مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
مشارکت روستایی
حوزه های تخصصی:
علی رغم اینکه زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی جهان، برای برخورداری از حقوق انسانی باید در برنامه های توسعه به ویژه توسعه روستایی مشارکت داشته باشند تا از نتایج آن نیز بهره مند شوند؛ اما واقعیت ها بازنمای این است که زنان با وجود مشارکت در بسیاری از فعالیت ها در سطح روستا، از جایگاه و رتبه خاص اجتماعی برخوردار نیستند! علت اصلی این امر، نبود و یا اندک بودن تحقیقات درباره نقش ها و فعالیت های زنان روستایی است. این امر همچنین موجب شده که زنان در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها مورد توجه قرار نگیرند. از این رو، در تحقیق حاضر، نقش های اجتماعی زنانِ روستایی، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت تا به برنامه ریزان و سیاست گذاران در جهت برنامه ریزی واقعی یاری برساند. برای بررسی نقش های اجتماعی زنان، از چارچوب تفکیک عمودی نقش های پارسونز استفاده شد و چهار نقشِ راهبردی، بانفوذ، کمکی و عادی برای بررسی نقش های اجتماعی زنان روستاییِ استان کردستان، مدنظر قرار گرفت. با توجه به اینکه در این پژوهش، ضمن توصیف نقش های اجتماعی زنان، به اثر برخی عوامل فردی و خانوادگی نیز بر نقش های اجتماعی زنان توجه شده است؛ بنابراین، این تحقیق توصیفی ـ همبستگی محسوب می شود. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای بود که روایی آن معادل 75 درصد به دست آمد و نمونه گیری با روش خوشهای ـ تصادفی صورت گرفت و 210 پرسشنامه از روستاهای پنج شهرستانِ سنندج، سقز، دیواندره، مریوان و قروه تکمیل گردید. جامعه آماری، زنان روستایی بالای 25 ساله بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که ویژگی های خانوادگی، مؤثرترین عامل در تبیین نقش هایی است که زنان ایفاء می کنند و ویژگی های فردی در رتبه دوم قرار دارد. بنابراین، برنامه ها و پیشنهادهایی که عرضه می گردد باید بر اساس ویژگی های خانوادگیِ زنان روستایی و با توجه به آرای مردان آنان تدوین شود تا ضمانت اجرایی داشته باشد.
بررسی عوامل موثر بر نقش اجتماعی زنان در فعالیت های روستایی: مطالعه موردی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تأثیر عوامل اجتماعی ـ اقتصادی بر میزان مشارکت روستاییان در طرح های عمرانی بخش مرکزی شهرستان کاشان، از طریق مطالعه میدانی(تهیه پرسشنامه از 142 سرپرست خانوار روستایی) با روش نمونه گیریِ طبقه بندی شده، بررسی شده است. تجزیه و تحلیل آن با آمارهای توصیفی و استنباطی، ضریب همبستگی، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر انجام شده است. از میان 14 متغیر مستقل دارای همبستگی، 4 متغیرِ انسجام اجتماعی، ثروت، عضویت در نهادهای عمومی روستا، مالکیت باغ ها و زمین کشاورزی، بیش از 60 درصدِ عوامل مؤثر در میزان مشارکت عمرانی را تبیین کرده اند. نتایج تحلیل مسیر، بیانگر آثار مستقیم و غیر مستقیم متغیرهایِ رضامندی، انسجام اجتماعی، انگیزه پیشرفت، عضویت در نهادهای عمومی روستا، مسافرت، استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، مالکیت باغ ها و زمین کشاورزی، درآمد، ثروت، پایگاه اجتماعی – اقتصادی و میزان وابستگی سرپرستان خانوار روستایی به دولت، بر میزان مشارکت سرپرستان خانوار روستایی در طرح های عمرانی است که انسجام اجتماعـی با70/0 Beta ومیزان وابستگـی سرپرستان خانـوار روستایـی بـه دولت با 12/0= Beta به ترتیب حداکثر و حداقل ضریب مسیر را به خود اختصاص داده اند.
تحقیقات مشارکتی: رهیافت ها، تجربیات و پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم را نمی توان توسعه داد بلکه باید زمینه توسعه آنها توسط خودشان را فراهم نمود. در سال های اخیر پژوهش های «متخصص ـ برانگیخته» همچون توسعه عمودی به شدت زیر سؤال رفته و موضوع نقش مردم محلی در تحقیق تقویت شده است. به عبارت دیگر، به موازات نقد رهیافت های توسعه بالا ـ پایینی و متداول، تحقیقات مرسوم هم به نحوی به چالش کشیده شده اند. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست؛ هرچند این موضوع در ایران با کمی تأخیر در حال شکل گیری است. دیگر زمان آن گذشته است که بیرونی ها «برای» مردم پژوهش، برنامه ریزی و اجرا کنند، بلکه این فعالیت ها باید با مردم و حتی توسط خود مردم انجام پذیرد. البته تاکنون هم کشاورزان مشغول انجام فعالیت های پژوهشی و توسعه ای بوده اند، ولی «بیرونی ها» کمتر این گونه فعالیت ها را به رسمیت شناخته اند. در این مقاله سعی می شود که یکی از عوامل مهم توسعه روستایی، یعنی پژوهش، محور بحث قرار گیرد. پس از نقدی گذرا درباره تحقیقات متداول، سعی خواهد شد که بحث بیشتر در زمینه تحقیقات مشارکتی و رهیافت های مهم آن دنبال گردد. همزمان محقق برحسب تجربیات پژوهشی مشارکتی خود تلاش می کند که موانع تحقیقات مشارکتی در ایران را مورد مطالعه قرار دهد. سپس پیشنهادهایی برای اصلاح تحقیقات مشارکتی در ایران ارائه می شود. شایان توجه است که در ایران موضوع مشارکت نظام مند کشاورزان در زمینه پژوهش در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و بدیهی است که ما راهی طولانی را برای اصلاح فعالیت های پژوهشی در پیش رو داریم. محققان و کارگزاران توسعه روستایی قبل از پژوهش «با» مردم، اول باید تمرین آموزش و مشارکت را از خود شروع کنند. همچنین موفقیت در امر مشارکت کشاورزان در پروژه های تحقیقاتی و توسعه ای نیاز به سازماندهی مجدد دارد که باید در قالب فرآیند تغییر فرهنگ سازمانی شکل بگیرد که البته این فرآیند یک شبه اتفاق نمی افتد.
بررسی عوامل تاثیر گذار بر موفقیت تسهیلگران زن در ایجاد گروه های مستقل زنان روستایی: مطالعه موردی آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام ترویج مبتنی بر پارادایم مشارکتی توسعه یکی از روش های مورد تأکید برای ارتقای مشارکت زنان در جامعه روستایی به عنوان نیمی از پیکره آن، ایجاد گروه های مستقل زنان برای انجام فعالیت های تیمی است. در این راستا، یکی از شیوه های مورد استفاده، به کارگیری زنان پیشروی محلی تحت عنوان «تسهیلگران» جهت ظرفیت سازی و ایجاد حرکت در جامعه است. در این مقاله برخی عوامل فردی و محیطی مؤثر بر موفقیت تسهیلگران در آذربایجان شرقی بر اساس نتایج پژوهش میدانی در روستاهایی از 6 شهرستان با استفاده از مصاحبه رو در رو با تسهیلگران و تکمیل پرسشنامه مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. روایی پرسشنامه را تعدادی از اساتید و متخصصان این حوزه تأیید کردند. پایایی مقیاس اصلی با استفاده از آماره آلفای کرونباخ برابر با 88٪ بود که حاکی از اعتبار مناسب ابزار تحقیق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان عوامل مورد بررسی در سطح خطای نوع اول، بین موفقیت تسهیلگران در ایجاد و تداوم فعالیت گروه های مستقل زنان با میزان پذیرش تسهیلگر از سوی زنان، زمینه های تماس وی با کارشناسان ترویج، و آشنایی وی با مفهوم «سازمان های غیردولتی» ارتباط وجود دارد. نتایج حاصل هیچ ارتباط معنی داری را بین متغیرهای استفاده از وسایل ارتباط جمعی و متغیر وابسته مورد نظر در این سطح از خطای نوع اول نشان نمی دهد.
عوامل موثر بر عملکرد دهیاری های استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد دهیاری های استان گیلان انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را 839 دهیاری استان گیلان تشکیل می دهند که از آن میان، 149 دهیاری به صورت طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه را تعدادی از متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار دادند. پایایی گویه های تحقیق نیز با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است که نتایج آن حاکی از قابلیت اعتماد بالای این گویه ها برای سنجش متغیرهای تحقیق است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. در رگرسیون گام به گام، 11 متغیر به عنوان عوامل تأثیرگذار بر عملکرد دهیاری ها وارد معادله شدند که در مجموع، حدود 72 درصد از واریانس عملکرد دهیاری های استان گیلان را تبیین کردند. بر اساس نتایج به دست آمده، متغیرهایی که بر عملکرد دهیاری ها تأثیر معنی داری داشتند، به ترتیب عبارت بودند از: همکاری سازمان ها، رضایت شغلی دهیار، همکاری شـوراهای اسلامی، مشارکت مردمی، میزان شـرکت دهیاران در کلاس های آموزشی، تجهیزات و امکانات دهیاری، درآمد دهیار، موقعیت مکانی روستا، مشورت دهیار با رهبران محلی و اعضای شورا، داشتن سابقه مدیریت روستایی در خانواده و انگیزه دهیار برای توسعه روستا.
بررسی تاثیر نگرش مردان بر ایجاد گروه های مستقل زنان روستایی: مطالعه موردی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجام فعالیت های مشارکتی و حضور اجتماعی فعال تر زنان در فرآیند توسعه یکی از رهیافت های مورد تأکید در پارادایم مشارکتی توسعه است، اما «گروه هدف» قرار دادن زنان بدون توجه به موقعیت مردان و متقاعد کردن آنان به همراهی با زنان نمی تواند موفقیت لازم را در پی داشته باشد. تلقی مردان از وظایف و نقش های زنان در زندگی معیار مهمی برای حضور اجتماعی و انجام فعالیت های آنان به شمار می رود. لذا دستیابی به توسعه ای که در همه ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی جریان داشته باشد، نیاز به تغییر ذهنیت ها و سیاست های معطوف به روابط جنسیتی و بازسازی ساختارها بر این اساس دارد.در این مقاله، با توجه به نتایج پژوهش میدانی در روستاهای 6 شهرستان واقع در استان آذربایجان شرقی جهت بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت تسهیلگران در ایجاد گروه های مستقل زنان، تأثیر نظر مردان بر ایجاد چنین گروه هایی بررسی می شود؛ این پژوهش با تکمیل پرسشنامه تهیه شده توسط محقق و با انجام مصاحبه رودررو با پاسخگویان صورت گرفته است. روایی پرسشنامه صوری و پایایی مقیاس اصلی با استفاده از آماره آلفای کرونباخ 88/0 محاسبه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان عوامل مورد بررسی، بین نظر مردان در خصوص نقش زنان در زندگی، موافقت آنان با شرکت زنان در جلسات زنانه و نظر مردان در خصوص زمینه های مناسب برای فعالیت زنان با ایجاد و تداوم فعالیت گروه های مستقل زنان روستایی رابطه مستقیم وجود دارد.
مبانی نظری مشارکت اجتماع روستایی در برنامه ریزی گردشگری روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران، گردشگری بیشتر متاثر از گردشگری داخلی است که خود، به گردشگری روستایی وابسته است. به همین دلیل، به منظور ایفای نقش مثبت گردشگری در فرآیند توسعه روستایی، لازم است مدیریت محیط زیست، مشارکت مردم محلی، قوانین صریح و محکم، بازاریابی و برنامه ریزی واقع بینانه و سیستمی در زمینه گردشگری روستایی مورد توجه قرار گیرد. مقاله حاضر، نخست با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی ادبیات مفهومی و مبانی نظری این حوزه پرداخته و سپس، با توجه به ویژگی های اجتماعات روستایی ـ گردشگری، مدلی نظری متناسب با برنامه ریزی گردشگری روستایی در ایران ارائه کرده است.
عوامل موثر بر مشارکت کشاورزان در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی استان ایلام: مطالعه موردی شهرستان شیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در تولید بخش کشاورزی محسوب می شود. وجود واحدهای خرده مالکی، به دلیل عدم استفاده مؤثر از فناوری، ماشین آلات و عوامل تولید کشاورزی، عامل محدود کننده بهره وری و بازدهی تولید در بخش کشاورزی محسوب می شود. هدف این نوشتار بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت کشاورزان در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام است. در این پژوهش اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، و آماره های توصیفی و استنباطی در قالب تحلیل های یک متغیره و دو متغیره مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سطح تحصیلات، و آگاهی بهره برداران از مفهوم یکپارچه سازی مهم ترین عوامل مؤثر بر تمایل مالکان به مشارکت در طرح یکپارچه سازی اراضی، و بالا بودن هزینه های اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی، اصلی ترین عامل بازدارنده اجرای طرح است. جهت افزایش مشارکت کشاورزان در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی، اطلاع رسانی از طریق رسانه های گروهی، سازمان دهی کشاورزان در تشکل های روستایی، اعطای تسهیلات اعتباری و مالی به منظور یکپارچه کردن اراضی، و اجرای عملیات زیر بنایی دیگر پیشنهاد می شود.
عوامل موثر بر مشارکت روستاییان در گروه های توسعه روستایی: مطالعه موردی پروژه بین المللی ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل موثر بر مشارکت روستاییان در گروه های توسعه روستایی که در چارچوب پروژه بین المللی ترسیب کربن تشکیل شده اند، بررسی می شود. حجم نمونه 198 عضو را در منطقه حسین آباد غیناب شهرستان سربیشه استان خراسان جنوبی در بر می گیرد. نتایج نشان می دهد که احتمال عضویت در این گروه ها با افزایش سطح هزینه های سالانه خانوار، در میان افراد بدون همسر، و ساکنان دائمی منطقه و نیز افراد فاقد شغل فرعی افزایش می یابد. این درحالی است که با افزایش سطح تحصیلات همسر و سطح درآمد سالانه خانوار، احتمال عضویت در گروه های توسعه روستایی کاهش می یابد. با توجه به یافته ها، پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد این نوع گروه ها ارائه می شود.
تحلیل عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر میزان مشارکت مردم در نواحی روستایی: (مطالعة موردی روستاهای بخش مرکزی شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت همانا شرکت آگاهانه و خودانگیختة افراد در برنامة توسعه است و از ارکان اساسی توسعة روستایی به شمار می رود. ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی جوامع روستایی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر میزان مشارکت روستاییان است. مقالة حاضر بر آن است که با رویکردی همه جانبه و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، سطح مشارکت و عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر آن را در 25 سکونتگاه روستایی بخش مرکزی شهرستان جهرم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونة 384 نفر انجام می شود. براساس آزمون t استیودنت، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد نظر به جز
شاخص های «احترام به دیگران» و «امانتداری در کارهای روزمره» به-گونه ای معنی دار کمتر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر در میزان مشارکت، شاخص هایی همچون «اهمیت تصمیمات جمعی نسبت به تصمیمات فردی»، «علاقه مندی مردم به حل مشکلات محله» و «ارتباطات اجتماعی»، که در راستای تقویت فعالیت-های جمعی است، در تبیین میزان مشارکت مردم بیشترین سهم را دارند. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که معیار «شبکة اجتماعی»، با ضریب تعیین 679/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی دارد.
مشارکت روستایی: راهکاری جهت دست یابی به توسعه و کاهش فقر (نمونه موردی: دهستان سراوان، شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین مشارکت روستایی و وضعیت فقر در ابعاد متفاوت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت در استان گیلان می باشد. متغیرهای پیش بین تحقیق را مشارکت در ابعاد متفاوت اجتماعی، سیاسی و خدماتی کالبدی، شیوه نگرش به مشارکت و شیوه عمل به مشارکت و متغیر ملاک را فقر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تشکیل می دهد.
روش: نوع تحقیق به صورت کاربردی-توسعه ای است و روش مطالعه اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. به منظور بررسی مؤلفه های فقر در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به رابطه بین این دو متغیر مشارکت و فقر با استفاده از مدل رگرسیون چند گانه در نرم افزار SPSS صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، با استفاده از جدول مورگان تعداد۳۷۰ نمونه انتخاب شد.
یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از این موضوع است که بین فقر در ابعاد مختلف و میزان مشارکت رابطه وجود دارد؛ به این معنی که به ازای افزایش هر واحد در مشارکت به میزان ۶۴۹/۰ واحد در ابعاد اجتماعی فقر، ۷۵۶/۰ واحد در ابعاد اقتصادی و ۷۲۸/۰ واحد نیز در ابعاد سیاسی فقر کاهش پیدا می کند؛ به عبارتی، با افزایش هر یک از شاخص های مشارکت، شیوه عمل به مشارکت و نحوه نگرش نسبت به مشارکت در بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، فقر کاهش پیدا می-کند.
محدودیت ها و راهبردها: از جمله محدودیت های سر راه تحقیق در این پژوهش آشنانبودن و ترس روستاییان از روند مشارکت بوده است.
اصالت و ارزش: با توجه به این پژوهش می توان به این نتیجه دست یافت که روستاییان می توانند در سرنوشت خودشان نقش بسزایی داشته باشند. بنابراین، باید جهت توان مندسازی آن ها و دخیل کردنشان در امر مشارکت کوشا بود.
تبیین عوامل مؤثر بر کارایی، اثربخشی مدیریت، و مشارکت روستایی در توسعه روستاهای شهرستان صومعه سرا با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1523 - 1541
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب به عنوان مفهومی جدید در مدیریت روستایی از آن جهت اهمیت دارد که کشور در سال های اخیر به دنبال اجراکردن نقش پُررنگی برای مشارکت مردم در همه سطوح است؛ از جمله روستایی و ایجاد سازوکارهای مدیریتی چون شوراهای روستایی و دهیاری ها . از این رو، حکمروایی روستایی را می توان چنین تعریف کرد: فرایند تأثیرگذاری همه ارکان دخیل روستایی بر مدیریت روستایی با همه سازوکارهایی که با آن ها بتوان به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت کرد. حکمروایی روستایی همانا به اجرا درآوردن تصمیمات و سیاست های مردم روستایی هم سو با منافع خودشان است که درعین حال با منافع ملی، منطقه ای، و محلی نیز سازگار است. با توجه به اهمیت روستاها و مدیریت آن ها، این پژوهش در پی تبیین عوامل مؤثر بر کارایی، اثربخشی مدیریت، و مشارکت روستایی در توسعه روستاهای شهرستان صومعه سرا بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر روش شناسی کمی- کیفی است. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای مشخص کردن نرمال یا غیرنرمال بودن داده ها استفاده شد. با توجه به نرمال بودن داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t در نرم افزار آماری SPSS برای تحلیل یافته ها استفاده شد. از آنجا که میزان خطای رابطه کمتر از 05 / 0 بود و با توجه به ضریب تعیین رابطه که در این تحقیق 95 درصد درنظر گرفته شده بود، نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بین افزایش کارایی، اثربخشی، و مشارکت روستایی و حکمروایی خوب و بهبود آن در محدوده مورد مطالعه رابطه مستقیم وجود دارد.
روایی محتوایی مفهوم مشارکت در مدیریت روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با گسترش مفهوم مشارکت در میان دست اندرکاران و صاحب نظران توسعه، عده زیادی از فعالان این حوزه به ارائه راهکارهای علمی و منطقی در جهت ترغیب و تشویق به مشارکت با تأکید بر اهمیت آن پرداخته اند. در مطالعات توسعه روستایی نیز به مفهوم مشارکت روستاییان توجه ویژه ای است به طوری که با سنجش میزان مشارکت مردم در نواحی روستایی می توان میزان پیشرفت مدیریت توسعه روستایی را در رسیدن به اهداف توسعه ارزیابی نمود. هدف : برای بهره گیری از این معیار و به منظور عملیاتی کردن مفهوم نظری مشارکت در فعالیت های تحقیقاتی، نیاز به تعریف متغیرها و گویه هایی در این ارتباط وجود دارد تا بتواند در قالب پرسشنامه و ابزاری معتبر قرار گیرد و برای سنجش مفهوم مشارکت مردمی در مناطق روستایی مورد استفاده پژوهشگران و محققان باشد. با وجود اینکه پژوهش های بسیاری در نواحی روستایی در این زمینه شده است اما ابزاری واضح و روشن که مورد تأیید متخصصان و صاحب نظران توسعه روستایی باشد و روایی آن به طور کامل بررسی شده باشد، در دسترس نیست. روش شناسی: این تحقیق از حیث هدف، کاربردی است که هدف اصلی آن، اقدام به منظور دستیابی به ابزاری معتبر شامل پرسش های هدف دار، واضح و شفاف مطابق با میزان درک پاسخگویان است تا بتواند اطلاعات قابل اعتمادی را در حیطه مفهوم مشارکت در نواحی روستایی فراهم سازد. یافته ها: راستا تعداد 20 گویه مربوط به مشارکت در معرض قضاوت و داوری 40 نفر از متخصصان دانشگاه در زمینه جغرافیا، علوم اجتماعی و علوم سیاسی قرار گرفت و از طریق محاسبه ضرایب CVI و CVR برای هریک از گویه ها، تعیین شد که تا چه میزان این گویه ها معرف مفهوم مشارکت روستایی هستند که در نهایت از میان 20 گویه طرح شده، 15 گویه معتبر شناخته شده است. نتیجه گیری: گویه های تبیین کننده ی مفهوم مشارکت در عرصه روستایی، دامنه ی موضوعی متنوعی دارد.
بررسی مولفه های تاثیر گذار بر میزان مشارکت و ارتباط آن با سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی ( مطالعه موردی: دهستان پنجه علی، شهرستان قروه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
778 - 794
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت روستاییان در امور روستایی به عنوان یکی از عناصر ضروری جهت دستیابی به توسعه و بخصوص توسعه روستایی شناخته شده است. هدف اصلی این تحقیق، تبیین و بررسی مولفه های تأثیرگذار بر میزان مشارکت و ارتباط آن با سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق، دهستان پنجه علی در شهرستان قروه بوده است که از طریق فرمول کوکران ۲۵۸ خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای روایی و پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و برای این منظور تعداد ۲۰ پرسشنامه تکمیل و پیش آزمون گرفته شد؛ ضریب آلفای به دست آمده برابر است با ۷۹/۰ درصد بوده است. تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری(SPSS) و آزمون های آماری تحلیل مسیر، تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون مورد سنجش قرارگرفته شد. برای بررسی تأثیرگذاری مؤلفه ها بر امر مشارکت با استفاده از مدل تحلیل مسیر مشخص شد بعد اجتماعی با تأثیر کلی ۸۵۵/۰ در رتبه اول، بعد اقتصادی با ۵۵۵/۰ در رتبه دوم و بعد محیطی با ۴۴۹/۰ در رتبه آخر قرار دارد. در بحث سنجش میزان مشارکت روستاییان از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد، طبق این آزمون مشارکت روستاییان در بعد محیطی با میانگین ۳۰/۳ و آماره تی ۲۶/۶ در رتبه نخست، بعد اجتماعی با میانگین ۱۵/۳ و اماره تی۴۱۶/۴ در رتبه دوم قرار دارد.؛ و بعد اقتصادی با میانگین ۹۰/۲ و آماره ۲۵۱/۲- در رتبه سوم قرار دارد. و در پایان برای سنجش ارتباط مشارکت و سطح توسعه یافتگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد، طبق این آزمون مشخص شد که این دو مقوله با ضریب به دست آمده یعنی ۹۹۸/۰ دارای ارتباط مستقیم و معنی داری با هم هستند.
تحلیل ارتباط مشارکت روستایی و فقرسیاسی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان سراوان شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مشارکت روستایی و وضعیت فقر سیاسی در سطح دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت در استان گیلان می باشد. متغیرهای پیش بین تحقیق را مشارکت(در ابعاد متفاوت اجتماعی، سیاسی و خدماتی کالبدی)، شیوه نگرش به مشارکت و شیوه عمل به مشارکت و متغیر ملاک را فقر سیاسی تشکیل می دهد. نوع تحقیق به صورت کاربردی- توسعه ای است و روش مطالعه اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در روش تحلیلی با توجه به فرضیه ارائه شده به معرفی هر یک از مؤلفه های مورد نظر اقدام شده است. بر این اساس هر مؤلفه با چند معرف به شناسایی میزان مشارکت افراد و نقش آن در توسعه روستایی می پردازد سپس به بررسی مولفه ی فقر در ابعاد سیاسی با استفاده از مدل رگرسیون چند گانه در نرم افزار spssصورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، با استفاده از جدول مورگان تعداد370 نمونه انتخاب گردید. نتایج تحقیق حاکی از این موضوع است که بین فقر سیاسی و میزان مشارکت رابطه وجود دارد. بدین معنی که به ازای افزایش هر واحد در مشارکت به میزان 728/0 واحد نیز در ابعاد سیاسی فقر کاهش پیدا می کند. به عبارتی با افزایش هر یک از شاخص های مشارکت، شیوه عمل به مشارکت و نحوه نگرش نسبت به مشارکت در بعد سیاسی فقر کاهش پیدا می کند.
عوامل موثر بر مشارکت اعضای شرکت های تعاونی روستایی در استان تهران (مطالعه موردی: تعاونی های شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشارکت روستاییان در انجام امور روستا نقش مهمی در توسعه روستا ایفا می نماید. بخش تعاون همگام با بخش اقتصاد خصوصی و دولتی در اقتصاد ملی، از الگوی بخش سوم اقتصاد در کنار دیگر نظریات توسعه به عنوان راهکارهایی در جهت اشتغال زایی و دستیابی به توسعه در روستاهای کشورهای در حال توسعه مدد گرفته می شود. شرکت های تعاونی تولید روستایی در اقتصاد کشور نقش مهمی را ایفا می کنند.هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین عوامل موثر بر مشارکت اعضای شرکت های تعاونی روستایی در شهرستان شهریار از استان تهران است.روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر با هدف سنجش میزان مشارکت روستاییان شرکت های تعاونی روستایی در شهرستان شهریار انجام گردید است. جامعه آماری مورد مطالعه 3000 نفر عضو شرکت تعاونی روستایی شهرستان شهریار است که در 56 روستای شهرستان بسر می برند. جامعه نمونه 345 عضو شرکت تعاونی بصورت تصادفی انتخاب شده است. داده های تحقیق با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. برای اعتبار پرسشنامه از آلفای کرنباخ استفاده شده که بیش از 83 درصد پرسشنامه از این مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در بررسی متغیر های تحقیق، میزان و نحوه مشارکت اعضا، و عوامل درونی و بیرونی موفقیت شرکت های تعاونی روستایی و نیز میزان رضایت اعضا از شرکت تعاونی مورد تاکید قرار گرفته است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهرستان شهریار در استان تهران است.یافته ها: یافته ها نشان داد که نخست، بین ویژگی های فردی، رضایت مندی، نگرش و مشارکت اعضای شرکت تعاونی با میزان موفقیت شرکت ارتباط معنی داری وجود دارد. سپس، متناسب با اندازه جمعیت روستاهای شهرستان شهریار، میزان مشارکت روستاییان درفعالیت های شرکت تعاونی بیشتر شده است. عوامل برون سازمانی (با میانیگن 99/2) نسبت به عوامل درون سازمانی (با میانگین 56/2) بر مشارکت اعضاء در شرکت های تعاونی روستایی تاثیر بیشتری داشته است. نتایج: این تحقیق نشان داد که در میزان مشارکت اعضای تعاونیهای شهریار برحسب نوع تعاونی تفاوت های اساسی دیده می شود. از سوی دیگر، بین عملکرد مالی شرکت های تعاونی و میزان مشارکت اعضاء در شرکت های تعاونی شهرستان شهریار رابطه معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر هر چه مدیریت شرکت های تعاونی با اصول و ارزش های تعاون، و نیز با قوانین و مقررات مرتبط با تعاونی ها آشنا باشند و از مهارت های ارتباطی، انسانی و ادراکی به بهترین وجه بهره گیرند، در ارتقای میزان مشارکت نقش مستقیم دارد.واژگان کلیدی: توسعه روستائی، شرکتهای تعاونی روستائی، مشارکت روستایی،شهرستان شهریار
نقش زنان در توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستای خراشاد شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. حضور زنان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، بویژه در زمینه های اقتصادی، شرطی لازم برای توسعه ی پایدار است. در این راستا هدف این مقاله، بررسی نقش و میزان مشارکت زنان در الگوهای توسعه روستای خراشاد می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است که در روش توصیفی، داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و عملیات میدانی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. در روش تحلیلی، با توجه به فرضیه های پژوهش، از آزمون های آماری تحلیل واریانس و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش زنان روستای خراشاد می باشد که 65 نفر از زنان با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. یافته های به دست آمده از این پژوهش حاکی از بالا بودن نقش و جایگاه زنان روستای خراشاد در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و ... است و نقش و مشارکت فعال و سازنده ای در گام های گوناگون توسعه روستای خراشاد دارند. زنان این روستا، در بیشتر فعالیت های روستایی (کشاورزی، دامداری، باغداری، صنایع دستی بویژه قالیبافی، توبافی (پارچه بافی سنتی) اشتغال داشته به طوری که تعاونی روستایی زنان خراشاد یکی از فعال ترین تعاونی های روستایی در سطح استان شناخته شده و باعث شده است که خراشاد به عنوان نخستین روستای هدف صنایع دستی کشور از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری معرفی شود. بیشتر زنان خراشاد، از نظر سطح تحصیلات در سطح متوسط به بالا قرار دارند که با توجه به سطح تحصیلاتشان، هیچ گونه تفاوتی در میزان مشارکت آنها در روستا دیده نمی شود و به دلیل فرهنگ حاکم بر این روستا، پذیرش مشارکت همه جانبه زنان روستا در فرایند توسعه روستا از طرف مردان قابل قبول است.