فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
محیط جرم همیشه از ماهیت ثابت و فضای کالبدی خاص با محدودیت های فیزیکی برخوردار است. انسان همواره در حال تولید تنوع محیطی است و از این رو جرائم شهری با کثرت ملاک های ارتباطات اجتماعی افزایش می یابد. در تقابل با این زیستگاه جرائم، همه تمهیدات لازم برای پیشگیری از تعامل دو عنصر الحاقی و القایی با عنصر محیطی بایستی به کار گرفته شود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع و روش، توصیفی _ تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 268 نفر از بزهکاران شهر میاندوآب که در کلانتری ها و واحدهاى اجرایى ناجا طى بازه زمانی اول فروردین ماه تا شهریور سال1395 تحت بازداشت موقت و یا روانه زندان شده اند، بوده که به عنوان نمونه، تعداد 122 نفر از این افراد براساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. بنابراین به منظور ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرائم شهری میاندوآب، با استفاده از نظریه های روان شناختی، جامعه شناسی جنایی و جغرافیای جرائم شهری به تبیین ادبیات نظری موضوع و در تحلیل میدانی نیز براساس اطلاعات دریافتی از جامعه آماری، به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته شده است. با بررسی الگوی جغرافیایی جرائم شهری با استفاده از مدل تخمین تراکم کرنل، یافته های این پژوهش نشان می دهد که کوی قره ورن، کوی ولی آباد، خیابان جانبازان و کوی وکیل کندی در میاندوآب، با میزان بسیار بالای بزهکاری مواجه است. کیف قاپی، تخریب اموال عمومی، ولگردی و تکدی گری، نزاع، درگیری خیابانی و زورگیری از مهم ترین جرائم ارتکابى این شهر بوده است. در بررسی تأثیر زیستگاه بر انواع بزهکاری مشخص شد که عناصر محیطی بر وقوع جرائمی مانند سرقت و اعتیاد به مواد مخدر، بیشترین تأثیر را داشته اند. در بررسی ویژگی های اماکن وقوع جرم نیز مشخص شد که تراکم خانه های قدیمی با قیمت نازل در بروز بزهکاری بیشترین نقش را داشته است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که عدم طراحى مناسب ساختمان ها و وجود کوچه های باریک از مهم ترین ویژگی های کالبدى در بروز بزهکاری بوده اند. آزمون آماری همبستگی پیرسون نشان داد که بین زیستگاه و بزهکاری افراد رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین «مشخصات کالبدی و اجتماعی کانون های جرم خیز، خصوصیات اماکن مناطق، محیط فیزیکی و عناصر اقلیمی»، حدود 32 درصد متغیر ملاک تحقیق بزهکاری را تبیین نمودند که مؤلفه «مشخصات کالبدی کانون های جرم خیز»، بیشترین سهم را در تبیین متغیر ملاک داشته است.
تحلیل و ارزیابی راهبرد رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد رشد هوشمند، مدیریت پویا و انعطاف پذیر رشد شهری بوده که دو هدف کارایی و کیفیت محیطی فضای شهری را مدنظر قرار دارد و به عنوان روشی اصلاحی برای رشد پراکندگی شهری در جهت رفع مشکلات شهری عمل می کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی راهبرد رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان به نگارش درآمده است. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی (پرسشنامه) و جامعه آماری، شامل دو گروه شهروندان و مسئولین نخبگان بوده که به روش نمونه گیری تصادفی داده ها جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSSو جهت تصویرسازی نتایج از نرم افزار ArcGISاستفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تمامی شاخص های مورد بررسی از سطح معنی داریِ مناسبی برخوردار هستند. میانگین کلی گروه مسئولین نخبگان در رابطه با شاخص های رشد هوشمند در کرمان 45/3 و گروه شهروندان 96/2 است و گروه مسئولین نخبگان تمامی شاخص ها را در سطحی متوسط به بالا ارزیابی کرده اند اما شهروندان تنها دو شاخص مسکن (25/3) و اجتماعی/هویت (3) را در سطحی متوسط دانسته اند و این امر نشان از وضعیت بهتر شهر کرمان از دید مسئولین نخبگان دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز با سطح معناداری 023/0 و میزان آلفای کمتر از 05/0 حاکی از اثرگذاری متغیر مستقل بر وابسته و رابطه معنادار بین آن ها است. در نهایت بر پایه آزمون کروسکال والیس، منطقه 2 با بیشترین ارزش عددی (8/13) در رتبه اول قرار دارد و بنابراین، این گونه استنباط می شود که ساکنان مناطق چهارگانه کرمان در رابطه با وضعیت شاخص های رشد هوشمند شهری در این شهر، دیدگاه متفاوتی داشته اند.
تحلیل پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی شهری با استفاده از روش شاخص ویلیامسون (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری در توزیع خدمات و امکانات در مناطق یک شهر پدیده ای جدید در هیچ یک از شهرهای جهان نیست و این نابرابری و عدم تعادل در شهرها یک امری طبیعی است و می توان آن را به حداقل ممکن رساند. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی و ارائه راهکارهای لازم جهت کاهش این نابرابری در شهر تبریز می باشد. نوع روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مناطق ده گانه شهرداری تبریز است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحقق پذیری طرح های توسعه شهری به لحاظ توزیع فضایی کاربری های خدمات عمومی با مشکلات زیربنایی مواجه بوده و براساس پراکندگی جمعیت نبوده و این امر در مناطق محروم به ویژه مناطق سه، چهار، هشت و نه تبریز قابل توجه می باشد و در جهت کاهش این نابرابری و نحوه توزیع خدمات پیشنهاد می شود با بازبینی های دقیق و کارشناسانه و اجرای صحیح طرح های توسعه شهری در راستای حل مشکلات شهروندان گام برداشته شود
از کافه ها بیاموزیم : کافه ها به مثابه دگرفضاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
109 - 121
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روش های عجیب و پرهزینه انجام می شود اما توجه چندانی به مکان های ساده که می توانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشده است. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش انسان دارد. پژوهش حاضر در تلاش است به معرفی یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین این نوع فضاها بپردازد. در این راستا مرور مبانی پایه و فلسفی امری است ضروری برای شناخت ماهیت این فضاها. در ادامه در مقاله حاضر با توجه به سنت کیفی تحقیق، از رویکرد تفسیری و روش نمونه موردی استفاده شده است. ابزار این روش، مرور اسناد، تصاویر، یادداشت ها و مشاهده است. نمونه مدنظر این پژوهش ذیل روش یاد شده،"کافه" است. در این فرایند مطالعات اسنادی پیرامون سه مفهوم پایه برای تعریف انواع کافه ها ارائه شده و مدل مفهومی دگرفضاها استخراج و کاربست این مدل بر نمونه مدنظر (کافه ) انجام شده است. برای این بررسی و شناسایی انواع این فضاها، 20 کافه در شهر کرج مورد مطالعه قرار گرفته اند. در نتیجه این تحقیق، پنج دسته (مقوله اصلی) برای گونه بندی کافه ها ارائه شده است که طبق آن تعدادی از کافه های مورد پژوهش به ویژه گروهی که گرایشات فرهنگی_هنری بیشتری دارند، با ویژگی های بیان شده در مفاهیم پایه مدل دگرفضا شامل فضای سوم، مکان سوم و هتروتوپیا، قرابت نزدیک داشته است. بنابراین آموختن از این فضاها به برنامه ریزان و طراحان شهری نشان می دهد، کافه ها ظرفیت آن را دارند که ویژگی هایشان به عنوان مصادیق دگرفضا، در ابعاد گوناگون علوم شهری در تئوری و عمل مورد توجه و استفاده بهینه قرار گیرند.
تحلیل عدالت جغرافیایی در نظام بین الملل پس از جنگ سرد بر اساس نظریه جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان رالز اندیشه ی سیاسی خود را حول محور عدالت و طراحی جامعه ای عادل (جامعه ی بسامان) بیان نموده است. در این راستا وی از جایگاه برجسته ای در تبیین مفهوم عدالت در عرصه داخلی جوامع معتقد به لیبرال دموکراسی برخوردار است و به همین جهت به اعتقاد بسیاری، بزرگ ترین فیلسوف اخلاقی- سیاسی قرن بیستم لقب گرفته که سعی نموده ایده عدالت به مثابه انصاف را به عنوان یک آرمان عام بشری تبیین و به مرحله اجرا در آورد. بنا بر تفکر رالز، اگر جوامع، لیبرال دموکراتیک باشند جهان صلح آمیزتر خواهد بود و این امر به سطح نظام بین الملل نیز کشیده خواهد شد. سؤال اصلی مقاله این است که بر اساس نظریه جان رالز عدالت جغرافیایی در نظام بین الملل پس از جنگ سرد در چه سطحی قرار دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سؤال اصلی در صدد بررسی آن هستیم این است که به نظر می رسد توسعه اقتصادی در قرن بیست و یکم در میان این کشورها ناموزون و نامتناسب و با عدالت بین المللی جان رالز همخوانی نداشته باشد. نتایج مقاله نشان می دهد که نظام بین الملل پس از جنگ سرد از نظر عدالت جغرافیایی نامتوازن است زیرا برخی کشورها با داشتن امکانات و توانایی های مالی و تکنولوژیک، مراحل جدیدی از رشد و توسعه را خواهند پیمود و عده ای دیگر نیروی خود را برای تهیه نیازهای اولیه بسیج خواهند نمود. امروزه دولت ها می بایست ضمن تأمین امنیت سیاسی و نظامی خود، به دنبال امنیت اقتصادی و انباشت سرمایه و ثروت باشند، اما برخی از دولت ها در عرصه نظام بین المللی از چنین توانایی برخوردار نیستند، این کشورها عمدتاً کشورهای درحال توسعه هستند؛ که از اصطلاحات دیگری هم چون فقیر و جنوب جهت توصیف کشورهای مذکور نام برده می شود؛ بنابراین برخلاف نظریه عدالت جان رالز ما در دوران پسا جنگ سرد با رویدادها و آمارهایی در سطح جهان مواجه می شویم که نشانگر بی عدالتی و نابرابری های ژرف در جهان است. این رویدادها و آمارها می توانند درباره خشونت، فقر، بیماری و نابرابری میان انسان ها باشند. بی تردید نظام ناعادلانه جهانی با منافع کشورهای ثروتمند و شهروندانشان گره خورده است و در برابر اصلاحات ساختاری مقاومت می کند. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شیوه گرداوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و استفاده از مقالات علمی و پژوهش خواهد بود.
عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی مورد: شهرستان هندیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان می باشد که تعداد کل آن ها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 19 و Lisrel 8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عامل های حمایتی، حرفه ای و مهارتی، برنامه ریزی و سیاست گذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عامل های تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد ( γ= 0.90, t=19.39 ).اثر مثبت و معنی داری بر زیست پذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.
آسیب شناسی و بررسی عوامل شهری مؤثر در امنیت فضاهای عمومی شهری (مورد پژوهشی: میدان 22 بهمن شهر ایلام)
حوزههای تخصصی:
امنیت شهری یکی از مؤلفه های مهم و ضروری در زندگی شهری محسوب می شود که باید آرامش و احساس ایمنی را در فضاهای شهری برای شهروندان فراهم آورد. برنامه ریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، به ویژه شهرها تلاش می کنند تا با شناسایی عوامل تهدیدکننده ی امنیت به ویژه در فضاهای عمومی، امنیت را برای استفاده کنندگان از آن فضاها فراهم کنند. در راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل شهری مؤثر در امنیت فضای عمومی میدان 22بهمن شهر ایلام به روش تحلیلی- تفسیری و از نوع کاربردی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 384 نفراز آنها با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 939/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از تعیین 7 عامل تبیین کننده احساس امنیت به ترتیب اثرگذاری شامل: امنیت شبانه، اجتماع پذیری، پیاده مداری، زیبایی شناسی، آسایش محیطی، ساختار محیط و نظارت مستقیم است.
تبیین الگوی مدیریت هوشمند شهری، راهکاری نوین برای بهبود حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
743 - 762
حوزههای تخصصی:
امروزه شهر هوشمند به عنوان راهبرد جدید توسعه شهری، ابعاد مختلفی دارد. همچنین از مدیریت هوشمند شهر به عنوان مهم ترین بعد شهر هوشمند یاد می شود. هدف از پژوهش توصیفی –تبیینی حاضر ایجاد بینش بیشتر و مشترک در موفقیت مدیریت هوشمند شهر و فرایندهای خاصی است که می تواند این هدف را بهبود بخشد. داده های پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی از جمله، ابزار متن خوانی، فیش برداری، آمارخوانی، استفاده از جدول ها، مصاحبه، پرسشنامه پنل خبرگان (دلفی) و نرم افزار MicMac استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که با توجه به اولویت بندی برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت هوشمند شهر، از میان 33 شاخص مطرح شده ابتدا باید شرایط 9 شاخص (از جمله مهیا بودن زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، تشکیل پایگاه داده، تداوم به کارگیری نوآوری در سازمان ها و نهادهای مرتبط، مبادله داده و اطلاعات میان تمام ذی نفعان و غیره) مهیا شود. در ادامه با توجه به نتایج پژوهش نوع و سطح رابطه بین مدیریت شهر و شهروندان تعیین شده است. در پایان ضمن ارائه مدل مفهومی-اجرایی برای مدیریت هوشمند، دو پیشنهاد شامل طراحی مجدد روابط مدیریت و بازیگران و همچنین استقرار سیستم مکان مبنای تحت وب در راستای کارایی بیشتر مدیریت هوشمند شهر بیان شده است.
تبیین کارکرد عامل سلامت در گسترش پیاده مداری کوهستانی به عنوان رویکردی تفرجی مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
47 - 64
حوزههای تخصصی:
مسیرهای پیاده روی در مناطق کوهستانی به عنوان یک فعالیت تفرجی پرطرفدار که امکان ارتباط متقابل با طبیعت را برای بازدیدکنندگان مناطق طبیعی فراهم می کند توجه زیادی به خود جلب کرده است. موقعیت طبیعی شهر ایلام و نزدیکی آن به کوهستان و دره های زیبای اطراف، سبب راه اندازی پیاده روی در مسیرهای کوهستانی قلعه اسماعیل خان و تنگه ارغوان شده است. ازآنجاکه هدف سلامت، به عنوان یکی از کارکردهای مهم در مسیرهای پیاده روی موردتوجه بوده، تحقیق حاضر به تبیین کارکرد عامل سلامت در گسترش پیاده مداری کوهستانی به عنوان رویکردی تفرجی پرداخته است. پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی - تحلیلی می باشد.. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با 77 سؤال عمومی و تخصصی است. روایی ابزار پژوهش با استفاده ازنظر کارشناسان و متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 846/0 مورد تأیید قرارگرفته است. برای انجام تحلیل های توصیفی و آماری نظیر تی تک نمونه ای از نرم افزار SPSS و برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده شده است. تهیه نقشه های موردنیاز نیز با استفاده از نرم افزار ARCGIS انجام شده است. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر آن است عمده ترین دلیل حضور افراد در مسیرهای پیاده روی کوهستانی توجه به سلامتی جسمی و روحی بوده است. بار عاملی 33/0 برای عامل سلامت جسمی نقش بیشتری نسبت به سلامت روحی با بار عاملی 30/0 بر تمایل به حضور مجدد گردشگران داشته است. همچنین همبستگی معناداری بین دو بعد یادشده با وزن رگرسیونی 44/0 در سطح اطمینان 95 درصد مشاهده گردیده است. طبیعتاً این امر بر ضرورت و مسؤولیت برنامه ریزان شهری در خلق مکان هایی که دارای قابلیت پیاده روی بیشتری باشند را مورد تأکید قرار می دهد.
رابطه ارتفاع ساختمان های بلند با سلامت روان شهروندان مطالعه موردی: مجتمع سعیدیه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
51 - 62
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، بلندمرتبه سازی به عنوان یک شیوه ساختمان سازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر می رسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمان های بلند و مهم ترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ادراکات و احساسات آنان دارد؛ بنابراین ضروری است که جوانب تأثیر ارتفاع به صورتی موشکافانه بررسی شود. یکی از مهم ترین جوانب، اثرات آنها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنش های روانی دائماً سلامت روان انسان را تهدید می کنند و یکی از دلایل آنها، محیط نابسامان شهرها و سکونتگاه های ماست. این امر بر اهمیت بررسی محیط شهری برای کاهش تنش های موجود می افزاید. هدف این نوشتار، علاوه بر دستیابی به چگونگی اثرگذاری ارتفاع ساختمان های بلند بر سلامت روان شهروندان، روش های بهتری برای طراحی این ابنیه با رویکرد تأثیر بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عمیق با شهروندان در محیط واقعی، متن پیاده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، کدگذاری شد و نهایتاً به وسیله نرم افزار تحلیل داده های MAXQDA مدل زمینه ای آن استخراج گردید. یافته ها نشان داد که ارتفاعِ ساختمان های بلند به واسطه بروز مقولاتی چون محصوریت نامناسب، تبعات کالبدی_بصری، خرداقلیم، محدودیت های چشم انداز، معضلات اجتماعی، اشراف، ناهمگنی در بافت شهری و آثار سوء زیست محیطی، فشار روانی ایجاد می کند و درگیری درازمدت شهروندان با واکنش های هیجانی ناشی از فشارهای روانی، باعث آسیب دیدن سلامت روان آنان می شود.
مکان یابی بهینه فضای سبز شهری با استفاده از GIS و روش ANP (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مکان یابی بهینه فضای سبز شهری در شهر اردبیل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش ANP است؛ این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات و آمار مورد نیاز بر اساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و بازدید میدانی و مراجعه به سازمان های مربوطه انجام گرفته است. سپس معیارهای مورد استفاده جهت مکان یابی بر اساس ضوابط مکان یابی انتخاب شده و با استفاده از روش ANP در نرم افزار Super Decisions مقایسه های زوجی انجام گرفته و وزن معیار هر یک از شاخص ها جهت آماده سازی لایه ها برای تجزیه و تحلیل های فضایی در محیط Arc GIS 10.2 انجام گرفته است؛ نتایج تحقیق به گونه ای است که در بعضی مناطق شهر اردبیل فضای سبز کمتری به ازای تراکم جمعیتی بیشتر و برعکس، وجود دارد. از جمله این مناطق بخش هایی از منطقه سه و چهار اردبیل می باشد که با وجود تراکم جمعیتی زیاد دارای فضای سبز کمتری نسبت به مناطق یک و دو (بخصوص منطقه دو) هستند؛ در نهایت با نتایج حاصل از تلفیق لایه های وزن دار به دست آمده، در محیط GIS با کمک دستورهای GAMMA 0/9,Weighted Overlay, Weighted Sum مکان های اولویت دار که در درجه زمین های مناسب و نسبتاً مناسب بودند برای ایجاد فضای سبز شهری در شهر اردبیل شناسایی و پیشنهاد شدند؛ از جمله محله هایی که شناسایی شده و دارای کمبود فضای سبز شهری می باشند می توان به محله های معجز، باغمیشه، عالی قاپو، محمدیه، دانش و ... اشاره کرد .
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر چند زمانه و مدل زنجیره ایMARKOV (مورد شناسی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
95 - 112
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی بسیاری از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن جدید، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. با توجه به اینکه شهر ایلام نیز مانند سایر شهرها در سال های اخیر با افزایش جمعیت مواجه بوده است، شاهد تغییر و تحولات قابل توجهی در کاربری اراضی شهری این شهر هستیم. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست مربوط به سال های 1355، 1380 و 1386، همچنین با استفاده از تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای، به بررسی تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1355 تا 1386 و مقایسه بعد از طبقه بندی پرداخته شده و برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و به خصوص گسترش فضایی شهر ایلام در سال های 1409 (2020 م) و 1419 (2030 م)، از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، تغییرات کاربری ها و سطح کاربری های منطقه محاسبه و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج طی مقطع زمانی 1355 تا 1386، افزایش 73/1905 هکتاری اراضی مسکونی و تخریب 16/2066 هکتاری کاربری جنگل را نشان می دهد و مشخص شد که گسترش شهر ایلام تا چه ابعاد و مقیاسی، به ترتیب «شدت عمل کاربری های اراضی مسکونی و کشاورزی» با روند افزایشی و «کاربری های جنگل، اراضی بایر و باغ» با روند کاهشی، پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است و با این روند، اراضی مسکونی در سال 1355 با 67/268 هکتار و طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1419 به 77/2600 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر ایلام در تمامی ابعاد است.
تبیین شاخص های فضای شهری انعطاف پذیر در شهرهای ساحلی با بهره گیری از مدل دلفی (مطالعه موردی شهرهای رامسر و بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش جمعیت جهان به خصوص در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و نیازهای زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. در واقع شهر به عنوان بستر شکل گیری اتقاقات، قعالیت ها و تعاملات اجتماعی و در کنار آن سواحل دارای اهمیت زیادی است بنابراین شناخت فضاهای شهری و طراحی مناسب آن راهی است به سوی برآوردن نیازهای گوناگون شهروندان. در این میان توجه به اصل انعطاف پذیری به عنوان یکی از عوامل خلق فضای شهریِ با کیفیت، فضا را قادر می سازد تا گزینه های متعددی را به شهروندان پیشکش نماید. حال در این پژوهش که از نظر ماهیت از ن وع پژوهش های اکتشافی است، تلاش گردیده تا به تبیین مفهوم انعطاف پذیری و راه های تحقق آن در فضای شهری پرداخته شود. بر این اساس ضمن مطالعه مفاهیم و ادبیات مرتبط با فضای شهری انعطاف پذیری مؤلفه ها و شاخص هایی استخراج و س پس در قال ب روش دلف ی ب ا اس تفاده از اب زار پرسشنامه ای شاخص ها مورد س نجش قرار گرف ت. نتایج پژوه ش حاکی از 15 ش اخص، در ش کل گی ری فضای ش هری انعطاف پذیر در ساحل نق ش مؤثرت ری دارا است ک ه با توج ه به ج دول رتب ه بندی، شاخص های چند عملکردی، تبدیل پذیری، تنوع پذیری و سرزندگی فضای ساحل از اهمی ت بالاتری برخ وردار است.
بررسی میزان زیست پذیری فضایی - مکانی مناطق شهری ایلام
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری مفهومی است که با برخی از مفاهیم زندگی، کیفیت مکان و اجتماعات سالم مرتبط است. امروزه رشد جمعیت شهری، شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن شهرها را به شدت از معیارهای زیست پذیری و استانداردهای زندگی دور کرده است. در این میان، کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری را در شهرها به شدت کاهش داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان زیست پذیری فضایی-مکانی مناطق شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان 4 منطقه شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 383 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از نظر اساتید و کارشناسان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 72/0 تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تک نمونه ای، و رتبه بندی فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر ساکنان زیست پذیری فضایی - مکانی شهر ایلام در بعد دسترسی (936/2m=)، آموزشی (065/3m=)، تفریحی – رفاهی (001/3m=)، مسکونی (001/3m=) متوسط و نامطلوب و در بعد حمل و نقل (362/3m=)، بهداشتی – درمانی (181/3m=) متوسط و مطلوب ارزیابی شد. همچنین زیست پذیری مناطق شهر ایلام رتبه بندی شد که منطقه 1، در رتبه اول و مناطق 3، 4 و 2 در رتبه های بعدی زیست پذیری قرار دارند.
تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی (مطالعه موردی: ناحیه مرکزی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل نظام تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی در ناحیه مرکزی گیلان است. جامعه آماری پژوهش ناحیه مرکزی استان گیلان، شامل ۹۳۹ روستا می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها به نسبت روستاهای هر شهرستان در ناحیه و با توجه به جمعیت و وضعیت جغرافیایی، تعداد 120 روستا به صورت تصادفی انتخاب شد. با استفاده از پرسشنامه، نظر کارشناسان و متخصصان امر جمع آوری گردید. بعد از جمع آوری داده ها و استخراج اطلاعات، طبقه بندی و تهیه جداول توزیع فراوانی داده ها به منظور آزمون فرضیه ها و ارزیابی آن ها، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور س نجش بعد محیطی- اکولوژیک، 26 گویه در پرسشنامه طراحی شد. میانگین کل گویه های محیطی- اکولوژیک برابر 68/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد محیطی- اکولوژیک روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، بهبود وضع زیست محیطی روستا، همکاری با واحدهای امدادرسانی در زمان وقوع حوادث، مراقبت بر سلامت دام، طیور و آبزیان از طریق واکسیناسیون، تهیه طرح های پیشنهادی در زمینه های محیطی-اکولوژیک، حفظ منابع طبیعی از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرارگرفت. به منظور سنجش بعد کالبدی- فضایی، 12 گویه در پرسشنامه طراحی شد. در مجموع، میانگین کل گویه های کالبدی- فضایی برابر 94/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد کالبدی-فضایی روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، گویه های «صدور پروانه ساخت در محدوده قانونی روستا»، «توسعه زیرساخت های مختلف در روستا»، «میزان همکاری با بنیاد مسکن در اجرای طرح هادی»، «ارتقاء کیفیت خانه های روستایی و مقاوم سازی آن ها» در بخش کالبدی- فضایی با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها، از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرار گرفت.
تحلیل ساختار مکانی کاربری ها و روابط متقابل آن ها بر فرآیندهای بوم شناختی دمای سطح زمین، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه پایدار ابعاد کالبدی مناطق انسان ساخت اهمیت زیادی دارد. این مقاله، به منظور کمّی کردن الگوی رشد مناطق انسان ساخت، ارتباط نواحی ساخته شده شهرستان های استان گلستان با دمای سطح زمین با استفاده از شش سنجه سیمای سرزمین تعداد لکه، شاخص بزرگ ترین لکه، شاخص شکل، نزدیک ترین فاصله اقلیدسی، تجمع و کوهژن مورد بررسی قرار می دهد. انتخاب سنجه ها باید براساس معیارهایی مانند استقلال بین سنجه ها باشد. بررسی آماری همبستگی بین سنجه ها نشان داد که همبستگی بین آن ها وجود ندارد. سنجه های سیمای سرزمین با استفاده از نرم افزار Fragstats استخراج شد. نتایج تحلیل سیمای سرزمین نیز نشان داد که شهرستان گرگان دارای بالاترین ساختار همگن و شهرستان مراوه تپه دارای نامناسب ترین ساختار مناطق انسان ساخت است. مطالعات علم بوم شناسی سیمای سرزمین بر اهمیت ساختار مکانی بر فرآیندهای بوم شناختی استوار است. به همین منظور، ارتباط آماری بین ساختار و دمای سطح زمین با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. اطلاعات دمای سطح زمین نیز با از داده های سنجنده مادیس استخراج گردید. نتایج نشان داد که بین سنجه ساختار شکلی و دمای سطح زمین ارتباط معناداری وجود دارد. مناطق انسان ساخت که دارای ساختار شکلی پیچیده تری هستند و دمای سطح زمین در این مناطق نسبت به سایر مناطق بیش تر می باشد.
تبیین فرایند تحقق منظر پایدار در شهر معاصر با بهره گیری از نظریه شهرسازی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
3 - 16
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر نگرش های متعددی در رابطه با شکل گیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهش های گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کل نگر آن در حوزه شهرسازی به عنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر به مثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلی نگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق می یابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافته ها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامه ها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین می توان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصه های باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محله های شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطاف پذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامه ریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشت پذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشته ای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزش های موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.
بررسى نقش موقعیت لرستان از نظر ژئوپلیتیکى در رابطه با امنیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که بعد جغرافیایی با وجود فرایند جهانی شدن اقتصاد و پیدایش کنشگران نوین ، همچنان در تعاملات جهانی م هم اس ت. به عقیده برخی از پژوهشگران و تحلیلگران سیاسی سرنوشت سازمان های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی بشر در گرو یک سلسله عوامل طبیعی ثابت و متغیر است که همه آن ها از جبر جغرافیایی ریشه می گیرند. هر نوع تصمیم گیری سیاسی و نظامی باید در چارچوب عوامل ثابت و متغیر یاد شده صورت گیرد. در این چارچوب است که نقش واحدهای استانی در چارچوب امنیت دولت – ملت ها مهم و برجسته می شود. با توجه به این مقدمه سؤال اصلی مقاله این است که اهمیت موقعیت لرستان از نظر ژئوپلیتیکى در رابطه با امنیت ایران از چه ابعادی قابل بررسی است؟ فرضیه مقاله برای پاسخگویی به سوال مذکور این است که به نظر می رسد که غرب ایران به ویژه استان لرستان دارای مولفه های جغرافیایی و سیاسی برجسته و مهمی در منظومه ژئوپلیتیکی ایران است. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سوآت و برای سنجش وزن سنجه ها نیز از روش AHP استفاده شده است. جامعه آماری این مقاله دانشجویان کارشناسی ارشد و ای جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار و حجم نمونه نیز 50 نفر تعیین شده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که از تما می جنبه های علم ژ ئو پلیتیکی یعنی موقعیت جغرافیایی ، اقتصادی ، فرهنگی و قومیتی، مذهبی و نیز جمعیتی لرستان حائز نقشی کانونی و مهم در امنیت ایران است و این که غرب ایران به ویژه استان لرستان دارای مؤلفه های جغرافیایی و سیاسی برجسته و مهمی در منظومه ژئوپلیتیکی ایران است. از طرف دیگر شناخت تاریخچه و پیشینه تحولات سیاسی، جغرافیایی و قومی غرب کشور و به ویژه استان لرستان به درک اهمیت ژئوپلیتیکی آن ها منجر خواهد شد و نهایتاً فرصت ها و تهدیدات و نیز قوت ها و ضعف های جغرافیایی و سیاسی موجود در منطقه مورد مطالعه نیازمند توجه و برنامه ریزی است.
ارزیابی اثرات الگوی توسعه معدنی- صنعتی در ایرانِ مرکزی (مورد شناسی: اثرات مجتمع چادرملو بر شهرستان بهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اثرگذاری اقدامات توسعه ای در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی یکی از مؤلفه های مهم در موفقیت یا شکست اقدامات و الگوهای توسعه محسوب می شود؛ به طوری که ارزیابی جامع اثراتِ اقدامات و الگوهای توسعه با دیدی کل نگر، زمینه ارزیابی کامل اثرات و نیل به الگوی اثرگذاری مراکز معدنی- صنعتی را ممکن می کند. در همین راستا پژوهش حاضر با دیدگاه ارزیابی اثرات جامع و با بررسی تأثیرات معدن چادرملو بر شهرستان بهاباد، در جستجوی میزان تأثیرگذاری مراکز معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های نواحی مرکزی ایران است. این پژوش از منظر ماهیت در رده پژوهش های کاربردی و توسعه ای بوده و از منظر روش از نوع توصیفی تحلیلی است که با بهره گیری از روش های اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی، اطلاعات موردنیاز پژوهش را گردآوری کرده و سپس با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل مسیر، به تجزیه و تحلیل اطلاعات مبادرت کرده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که میزان اثرات منفی به ترتیب در شاخص های اجتماعی- فرهنگی و سپس شاخص های زیست محیطی بیشتر بوده و در شاخص های اقتصادی و کالبدی مجتمع چادرملو دارای اثرات به نسبت مثبتِ بیشتری بوده است. تجربه توسعه معدنی- صنعتی در ایران مرکزی و به طور ویژه در شهرستان بهاباد نشان می دهد، اگرچه از منظر اقتصادی و در سطوح استانی و ملی این الگوی توسعه نسبتاً موفقیت آمیز به نظر می رسد؛ اما از منظر اقتصاد محلی، زیست محیطی و همچنین حوزه های اجتماعی- فرهنگی با اثرات منفی بسیاری روبه رو بوده است و توجه به مسئله پایداری توسعه را در مقیاس های محلی به شدت به چالش کشیده است. در مقیاس های محلی در مقابل آنچه از دست رفته است، برآیند و نتایج بایسته و شایسته ای که از آن بتوان به مثابه «نقش پایدار و مهم توسعه معدنی- صنعتی در فرایند توسعه ایران مرکزی» یاد کرد، وجود ندارد و متأسفانه باید از آن به مثابه «میراث ناپایدار توسعه معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های ایران مرکزی» یاد کرد.
کاربردهای GIS در بهبود و توسعه کسب وکار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
765 - 781
حوزههای تخصصی:
بهبود کسب وکار در مناطق شهری شامل کارآفرینی، ارتقای کسب وکارهای خرد و کلان و بازاریابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کاربردها و نقش سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) در بهبود و توسعه کسب وکار شهری است. در گام اول، کاربردهای GIS در بهبود این کسب وکارها به روش کتابخانه ای بررسی شده است. در گام دوم، مناسب ترین مکان ها برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر استان مازندران، به روش تلفیقی بهترین-بدترین و ابزارهای تجزیه و تحلیل GIS، به عنوان یکی از کاربردهای GIS در کسب وکار انتخاب شد. در این گام، ابتدا با استفاده از روش بهترین-بدترین، وزن معیارها محاسبه و سپس به کمک مدل ترکیب خطی وزن دار (WLC) مبتنی بر GIS، نقشه اولویت بندی نهایی گزینه های رستوران ها تولید شد. بررسی ها نشان می دهد به کمک GIS می توان رفتار مشتریان، رقبا و بازار را به صورت مکانی مدل سازی کرد و به پرسش های متعددی از جمله تحلیل مشتری و بازار، پیش بینی وضعیت بازار، سیاست های تبلیغات، انتخاب و بهینه سازی مکان، مدیریت مناطق فروش، سرمایه گذاری و سیستم بازاریابی پاسخ داد. با توجه به این قابلیت ها و تجزیه و تحلیل های مکانی می توان از این سیستم برای بهبود و توسعه کسب وکار در فضای شهری استفاده کرد. تعداد کل گزینه های پیشنهادی برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر 5375 بوده که براساس نتایج مدل مبتنی بر GIS، از این مقدار به ترتیب 2426، 2234 و 715 گزینه در طبقات مناسب، متوسط و نامناسب طبقه بندی شده اند. همچنین نتایج نشان می دهد موقعیت مکانی 53، 40 و 7 درصد از رستوران های شهر بابلسر به ترتیب در کلاس های مناسب، متوسط و نامناسب قرار دارند.