشارکت پذیری و جمع گرایی و امید به آینده، دارای بیشترین اثر مثبت در تشکیل شرکت سهامی زراعی است. مؤلفههای کلی الگوی اثرگذاری بر پذیرش و تشکیل شرکت سهامی زراعی شامل پتانسیل اجتماعی، وضعیت اقتصادی تولید و توسعه و شاخصه های فرهنگی بوده است.
ریز پهنه بندی خطر زلزله شهر سبزوار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر سبزوار یکی از شهرهای کهن استان خراسان رضوی است که در حال حاضر به عنوان دومین شهر پرجمعیّت استان خراسان رضوی بعد از مشهد شناخته می شود. طیّ دهه ی گذشته شاهد توسعه و گسترش سریع فیزیکی بوده که به ساخت و سازهای بدون ملاحظات ایمنی از نظر حوادث طبیعی از جمله زلزله و صرفاً برای پاسخ گویی به نیازهای سکونتی در کوتاه مدت انجام گرفته منجر گشته است. گسترش و توسعه ی شهر به سمت شمال موجب اشغال عوارض زمین شناسی و ژئومورفولوژی پر خطر مانند گسل ها، تپه های نئوژن، کانون های زلزله، شیب های تند و رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه های جدید کواترنری شده است. در این تحقیق ابتدا مهم ترین عوامل مؤثر به عنوان عوامل اصلی تشدید خطر در صورت وقوع زمین لرزه شناسایی گشت، سپس لایه های اطلاعاتی با استفاده از GISساخته شدند که شامل لایه های فاصله از گسل، شیب، توپوگرافی، شیب لایه های زمین، لیتولوژی، کاربری زمین، تراکم جمعیّت و ساختمان، قدمت ساختمان و فاصله از کانون زلزله های تاریخی می باشند. در ادامه عوامل مؤثر به روش AHP وزن دهی گردیدند که نقشه پهنه بندی خطر در پنج گروه خطر بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تهیه گردید. نقشه ی پهنه بندی تهیه شده نشان می دهد که در صورت بروز زلزله 11 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر بسیار زیاد، 37 کیلومترمربع از وسعت شهر در پهنه خطر زیاد، 49 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر متوسط، 60 کیلومترمربع از وسعت شهر در پهنه خطر کم، 59 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر خیلی کم قرار می گیرند.
فرصت ها و چالش های همگرایی منطقه ای در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس از رنسانس به این سو، از آبراهی با موقعیت ارتباطی و جایگاهی منطقه ای به موقعیتی استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در مناسبات و تعامل های بین المللی بدل شد. به نظر می رسد منطقة خلیج فارس، این نقش منحصر به فرد و بی بدیل را تا نیمة نخست قرن بیست و یکم دارد. از ابتدای قرن بیستم تا پایان دهة هفتاد که مصادف با تولد کشور های کوچک حوزة جنوبی خلیج فارس است، به کمک انگلستان، تلاش هایی برای همگرایی میان این کشورها صورت گرفت، اما هیچ یک از این همکاری ها به همگرایی کاملی منجر نشد و اختلاف ها و چالش های بعدی را نیز به وجود آورد. حضور آمریکا و بازگشت انگلیس و فرانسه به منطقه، رقابت تسلیحاتی، دیدگاه های امنیتی متفاوت و بعضاً متضاد، نبود اعتماد جمعی، وجود اختلاف های ارضی و مرزی، نبود دیدگاه ها و هنجار های مشترک و وجود اختلاف های قومی و فرهنگی در منطقه، زمینه ساز واگرایی و از سازه های مهم ناهمانندی و ناهمگرایی منطقة خلیج فارس است. قرن بیست و یکم را با توجه به مزایا و تجارب حاصل از این همگرایی ها، باید قرن همگرایی مجدد منطقه ای دولت ها در جهان نامید. منطقة خلیج فارس نیز مجموعه ای از امتیازها و مؤلفه های همسازة همگرایی منطقه ای را دارد که در صورت توافق در مورد آن ها می توان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقه ای دست یافت. عواملی نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک و موقعیت همسایگی، دین و ارزش های فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک و سیاست گذاری هماهنگ در خصوص آن، مزایا و مصائب ژئوپلیتیک همسان و ضرورت برنامه ریزی دربارة آن و موضوع های مشترکی نظیر مسائل زیست محیطی، گردشگری و مواد مخدر، بر این همگرایی مؤثرند. به نظر می رسد توجه و تمرکز بر موضوع ها و مسائل مشترک واقعی و عینی محیط اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی این کشورها می تواند زمینة تفاهم، توافق، همکاری مشترک و در نهایت همگرایی منطقه ای را ایجاد کند.
تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی احداث دیوار مرزی بر مناطق روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های پیاپی در دوره های اخیر و کاهش فعالیت های کشاورزی، باعث گردیده که مبادلات تجاری (رسمی و غیر رسمی) مرزنشینان سیستان نسبت به گذشته پر رنگ تر گردد. بر این اساس بخش قابل توجهی از درآمدهای ساکنین منطقه و روستاییان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مرز تأمین می گردید. اما با احداث دیوار بتنی در حاشیه مرز سیستان و افغانستان این فعالیت ها دچار چالش شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی احداث دیوار مرزی، بر مناطق روستایی سیستان می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسش نامه بوده است. حجم جامعه نمونه 384 سرپرست خانوار در 40 روستا بوده که بر حسب فاصله از مرز و با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی بدست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد گرچه احداث دیوار در حاشیه مرز پیامدهای اقتصادی و اجتماعی منفی از قبیل کاهش درآمد و مهاجرت روستاییان را موجب شده است، اما اثرات مثبتی همچون کاهش قاچاق سوخت و کالا را نیز درپی داشته است.
بررسی و مقایسه ی عملکرد پارامترهای مدل ریمن در تعیین تقویم مناسب گردشگری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب و هوا از مهم ترین عوامل مؤثر بر تعیین زمان مناسب گردشگری است. جمعیّت قابل توجه، موقعیت مناسب شهر اصفهان در ایران مرکزی و برخورداری از جاذبه های فراوان آن را به عنوان قطب گردشگری ایران مطرح کرده است.
در این پژوهش برای تعیین زمان مناسب گردشگری در شهر اصفهان از شاخص های زیست اقلیمی به کار رفته در مدل ریمن و همچنین داده های اقلیمی دمای هوا، رطوبت نسبی، میزان ابرناکی آسمان و سرعت باد استفاده شده است. پارامترهای مورد نیاز
از سازمان هواشناسی کشور در بازه ی زمانی (2008 تا 1995) استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. با در نظر گرفتن میانگین درازمدت داده های فوق مقادیر شاخص های PET, SET و PMV با استفاده از قابلیت های نرم افزار ریمن محاسبه و مقایسه گردید. بررسی ها که در قالب تقویم زمانی ارائه شده نشان می دهد که با توجه به نتایج دو شاخص PMV و PET روزهای 1 تا 17 فروردین و 20 مهر تا 6 آبان بهترین بازه ی زمانی برای حضور گردشگران در اصفهان است. اما براساس خروجی های شاخص SET هر چند که دوره ی آسایش اقلیمی منطبق بر همین ماه هاست، ولی تنش های گرمایی طولانی مدت بر منطقه حاکم است که نمی تواند با واقعیت اقلیمی سازگار باشد. در نهایت مقایسه ی نتایج به دست آمده از هر سه شاخص نشان داد که شاخص های PMV و PET شناخت بهتری از زیست اقلیم منطقه ی مورد مطالعه ارائه می دهند
نقش توانمندی شغلی زنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی (مطالعة موردی: بخش کونانی شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درحال حاضر، وضعیت زنان در هر جامعه ای نشانگر میزان پیشرفت آن جامعه است و این واقعیتی است که روزبه روز تعداد بیشتری آن را درمی یابند و سازمان ها و نهادهای بین المللی فعال در امر توسعه نیز بر روی آن تأکید دارند. یکی از راهکارهای مهم برای بهبود وضعیت زنان، توانمندسازی آن ها در جنبه های مهم زندگی و به ویژه بعد اقتصادی است. درهمین راستا، در این مقاله به بررسی توانمندی زنان و نقش آنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی به عنوان هدف اصلی پژوهش پرداخته شده است.
روش: نوشتار حاضر جنبة کاربردی دارد و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و پیمایشی محسوب می شود که در آن از دو شیوة اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) برای گردآوری داده های موردنیاز استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق زنان روستایی ساکن در بخش کونانی شهرستان کوهدشت هستند (10895) که از بین آن ها 330 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامة تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین سطح توانمندی زنان در بین بخش های اقتصادی مربوط به فعالیت های کشاورزی است که با متغیرهای سن و درآمد دارای رابطة معنادار و مستقیم است. همچنین، مشخص شد زنانی که از ویژگی های مربوط به توانمندسازی در سطح بالاتری برخوردار هستند، توانمندی بیشتری در ایجاد درآمد خواهند داشت.
محدودیت ها/ راهبردها: مراجعه به منطقه و تهیه و تکمیل پرسشنامه ها از بین زنان روستایی که با مشکلات و نگرش های سنتی روبه رو هستند، ازجمله محدودیت های این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با شناخت دقیق توانمندی های زنان در زمینه های مختلف شغلی و همچنین، تعیین قابلیت ها و استعدادهای آن ها درزمینةتوانمندسازی همچون علاقه، اعتمادبه نفس، سواد و تخصص، تجربة محلی و علمی، مسؤولیت پذیری، انگیزة پیشرفت و ... نیاز ضروری برای دست یابی به توانمندی زنان است.
اصالت و ارزش: ازیک سو، توانمندسازی زنان می تواند منجر به کاهش بیکاری زنان و افزایش توانمندی آن ها در انجام فعالیت های مختلف شود و ازسوی دیگر، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای آنان و درنهایت، توسعة روستایی در ابعاد گوناگون منجر شود.
بررسی تحلیلی عوامل بازدارندة توسعة کشاورزی در نواحی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان خنداب، استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به طورکلی، نگاهی موشکافانه به وضعیت کشاورزی در منطقة مورد مطالعه ما را به سمت مشکلات عمومی موجود در بخش کشاورزی کشور سوق می دهد و فرایند تحقیق را به رویه ای می کشاند که هرگونه قصور از شناسایی معضلات نهادینه شده در نظام تصمیم گیری توسعه سر به بیراهه گذاشتن است؛ بنابراین، تحقیق حاضر عوامل بازدارندة توسعة کشاورزی روستاهای شهرستان خنداب را درمقام معلول علل پیشین؛ یعنی، نظام برنامه ریزی برخاسته از رفتار دولت در سطح کلان کشور می داند؛ افزون براینکه از عوامل طبیعی نیز غافل نمی شود.
روش: تکنیک به کاربرده شده برای انجام پژوهش حاضر روش اسنادی و پیمایشی (میدانی- پرسشنامه مصاحبه ای) است. 370 بهره بردار کشاورزی در 25 سکونتگاه روستایی شهرستان خنداب و 18 نفر از محققان و کارشناسان دانشگاهی حجم نمونة تحقیق را تشکیل می دهند.
یافته ها: نتایج به دست آمده از روش آنتروپی شانون نشان می دهد سطح توسعة کشاورزی با میانگین 030/0 پایین تر از حد ایده آل موردانتظار است. سطح توان طبیعی منطقه براساس مقیاس لیکرت 64/3 می باشد که از میانة نظری 3 بالاتر است. میانگین مطلوبیت الگوی رفتاری دولت در محیط برنامه ریزی توسعة کشاورزی در طیف لیکرت 80/1 است که در سطحی پایین تر از میانة نظری تحقیق می باشد. تأثیر چنین رفتاری در میانگین 019/0 شاخص های تعیین عملکرد برنامه ریزی توسعة کشاورزی قابل مشاهده است. دراین بین، مؤلفه های تأسیسات زیربنایی، آموزش و ترویج و جذب سرمایه از بانک های عامل به ترتیب با ضرایب همبستگی 491/0، 670/0 و 438/0 و سطح معناداری 000/0، 000/0 و 002/0 با میزان توسعة کشاورزی ارتباط برقرار کرده اند که این رابطه نشان دهندة هدفمندنبودن سرمایه گذاری و مبتنی بر کارکرد انحرافی دولت در عرصة اقتصاد است. اهمیت اوزان شاخص های تنظیم ترتیبات قیمتی بازار محصولات کشاورزی در روستاهای شهرستان خنداب با میانگین 011/0 نشان از وضعیت نامساعد این بعد دارد. این درحالی است که اهمیت شاخص های تنظیم ترتیبات قیمتی بازار مبتنی بر میزان توسعة کشاورزی یکسان است.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود اطلاعات کافی و دسترسی نداشتن آسان به اطلاعات موجود در سازمان های مربوط.
راهکارهای عملی: روابط بین دولت و بهره برداران کشاورزی در یک نقطة اشتراک بایستی به تأمین اهداف کلان توسعة کشور منجر شود و به موازنه ای فعال برای رشد اقتصادی در بخش کشاورزی برسد.
اصالت و ارزش: بیشتر پژوهش های صورت گرفته درزمینة کشاورزی صرفاً به ساختار درونی روستا اکتفا کرده اند و در تبیین عوامل بیرونی از خود ضعف نشان داده اند. دراین راستا، تحقیق حاضر به مبنای نظری دخالت دولت در فرایند توسعة کشاورزی به عنوان بخشی از اقتصاد کشور رجوع کرده است و کلید درک عوامل بازدارندة توسعة بخش کشاورزی را در ویژگی های نهادی دولت که در سازوکارهای یک اقتصاد سیاسی خاص(خصلت رانتیر دولت و اتکا به درآمدهای نفتی) جاسازی شده است، نهفته می بیند.
شناسایی پهنه های آسیب پذیر شهرک شهید باهنر مشهد از منظر پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین پدافند غیر عامل شهر در شرایط پیش از بحران از مهم ترین وظایف برنامه ریزان و طراحان شهری است. در بررسی پدافند غیر عامل، عوامل و عناصر متعددی مانند کاربری اراضی، شبکه دسترسی، تراکم و... تأثیرگذارند که به وسیله آن ها می توان پهنه های آسیب پذیر شهر در شرایط بحرانی را تشخیص داد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی پهنه های آسیب پذیر پدافند غیر عامل در یک تحلیل چند معیاری و ارائه پیشنهاد های کاهش دامنه آسیب پذیری پدافند غیر عامل در شهرک شهید باهنر مشهد می باشد. بدین منظور پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با بررسی و تحلیل ادبیات موضوع گسترده پدافند غیر عامل به ارائه چارچوب نظری پژوهش پرداخته است و پس از تهیه نقشه های تحلیلی توسط نرم افزارهای (GIS) و (Space Syntax)، در ادامه با استفاده از روش های تحلیلی کیفی (Delphi) و (AHP) به تحلیل و اولویت دهی پهنه های آسیب پذیر پدافند غیر عامل اقدام نموده، و در انتها توسط روش تحلیل گر همپوشانی وزن دار (Weighted Overlay) به شناسایی پهنه های آسیب پذیر بافت شهرک شهید باهنر مشهد اقدام نموده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های قابل بررسی، سه شاخص معابر شریانی درجه یک، مراکز امدادی و مخازن آب بیشترین و شاخص های تراکم جمعیتی کم و بافت مرمتی کم ترین اهمیت را در فرایند شناسایی پهنه های آسیب پذیر داشته اند. از نتایج مهم این پژوهش می توان به تاثیر نبود دسترسی های جمع و پخش کننده پیرامونی بر آسیب پذیری محدوده و مشخص شدن میزان درصد پهنه های آسیب پذیر محدوده در سه طبقه حیاتی، حساس و مهم اشاره کرد.
ارزیابی طرح های توسعه شهری براساس اصل هم پیوندی و اتصال با استفاده از روش AHP مطالعه موردی: طرح احیای میدان امام علی(ع) اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
19 - 36
حوزههای تخصصی:
یکپا رچگی مفهومی است که در متون نظری با مفاهیمی همچون وحدت، هماهنگی، هم پیوندی، اتصال و پیوستگی قرابت مفهومی دارد. همچنین یکی از مهمترین ویژگی های بافت تاریخی شهرهای با رشد ارگانیک، به ویژه بافت تاریخی شهرهای با اقلیم گرم و خشک است که تحت تأثیر طرح های توسعه شهری قرار می گیرند. به عنوان نمونه طرح احیای میدان امام علی (ع) یکی از طرح های تأثیرگذار بر یکپارچگی بافت تاریخی اصفهان است. به منظور بررسی این تأثیر، سئوال پژوهش حول چیستی معیارهای اصل هم پیوندی و اتصال در متون نظری و تجارب مختلف و چگونگی ارزیابی طرح ها براساس آن معیارها با استفاده از روش AHP شکل گرفت. با استفاده از روش تحقیق بر پایه استدلال قیاسی و بررسی متون نظری و تجارب جهانی، مشخص شد که اصول یکپارچگی در پنج دسته وحدت، هم پیوندی و اتصال، تخلخل، اصالت و آسیب پذیری قرار می گیرند. به منظور ارزیابی طرح مورد نظر بر یکپارچگی بافت تاریخی، اصل هم پیوندی و اتصال، با شش معیار پیوند و اتصال شبکه دسترسی، پیوند و اتصال کاربری ها و عملکردها، پیوند و اتصال از طریق باززنده سازی بناهای قدیمی و مخروبه ها، پیوند و اتصال توده و فضا، پیوند و اتصال بدنه فضای شهری و پیوند و اتصال از طریق تراکم انتخاب شدند. معیارها و زیرمعیارهای اصل هم پیوندی و اتصال در مجموع 21 معیار را در بر می گیرند که همه آنها کیفی اند و از ساختار سلسله مراتبی برخوردارند. پس از شناخت و تحلیل تک تک معیارها در مورد طرح احیای میدان امام علی (ع) ، با استفاده از کاربست شیوه ای خاص از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) طرح ارزیابی شد. در این روش، امتیاز معیارها در وضعیت طرح با سه حالت فرضی ایده آل و قابل قبول مقایسه می شود. نتیجه کلی ارزیابی نشان می دهد که طرحاز نظر اصل هم پیوندی و اتصال، در سطح قابل قبولی است اما با سطح ایده آل تفاوت چشمگیری دارد و با اجرای راهکارهای پیشنهادی اصلاحی، نزدیکی به سطح ایده آل ممکن است.
ارزیابی قابلیت ژئوتوریستی منطقه ضحاک شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی قابلیت ژئوتوریستی منطقه ضحاک هشترود پرداخته شده است. این منطقه دارای طیف وسیعی از عناصر و فرایندهای ژئومورفیک برای جذب گردشگران علاقمند به علوم زمین می باشد. به لحاظ فرهنگی و تاریخی نیز این منطقه یکی از کانون های مهم تاریخی آذربایجان به شمار می آید. در این تحقیق از مدل هادزیک استفاده شده است. ارزش و اهمیت هر مکان ژئوتوریستی در این روش به وسیله سه شاخص ارزش علمی، ارزش های فرعی و میزان آسیب پذیری آن مکان ژئوتوریستی برآورد می گردد. بدین منظور جهت ارزیابی قابلیت ژئوتوریستی منطقه مورد مطالعه براساس مدل تحقیق، عمل نظر سنجی از بیست و پنج توریست و شش متخصص استفاده گردید. نتایج نشان داد که از نظر شاخص ارزش علمی، ویژگی های زمین شناسی همراه با میراث فرهنگی بیشترین امتیاز را در بین متخصصان و توریست ها بدست آورده است. این امر بیانگر وجود طیف وسیعی از اشکال زمین شناسی و ژئومورفیک در منطقه مورد مطالعه است. از نظر شاخص ارزش های فرعی نیز عناصر طبیعی و میراث فرهنگی بیشترین امتیاز را بدست آورده است. میزان آسیب پذیری منطقه از نظر متخصصان ""سه"" آمده است که نشان دهنده این است که منطقه از آسیب پذیری نسبتاً بالایی برخوردار می باشد. در نهایت بررسی سه شاخص فوق در ارزیابی نهایی ارزش ژئوتوریستی منطقه، نشان داد که این منطقه دارای ارزش ژئوتوریستی خوبی است.
تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی تعاونی های فرش دستباف روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های فرش دستباف روستایی با هدف حمایت از قشر محروم و مولد قالیباف کشور و سازماندهی آن ها در قالب نظام تعاون به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی در این هنر و صنعت ملی تشکیل شده اند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش این تعاونی ها در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی قالیبافان استان همدان است. جامعه آماری تحقیق را اعضاء تعاونی های فرش دستباف استان همدان تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 214 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین با توجه به هدف تحقیق به تعداد برابر (214n=) از قالیبافان غیر عضو تعاونی ها جهت مقایسه وضعیت اقتصادی- اجتماعی دو گروه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت انتساب متناسب طبقه ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی بوده است. مهمترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 81/0 برآورد شد. نتایج نشان داد که بین قالیبافان عضو و غیر عضو تعاونی ها به لحاظ میزان تولید، درآمد حاصل از قالیبافی، دسترسی به وام و تسهیلات قالیبافی، دسترسی به مواد اولیه و ابزار قالیبافی، میزان تعامل اجتماعی، میزان آگاهی اجتماعی و دانش و آگاهی تخصصی قالیبافی تفاوت معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. به طوری که قالیبافان عضو تعاونی از وضعیت بهتری در مقایسه با قالیبافان غیر عضو برخوردار بوده اند. همچنین نتایج نشان داد بین عضویت در تعاونی و برخورداری از خدمات بیمه، دریافت وام و تسهیلات قالیبافی و شرکت در دوره های آموزشی رابطه معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. در مجموع می توان گفت تعاونی های فرش دستباف روستایی استان همدان نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی قالیبافان استان داشته اند.
ضرورت ها و دلایل تقسیمات استانی در ایران با رویکرد منطقه ای (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت ها برای اداره قلمرو سرزمین خود ناگزیرند که کشور را به واحدهای اداری کوچک تر تقسیم کنند، تا بتوانند در زمینه اعمال حاکمیت، ارائه خدمات و ایجاد سرمایه اجتماعی مؤثر، به ایفای نقش بپردازند. هرچند تقسیمات کشوری به منظور تمرکززدایی، ضرورتی انکارناپذیر برای بیشتر کشورها است، اما هدف گذاری منطقی برای تقسیمات کشوری مهم تر از هر مسئله ی دیگر است؛ زیرا هر نوع تقسیم سیاسی سرزمین باید با هدف پایدار، غیرقابل دگرگون و دائمی دولت- کشور که بقای ملی است، سازگاری داشته باشد. بقای ملی خود در گرو امنیت ملی است که به واسطه دسترسی مناسب ساکنان به خدمات و امکانات امکان پذیر می شود. از این رو نظام تقسیمات کشوری باید به گونه ای کارآمد عمل نماید که کمترین تنش و بیشترین هماهنگی و همکاری متقابل را در درون مناطق و بین مناطق همجوار به وجود آورد. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل دلایل و ضرورت های تقسیم استان فارس می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با رویکردی توسعه ای می باشد. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده است. در این مقاله ابتدا ضمن معرفی وضعیت موجود تقسیمات سیاسی در استان فارس، به ذکر مشکلاتی که امروزه استان فارس در بخش های مختلف با آن روبرو می باشند، پرداخته خواهد شد و سپس به معرفی مدل تقسیم استان فارس و مراحل اجرای آن اشاره خواهد شد. از نتایج این تحقیق می توان به مسائل و مشکلاتی مانند وسعت زیاد استان فارس، گسترش افقی استان فارس، نامناسب بودن شاخص های توسعه در سطح شهرستان های استان فارس، تعداد زیاد شهرستان، نامناسب بودن وضعیت راه های ارتباطی و ... اشاره نمود که این مسائل زمینه تقسیم استان فارس را ضروری نموده است. لذا با انتخاب شهر جهرم به دلیل دارا بودن شرایط مناسب به عنوان مرکزیت سیاسی- اداری دوم در این استان، زمینه انجام تقسیم استان فارس هموارتر خواهد شد.
مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی توسعه یافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها، افزون بر اَسناد (سالنامه های آماری استان و گزارش های بایگانی شده)، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینه گی پرسش نامه حکایت داشت. به منظور مدل سازی سطوح توسعه یافتگی، با نگرشی اندام وار شاخص ها انتخاب و از تئوری مجموعه های فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی مناطق ارایه می دهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایده آل هایی مورد سنجش قرار می گیرند که وضعیت آن ها از لحاظ توسعه یافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجه ی توسعه یافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعه یافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجه ی توسعه یافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایده آل شاخص های مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجه ی توسعه یافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کننده ی وضعیت بحرانی آن روستا می باشد.
بررسی عوامل موثر بر گرایش روستائیان به ادغام روستاها در یکدیگر و ایجاد شهرهای جدید (مطالعه موردی:روستاهای پیرامون شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری شهرهای جدید در کشور ما سابقه کمی دارد با این حال توسعه شهرنشینی در دو- سه دهه اخیر شتابی چشمگیر یافته است و تقویت شهرهای کوچک و بهبود توسعه روستایی دارای روابط تنگاتنگی هستند.در این مقاله تلاش شد تا عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به مسأله ادغام روستاها در یکدیگر و شکل گیری شهرهای جدیدمورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 179 خانوار نمونه ی منطقه جمع آوری شده است. یافته های مطالعهبر اساس نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای برای بررسی میزان اثرگذاری حاصل از عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی نشان داد که در سطح معناداری بالاتر از 95 درصد، این متغیرها با میانگین 4/3 تا 6/3 بر گرایش روستاییان به ادغام روستاها در یکدیگر تأثیر داشته است. علاوه براین نتایج حاصل از t دو نمونه ای در رابطه با اثرگذاری جنس در گرایش روستاییان به ادغام روستاها در یکدیگر نشان می دهد که تفاوت معناداری در گرایش آنان وجود دارد،اما در رابطه با دو متغیر سن و تحصیلات با توجه به آزمون های لون و کولموگروف – اسمیرنوف نتایج حاکی از یکسانی نظرات افراد بوده است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل فراهم نمودن زمینه های اشتغال جمعیت بیکار و فعال روستایی درشهرهای کوچک وپیشگیری ازمهاجرت بیکاران روستایی به کلانشهرها؛توسعه بازارهای محلی باتأکید برعرضه محصولات کشاورزی درشهرهای کوچک؛ ایجادتسهیلات ومشوق های سرمایه گذاری درشهرهای کوچک و فراهم کردن زمینه هایی برای حفظ فرهنگ ها و سنت های روستایی و غیره پیشنهاد شده است.