فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تهیه و تدوین طرح های هادی در روستاهای توریستی از دو جنبه دارای اهمیّت است، اول اینکه میزان موفقت طرح های هادی وابسته به شرایط محیطی و انسانی بوده و دوم اینکه روستاهای توریستی بنا به کارکرد ویژه ی خود نیازمند انجام طرح های توسعه ی متناسب با کارکرد گردشگری هستند. تحقیق حاضر با هدف اصلی شناسایی و تحلیل آثار اجرای طرح هادی از دیدگاه سه گروه ساکنان روستاهای توریستی، گردشگران و ساکنان روستاهای فاقد گردشگری صورت گرفته است. تحقیق از نظر ماهیّت، از نوع پژوهش های کمی، از لحاظ درجه کنترل متغیّرها، پیمایشی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات میدانی محسوب می شود. جامعه ی آماری این تحقیق را تمامی سرپرستان خانوارهای روستای صور تشکیل می دهد (72N=). علاوه بر این به منظور رعایت اصل برابری، 72 نفر از گردشگران وارد شده به این روستا و 72 نفر نیز از روستای فاقد گردشگری آلقو و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و پژوهشگران مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق تعداد 15 پرسشنامه به صورت پیش آزمون در هر یک از گروه ها (مجموع 45 پرسشنامه در سه گروه) انجام گرفت. مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس اصلی پرسشنامه روستای گردشگری صور 874/0، گردشگران 886/0 و روستای فاقد گردشگری 901/0 به دست آمد. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که انتظارات هر سه گروه در مورد عامل های کالبدی- ساختاری، اجتماعی، بهداشتی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوت است. درمجموع 5/73 درصد از واریانس کل آثار اجرای طرح هادی را تبیین می نمودند. علاوه بر این نتایج آزمون Anova وجود تفاوت معنی دار بین انتظارات گروه ها اثبات و آزمون های تکمیلی- تعاقبی نیز نشان داد که بیشترین اختلاف بین گروه گردشگران و کمترین میزان شکاف بین دو گروه از روستاهاست. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش بحث و پیشنهادات کاربری در زمینه ی بهبود وضعیت طرح های محدوده ی مورد مطالعه ارائه شده است#,
تحلیلی بر تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی پیرامون (مطالعه موردی: بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی و تحلیل تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان بعد از دوره ای رکود و ناکارآمدی در عملکرد بازارچه، هدف اصلی پژوهش حاضر است.
روش تحقیق: تحقیق کاربردی حاضر با روش توصیفی– تحلیلی انجام و داده های مورد نیاز در بخش نظری با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای و در بخش عملی با استفاده از پیمایش میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسش نامه در میان ۲۶۰ نفر از سرپرستان خانوار روستاهای بخش، گردآوری شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و توزیع پرسش نامه ها در میان روستاهای نمونه به صورت طبقه ای و در میان سرپرستان خانوار به صورت تصادفی ساده بوده است. داده های به دست آمده نیز با استفاده از شاخص های توصیفی چون میانگین و مد و آزمون های آمار استنباطی چون: t تک نمونه ای، تحلیل مسیر و تکنیک AHP تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که راهکارهای اصلاحی که از سوی مدیریت بازارچه اتخاذ و اجرا شده اند، موجب بهبود عملکرد بازارچه و در نتیجه، ارتقای سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش شده اند. در این میان، مؤلفه افزایش درآمد، دارای بیشترین تأثیر، در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان به دنبال اجرای راهکارهای اصلاحی مدیریتی در شیوه اداره بازارچه می باشد. از میان راهکارهای اتخاذی مدیریت بازارچه نیز راهکار افزایش سقف مبادلات و افزایش درآمد روستاییان، دارای بیشترین اهمیت و تأثیر در خروج از رکود بازارچه و اثرگذاری مطلوب آن در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش بوده است.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به روستاهای منطقه به دلیل گستردگی، کمبود آمارهای کمی در ارتباط با حجم مبادلات بازارچه و عدم در اختیارگذاری آن ها به دلیل امنیتی بودن منطقه، مهم ترین محدودیت های پژوهش حاضر بوده اند.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکار، سهم بردن بیشتر روستاییان از منافع بازارچه با جذب پس اندازهای خرد روستاییان در قالب تعاونی تجاری و نیز اختصاص بخشی از درآمدهای بازارچه به منظور سرمایه گذاری در فعالیت های مولد کارگاهی در سطح روستاهای بخش است.
اصالت و ارزش: نوآوری اصلی پژوهش، بارزکردن نقش مدیریت صحیح و کارآمد نهادهای و محدثات توسعه ای روستایی از جمله بازارچه های مرزی در راستای توسعه اقتصادی– اجتماعی نواحی روستایی محروم مرزی است.
مطالعه تطبیقی مراکز محله ای شهر یزد بر مبنای شاخص های مرکز محله ایده آل با رویکرد تحلیلی FMEA مطالعه موردی: مرکز محله «یعقوبی» در بافت تاریخی و «پشت سیلو» در بافت جدید شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
3 - 16
حوزههای تخصصی:
تحولات ایجاد شده در دهه های اخیر و نیز عدم توجه به ویژگی های یک مرکز محله مطلوب و کارآمد در هر بستری و مطابق با نظرات و خواسته های استفاده کنندگان از این فضاها موجب بروز مشکلاتی از جنبه های مختلف در مراکز محله ای شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مسائل و مشکلات پیرامون دو مرکز محله یعقوبی در بافت تاریخی و مرکز محله پشت سیلو در بافت جدید شهر یزد و تحلیل آنها از طریق تکنیک FMEA (که اساساً با هدف دستیابی به حد ایده آل کیفیت مورد استفاده قرار می گیرد) می باشد. با به کارگیری تکنیک یاد شده در عرصه شهرسازی و کالیبره نمودن آن با مفاهیم موجود در این عرصه، می توان به شناسایی و حل مشکلات فضاهای شهری به روشی اصولی و کارآمد دست یافت. این پژوهش از نوع کاربردی و در بخش تدوین مبانی نظری به روش توصیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای بوده و در بخش دوم که مربوط به دو مرکز محله در شهر یزد می باشد، به روش توصیفی_تحلیلی و از طریق مطالعات و برداشت های میدانی، به کمک مصاحبه و پرسشنامه و با تأکید بر تکنیک FMEA صورت می پذیرد. مهم ترین نتایج این پژوهش در بخش مقایسه دو مرکز محله یعقوبی و پشت سیلو است که نتایج به کارگیری تکنیک FMEA نشان می دهد، مرکز محله یعقوبی در عین وجود برخی کاستی ها با توجه به نیازها و شرایط امروزی، به دلیل پیاده مداری و قرارگیری فضا در سطح ادراک انسانی، فعال بودن کاربری های تجاری محلی و همچنین ترکیب مطلوب کارکردهای برانگیزاننده حضور ساکنان نسبت به مرکز محله پشت سیلو وضعیت به مراتب بهتری را داراست. براساس نتایج تحلیلی و اولویت بندی مسائل، راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت در دو مرکز محله یاد شده ارائه گردیده است. در نهایت جمع بندی پژوهش به ارائه نکات و آموزه هایی برگرفته از مرکز محله یعقوبی برای ارتقای کیفی مرکز محله پشت سیلو متناسب با شرایط بافت های جدید اختصاص یافته است.
اثرگذاری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین بر ساختار کالبدی – فضایی شهر با رویکرد شهر خلاق مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
77 - 90
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اساس دیدگاه شهر خلاق، بهره گیری از توان همه شهر برای رشد فضاهای عمومی، فرهنگ، امنیت، ایمنی و ارتباطات می باشد، یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند به این امر کمک کند، فناوری های نوین از جمله شبکه های ارتباطی والکترونیک می باشد.در این پژوهش ویژگی هایی مانند تنوع، فراگیری و به روز بودن به عنوان شاخص های فناوری اطلاعات در راستای تحقق شاخص های شهر خلاق، خلاقیت و توان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگی های اجتماعی_اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. داده های میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین 210 نفر از کارشناسان شهرسازی و30 نفر از کارشناسان فاوا در شهر اصفهان به دست آمده است. برای سنجش اثرگذاری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر ساختار کالبدی_فضایی شهر از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عامل به روز بودن بر همه ابعاد شهر خلاق یعنی خلاقیت وتوان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگی های اجتماعی_اقتصادی تأثیرگذار است. همچنین تأثیر آن، مهم تر از عوامل دیگر (مانند فراگیر بودن و تنوع فناوری های نوین) می باشد. عامل فراگیر بودن تنها بر خلاقیت و ارتقای توان بومی و عامل تنوع فناوری های نوین بر روی عملکرد اجتماعی_اقتصادی شهر اثرگذار است.
اولویت بندی شاخص های تأثیرگذار در اجتماع پذیری ایستگاه های مترو
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای داخلی ایستگاه های مترو با تکیه بر قابلیت های موجود در این گونه فضاها است. امروزه فضاهای مترو به دلیل استفاده بسیار زیاد افراد از آن در طول شبانه روز، به عنوان یکی از فضاهای شهری پرکاربرد ایفای نقش می نماید. چنین به نظر می رسد که این گونه فضاها علاوه بر اینکه به عنوان مکانی برای وجوهی کارکردی در جهت نقل وانتقال سریع و مناسب افراد موردتوجه قرار دارند، می توانند زمینه ساز ارتقا سطح تعاملات اجتماعی میان افراد استفاده کننده از آن نیز باشد؛ لذا چنین به نظر می رسد که با شناخت از مجموعه عواملی که شکل گیری این مهم را در چنین فضاهایی تأمین می کنند، می توان در جهت تأمین ابعاد اجتماعی نیازهای انسان نیز گامی مهم برداشت. در همین راستا پس از تدوین چارچوب نظری تحقیق شامل استخراج و جمع بندی کلیه شاخص های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز گردآوری دیدگاه خبرگان در این خصوص، به طراحی پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات پرداخته شد. تعداد 200 پرسشنامه در ایستگاه های مختلف مترو شهری تهران منتشر گردید و نتایج با استفاده از آزمون فریدون و نیز آزمون تی یک نمونه ای مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان از آن داشت که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر اجتماع پذیری فضاهای ایستگاهی، شاخص های وجود مبلمان و وجود کاربری های متنوع در کنار هم که زیرمجموعه عوامل عملکردی دسته بندی شده اند، به ترتیب در اولویت های اول و دوم و پس ازآن شاخص وجود آثار هنری در ایستگاه مترو که زیرمجموعه عوامل کالبدی هستند، سومین اولویت در ارتباط با ایجاد انگیزه های اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو به شمار می رود.
تحلیل تأثیرات شرکت های کشت وصنعت بر دارایی های خانوارهای کارگران شاغل با رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: کشت وصنعت میان آب خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
591 - 606
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تحلیل تأثیرات کشت وصنعت بر بهبود دارایی های معیشتی کارگران کشت وصنعت میان آب در استان خوزستان و به روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات منظم، از پرسش نامه به مثابه ابزار اصلی گردآوری داده های میدانی استفاده شد. روایی صوری پرسش نامه به تأیید استادان و متخصصان مرتبط موضوع رسید و به منظور پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتیجه آن برای سرمایه طبیعی (84/0)، انسانی (77/0)، اجتماعی (84/0)، فیزیکی (85/0) و اقتصادی (75/0) حاصل شد. جامعه آماری شامل همه کارگران کشت وصنعت میان آب است که مشتمل بر 500 خانوار هستند و از این میان، با استفاده از فرمول کوکران 140 نفر از کارگران، مثابه نمونه تحت بررسی انتخاب شدند. برای انجام آزمون های آماری از نرم افزارهای LISREL8.8 و SPSS18 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سازه های سرمایه طبیعی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه اقتصادی برای سنجش تأثیرات کشت وصنعت میان آب با توجه به مقدار گزارش شده شاخص های برازندگی (نیکویی برازش مطلق (90/0AGFI= و 94/0GFI=)، تطبیقی (97/0NNFI=، 98/0CFI=) و برازندگی فزایند (98/0=IFI)، مقتصد (066/0=RMSEA و 51/1=x2/df)، مشاهده می شود که مدل اندازه گیری برازش مناسب و مقبولی دارد. سرمایه طبیعی (90/0λ=) قوی ترین شاخص برای سنجش معیشت پایدار خانوارهای کارگران کشت وصنعت میان آب است.
تعیین ظرفیتِ تحمل و ردپای اکولوژیکی در مقصدهای طبیعت گردی (مورد شناسی: دریاچة زریوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روزافزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در طی دهه های گذشته، پیامدهای جبران ناپذیری را برای مقصدهای گردشگری به دنبال داشته است. در این میان، مقصدهای طبیعت گردی به دلیلِ ماهیت شکننده و توجه زیاد گردشگران، بیش از جاذبه های دیگر آسیب دیده اند. این موضوع توجه مدیران و مسئولان را به مدیریت بازدید کنندگان و کاهش اثرات ناشی از این بازدید ها جلب کرده است. در سال های اخیر ، تکنیک های مختلفی در جهتِ مدیریت اثرات بازدید کنندگان ارائه شده که یکی از این ابزارها «ظرفیتِ تحمل» است. تاکنون به منظورِ تعیین ظرفیتِ تحمل جاذبه های گردشگری، روش های مختلفی ارائه شده است. یکی از این روش ها، روش «ردپای اکولوژیکی» است. این روش میزان استفاده از منابع و همچنین تولید مواد زائد را برحسبِ پهنه های زمین و آب موردِ نیاز نشان می دهد و در حالِ حاضر به صورتِ گسترده، به منظورِ سنجش پایداری حوزه های مختلف، موردِ استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق با استفاده از مدل ردپای اکولوژیکی، ظرفیتِ تحمل اکولوژیکیِ «دریاچة زریوار» محاسبه شده است. در این روش ابتدا ردپای اکولوژیکی فعالیت های مصرفی گردشگران در پنچ گروه محاسبه و ردپای اکولولوژیکی هر یک از فعالیت های مصرفی در انواع مختلف زمین تعیین شده است. در مرحلة بعد، ظرفیتِ زیستی محاسبه شده با ردپای اکولوژیکی مقایسه شد و در نهایت با تعیین سطح ایمنی اکولوژیکیِ دریاچة زریوار، ظرفیتِ تحمل دریاچه در سطوح مختلف ایمنی مشخص شد. بر اساس محاسبات انجام شده، سرانة ردپای اکولوژیکی بازدید کنندگان دریاچة زریوار در سال 1393 که تعداد آن ها مطابق با برآوردهای انجام گرفته حدود 860000 نفر است، 0.0148321 هکتار جهانی و سرانة ظرفیتِ زیستی نیز 0.0170915 هکتار جهانی است. هر چند که ظرفیتِ زیستی دریاچه از ردپای گردشگران بیشتر است؛ اما به این دلیل که شاخص ایمنی اکولوژیکی دریاچه حدود 0.86 است، دریاچه در سطحِ ایمنیِ 3 و وضعیت ضعیف قرار دارد. محاسبات نشان می دهد چناچه تعداد بازدید کنندگان بین 500000 تا 800000 نفر باشد، وضعیت دریاچه مناسب و در سطح ایمنی 2 قرار خواهد گرفت و چناچه تعداد بازدید کنندگان کمتر از 500000 نفر باشد، وضعیت دریاچه خوب و در سطح ایمنی 1 قرار خواهد گرفت.
مشارکت روستایی: راهکاری جهت دست یابی به توسعه و کاهش فقر (نمونه موردی: دهستان سراوان، شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین مشارکت روستایی و وضعیت فقر در ابعاد متفاوت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت در استان گیلان می باشد. متغیرهای پیش بین تحقیق را مشارکت در ابعاد متفاوت اجتماعی، سیاسی و خدماتی کالبدی، شیوه نگرش به مشارکت و شیوه عمل به مشارکت و متغیر ملاک را فقر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تشکیل می دهد.
روش: نوع تحقیق به صورت کاربردی-توسعه ای است و روش مطالعه اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. به منظور بررسی مؤلفه های فقر در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به رابطه بین این دو متغیر مشارکت و فقر با استفاده از مدل رگرسیون چند گانه در نرم افزار SPSS صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، با استفاده از جدول مورگان تعداد۳۷۰ نمونه انتخاب شد.
یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از این موضوع است که بین فقر در ابعاد مختلف و میزان مشارکت رابطه وجود دارد؛ به این معنی که به ازای افزایش هر واحد در مشارکت به میزان ۶۴۹/۰ واحد در ابعاد اجتماعی فقر، ۷۵۶/۰ واحد در ابعاد اقتصادی و ۷۲۸/۰ واحد نیز در ابعاد سیاسی فقر کاهش پیدا می کند؛ به عبارتی، با افزایش هر یک از شاخص های مشارکت، شیوه عمل به مشارکت و نحوه نگرش نسبت به مشارکت در بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، فقر کاهش پیدا می-کند.
محدودیت ها و راهبردها: از جمله محدودیت های سر راه تحقیق در این پژوهش آشنانبودن و ترس روستاییان از روند مشارکت بوده است.
اصالت و ارزش: با توجه به این پژوهش می توان به این نتیجه دست یافت که روستاییان می توانند در سرنوشت خودشان نقش بسزایی داشته باشند. بنابراین، باید جهت توان مندسازی آن ها و دخیل کردنشان در امر مشارکت کوشا بود.
تحلیل اثرات کم آبی هورالعظیم بر جنبه های اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مختلف با کاهش دبی و افزایش آلودگی ها دستخوش تغییراتی شده است. چنین تغییراتی بر جنبه اقتصادی و اجتماعی زندگی روستاییان حاشیه تالاب تأثیر گذاشته است. بررسی این محیط شکننده و روستاهای کرانه آن که جمعیتی کم، کاهنده و گاهی نیمه کوچ رو دارند از طریق مطالعات محلی و میدانی ضرورت دارد. این پژوهش با هدف کاربردی انجام شد. داده ها به شیوه کتابخانه ای و پیمایشی (پرسش نامه) گردآوری و به شیوه توصیفی تحلیلی تجزیه وتحلیل شد. جامعه آماری 120 سرپرست خانوار یا فرد مطلع بالای 25 سال در دسترس در 10 روستای دشت آزادگان بود. با استفاده از آزمون کای دو، شاخص پیامدهای اجتماعی و اقتصادی کم آبی در سطح معناداری 0/05 بررسی شد. قرارگیری بیش از 83 درصد این پیامدها در مرتبه اول، اثر منفی کم آبی تالاب را بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان کرانه نشان داد. با توجه به یافته ها، رعایت حقابه زیست محیطی، کاهش فعالیت های نفتی و اعمال استانداردهای لازم زیست محیطی، توسعه گردشگری و پژوهش بیشتر درباره راه حل های اجرایی رفع کم آبی تالاب پیشنهاد شد.
تأثیر منظر رودکنارهای شهری در توسعه پایدار (نمونه موردی: رودخانه سلطان آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت جهان با روندی افزایشی، از اوایل قرن 21 به بعد به سوی شهری شدن پیش می رود؛ از این رورویکرد توسعه پایدارشهری را به دلیل مزایای زیست محیطی، جای خود را در اغلب کشورها باز کرده است .از آنجا که منظرشهری در نقش یک راوی، مسئولیت انتقال پیام های گوناگون را برعهده می گیرد، با دارابودن سه بعد احساسی، فرهنگی و اکولوژیکی می تواند در رودخانه های درون شهری که از فضاهای طبیعی پراهمیت هستند، علاوه بر تأثرات گسترده ای که براکوسیستم شهر دارند، عنصری اکولوژیک می باشد که نقش خود را به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در توسعه پایدار نشان می دهد. رودخانه سلطان آباد شیراز یکی از پتانسیل های تجمع در شهر شیرازمی باشد که این عامل می تواند بر ارتقاء توسعه پایدار و منظر شهری در شهر شیراز مؤثر باشد. این تحقیق با مطالعات میدانی و کتابخانه ای، نقش توسعه پایدارشهری در منظر و طراحی رودکناری شهر شیرازرا به عنوان هدف خود قرار داده و با استفاده از تکنیک دلفی پرسشنامه تخصصی تهیه گردید که توسط 60 نفر از متخصصین حوزه شهرسازی، معماری شهر شیراز پاسخ داده شد. جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارspss استفاده و تحلیل آماری در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. جهت سنجش روایی از آلفای کرونباخ و به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس بهره گرفته شد. براساس نتایج پژوهش، طراحی حاشیه درون شهری با ضریب همبستگی 854/0 و سطح معنی داری 000/0، رابطه معنی داری با توسعه پایدار شهری داشته است و همچنین وجود سطح معنی داری آزمون آنالیز واریانس، مقدار 000/0 p<شده که این بدان معناست که معیارهای توسعه پایدار شهری در ایجاد طراحی رودخانه های درون شهری و منظر پایدار شهری تأثیرگذار است و لیکن بین این معیارها اختلاف معناداری وجود دارد.
مدل سازی اکولوژیک توسعه شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری تعاملی AHP وFuzzy AHP باکلی (مطالعه موردی: حاشیه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام توسعه و ایجاد نقاط مناسب برای توسعه شهری بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی متعددی را درپی دارد. این پژوهش در چارچوب روش آنالیز سیستمی با هدف تعیین نقاط مناسب جهت توسعه شهری، براساس شاخص های مدل ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری ایران در حاشیه شهر اراک انجام شده است. به این منظور از روش های تصمیم گیری چندمعیارهAHP و فازی AHP باکلی جهت تعیین وزن معیارها و توابع عضویت فازی برای استاندارد سازی آن ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که از مجموع کل مساحت منطقه به روش FAHP، % 63 دارای اراضی با توان درجه یک و %12 دارای اراضی نامناسب برای کاربری توسعه شهری هستند و به روش AHP، %65 دارای توان درجه یک و %21 نامناسب است. نتایج کنترل طبقات مدل توسعه شهری در این مطالعه ضمن تأیید مدل تصمیم گیری سلسله مراتبی AHP در منطقه مورد مطالعه مشخص نمود که روش تصمیم گیری چندمعیاره FAHPبهترین روش ارزیابی است که عمل ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین را با دقت بیشتری مدل سازی کرده و تطابق بیشتری با واقعیت زمینی داشته است.
بررسی تطبیقی کیفیت زندگی روستائیان مهاجر به روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: دهستان تبادکان شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: اﻣﺮوزه ﺑﻬﺒ ﻮد کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی ﻫﺪف اﺻﻠی ﺗﻤﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣ ﻪ ها و سیاست ها و ﻣﻘﺼﺪ ﻣﺸﺘﺮک ﺗﻮﺳﻌﻪ در ﺳ ﻄﻮح ﻣﺤﻠّی، ﻣﻠّی و ﺑیﻦ اﻟﻤﻠﻠی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تطبیقی کیفیت زندگی روستائیان مهاجر به نواحی پیراشهری کلان شهر مشهد نسبت به قبل از مهاجرت، یعنی کیفیت زندگی آنها در مبدأ مهاجرت، تدوین گردیده است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. جهت پیگیری کیفیت زندگی مهاجران روستایی در طول زمان، از طرح تحقیق «شبه پانل» استفاده گردید. در این مطالعه، کیفیت زندگی به کمک ۱۷ مؤلّفه و ۵۶ متغیّر در دو بُعد عینی و ذهنی در طیف لیکرت بررسی شد. آلفای کرونباخ ۷۹/۰ حاکی از پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. یافته ها/ نتایج: براساس نتایج آزمون تی جفت نمونه ای، در بُعد اقتصادی میانگین کیفیت زندگی از ۰۳/۲ به ۴۱/۲، در بُعد اجتماعی از ۶۴/۲ به ۷۹/۲ و در بُعد کالبدی از ۰۲/۲ به ۵۸/۲ در بعد از مهاجرت، به طور معناداری افزایش داشته است. اگرچه میانگین کیفیت زندگی روستائیان در قبل و بعد از مهاجرت به روستاهای پیراشهری پایین-تر از میانه نظری است، امّا نتایج حاکی از آن است که بهبودی نسبی در کیفیت زندگی ساکنان روستاهای پیراشهری نسبت به گذشته ایجاد گردیده است، به طوری که میانگین کیفیت زندگی از ۳۵/۲ به ۶۵/۲ افزایش یافته است. نتیجه گیری: روستاهای پیراشهری علی رغم اختلاف زیاد با مقوله توسعه پایدار روستایی به جهت مجاورت با کلان شهر مشهد، دارای امتیازات خاصّی نسبت به سایر روستاهای شهرستان هستند. بدیهی است ریشه اصلی مهاجرت های روستاشهری در وضعیت نابسامانِ اقتصادی و معیشتی روستاهای کشور نهفته است.
سنجش رضایت گردشگران از مقاصد گردشگری ساحلی مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از روش های سنجش کارایی خدمات موجود در یک منطقه، ارزیابی نظر بهره برداران و استفاده کنندگان (گردشگران) از خدمات گردشگری است. درواقع، با توجه به ارتباط مستقیم گردشگران با خدمات ایجادشده و نیازهای موجود در شهرها و مناطق، آن ها نقش مؤثری در سنجش کارایی یا کمبودهای خدمات موجود دارند. رضایتمندی به صورت گسترده در ادبیات توسعه، یک متغیر روشن و همچنین نتیجه تأثیر خدمات تولیدی، رفاه اجتماعی و مالی قلمداد می شود. براین اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش رضایتمندی گردشگران از مقاصد گردشگری استان گیلان است. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت. در تحقیق حاضر، مقاصد گردشگری در قالب 10 طرح سالم سازی است که در 7 شهرستان واقع شده اند. براساس نتایج آزمون t تک نمونه مستقل، بالاترین میزان رضایت از 9 بعد سنجیده شده مربوط به خدمات امنیتی با میانگین 409/2 و کمترین مربوط به اطلاع رسانی در مقاصد گردشگری ساحلی با میانگین 434/0 است. میانگین کل رضایتمندی از مقاصد برابر با 431/1 است. میانگین رضایتمندی از مقاصد براساس نتایج آزمون (Tukey) به 4 طبقه تقسیم شد. سه طرح (جفرود، آلالان و داروگرمحله) در طبقه اول قرار دارند که گردشگران کمترین میزان رضایت را از آن ها داشته اند. در طبقه دوم، سه طرح دیگر (تازه آباد، انبارسر، نیلوفرسحرخیز) قرار دارند. در طبقه سوم دو طرح (طالب آباد و حاجی بکنده) و در طبقه چهارم دو طرح (امین آباد و گیسوم) با میانگین 631/1 و 658/1 قرار دارند.
تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان سینا- شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درپی تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی است؛ بنابراین کاربردی بوده و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای دهستان سینا در شهرستان ورزقان و از تعداد 266 پرسش نامه محقق استفاده شده است. ابعاد اصلی در تحلیل شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در چارچوب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی در چهار مرحله آزمون شده است. نتایج مرحله اول نشان می دهد شاخص های استفاده شده دارای مقدار پایایی و روایی بالایی است. در مرحله دوم در آزمون ساختاری مدل با توجه به مقادیر آماره تی در ارتباط بیرونی بین متغیرهای پنهان تأثیر تمام شاخص ها اثبات می شود. در مرحله سوم در بررسی آزمون کیفیت مدل های اندازه گیری و ساختاری، مقادیر محاسبه شده در حد بالایی قابل قبول بوده و در نتیجه مدل اندازه گیری از کیفیت خوبی برخوردار است. نهایت در مرحله چهارم به بررسی مدل کلی آزمون ساختاری پرداخته شد. شاخص GOF این مدل مقدار 685/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل حکایت دارد. وجود رابطه مثبت و قوی بین شاخص های اندازه گیری شده با کیفیت زندگی جامعه روستایی مورد مطالعه نشان می دهد شاخص های بعد «بهداشتی– اجتماعی» شاخص های کلیدی در سنجش ذهنی کیفیت زندگی در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه هستند.
بازآفرینی فرهنگی اجتماعی فضاهای شهری با هدف ارتقاء هویت محله ای (مطالعه موردی: محله سنگ شیر همدان)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به ویژگی های خاص مکانی و فرهنگی و ارزش های بومی و محلی در فرآیندهای توسعه شهری منجر به یکنواختی سیما و ظاهر شهرها شده است و محلات شهری به عنوان مکان تبلور فرهنگ جایگاه و هویت خود را ازدست داده و همچنین جذابیت های ناشی از تمایزات مکانی و فرهنگی در این راستا کم رنگ شده است. در این راستا لزوم بازنگری در اقدامات مربوط به بازآفرینی در بافت های تاریخی به منظور استفاده از امکانات و پتانسیل ها و ارتقاء حس تعلق و درنتیجه هویت مندی محلات احساس می گردد. نقش محلات تاریخی در شهرهای گذشته به عنوان مکان تبلور فرهنگ جاری در فضا بسیار پررنگ و حائز اهمیت است. این پژوهش به عنوان یکی از نخستین پژوهش ها در حوزه بازآفرینی فرهنگی در راستای ارتقاء هویت محله ای، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت محله ای بر مبنای شاخص های بازآفرینی فرهنگی است. همچنین، مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده محله سنگ شیر همدان به دلیل دارا بودن هویت تاریخی غنی که امروزه در حال از دست دادن هویت محله ای خود است، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب گردیده است تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء بازآفرینی فرهنگی فراهم آید. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسش نامه های هدفمندی تهیه گردیده است. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ها، از تکنیک آماری SPSS استفاده شده است. این پژوهش سعی دارد با مطالعه و شناخت جنبه های مثبت و موفق در حوزه بازآفرینی فرهنگی، راهکارهای این رویکرد را شناسایی کرده و کیفیت های محیطی و جنبه های فرهنگی –اجتماعی محلات شهری را در راستای ارتقاء هویت محله ای بررسی نماید. در پایان با تأکید بر این معیارها، محله سنگ شهر همدان که محله ای تاریخی و واجد هویت غنی می باشد، بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد با توجه به چهار معیار اصلی بازآفرینی فرهنگی و شش معیار اصلی هویت محله ای و ارتباط قوی بین این معیارها با یکدیگر می تواند به ارتقاء هویت محله ای محلات تاریخی کمک نموده و از این طریق حس تعلق شهروندان را موجب گردد.
بررسی رابطه مشارکت شهروندان و فاکتورهای اصلی مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر تهران
حوزههای تخصصی:
محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع است که مستلزم طراحی یک سیستم چند وجهی و مشارکتی در مدیریت است و حکمرانی خوب شهری این قابلیت را فراهم کرده است. الگوی حکمروایی خوب شهری به عنوان فرایند مشارکتی توسعه تعریف می شود که به موجب آن همه ذینفعان شامل حکومت، سازمان های غیر دولتی و جامعه مدنی وسایلی را برای حل مشکلات شهری فراهم می کنند. این پژوهش با هدف سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری تهران بر اساس الگوی حکمرانی خوب شهری تدوین شده است و به بررسی معناداری رابطه بین معیارهای حکمرانی شهری به عنوان متغیرهای وابسته با متغیر مستقل مشارکت شهروندان در مدیریت شهری پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحلیل بوسیله آمار استنباطی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که از بعد ذهنی تمایل شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری بالاست و بستر بسیار مناسبی برای مشارکت در شهر مورد مطالعه وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش، بین معیارهای حکمرانی و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ارتباط معنی داری وجود دارد. مشارکت شهروندی بیشترین تاثیر و رابطه را با آگاهی شهروندی داشته و سپس با فاصله معنادار و زیادی تاثیری محسوس بر شفافیت و پاسخگویی و اعتماد اجتماعی دارد.
بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری ورزشی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری ورزشی استان اصفهان از دیدگاه مدیران و کارشناسان حوزه ورزش و گردشگری استان بود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مدیران ادارات استان در دو حوزه ورزش و گردشگری و روسای هیات های ورزشی استان به عنوان مدیر و اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد در دانشگاه های سطح استان به عنوان کارشناس، بودند که تعداد 137 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (39 کارشناس و مدیر گردشگری و 98 کارشناس و مدیر ورزشی). ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل ویژگی های جمعیت شناختی (11گویه) و جاذبه های گردشگری مقصد، با 24 گویه که روایی صوری و محتوایی آن را تعداد نه نفر از اساتید آگاه و آشنا با جاذبه های گردشگری استان اصفهان تایید و روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی مورد تایید قرار گرفت، اعتبار درونی آن با آلفای کرونباخ سنجیده شد(α=0/84) ، برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون K-S برای تعیین نرمال بودن داده ها، t تک متغیره برای مقایسه وضع موجود با وضع پیش بین و آزمون فریدمن جهت اولویت بندی عوامل استفاده گردید. نتایج نشان داد جاذبه های مقصد شامل جاذبه های غیرورزشی (تاریخی و فرهنگی)، جاذبه های طبیعی– ورزشی و جاذبه های ورزشی (رشته ها و قهرمانان ورزشی) استان اصفهان برای جذب و توسعه گردشگری این استان در حد مطلوبی قرار دارند و در جذب گردشگران ورزشی نقش مثبتی دارند و نتایج آزمون فریدمن برای اولویت بندی جاذبه های گردشگری (ورزشی/غیرورزشی) حاکی از آن بود که، جاذبه های طبیعی- ورزشی در رتبه اول، جاذبه های غیرورزشی (تاریخی و میراث فرهنگی) در رتبه دوم و جاذبه های ورزشی در رتبه سوم اهمیت برای توسعه گردشگری ورزشی و جذب گردشگر قرار دارند. بنابراین لازم است مدیران، برنامه های منسجم تر و گسترده تری برای توسعه گردشگری استان اصفهان به ویژه در حوزه جاذبه های طبیعی-ورزشی برنامه ریزی نمایند.
اولویت بندی راهبردهای احیای بافت تاریخی شهر مراغه با تأکید بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
77 - 94
حوزههای تخصصی:
مراکز تاریخی شهرهای ایران مهم ترین جاذبه های گردشگری این شهرها هستند و وجوه تمایز و خصوصیات منحصربه فرد مکانی، تاریخی و فرهنگی هر شهر را باید در همان بافت تاریخی و آثار کالبدی و معنایی به جامانده در آن جستجو کرد. سیستم شهری در بافت های تاریخی که یکی از ارکان ارزشمند و هویت بخش در شهرها هستند، مشکلات فراوانی دارند؛ بنابراین، در این راستا مدیریت شهری نیاز به شناسایی و تبیین مسائل سیستم شهری دارد و از آنجایی که اجرای هر طرح یا برنامه،دردرجه اول به شناخت تنگناها و امکانات،تعیین اهداف، راهبردها و سیاست ها نیازدارد. مقاله حاضر بر آن است تا با شناخت فرصت ها، تهدیدهای موجود در بافت تاریخی با رویکرد بازآفرینی، فرهنگ مبنا به استخراج راهبردها و سیاست های احیا دست یابد. بدین منظور پس از معرفی محدوده مرکزی-تاریخی مراغه، مؤلفه های اصلی احیای فضاهای تاریخی شهرها در قالب ماتریس سوات در محدوده بافت تاریخی ارزیابی شده است. سپس با توجه به اینکه همه راهبردها به طور یکسان قابلیت اجرایی ندارد، راهبردها را برمبنای اصول و معیارهای مدیریت راهبردی، طی مطالعات پرسشنامه ای از مسئولان و متخصصان شهری با استفاده از روش الکتره اولویت بندی کرد. از این رو راهبردها به ترتیب عبارت اند از: 1. تبدیل بناهای تاریخی به مکان های مورد استفاده گردشگران (هتل، رستوران و موزه)؛ 2. تغییر ترکیب فعالیتی محدوده و جایگزینی فعالیت های گردشگری و پذیرایی؛ 3. ساماندهی فعالیتی بازار و بازسازی بازارچه ها، بالاترین اولویت را برای احیای بافت تاریخی دارند.
ذهنیت سنجی در خصوص عملکرد دفاترتسهیل گری بافت های فرسوده شهری درفرایند بازآفرینی شهری جامع پایدار (نمونه موردی دفاتر تسهیل گری کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی اصول، اهداف و شاخص های بازآفرینی شهری درتعدادی ازکشورها و قیاس آنها با ایران و همچنین ارزیابی عملکرد دفاتر تسهیل گری بافت های فرسود در دستیابی به اهداف بازآفرینی شهری جامع پایدار درکلان شهر شیراز انجام شده است. عملکرد این دفاتر از نظر سه گروه ساکنین، کارشناسان مدیریت شهری و کارشناسان دفاتر در ارتباط با دستیابی به اهداف رویکرد بازآفرینی شهری جامع پایدار در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی (مکتوبات موجودو...) و پیمایشی (پرسشنامه، مصاحبه و...) و با استفاده از روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی صورت گرفته و در مرحله ارزیابی میزان موفقیت و تاثیر دفاتر در دستیابی به اهداف بازآفرینی از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مولفه های بازآفرینی شهری جامع پایدار در ایران با دیگر کشورهای مورد بررسی انطباق دارد، همچنین شرح خدمات دفاتر تسهیل گری با مولفه های بازآفرینی جامع پایدار شهری در ایران منطبق است. ارزیابی عملکرد دفاتر از دید سه گروه مردم، مدیریت شهری و دفاتر تسهیلگری موفق ارزیابی گردیده است. چنانکه دستیابی به اهداف کالبدی در رتبه اول و به ترتیب اهداف اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی قرار دارد.
مکان یابی پارکینگ های طبقاتی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و هدایت جابه جایی انسان و کالا در سطح معابر یک شهر، مهم ترین هدف ایجاد سیستم های حمل و نقل شهری است. کارکرد این سیستم وابسته به وجود زیرساخت های لازم و نیز قرارگیری مناسب اجزا مختلف آن و هماهنگی این اجزا با یکدیگر است. یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل مراکز شهرهای بزرگ، پارکینگ های طبقاتی عمومی هستند که نقش عمده ای در کاهش پارک حاشیه ای و روانی ترافیک ایفاء می کنند. این پارکینگ ها زمانی می توانند کارایی لازم را داشته باشند که در مکان مناسب احداث شوند. این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و با هدف مکان یابی علمی پارکینگ های طبقاتی در سطح شهر رشت انجام گرفته است. در این راستا بر اساس ادبیات تحقیق و نظر کارشناسان حوزه ترافیک، شهرسازی و برنامه ریزی شهری 8 شاخص از جمله فاصله از مراکز جاذب سفر شامل مراکز تجاری، اداری - خدماتی، تفریحی - پذیرایی، دسترسی به معابر شریانی و میادین اصلی، فاصله از نقاط آبگیر و قابلیت و سازگاری کاربری ها انتخاب گردید و با استفاده از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اقدام به تجزیه و تحلیل داده شد که سرانجام نقشه همپوشانی شده نهایی پهنه های مستعد جهت استقرار پارکینگ های طبقاتی تشکیل شد. در ادامه با استفاده از نقشه نهایی به دست آمده از مدل تحقیق، طی بازدید میدانی در پهنه هایی که مشخص شد، دارای قابلیت خیلی خوب و خوب هستند. اراضی دارای مساحت لازم جهت ساخت پارکینگ و در وضعیت فعلی به صورت بایر، زمین بایر، پارکینگ غیرطبقاتی و یا ساختمان فرسوده و مخروبه هستند، به تعداد 9 نقطه به مساحت 35547 مترمربع جهت ساخت پارکینگ طبقاتی شناسایی شد و با توجه به میزان تقاضای پارکینگ و ضرورت رفع معضل کمبود پارکینگ به ترتیب اهمیت اولویت بندی شدند.