فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۲۱ تا ۷٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه از مهمترین مسائل زندگی شهرنشینی افزایش جمعیت بوده و تأمین رفاه و آسایش یا به عبارتی بالابردن کیفیت زندگی برای آنان دارای اهمیت زیادی می باشد، مسأله ایی که مدیران شهری در پی ارتقا آن برای شهروندان می باشند. از سوی دیگر جهان امروز با چالش هایی مواجه است که ناشی از دگرگونی های حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیاز های جدید سازمانی و اجتماعی است. از این رو با توجه به اینکه هدف مدیریت شهری ارتقا کیفیت زندگی و رفاه شهروندان است و منطقه 11 تهران نیز نارسائی هایی که در این زمینه دارد در پژوهش حاضر هدف بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در ارتقا کیفیت زندگی منطقه 11 تهران می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای ومی دانی انجام شده است. به این صورت که جهت جمع آوری مبانی نظری پژوهش از منابع کتابخانه ایی شامل کتاب، مقاله، پایان نامه و پایگاه های معتبر علمی و پژوهشی استفاده شده و سپس از روش می دانی شامل پرسشنامه بهره گرفته شده. جامعه آماری پژوهش حاضر منطقه یازده تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. سپس برای تجزیه و تحلیل کمی داده ها از نرم افزار SPSSو آزمون همبستگی و رگرسیون، استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: برقراری شاخص های حکمروایی خوب شهری به ویژه مشارکت و پاسخگویی می تواندزمینه های ارتقا کیفیت زندگی و در نتیجه بهبود وضعیت زندگی گروه های محتلف شهری را در منطقه 11 تهران فراهم نموده و حتی زمینه های دستیابی به توسعه پایدار را در این منطقه فراهم نماید.
تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 83
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند شهری است نوآوربا توسعه پایدار اقتصادی، زندگی باکیفیت و مجهز به زیرساخت های مدرن که در آن فرآیندهای خدماتی، اقتصادی، اجتماعی و حاکمیتی، به صورت دقیق، سریع و آسان انجام خواهند شد. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری در شهر زاهدان است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی است. از آنجا که تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند یک مسأله تصمیم گیری چندمعیاره است، به همین منظور، در تحقیق حاضر از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور (Vikor) و همچنین، وزن دهی زوجی با مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان همگی پایین تر از میانگین مطلوب (3) قرار دارند و در وضعیت نامطلوب می باشند. شاخص پویایی هوشمند با میانگین 2/832، شاخص مردم هوشمند با میانگین 2/809، شاخص زندگی هوشمند با میانگین 2/755، شاخص محیط هوشمند با میانگین 2/769 و شاخص حکمروایی هوشمند با میانگین 2/887 همگی در وضعیت نامطلوب می باشند. نتایج مدل ویکور نشان داد منطقه 1 با مقدار وزن 0/087 در اولویت اول قرار دارد. به عبارتی، این منطقه از نظر شاخص های شهر هوشمند در بهترین حالت قرار دارد. منطقه 2 با مقدار وزن 0/165 در اولویت دوم، منطقه 5 با مقدار وزن 0/324 در اولویت سوم، منطقه با مقدار وزن 0/787 در اولویت چهارم و منطقه 4 با مقدار وزن 0/857 در اولویت آخر قرار دارند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مناطق شهر زاهدان از نظر شاخص های شهر هوشمند در یک شرایط نامتعادل قرار گرفتند و از این حیث مناطق پنج گانه شهر با هم اختلاف زیادی دارند.
Spatial Analysis of the Indicators of Rural Eco-resorts (Case Study: Sari County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
41 - 57
حوزههای تخصصی:
Purpose: The development of eco-resorts is important for accommodation of domestic and foreign tourists, so their quality of indicators should be improved, regardless of its economic approach. The purpose of this study is to spatially analyze the status of rural eco-resorts in Sari, so the present study seeks to answer these key questions: 1- What is the current status of rural eco-resorts indicators? 2- What is the level of the studied villages in terms of eco-resorts indicators? Methodology: The current study is descriptive-analytical and applied in terms of approach and aim, respectively. Documentary and field study methods were used to obtain the required data. The statistical population of this study consists of two groups, the first group, included experts in tourism who were selected with census method, and consequently, 15 people in total. The second group included tourists who have stayed in these eco-resorts. According to the Cochran's formula, with an error value of 0.07, 181 questionnaires were completed randomly. In order to analyze the data, descriptive statistics (mean, standard deviation and variance), inferential (one-sample t-test) and VIKOR method were used. Findings/results: Findings of the study showed that based on the significance level of the one-sample test, there is a significant relationship and difference between 7 indicators of the research. Late Letkan & Late Leteka, Tapurestan and Miansheh ranked first to third, and eco-resorts in Mah Joon (Q = 0.785), Senam and Saray Khan (Q = 0.828) had the lowest ranks. Therefore, it can be said that the resorts, which are at an acceptable level in terms of the studied indicators, have appropriate facilities and services in eco-resorts.
بازشناسی عوامل کالبدی_فضایی مؤثر بر پیاده روی شهروندان در محله های شهری مطالعه موردی: نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
89 - 97
حوزههای تخصصی:
مبحث پیاده روی و تأمین محیط های مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیاده روی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیاده روی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی ها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهش های مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که اهداف شهروندان از پیاده روی با یکدیگر متفاوت می باشد و در حالی که وجوه مختلف محیط در ترغیب شهروندان به پیاده روی در عرصه های شهری اثرگذاری متفاوتی دارند، پژوهش حاضر در جست وجوی تبیین چگونگی اثرگذاری ویژگی های کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر میزان پیاده روی شهروندان بوده و در پی پاسخ به این سئوالات است که ابعاد کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر چه جنبه هایی از پیاده روی افراد تأثیر بیشتری دارند؟ و در این صورت کدام یک از عوامل کالبدی_فضایی محیط ساخته شده بیشترین تأثیر را بر میزان پیاده روی دارند؟ در این پژوهش پس از مطالعات نظری پیرامون شاخص های کالبدی_فضایی شهر و پیاده روی شهروندان و تدوین مدل مفهومی تحقیق، میزان پیاده روی ساکنان سه محله واقع در شهر نوشهر استان مازندران (مطالعه موردی تحقیق) بر حسب دو نوع پیاده روی کاری و تفریحی از طریق پرسشنامه مورد پرسش و ارزیابی قرار گرفت. سپس همپیوندی آنها با فاکتورهای کالبدی فضایی منتج از مطالعات نظری (از حیث شدت تأثیرپذیری) از طریق رگرسیون خطی چند متغیره سنجیده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای کالبدی_فضایی شکل شهر تنها بر میزان پیاده روی تفریحی به صورت معناداری تأثیرگذارند (فرضیه نخست). دلیل این امر می تواند این باشد که پیاده روی کاری جزو فعالیت های ضروری افراد است و فرد در هر شرایطی ناگزیر به انجام آن است؛ بنابراین محیط تأثیر کمتری بر میزان پیاده روی کاری دارد. در صورتی که پیاده روی تفریحی جنبه حیاتی نداشته و در شرایطی انجام می گیرد که زمینه مطلوب برای آنها فراهم باشد؛ در نتیجه شرایط محیط و شکل شهر می تواند تأثیر زیادی بر انجام آن بگذارد. همچنین آنالیز واریانس یافته ها نشان داد که عوامل کاربری، تراکم و دسترسی(در بین عوامل کالبدی_فضایی شهر) بیشترین همپیوندی را با میزان پیاده روی شهروندان دارند(فرضیه دوم).
تحلیلی بر توان های توسعه شهرستان های استان کردستان با تاکید بر همگرایی ملی
حوزههای تخصصی:
استان کردستان در غرب ایران با دارابودن مرز مشترک با کشور عراق، پتانسیل های قوی و بالقوه ایی جهت توسعه بازرگانی، به خصوص در شهرهای مرزی را دارا است. در این راستا توسعه و و جود منابع و امکانات در شهرستان های استان کردستان به عنوان شهرهای مرزی می تواند نقش مهم و حیاتی در برقراری ارتباط با کشورهای همسایه ی خود داشته باشد و هم می تواند آهنگ همگرایی ملی را تسریع کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیلی بر توان های توسعه شهرستان های استان کردستان با تاکید بر همگرایی ملی بود. . و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر توسعه استان کردستان با تاکید بر شاخص های همگرایی ملی، با استفاده از نظرات 45 نفر از کارشناسان از طریق روش دلفی شناسایی شده است برای آزمون فرضیه از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین تحقق توسعه یافتگی و اثر گذاری آن بر روی همگرایی ملی با ضریب مسیر 0.48 رابطه مؤثری وجود دارد بدین معنی مؤلفه ها و معیارهای توسعه یافتگی 0.48 درصد موفقیت استراتژی توسعه یافتگی را تبیین می کند. از طرف دیگر بین (شاخص های توسعه انسانی با ضریب مسیر 0.91) با تحقق توسعه یافتگی رابطه علی قوی وجود دارد یعنی دسترسی به شاخص های توسعه انسانی تعیین کننده توسعه یافتگی می باشد، ولی بین عوامل دسترسی توسعه سیاسی (با ضریب مسیر 0.021- ) با موفقیت توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان رابطه علی وجود ندارد و این بدین معنی است که عوامل دسترسی توسعه سیاسی به واسطه تأثیری که بر تحقق توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان می گذارد می تواند عاملی تعیین کننده در موفقیت توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان تلقی گردد. در مجموع چنین می توان گفت که توسعه یافتگی شهرستان ها بر معیارهای همگرایی ملی اثرگذار است.
بررسی ساختار فضایی منطقه شهری مازندران مرکزی با تاکید بر شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر شهرها، هم به لحاظ فرم فیزیکی و هم از نقطه نظر عملکردی، به یک پدیده ی منطقه ای بدل شده اند از این رهگذر، با تغییر جایگاه هستی شناسانه از فضا، منطق و معنای «مکان» در متنی جدید، یعنی در فضای جریان ها تفسیر شده است. فقدان استراتژی های توسعه یکپارچه منطقه ای، عدم توجه به رقابت یا همکاری کانون ها را در شبکه شهری مازندران مرکزی با چالش های تفرق عملکردی روبه رو کرده است. به نظر می رسد تحت فضای جریانی موجود، پژوهش های صورت گرفته قادر نخواهد بود تمامیت، کارکرد و ساختار شبکه شهری استان را توصیف کند. هدف پژوهش این است تا با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و ابزار تحلیل شبکه، ضمن تبیین مولفه ها و شاخص های تحلیل تعامل فضایی، الگوی فضایی عملکردی شبکه شهری مازندران مرکزی را با تحلیل داده های مبدا- مقصدی سال 1397 مورد مطالعه قرار دهد. نتایج حاصل گواه شکل گیری نظام چند مرکزیتی و حتی شبکه ای متعادل در این منطقه است. بنابراین با شکل گیری و تکوین این الگوی جدید در منطقه، تغییر در نحوه برنامه ریزی فضایی این مناطق مبتنی بر مزایای اقتصادی شبکه نیز ضروری است. روابط بین شهرهای بزرگتر نه تنها صرفاً رقابتی دیده نمی شوند بلکه آنها باید مکمل یکدیگر هم باشند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رهیافت های نوین (شبکه مبنا) در شبکه شهری چند مرکزیت مازندران مرکزی، بیانگر آن است که، مورفولوژی منطقه ی چند مرکزیت مازندران مرکزی، دخالت محسوسی در ریخت شناسی این منطقه دارا می باشد. زیرا فرم منطقه به گونه ای است که شهرهای مجاور از الگوی خوشه ای پیروی می کنند و شکل شبکه ای به منطقه الحاق کردند.
سنجش میزان اثرپذیری پایداری شهری ازموقعیت مرزی ( مطالعه موردی: شهر مرزی مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به توسعه پایدار به طور عام و توسعه پایدار شهری به طور خاص به عنوان یکی از اهداف بنیادین برنامه ریزان و سیاست گذاران در همه سطوح سازمان فضایی (محلی، منطقه ای و جهانی) مطرح است. در راستای نهادینه شدن این هدف اساسی در تمامی ابعاد (به ویژه در سطح محلی) تأکید بر جهت گیری برنامه ریزی و سیاست گذاری مورد تأکید برنامه ریزان می باشد. گفتنی است که دستیابی به توسعه پایدار و میزان پایداری عرصه های فضایی به ویژه شهرها متأثر از عوامل و فرایندهای مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... می باشد. در بین فرایندهای مختلف تأثیر گذار، یکی از فاکتورهای مهم، موقعیت فضایی و به خصوص موقعیت مرزی و روابط مختلف فضایی بین سکونتگاه های متأثر از این جریان می باشد که می تواند بر ساختار و عملکرد یک فضای جغرافیایی تأثیر داشته باشد. شهر مریوان در استان کردستان به خاطر برخورداری از موقعیت مرزی و قرار گرفتن در مجاورت مرز عراق از این جریان بی تأثیر نبوده است. تحقیق فرا رو سعی بر این دارد که با سنجش وضعیت شاخص های توسعه پایدار این شهر نسبت به شهرهای غیرمرزی، تأثیر مرز را بر پایداری شهر مریوان بررسی نماید. بنابراین برای دستیابی به این هدف، روش های میدانی و بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و اسناد و اطلاعات رسمی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون تحلیل رگرسیونی تک متغیره، آزمون T تک نمونه ای و روش تاکسونومی سنجیده شد. براساس نتایج حاصل، موقعیت مرزی تأثیر قابل توجهی در زمینه مختلف بر توسعه شهر مریوان گذاشته و نتایج تحقیق نیز مبین این امر است؛ به طوری که در بیشتر گویه هایی که با مضمون تأثیرات مثبت موقعیت مرزی بر توسعه شهرها طرح گردیده اند، از دیدگاه پاسخگویان، موقعیت مرزی تأثیرات مثبت قابل توجهی در بیشتر شاخص ها داشته است.
واکاوی بسترهای ایجاد شهر خلاق در نواحی شهری نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
123 - 132
حوزههای تخصصی:
در قرن 21، شهرها در چارچوب اقتصاد جدید جهانی به شدت با یکدیگر در رقابت هستند و هر یک سعی می کنند فرصت های بیشتری را به سوی خود جذب کنند. در نظریه های نوین توسعه ی شهری، نظریه شهر خلاق بیان می کند که طبقه خلاق کلید رشد اقتصادی و ثروت شهرها هستند، بنابراین شهرها بایستی بستری را برای جذب طبقه خلاق ایجاد کنند. با وجود اقدامات انجام شده در کشورهای توسعه یافته جهت استفاده از طبقه خلاق برای توسعه شهرها، اما ایران تاکنون آنطور که شایسته است نتوانسته از آن ها بهره مند شود. شهر نیشابور، به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است و پتانسیل های خلاق بودن را دارد به عنوان مورد پژوهی انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر سنجش بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است، اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی تهیه شده اند. در این پژوهش، با مروری بر اندیشه های نظریه پردازان، مشخص شد شهر خلاق شامل دو مؤلفه اصلی طبقه خلاق و بسترهای جذب طبقه خلاق است. بنابراین به تحلیل بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور پرداخته شده است تا بتوان دریافت به چه میزان این شهر آمادگی جذب طبقه خلاق و نهایتا ایجاد شهر خلاق را دارد. جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی نواحی شهر نیشابور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه رتبه بندی از نرم افزار GIS نتایج نهایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ناحیه 7 بهترین وضعیت را به لحاظ بسترهای جذب طبقه خلاق دارد و نواحی 6 و 11 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل میان نواحی شهر نیشابور به لحاظ برخورداری از بسترهای جذب طبقه خلاق است به گونه ای که عمده ی بسترها در نواحی مرکزی قرار دارند، که می تواند مانعی برای تبدیل شدن نیشابور به شهری خلاق به صورت یکپارچه باشد.
واکاوی شاخص ها و الگوهای ذهنی غالب متخصصان در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
422 - 439
حوزههای تخصصی:
سیمای محیط به عنوان بخشی از منظر روستایی، تعریف کننده شخصیت عملکردی فضاها است که در ادراک بصری افراد از محیط روستایی نقش موثری دارد. همانطور که در فرآیند شکل گیری منظر، محیط داخلی زندگی انسان بایستی از کیفیت لازم برخوردار باشد محیط بیرونی آن نیز می بایست معیارهای لازم بصری را داشته باشد. لذا به منظور بهبود سیمای روستایی، شناسایی معیارهای مؤثر بر ادارک بصری مردم از محیط روستایی هدف انجام این پژوهش است. این پژوهش دارای روش آمیخته (کمی-کیفی) است که بر حسب هدف بنیادی، به لحاظ ماهیت پژوهش اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 21 متخصص در حوزه معماری، شهرسازی و روستایی است که از طریق پرسشنامه حاصل از تحلیل محتوای اسنادی و پیمایش دلفی به صورت غیرتصادفی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. شاخص های استخراجی مراحل دلفی، با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل عامل کیو و محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد چهار الگوی ذهنی غالب برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل: زیبایی منظره، انسجام ساختاری، وضوح پذیری و خوانش محیط است که بیشترین درصد واریانس تبیین شده، مربوط به عامل زیبایی منظره با 568/35 % بوده که حاکی از اهمیت و ارجعیت این عامل دارد. از میان شاخص های مطرح شده در این الگوهای ذهنی نیز، به ترتیب شاخص های نشانه (619/7)، چشم انداز (476/7) و فرم (381/7) بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر را از دیدگاه جامعه متخصصین در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستا دارد.
بازآفرینی بافت تاریخی مبتنی بر توسعه میان افزا؛ راهکاری در پایداری اجتماعی-اقتصادی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
19 - 27
حوزههای تخصصی:
در رویکرد توسعه پایدار، برای کنترل رشد افقی شهرها که موجب مشکلات کالبدی و اجتماعی، شکل گیری بافت های فرسوده و عدم تعادل در سیستم خدمات رسانی شهری می شود، بهتر است به جای زیرِ ساخت بردن زمین های حاشیه ای شهرها، اراضی خالی مانده درون شهری، بالاخص بافت های فرسوده توسعه یابند، مشروط به اینکه با افزایش سرانه ی خدمات شهری نیز همراه گردند. پژوهش حاضر ابعاد اجتماعی–اقتصادی توسعه میان افزا و تاثیر آن بر پایداری شهری را مطابق با آموزه هایی که برای بافت تاریخی شهر تهران استخراج شده؛ تحلیل کرده و راهبردها و سیاست هایی برای توسعه میان افزای محله عودلاجان تهران ارائه می کند. با مرور ادبیات این رویکرد در ایران و جهان و بازخوانی مفهوم توسعه مجدد اراضی رها شده و قهوه ای، اهمیت این موضوع در توسعه شهری تبیین شده است، سپس با مستندسازی تجارب داخلی و خارجی و بررسی نقاط ضعف و قوت برنامه های اجرا شده، زمینه ارتقاء دانش نظری در عرصه توسعه درونی و توسعه مجدد این اراضی فراهم آمده تا بتوان سیاست های کارآمدتری را اتخاذ کرد. روش تحقیق، از نوع تحلیلی- تفسیری بر پایه مطالعات و ارزیابی نمونه های موردی است و نتایج آن نشان دهنده اهمیت توسعه مجدد اراضی رها شده درون شهری است که علاوه بر کیفیت-بخشی در عرصه پروژه، در بافت پیرامونی به عنوان محرک برنامه های بازآفرینی شهری عمل می کنند. هدف اصلی این پژوهش شناخت و بررسی پهنه های توسعه میان افزای محله عودلاجان تهران و اولویت ها و ظرفیت های آن و پاسخ به پرسش اصلی تدوین شده است: محله عودلاجان تهران چه فرصت هایی برای توسعه میان افزا دارد؟
تبیین فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: شهرهای ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
231 - 265
حوزههای تخصصی:
در جامعه کنونی امنیت مهم ترین پیش شرط فضاهای شهری زیست پذیر و با کیفیت است. لزوم پرداختن به مقوله امنیت یکی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در سرزندگی و ادامه حیات فضاهای شهری در مناطق اسکان غیررسمی است که سبب انجام این مطالعه با هدف تبیین مدل مفهومی و فرایند شکل گیری امنیت فضایی در این مناطق شده است. فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی تاکنون در مطالعات صورت گرفته بررسی نشده و مراحل مختلف شکل گیری آن تبیین نگردیده است؛ از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن بررسی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر امنیت فضایی، تبیین فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی در مناطق اسکان غیررسمی است. رویکرد روش شناسی پژوهش بر مبنای روش آمیخته (کمی و کیفی) است. فرایند انجام پژوهش بدین صورت بوده است که در بخش اول، ابتدا با بررسی ادبیات نظری، منابع کتابخانه ای و اینترنتی مانند پایگاه های اطلاعات علمی، مجلات تخصصی مرتبط با حوزه امنیت و اسکان غیررسمی معیارها و شاخص های مؤثر در شکل گیری امنیت فضایی (امنیت مکان بنیاد) شناسایی و احصا شد. در بخش دوم، به منظور برقراری ارتباط و توالی میان ابعاد و شاخص ها، ارائه مدل ساختاری و تبیین مراحل شکل گیری از روش معادلات ساختاری تفسیری بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده مدل یکپارچه امنیت فضایی در 4 سطح اصلی تقسیم بندی شد که ضوابط طراحی شهری و طراحی محیطی به عنوان تأثیرگذارترین عوامل و بازتولید و ترمیم امنیت به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل شناسایی شدند. در بخش بعدی، با توجه به نتایج مدل تفسیری و نظر خبرگان فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی به ترتیب در چهار مرحله بلوغ اولیه امنیت (تولید امنیت)، بلوغ ثانویه امنیت (نظارت و حفاظت از امنیت)، امنیت تصرف و درنهایت مرحله بلوغ کامل امنیت (بازتوانی، ترمیم و بازسازی) شناسایی شد.
آسیب شناسی موانع تحقق حکمروایی خوب شهری در شهرهای میانی مطالعه موردی: شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از پنج دهه از زمان مطرح شدن حکمروایی خوب شهری به عنوان شیوه برتر اداره امور شهری، این الگو در شهرهای ایران به خصوص در شهرهای میانی و کوچک، تحقق نیافته است. از همین رو در پژوهش حاضر به آسیب شناسی حکمروایی خوب شهری از منظر نهادینه سازی آن در شهرهای میانی بامطالعه موردی شهر نیشابور پرداخته شده است. رویکرد روش شناختی پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساخت یافته از خبرگان و متخصصان آشنا به موضوع در شهر نیشابور است که از طریق انجام 30 مصاحبه پیاده سازی شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، بر مبنای تکنیک های تحلیل محتوای کیفی ازجمله کدگذاری مرحله ای است که در پایان از طریق روش اسنادی و مطابقت و ارجاع دهی به پژوهش های موجود، تکمیل شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل مؤثر بر عدم تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر نیشابور شامل 87 مقوله اولیه، 11 کد تفسیری و 4 کد تبیینی است. کدهای تبیینی، در چهار حوزه عمده یعنی «موانع ساختاری»، «موانع فردی»، «موانع کنش ارتباطی» و «موانع زیرساختی» طبقه بندی شدند. درنهایت این نتیجه به دست آمد که تحقق حکمروایی خوب شهری ابتدا نیازمند الزاماتی است که این الزامات بیشتر در حوزه ساختاری قرار دارند تا با تأثیرگذاری بر روی ابعاد دیگر از ناکارآمدی مدیریت شهری، بتوانند الگوی حکمروایی خوب شهری را در شهرهای میانی نهادینه کنند.
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا مطالعه موردی: ریخت-گونه های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 64
حوزههای تخصصی:
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریان های شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریان های انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکل گیری و دگردیسی شکل شهر می شود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریان های یاد شده، فرستنده جریان های اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریان های انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریان های اطلاعات (بصری) در نظر گرفته می شود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریان های اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته می شوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنش های یکپارچه جریان های انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری " شکل شهر بوم _کارا " مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف جست وجوی روابط یکپارچه درونی میان جریان های اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار می دهد. حالت نخست شاخص بسته شدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکره بندی هندسی آن در پایداری جریان های اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونه های نظام ریخت شناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان دو حالت شاخص بسته شدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنی دار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریان های اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریان های بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
تبیین تأثیر فضای حیاتی بر امنیت منطقه ای (مطالعه موردی کشور عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضایحیاتیبهبخشیازمحیطجغرافیاییگفتهمی شودکهبقا،حیاتوتوسعهکشورهاتابعآناست.چنانچهفضایحیاتیکشورهابامخاطرهمواجهگرددکارکردهاوعملکردهایآنباچالشمواجهشدهوتدامآنشکل گیریبحرانرادرپیدارد.فضایحیاتیشاملفضاهاییاستکهبرایبقاکشورازاهمیتبرخورداراست.اینفضاممکناستاقتصادی،ارتباطی،انسانی،فرهنگیویاسایرمواردباشد.درارتباطبافضایحیاتیارتباطیودسترسی،کشورهاییدرجهانوجوددارندکهفضایحیاتیآنهامحدودبودهواینفضایحیاتیازحساسیتبرایآنهابرخورداراست.یکیازکشورهایمزبور،عراقاستکهبرایدسترسیبهمناطقوسایرسیستم هایجهانیازخلیجفارس،فضایحیاتیمحدودیرادرجنوبشرقخوددارد.اینفضابرایکشورعراقازحساسیتبرخورداربودهوسرنوشتوآیندهآنتابعدسترسیوحفظآندراینبخشاست.منازعاتاینکشورباایرانوکویتکهباعثشکل گیریدوجنگمنطقه ایوورودکشورهایمداخله گرخارجیبهمنازعاتمربوطهبودهناشیازرهاییازاینفشارصورتگرفتهاست.لذاامنیتمنطقه ایدرجنوبغربآسیاتابعفضایحیاتیعراقدرجنوبشرقآناست.اینپژوهشبامدنظرقراردادنتأثیرفضایحیاتیعراقبرامنیتمنطقه ایبهبررسیمنازعاتشکل گرفتهمتأثرازآنپرداختهاست.روشگردآوریداده هاواطلاعاتمربوطه،کتابخانه ایواسنادیومراجعهبهمراکزونهادهایمربوطهاست.شیوهتجزیهوتحلیلداده هاتوصیفی-تحلیلیاست. نتیجهپژوهشنشانمی دهدکهدسترسیمحدودعراقبهفضایحیاتیباعثافزایشتنشومنازعاتمنطقه ایشدهوامنیتمنطقهرابامخاطرهمواجهساختهاست.چنانچهدسترسیعراقبهفضایحیاتیموجودپایدارباشدوراهکارهایمناسبیدراینزمینهبوسیلهایرانوکویتبرنامهریزیگرددامنیتمنطقه ایناشیازاینپدیدهپایدارخواهدبود.
ارائه فرآیند طراحی شهری اجتماعات محلی با تأکید بر رویکرد «توسعه حمل ونقل محور»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
59 - 74
حوزههای تخصصی:
ایده توسعه حمل ونقل محور (TOD) در سطح خرد با ارائه راهکارهای طراحی شهری زمینه محور، بر گسترش اجتماعات محلی و باهمستان های زیست پذیر تأکید می کند. باهمستان هایی پویا، کارا، سرزنده و مشوق تعاملات اجتماعی که گسترش آنها از اهداف و انگاره های پایداری در طراحی شهری است. از این رو این نوشتار در رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از شیوه های مرور متون و منابع، استفاده از اسناد تصویری و مصاحبه، درصدد تدقیق نقش توسعه حمل ونقل محور، به عنوان یک راهکار، در تحقق طراحی شهری پایدار باهمستان ها و ارتقای کیفیت زندگی و قابلیت زیست پذیری در بافت های شهری است. هدف از انجام دادن این پژوهش، شفاف سازی رابطه رویکرد TOD با طراحی شهری باهمستان های زیست پذیر، بازشناسی اهداف، مزایا، مفاهیم و راهکارهای اجرایی مرتبط با TOD، تبیین لزوم بهره گیری از فواید حاصل از سیستم حمل ونقل عمومی کارا در توسعه بافت های شهری و ارائه فرآیند طراحی شهری حمل ونقل محور اجتماعات محلی بوده است.
بررسی الگوی توسعه فضایی-کالبدی شهر بندرگز با تأکید بر توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه جامعه شناختی شهرها و روستاها با تحلیل گرایش های فردگرایانه (موردمطالعه : شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مشخصه های جغرافیای شهری ایجاد مدرنیته و مفهوم گرایش به فردگرایی است که از میان این جغرافیا به وجود می آید. ابعاد گوناگون فردگرایی باید در تحلیل و تبیین آن مورد توجه قرار گیرد. بعدی که فرد به دنبال منافع شخصی خود باشد، فردگرایی خودخواهانه نامیده می شود. در این پژوهش اثر عوامل سبک زندگی شهری، رضایت از زندگی، عام گرایی، و اعتمادتعمیم یافته بر گرایش به فردگرایی خودخواهانه مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از جهت هدف، کاربردی و از نظر تحلیل، توصیفی-پیمایشی است. برآورد نمونه ی فرمول کوکران، 400 نفر از میان ساکنان بالای 25 سال جغرافیای شهر تهران می باشد. روش گردآوری اطلاعات افراد نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری اطلاعات صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه متغیر سبک زندگی شهری و گرایش به فردگرایی، خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.537-، رابطه متغیر رضایت از زندگی و گرایش به فردگرایی ،خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.647- و رابطه متغیر عام گرایی و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.608- و رابطه متغیر اعتماد تعمیم یافته و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.698-شده است. همچنین همبستگی جمعی چهار متغیر سبک زندگی، رضایت از زندگی، عام گرایی و اعتمادتعمیم یافته با گرایش به فردگرایی خودخواهانه برابر 0.785- و ضریب تعیین برابر 0.616 به دست آمد. به عبارت دیگر متغیرهای سبکزندگی، رضایت از زندگی، عام گرایی و اعتمادتعمیم یافته، به میزان 61.6 درصد از تغییرات متغیر «میزان گرایش به فردگرایی خودخواهانه» را تبیین می کنند.
اثرات صندوق های اعتبارات خُرد بر بهبود کیفیت زندگی زنان روستایی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺑﻬﺒﻮد کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی زنان روستایی از ﻣﺒﺎﺣﺚ اﺻﻠی در کﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ به ویژه کشورهای در حال توسعه ﺑﻮده و اعطای اعتبارات خُرد یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف تلقی می شود. هدف این تحقیق بررسی اثرات صندوق اعتبارات خُرد بر کیفیت زندگی زنان روستایی شهرستان گرگان بود. بر مبنای روش تحقیق توصیفی، 70 نفر از زنان عضو صندوق و 200 نفر از زنان غیرعضو، با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین من وایتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه عضو و غیرعضو از نظر مؤلفه های کیفیت زندگی چون سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیطی و کیفیت کل وجود دارد و گروه عضو اهمیت این مؤلفه ها را بیشتر ارزیابی کرده اند. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت جسمانی زنان با میزان تحصیلات همسر، سلامت روانی زنان با میزان تحصیلات خود و همسران، روابط اجتماعی زنان با میزان تحصیلات همسران و سابقه عضویت در صندوق و سلامت محیطی زنان با سابقه عضویت آنان در صندوق بود. همچنین مقایسه میانگین بین مؤلفه های کیفیت زندگی نشان داد پاسخگویان تأثیر عضویت در صندوق را بر مؤلفه های جسمانی کیفیت زندگی خود بیشتر ارزیابی کرده اند و مؤلفه های اجتماعی، روانی و محیطی در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
عوامل کالبدی مؤثر بر بهینه سازی فضای کاری برای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی فضاهای کاری مناسب زنان، موضوع مهمی است که باید در مطالعه زندگی زنان مورد توجه قرار گیرد. فضاهای کاری بدلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی شان یکی از مهم ترین مسایل، در جهت تقویت جامعه به شمار می آیند. حضور زنان در جامعه و در فضاهای کاری و مشارکت آن ها در امور اجتماعی متضمن ایجاد جامعه ای توسعه یافته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش عوامل فضایی کالبدی و دستیابی به راهکارهای طراحی معماری در راستای بهینه سازی فضای کاری برای زنان بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه است. جامعه مورد مطالعه شامل 265 نفر از زنان شاغل در ادارات دولتی استان گلستان در شمال ایران بوده است. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که عواملی از قبیل وجود حریم شخصی و قلمرو، امنیت و آراستگی، زیبایی و نظم فضا از مهم ترین عوامل موثر کالبدی و فضایی در بهینه سازی فضای کاری زنان می باشند.
شناسایی پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر مدیریت یکپارچه روستاهای حوضه آبخیز داورزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
314 - 331
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه آبخیزداری می تواند به عنوان یک پیش شرط لازم برای مدیریت پایدار و بهبود سبک زندگی و معیشت مردم محلی موردتوجه قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر مدیریت یکپارچه روستاهای حوضه آبخیز داورزن است. برای این کار از ابزار پرسش نامه استفاده شد که به وسیله کارشناسان خبره و اجرایی(شامل اعضای هیئت علمی صاحب نظر و کارکنان منابع طبیعی، سازمان های مردم نهاد فعال و جوامع محلی) تکمیل گردید. اعضای آن به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای مشخص کردن پیشران های چالش برانگیز از مدل MICMAC استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص هایی ازجمله پایین بودن متوسط درآمد و سرمایه بهره برداران؛ کمبود تسهیلات اعطایی کم بهره بانک ها، مؤسسات اعتباری و صندوق حمایت از توسعه تنوع معیشتی و اتکای ضعیف دولت به بخش خصوصی در واگذاری اختیارات به این بخش به دلایلی ازجمله ورشکستگی یا بی تعهدی سرمایه گذاران و... مهم ترین پیشران های دخیل در زمینه مدیریت یکپارچه آبخیز روستایی داورزن را شکل می دهند. برای تشریح سناریوهای محتمل از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. نتایج این بخش نشان داد از مجموع 24 وضعیت موجود، سناریوی دهم به عنوان مطلوب ترین حالت سناریوی ممکن در نظر گرفته شد.