موانع سیاست گذاری اجتماعی مسکن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 131
حوزه های تخصصی:
در ایران بحران مسکن وجوه اجتماعی پنهان و ناکاویده بسیاری دارد. به دلیل گسیختگی سیاستی، تمهیدات و اقدام های دولت ها بیش از آنکه در راستای تأمین فراگیر و همه شمول و عدالت محور مسکن و نیز کاهش نابرابری های اجتماعی باشد، بر نابرابری های اجتماعی و فقر چندبعدی شهری به گونه نظام مند افزوده است. در این راستا، این پژوهش با هدف شناسایی موانع سیاست گذاری اجتماعی مسکن در ایران و طراحی ارتباطات این عوامل انجام شده است که از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای شناسایی عوامل، روش تحلیل محتوا بکار گرفته شد. در بخش مدل سازی ساختاری تفسیری، از نظرات خبره دانشگاهی صاحب نظر در حوزه مسکن از روش دلفی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه دوبه دویی می باشد و برای اندازه گیری و ارزیابی ارزش های پرسش نامه از ملاک اعتبار صوری استفاده شده است. روابط بین عوامل با استفاده از یک روش تحلیلی نوین با عنوان مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) تعیین و به طورکلی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و در نهایت، نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص و خوشه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که چالش ضعف در اجرای قانون کنترل اجاره بها با مقدار قدرت نفوذ 10، بیش ترین تأثیر و عدم تعریف و تبیین مصادیق آزار و اذیت مستأجران از سوی موجران در زمینه اخلال در سکونت و عدم جرم انگاری آزار و اذیت مستأجران از سوی موجران در زمینه اجبار در جابه جایی با مقدار قدرت نفوذ 2، کم ترین تأثیر را در بین موانع سیاست گذاری اجتماعی مسکن در ایران برای اقشار کم درآمد دارند