فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی و تحلیل سطوح انعکاسی با ضریب بازتابش زیاد است که به عنوان یکی از راهکارهای طراحی غیرفعال به منظور کنترل جذب انرژی تابشی خورشید و کاهش دما و مصرف انرژی مساکن شهری، به خصوص در اقلیم گرم و خشک، به شمار می رود. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- مدل سازی است که شامل مطالعه میدانی و شبیه سازی رایانه ای بام های انعکاسی، با ضریب بازتابش متفاوت به کمک نرم افزار Energy plus است. این مطالعه، برای دو نوع بام رایج در ساختمان های مسکونی شهر تهران صورت گرفته است و حاوی تغییرات دقیق دما و مصرف انرژی سرمایشی در طی ماه های مختلف سال می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش مقادیر ضریب بازتابش سطوح بام به کمک متریال های انعکاسی، تأثیر زیادی در کاهش دمای سطح و دمای هوای پیرامونی بام ساختمان دارد. علاوه بر این، مصرف انرژی سرمایشی به علت کاهش جذب حرارت خورشید توسط سطوح خارجی، کاهش می یابد.
تحلیل ساختار مکانی کاربری ها و روابط متقابل آن ها بر فرآیندهای بوم شناختی دمای سطح زمین، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه پایدار ابعاد کالبدی مناطق انسان ساخت اهمیت زیادی دارد. این مقاله، به منظور کمّی کردن الگوی رشد مناطق انسان ساخت، ارتباط نواحی ساخته شده شهرستان های استان گلستان با دمای سطح زمین با استفاده از شش سنجه سیمای سرزمین تعداد لکه، شاخص بزرگ ترین لکه، شاخص شکل، نزدیک ترین فاصله اقلیدسی، تجمع و کوهژن مورد بررسی قرار می دهد. انتخاب سنجه ها باید براساس معیارهایی مانند استقلال بین سنجه ها باشد. بررسی آماری همبستگی بین سنجه ها نشان داد که همبستگی بین آن ها وجود ندارد. سنجه های سیمای سرزمین با استفاده از نرم افزار Fragstats استخراج شد. نتایج تحلیل سیمای سرزمین نیز نشان داد که شهرستان گرگان دارای بالاترین ساختار همگن و شهرستان مراوه تپه دارای نامناسب ترین ساختار مناطق انسان ساخت است. مطالعات علم بوم شناسی سیمای سرزمین بر اهمیت ساختار مکانی بر فرآیندهای بوم شناختی استوار است. به همین منظور، ارتباط آماری بین ساختار و دمای سطح زمین با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. اطلاعات دمای سطح زمین نیز با از داده های سنجنده مادیس استخراج گردید. نتایج نشان داد که بین سنجه ساختار شکلی و دمای سطح زمین ارتباط معناداری وجود دارد. مناطق انسان ساخت که دارای ساختار شکلی پیچیده تری هستند و دمای سطح زمین در این مناطق نسبت به سایر مناطق بیش تر می باشد.
عوامل مؤثر در طراحی پایدار منظر اکولوژیک رودخانه مطابق با میزان آب و خشکی های فصلی(مورد شناسی: رودخانه زاینده رود اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
131 - 152
حوزههای تخصصی:
برهم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه های شهری نه تنها موجب اختلال در جریان آبی رودخانه ها می شود، بلکه آثار نامطلوب زیست محیطی آن در طولانی مدت در زندگی ساکنان شهر منعکس می شود و تا نسل ها ادامه خواهد داشت. از جمله مخاطرات تأثیرگذار بر اکوسیستم رودخانه ها، کمبود آب و خشکسالی است. رودخانه زاینده رود یکی از مهم ترین رودخانه های دائمی ایران است که در طی سال های گذشته دچار کمبود آب و خشکی های نامنظم فصلی شده است. حوزه آبریز زاینده رود در منطقه مرکزی ایران، یکی از حوزه های آبریز تحت تنش است و افزایش در مصرف آب و خشکسالی سبب شده تا این حوزه، تحت تنش آبی مداوم قرار گیرد و در سال های اخیر خسارات زیست محیطی زیادی به این منطقه و کشور وارد شود. چنین به نظر می رسد که طراحی پایدار منظر مطابق با ویژگی های اکولوژیک رودخانه، راهکاری مؤثر درجهت پاسخگویی به این مسأله است و می تواند به حفظ منظر رودخانه ها به عنوان یک اکوسیستم پویا و پایدار کمک کند. دستیابی به مؤلفه های پایداری در طراحی منظر رودخانه در بستر طراحی اکولوژیک، می تواند علاوه بر تأمین نیازهای اکولوژیک نسل امروز، پاسخگوی نیازهای نسل فردا نیز باشد و به بهبود حیات رودخانه کمک کند. تأکید این مقاله بر رودخانه زاینده رود است و در این راستا پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، به بررسی عوامل و لایه های تأثیرگذار در طراحی اکولوژیک رودخانه پرداخته است و سپس به منظور شناسایی پتانسیل های مکانی (با استفاده از فرایند "AHP") به ارائه مدلی برای طراحی منظر مناسب در این رودخانه در شرایط خشکی می پردازد. نتایج این مقاله شامل راهکارهایی درجهت طراحی پایدار اکولوژیک منظر رودخانه زاینده رود است که بیان کننده اهمیت فاکتورهای ایمنی و امنیت، نفوذپذیری، زیرساخت ها، نشانه ها و پوشش گیاهی در طراحی است.
پیامدهای امنیتی تحولات ژئوپولیتیکی کشور سوریه برقدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول در فضای ژئوپولیتیک محیط امنیتی آسیای جنوب غربی پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای را به در پیش گرفتن رویکردهای متفاوت، نسبت به بحران های حادث شده در این منطقه، وادار نموده است. تحولات سوریه از زمان آغاز تاکنون، یکی از مهمترین رویدادهایی است که علاوه بر مسائل منطقه ای، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. به طوری که وضعیت سوریه برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازی با حاصل جمع جبری صفر درآمده و هرگونه تحول ژئوپولیتیکی در ساختار سیاسی این کشور، قدرت منطقه ای ایران را بشدت تحت تاثیر قرارداده است. لذا از آنجا که کشور سوریه سالهای متمادی، نقش دروازه ورود ایران به جهان عرب، محورمقاومت و اتصال استراتژیک ایران به مدیترانه و خاور نزدیک را داشته است. این امرموجب شده تا تضعیف سوریه و سرنگونی بشار اسد، علاوه بر تضعیف محور مقاومت، کاهش نفوذ و قدرت منطقه ای ایران را در پی داشته باشد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی بوده و می کوشد تأثیرات متغیر مستقل یعنی تحولات ژئوپولیتیکی سوریه را بر امنیت منطقه ای ایران به منزله متغیر وابسته به بحث و بررسی گذارد. هدف اصلی نوشتار تجزیه و تحلیل قدرت منطقه ای ایران در پرتو تحولات سوریه می باشد. نتایج پژوهش نشانگر آن است که هر یک از سناریوهای پسا بحران مرتبط با تحولات ژئوپولتیکی کشور سوریه، تاثیرات اساسی بر امنیت ملی و قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در بر خواهد داشت.
تحلیل تأثیر عوامل اقتصادی-اجتماعی بر شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس آمار وزارت راه و شهرسازی، جمعیت سکونتگاه های غیررسمی در شهر مشهد در سال 1385، 820 هزار نفر و در سال 1393 نزدیک به یک میلیون و دویست هزار نفر بوده است و این روند افزایشی جمعیتی و کالبدی، اسکان غیررسمی را به موضوع پیچیده ای در کلان شهر مشهد تبدیل کرده است. این مقاله به شناسایی عوامل و متغیرهای شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در کلان شهر مشهد و معرفی این ابعاد و متغیرها و به بررسی تحلیلی دو عامل اقتصادی و اجتماعی پرداخته است. این پژوهش از نظر روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. تحلیل کمی پژوهش متکی بر استفاده از نرم افزارهای SPSS برای تجزیه و تحلیل آماری و VENSIM برای رسم دیاگرام های علی و معلولی است. داده های ورودی این نرم افزارها از راه تکمیل پرسشنامه ها برای دو جامعه کارشناسان (مرتبط با امر اسکان غیررسمی) و ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر مشهد (8 پهنه سکونتی) به دست آمده است. بنابر نظر کارشناسان و ساکنان، عامل اقتصادی به خصوص متغیرهای درآمد اندک، خشکسالی و رکود کشاورزی و بیکاری تأثیر بسیار مهم تر و قوی تری نسبت به عامل اجتماعی داشته اند. در فرایند گسترش اسکان غیررسمی، این متغیرها چرخه هایی را ایجاد می کنند که خود سبب تقویت و به حرکت درآوردن سریع تر چرخه های متغیرهای اجتماعی و درنهایت، گسترش سکونتگاه ها شده اند. درآخر، پیشنهادهای پژوهش در جهت تضعیف قدرت چرخه های اقتصادی بیان شده اند.
نقش امنیت و ایجاد قوانین حمایتی از گردشگران خارجی در راستای توسعه اقتصادی وگردشگری به عنوان یک راهکار بین المللی با استفاده از روش DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیزم برنامه ریزی و سیاست گذاری های صنعت توریسم در هر کشوری باید از فرآیندهای تخصصی در خصوص قانون گذاری برخوردار باشد. هر اندازه قوانین جامع تر، روان تر، کاربردی تر و توسعه محورتر باشند، توسعه صنعت توریسم نیز محسوس تر خواهد شد. در همین راستا، تدوین قوانین و مقرراتی برای حمایت از گردشگران و ایجاد امنیت برای آنها امری ضروری است؛ زیرا ورود گردشگران خارجی به هر کشور و رونق گردشگری خارجی تا حد زیادی با قوانین و مقرراتی که از حقوق آنها حمایت کند، مرتبط است. پژهش حاضر جهت تحلیل عوامل موثر بر قوانین حمایتی از گردشگران خارجی در راستای توسعه اقتصادی و گردشگری است که با استفاده از تکنیک دیمتل صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و کاربردی و نمونه گیری به روش خوشه ایی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که صدور ویزا و بیمه توریستی (C1 ) با بیشترین مقدار نشان می دهد که این مولفه با مقدار D-R (15/3) تأثیرگذارترین مولفه گردشگری جهت حمایت گردشگری خارجی و توسعه اقتصادی و اجتماعی گردشگری است. به عبارت دیگر این مولفه زمینه ساز سایر شاخص ها توسعه گردشگری خارجی است. از سوی دیگر آزادی در انجام احکام و اعمال شخصی برابر آیینی که دارند (C8)(13/2-) تأثیرپذیرترین عامل است و مسئله اصلی درحمایت گردشگری خارجی است که توسط سایر عوامل موثر می تواند حل شود.
تحلیل تطبیقی و سنجش ساخت و شکل شهری (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل شهری بیانگر نحوه توزیع فضایی فعالیت ها در مناطق شهری می باشد. با توجه به تأثیرپذیری شکل شهری از مسائل مدیریتی و خصوصیات محیطی ، اقتصادی و اجتماعی جوامع ، سنجش ساخت و شکل شهر بابل می تواند یکی از عوامل تأثیرگذار در موفقیت برنامه ریزان شهری در مازندران و شهر بابل محسوب شود. رویکرد پژوهش به لحاظ هدف پژوهش توسعه ای می باشد. داده های پایه اغلب از طرح های توسعه شهری بابل استخراج شدند. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های مختلف، شکل شهری در شش منطقه شهر بابل انجام شد. تحلیل ها نشان داد که در مناطق با الگوی کاربری منظم تر (مناطق شمال و غرب) فشردگی و تراکم ناخالص شهری بیشتر است و اختلاف بارزی از حیث شاخصهای سنجش شکل شهری بخصوص فشردگی و پیچیدگی بین مناطق شهری بابل مشاهده نشد. تحلیل های همبستگی نیز را بطه قوی را میان بیشتر شاخص های فضایی نشان می دهد. در مجموع عواملی نظیر نقش غالب شهری ( تجاری و دانشگاهی و بخصوص بازار )، ترکیب کاربریها، مالکیت ، عدم اجرای دقیق ضوابط و آئین نامه های شهرسازی ، ناکارآمدی طرح های توسعه شهری در حوزه کالبدی سبب ایجاد نوعی آشفتگی در بخش اعظم بافت شهری بابل شده شده اند و با توجه به روند پرشتابی که توسط ساخت و سازهای بی رویه ی عمودی و تقاضای روزافزون تراکم مازاد در پیش گرفته شد ، نشانه ای هایی از انحراف در ماهیت اصلی فرم جدید آنها دیده می شود.
تحلیل بسترهای نهادی تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده (منطقه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده بر استفاده از ظرفیت نهادهای موجود تأکید می کند و بسترهای نهادی میان کنشگران را به منظور ایجاد سازمان تصمیم گیری و تصمیم سازی پایدار مهیا می کند. اصلاح ابعاد رویه ای مدیریت شهری به عنوان بسترهای نهادی و مبتنی بر تعامل میان کنشگران مختلف مبتنی بر نقش، وظایف و عملکرد آن ها می تواند زمینه تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار را فراهم کند؛ از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی تحقق پذیری مدیریت یکپارچه در فرایند بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. همچنین براساس مطالعات و برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنان، پرسشنامه، بهره مندی از آزمون های آماری میانگین، تحلیل واریانس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر ضمن احصای چالش های نهادی میان کنشگران اصلی مدیریت شهری کلان شهر اهواز براساس متغیرهای اثرگذار در قالب چهار مؤلفه، دوازده شاخص اصلی و 53 گویه و چگونگی تحقق مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رویکرد به مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار زمانی محقق می شود که روابط متقابل کنشگران این فرایند با یکدیگر به صورت آگاهانه و براساس تعامل و گفت وگو و اعتماد متقابل باشد و از سوی دیگر نظام رسمی میان کنشگران اجتماع مدار، یکپارچه و متکی بر بسترهای نهادی باشد.
سنجش و ارزیابی تحقق پذیری فضایی خدمات شهری (مطالعه موردی: مناطق نه گانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ارزیابی کاربری اراضی شهری منعکس کننده تصویری گویا از منظر و سیمای شهر و همچنین چگونگی تخصیص فضای شهری به کاربری های موردنیاز شهر در طی زمان و در جهت رسیدن به اهداف توسعه شهر می باشد. هدف اصلی این مقاله ارزیابی تحقق پذیری کاربری های خدماتی شهر شیراز در طرح جامع و تفصیلی و بررسی عوامل مؤثر در تحقق و عدم تحقق آن می باشد. روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که ابتدا با بهره گیری از منابع اسنادی- کتابخانه ای، مفاهیم مرتبط با کاربری اراضی مورد بررسی و سپس با استفاده از روش های آماری میزان تحقق پذیری کاربری های خدماتی طرح تفصیلی در مناطق شهر شیراز تجزیه و تحلیل شده است. جهت دستیابی به اهداف تحقیق در این پژوهش از نرم افزار GIS و EXCEL، روش آنتروپی و بهره گرفته شده است. در نهایت با استفاده از رتبه بندی مناطق از لحاظ تحقق پذیری سرانه کاربری های خدماتی مناطق نسبت به سرانه پیشنهادی طرح جامع1368، صورت گرفته است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که سرانه کاربری های خدماتی طرح جامع شهر شیراز پس از گدشت بیش از دو دهه تحقق پیدا نکرده است و تحلیل مدل وزنی گویای این است که مناطق 4،2،6 بیشترین پایداری محیطی و مناطق 1و7و5 کمترین آن را داشته اند که این امر بیانگر پراکنش فضایی نامناسب و ناعادلانه کاربری های خدماتی در سظح مناطق شهر شیراز است. نتایج: تحلیل کاربری ها با شاخص های ظرفیت و عدالت اجتماعی حاکی از آشفتگی کمی و کیفی در کاربری های نواحی نه گانه شهر شیراز است.
تحلیل فضایی بزهکاری در بافتهای ناکارآمد شهری، مطالعه موردی: محله هرندی، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزهکاری ازجمله مهم ترین معضلات اجتماعی در اکثر شهرهای جهان است که بر زندگی افراد تأثیرات منفی روحی، جسمی و مالی می گذارد. این مقاله باهدف تحلیل فضایی بزهکاری در بافت ناکارآمد محله شهید هرندی در منطقه 12 تهران انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی و تطبیقی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری در محله هرندی از آزمون های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده، که اطلاعات موردنیاز از میزان و نوع جرائم به صورت کتابخانه ای از نیروی انتظامی تهران بزرگ اخذشده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز در محله هرندی به صورت تصادفی توزیع شده است. از سوی دیگر بالا بودن میزان شدت فرسودگی، نفوذناپذیری بالا، وجود زمین های خالی و متروکه و همچنین کمبود یا نبود برخی کاربری های موردنیاز شهروندان، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرائم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است. به نظر می رسد با بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی، تعریض معابر زیر 6 متر و ایجاد راه در رو برای کوچه های بن بست، مکان یابی مراکز انتظامی و ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم جهت افزایش نظارت رسمی در این محله می توان امکان آسیب پذیری این گونه محلات و میزان وقوع جرائم را کاهش داد.
واکاوی نقش تصویر ذهنی گردشگران از برند بر شهرت مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
45 - 59
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع درآمدزا در دنیا مطرح است. یکی از راهبردهای توصیه شده توسط متخصصان بازاریابی برای جذب سهم بیشتر بازار، ایجاد یک برند قدرتمند می باشد. در این راستا افزایش شهرت برند را می توان به عنوان ابزاری برای رسیدن به این هدف توصیه کرد. بنابراین، پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر تصویر ذهنی گردشگران خارجی از برند مقصد گردشگری بر شهرت آن است. به این منظور ابتدا ابعاد تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری شناسایی و سپس تأثیر این ابعاد بر شهرت مقصد گردشگری موردبررسی قرار گرفت. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل آن دسته از گردشگران خارجی است که در فروردین ماه سال 1396 به شهر یزد سفرکرده اند. از این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده گردید. نتایج پژوهش نشانمی دهد تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری از سه بعد تشکیل شده است که شامل تصویر ذهنی عاطفی، شناختی و رفتاری از برند مقصد گردشگری می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که تصویر ذهنی عاطفی و شناختی از برند مقصد گردشگری تأثیر معنی داری بر تصویر ذهنی رفتاری از برند مقصد گردشگری دارد. ضریب t برای این دو فرضیه برابر با 96/14 و 87/13 است. همچنین ضریب t برای فرضیه 3، 4 و 5 برابر با 11/2، 25/2 و 83/3 محاسبه گردید. بنابراین، می توان گفت که تصویر ذهنی عاطفی، شناختی و رفتاری از برند مقصد گردشگری تأثیر مثبت و معنی داری بر شهرت مقصد گردشگری دارند.
تبیین مفهوم ریسک و سنجش میزان ریسک لرزه ای مناطق شهری (مطالعه موردی: نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نقشه پهنه بندی خطر زلزله در ایران، بخش زیادی از این کشور در محدوده خطر نسبتاً متوسط روبه بالا قرار دارد. از سوی دیگر، دوره های غیرلرزه ای بعضی گسل ها در سده بیستم (حتی آرامشی هزارساله) نشان دهنده لرزه زا نبودن این گسل ها نیست. در این میان، قضاوت شهروندان از خطر باید بر این مبنا باشد که آن ها در منطقه ای زلزله خیز سکونت دارند. براین اساس ضروری است ارزیابی ریسک لرزه ای مناطق مختلف کشور با هدف کاهش خطرپذیری جوامع شهری در اولویت برنامه ریزی ها قرار بگیرد. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، ضمن معرفی دیدگاه ها و مدل های مختلف مرتبط با مفهوم شناسی ریسک و آسیب پذیری، ریسک پذیری لرزه ای شهر نجف آباد بررسی شد. برای این منظور، از پارامترهای گوناگون کمی و کیفی براساس رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره و روش تحلیل شبکه (ANP) و ارائه مدل کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد حدود 60 درصد مساحت توسعه یافته شهر - که دربرگیرنده ساختمان های خشتی و آجر و آهن است - ریسک پذیری متوسط روبه بالایی دارد. با تطبیق نقشه تراکم جمعیت بر این پهنه، حدود یک چهارم جمعیت شهر (در بعضی قسمت ها با تراکمی بین 70 تا 100 نفر در هکتار) خطرپذیری بالایی دارند.
سنجش ظرفیت اجتماعی در پذیرش اصول رشد هوشمند در نواحی شهری (مطالعه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
239 - 264
حوزههای تخصصی:
به دنبال ظاهرشدن پیامدهای ناگوار رشد پراکنده شهری، سیاست های رشد هوشمند به منزله راهکارهایی سازگار با توسعه پایدار در سطح جهان شناخته شده است. در حال حاضر، این سیاست های چکیده ای است که همه نظریه های گذشته را دربرمی گیرد و برای منطقی کردن گسترش شهرها به آن توجه می شود. افزون بر این، ظرفیت سازی و سنجش ظرفیت مردم در رسیدن به توسعه پایدار الزامی است. با توجه به اصل تشویق همکاری های جامعه و سهامداران، پیشنهاد نظرسنجی برای افزایش مشارکت شهروندان در حل مسائل شهری مطرح می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ظرفیت اجتماعی ده ناحیه شهر کاشان در پذیرش اصول ده گانه رشد هوشمند است. در این پژوهش اصول رشد هوشمند یک بار ترکیب شده و پس از مقایسه مقبولیت آن در قالب یک سیاست در ده ناحیه، تفاوت های نواحی در پذیرش اصول آزموده شده است. پس از این، بررسی جزئی تر مقبولیت هر اصل در هر ناحیه در قالب ظرفیت سنجی اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر کاربردی است که برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز آن از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها به کمک پرسشنامه در مقیاس پنج طیفی لیکرت، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و نقشه ها با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است. جامعه آماری، 66.731 خانوار ساکن در شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد کل نمونه 320 به دست آمده است. براساس نتایج، ناحیه بازار بیشترین و ناحیه خزاق کمترین ظرفیت اجتماعی را در پذیرش رشد هوشمند دارند. در بررسی هر اصل در ناحیه های شهر کاشان مشخص شد ظرفیت اجتماعی در پذیرش چهار اصل توسعه انتخاب ها و فرصت های مسکن، حفاظت از فضاهای باز و نواحی زیست محیطی، استفاده از تکنیک های طراحی نوآورانه و تشویق همکاری های جامعه و سهامداران تفاوت معناداری ندارد.
بررسی عوامل موثر بر امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، بافت فرسوده شهری و چالش هایی که به دنبال آن شکل گرفته، تبدیل به یکی از مسائل اساسی کشورها شده است. یکی از معضلات جدی بافت های فرسوده شهری، افزایش جرائم شهری در این بافت ها است. احساس ناامنی در جامعه باعث می شود که افراد از حوزه عمومی کناره گیری کرده و زندگی و فعالیت های خود را در انزوا ادامه دهند و درازمدت اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی، بهره وری اقتصادی و اجتماعی افراد خواهد داشت. زنان نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می دهند و به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی، که دارای نقش کلیدی در خانواده و تربیت نسل آینده هستند، می باشند. یکی از عواملی که مانع حضور مؤثر و فعالانه زنان می باشد موضوع امنیت به ویژه در بافت های فرسوده است. بر همین اساس ضروری است تا به مسائل زنان به عنوان سرمایه های اجتماعی و انسانی پرداخته شود. پژوهش حاضر به دنبال کشف عوامل اصلی مؤثر در امنیت زنان بافت فرسوده محلات شهری و سپس تحلیل تأثیر و میزان تأثیر هر یک از عوامل بر امنیت زنان بافت فرسوده محله طرشت می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای کشف عوامل اصلی از تحلیل عامل اکتشافی و نرم افزار Spss؛ سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل کشف شده از نرم افزار Smart pls بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل کالبدی، نظارتی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه ارتقای امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت دارا می باشند، نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل نظارتی در رتبه دوم و بالاتر از عامل اجتماعی می باشد که خود دلالت بر اهمیت این عامل در بین زنان محله طرشت دارد.
پایش و پیش بینی فرایند گسترش کالبدی و تغییرات کاربری زمین در شهرهای میانه اندام (مورد شناسی: شهر مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
125 - 144
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ا ی شده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های نامناسب ساخت وساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری است؛ ازاین رو ارزیابی روند گسترش فیزیکی شهر و آگاهی از الگوهای تغییرات کاربری اراضی و به کارگیری نتایج آن، در برنامه ریزی های آینده شهر ضروری است. در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات کاربری اراضی و روند گسترش فیزیکی پیرامون شهر مرند در طی سال های 1378-1395 و سپس به پیش بینی این تغییرات تا سال 1405 با استفاده از مدل زنجیره ای مارکوف پرداخته شد و برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست TM، سال های 1378، 1384، 1390 و 1395 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. تعیین نقشه کاربری بعد از انجام تصحیحات بر روی تصاویر ماهواره ای، تعیین نمونه های آموزشی و ارزیابی دقت طبقه بندی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که در طی این دوره، طبقه اراضی ساخته شده افزایش قابل توجهی داشته است؛ به طوری که حدود 36 درصد از تغییرات را دربر داشته و در روند افزایش اراضی ساخته شده، طبقات اراضی بایر و باغات به ترتیب بیشترین نقش را داشته است و این تغییرات عمدتاً ناشی از افزایش میزان مهاجرت از سکونتگاه های پیرامون شهر مرند به این شهر است.
تحلیل راهبردی عوامل داخلی اثرگذار بر آمایش سرزمینی در کشور افغانستان مبتنی بر استدلال های ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترقی و تکامل جوامع بشری یکی از مهم ترین دغدغه انسانی در طی تاریخ بوده و هست و هم چنان رسیدن به توسعه یکی از اهداف اساسی مردم در جوامع است. امروزه توسعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به خصوص توسعه به روش مدرن یکی از فراگیر ترین موضوعات در جوامع بشری به خصوص کشور های در حال توسعه است. کشور افغانستان از جمله کشورهایی است که تحت تأثیر سیاست و امنیت داخلی و خارجی از حرکت در مسیر توسعه بازمانده است. بنابراین برنامه ریزی جهت توسعه سرزمینی این کشور نیز در گرو حل و چاره اندیشی مسائل سیاسی- امنیتی است. برنامه ریزی راهبردی با چهارچوب و ملاحظات سیاسی و امنیتی می تواند سبب کاهش تهدیدات امنیتی و چالش های سیاسی و در نتیجه توسعه سرزمینی گردد. بنابراین در این مقاله سعی شده است تا عوامل داخلی اثرگذار بر آمایش سرزمینی در کشور افغانستان از منظر ژئوپولیتیکی مورد تحلیل قرار گیرد. در این راستا این سوال قابل طرح است که: از منظر ژئوپولیتیکی چه عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها) و چگونه برآمایش سرزمینی در کشور افغانستان اثر می گذارند؟ این مقاله به شیوه ای توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است و داده های مورد نیاز نیز به شیوه کتابخانه ای، اسنادی و بهره گیری از پایگاه ها و سایت های معتبر اینترنتی گردآوری شده است.
بررسی تطبیقی کیفیت زندگی در بعد عینی دو محله امامزاده و رجایی شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی یکی از رویکردهای نوین در زمینه اصلاح و تکامل توسعه است که در پرتو نفوذ این مفهوم رویکردی جدید در عرصه برنامه ریزی شهری شکل گرفته است که معتقد است برنامه ریزی شهری علاوه بر توجه به اهداف کالبدی باید به نیازهای کیفی مردم شهر پاسخ گوید. این مفهوم ابتدا به حوزه های بهداشتی، زیست محیطی و بیماری های روانی محدود می شد، اما طی دو دهه گذشته به مفهومی چند بعدی بسط یافته است. و مباحث مربوط به کیفیت زندگی از دهه 1940 میلادی وارد مطالعات رشته های مختلف و از جمله جغرافیا گردید. در طی این فاصله تحقیقات مختلفی پیرامون آن صورت گرفته است. اکثر محققان در مطالعات کیفی ت زندگی آن را ب ه دو بع د تقسیم نموده اند. یکی بع د ذهنی (روانش ناختی) و دی گری بعد عی نی (محیطی). در مطالعه حاضر به مقایسه کیفیت زندگی با توجه به بعد عینی در دو محله امامزاده و رجایی شهر ملایر پرداخته شده است. شاخص های مورد استفاده در این تحقیق شامل شاخص های اجتماعی، شاخص های مسکن، و شاخص اقتصادی با توجه به نتایج آماری سال 1395 انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که به جزء معیار درصد طلاق نسبت به جمعیت 10 ساله و بیشتر ازدواج کرده، بقیه معیارها در محله امامزاده نسبت به محله رجایی در شرایط مناسبی قرار ندارد. از طرفی بالا بودن درصد طلاق در محله رجایی نشان داد که در حال حاضر رابطه معنا داری بین درصد پایین پایگاه اجتماعی و اقتصادی و درصد بالای طلاق وجود ندارد. Abstract The concept of quality of life is one of the modern approaches to the development and development of the city. In the light of the influence of this concept, a new approach to urban planning has been formed that believes that urban planning, in addition to paying attention to physical goals, must respond to the quality needs of the people of the city Says. This concept was first restricted to health, environmental and mental illness, but over the past two decades it has been expanded to a multi-dimensional concept. And the issues of quality of life from the 1940s entered various fields of study, including geography. During this time, various studies have been done around it. Most researchers in the study of quality of life have divided it into two dimensions. One dimensional (psychological) and the other objective (peripheral) dimension. The present study compares the quality of life with respect to the objective dimension in two Emamzadeh and Rajai Shahr-e-Malayer neighbourhoods. The indicators used in this research include social indicators, housing indices, and economic indicators according to the statistical results of 2016. The results show that, apart from the criterion of divorce rate, the percentage of the 10-year-olds and more are married, the remaining criteria in the neighborhood of Emamzadeh are not in good condition. On the other hand, the high percentage of divorce in Rajaee neighbourhood showed that there is currently no significant relationship between the low percentage of social and economic base and the high percentage of divorce.
تحلیل میراث فرهنگی خانه های تاریخی روستای کزج با رویکرد تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
20 - 33
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر محوطه های میراث فرهنگی نقش مهمی در توسعه محلی دارند؛ اما به نظر می رسد در کشور ایران توسعه محلی بر مبانی میراث فرهنگی چندان موضوعیت نداشته است. باوجود غنای میراث فرهنگی ملموس همانند بافت ها و بناهای تاریخی و پراکنش آن در نقاط کمتر توسعه یافته و روستایی کشور، میراث فرهنگی به عنوان یک عنصر توسعه ای مطلوب تاکنون بشمار نیامده است. این مقاله با رویکرد تفسیری، «خانه» های تاریخی مردم روستای کزج را موردمطالعه قرار داده و تفسیر خانه های روستایی را رهیافتی مطلوب در راستای توسعه محلی و شناسایی ارزش های محلی می داند؛ خانه های تاریخی درواقع میراث مادی باارزش در دسترسی هستند که می توانند روشنگری های ویژه ای را در ارتباط با بافت جوامع گذشته فراهم آورند. تحقیق حاضر از طریق روش تفسیری هرمنوتیکی بر اساس توصیف معماری تاریخی در روستای «کزج»، تجارب زیسته ساکنان خانه های این روستا را موردمطالعه قرار می دهد. در این راستا منظر فرهنگی روستا با جمع آوری داده های کوچک تر؛ توصیفی پدیدارشناسانه شده و از طریق دور هرمنوتیکی، سه مرحله از زندگی بشری استحصال و تفسیر شده است.
مولفه های موثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای مطالعه موردی: محله سرشور مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
17 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.
جایگاه فضاهای ورزشی در توسعه گردشگری شهرستان نهاوند مطالعه موردی: مجموعه ورزشی علیمرادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
145 - 156
حوزههای تخصصی:
جاذبه های انسان ساخت یکی از مهم ترین جاذبه هایی هستند که درنتیجه دخالت انسان در محیط شکل گرفته اند. این نوع جاذبه ها طیف وسیعی از چشم اندازهای جغرافیایی را به خود اختصاص می دهند که فضاهای ورزشی نمونه ای از آن ها هستند. مجموعه فرهنگی - ورزشی علیمرادیان با چشم اندازی زیبا، معماری مناسب و امکانات ورزشی مجهز برابر با استانداردهای جهانی، شرایط مطلوبی برای جذب گردشگر در شهرستان نهاوند فراهم آورده است. در این پژوهش ضمن معرفی پتانسیل های گردشگری شهرستان نهاوند، به معرفی مجموعه فرهنگی- ورزشی علیمرادیان و ارائه راهکارهایی برای توسعه گردشگری ورزشی، اشتغال زایی و ارتقاء سطح اقتصادی، در این شهرستان پرداخته شده است. روش کار تحقیق حاضر کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی، بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل 100 نفر از ورزشکاران، کارشناسان و گردشگران ورزشی بوده که با توجه به مشخص نبودن تعداد دقیق جامعه، از جدول حجم نمونه مورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. متغیرها به صورت کیفی و کمی تجزیه وتحلیل و از نرم افزار SPSS ویرایش 21 بهره گرفته شده، برای نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف و جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون T استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پتانسیل های ورزشی شهرستان به درستی شناسایی نشده اند و اینکه فضاهای ورزشی تأثیر فراوانی در ارتقاء گردشگری ورزشی داشته که در صورت توجه و داشتن برنامه، رونق گردشگری ورزشی در این شهرستان سبب اشتغال زایی و ارتقاء سطح اقتصادی جامعه خواهد شد.