فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و مؤلفه های تأمین امنیت فناوری اطلاعات با رویکرد خط مشی های اخلاق حرفه ای کارکنان در شهرداری های کشور می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای و با ماهیت اکتشافی انجام شده است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان انجام گرفته است. نمونه گیری به روش گلوله برفی از دو گروه خبرگان علمی- دانشگاهی و خبرگان اجرایی صورت پذیرفت و پس از انجام ۱۲ مصاحبه به اشباع نظری رسید. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Maxqda 2018 و به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد در بین متغیرهای مورد بررسی در پژوهش حاضر، میانگین تأمین امنیت فناوری اطلاعات مبتنی بر خط مشی های اخلاق حرفه ای برابر با 97/2 به دست آمد و در بین شاخص های آن، شاخص ساختاری بیشترین میانگین و شاخص رفتاری کمترین میانگین را داشتند. نتایج حاصل از تحلیل کیفی داده ها نشان دهنده ی 6 بعد (اخلاق حرفه ای، تعهد و مسئولیت پذیری، خلاقیت و نوآوری، مدیریت منابع انسانی، عملکرد منابع انسانی و ساختار سازمان) و 22 مضمون سازمان دهنده و 210 مضمون پایه بود. نتایج نشان داد که موفقیت در تأمین امنیت فناوری اطلاعات در شهرداری ها، نیازمند توجه همزمان به سه بعد زمینه ای، رفتاری و ساختاری است. همچنین نشان می دهد که سازمان هایی که توانسته اند اصول اخلاق حرفه ای را در فرهنگ سازمانی خود نهادینه کنند، در صورت بروز مشکلات امنیتی، توانایی بیشتری در مدیریت و کنترل آسیب ها داشته اند.
مطالعه عوامل موثر بر استفاده شهروندان گلستانی از پارک های شهری برای فعالیت های بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایطی که افزایش بی تحرکی در جامعه به یک چالش تبدیل شده است، برنامه ریزی برای فعالیت های بدنی در پارک ها می تواند به مشارکت ورزشی شهروندان کمک نماید. با توجه به اهمیت موضوع، عوامل موثر بر استفاده شهروندان گلستانی از پارک های شهری برای فعالیت های بدنی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش با رویکردی آمیخته انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی افراد صاحب نظر در خصوص موضوع پژوهش بودند که 17 نفر در فرایند مصاحبه شرکت نمودند. در بخش کمی، 482 نفر از استفاده کنندگان از پارک های شهری استان گلستان به پرسش نامه پاسخ دادند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه استفاده شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی و کمی به ترتیب توسط فرایند کدگذاری و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. به منظور اطمینان در خصوص کدگذاری مناسب مصاحبه ها پایایی بین دو کدگذار بکار برده شد و پایایی پرسش نامه در بخش کمی 77/0 محاسبه گردید. یافته ها نشان داد عوامل موثر بر استفاده شهروندان از پارک ها برای فعالیت های بدنی در کد 4 انتخابی (عوامل زیرساختی، عوامل زیست محیطی، عوامل مدیریتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی)، 12 کد محوری (مانند جانمایی، ایمنی، دسترسی، امنیت، تدوین برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت پشتیبانی و توسعه اجتماعی) و 76 کد باز قرار می گیرند. در بخش کمی، مشخص گردید مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مناسبی است. توجه به نیازهای ورزشی شهروندان و تسهیل حضور آن ها در پارک ها پیشنهاد می گردد.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی توسعه اقتصادی دریا پایه مبتنی بر برند سازی در مناطق آزاد دریایی کشور، مورد مطالعه: منطقه آزاد قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه اقتصادی دریاپایه مبتنی بر برندسازی در مناطق آزاد دریایی کشور انجام شد. این مطالعه از منظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از نظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. برای دستیابی به هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی و مدیران سازمان منطقه آزاد قشم و اداره بنادر و دریانوری قشم بودند. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شد و با 19 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمی نیز از دیدگاه 125 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان منطقه آزاد و اداره بنادر و دریانوری قشم استفاده شد. حجم نمونه با روش اندازه اثر و توان آزمون تعیین شد و برای نمونه گیری از روش خوشه ای-تصادفی استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه مدلسازی ساختاری- تفسیری و پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کیفی مضمون با نرم افزار Maxqda، روش مدلسازی ساختاری-تفسیری با نرم افزار Micmac و روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد مولفه های برندسازی مکان، برندسازی داخلی، برندسازی مشترک و برندسازی دیجیتال بر مولفه های عملکرد برند دریاپایه و عملکرد تجاری دریاپایه تاثیر می گذارند. دو مولفه مذکور نیز بر مولفه های توسعه زیست بوم دریا، توسعه صادرات دریاپایه، توسعه اجتماعی تاثیر گذاشته و در نهایت به توسعه اقتصادی دریاپایه منطقه آزاد قشم منجر می شوند.
نقش فضای مجازی در شکل دهی و راهبری کنش سیاسی- اجتماعی؛ مورد مطالعه: تونس و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک دهه اخیر، رسانه های اجتماعی به بستری مهم برای بروز و گسترش اعتراضات مردمی در کشورهای مختلف، به ویژه در خاورمیانه، تبدیل شده اند. یکی از برجسته ترین نمودهای این پدیده، نقش رسانه های اجتماعی در جنبش های سیاسی بهار عربی در سال 2011، به ویژه در تونس و مصر، است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که پلتفرم های مختلف شبکه های اجتماعی چگونه بر کنش های سیاسی در این دو کشور تأثیر گذاشته اند؟ هدف پژوهش، تحلیل و تبیین سازوکارهای اثرگذاری این پلتفرم ها بر شکل گیری و گسترش اعتراضات و نحوه مشارکت شهروندان در فضای عمومی مجازی در شرایط سرکوب شدید سیاسی است. فرضیه اصلی پژوهش این است که رسانه های اجتماعی با در دست گیری افکار عمومی و ایفای نقش در هدایت و هماهنگی پیام ها، توانسته اند در روند کنش های سیاسی در تونس و مصر نقشی فعال ایفا کنند. پژوهش حاضر به روش کیفی و با استفاده از داده های اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و از ابزارهایی مانند فیش برداری، جداول، نمودارها و نقشه ها برای گردآوری و تحلیل اطلاعات بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که رسانه های اجتماعی به ویژه در مراحل اولیه اعتراضات، نقش تسهیل گر در سازماندهی و انتشار سریع اطلاعات داشته اند. با این حال، این رسانه ها به عنوان علت بروز انقلاب ها عمل نکرده اند، بلکه ابزارهایی قدرتمند برای تسریع، هماهنگی و اطلاع رسانی در اختیار فعالان سیاسی و شهروندان قرار داده اند. مطالعه موردی تونس و مصر نشان می دهد که رسانه های اجتماعی می توانند به شهروندان عادی امکان نقش آفرینی مستقیم در فضای سیاسی و اطلاع رسانی بدهند.
ارزیابی استعداد لرزه خیزی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
173 - 188
حوزههای تخصصی:
موقعیت زمین ساختی ایران سبب شده است تا این کشور پتانسیل لرزه خیزی بالایی داشته باشد. با توجه به اینکه کلان شهرها پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر مخاطره زمین لرزه دارند، در این پژوهش به آنالیز زمین لرزه های رخ داده در حریم کلا ن شهرها (تهران، مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، تبریز، قم، اهواز و کرمانشاه) و همچنین شناسایی کلان شهرهای آسیب پذیر در برابر مخاطره زمین لرزه پرداخته شده است. در پژوهش حاضر از اطلاعات مربوط به کانون زمین لرزه های ثبت شده در ایران طی سال های 1286 تا 1402 (1907 تا 2023 میلادی)، اطلاعات جمعیتی کلان شهرهای ایران، اطلاعات آماری مربوط به وضعیت ساخت و سازهای کلان شهرها و همچنین اطلاعات به دست آمده از تصاویر ماهواره ای، به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای پژوهش ArcGIS و SPSS بوده اند. همچنین در این تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی به منظور وزن دهی به پارامترها استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله، در طی سا ل های 1286 تا 1402 ، 999 زمین لرزه با بزرگای بیش از 3 ریشتر تا شعاع 100 کیلومتری از کلان شهرها رخ داده است که بیش ترین تعداد زمین لرزه در محدوده کلان شهرهای شیراز، اهواز و کرمانشاه بوده است، به طوری که در محدوده این کلان شهرها به ترتیب 390، 186 و 147 زمین لرزه رخ داده است. همچنین نتایج ارزیابی وضعیت آسیب پذیری کلان شهرها نشان داده است که کلان شهر شیراز با مجموع 17.68 امتیاز، آسیب پذیرترین کلان شهر کشور در برابر مخاطره زمین لرزه محسوب می شود. بعد از این کلان شهر، کلان شهرهای کرمانشاه و تهران به ترتیب با 13.12 و 10.87 امتیاز، دارای بالاترین پتانسیل آسیب پذیری هستند. مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که کلان شهرهای شیراز، کرمانشاه و تهران پتانسیل آسیب پذیری بیش تری در برابر مخاطره زمین لرزه دارند، بنابراین باید کنترل و نظارت بیش تری بر کیفیت ساخت و سازها و روند افزایشی جمعیت در این کلان شهرها صورت گیرد.
ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین با استفاده از مدل دینامیکی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری، به ویژه ژئوتوریسم، به عنوان شاخه ای نوین با تمرکز بر پدیده های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی، نقش مهمی در توسعه پایدار، حفاظت محیطی و ارتقای اقتصادی مناطق ایفا می کند. ایران با تنوع بالای منابع طبیعی، ظرفیت بالایی در این زمینه دارد. شهرستان هشتجین در جنوب اردبیل با ویژگی های شاخص طبیعی، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم است که تاکنون به طور جامع ارزیابی نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی ژئوسایت های منطقه و تحلیل شاخص های ارزیابی ژئوتوریسم در چارچوب مدل دینامیکی انجام گرفته است. روش شناسی: در این پژوهش، ابتدا پنج ژئوسایت منتخب در شهرستان هشتجین جهت تحلیل و ارزیابی انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان حوزه جغرافیای طبیعی و گردشگران بازدیدکننده از منطقه است که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، ۱۵ کارشناس و ۳۰ گردشگر (در مجموع ۴۵ نفر) برای پاسخ گویی به پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، و نرم افزار ArcGIS بود. تحلیل داده ها بر اساس مدل دینامیکی هادزیک و از طریق محاسبه سه شاخص اصلی شامل ارزش علمی، ارزش های مازاد و میزان آسیب پذیری ژئوسایت ها انجام گرفت. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که توان ژئوتوریستی کوه آق داغ و رودخانه قزل اوزن به ترتیب با امتیاز 0076/73 و 303/64 توانمندی ژئوتوریستی بالایی نسبت به سایر ژئوسایت ها در این شهرستان دارند. هم چنین آبشار دیز با امتیاز 9839/38 ، آبگرم زاویه جعفرآباد 1518/38 و آبشار نوده با امتیاز 014/33 به ترتیب در رده های سوم تا پنجم قرار گرفته اند. کوه آق داغ از نظر ارزیابی کیفی در دسته "خیلی خوب" و رودخانه قزل اوزن در دسته "خوب" و سه ژئوسایت دیگر در دسته "متوسط" قرار گرفته اند. هم چنین بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که میزان آسیب پذیری رودخانه قزل اوزن با امتیاز 5/5 بیشتر از سایر ژئوسایت ها است، درحالی که کوه آق داغ با امتیاز 10 کمترین آسیب پذیری را نسبت به سایر ژئوسایت ها دارد. نتایج پژوهش نشان داد که ژئوسایت های هشتجین، به ویژه کوه آق داغ و رودخانه قزل اوزن، از پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم برخوردارند. با وجود مزایای ارزیابی به روش مدل دینامیکی، چالش هایی مانند ضعف زیرساخت ها و آسیب پذیری بالا در برخی مناطق نیازمند مدیریت هدفمند است. در همین راستا، راهکارهایی نظیر معرفی رسمی منطقه به عنوان یک ژئوسایت، مستندسازی دقیق، و طراحی مدل های بومی سازی شده پیشنهاد می شود.
تحلیل موانع توسعه در سکونتگاه های روستا_شهری با رویکرد پویش ساختاری _ کارکردی (مطالعه موردی: سکونتگاه های شهرستان ترکمانچای در استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
125 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در زمینه توسعه روستایی، وجود موانع ساختاری در سکونتگاه های روستایی محسوب می شود. این موانع بر قابلیت ها و محدودیت های نظام سکونتگاهی تأثیرگذار بوده و شناسایی آن ها به منظور دستیابی به توسعه نظام مند و پایدار سکونتگاه های روستایی-شهری اهمیت دارد. این پژوهش با هدف تحلیل موانع توسعه و ناپایداری روستایی در ابعاد گوناگون، تعیین سهم عوامل کلیدی تأثیرگذار و شناسایی مؤلفه های مؤثر در این فرآیند، از طریق پویش ساختاری-کارکردی انجام شده که به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر شیوه های اسنادی و میدانی است. جامعه آماری پژوهش با 43 شاخص در 6 مؤلفه و بررسی 168 نمونه منتخب در سطح سکونتگاه های شهری و روستایی ترکمان چای مورد سنجش قرار گرفت و داده های بدست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری، تحلیل عاملی و رگرسیونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در اولویت بندی موانع توسعه، مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی به ترتیب با مقدار رتبه 5.06 و 5.01 در رتبه های اول و دوم قرار دارند و بیشترین بار عاملی در توسعه شهرستان با این دو عامل محقق می شود؛ همچنین در بین شاخص های مؤثر در مؤلفه مهاجرت های عمده، وقوع خشکسالی های مستمر با 69 درصد بیشترین میزان تأثیر، در رتبه نخست مورد ارزیابی قرار گرفت؛ و شاخص توانمندی ها و ظرفیت های محلی در مؤلفه توسعه نقش نخست داشته و بیانگر تأثیر قطعی و محوری بر توسعه است.
تأثیر تغییر اقلیم بر منابع آب زیرزمینی حوضه آبخیز چم انجیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
53 - 80
حوزههای تخصصی:
اضافه برداشت از آبخوان ها، تغییر اقلیم، فعالیت های انسانی و زمین شناسی از جمله عوامل اثرگذار بر کمیت و کیفیت منابع آب زیرزمینی است. در پژوهش حاضر برای ارزیابی تغییر اقلیم بر منابع آب از داده های روزانه دبی، ایستابی، تخلیه چاه، بارش، دما و کیفیت آب زیرزمینی (در سال های 1991-2021 آبخوان چم انجیر) در حوضه خرم آباد استفاده شد. یافته ها نشان داد که در حوزه چم انجیر روند برداشت از چاه، دما و شاخص های شیمیایی نسبت جذب سدیم (SAR) و درصد سدیم (% Na) افزایشی معنادار و سختی کل (TH) و روند دبی کاهشی معنادار داشته است. طبق خروجی مدل، تغییرات بارش در دوره 2041-2060نسبت به دوره مشاهداتی کاهش و دوره 2021-2040 نسبت به دوره مشاهداتی افزایش خواهد داشت؛ اما مقدار دبی در دوره 2021-2060 کاهش خواهد یافت. روند افزایشی دو عنصر SAR و %Na تحت تأثیر کل مواد جامد محلول (TDS) و هدایت الکتریکی (EC) است. با افزایش TDS و EC میزان SAR و Na % افزایش می یابد. همبستگی TDS با Na% و SAR به ترتیب ۷۱۵/۰ و ۶۳۶/۰ و همبستگی بین EC با SAR و %Na به ترتیب ۷۱۳/۰ و ۶۳۵/۰ است. بر اساس مدل رگرسیون دبی و بارش، سطح ایستابی در دوره های 2021 تا 2060 روند کاهشی و عناصر کیفیت آب زیرزمینی (آنیون، کاتیون و هدایت الکتریکی) روند افزایشی خواهد داشت. نتیجه این تغییرات کاهش کمیت و کیفیت منابع آب زیرزمینی و افزایش تنش های آبی است؛ بنابراین بازنگری در مدیریت و تخصیص منابع آب، سازگاری با تغییر اقلیم، مدیریت الگوی کشت، افزایش راندمان آبیاری و تعامل با جوامع محلی و ذی نفعان می تواند در بهبود شرایط مؤثر باشد.
بررسی سازوکار ادراک شهروندان در شهر همدان از فضاهای بازآفرینی شده در محدوده مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
71 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش درخصوص بافت های تاریخی در مرکز شهرها در دو دهه اخیر به صورت چشم گیری از نظر مدیران شهری و متخصصان افزایش پیدا کرده است. این روند، موجب شده است که رویکردهای نوینی در برنامه ریزی و توسعه این مناطق ارزشمند شهری ارائه که یکی از برجسته ترین آن ها رویکرد بازآفرینی است. مرور این پژوهش های عملی و نظری نشان می دهد در فرایند بازآفرینی محدوده های تاریخی و فرسوده شهرها غالب آنان صرفاً به جنبه های عینی و کالبدی بدون توجه به ذهنیت شهروندان که برگرفته از هویت و فرهنگ آنان است توجه داشته اند. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چگونگی درک شهروندان از فضاهای بازآفرینی شده تحت مفهومی به نام بازآفرینی ذهنی شکل گرفته است. در همین راستا، پس از تبیین مدل مفهومی پژوهش برپایه مرور ادبیات موضوع، پرسشنامه ای ساختار یافته طراحی و در بین شهروندان همدانی برای استخراج ذهنیت آنان از فضاهای بازآفرینی شده میدان مرکزی شهر همدان توزیع شد. سپس، داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و در نرم افزار Smartpls مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که دو عامل کالبد و اجتماع در سازوکاری طولی موجب بحرانی ترین اثرگذاری در ذهن شهروندان در راستای شکل گیری ذهنیت آنان از فضاهای بازآفرینی شده میدان مرکزی شهر همدان شده اند.
پهنه بندی حرکت توده ای در حوزه آبخیز چم گردلان ایلام و بررسی عوامل مؤثر در وقوع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
95-108
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که در حوزه آبخیز چم گردلان شکل های مختلف حرکات توده ای به ویژه در مسیر راه های ارتباطی، اراضی زراعی و مسکونی وجود دارد، ضرورت ایجاد نقشه های پهنه بندی برای آن ها و نیز بررسی عوامل مؤثر در وقوع آن به منظور پیشگیری و کنترل این پدیده را اجتناب ناپذیر می سازد. لذا در این پژوهش، ضمن بازدیدهای میدانی، اقدام به ایجاد نقشه های زمین شناسی، فیزیوگرافی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، فرسایش، کلیماتولوژی، خاکشناسی و ژئومورفولوژی در محیط GIS گردید. روش انجام کار در این پژوهش بر مبنای تشخیص واحدهای کاری ژئومورفولوژی بوده که به کمک تفسیر عکس های هوایی و قطع دادن نقشه های پایه صورت گرفته است. سپس عوامل مؤثر بر وقوع حرکات توده ای با استفاده از روابط رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گرفت. به نحوی که در آن عواملی مانند شیب، نوع سازند زمین شناسی، خاکشناسی، اقلیم به عنوان متغیرهای مستقل و فراوانی وقوع حرکات توده ای به عنوان تابعی از عوامل مذکور در نظر گرفته شد. نتایج حاصله نشان داد که مؤثرترین عوامل در ارتباط با فراوانی وقوع زمین لغزش ها در منطقه، به ترتیب عبارت از شیب، تشکیلات زمین شناسی، جنس توده لغزشی (نوع و میزان املاح در خاک) و کاربری اراضی می باشند.
بررسی تطبیقی الگوی رأی دهی در دوره دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی (مورد: حوزه انتخابیه قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
67 - 85
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل عوامل موثر بر رفتار رأی دهی در حوزه انتخابیه شهرستان های سرپل ذهاب، قصرشیرین و گیلان غرب در دو دوره دهم و یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری، ترکیبی از مدل های رفتارشناسی انتخاباتی، به تحلیل نقش متغیرهای کلیدی مانند شکاف ایلی - طایفه ای، شکاف مذهبی، شهرستان گرایی، جناح بندی سیاسی و عامل اقتصادی در شکل دهی به الگوی رأی دهی در این مناطق پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر دو دوره، متغیرهای مذکور بر رفتار انتخاباتی اثر گذار بوده اند و تغییراتی در میزان و نحوه تأثیرگذاری این عوامل بین دو دوره مشاهده شده است. به ویژه، در دوره یازدهم، تأثیر شکاف های ایلی - طایفه ای و شهرستان گرایی افزایش یافته است که نشان دهنده تقویت هویت های محلی و قومی در فرایند تصمیم گیری سیاسی است. در مقابل، نقش شکاف مذهبی نسبت به دوره دهم کاهش یافته است که می تواند ناشی از تحولات اجتماعی و تغییرات در اولویت های رأی دهندگان یا اشخاص صحب نفوذ این عرصه باشد. علاوه بر این، نقش جناح بندی های سیاسی و مسائل اقتصادی در دوره یازدهم برجسته تر از دوره دهم بوده و نشان دهنده افزایش توجه رأی دهندگان به وضعیت اقتصادی، تعلقات و تعصبات سیاسی است.
شناسایی چالش های شهروندی سالمندان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
955 - 975
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از مسایل جدی سده چهاردهم شمسی ایران است. باتوجه به روند کنونی و پیش بینی های سازمانی، ایران در دوره سالمندی قرار داد و در یکی دو دهه اخیر وارد مرحله سالخوردگی خواهد شد. باتوجه به اثراتی منفی که سالمندی بر جوامع متحمل می گردد، لازم است تا در این خصوص چالش ها و موانع این قشر از جامعه برای حضور در شهرها شناسایی شود تا زمینه ای باشد برای برنامه ریزی به عنوان جامعه/شهر دوستدار سالمند. از همین رو و با توجه به اهمیت موضوع، این مطالعه در صدد شناسایی چالش های شهروندی سالمندان است. پژوهش حاضر از نوع اکتشافی بوده و جامعه آماری تحقیق را کارشناسان آشنا به موضوع تشکیل می دهند که به روش گلوله برفی، تعداد10 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری- تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین 23 عامل شناسایی شده اولیه، 14 عامل در محاسبه روایی محتوایی، ضریب CVR بالای 75/0 را کسب کرده و به عنوان چالش های شهروندی سالمندان شناخته شدند. دسته بندی چالش ها نشان داد که دو عامل استاندارد نبودن محیط زندگی و تبعیض در ارایه خدمات، کلیدی ترین چالش های شهروندی سالمندان است که برطرف نمودن آنها می تواند تاثیر زیادی در رفع نیازهای سالمندان و تحقق شهر دوستدار سالمندان داشته باشد.
ارزیابی عوامل اکولوژی و مورفولوژی بر جزایر گرمایی شهری (مطالعه موردی: ناحیه 1 منطقه 1و ناحیه 4 منطقه 6 کلانشهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از معضلات نوظهور جامعه شهری و بخصوص کلان شهرها، مبحث جزایر حرارتی شهری است که منجر به اختلاف دمای این سطوح به نسبت مناطق حاشیه خود به دلایل مختلف اکولوژیکی، مورفولوژی، توپوگرافی، جمعیتی و... استروش بررسی: در این پژوهش جزایر حرارتی شهری تبریز در نمونه موردی منطقه 1، ناحیه 1بعنوان محدوده اول و منطقه 6، ناحیه 4 بعنوان محدوده دوم ازاین کلان شهر، با استفاده ازتصاویر سنجش ازدور لندست 8 مورد بررسی قرار گرفت. اهداف این پژوهش شامل استخراج، مکانیابی و تحلیل پدیده جزایر حرارتی شهری درمحدوده موردمطالعه با استفاده از فرمولهای مشخص و تهیه نقشه های مربوطه با تمرکز بر شاخصهای اکولوژیکی و مورفولوژی است.یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که محدوده اول، دمای کمینه 88/15 درجه و بیشینه آن 65/37 درجه بوده و درمحدوده دوم کمینه 11/24 و بیشینه 87/40 درجه است. با بررسی نقشه های استخراج شده براساس شاخصهای درنظر گرفته شده اکولوژیکی یعنی پوشش گیاهی، باد، تابش آفتاب و ارتفاع ازسطح دریا و شاخصهای مورفولوژی یعنی ارتفاع ساختمان، تراکم ساختمانی، نمای ساختمان و بام ساختمان ها در هر دو محدوده، به این نتیجه رسیدیم که محدوده اول باارتفاع بالاتر ازسطح دریا، دریافت مناسب تر بادهای غالب شمالشرقی، جهت گیری مناسب تر خیابان ها، ارتفاع طبقات پایین تر و اکثرا یک طبقه بودن آنها و فراوانی بام های انعکاسی به نسبت محدوده دوم، ازدلایل خنک تر بودن این محدود بوده است. هرچند محدوده دوم ازلحاظ پوشش گیاهی وضع مناسب تر و تراکم ساختمانی کمتری برخورداراست.
اثر تغییر اقلیم بر فنولوژی پوشش گیاهی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از سری زمانی تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشر می باشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهه های اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخص های سنجش از دور به عنوان یکی از روش های نوین در شناسایی تغییر اقلیم استفاده می شوند. یکی از شاخص های مهم سنجش از دور، ویژگی های فنولوژی پوشش گیاهی است که در مطالعات اخیر توانایی خوبی در شناسایی و تخمین پوشش گیاهی نشان داده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از سری زمانی 5 روزه شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر NOAA-AVHRR و پارامترهای فنولوژی گیاه، تغییرات پوشش گیاهی مناطق مراتع و اراضی دیم حوضه دریاچه ارومیه در طول سال های 2013-1984 مورد بررسی قرار گرفت. داده های اقلیمی دما و بارش از ایستگاه های هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه اخذ و در مقایسه با نتایج تصاویر ماهواره ای استفاده گردید. نتایج تحلیل سری زمانی در طی سی سال دوره آماری در حوضه دریاچه ارومیه نشان داد، پارامتر شروع فصل رشد در منطقه اشنویه، سقز و سراب در سال 2013 نسبت به سال 1984 زودتر آغاز شده است. اما در منطقه مراغه دیرتر آغاز شده است. پارامتر پایان فصل رشد در اشنویه، سقز و تکاب زودتر به پایان رسیده است. همچنین پارامتر اوج رشد در شهرستان های مذکور پوشش گیاهی زودتر به حداکثر مقدار خود رسیده است. طول فصل رشد در شهرستان های اشنویه، مراغه و سقز به ترتیب کوتاه تر شده است. نتایج تحلیل های آماری بدست آمده از تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی نشان داد که تغییرات پارامترهای فنولوژی به مکان وابسته می باشد و همچنین شب های سرد و روزهای گرم در ابتدای فصل رشد به ترتیب کاهش و افزایش یافته است. اما در انتهای فصل رشد روزهای گرم افزایش داشته است. این تغییرات باعث افزایش شیب منحنی فنولوژی رشد گیاه در زمان پیری گیاه شده است و در نهایت طول فصل رشد را کاهش داده است.
ماشین برای پیش بینی مناطق حساس به وقوع سیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ایران به دلیل تنوع محیطی بالا، رتبه بالایی در بحران های ناشی از سوانح طبیعی دارد. با رشد سریع شهرها و تغییرات اقلیمی، سیل به عنوان یکی از این سوانح طبیعی خسارات اجتماعی– اقتصادی، بهداشتی و آسیب های محیط زیستی شدیدی را در بسیاری از مناطق به وجود آورده است. لذا، پیش بینی فضایی سیل به قدری حیاتی است که عدم شناسایی مناطق مستعد سیل در یک حوضه آبریز ممکن است آثار مخرب آن را افزایش دهد. در سال های اخیر، با پیشرفت ابزارهای سنجش از دور، اطلاعات جغرافیایی، یادگیری ماشین و مدل های آماری، ایجاد نقشه های پیش بینی سیل با دقت بالا کاملاً امکان پذیر شده است. به همین منظور، در این پژوهش، با استفاده از تصاویر ماهوارهSentinel و استفاده از رویکرد نوین مدل همادی با شش مدل یادگیری ماشین به پیش بینی مکان های مستعد سیل در حوضه آبریز کارون پرداخته شد. مواد و روش ها: در این پژوهش از رادار دیافراگم مصنوعی (SAR) به دست آمده از تصاویر Sentinel-1 برای شناسایی مناطقی که تحت تأثیر سیل قرار گرفته اند، استفاده شد. ابتدا تاریخ های بارندگی شدید و وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه از منابع اطلاعاتی مختلف شناسایی شدند. سپس تصاویر Sentinel-1 مربوط به قبل و بعد از رویداد سیل از طریق پایگاه داده Copernicus تهیه شد. پردازش این داده ها با استفاده از پلتفرم SNAP انجام شد. شناسایی مناطق تحت تأثیر سیل با بهره گیری از روش حد آستانه صورت گرفت. برای این منظور از شاخص تفاوت نرمال شده آب (NDWI) تولیدشده از تصاویر Sentinel-2 و همچنین طبقات پوشش زمین که بدنه های آبی دائمی را نشان می دهند، استفاده شد تا آستانه ای که مناطق سیل زده را شناسایی می کند، تعیین شود. سپس لایه پلیگونی سیل به لایه نقطه ای تبدیل و در مجموع ۷۰ نقطه وقوع سیل ایجاد شد. با توجه به مرور مطالعات پیشین و ویژگی های محلی، هفت عامل اصلی که به طور چشمگیری بر وقوع سیلاب در منطقه تأثیر دارند، شناسایی شدند. این عوامل شامل شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شیب، جهت جریان، تجمع جریان، فاصله از رودخانه و بارندگی ماهانه هستند. مدل رقومی ارتفاع (DEM) منطقه نیز از پایگاه داده SRTM تهیه شده و تفکیک فضایی همه عوامل با لایه DEM یکسان تنظیم شد. سپس، با استفاده از الگوریتم های مختلف یادگیری ماشین، مدلی ترکیبی توسعه داده شد که نتایج دقیق تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل ارائه می دهد. مدل های منفرد شامل مدل خطی تعمیم یافته (GLM)، رگرسیون درختی پیشرفته (BRT)، مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، مدل جنگل تصادفی (RF)، مدل رگرسیون سازشی چندمتغیره (MARS) و مدل بیشینه بی نظمی (MAXENT) هستند. نتایج و بحث: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شمال شرق شهرستان الیگودرز، بخش هایی از دورود و ازنا در استان لرستان، خادم میرزا، شهرکرد و کیار در استان چهارمحال بختیاری، دنا و بویراحمد در استان کهکیلویه و بویراحمد، شهرستان سمیرم در استان اصفهان، و مناطق جنوبی حاشیه رودخانه کارون در استان خوزستان بیشترین پتانسیل وقوع سیل را در این حوضه دارند. ارزیابی عملکرد مدل ها نشان می دهد که مدل های جنگل تصادفی (RF) و بیشینه بی نظمی (MaxEnt) بالاترین دقت را در بین مدل های منفرد داشته اند. این مدل ها با ترکیب اطلاعات محیطی و داده های وقوع سیل، قادر به ارائه نقشه های حساسیت به سیل با دقت بالا هستند. از این نقشه ها می توان به عنوان ابزار مدیریتی مهمی برای کاهش اثرات مخرب سیل و جلوگیری از توسعه مناطق آسیب پذیر استفاده کرد.نتیجه گیری: به طور کلی، این پژوهش نشان می دهد که استفاده از رویکرد همادی با ترکیب مدل های یادگیری ماشین می تواند نتایج قابل اطمینان تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل فراهم کند. نتایج این پژوهش برای مدیران و برنامه ریزان کارآمد است و می تواند از توسعه در مناطق آسیب پذیر جلوگیری کند و در نتیجه به کاهش زیان های اقتصادی و جانی در آینده کمک کند.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: عینالی و ائل گولی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
446 - 422
حوزههای تخصصی:
سلامت روان در دهه های اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته می باشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری می شود، توجه به مؤلفه های کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر مؤلفه های ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری تبریز (عینالی و ائل گولی) است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش تحلیل همبستگی انجام شده است. ابتدا مؤلفه های پژوهش در دو دسته مؤلفه های سلامت روان و مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری براساس مبانی علمی معتبر استخراج و سپس به منظور ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر سلامت روان پرسشنامه طراحی شد. در این مقاله جامعه آماری شهروندان شهر تبریز است که از دو فضای شهری مذکور به عنوان مهم ترین فضاهای جمعی استفاده می کنند بر این اساس طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین حجم نمونه شد، که پس از سنجش روایی و پایایی (870/0) پرسشنامه، اقدام به تکمیل پرسشنامه ها شد و نهایتا با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمون در قالب نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری شامل تنوع فضایی، انعطاف پذیری فضا، مسائل زیست محیطی، آسایش اقلیمی، امکانات محیط، حریم خصوصی، خوانایی و زیبایی بصری و مؤلفه های سلامت روان شامل احساس آرامش، امنیت فردی، ارزش و تصورات ذهنی، تأمین نیازها، شادمانی، حس تعلق و تعاملات اجتماعی می باشد. بیشترین همبستگی به مؤلفه تنوع فضایی با مؤلفه تامین نیازها (478/0) و کمترین همبستگی به مؤلفه آسایش اقلیم با مؤلفه امنیت فردی (104/0) تعلق دارد. با توجه به یافته های مقاله حاضر، همبستگی میان بیش از 90 درصد از مؤلفه های کالبدی و روانی به صورت قوی یا متوسط می باشد و این نتیجه نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری در دو فضای شهری مذکور تأثیر بالایی بر سلامت روان شهروندان دارد.
تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیری در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه به بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر، یکی از مهم ترین مسائل توسعه پایدار مناطق روستایی است. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند است تا از تجربیات این کشورها در جهت کاهش نقاط ضعف و ارتقای بهره برداری از انرژی تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق بنیادی، روش مورداستفاده تطبیقی با شیوه تحلیل محتوا می باشد. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش های اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که موفقیت کشورهای آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند از طریق برنامه های تعاملی و مشارکت ذی نفعان و دادن اختیار به آن ها در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده است. اما کشور ایران در سطح ملی و منطقه ای، با دیدگاه ساختار متمرکز و نگرش بخشی به برنامه ها، عدم استقلال و سیاسی بودن مدیران مواجه و در سطح محلی با عدم اختیارهای قانونی به نهادهای محلی و عدم مشارکت های تعاملی در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر روبرو است. از جمله کاربرد این پژوهش می توان به آگاهی از نقاط قوت و ضعف کشورهای موردمطالعه در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و مقایسه آن با کشور ایران و بسترسازی آن در جهت بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور اشاره کرد. این دیدگاه کمک می کند تا زمینه تشویق نهادهای مردمی و محلی در سطوح گوناگون مناطق روستایی فراهم شود.
خوشه بندی روستاهای دارای پتانسیل گردشگری در شهرستان طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
113 - 129
حوزههای تخصصی:
خوشه های گردشگری به مجموعه ای از واحدهای کسب و کار گردشگری اطلاق می شود که در یک منطقه جغرافیایی متمرکز شده و دارای روابط همکاری تخصصی هستند. بسیاری از کشورها با به کارگیری راهبرد خوشه بندی سعی در غلبه بر مسائل و مشکلات موجود کسب و کارهای گردشگری دارند. شهرستان طبس از قدیمی ترین و خاص ترین سکونتگاه های ایران است که به دلیل جاذبه های تاریخی و طبیعی کم نظیری که دارد، از گزینه های محبوب برای گردشگری به شمار می رود. هدف از انجام پژوهش، خوشه بندی روستاهای دارای پتانسیل گردشگری در شهرستان طبس می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و رویکرد غالب آن پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری شامل 36 روستای دارای پتانسیل گردشگری شهرستان طبس در استان خراسان جنوبی است. جهت خوشه بندی روستاها نظرات 30 نفر از متخصصان (کارکنان میراث فرهنگی، بخشداری و فرمانداری) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای رتبه بندی روستاهای مورد مطالعه از مدل آراس و برای نمایش نتایج و خوشه بندی روستاها از نرم افزار GIS استفاده گردید. نتایج نشان می دهد روستاهای هودر، جوخواه، ازمیغان، کریت، دست گران، نای بند، اسفندیار، زنوغان، رباط خان، حلوان، دهنو و عرب آباد دارای پتانسیل قوی برای جذب گردشگری و ایجاد خوشه های گردشگری است و روستاهای خروعلیا، مرغوب، پیکوه، ملوند، حسن آباد، کردآباد، نصرت آباد، پیرحاجات، چیروک، سرند، ماودر نیز از پتانسیل کمتری برای جذب گردشگر برخوردار است. به عبارتی، تفاوت فضایی در سطوح توان جذب گردشگری بین روستاهای شهرستان طبس مشهود است که نیازمند برنامه ریزی یکپارچه توسعه با رویکرد آمایش فضایی است.
مرور کتاب شناختی مولفه های موثر بر پیاده روی زنان در فضاهای شهری (بازه زمانی 2024-2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای فضا و مکان در شهر سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
123 - 143
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل تأثیرگذار بر پیاده روی زنان در فضاهای شهری نه تنها به ارتقای سلامت و کیفیت زندگی آن ها کمک می کند، بلکه گامی اساسی در جهت طراحی شهرهای فراگیر، امن و پاسخگو به نیازهای جنسیتی است. هدف از این مطالعه، مروری کتاب شناختی بر مطالعات انجام شده در زمینه پیاده روی زنان در فاصله سال های 2014 تا 2024 است. بدین منظور پس از جست وجوی مقالات در پایگاه استنادی اسکوپوس 4153 مقاله یافت شدند که پس از اعمال فیلترهای مد نظر، 130 مقاله حاصل شدند. تجزیه وتحلیل داده های استنادی نشان می دهد که کشورهایی نظیر ایالات متحده آمریکا، ژاپن، انگلستان، آمریکا، استرالیا و ایران بیشترین تعداد مقالات را در این حوزه ارائه داده اند. همچنین بیشترین تعداد مقالات مربوط به سال های 2021 و 2017 و کمترین تعداد مقالات مربوط به سال های 2014 و 2015 است. علاوه براین، عملکرد نویسندگان و نشریات و سازمان ها نیز بررسی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مطالعات انجام شده در این حوزه به چهار دسته تقسیم می شوند: پژوهش هایی که نقش عوامل محیطی و طراحی شهری را بر پیاده روی زنان بررسی کرده اند؛ مطالعاتی که به بررسی تأثیر احساس ایمنی و امنیت بر پیاده روی زنان توجه داشته اند؛ پژوهش هایی که تأثیر عوامل اجتماعی فرهنگی بر پیاده روی زنان را مورد بررسی قرار داده اند و مطالعاتی که رفتار پیاده روی زنان و مردان را مقایسه کرده اند. یافته های این پژوهش نه تنها به شناسایی روندهای پژوهشی و شکاف های تحقیقاتی در ادبیات موجود یاری می رساند، بلکه بستری برای توسعیه چهارچوب های نظری یکپارچه و سیاست گذاری های آگاهانه در ایجاد فضاهای شهری که به نیازهای زنان پاسخ دهند، فراهم می کند.
تعیین راهبرد مناسب برای کاهش مهاجرت مردم بر ا ساس مدل سوات (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین تغییرات وسیع آب و هوایی و مهاجرت مردم دنیا ارتباطی پیچیده است. تغییر اقلیم همه بخش های اقتصادی را تا اندازه ای تحت تأثیر قرار می دهد؛ اما بخش کشاورزی شاید حساس ترین و آسیب پذیرترین بخش باشد. این پدیده می تواند منجر به افزایش مهاجرت و افزایش خطر درگیری شود. امروزه مهاجرت یکی از معضلات همه کشورهای در حال توسعه است. مهاجرت اقلیمی و وقوع پی درپی خشکسالی در استان خوزستان و شهر اهواز نیز ناشی از افزایش دما و کمبود بارش و .... زمینه مهاجرت را فراهم نموده است. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی توانمندی های کاهش مهاجرت مردم شهر اهواز و تدوین راهبرد مهاجرت است. در این تحقیق با استفاده از مدل swot پرسشنامه ها براساس طیف لیکرت تنظیم و با نظرات کارشناسان، تکمیل و آنالیز شده است. ابتدا در مرحله اول عوامل داخلی، یعنی نقاط ضعف و قوت و در مرحله بعدی عوامل خارجی، یعنی فرصت ها و تهدیدها شناسایی و در مرحله آخر، این عوامل وزن دهی شدند. از بین عوامل خارجی، نقاط تهدید با وزن(0/460) و از عوامل داخلی، نقاط ضعف با وزن (0/440) بیشترین اوزان را به خود اختصاص داده اند. نتایج نشان داد که راهبرد استراتژیک مهاجرت شهر اهواز به راهبرد حداقل- حداقل یا راهبرد تدافعی نزدیک می باشد. پیام اصلی این مقاله بیانگر به کارگیری استراتژیک تدافعی و کاهشی است. یعنی در این بخش باید نقاط ضعف را کاهش و از تهدیدات بپرهیزیم. این عوامل ضعف و تهدید، زمینه مهاجرت اند و عدم توسعه پایدار اهواز را سبب می شوند.