مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تئوری مجموعه فازی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به معرفی تئوری مجموعه فازی و ارائه مدلهای ریاضی فازی برای ارزیابی توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اکولوژیکی و اجتماعی می پردازد. با استفاده از این مدلها سهم هر یک از شاخص ها در توسعه پایدار تعریف می شود. مدلهای فازی نوعاً از دانش تخصصی همگن برای تصمیم گیری استفاده می کنند از این نظر دو مدل فازی عملیات انبوهشی و منطقی سازی تقریبی بحث می شود. و برای حوزه های بسیار مبهم و مبتنی بر دانش تخصصی ناهمگن مدل چند فازی معرفی می شود. این مدلها رویکردهای جدیدی برای پشتیبانی تصمیم های مربوط به توسعه پایدار محسوب می شوند. در این نوشته به سؤالات زیر پاسخ داده می شود : پایداری و توسعه پایدار چیست ؟ شاخص های پایداری کدامند ؟ و برای ارزیابی توسعه پایدار بر مبنای شاخص های مختلف از چه مدلهایی بعنوان رویکرد جدید می توان بهره گرفت تا بر آن اساس بتوان به تصمیم های درست دست یافت ؟
ارزیابی و محاسبه نرخ ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه تحت محیط فازی تصمیم گیری گروهی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی؛ مرحله ی مهمی در فرآیند تصمیم گیری کمیته های تخصصی – پژوهشی سازمان های بزرگ و مراکز پژوهشی است که با عدم اطمینان ناشی از فقدان دانش و اطلاعات درباره ی اقدامات و پیامدهای آنها آمیخته شده است. یک رویکرد سنتی برای بیان عدم اطمینان در سیستم های گوناگون یا بررسی و ارزیابی پروژه های پژوهش و توسعه ریسک است که در گذشته از طریق تئوری احتمال مدل سازی می شد. با طرح ایده ی تئوری مجموعه های فازی؛ پژوهشگران مختلف از این تئوری برای تسخیر عدم اطمینان ها و مدل سازی آنها در فرآیند ارزیابی و محاسبه ریسک تجمیعی توسعه ی نرم افزارها بهره برده اند. در این مقاله پژوهشگران روشی برای ارزیابی و محاسبه ی ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه با استفاده از تئوری مجموعه فازی طراحی شده اند. این روش برای محاسبه ی نرخ ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه مرکز تحقیقات مخابرات ایران اجرا شده است.
مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی توسعه یافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها، افزون بر اَسناد (سالنامه های آماری استان و گزارش های بایگانی شده)، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینه گی پرسش نامه حکایت داشت. به منظور مدل سازی سطوح توسعه یافتگی، با نگرشی اندام وار شاخص ها انتخاب و از تئوری مجموعه های فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی مناطق ارایه می دهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایده آل هایی مورد سنجش قرار می گیرند که وضعیت آن ها از لحاظ توسعه یافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجه ی توسعه یافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعه یافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجه ی توسعه یافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایده آل شاخص های مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجه ی توسعه یافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کننده ی وضعیت بحرانی آن روستا می باشد.
طراحی مدل ریاضی یکپارچه برای زنجیره تأمین با حلقه بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای امروزی بیشتر از هرزمانی رقابتی شده است و صنعت به طور فزاینده ای به مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک سلاح رقابتی می نگرد؛ بنابراین به منظور بقا در چنین محیط رقابتی برای سازمان های با کالای قابل بازیافت، مدیریت زنجیره تأمین با حلقه بسته به مسئله ای ضروری تبدیل شده است. به عبارت دیگر، عواملی هم چون افزایش رقابت بین سازمان ها و کاهش هزینه ها در کنار مقررات و قوانین دولتی و افزایش آگاهی عمومی توجه مشتریان و سازمان ها را به مسائل بازیافت جلب نموده است. هدف این پژوهش ارائه یک روش یکپارچه برای زنجیره تأمین با حلقه بسته است که شامل دو مرحله است. در مرحله اول، چارچوبی برای معیارهای انتخاب تأمین کننده و پیمانکار در زنجیره های معکوس پیشنهاد می شود. به علاوه، از روش فازی برای ارزیابی آن ها بر اساس معیارهای کمی و کیفی استفاده شده است. خروجی این مرحله ارزش هر یک از تأمین کننده ها و پیمانکارها برحسب قطعات است. در مرحله دوم یک مدل برنامه ریزی خطی چندهدفه عدد صحیح مختلط چند دوره ای ارائه می شود به طوری که انتخاب تأمین کننده و تخصیص کالا به آن ها (تصمیمات استراتژیک)، انتخاب پیمانکار و تخصیص کالا به آن ها (تصمیمات تاکتیکی) و تعداد بهینه قطعات و محصولات در CLSC (تصمیمات عملیاتی) را تعیین کند. توابع هدف به ترتیب حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه کارخانه و هزینه نگهداری موجودی سطح اطمینان قطعات و همین طور حداکثر ساختن ارزش تأمین کننده ها و پیمانکاران است و تابع هدف دیگر مربوط به تخصیص کالا بین پیمانکاران یا انجام کار بازیافت توسط خود کارخانه است.
جّستاری بر روش های سنجش سطوح توسعه یافتگی سرزمین بر مبنای داده های تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربی روش های سطح بندی و سنجش درجه توسعه ی یافتگی سرزمین بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفت. جامعه ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه لین، 566 سرپرست خانوار روستایی در این روستاها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، افزون بر اَسناد، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت که برای تعیین اعتبار بخش های مختلف آن از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) از بهینه گی پرسش نامه حکایت داشت. داده پردازی پژوهش با استفاده از نرم افزارهای MATLAB 7.10 ، Excel 2010 ، Export Choice و SPSS 20 انجام گرفت. همچنین با نگرشی جامع به توسعه ی روستایی، 51 شاخص انتخاب و برای عملیاتی کردن آنها از تئوری مجموعه های فازی بهره گرفته شد. فزون بر این، به منظور تعیین درجه ی اهمیت هریک از شاخص های منتخب در سنجش توسعه یافتگی، روش تحلیل سلسله مراتبی به کار رفت. به منظور مقایسه روش های سطح بندی و سنجش درجه توسعه یافتگی، مهمترین مدل های تصمیم گیری های چند شاخصه ای از جمله موریس، تاکسونومی، مجموع ساده وزین، تاپسیس، و وایکور که بیشترین استفاده را در مطالعات پیشین داشته اند، انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج مقایسه ای نشان داد روش های مورد بررسی، رتبه و درجه ی توسعه یافتگی یکسانی را ارائه نمی دهند. در این میان روش وایکور گزینه ای مطلوب تر برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی شناخته شد. این روش در نحوه ی استاندارد کردن از روش فازی بهره می گیرد که فزون بر استاندارد کردن، قابلیت تعیین وضعیت شاخص مورد نظر از حد مطلوب نیز میسر می گردد. این نوع استاندارد کردن، این قابلیت را به روش وایکور داده است که در صورت ثابت ماندن ایده آل ها، درجه ی توسعه یافتگی روستاها مستقل از یکدیگر باشد.
مدل سازی چندهدفه زنجیره تامین مدیریت پسماندهای بیمارستانی با در نظر گرفتن ابعاد پایداری در ترکیب با تئوری مجموعه فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
177 - 223
حوزه های تخصصی:
در این مقاله یک مدل ریاضی چهار هدفه برای زنجیره تأمین معکوس مدیریت پسماندهای بیمارستانی در دوره همه گیری کرونا در ایران با در نظر گرفتن ابعاد پایداری ارائه شده است. اهداف مدل ارائه شده عبارت اند از: 1) کمینه سازی هزینه های احداث تسهیلات و پردازش زباله ها در مراکز و هزینه های سوخت وسایل نقلیه و هزینه های زیست محیطی حاصل از انتشار گازهای آلاینده؛ 2) بیشینه سازی انرژی تولیدشده حاصل از سوزاندن زباله ها؛ 3) کمینه سازی ریسک ابتلا به ویروس عدم مدیریت زباله ها و 4) بیشینه سازی میزان استخدام نیروی کار در مراکز تأسیس شده. به منظور مدل سازی عدم قطعیت های موجود از تئوری مجموعه فازی استفاده شده است. با توجه به چندهدفه بودن مدل، جهت حل از الگوریتم های دسته میگوها چندهدفه مبتنی بر آرشیو پارتو و الگوریتم چندهدفه ژنتیک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که الگوریتم دسته میگوهای پیشنهادی قادر به دستیابی به جواب های باکیفیت و پراکندگی بالاتر نسبت به الگوریتم چندهدفه ژنتیک می باشد. همچنین مقایسه شاخص یکنواختی و زمان اجرای دو الگوریتم، نشان داد که الگوریتم چندهدفه ژنتیک در زمان کمتری فضای جواب را با یکنواختی بالاتری جستجو کرده و مدل را حل می کند.