مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دبی
حوزه های تخصصی:
" مقاله حاضر بخشی از تحقیقی است که در نوروز سال 1385 بر مسافران ایرانی که از مبدا شیراز به قصد تفریح به مقصد دبی مسافرت می کردند انجام گردید . در این تحقیق حدود 300 نفر از مسافران به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و دیدگاه های آنان با پرسشنامه استاندارد بررسی شد، سپس با استفاده از تکنیک تحلیل عامل، انگیزه های پاسخگویان استخراج گردید و این انگیز هها با متغیر سن
سنجیده شد . در نتایجی که از تحلیل T پاسخ گویان و با استفاده از آزمون داده های به دست آمده حاصل گردید، می توان چنین دریافت که در اغلب عوامل و انگیزه های مورد بررسی، جز در یک عامل، تفاو تی معنی دار میان گروه ه ای سنی متفاوت وجود ندارد.
"
بررسی اثرات برداشت مصالح ( شن و ماسه ) بر شکل بستر شکل ورژیم رودخانه میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نظام بهره برداری مصالح شن و ماسه از رودخانه حاکی از وجودمشکلات متعدد از نظر مسائل طبیعی دستگاه های متولی مسائل مالی و نیز از دیدگاه های زیست محیطی می باشد در طی سالهای گذشته اقدامات مختلفی جهت اصلاح نظام بهره برداری از مصالح رودخانه ای صورت ÷ذیرتفه است رود میناب از جمله رودخانه هایی است که دارای غنی ترین مصالح شن و ماسه کشور می باشد به همین منظور کارخانجات متعددی در بستر این رودخانه جهت بهره برداری از مصالح آن احداث شده است احداث سد میناب و متعاقب آن قطع کامل دبی ÷ایه رودخانه به ÷ایین دست سد و به طبع آن قطع صد در صد رسوبهای انتقالی مخصوصا رسوبهای درشت دانه به ÷ایاب سد میناب فرسایش بستر و کناره های این سیستم آبرفتی را مخصوصا در طی سیلابتهایا ستثنائی به دنبال داشته است این عامل باعث تغییر ÷ذیری مسیر ازجمله گود افتادگی بستر تخریب کنارها و توسعه مئاندرها عریض شدن رو به گسترش بستر و تهدید سازه های رودخانه ای مانند ÷ل و سد میناب دیوارهای سیل بند و سیل برگدان و تهدید مناطق مسکونی و مزارع و باغات مجار رودخانه گردیده است بهره برداری مصالح آبرفتی ازجمله مسائلی است که در این رودخانه وجود دارد به همین منظور طی سالهای گذشته اقدامات مختلفی جهت اصلاح نظام بهره برداری صورت گرفته است ولی توجه به این مطلبی ضروری است که درچهارچوب نظام فعلی رودخانه میناب رعایت نکات فنی و توجه به جریان آب و رسوب و به طور کلی شناخت ژئومرفولوژی رودخانه مهمترین رکن نظام بهره برداری از مصالح آن است روند منطقی و ضروری انجام مطالعات و جمع آوری اطلعات باید از وضعیت جریان آب و رسوب نقش آنها در ÷یکر شناسی رودخانه و توجه به اثرات تبعات طبیعی برداشت مصالح از رودخانه از جمله اهداف دراز مدت این سیستم آبرفتی است
بررسی انرژی تجدیدپذیر حاصل از جریان آزاد آب توسط توربین آبی
حوزه های تخصصی:
آگاهی از محدودیتهای بهره وری از توربین به ما کمک می کند تا بتوانیم طراحی مزارع تولید توان بادی و آبی را بهینه کنیم. برآورد دقیق از اندازه توان تئوری تولیدی توسط توربین در جریان آزاد سیال از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا که علاقه در حال رشد برای توسعه در تولید توان از منابع بادی و منابع آبی با ارتفاع صفر بطور روز افزون مورد توجه می باشد. این منابع انرژی جنبشی عظیمی از جریان اقیانوسها و جذر و مد و رودخانه های بدون احداث سد را شامل می شوند. در این مقاله، یک مدل ریاضی صریح و قابل حل برای برآورد بیشترین راندمان توربین در جریان آزاد ارائه شده است. این نتایج می تواند برای توربین های آبی مولد برق که در آن احداث سد غیر ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. این مدل با صفحه ای متناهی و دو بعدی با نفوذ پذیری جزیی در جریان غیر قابل تراکم سر و کار دارد که برای پروانه های دو بعدی مطلوب بوده ولی برای توربینهای با جریان سه بعدی متقاطع و مارپیچی کمتر مناسب است. جالب ترین یافته تجزیه و تحلیل ما این است که برای جریان آزاد بیشترین بازده پروانه مسطح حدود 30 درصد می باشد. این نتیجه در تقابل شدید با مقدار ارائه شده توسط Betz که 60 درصد بوده و به طور معمول در حال حاضر برای چندین دهه استفاده شده است، قرار دارد. نشان داده شده است که ارزیابی بالایBetz ناشی از صرف نظر نمودن از انحنای جریان سیال است. همچنین، اثبات شده است که توربین مارپیچی سه بعدی حداقل برای کاربردهای آبی خیلی کارامدتر از پروانه دو بعدی می باشد.
تحلیل دبی رودخانه کارون با تبدیل باکس- کاکس و سری های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی بیلان آب و توزیع زمانی متغیرهای هیدرولوژی و عناصر اقلیمی مؤثر بر آن، از جمله زمینه های تحقیقاتی هیدرولوژیست هاست.به منظور تحلیل متغیر های ذکر شده تکنیک هایی مانند سری های زمانی، تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده می شود. رودخانه کارون به ویژه در بخش کوهستانی آن طی سال های اخیر با سیلاب های بزرگ، خسارات هنگفت اقتصادی و محیطی همراه بوده که جهت ارایه تحلیلی مناسب از چگونگی روند نغییرات آن، فرایندهای هیدرو لوژیک آن بررسی شده است. در این تحقیق، تلاش شده با استفاده از تبدیل باکس –کاکس، روش سری های زمانی و به کمک شاخص های BIC AIC, مدل مناسب برآورد و روند داده ها در آینده مشخص شود. بر این اساس، مدل های )ARMA4و1) در مورد ایستگاه شالو، *(3، 0، 3)* (2، 1، 1)ARIMA ایستگاه ارمند، 3*(0، 0، 3)*(0، 1، )ARIMA ایستگاه بارز و4*(1، 1، 3)*(0، 0، )ARIMA در ایستگاه مرغک برای برآورد و تعیین روند مناسب تشخیص داده شد. سپس دوره آماری 79-1383 به عنوان شاهد و به منظور واسنجی دقت مدل انتخاب و داده های ثبت شده(شاهد) و برآوردی مدل مقایسه شدند که با وجود همبستگی مثبت بین مقادیر ثبت شده و برآوردی، سیر صعودی در دبی رودخانه کارون تایید گردید.
تحلیل روند بارندگی و دبی در حوزه ی آبخیز کشف رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها یکی از منابع اصلی آب مصرفی می باشند، برای مدیریت بهتر این منابع اطلاع از روند دبی آنها و عوامل ایجادکننده ی این روند ضروری می باشد. این تحقیق با هدف تحلیل روند بارندگی و دبی در حوزه ی آبخیز کشف رود که یکی از حوضه های کم بارش در شمال شرق ایران است، در 13 ایستگاه هواشناسی و هیدرومتری در دوره ی آماری بین سال های 1351 تا 1385 انجام گرفت. در این تحقیق برای ارزیابی بود یا نبود روند از آزمون ناپارامتری من- کندال و برای میزان بزرگی آن از آزمون سن استفاده شد. نتایج تحلیل بارندگی و دبی نشان داد بارندگی در فصل پاییز در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. به طوری که در 9 ایستگاه روند افزایشی بوده است. از طرف دیگر بارندگی در فصل بهار در 10 ایستگاه از مجموع 13 ایستگاه روند کاهشی را نشان می دهد. در فصول زمستان و تابستان تقریباً تعداد ایستگاه های دارای روند افزایشی و کاهشی برابر است. در بررسی روند داده های سالانه ی بارندگی و دبی مشاهده شد که از مجموع 13 ایستگاه مورد مطالعه در حوزه ی آبخیز کشف رود، 5 ایستگاه روند افزایشی و 8 ایستگاه روند کاهشی در داده های بارندگی نشان دادند. ولی در داده های دبی در هیچ یک از ایستگاه ها روند افزایشی مشاهده نشد. به طوری که دبی در دو ایستگاه بدون روند و در مابقی ایستگاه ها دارای روند کاهشی بود. این به احتمال زیاد به علت افزایش برداشت و استفاده از آب رودخانه هاست. با افزایش جمعیّت نیاز به استفاده از آب رودخانه ها نیز افزایش یافته است. در نتیجه انسان با ایجاد سد و زیر کشت بردن زمین های کشاورزی بیشتر سعی در بهره وری و مهار بیشتر آب های جاری نموده است.
مقایسه شبکه عصبی مصنوعی و مدل HEC – HMS در برآورد بارش - رواناب در حوضه آبریز رودخانه اعظم هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روشهایی که در زمینه های مختلف علمی استفاده شده و می تواند فرایند پیچیده بارش – رواناب را شبیه سازی کند، استفاده از مدلهای شبکه عصبی مصنوعی است. هدف این تحقیق بررسی کارآمدی شبکه های عصبی مصنوعی در شبیه سازی فرایند بارش- رواناب و مقایسه نتایج آنها با مدل HEC – HMS در حوضه آبریز رودخانه اعظم هرات در استان یزد است. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل بارندگی روزانه به همراه دبی روزانه و لحظه ای رودخانه مزبور طی یک دوره آماری 24 ساله (1361-1385) است. ابتدا بارش نگارهای چندین پیشامد بارندگی و آبنمودهای رواناب آنها مبنای کار قرار گرفت. سپس شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پس انتشار خطا و استفاده از تابع تبدیل سیگموئید آموزش داده شد. معیار گزینش پارامترهای شبکه در مرحله آموزش، تولید کمترین مقدار (RMSE) در خروجی های آن بود. مدل HMS به روش پیشنهادی SCS و شماره منحنی (CN) اجرا شد. برای ارزیابی کارایی شبکه عصبی مصنوعی، داده های شبیه سازی شده و مشاهده ای مربوط به کل دبی و حجم رواناب، دبیها و زمانهای اوج مقایسه شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ضرایب همبستگی کل دبیهای مشاهده ای و برآورد شده شبکه عصبی 978/0 و مدل HMS 823/0 است و خروجی شبکه نسبت به خروجی مدل از دقت بیشتری برخوردار است. ضرایب همبستگی مربوط به حجم رواناب برآورد شده و دبی اوج به ترتیب برای شبکه 986/0 و 981/0 و برای مدل 979/0 و 972/0 به دست می آید. مقایسه زمان اوج آبنمودهای واقعی با موارد پیش بینی شده ANN و HMS نشان می دهد که دقت شبکه در این مورد نیز به مراتب از دقت مدل استفاده شده بیشتر است و ضرایب همبستگی شبکه 833/0 و مدل 491/0 برآورد می شود. مقایسه عملکرد شبکه و مدل به کار رفته نشان می دهد که در تمام پارامترهای مورد نظر دقت شبکه بیشتر از مدل HMS است. با انجام آزمون t با سطوح احتمال 95 و 99 درصد، اختلاف معنی داری میان اندازه های مشاهده ای و شبیه سازی شده مربوط به همه پارامترهای مورد بررسی مشاهده نشد.
آشکار سازی اثر نوسانات بارش بر روان آب سطحی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثرات تغییر بارش بر روی دبی در سطح دریاچه ارومیه می باشد. محاسبات و تحلیل ها برروی میانگین بارش و آب دهی حوضه آبریز ارومیه صورت گرفته است. این مطالعه در یک دوره آماری 42 ساله از سال 1345 تاسال 1386 برای عناصر بارش و دبی سنجی صورت گرفت. برای شناسایی نوسانات بارش و دوره های خشکسالی از مدل SPI استفاده شد و در ادامه به وسیله آزمون همبستگی اسپیرمن میزان ارتباط بارش و دبی در ایستگاه های مختلف نمایش داده شد. تحلیل نمودارهای ترسیمی نشان می دهد که نوسانات در میزان بارش موجب نوسان در دبی گردیده و سال هایی که مدل SPI خشکسالی را نشان می دهد در میانگین متحرک دبی نیز کاهش دبی نسبت به سطح متوسط حاکم بوده و بر اساس فاز های کاهشی و افزایشی بارش در میان سال های 1385 1365 دبی نیز از این فاز های تاثیر پذیرفته است. خشکی های شدید بارش و تاثیر آن بر روی روانآب موجب جهش در آزمون من کندال شده و این مدل نیز کاهش دبی را نمایش می دهد. این جهش در سال 1374 شکل گرفته و تا پایان دوره مطالعاتی ادامه یافته است. با کاهش میزان بارش، از میانگین دبی و انحراف معیار ایستگاه کاسته و معادله خط رگرسیونی دبی روندی کاهشی را در پیش گرفته و تا به امروز این سیر نزولی ادامه یافته است.
تحلیل روند تغییرات بارندگی و دبی ایستگاه های دوست بیگلو و سامیان حوضه آبریز قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاع از روند تغییرات کاهشی یا افزایشی بارندگی و دبی در حوضه های آبریز نقش مهمی در مدیریت منابع آب و امور مرتبط با مهندسی آب ایفا می کند. در این تحقیق روند تغییرات بارندگی و دبی در حوضه رودخانه قره سو واقع در استان اردبیل در مقیاس های ماهانه، فصلی و سالانه بین سال های 1351 تا 1382 مورد مطالعه قرار گرفته است. برای بررسی وجود و یا عدم وجود روند از آزمون ناپارامتری من-کندال با حذف اثر کلیه ضرایب خودهمبستگی معنی دار و برای بررسی میزان بزرگی آن از آزمون شیب تخمین گر سن در سطوح معنی داری مختلف استفاده گردید. نتایج تحلیل بارندگی و دبی نشان می دهد که جریان رودخانه قره سو در مقیاس سالانه در هر دو ایستگاه این رودخانه روند نزولی دارد. هم چنین روند نزولی معنی دار در داده های دبی در مقیاس فصلی در فصول بهار، پاییز و زمستان مشاهده شد که در آن شدیدترین روند متعلق به فصل زمستان است. بیش ترین میزان کاهش دبی مربوط به ایستگاه دوست بیگلو در فصل بهار (62/0- متر مکعب بر ثانیه در سال) و کم ترین آن مربوط به همین ایستگاه در فصل تابستان می باشد. به طوری که در داده های بارندگی هر دو ایستگاه در مقیاس های ماهانه، فصلی و سالانه روند معنی داری مشاهده نشد.
آشکارسازی آماری تأثیر پدیده گرمایش جهانی بر ناهنجاری های دِبی حوضه رودخانه ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو برای آشکار سازی اثرهای گرمایش جهانی بر آبدهی حوضه ارس انجام گرفته است. داده های استفاده شده برای انجام این پژوهش، شامل داده های سالانه و فصلی گرمایش جهانی و داده های دِبی حوضه ارس در بازه زمانی چهل ساله (2008-1968) بوده و براساس روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و غیرخطی برای مطالعات فصلی و سالانه به انجام رسیده است. مطالعات نشان از ارتباط معکوس و قوی گرمایش جهانی با آبدهی حوضه ارس دارد. این فرآیند، به خصوص از سال 1994 به بعد آشکار است و با افزایش گرمایش جهانی آبدهی حوضه ارس، کاهش چشمگیری از خود نشان می دهد. تغییرات آبدهی حوضه ارس نشان از روند کاهنده آن طی بازه زمانی بلندمدت خود دارد که ارتباط آن با گرمایش جهانی دارای همبستگی معکوس برابر با 68/0- درصد با ضریب تعیین 46/0 است. در بین فصول سال بیشترین تأثیرپذیری از گرمایش جهانی متعلق به فصل زمستان با همبستگی معکوس 70/0- و ضریب تعیین 49/0 است. فصل بهار با همبستگی معکوس 57/0- و ضریب تعیین 32/0، پاییز با همبستگی معکوس 54/0- درصد و ضریب تعیین 29/0 و درنهایت تابستان با همبستگی معکوس 17/0- و ضریب تعیین 03/0 درصد، در رتبه های بعدی قرار می گیرند. در تمامی مطالعات انجام گرفته، روند دِبی حوضه ارس همواره کاهنده بوده و از سال 1994 به بعد زیر میانگین بلند مدت خود است که وقوع خشکسالی و کاهش آبدهی شدید حوضه، درنتیجه تأثیر گرمایش جهانی را نشان می دهد. مقایسه مدل های رگرسیون خطی و غیر خطی در شبیه سازی تغییر پذیری آبدهی حوضه ارس از گرمایش جهانی نشان از دقت بالای مدل غیر خطی نسبت به نوع خطی خود دارد.
تحلیل هیدروکلیماتولوژیکی نوسان های سطح آب دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریاچه ارومیه از مهم ترین اکوسیستم های آبی ایران است که تغییر در آن، تأثیرات گسترده ای در وضعیت اقلیمی، اقتصادی اجتماعی و هیدرولوژی خواهد گذاشت. برای بررسی ارتباط نوسان های سطح آب دریاچه ارومیه با تغییرات دما، بارش، سطح ایستابی و دبی رودخانه ها، سری های زمانی متغیرهای مذکور طی دوره آماری 2010- 1981جمع آوری و تنظیم شد. همگنی و تصادفی بودن داده ها به کمک آزمون ناپارامتریک ران تست مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی روند تغییرات متغیرها و میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته (سطح آب دریاچه ارومیه)، از روش های ناپارامتری من کندال و پارامتری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان می دهد که کمابیش30 درصد از تغییرات سطح آب دریاچه با متغیرهای دما و بارش توجیه می شود. مدل های هیدرولوژی مشخص می کنند که 42 درصد از نوسانات سطح آب دریاچه، ناشی از تغییرات دبی رودخانه های منطقه و سطح ایستابی آبهای زیرزمینی است و افزایش دما بیشتر از کاهش بارندگی در افت سطح آب دریاچه ارومیه مؤثر است. این مطالعه نشان داد که جهش و روند افزایشی دما از سال 1993، کاهش بارش و دبی رودخانه ها از سال 1994، روند افزایشی ارتفاع سطح ایستابی و روند کاهشی سطح آب دریاچه ارومیه با تأخیر چهار ساله، از سال 1998 آغاز شده است.
بررسی و تحلیل تغییر نوسانات دبی و بارش حوضه مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات و آشکار سازی چرخه های دبی و بارش سالانه حوضه مند است؛ بدین منظور داده های دبی و بارش سالانه این حوضه برای ایستگاه های باباعرب، دهرم، دهرود، دژگان، حکان، تنگ کارزین، تنگاب و حنیفقان، بندبهمن، علی آباد خفر، باغان و قنطره طی دوره 1355 تا 1390 استخراج، سپس با استفاده از روش های تحلیل همساز و تحلیل روند در محیط نرم افزار MATLAB مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که بر بارش و دبی حوضه مند بیشتر چرخه ای کوتاه مدت 2 تا 6 ساله حاکم بوده است. با وجود این، بعضی از چرخه های بلند مدت نظیر 17 و 25 ساله در دبی این حوضه مشاهده شده است. نتایج حاصل از تحلیل روند دبی و بارش نشان داد که روند افزایش یا کاهش دبی حوضه در اکثر ایستگاه ها تحت تأثیر روند افزایش و کاهش بارش این منطقه است. با این حال، به طور قطع نمی توان استنباط نمود که تغییرات و چرخه های دبی حوضه مند، وابسته به بارش است؛ از این رو، نمی توان تأثیر عوامل مورفولوژیکی و ژئومورفولوژی این حوضه را نادیده گرفت.
پایش و پیش بینی اثر خشکسالی ها بر دبی چشمه های کارستی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آبخوان کارست در مناطق آهکی اهمیت زیادی در تأمین آب مصرفی دارند، این آبخوان ها تحت تأثیر دوره های افزایش و کاهش بارش و همچنین تغییرات اقلیمی قرار دارند. به منظور مدیریت پایدار منابع آب، شناسایی تغییرات دبی چشمه های کارستی این آبخوان ها ضروری می باشد. در تحقیق حاضر تحلیل سری های زمانی هیدرولوژیکی، بین دبی چشمه های کارستی شهرستان کرمانشاه و بارش با استفاده از شاخص بارش استانداردشده، آزمون من- کندال و زنجیره مارکوف برای پایش و پیش بینی خشکسالی و اثر آن بر دبی چشمه های انجام گرفت. همچنین ارتباط بارش- دبی و تأخیر زمانی به صورت کوتاه و بلندمدت با همبستگی پیرسون بررسی شد. داده های تحقیق شامل دبی سراب های بی ابر، ورمنجه و نیلوفر و بارش ایستگاه های هواشناسی کرمانشاه، روانسر و اسلام آباد غرب برای دوره زمانی 88-1368 به صورت ماهانه و سالانه بود. نتایج تحقیق نشان داد بین دبی سراب ورمنجه (639/0) و بی ابر (642/0) با بارش ایستگاه هواشناسی اسلام آباد غرب و سراب نیلوفر با ایستگاه هواشناسی کرمانشاه (484/0) بیشترین همبستگی وجود دارد. به دلیل حالات مختلف بارش مانند جامد یا مایع، توزیع و شدت آن، اثر بارش بر افزایش دبی با تأخیر حداقل 2 ماه و حداکثر 6 ماه مشاهده شد. نتایج آزمون من- کندال بیانگر افزایش مقدار بارش (76-1368) و سپس کاهش (88-1377) می باشد که دبی سراب بی ابر همین روند را نشان می دهد، و دبی سراب نیلوفر از سال 1387 دچار تغییر کاهشی شده است. نتایج آزمون زنجیره مارکوف نشان داد که در هر سه ایستگاه احتمال رخداد دوره خشک بیشتر از دوره بارانی است، در ایستگاه اسلام آباد غرب 892/0، در ایستگاه روانسر 89/0 و در ایستگاه کرمانشاه 886/0 می باشد. مطالعه نشان داد که احتمال افزایش دوره های خشک در آینده بیشتر و به تبع آن دبی سراب های موردمطالعه کاهش خواهد یافت. مطالعه شاخص SPI سالانه روند کاهش دبی با خشکسالی را نسبت به دوره های تر بهتر نشان می دهد.
بررسی و پیش بینی روند تغییرات پارامترهای اقلیمی بر دبی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز گدارخوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
137 - 154
حوزه های تخصصی:
پیش بینی جریان رودخانه ها یکی از مهم ترین مسائل در برنامه ریزی و مدیریت بهینه آن ها در جهت تولید انرژی برق آبی و تخصیص آب به منابع مصرف، محسوب می شود. جریان رودخانه به عنوان یکی از متغیرهای اقلیمی است که بر منابع آب یک منطقه به طور جدی اثرگذار است. در این مطالعه به منظور دست یابی به مدلی جهت پیش بینی و مدیریت صحیح منابع آب سطحی در مناطق خشک و نیمه خشک، ابتدا روند تغییرات پارامتری اقلیمی دما، بارش و سپس روند تغییر پارامتر هیدرولوژیکی (دبی) براساس آزمون من-کندال بررسی گردید و سپس دبی جریان ماهانه رودخانه گدارخوش در دوره آماری ۱۳۹۱-1370 با استفاده از سری زمانی خطی آریمای فصلی مدل سازی و پیش بینی گردید. برای بررسی ایستایی مدل از آزمون خودهمبستگی(ADF) و خودهمبستگی جزئی(PACF) استفاده شد. نتایج آزمون من کندال نشان دهنده رونددار بودن پارامترهای دما، بارش و دبی در ایستگاه های موردمطالعه در سطح اطمینان 99 درصد می باشد، که به صورت افزایشی در دما و کاهشی در دبی و بارش در تمام ایستگاه ها مشاهده گردید. نتایج آزمون سری زمانی هم چنین نشان دهنده نایستایی سری جریان رودخانه بود که با آزمون تفاضل درجه یک، داده ها ایستا شدند. سپس مدل های مختلف به سری های ایستا شده برازش داده شد و درنهایت مدل (0،1،1) (1،0،0)ARIMA به عنوان مدلی مناسب جهت پیش بینی دبی انتخاب گردید و دبی به مدت 4 سال از 1395-1392 پیش بینی شد. نتایج پیش بینی براساس مدل (0،1،1) (1،0،0)ARIMA در رودخانه گدارخوش حاکی از افزایش دبی در آخر دوره (سال 1394) بود که براساس آمار بارش سازمان هواشناسی در سال آبی 1395-1394، مدل برازش یافته پیش بینی دبی را به خوبی انجام داده است. بنابراین به کارگیری مدل های سری زمانی می تواند در مدیریت منابع آبی از طریق پیش بینی و تعیین روند تغییرات پارامترهای اقلیمی در آینده مفید باشد.
ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر مقادیر رسوب معلق در تعدادی از حوزه های آبخیز استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد رسوب دهی رودخانه ها به دلیل تأثیرگذاری عوامل مختلف دارای پیچیدگی بالایی می باشد. اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺤﻨﯽﻫﺎی ﺳﻨﺠﻪرﺳﻮب و راﺑﻄﻪ ﺗﻮاﻧﯽ ﺑﺮازش داده ﺷﺪه ﺑﯿﻦ دادهﻫﺎی دﺑﯽ و ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠﻖ ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﺪاولﺗﺮﯾﻦ روشﻫﺎی ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠﻖ اﺳﺖ. هدف پژوهش حاضر به دست آوردن تغییرات رسوب طی دهه آینده (2030-2011) با استفاده از معادله سنجه رسوب می باشد. برای این منظور از مدل هیدرولوژیکی IHACRES و مدل اقلیمی LARS-WG استفاده شد. مدل IHACRES ابتدا برای 7 ایستگاه هیدرومتری واسنجی و اعتبارسنجی شد سپس با به کارگیری مدل LARS-WG میزان تغییرات درجه حرارت حداقل، حداکثر و بارندگی برای دوره آینده به دست آمدند. این تغییرات به مدل IHACRES اعمال شدند و میزان دبی جریان دوره آتی تخمین زده شد. با استفاده از داده های دبی و رسوب مشاهداتی منحنی سنجه رسوب تهیه و مقادیر دبی رسوب معلق برای دوره آتی محاسبه شد. نتایج نشان داد مقدار بارندگی 68/3 درصد کاهش یافته و دمای حداقل 48/16 و دمای حداکثر نیز 39/5 درصد افزایش یافته است، که به طورکلی منجر به کاهش 16 درصدی رواناب شده است. همچنین تعداد رخدادهای دبی اوج افزایش یافته که بیش ترین افزایش مربوط به ایستگاه هیدرومتری یامچی با دبی متوسط 09/2 و 16 رخداد دبی اوج بالای 6 مترمکعب برثانیه می باشد. این تغییرات اقلیمی به طور متوسط منجر به کاهش 47 درصدی بار معلق رسوب در ایستگاه های مطالعاتی شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر قابل توجه تغییر اقلیم بر حوزه های آبخیز استان اردبیل می باشد و با توجه به اثرات زیست محیطی تغییر اقلیم لازم است راهکارهایی جهت مدیریت مناسب حوزه های آبخیز اتخاذ شود.
تحلیل و مدل سازی روابط بین دبی ماهانه و خصوصیات ژئومورفومتری حوضه ها نمونه پژوهش: حوضه آبریز کشف رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی جریان آب برای بسیاری از فعالیت ها مانند کنترل سیلاب یا خشکسالی و بهره برداری درست از منابع آب ضروری است. این پژوهش با هدف تحلیل و مدل سازی تغییرات مکانی دبی ماهانه حوضه ها در ارتباط با تغییرات خصوصیات ژئومورفومتری آنها در حوضه آبریز کشف رود واقع در استان خراسان رضوی انجام شد. کم و کیف این ارتباط با اجرای آزمون های همبستگی و رگرسیون چندمتغیره بین دبی های کمینه، بیشینه و متوسط ماهانه به عنوان متغیرهای وابسته و 16 متغیر مستقل ژئومورفومتری شامل محیط، مساحت، ارتفاع حداکثر، ارتفاع حداقل، ارتفاع متوسط، دامنه ارتفاعی، شیب حداکثر، شیب متوسط، شیب آبراهه اصلی، طول آبراهه اصلی، مجموع طول آبراهه ها، تراکم زهکشی، نسبت ناهمواری شیوم، ضریب گراویلیوس، کشیدگی و زمان تمرکز مشخص شد. سطح معنا داری روابط، 05/0 و کمتر در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد روابط معنا داری بین دبی کمینه ماهانه و متغیرهای مستقل وجود ندارد که احتمالاً ناشی از وضعیت خشکی و تغییرات اندک دبی کم آبی در بین زیرحوضه هاست. درمقابل وجود روابط معنا دار بین دبی های متوسط و بیشینه ماهانه و شش متغیر ژئومورفومتری شامل ارتفاع حداکثر، ارتفاع متوسط، اختلاف ارتفاع، شیب متوسط، تراکم زهکشی و نسبت ناهمواری به ارائه مدل های رگرسیونی از تغییرات مکانی دو متغیر وابسته انجامید. دو مدل حاصل از دقت و کارایی خوبی برخوردار و قادر به تبیین 90 درصد واریانس دبی حداکثر ماهانه و 80 درصد واریانس دبی متوسط ماهانه بودند. خصوصیات ارتفاعی و ناهمواری به عنوان مهم ترین خصوصیات هندسی حوضه ها در تبیین تغییرات مکانی دبی ماهانه شناخته شدند. به علاوه برخلاف انتظار، رابطه معنا داری بین مساحت حوضه و دبی های میانگین و حدی ماهانه به دست نیامد.
سیلاب و تمهیدات مدیریتی برای مهار آن در رودخانه میناب (حد فاصل سد میناب تا تنگه هرمز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم زمستان ۱۳۸۴ شماره ۴ (پیاپی ۸)
69 - 82
حوزه های تخصصی:
بررسی روش های کنتزل سیلاب و تخمین میزان خسارات ناشی از آن به منظور تدوین روش های عملی برای حفظ سرمایه های ملی از ضرورت های مطالعاتی است . هرساله بخشی از بناها و تأسیساتی که در پایین دست سدهای مخزنی کشور قراردارند به دلیل وقوع طغیان های فصلی و آزاد سازی جریان های بزرگ تر از ظرفیت سالم رودخانه از سدها، متحمل خسارات فراوانی می شوند. اگر بخواهیم مدیریت سیلاب را به عنوان مدیریت بحران بپذیریم، باید همه ساله مدیریت سیلاب داشته باشیم، و حتی در بحران بپذیریم که باید همه ساله خردمندانه برنامه ریزی کرده و برای سال های آتی نیز برنامه داشته باشیم . در منطقه خشکی مانند میناب مهم ترین مسئله، ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای آب است . با توجه به ویژگی های طبیعی منطقه مورد مطالعه، عرضه طبیعی آب محدود است و از طرف دیگر مقدار تقاضا با افزایش جمعیت، افزایش زمین های زیرکشت، توسعه صنایع، شهرنشینی و غیره، مدام رو به فزونی است . بنابراین برنامه ریزی در جهت استفاده بهینه از منابع آبی منطقه اهمیت فراوانی دارد . از جمله برنامه ریزی های اساسی در زمینه مدیریت آب، مدیریت سیلاب است. در این نوع مدیریت روش های مختلفی جهت کنترل و جلوگیری از خسارات سیل وجود دارد که می توان رو ش های سازه ای و غیر سازه ای برای آن بیان کرد . سیلابی بودن رودخانه میناب و ناپایداری کناره های آن، به علت سست بودن جنس رسوب ها، کمبود بار معلق به دلیل احداث سد میناب، تند بودن شیب رودخانه مخصوصا حد فاصل سد میناب تا پل میناب، باعث می شود تا سرریزهای استثنایی سد میناب سریعا تمرکز یافته و تبدیل به سیلاب هایی خطرناک گردد که در اغلب سال هایی که سیستم های باران زا منطقه را فرا می گیرد، به یکی از بزرگ ترین بلایای محیطی تبدیل می گردد . 72 می باشد. بررسی آمار - 57 و 71 -58 ،55- بالاترین مقدار دبی حداکثر رودخانه میناب متعلق به سا ل های آبی 56 سیلاب در ایستگاه های مختلف از جمله ایستگاه برنطین، وقوع سیلاب های حداکثر در فصل زمستان، و حدود 93 درصد آن ها در دوره 5 ماهه آذر تا فروردین اتفاق می افتد. هیدرولیک که حاصل میانگین عمق، پهنا و سرعت جریان است، ارتباط تنگاتنگی با ویژگی هایی ازقبیل وسعت ناحیه غرق شده و بار رسوب این رودخانه دارد که کارهای عمرانی و مدیریتی که روی آن انجام می گیرد بدون در نظر گرفتن آن امکان پذیر نیست.
تغییرپذیری زمانی و مکانی جریان رودهای استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
75 - 88
حوزه های تخصصی:
تغییرپذیری جزء ذاتی جریان رودهاست. جریان رودها دارای تغییرپذیری زیادی در مقیاس های زمانی و مکانی مختلف می باشند. بخش عمده این تغییرپذیری در اثر عوامل جوی است. بحث اصلی در این مقاله، تغییرپذیری درون سالانه فراوانی دبی بیشینه ماهانه در رودهای استان مازندران است. جهت این کار از داده های 19 ایستگاه (دبی سنجی وزارت نیرو) که دارای حداقل 30 سال آمار پیوسته (از بدو تاسیس تا سال آبی 87-1386) می باشند، استفاده شده است. بررسی اولیه نشان می دهد، به طور نسبی در فصل بهار و پاییز بیشینه ماهانه در بیشتر رودهای منطقه رخ می دهد. جهت بررسی دقیق تر و نشان دادن تناوب دبی بیشینه از روش تحلیل هارمونیک استفاده گردید. این روش نشان داد، بیشترین درصد توضیح واریانس به وسیله هارمونیک اول به میزان حدود 60% در ایستگاه کسیلیان مشاهده شد. در این ایستگاه تغییرات درون سالانه دبی بیشینه ماهانه طی دوره مورد بررسی عموماً به صورت سالانه می باشد. در بیشتر رودها هارمونیک دوم نیز دارای نقش بسیار زیادی در توضیح واریانس داده ها است. در مشخص ترین مورد ایستگاه صفارود رامسر دارای PVR2 بیش از 68% است. بدین ترتیب الگوی غالب نوسان های بیشینه دبی ماهانه در منطقه مورد بررسی، به صورت شش ماهه است. زمان اوج هارمونیک های اول ( T1) عموماً فروردین ماه و زمان اوج هارمونیک دوم ( T2 ) مابین اسفند و فروردین با یک تناوب شش ماهه مابین مهر و آبان است. با توجه به زمان اوج هارمونیک ها مشخص می گردد که رژیم الگوهای دبی بیشینه ماهانه تحت تاثیر دو عامل اساسی است. در هنگام بهار (اسفند و فروردین) علت اساسی رخداد دبی های بیشینه ماهانه عامل ذوب برف است و زمان اوج دوم که رخداد آن در پائیز (مهر و آبان) می باشد متأثر از رژیم بارش های منطقه است که عموماً پاییزه می باشد.
بررسی علل تفاوت رفتار هیدروژئولوژیکی چشمه های کارستی در مناطق خشک، مطالعه موردی: توده آهکی دوساری، جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 100
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، کاهش ذخایر آب زیرزمینی موجود در آبخوان های آبرفتی باعث توجه به منابع آب موجود در سازندهای متراکم شده است. یکی از مهمترین انواع سازندهای متراکم از دیدگاه هیدروژئولوژی، سنگ های آهکی هستند. در جنوب شرق دشت جیرفت، سنگ های آهکی دوساری متعلق به دوره الیگومیوسن (معادل سازند قم) رخنمون دارند. این تحقیق به منظور تعین عوامل موثر بر رفتار هیدروژئولوژیکی چشمه های موجود در این سنگ ها انجام شده است. به این منظور از داده های آبدهی و کیفیت آب چشمه های موجود استفاده شده است. شکستگی ها و خطواره ها نیز با استفاده از تصاویر ماهواره ای استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد با وجود خاستگاه یکسان چشمه ها، تفاوت هایی در میزان آبدهی و روند تغییرات زمانی آن مشاهده می شود. بر اساس مطالعات انجام شده رژیم تغذیه چشمه ها، یک رژیم انتشاری است. بر اساس مدل مفهومی تهیه شده در این تحقیق، تفاوت در مساحت حوضه آبگیر چشمه های مورد مطالعه و مسیرهای متفاوت جریان آب در آبخوان کارستی، باعث تفاوت آبدهی چشمه ها و روند تغییرات زمانی متفاوت آن ها شده است.
آشکارسازی اثر نوسانات بارش بر روان آب سطحی حوضه آبریز سرخس(کشف رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۷
11 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر نوسان بارش بر دبی رود کشف رود است. در این پژوهش داده های اقلیمی بارش و روانآب سطحی در یک دوره ی آماری 40 ساله از سال 1347 تا 1387 برای شناسایی تغییر و جهش بارش روانآب در سطح کل حوضه و هم چنین ایستگاهی مورد استفاده قرار گرفت. به وسیله ی ضریب همبستگی «پیرسون»، میان بارش و روانآب، میزان اثر مستقیم بارش بر روانآب، در سطح حوضه مشخص کرده و سپس با استفاده از میزان انحراف معیار ماهانه و سالیانه، نرخ نوسانات را در طی دوره ی آماری نمایش دادیم. هم چنین به وسیله ی میانگین متحرک سه ساله و آزمون «من کندال» روند خطی و جهش های شکل گرفته در سری های زمانی در سال های مورد مطالعه بررسی شدند. نتایج نشان داد که بارش و دبی در سطح حوضه، طی سال های اخیر، خشکی و ترسالی های متوالی را سپری کرده است. علاوه بر آن شدت خشکی ها در حال افزایش است. روند کلی بارش و دبی حوضه کاهشی بوده است. هم چنین از نظر فصلی بیشترین تغییرات ماهانه بر روی روانآب سطحی در فصل بهار و فروردین ماه مشاهده شده است و کمترین این تغییرات در اواخر تابستان می باشد که دلیل آن خشک شدن رود در این فصل در طی سال های مورد مطالعه است. آزمون من کندال نیز نشان از جهش در ایستگاه های دبی سنجی داشته که این جهش در جهت منفی و کاهشی بوده است. در برخی از ایستگاه ها این جهش از محدوده ی اطمینان 95 درصد خارج شده و موجب تغییر اقلیم در سطح ایستگاهی گردیده است.
پتانسیل خروجی آب از چین خوردگیهای زاگرس به حوضه آبریز خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اثر شکل گیری تنگ ها در رشته کوه زاگرس آب فراوانی به حوضه خلیج فارس هدایت می شود که در صورت نبودن تنگ ها، آب ها موازی با چین خوردگی های زاگرس، به سمت جنوب شرق هدایت می شدند. هدف از پژوهش حاضر برآورد آب انتقال یافته با تنگ های زاگرس است. به این منظور از نقشه های 1:50000 توپوگرافی، 1:100000 زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاع ایران و منابع کتابخانه ای استفاده شد؛ بنابراین در این پژوهش لایه ایستگاه های هیدرومتری انتخاب و به عنوان نقطه خروجی، زیرحوضه های مسلط به آنها استخراج شد. در پژوهش حاضر روابط بین بارش با ارتفاع هر حوضه برآورد و بر اساس آنها لایه های هم بارش و متوسط بارش هر زیرحوضه محاسبه شد. با در نظر گرفتن وسعت زیر حوضه ها حجم بارش دوره های مدنظر برآورد و با دبی های ایجاد شده مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که با جریان های ناودیسی رشته کوه زاگرس، 110،695 میلیارد متر مکعب آب به خلیج فارس هدایت می شود. در میان پنج حوضه گیلوان، سیمره، سرتنگ دولاب، قره آغاج و دز زیرحوضه هایی که دبی کم دارند در دامنه های شرقی و زیرحوضه های با دبی زیاد در دامنه غربی تراست اصلی زاگرس واقع شده است. علت تفاوت در دبی دو دامنه را می توان در چند ویژگی زاگرس ردیابی کرد: 1- شیب دامنه های کوهستانی؛ 2- موقعیت دامنه ها نسبت به جریان های ورودی؛ 3- کارست و گسل خوردگی. هرچند حجم دبی حوضه های شرقی نسبت به دبی حوضه های غربی کمتر است، زمان آبدهی آنها طولانی تر است.