فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۶۱ تا ۵٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مقاله حاضر، بررسی و تبیین نقش مساجد در ارتقاء سطح کیفیت زندگی ساکنین محلات شهر ایرانی- اسلامی است. روش تحقیق در مطالعه حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، تمام ساکنین محله حسینیه بوده با فرمول کوکران 341 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها نیز از روش های آماری توصیفی، آزمون Tو روش تحلیل مسیر و نرم افزار Lisrelو SPSSاستفاده شده است. با بهره گیری از آزمون T نقش مسجد حسینیه اعظم در ارتقاء سطح کیفیت زندگی ساکنین در شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و بهداشت محیط محله حسینیه ازنظر ساکنین آن با یک نگاه واقع گرایی اسلامی انجام گرفته است؛ که یافته ها بیانگر آن است شاخص های اجتماعی کیفیت زندگی محله حسینیه زنجان با آماره تی 29/18 نسبت به سایر شاخص ها به شکل قابل توجهی از مسجد متأثر بوده است؛ اما درزمینه شاخص های اقتصادی از عملکرد مسجد حسینیه با آماره 67/4- تأثیر چندانی نپذیرفته اند. بدین ترتیب شاخص های کالبدی- فضایی، بهداشت محیط به ترتیب با آماره های 24/16 و 24/2 در رتبه های بعدی قرار می گیرند. در ادامه از آزمون تحلیل مسیر جهت بررسی میزان تأثیرات هر یک از شاخص های فوق در بهبود کیفیت زندگی ساکنین محله استفاده گردید. آزمون تحلیل مسیر نیز گویای این است که شاخص های اجتماعی و کالبدی با اثر کل به ترتیب 643/0 و 572/0 تأثیر قابل توجهی در کیفیت زندگی ساکنین دارد و اما شاخص اقتصادی با اثر کل به ترتیب 277/0 در ردیف آخر قرار دارد.
تحلیل تأثیر تغییرات کالبدی بر ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر ارومیه به روش Space Syntax و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخلات شهرسازانه در دوره اخیر دگرگونی های عمده ای در ساختار فضایی شهرهای ایران به وجود آورده است. در روند این توسعه کالبدی در بسیاری از ش96هرهای تاریخی، مشکلاتی مانند ناتوانی در سازگاری با تغییرات کالبدی و نبود پیوند مناسب با ساختار شبکه ای موجود، هسته های تاریخی را دچار مشکل کرده است. پژوهش توصیفی تحلیلی و کمی-مقایسه ای حاضر، با هدف بررسی تأثیر طرح های توسعه شهری بر ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر ارومیه، به تحلیل ساختار شهر در 4 دوره (1312-1355-1373-1395) به روش چیدمان فضا پرداخته است. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است که پس از پرداختن به مبانی نظری، شاخص هایی که بخش اصلی و تغییرناپذیر استخوان بندی شهر را تشکیل می دهد برای تحلیل ساختار فضای شهر معرفی می شود. پس از تحلیل پارامترها و نقشه ها، تغییرات ارزش هم پیوندی به عنوان مهم ترین مفهوم در این روش مدنظر قرار گرفته است. همچنین به منظور بررسی انسجام ساختار محدوده تاریخی، ارزیابی اهمیت راسته های تاریخی و عناصر اصلی آن و نحوه توزیع فعالیت ها تحلیل شده است. با توجه به نتایج پژوهش، عملکرد و انسجام محدوده تاریخی و ارتباط آن با ساختار کل شهر با تأثیرپذیری از تغییرات کالبدی، به مرورزمان کمتر شده و ساختار درونی این محدوده با ساختار کلی شهر پیوند نخورده است. همچنین بخش عظیمی از ارزش های هویتی بافت، با تأثیرپذیری از تغییرات از بین رفته و پیوستگی فضایی عناصر اصلی محدوده و اهمیت عملکردی راسته های تاریخی تضعیف شده است؛ از این رو تغییرات سریع کالبدی در دوره های اخیر بر ساختار فضایی محدوده تاریخی تأثیرات منفی داشته است.
تحلیل تأثیر کاربری اراضی در پایداری محله های شهری (مطالعه موردی: محله های ناحیه 1 منطقه 14 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند شهرنشینی پدیده ای جهانی است که در سراسر جهان و هرجا که انسان ساکن است واقع می شود که در کشورهای درحال توسعه با رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهر، تقارب در سبک زندگی روستایی و شهری و فرایندهای سیاسی و اقتصادی در ارتباط با جهانی شدن همراه است. شهرنشینی سریع اغلب به شیوه استفاده از زمین منجر می شود که بی اعتنا به نیازهای نسل آینده است و موجب ناپایداری شهری می شود. توسعه پایدار و برنامه ریزی کاربری اراضی مفاهیم ارزشمندی هستند، اما چالش اصلی زمانی به وجود می آید که می خواهیم آن ها را در عمل قرار دهیم که برای این منظور از مدل DCA استفاده کرده ایم. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و شاخص های عملکردی مدل DCA در محله های ناحیه 1 منطقه 14 شهر تهران سنجیده شده است. نتایج این پژوهش پس از سنجش سه شاخص تغییر، اختلاط و تعدد کاربری اراضی نشان می دهد محله های شمالی محدوده مدنظر با تغییر کاربری اراضی در راستای پایداری، اختلاط و تعدد کاربری بیشتر، در مقایسه با دیگر محله های ناحیه پایدارتر بوده است. همچنین می توان نتیجه گرفت استفاده از مدل DCA با هدف برنامه ریزی کاربری اراضی پایدار، به دلیل قابلیت این مدل در تجزیه مسائل کلان و ترکیب مسائل با ابعاد متفاوت، مناسب بوده است. در این راستا طرح های شهری باید با درنظرگرفتن پایداری کاربری اراضی با معیارهای بیان شده در سطح محله ها به تحقق آرمان محله محوری که از اهداف پایداری شهری است، یاری برسانند.
برنامه ریزی راهبردی فضایی توسعه پایدار مقاصد گردشگری روستایی با استفاده از مدل استراتژیک SOAR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
90 - 105
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری روستایی بر مبنای توسعه گردشگری پایدار و تبدیل گردشگری به موتور محرکه اقتصادی منطقه برای توسعه مناطق روستایی از مهم ترین مواردی اس ت ک ه نیازمن د اتخ اذ راهبرده ای اصولی و منطق ی متناس ب ب ا قابلیت های منطقه ای و محلی و با جهت گیری برنامه ریزی راهبردی فضایی است. ازاین رو هدف این تحقیق، راهبرد توسعه مقصدهای گردشگری روستایی در شرق استان مازندران، با توجه به رویکرد فضایی (مکان، انسان، فعالیت) و ابعاد توسعه پایدار ( اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی) است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز طی برگزاری جلسات به دست آورده شد. مشارکت کنندگان این تحقیق در شش رده، که گروه اول در رابطه با صاحب نظران این حوزه (کارشناسان و متخصصان گردشگری در سازمان میراث فرهنگی) هستند که به صورت تمام شماری موردبررسی قرار گرفته اند و درمجموع 10 نفر مشخص شد. گروه دوم، دهیاران (21 نفر)، گروه سوم، مردم محلی 25 نفر، گروه چهارم، گردشگران 13نفر، گروه پنجم، فروشندگان و رستوران داران، 7 نفر، گروه ششم هتلداران 6 نفر در نظر گرفته شده است. برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیل SOAR استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که مهم ترین مسائل اجرایی ازنظر ذی نفعان به ترتیب، برگزاری همایش ها و نشست های توسعه سرمایه گذاری در گردشگری روستایی؛ تقویت زیرساخت کالبدی ( راه های ارتباطی) و برطرف کردن مشکلات مرتبط با موانع محیطی ( توپوگرافی، شیب و ارتفاع) گردشگری؛ و دستیابی به عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران خارجی که مستلزم ارزیابی مستمر، شناسایی، دسته بندی و تحلیل مجموعه نیازها، انتظارات و ادراکات گردشگران که اولویت اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند.
The Evaluation of the Effects of Borderline Markets Establishment on the Changes of Villagers’ Life Quality Level (Case Study: Dezli Dehestan of Sarvabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The present applied survey has been done for the purpose of the evaluation of function quality and effectiveness of Malakhord borderline market on the changes of villagers’ life quality level in Dezli Dehestan of Sarvabad County. Design/methodology/approach- This research is descriptive-analytic from the view point of method and library and field methods have been used on the basis of questionnaire distribution and interview to collect data. The sample size includes 250 people from the head of the households of active villages in the market that their number was specified using Corcoran formula and the questionnaires were distributed according to their class among the sample villages and distributed randomly among the head of the households. Findings- The analysis of the data using descriptive statistics indexes and the tests of inferential statistics (Chi-Square, one-sample t-test, Friedman test, Paired Samples t-test, path analysis) showed that generally the market has caused the improvement of the villagers’ life quality level in comparison to the previous period before the establishment of it and it is this economic aspect of the villagers that has had the most improvement and positive change. Research limitations/implications- Being faraway, the dispersion and the location of a large number of villages in the zero region, the villagers lack of familiarity with questionnaire completion, and not accessing easily to family guardians with the questionnaires were among the imitations of this survey. Practical implications- According to the survey findings, solutions like the improvement of the roadways to the market, the will of domestic organizations to prevent sectional holidays, the improvement of services and welfare facilities across the market, using local people to manage and coordinate the market affairs, exporting the villagers’ products to the neighboring country, allocating a part of the market income to the construction and physical development of the villages, and devoting another part to the young villagers looking for jobs as loan are suggested. Originality/value- Trading in the form of borderline markets, purposefully and lawfully, can pave the way for economic, social and physical development of the borderline rural areas and as a result will prevent migration, population leaving and the instability of the villages that can have negative consequences in the local, regional and national level.
تبیین و ارائه الگوی بهینه تخصیص ظرفیت های توسعه میان افزای با استفاده از GIS (نمونه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم جمعیت مهاجر به شهرهای بزرگ و لزوم پاسخگویی به نیازهای جمعیت شهرنشین منجر به گسترش شهر به سمت پیرامون آن و تهدید حریم و محدوده شهر شده که نتیجه آن از بین رفتن اکوسیستم طبیعی اطراف شهرها است. این در حالی است که زمینهای زیادی در درون شهرها از روند توسعه باز مانده و موجب ناکارآمدی نواحی مرکزی شهرها شده اند. هدف پژوهش تبیین ظرفیتهای توسعه میان افزای و ارائه الگوی بهینه توسعه فیزیکی با استفاده از GIS می باشد. روش تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روشهای کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و اسنادی استفاده شده است. که مسائل و کمبود کاربریهای به طور جداگانه برپایه ارزیابی کمی وکیفی بررسی شد و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS به تجزیه و تحلیل کاربریها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پتانسیل های در محدوده پر شهر، 4106 هکتار می باشد که شامل کاربریهای حمل و نقل و انبارداری، مخروبه و متروکه، پادگان، ترمینال ها، صنایع، بافتهای یک طبقه و تخریبی می باشد. که از این مقدار 288 هکتار با قطعات یک طبقه اشتراک و همپوشانی دارد که کسر می گردد، بنابراین 3818 هکتار (معادل کل مساحت منطقه 9 شهر شیراز – وسیع ترین منطقه شهری شیراز) به عنوان پتانسیل توسعه در بافت پر شهری وجود دارد که بایستی برای توسعه آتی شهر از آنها استفاده کرد.
تبیین نقش عوامل مؤثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه های مسکونی (مطالعه موردی: مجموعه مسکونی اعتمادیه همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۷
۸۱-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای انسان، نیاز به تعامل عاطفی با مکانی است که در آن زندگی می کند و به عبارتی حس تعلق به مکان خوانده می شود، ایجاد مهمترین رابطه ای که بین انسان و مکان برقرار است و این رابطه در مکانهای مانند مجموعه های مسکونی از اهمیت زیادی برخوردار است، فضای که عمده زمان زندگی افراد در آن می گذرد با به گونه ای مطلوب باشد که عرصه های تعریف شده و سلسله مراتب فضایی منظمی را تأمین کند. در این نوشتار با هدف بررسی چگونگی ایجاد نقش عوامل موثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه مسکونی مورد پژوهش (مجتمع مسکونی اعتمادیه همدان) ابتدا مولفه ها و شاخصه های دلبستگی و ایجاد تعلق به مجموعه مسکونی، سپس شاخصه های موثر قلمرویابی بررسی گردید، رویکرد این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که با دو رویکرد کیفی و کمی انجام شده، در مرحله اول که با مروری بر پیشینه ی نظری پژوهش می باشد با روش تحلیل محتوای متن و در بخش مطالعات میدانی با روش مطالعه موردی و همبستگی به سنجش رابطه بین ویژگی های عوامل محیطی موثر بر قلمرویابی و حس مکان می پردازد. نتایج نشان می دهد که عوامل موثر در قلمروپایی نظیر نظم بصری، تعادل در محیط، مرزبندی و ..... نقش مهمی در شکل گیری محیط دارند. ایجاد قلمرو به وسیله ی علائم و نشانه های فیزیکی (مثل دیوار، نرده ی جدا کننده،...) به آن شکل می دهد و عامل مهم در ارتقا حس تعلق به مکان در مجتمع مسکونی است، همچنین توجه به ویژگیهای کالبدی نظیر فرم، زیبایی، انعطاف پذیری و روابط که در مجموعه تا حدودی مشاهده می شد، نیز می تواند در ارتقا این حس موثر باشد.
ارزیابی و تحلیل ترجیحات معیارهای سرزندگی شهری در خیابان ولیعصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های مشارکت دادن شهروندان در خلق فضاهای عمومی سرزنده، سنجش ادراکات، سلایق و ترجیحات آن ها از معیارهای مؤثر بر سرزندگی شهری است. در راستای این هدف، سه سکانس از خیابان ولیعصر تهران در پژوهش حاضر موردمطالعه قرار گرفت. بدین منظور، روش تحقیق ترکیبی بر اساس طرح «متوالی تبیینی» بکار گرفته شد و سه گروه از شهروندانِ مرتبط با خیابان ولیعصر شامل «کاربران عبوری»، «شهروندان مطلع» و «مغازه داران» برای نمونه گیری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده میدانی انجام شد و 7 مؤلفه کلیدی سرزندگی با 65 سؤال ارزیابی گردید. بر اساس نتایج، در نگاه کاربران خیابان ولیعصر، مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر سرزندگی این خیابان، اغلب جزو متغیرهای غیر کالبدی هستند که از میان آن ها حضور زنان در فضای خیابان، امکان پرسه زنی، اولویت پیاده بر سواره، تنوع در پوشش و رفتار و وجود امنیت اهمیت بیشتری نسبت به سایر معیارها دارند. در ادامه، برای هر یک از 7 مؤلفه سرزندگی، یک الگوی مفهومی شناسایی شد که این الگوها نشان دهنده برخی از ویژگی های اجتماعی شهر تهران بودند. همچنین تفاوت های فضایی موجود بین بخش های شمالی و جنوبی خیابان، در ارتباط با پایگاه اجتماعی اقتصادی طبقات مختلف قابل تبیین است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که فرایند برنامه ریزی برای فضاهای عمومی با رویکرد سرزندگی در یک شهر چند هویتی و طبقاتی مانند تهران، تنها در صورتی می تواند به نتیجه مطلوب برسد که دو پیش شرط اساسی «توجه به ساختارهای کلان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی» و «توجه به علایق و ترجیحات تمام کنشگران فضای عمومی» را مدنظر قرار دهد.
ظرفیت بازتابش خورشیدی سطوح بام در کاهش مصرف انرژی سرمایشی مساکن شهری، مطالعه موردی: مسکن مهر شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی و تحلیل سطوح انعکاسی با ضریب بازتابش زیاد است که به عنوان یکی از راهکارهای طراحی غیرفعال به منظور کنترل جذب انرژی تابشی خورشید و کاهش دما و مصرف انرژی مساکن شهری، به خصوص در اقلیم گرم و خشک، به شمار می رود. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- مدل سازی است که شامل مطالعه میدانی و شبیه سازی رایانه ای بام های انعکاسی، با ضریب بازتابش متفاوت به کمک نرم افزار Energy plus است. این مطالعه، برای دو نوع بام رایج در ساختمان های مسکونی شهر تهران صورت گرفته است و حاوی تغییرات دقیق دما و مصرف انرژی سرمایشی در طی ماه های مختلف سال می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش مقادیر ضریب بازتابش سطوح بام به کمک متریال های انعکاسی، تأثیر زیادی در کاهش دمای سطح و دمای هوای پیرامونی بام ساختمان دارد. علاوه بر این، مصرف انرژی سرمایشی به علت کاهش جذب حرارت خورشید توسط سطوح خارجی، کاهش می یابد.
ارزیابی و تحلیل نحوه پراکنش گونه های مختلف مجتمع های مسکونی بر اساس معیار سازماندهی فضا؛ نمونه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
155 - 174
حوزههای تخصصی:
ا افزایش جمعیت ساکن در شهرها و نیاز به فضاهای مسکونی در سال های اخیر، ضرورت وجود آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی را غیرقابل انکار نموده است. این امر پژوهشگران را به لزوم شناخت دقیق تر اینگونه از فضاها و بررسی مشکلات و راه حل های موجود وادار نموده است. وجود دسته بندی ها و گونه شناسی های مختلف مسکن می تواند در امر طراحی و پژوهش، جهت انتخاب نمونه موردی مناسب راهگشا باشد. هدف از این پژوهش شناخت سازماندهی فضایی موثر بر شکل گیری مجتمع های مسکونی شیراز است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی است که از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی بهره برده است. برای این منظور کلیه مجتمع های مسکونی موجود در شهر شیراز که با شرایط این پژوهش سازگاری داشتند مورد مطالعه قرارگرفتند. با بررسی عکس هوایی، نقشه های ماهواره ای و جی ای اس، و بازدید میدانی انواع مجتمع های مسکونی از نظر مقیاس و ارتفاع دسته بندی شده و سپس طبق مطالعات انجام شده، انواع سازماندهی های موجوددر شهر شیراز تدوین گردیده است. در این میان پنج نوع سازماندهی در میان مجتمعهای شیراز شناسایی گردید که عبارتند از: منفرد، مرکزی، مجموعه ای، خطی و مختلط. در نهایت جداول مربوط به نحوه پراکنش بر اساس نوع سازماندهی، مقیاس و ارتفاع بدست امد. نتایج حاصل حاکی از آن است که سازماندهی حاکم بر ساخت مجتمع های مسکونی در شهر شیراز بصورت مجموعه ای می باشد که از این میان تمایل به ساخت مجموعه های نامنظم بیش از مجموعه های منظم است. پس از آن تمایل به ساخت مجموعه های خطی (نواری) بیش از دیگر گونه هاست.
تبیین ابعاد ژئوپلیتیکی امپریالیسم و قلمروگستری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپریالیسم، به مثابه یک نظریه و فرایند، تأثیرات شگرفی در تغییر فضاهای جغرافیایی و مکانیسم های ژئوپلیتیکی گذاشته است. این پدیده، بیش از هر چیزی با وقوع انقلاب صنعتی در بریتانیا و گسترش فضای سرمایه داری، پیوند خورده است؛ به گونه ای که کوشش فزاینده قدرت های اروپای غرب برای گسترش قلمرو خود و به دست آوردن منابع اولیه مورد نیاز برای اقتصاد و صنعت رو به رشد و نیز ایجاد محدودیت برای رقبا امپریالیسم را به مراحل گوناگونی وارد کرده که هر مرحله الگوهای قلمروگستری و ژئوپلیتیکی خاص خود را تولید کرده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین الگوهای گسترش قلمروی امپریالیسم با رویکرد رئال پلیتیک پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد امپریالیسم از منظر فضایی سه مرحله را پشت سر گذاشته است که در ادبیات ژئوپلیتیک از آن با نام «بازی های بزرگ» یاد شده است. در مرحله اول، دو قطب ژئوپلیتیکی بریتانیا و روسیه نیروهای اصلی و هژمون بلامنازع شناخته می شوند که میدان منازعه آنان در قلمرو اورآسیا و جنوب آسیا قرار داشت. در مرحله دوم، همگرایی چندجانبه علیه آلمان و سپس چندجانبه گرایی اروپای غرب علیه اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت و به تبع آن غرب آسیا و اورآسیا نیز به عنوان میدان های ثانوی به فضایی برای رقابت های ژئوپلیتیکی تبدیل شدند. در مرحله سوم که پس از فروپاشی شوروی آغاز شده و تاکنون ادامه دارد، یک جانبه گرایی ایالات متحده امریکا وجه اصلی و بارز امپریالیسم را تولید کرده است. در این مرحله، غرب آسیا، اورآسیا، و حوزه آسیا- پاسیفیک میدان مهم قلمروگستری به شمار می آیند که با آغاز تحولات اوکراین در زمستان 2022، به نظر می رسد میدان بازی امپریالیسم از اورآسیا به حوزه آسیا- پاسیفیک و سپس غرب آسیا گسترش یافته و تحولات فضایی گسترده ای را تولید خواهد کرد.
پیش بینی تعداد واحدهای مسکونی شهر تهران در جهت دست یابی به رقابت پذیری اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه رقابت پذیری شهرها برگرفته از نظریه الماس پورتر می باشد. بین مسکن که سهم بزرگی از کل اقتصاد را دارا می باشد و رقابت پذیری اقتصادی شهری ارتباط وجود دارد. کفایت عرضه و تخصیص زمین برای توسعه مسکن جدید و همچنین، اهمیت نگهداری زمین ارزان، که می تواند توسط قدرت محلی برای توسعه شهری، نگهداری شود، آشکار است. در این تحقیق، هدف تخمین تعداد واحدهای مسکونی مورد نیاز برای تامین واحدهای مسکونی در تهران در سال 1400 هجری شمسی می باشد. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی بر پایه اطلاعات است. با توجه به این که جمعیت عامل اصلی ایجاد تقاضای بالقوه برای مسکن است، ابتدا جمعیت شهر تهران برای سال 1400 با استفاده از سه مدل غیرخطی چند جمله ای درجه دوم، گمپرتز و لجستیک، برآورد گردید. از آن جا که طرح جامع هر شهر، مهم ترین طرح آن شهر است، برآورد جمعیت مدل های چندجمله ای درجه دوم و گمپرتز به علت نزدیک بودن به این طرح مدنظر قرار گرفتند. پس از آن با استفاده از مدل لجستیک که روش مناسبی برای برآورد تعداد واحد مسکونی در یک شهر است، تعداد واحدهای مسکونی براساس این سه برآورد جمعیت به دست آمده برآورد گردید. تعداد واحدهای مسکونی به دست آمده از مدل لجستیک بر پایه جمعیت به دست آمده از مدل گمپرتز معادل 663141 است. این نتایج می تواند به عنوان معیاری برای تصمیم سازی و برنامه ریزی آینده توسعه شهری در راستای دستیابی به رقابت پذیری اقتصادی استفاده شود.
تبیین الگوی برنامه ریزی راهبردی گردشگری بیوفیلیک مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری بیوفیلیک به عنوان شکل نوینی از گردشگری نیز با ماهیت طبیعت محوری خود علاوه بر جنبه های اقتصادی بر محیط طبیعی و حفاظت و توسعه طبیعت و تنوع های زیستی در محیط پیرامون مؤثر است. مقاله حاضر باهدف تبیین و بررسی محورها و راهبردهای اثرگذار بر گردشگری بیوفیلیک و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد ضمن شناسایی راهبردهای مناسب و مرتبط به بررسی مهم ترین راهبردهای گردشگری بیوفیلیک پرداخته و با تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این راهبردها الگویی از گردشگری بیوفیلیک را برای شهر تهران ارائه دهد تا در این راستا بتوان ضمن حداکثر منافع از صنعت گردشگری، حداقل تأثیرات منفی بر طبیعت را داشت. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان می باشد که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش swara و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از روش swara حاکی از آن است راهبرد نهادها و سازمان ها که نقش مدیریتی در الگو ایفا می کند با ضریب امتیاز 00/2 مهم ترین عامل در برنامه ریزی راهبردی و توسعه گردشگری بیوفیلیکی شهر تهران می باشد. نتایج pls نیز بیانگر این است در میان ضرایب به دست آمده تأثیر نهادها و سازمان ها بر زیرساخت ها با کسب امتیاز 892/15 و زیرساخت ها به فعالیت ها با کسب ضریب 289/11 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر فعالیت ها بر نگرش ها با ضریب 913/8 در رتبه سوم قرار دارد. ازنظر تأثیر محورهای اصلی پژوهش بر الگوی گردشگری بیوفیلیک نهادها و سازمان ها با ضریب 342/6 بیشترین تأثیر دارد و بعدازآن زیرساخت ها با ضریب 312/5 در رتبه دوم قرار دارد. نگرش ها و فعالیت نیز با ضریب 314/4 و 120/2 در رتبه سوم و چهارم قرار دارند. ازاین رو نتایج نشان می دهد راهبرد نهادها و سازمان ها سایر راهبردها را تحت الشعاع خود قرار داده و سایر راهبردها و محورها را در راستای توسعه گردشگری بیوفیلیک جهت دهی می نماید.
سنجش شاخص های کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی در توسعه های شهری معاصر مطالعه موردی: نواحی آماده سازی شده در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
45 - 58
حوزههای تخصصی:
در طرح های آماده سازی زمین به عنوان مهم ترین الگوی توسعه شهری دهه های اخیر باوجود تأکید بر برنامه ریزی کاربری زمین، جمعیت و حمل ونقل، توجه کمتری به کیفیت های محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافت های شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبه های کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، محیطی جذاب و آرام ایجاد کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش شاخص های کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی از دیدگاه شهروندان ساکن در سه محدوده که در دهه های اخیر و در نتیجه طرح های آماده سازی زمین شکل گرفته اند، انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 100 خانوار در هر کدام از مناطق مورد مطالعه برآورد شده و از شیوه نمونه گیری تصادفی نیز برای تکمیل پرسشنامه ها استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و از آزمون های دوربین واتسون جهت بررسی هم خطی متغیرها و کولموگراف_اسمیرنوف برای تشخیص نرمال بودن توزیع داده های پژوهش و همچنین برای تبیین معنی داری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از شاخص های بیست گانه مطالعه شده، در هر کدام از محدوده ها تمامی شاخص ها دارای اثر مستقیم و معنی دار بر مؤلفه زیبایی شناسی هستند. به صورت کلی شاخص های عدم تکرار و یکنواختی بدنه ها، تناسب عرض معابر شهری و پیوستگی جداره مهم ترین شاخص های مشترک مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی بوده و دارای رابطه مستقیم و معنی دار از دیدگاه شهروندان هستند.
تبیین موانع فراروی جابه جایی پایتخت در ایران با رویکردی آمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی نظام حکومتی در ایران متمرکز است. از آنجا که در حکومت های متمرکز و تک ساخت، امنیت مرکزیت سیاسی (پایتخت) با امنیت کل نظام سیاسی (امنیت ملی) ارتباط مستقیمی دارد، جابه جایی پایتخت در ایران از دو منظر اهمیت ویژه ای پیدا می کند: اول سامان دهی شهر تهران و تعادل بخشی به نظام شهری و منطقه ای کشور و دوم حفظ امنیت سیاسی کشور. جابه جایی پایتختِ افزون بر 220ساله ایران از تهران به نقطه ای دیگر ازجمله مباحثی است که همواره طی سال های اخیر بدان پرداخته شده است. اما به علل مختلف تاکنون اقدامی عملی در این خصوص صورت نگرفته است. از این رو هدف از نگارش این مقاله که با روش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی نگاشته شده است، شناسایی موانع و چالش های اصلی فراروی جابه جایی پایتخت و ارائه راهبردهایی در جهت رفع این موانع است. در این راستا هفت مؤلفه اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اجرایی، اجتماعی – فرهنگی، قانونی و طبیعی – اکولوژیکی در قالب 55 گویه انتخاب و توسط نخبگان دانشگاهی وزن دهی شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل معادلات ساختاری، نتایج حاکی از آن است که عامل قانونی با ده گویه بیشترین تأثیرات مستقیم (89/0) و غیرمستقیم و موانع طبیعی – اکولوژیکی با میزان اثر 33/0 کمترین اثر را بر جابه جایی پایتخت گذاشته است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه برای اولویت سنجی موانع نشان می دهد نظر کارشناسان، اولویت را به موانع اجرایی داده است که با وزن نهایی 218/0 و نرخ ناسازگاری 222/0 رتبه نخست را در اولویت بندی موانع کسب کرده است.
تبیین و تحلیل معیارهای کاربری برنامه ریزی زمین در کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله باعث خسارت های زیادی به سیستم شهر شده که ناشی از عدم توجه به شناخت عوامل اساسی در آسیب پذیری در برابر زلزله می باشد، از این رو لازم است که به بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیر گذار کاربرد برنامه ریزی زمین در کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری پرداخته شود. هدف پژوهش کاهش آسیب پذیری شهر و تقویت برنامه ریزی کاربری زمین جهت بهینه سازی توانایی های شهر برای مقابله باخطرات ناشی زلزله با توجه به معیارهای، فضایی– کالبدی، اجتماعی، اقتصادی است. در این پژوهش سعی داریم که با تلفیقی از (3) معیار «ابعاد» و (12) زیر معیار و (23)«گزینه» متفاوت در قالب طیف مفهومی به تحلیل و ارزیابی شهرک اقماری آساوله، سنندج براساس مدل AHP، با استفاده از نرم افزار Expert choice بپردازیم. تحلیل نتایج پژوهش نشان می دهد؛ که معیار فضایی- کالبدی دارای بیشترین اهمیت می باشد. همچنین نتایج زیر معیارها در مجموعه معیار فضایی – کالبدی نشان می دهد؛ که خصوصیات ساختمانی، خصوصیات ژتوتکنیک وکاربری زمین دارای بیشترین اهمیت از نظر کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری شهرک آساوله سنندج را دارا بوده است. Abstract The occurrence of the earthquake has caused a lot of damage to the city system due to the lack of attention to recognizing the basic factors in vulnerability to earthquakes. Therefore, it is necessary to study and analyze the components of land use planning to reduce the risk of earthquakes. To increase urban resilience. The question of this research is: Which of the land use planning criteria are effective against earthquakes and increasing urban alleviation? The purpose of the research is to reduce the vulnerability of the city and strengthen land use planning to optimize the city's ability to cope with the earthquake hazards in terms of criteria, spatial-physical, social, and economic.To analyze the data from the AHP technique and model, use Expert selection and GIS software.In this research, three main dimensions of "dimensions", spatial-facet, social, and economic are considered, which are hypothetical concepts in two alternative situations, "reducing the risk of earthquakes and increasing urban resilience" based on the amount of privileges and relative importance of the case In order to investigate the main objective that includes determining the land application planning criteria to reduce the risk of earthquakes in order to increase urban alleviation, in order to provide raw information, field surveys have been carried out and based on the information obtained through the matrix The points used in the scorecard model are presented and presented in the form of descriptive information set. According to the obtained weights for each of the criteria after the comparison of the pair, according to the sub criteria and the options studied, the spatial and physical criteria with 710 have the highest importance, the economic criterion with 219. Medium importance And the social standard with 070. It has the least importance. Also, the results of the following criteria in the set of space-cluster criteria show that the constructional characteristics weighing 420, the characteristics of geotechnical with a weight of 248., land use with a weight of 159. has the highest weights and interference with a weight of 24. The lowest weight and rank It is important to study the ratio of earthquake risk reduction to increase urban resilience.The analysis of the research results shows that the spatial-physical criteria are the most important. Also, the results show the following criteria in the spatial-physical criteria set: the characteristics of construction, geotechnical properties and land use have the most importance in terms of reducing the risk of earthquakes to increase urban resilience.
تحلیل اثرات احداث جایگاه سوخت مایع در روستاهای شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تحلیل اثرات احداث جایگاه سوخت مایع در روستاهای شهرستان کوهدشت است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی خانوارهای روستایی (7250 خانوار) شهرستان کوهدشت تشکیل می دهند که در سال 1397 فاقد شبکه گازرسانی و تحت پوشش طرح جایگاه های سوخت مایع روستایی بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 150 نفر تعیین شد و نمونه گیری در بین خانوارهای روستایی به روش چندمرحله ای انجام گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن با استفاده از نظرات کارشناسان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون الفای کرونباخ (95/0) تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد اثرات جایگاه سوخت مایع در مناطق روستایی شهرستان کوهدشت به ترتیب اهمیت در پنج عامل: افزایش سطح رفاه خانوار، کاهش تخریب جنگل ها و مراتع، بهبود الگوی زندگی، تقویت بهداشت و سلامت خانوار واشتغال زایی در روستا خلاصه می شوند. این عوامل توانستند 28/73 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند.
کاربرد و تحلیل فضای سبز منطقه 10 کلان شهر تهران (با تاکید بر ارائه مدل علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت شهرها، کاربری های فضای سبز شهری مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. از این رو هر چه شهرها بزرگ تر می شوند احساس نیاز به وجود فضای سبز برای بهره برداری مستقیم و نقش پالایش محیط روزبروز بیشتر می شود. در این پژوهش فضای سبز منطقه ده شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از مهمترین اولویت های منطقه با توجه به کمبود سرانه فضای سبز و وجود بافت فرسوده و متراکم منطقه، اجرای طرح ها و برنامه های مختلف برای توسعه فضای سبز است یافته های پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از شیوه پیمایش میدانی به دست آمده است و بر اساس نتایج بدست آمده از مدل swot می توان گفت که فضای سبز منطقه ده از کمبود سرانه برخوردار است و از طرف دیگر جمعیت این منطقه در حال افزایش است و میزان فضای سبز منطقه با فضای سبز استاندارد مطابقت ندارد.
مدلسازی و اولویت بندی عوامل کلیدی در دستیابی به شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
93-105
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان مکان هندسی ممتاز برای شکوفایی، بهترین مکان برای برخورد عملی با برخی از چالش های پسابحرانی جدید شناخته می شود. امروزه شکوفایی شهری رویکردی کل نگر و جامع برای ارتقاء سطح خوشبختی جمعی و هدایت شهرها بسوی افقی روشن از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی است. هدف اصلی تحقیق مشخص کردن کلیدی ترین شاخص های دستیابی به شکوفایی شهری در شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SmartPLS به تحلیل مؤلفه های شکوفایی شهری در شهر سنندج پرداخته است. جامعه آماری خبرگان متشکل از 30 نفر مدیران فعال اجرایی استان، اعضای هیئت علمی و کارشناسان برنامه ریزی در سطوح مختلف بوده است. نتایج نشان دهنده آن است که یک نوع همبستگی و ارتباط منطقی و معنادار در ارتباط مؤلفه ها نسبت به یکدیگر ایجاد شده است. مؤلفه حکمروایی و قانون گذاری شهری با مقدار 875/0، مؤلفه پایداری زیست محیطی با مقدار 847/0، مؤلفه کیفیت زندگی با مقدار 767/0، مؤلفه توسعه زیرساخت با مقدار 721/0، مؤلفه عدالت و مشارکت اجتماعی با مقدار 477/0 و مؤلفه بهره وری با مقدار 439/0 به ترتیب بیشترین نقش را در دستیابی به شکوفایی شهری سنندج، دارا هستند.
سنجش میزان هماهنگی مدیریتی شهر جدید فولادشهر با سکونتگاه های پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحلیل آن، توصیفی - تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. محدوده جغرافیایی پژوهش، شهر جدید فولادشهر و سکونتگاه های پیرامون آن است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت ساکنان بالای 15 سال( 11797 نفر ) و حجم نمونه برابر با 375 نفر از ساکنان و 50 نفر از مسئولان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده هدفمند انتخاب شده اند برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از آزمون فریدمن، همبستگی اسپیرمن و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت معناداری بین زیر شاخص حمکروایی خوب شهری از دیدگاه مسئولان و شهروندان وجود دارد. زیر شاخص های قانونمندی و اجتماع محوری به ترتیب بیشترین تاثیر را بر حمکروایی خوب شهری از نظر شهروندان دارد و همچنین زیر شاخص های پاسخگویی و قانونمندی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر حکمروایی خوب شهری از نظر مسئولان دارد.