فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۲٬۵۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی، تغییرات پیوسته، عدم قطعیت و چند بعدی بودن فضا از این واقعیت حکایت دارد که دست اندرکاران گردشگری می بایست برنامه ریزی این صنعت را در افق های دورتری دنبال کنند؛ اهمیت مطالعات آینده پژوهانه در حوزه گردشگری و لزوم بازیابی صنعت گردشگری کشور در ایام پساکرونا محققان را بر آن داشت تا به شناسایی و تحلیل روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در یک افق 10 ساله بپردازند؛ تحقیق پیش رو کاربردی، تحلیلی، کیفی کمی و از حیث نگرش زمانی آینده نگرانه خواهد بود؛ گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر کتب، مقالات، پایان نامه ها و دیگر منابع داخلی و خارجی بوده و گردآوری اطلاعات میدانی پژوهش به کمک خبرگان صورت گرفته است؛ نهایتا تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار میک مک دنبال شده است؛ طبق یافته های پژوهش افزایش شکاف اقتصادی بین مردم، افزایش تحریم های بین المللی، افزایش روابط سیاسی با کشورهای اسلامی، افزایش تبلیغات سوء و وارونه جلوه دادن وقایع کشور، افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد گردشگری، طولانی بودن فرایند بروکراتیک در حوزه کارآفرینی، افزایش تقاضای سفر با پایان همه گیری کرونا، بازیابی محیط ناشی از کاهش سفرها در عصر کرونا، افزایش استفاده مردم از موبایل های هوشمند، افزایش نقش بلاگرهای اینستاگرامی در تبلیغ مقاصد، تخریب محیط زیست و ساخت خانه های دوم، افزایش کنفرانس ها و سمینارهای علمی، کاهش حس میهن دوستی ناشی از فشارهای زندگی و تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله روندهایی بودند که از حیث تاثیرگذاری بر دیگر روندها و تاثیرپذیری از آن ها برجسته ترین نقش را در توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا ایفا می کنند؛ نهایتا متناسب با یافته ها جهت بهبود روند توسعه گردشگری کشور در دوران پس از کرونا راهکارهایی ارائه گردید.
مدلسازی شناخت و تحلیل سازوکارهای سرمایه اجتماعی و اثرات آن بر پایداری اقتصاد سکونتگاه های روستایی (بخش مرکزی شهرستان جیرفت)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
450 - 469
حوزههای تخصصی:
شناخت سازوکارهای سرمایه اجتماعی در گستره برنامه ریزی و سیاست گذاری برای سکونتگاه های روستایی بسیار ارزشمند و حائز اهمیت است و در راستای برنامه های توسعه پایدار اقتصادی سکونتگاه های روستایی نقش بنیادین دارد. زیرا سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های مورد نیاز روستاییان شناخته می شود از این رو، به عنوان یک هنجار در برنامه های پایداری اقتصاد سکونتگاه های روستایی قلمداد شده است. براین اساس، پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی – تحلیلی در 400 خانوار نمونه تصادفی و 30 روستای نمونه از مجموع 187 روستای بخش مرکزی شهرستان جیرفت بررسی شد؛ برای ارایه چارچوب معناداری از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار ایموس گرافیک رابطه میان ابعاد سرمایه اجتماعی و شاخص های پایداری اقتصاد سکونتگاه های روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت بهره گرفته شد. نتایج پژوهش آشکار ساخت، میان ابعاد سرمایه اجتماعی و شاخص های پایداری اقتصادی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، برای بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش در سکونتگاه های روستایی در ناحیه مورد مطالعه از آزمون T تک نمونه ای استفاده شدکه نشان می دهد هر 6 متغیر سرمایه اجتماعی و 11 متغیر پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی بررسی شده در سطح معناداری کمتر از 05/0 قرار دارند. براین بنیان، با توجه به سطح معناداری می توان گفت که رابطه معناداری بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی وجود دارد. بنابراین؛ می توان گفت که سرمایه اجتماعی از ارکان بنیادین در کیفیت شاخص های پایداری اقتصادی تلقی می شود که از طریق بهبود و ارتقاء آگاهی، اعتماد، انسجام، تشکل، شبکه و روابط و مشارکت اجتماعی در افزایش میزان توسعه و پایداری روستاها کارساز است.
مروری بر اثرات خشکی دریای آرال بر آسیب پذیری محیط زیست طبیعی و انسانی پیرامون آن با هدف آسیب شناسی اثرات خشک شدن دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 129
حوزههای تخصصی:
دریای آرال یکی از چهار دریاچه بزرگ جهان بود. در شش دهه گذشته، خشک شدن دریای آرال باعث تغییرات زیست محیطی و افزایش شوری آب شده است. با توجه به اینکه دریاچه ارومیه در سال های اخیر در معرض خشکی گسترده قرار گرفته است، هدف اصلی این مقاله، مطالعه خطرات زیست محیطی ایجاد شده در پیرامون دریای آرال پس از خشک شدن آن، می باشد. علاوه بر این، هدف درک بهتر تنش هایی است که با خشک شدن دریاچه ارومیه گریبان گیر ایران و سایر کشورهای همسایه می شود. در این مطالعه پژوهش های انجام گرفته در مورد تغییرات شرایط اقلیمی و اجتماعی جمعیت حوضه دریای آرال، در پایگاه های اطلاعاتی مانند Scopus، SID، Web of Science، PubMed و GoogleScholar طی سالهای2000 تا 2022 مشخص شدند و تعدادی از مقالات مورد بررسی قرار گرفتند. براساس مطالعات، دریای آرال در اواسط قرن بیستم 11 برابر دریاچه ارومیه بود. در اثر توسعه بیش از حد کشاورزی، شروع به خشک شدن کرد. راهکار دولت، احیای آن در مقیاس کوچک تر بود که ۲ قسمت آن احیا شده است. اکثر بررسی ها رابطه معناداری بین خشک شدن دریای آرال و ابتلا به بیماری های مختلف از جمله: بیماری های تنفسی، انواع سرطان ها، خطرات باروری، اختلالات روانی و عصبی گزارش کرده اند. با توجه به مشکلات زیست محیطی و گسترش بیماری های مختلف در میان ساکنان دریای خشک شده آرال، احیای دریاچه ارومیه بیش از پیش ضروری است. علاوه بر این، تجربیات موفقیت آمیز کشور قزاقستان در احیای آرال، الگویی برای احیای دریاچه ارومیه می تواند باشد.
مدیریت بحران زلزله در مرحله قبل از وقوع با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی: شهر بستان آباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1167 - 1181
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان عمده مخاطره طبیعی کشورمان را در زمره 10 کشور لرزه خیز جهان و پنجمین کشو رزلزله خیز آسیا قرارداده است. زلزله چه از لحاظ روانی و چه از لحاظ مالی به دلیل سرع توقوع وحجم تخریب، آثار ویرانگری را به همراه داشته است. بنابراین، با توجه به اینکه شمال غرب ایران در محل برخورد دو کمربند فعال زلزله ای قرار دارد، از مناطق لرزه خیز کشور به شمار می آید. در این میان، شهر بستان آباد در فهرست مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (1382)، جزو 57 شهری است که خطر زلزله در آن ها خیلی زیاد ارزیابی شده است. در این تحقیق به کاربرد مدل تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) در مدیریت بحران زلزله در مرحله قبل از وقوع در شهر بستان آباد پرداخته شد. معیارهای مهم در وقوع زلزله در نظر گرفته شد و از مدل تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به این معیارها استفاده گردید. در نهایت نقشه خطر وقوع زلزله تهیه گردید و مشخص گردید که پهنه ی با خطر خیلی زیاد در حوزه های شماره 1، 4، 7، 8، 9، 10، 11و 12 واقع شد. همچنین پهنه با خطر متوسط بیشترین مساحت یعنی 203544 مترمربع را به خود اختصاص داده است.
بررسی تاثیر عملکرد دهیاری ها بر رضایت روستاییان از کیفیت محیط کالبدی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1182 - 1203
حوزههای تخصصی:
دهیاری یک نهاد عمومی و غیردولتی است که وظیفه مدیریت روستایی کشور را بر عهده دارد و در سه جنبه اجتماعی، اقتصادی و محیطی-کالبدی دارای وظایفی می باشد که از وظایف محیطی-کالبدی آن صدور پروانه برای ساختمان ها و همکاری با بنیادمسکن در جهت تهیه طرح هادی و ارائه پیشنهادات لازم است همچنین لازم به ذکر است که در برهه هایی از تاریخ توسعه روستایی کشور، به کارگیری سازمان ها و نهادهای محلی به عنوان یکی از رویکردهای مدیریتی جوامع روستایی مورد توجه واقع شده است. در این راستا نهاد دهیاری در بسیاری از نواحی تشکیل شده است و نقش بسیار موثری در تسهیل خدمات دهیاری ها داشته است. یکی از مهم ترین اهداف پژوهش آن است که عملکرد دهیاران و نقش آن ها را در بهبود وضعیت کالبدی و محیطی روستا مورد سنجش و بررسی قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و به لحاظ ماهیت جزء تحقیق های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی طبقه بندی می گردد. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده و بر اساس آن با توجه به حجم نمونه جامعه آماری(997 خانوار) حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه فرمول کوکران برابر 130 خانوار بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه قوی بین عملکرد دهیاران و رضایت از کیفیت محیط کالبدی با آماره 718/0 و در سطح معناداری کمتر از 05/0 وجود دارد و بر پایه نتایج آزمون رگرسیون گام به گام پیش رونده که عملکرد دهیاران 2/62 درصد تغییرات رضایت از محیط کالبدی را در روستاهای مورد مطالعه را تبیین نموده و در بین مولفه های عملکرد دهیاران، ایجاد اماکن و فضاهای فرهنگی - ورزشی – گردشگری با ضریب بتای 70/0 در گام اول و 43/0 در گام چهارم بیشترین اثرگذاری را بر رضایت روستاییان داشته است.
تحلیل توزیع خدمات آموزشی شهر تبریز با تأکید بر عدالت فضایی، مورد مطالعه: مدارس متوسطه دخترانه در نواحی 5 گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
284 - 265
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی سرانه برخورداری از بسیاری از امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش داده و پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شده است. کلان شهر تبریز همچون اغلب شهرهای بزرگ کشور بستر نابرابری فضایی مناطق از بهره مندی از خدمات عمومی شهری به خصوص خدمات آموزشی است. لزوم توجه به کاربری آموزشی هم به عنوان اساسی ترین خدمات عمومی شهری با توجه به جوانی جمعیت کشورمان اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش به تحلیل توزیع مراکز آموزشی شهر تبریز به خصوص مدارس دخترانه دوره متوسطه اول و دوم از نکته نظر عدالت فضایی پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش از نرم افزارسیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای تعیین شعاع عملکردی این واحدها استفاده شده است و سرانه این واحدها محاسبه و با سرانه استاندارد مقایسه شده و میزان کمبود و یا مازاد این خدمات تعیین شده است. به منظور رتبه بندی برای این مدارس شاخص هایی تعیین شده و با استفاده از تکنیک Topsis این شاخص ها وزن دهی شده و در نهایت مدارس از نظر شاخص های مورد نظر از عالی تا خیلی ضعیف رتبه بندی شده و توزیع آنها در سطح شهر تبریز نمایش داده شده است. نتیجه به این صورت است که بیشترین تعداد مدارس در رتبه مدارس ضعیف قرارمی گیرند و تنها 7 مدرسه با توجه به شاخص های موردنظر عالی هستند که در نواحی 1و 3 قرار دارند. مدیریت شهری مادرشهر تبریز نیازمند توجه به مناطق محروم از شاخص خدمات آموزشی است.
بررسی مطلوبیت زیستگاه کاراکال Schreber, 1776) Caracal caracal,) با استفاده از مدل MaxEnt در اقلیم آینده ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
370 - 348
حوزههای تخصصی:
امروزه از تغییرات اقلیمی به همراه تخریب زیستگاه به عنوان مهمترین عوامل تهدید کننده حیات وحش یاد می شود. از این رو داشتن اطلاعات صحیح از نیاز های اکولوژیک و زیستگاه هر گونه زمینه را برای حفاظت از گونه ها در برابر این تغییرات فراهم می کند و تعیین مهمترین عوامل در جلب نظر گونه ها و تهیه نقشه های مطلوبیت زیستگاه می تواند اقدامی در جهت حفاظت از گونه ها باشد. در ایران بعد از پلنگ و یوزپلنگ کاراکال سومین گربه سان موجود است که نقش کلیدی در کنترل جمعیت جوندگان دارد و زیستگاه های آن بیشتر در مناطق خشک قرار گرفته است. بر همین اساس در این پژوهش، به بررسی تاثیرات تغییر اقلیم بر زیستگاه های کاراکال و نیز نحوه پراکنش این گونه تحت دو سناریوی اقلیمی RCP2.6 و RCP8.5 در دوره زمانی 2061 تا 2080 در ایران با استفاده از روش حداکثر آنتروپی پرداخته شد. در این مطالعه از چهار دسته متغیر محیطی شامل: متغیر های اقلیمی، توپوگرافی، کاربری اراضی و پوشش زمین که در مجموع 32 متغیر برای زمان حال و 14 متغیر برای آینده استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیر های فاصله از مناطق حفاظتی، شن زارها، مناطق جنگلی متراکم، بیشترین تاثیر را در انتخاب زیستگاه مطلوب برای گونه کاراکال در زمان حال داشته و متغیر های میانگین دمای گرم ترین فصل سال و میانگین ارتفاع از سطح دریا تحت دو سناریوی آینده بیشترین تاثیر را در انتخاب زیستگاه توسط گونه خواهند داشت. همچنین بررسی نقشه های مطلوبیت زیستگاه کاراکال نشان داد که هم اکنون این گونه تنها 2/13درصد از زیستگاه های ایران را به خود اختصاص داده است که با شبکه حفاظتی کنونی تنها 2/48 درصد همپوشانی دارد این در حالی است که این میزان زیستگاه مطلوب گونه در آینده تحت سناریو های RCP2.6 و RCP8.5 به ترتیب به 9/30 و 4/27 خواهد رسید و از میزان همپوشانی آن با شبکه حفاظتی کنونی تا حدود 66 درصد کاسته و به مقدار 8/17 درصد همپوشانی خواهد رسید.
الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران: از منظر افزایش قدرت دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
215 - 239
حوزههای تخصصی:
ایران در زمره کشورهایی است که از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار است و می تواند از موهبت های دریایی بهره مند شود. موقعیت جغرافیایی ایران بین دریای خزر از سمت شمال، خلیج فارس و دریای عمان از سمت جنوب، موقعیت دریایی مناسبی برای ایران به ارمغان آورده است. ایران می تواند با برخورداری از مزایای اقتصادی و دریانوردی تجاری، به ارتقاء جایگاه قدرت دریایی خود در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای کمک نماید. نوشتار پیش رو در پی تببین الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران به عنوان پیونددهنده فضای داخلی به فضای بین المللی است؛ امری که موجب ارتقاء قدرت دریایی کشور می گردد. روش تحقیق مقاله مزبور با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسناد مربوطه است. نتایج نشان می دهد، عواملی همانند ماهیت برّی ایران و بی توجهی تاریخی به سواحل جنوبی؛ ظرفیت جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی سواحل ایران(همانند: شرایط توپوگرافی و اقلیمی مناسب، سواحل طولانی، مجاورت با عرصه های اقیانوسی، تسلط بر شبکه های ارتباطی دریایی، ویژگی های ترانزیتی پیوندی و امکان اتصال کشورهای شمالی و جنوبی به یکدیگر)؛ نقش سواحل جنوبی ایران بویژه سواحل مکران در قدرت دریایی و همچنین اهمیت دریا در اسناد بالادستی، می تواند در تقویت سواحل و قدرت دریایی کشور مورد توجه بیش از پیش قرار گیرند. راهکارهای پیشنهادی باید متکی بر مواردی همانند وابسته سازی سایر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به سواحل ایران و بهره مند شدن از توسعه تکنولوژی دریایی در قالب یک استراتژی و دیپلماسی دریایی هوشمند به اجرا درآید.
A Critical Geopolitical Analysis of the Representation of Africa in International Relations: Andrew Linklater’s Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
231 - 254
حوزههای تخصصی:
The African continent has, to date, been mostly perceived as a “marginalized” geographical or geopolitical foundation and is represented in international relations (IR) so narrowly in the definitions provided by classical geopolitical knowledge or hegemonic knowledge of international relations. Nevertheless, efforts must be made by intellectual and practical elites worldwide for a more realistic representation of the opportunities and potentials of this continent by relying on conceptual-theoretical formulations. To address the main question of the relationship between Africa's geopolitical position and its conceptual and theoretical representation within the discipline of International Relations. The author suggests examining the pathology of conceptual-theoretical formulations in International Relations (IR) and Geopolitics. this requires a new reading of critical geopolitics drawn on the works of Andrew Linklater, which can provide more basic explanatory ideas with the critique of epistemological foundationalism, state-centrism, narrative-based approach, and nature of the disciplines. This paper is a theoretical research that proposes a new conceptual framework. It adopts an explanatory-critical analytical method to explain the theoretical approach of global critical geopolitics. The results of the paper emphasize that the theories and texts of IR and Geopolitics must be reviewed and reformulated with innovative evaluations centered on the position and role of Africa in the international history of the world. It highlights the importance of considering the distinct lived experiences of the continent which can serve as a basis for developing a methodological, epistemological, and ontological research program for participation in global politics and non-western international relations.
شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر رضایتمندی مردم محلی در توان بخشی بافت اطراف حرم امام رضا (ع) با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
91 - 112
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده شهر مشهد با انواع مداخلات بی رویه در طرح های مختلف، بدون توجه به رضایتمندی مردم محلی و مغایر با زمینه کالبدی- فرهنگی بافت، اکنون با معضلات متعدد کالبدی- فرهنگی و اجتماعی روبه رو است که موجب نارضایتی صاحبان اصلی بافت یعنی مردم محلی شده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های مؤثر بر رضایتمندی مردم محلی در توان بخشی بافت اطراف حرم امام رضا (ع) با رویکرد زمینه گرایی کالبدی-فرهنگی است. بدین منظور از روش کیفی مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد رویکرد سیستماتیک اشتراوس و کوربین استفاده شده است. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و از نمونه گیری هدفمند بهره برده شد. مشارکت کنندگان شامل متخصصین، مسئولین و مردم محلی به تعداد 30 نفر بودند. برای رسیدن به مفاهیم، مقوله ها و طبقات، داده های حاصل از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های پنج گانه ای تحت عناوین: علل فرهنگی، علل امنیتی، علل کالبدی، علل حقوقی و علل زیست محیطی به ترتیب به عنوان مؤلفه های اصلی و اثرگذار قابل استخراج است که می توانیم آن ها را به عنوان شرایط علی توان بخشی بافت اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) معرفی نمائیم. در کنار این مؤلفه ها، عوامل مداخله گری با عناوین: مشارکت عمومی و مصوبات قانونی و همچنین عوامل زمینه ای با عناوین: عوامل سازمانی و عوامل انسانی نیز وجود دارند که در افزایش رضایتمندی توان بخشی بافت حرم مطهر رضوی نقش تأثیرگذاری دارند. نتایج پایانی این مطالعه مؤید آن است که در صورت اجرای راهبردهای پیشنهادی، صیانت از حریم رضوی، تقویت هویت فرهنگی و نهایتاً پایداری اجتماعی نیز دور از دسترس نخواهد بود که نتیجه موفقیت در اجرای برنامه های نوسازی و توسعه شهری خواهند بود.
آسیب شناسی خسارات محیطی و مدیریت بحران پس از زلزله در بافت فرسوده با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی شهر قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود هکتارها بافت فرسود یکی از مشکلات بزرگی است که شهر قشم با آن مواجه است. این بافت های فرسود جزء مناطق بسیار پر خطری هستند که با وقوع زلزله دچار مشکلات زیادی می شوند. عدم استحکام لازم ساختمان ها، عرض کم معابر برای امدادرسانی پس از زلزله، نبود امکانات کافی برای مدیریت بحران، آسیب پذیری این مناطق را افزایش داده است. از کل مساحت شهر قشم حدود 40 درصد را بافت فرسوده شامل می شود که با وقوع زلزله می تواند شهر را با بحران جدی مواجه کند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر قشم در برابر وقوع زلزله یکی از اهداف مهم برای برنامه ریزی شهری و کالبدی می باشد. این پژوهش بافت فرسوده شهر قشم را از لحاظ مدیریت بحران زلزله بر اساس معیارهای نوع کاربری، تراکم جمعیت، تعداد طبقات، تراکم ساختمانی و عرض معابر درون شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان داد که حدود ۷۸ درصد از مساحت شهر قشم در برابر خطر وقوع زلزله آسیب پذیر است. همچنین عواملی چون تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی بیشترین میزان تاثیر در آسیب پذیری شهر قشم را دارند. چرا که بافت های فرسوده شهر بیشترین میزان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی را در نواحی مورد تحقیق دارند. علاوه بر ارزیابی آسیب پذیری شهری، فرایند مکانیابی سکونتگاه های دائمی و مراکز مدیریت بحران نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نواحی ایمن با آسیب پذیری بسیار کم برای سکونتگاه های دائمی، و مراکز مدیریت بحران نزدیک به نواحی پرخطر با آسیب پذیری بسیار زیاد انتخاب شدند. با توجه به حیاتی بودن مدیریت بحران و آسیب پذیری شهری در مقابل زلزله، این پژوهش می تواند برای رشد و توسعه و کاهش آسیب پذیری مناطق فرسوده در برابر وقوع زلزله مورد استفاده مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
اثر نوسانات ورتکس قطبی و پرفشار جنب حاره تراز 500 هکتوپاسکال بر تغییر دمای فصول تابستان و زمستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورتکس قطبی و پرفشار جنب حاره آزور بارزترین و دائمی ترین سیمای گردش وردسپهری در نیمکره شمالی به شمار می رود و افزایش یا کاهش شاخص شدت و شاخص گسترش آنها در سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال، از عوامل اصلی تعیین کننده دوره های خشک و مرطوب در عرض های میانی و ایران است. ازاین رو هدف این مطالعه، تبیین تغییرات این دو سیستم در فصل زمستان و تابستان است. نقشه و نمودارهای سری زمانی میانگین ماهانه ورتکس قطبی و پرفشار جنب حاره در جو ایران نشانگر تغییرات قابل توجهی این دو عامل بوده است. نتایج نشان داد، شاخص سطح و شدت ورتکس قطبی دارای روند نزولی بوده است و معرف این سیستم، حدود 2 درجه به سمت عرض های جغرافیایی بالاتر پسروی کرده است. شاخص های پرفشار جنب حاره آزوردر فصل تابستان دارای روند افزایشی بوده است؛ بطوریکه در دهه آخر مطالعاتی حدود 97 در از مساحت کشور تحت سیطره این سیستم بوده است و معرف سیستم از عرض جغرافیایی 36.15 درجه در دهه اول به عرض 38.64 درجه در دهه آخر، پیشروی کرده است.
تحلیل و آشکارسازی واداشت های دمایی تغییرات پوشش اراضی استان لرستان با استفاده از محصولات سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
133 - 152
حوزههای تخصصی:
مداخلات انسان در عرصه های طبیعی به صورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاری ها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاری هایی از قبیل شکل گیری رواناب های شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابان زایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشت های دمایی ساختار پوشش اراضی استان لرستان و تحلیل اثر تغییرات کاربری اراضی بر ساختار دمایی استان است. در این راستا از داده های طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 و دمای سطح زمین محصول MOD11A2 سنجنده MODISاستفاده شد همچنین، به منظور آشکارسازی واداشت های دمایی هرکدام از پوشش های اراضی استان در خلال فصل گرم و سرد از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد به طورکلی در سطح استان لرستان 5 طبقه پوشش شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی ساخته شده و اراضی بایر قابل آشکارسازی بودند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع نشان داد که در فصل گرم و فصل سرد به ترتیب پوشش جنگلی (کد 5 IGBP) با دمای 48 درجه سانتی گراد و پوشش اراضی شهری و مسکونی (کد 13 IGBP) با دمای 16 درجه سانتی گراد به عنوان گرم ترین کاربری به شمار می روند. علاوه بر آن مشاهده گردید که از سویی واداشت های حرارتی پوشش اراضی در فصل گرم به حداقل رسیده و تفاوت معنی داری بین ساختار دمایی طبقات پوشش اراضی دیده نمی شود؛ اما در فصل سرد، واداشت های حرارتی پوشش اراضی به صورت بارزتری خود را نشان می دهد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس بیانگر آن بود که در دوره سرد سال، برخلاف دوره گرم سال، طبقات پوشش اراضی مختلف؛ به صورت معنی داری (Sig=0.026) واداشت های حرارتی متفاوتی را در سطح استان، ایجاد کرده است. تحلیل تعقیبی شفه بیانگر آن بود که این تفاوت بین طبقات پوشش مراتع و پوشش بیلت آپ بوده است.
کاربری ورزشی در شهر ساری از منظر راهبرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
416 - 440
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی توزیع کاربری ورزشی در سطح شهر ساری با رویکرد شهر خلاق در راستای بهبود بهره مندی شهروندان از فضاهای ورزشی در شهر ساری می باشد. با توجه به هدف پژوهش حاضر و مؤلفه های مورد بررسی، نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن با توجه به ماهیت کار روش توصیفی-تحلیلی است و با توجه به همین روش به پراکنش کاربری ورزشی در شهر ساری از منظر راهبرد شهر خلاق پرداخته شده است. از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و انجام مصاحبه و مشاهدات میدانی و ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته نیز بهره گرفته شد. پرسشنامه مذکور در 31 گویه 6 بعد، بطور تصادفی میان 400 نفر از استفاده کنندگان اماکن و تجهیزات ورزشی محلات شهر ساری توزیع شد. داده های گرآوری شده با نرم افزار های آماری اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس (3) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد: رابطه بین پراکنش کاربری ورزشی ساری با ابعاد (اجتماعی، ورزشی، فرهنگی، کالبدی، ارتباطی و کارآفرینی) و نیز رابطه هر بعد با معیارهای خودش مثبت و معنی دار است و معیار شاخص نیکویی برازش مدل (611/0=GOF) است. درنتیجه، برازش مدل کلی پژوهش مناسب است و ساختار مدل تناسب خوبی با داده ها دارد. بنابراین برای رسیدن به بهره مندی بالا از فضاهای شهر ساری با رویکرد شهر خلاق توصیه می شود که مدیران شهری برای تهیه طرح ها در زمینه ورزشی از نظرات و پیشنهادات شهروندان استفاده کنند و هنر و توجه به فرهنگ های ورزشی کهن و احیای آن برای ایجاد خلاقیت در شهر ساری را به کار گیرند.
بررسی مقادیر دبی حداکثری بر وقوع سیلاب در ساختار گامای بدون بعد (مطالعه موردی: حوضه ژئومورفیک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
25 - 44
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ مطالعه جامع، مدیریت دبی های موثر بر وقوع سیلاب های شهری حوضه شیراز انجام شده است. حوضه آبریز شیراز با مساحت 10/1865کیلومترمربع و اقلیم خشک و نیمه خشک، همراه با پوشش گیاهی متوسط، به دلیل خشکسالی ها و تغییرات کاربری اراضی است. که نشان دهنده شرایط سیلابی حوضه در زمان رخداد رگبارهای ناگهانی است. روش تحقیق آماری- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. بدین منظور در جمع آوری داده ها از آمار درازمدت بارش در ایستگاه بارانسنجی حوضه شیراز طی دوره 50 ساله و دبی حداکثر روزانه 44 ساله در منطقه استفاده شده است. سپس به منظور انتخاب توزیع مناسب، داده های هر ایستگاه در محیط "Excel" وارد شده و اقدام به استخراج ماکزیمم دبی، و خروجی ها و ضوابط جبری در نرم افزار Graphers 16 محاسبه و تهیه شده است. در مرحله بعد بر اساس ضریب نکویی برازش پیرسون مقادیر مکعب تفاضل دبی هر سال از میانگین و تقسیم مجدد آن بر میانگین، طی تحلیل کای دوی پیرسون-اویلر در یک ساختار ارگودیک محاسبه شده است.در ادامه جهت احتمال سنجی کای دوی حول مقادیر میانگین دبی های رودخانه خشک، از تابع احتمال گامای با درجه آزادی 44 سال دبی پیک، و روش انتگرال جز به جز ریمان برای احتمال وقوع واریانس دبی های واقع شده در رودخانه خشک برای پیش یابی فاصله اطمینان و احتمال وقوع استفاده شده است. در نهایت این تحقیق نشان داد که، استفاده از ساختار گروه بندی گامای بدون بعد، که مبتنی بر یک هولومورفیسم مرکب از کیاس افزاینده و فراکتال کاهنده بوده، دارای روندی بسیار قابل اعتبار با کرولیشن 0.8 درصد و ضریب همبستگی89 درصد را برای مقادیر دبی 44 ساله رودخانه خشک با گرادیان شیب 30 درصد (16 درجه و 42 دقیقه ) بوده، بسیار واقعی تر نسبت به دیگر گروه بندی ها بوده، و برای احتمال سنجی اثر وقوع دبی های پیک در سالیان آینده و مدیریت بهتر وقوع سیلاب های شهری، موثرتر است.
تحلیل اثرگذاری توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصاد روستاییان (نمونه: روستاهای دارای اقامتگاه بومگردی شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
70 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف: اکوتوریسم با اهداف چندجانبه یعنی حفاظت از محیط زیست، احترام به جوامع محلی و ارتقای مؤلفه های فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی جامعه میزبان سر و کار دارد که این اهداف با مفهوم توسعه پایدار هماهنگ است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی روستاهای دارای اقامتگاه بوم گردی شهرستان کرمان بوده است.روش و داده: این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از مطالعات اسنادی استفاده شده است، نهایتاً به کمک نرم افزار PLS Smart به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. طبق مطالعات صورت گرفته، از بین ۵۲۱ روستای دارای سکنه شهرستان کرمان، ۱۷ روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه های بوم گردی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد ۳۸۰ پرسش نامه در بین روستاییان ساکن دارای روستاهای اقامتگاه بوم گردی به منظور گردآوری داده های لازم توزیع شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بیشتر شاخص ها و مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و مدیریتی از نظر بار عاملی بین ۰/۶ تا ۰/۸ بوده که عمدتاً میزان اثرگذاری شاخص ها بین ۰/۴ تا ۰/۷ و از نظر معناداری، کلیه مؤلفه ها دارای مقدار T بالاتر از ۱/۹۶ بوده که بدین گونه معناداری و تأثیرات مثبت آن ها تأیید شد. از طرفی تأثیر اکوتوریسم بر مؤلفه کلی اقتصادی برابر با ۰/۷۱۷ بوده که نشان از تأثیرات نسبتاً بالای حضور گردشگران در بهبود وضعیت اقتصادی روستاهای هدف دارد.نتیجه گیری: در مجموع تأثیرات اکوتوریسم بر شاخص های درآمد، معیشت، رفاه عمومی، هزینه زندگی، تولیدات بومی و دیگر عوامل نواحی روستایی منطقه، در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد. همچنین تأثیر بوم گردی بر مؤلفه کلی اقتصادی برابر با ۰/۴۸۴ بوده که نشان از تأثیرات نسبتاً بالا دارد. لذا می توان بیان نمود که توسعه بوم گردی در تحقق این امر در تحول اقتصادی روستائیان بسیار تسریع کننده خواهد بود.نوآوری، کاربرد نتایج: نتایج این تحقیق می تواند در نواحی روستایی مشابهی که دارای اقامتگاه بوم گردی هستند، مورد استفاده قرار گیرد.
دیرینه زیستی و قبض و بسط جوامع باستان بر اساس زمین اسطوره شناسی (مورد مطالعه: ایران باستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
168 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیل زمین اسطوره های کهن ایرانیان به منظور به چالش کشیدن مطالعات گسترده مختلف قبلی در حوزه های باستان شناسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در مورد ایران باستان از یک سو و گشایش چارچوب های نظری دیگر برای مطالعات حوزه های مختلف مذکور از دیگر سو جهت آشکار ساختن وضعیت دیرینه زیستی و همچنین تحلیل ایران باستان از نظر محل جغرافیایی، زمان شکل گیری، فرهنگ دیرینه و جابه جایی استقرارگاهی آنان است.
روش و داده: مبنای مطالعه، نمادشناسی و تحلیل نمادهای مطرح در روایت های اسطوره ای یا آنچه به شکل نثر و نظم در کتب دینی، آئینی و یا متون کهن برجای مانده و انطباق آن با یافته های دیرینه جغرافیایی عصر حاضر بوده است.
یافته ها: بر پایه زمین اسطوره های رایج ایرانی، زمان شکل گیری جوامع ایرانی دست کم به کواترنر پایانی و پس از افزایش دما در حدود ۱۹۰۰۰ سال پیش برمی گردد که در ایران مرکزی، شرق و جنوب شرق کنونی ساکن و توسعه پیدا کرده اند.
نتیجه گیری: سرمای یانگر دریاس در حدود ۱۳۰۰۰ سال پیش آن ها را به سکونتگاه های زیرزمینی کشانده است. شرایطی که سبب شکل گیری میترائیسم و بعدتر ستایش آتش شده است. خشکی اولیه هولوسن نیز سبب انقباض جوامع ایرانی و خشکی حدود ۴۰۰۰ سال پیش با شدت بیشتر، آن ها را پراکنده و مجبور به کوچ به عرض های جغرافیایی بالاتر از جمله آسیای میانه و سرزمین های دوردست تر در جست وجوی آب نموده است. همین دوران، ایرانیان را به پرستش ایزدبانوی آب، آناهیتا یا تیشتر، سوق داده که همواره در حال مبارزه با اپوشه و اژی دهاک، اهریمنان خشکی، بوده است. شکل گیری این دو ایزد، حاکی از تغییرات شدید آب و هوایی و خشک شدن کره زمین در زمانی بوده است که جوامع متمدن ایرانی شکل گرفته و توسعه زیاد پیدا کرده بودند. بر اساس روایت ها احتمالاً قبل از یانگر دریاس و در هولوسن میانی، جوامع ایران باستان شرایط بهینه زیستی را تجربه کرده و دامنه های جنوبی البرز، احتمالاً سواحل دریاچه های ایران مرکزی ناحیه ثقل جوامع ایران باستان بوده است.
نوآوری: این مقاله چارچوب جدیدی در حوزه علوم زمین فرهنگی می گشاید و به بیان یک نظریه جدید در ارتباط با جوامع باستانی ایران مبتنی بر اسطوره های مرتبط با زمین، به ویژه آن هایی که در آثار کتب و متون اولیه بر جای مانده آمده است، می پردازد.
شناسایی چالش ها و راهبردهای پایداری معیشت عشایر(مورد مطالعه: ایل کلهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معیشت خانوارهای عشایری پویا بوده و می تواند نسبت به شرایط در حال تغییر انعطاف پذیری نشان دهد. در این راستا، خانوارها به منظور انعطاف پذیری بیشتر و حفظ پایداری معیشت خود در طول زمان، به منظور رفع چالش های پیش روی در معیشت پایدار راهبردها را انتخاب و دنبال می کنند.هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر؛ شناسایی چالش ها و راهبردهای پایداری معیشت عشایر مورد مطالعه ایل کلهر تهران است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف؛ کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی و کمی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های گراند تئوری و دلفی و مدل DEMATEL استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ایل کلهر تهران در روستای مسگرآباد است.یافته ها و بحث: نتایج نشان داد؛ چالش های (ناپایداری مراتع، مصلحت اندیشی های نادرست، رویکرد متمرکز، چالش های نهادی و ساختاری، نبود ظرفیت های مستمر فروش محصولات، تغییرات کاربری اراضی، ضعف خودباوری در بین عشایر و کهنسال بودن جامعه عشایر) از دل واحدهای معنایی استخراج شد. در ادامه نیز به منظور رفع چالش ها، راهبردهای (توسعه امکانات تولیدی، استعداد یابی منطقه و اسکان ایل کلهر با فراهم نمودن امکانات، امکانات مالی و اعتباری، مدیریت هماهنگ و یکپارچه، تاب آوری اقتصادی، حکمروایی خوب) استخراج شد. در نهایت نتایج نشان داد؛ راهبرد های (استعداد یابی منطقه و اسکان ایل کلهر با فراهم نمودن امکانات، مدیریت هماهنگ و یکپارچه، تاب آوری اقتصادی، حکمروایی خوب ) با مقدار EI مثبت؛ به عنوان راهبرد های تاثیرگذار تعیین شدند و راهبردهای (امکانات مالی و اعتباری و توسعه امکانات تولیدی) با مقدار EI منفی؛ به عنوان راهبردهای تاثیرپذیر تعیین شدند، همچنین از بین راهبردهای تاثیرگذار، به ترتیب: استعداد یابی منطقه و اسکان ایل کلهر با فراهم نمودن امکانات؛ بیشترین و راهبرد حکمروایی خوب؛ کمترین میزان تاثیرگذاری را بر معیشت پایدار عشایر ایل کلهر تهران به خود اختصاص داده اند.نتایج: با شناسایی چالش ها و راهبردهای پایداری معیشت در جوامع عشایری کلهر تهران، بخشی از الزامات شناخت آینده این جوامع ترسیم می گردد، در واقع با شناسایی چالش ها، عشایر این منطقه به سمت راهبردهای مناسب تر هدایت می گردند به طوری که معیشت پایدار آنان تصمین می شود و آنان را در برابر اختلال های بیرونی، مانند تغییر پذیری های اقلیم و شرایط نامساعد زیست محیطی مقاوم می سازد.
تعیین پتانسیل تولید گرد و غبار در کانون های داخلی استان خوزستان با استفاده از مدل عددی WRF و مدل جفت شده WRF-Chem(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین حداکثر توان تولید گرد و غبار 4 کانون در تولید گرد و غبارهای بیشینه استان خوزستان است. با توجه به اطلاعات میدانی بافت خاک و کاربری اراضی، از مدل شیمیایی WRF-CHEM برای شبیه سازی وقوع طوفان های گرد و غباری شدید استفاده شد. به منظور شبیه سازی وقوع طوفان گرد و غبار و برآورد حداکثر توان تولید گرد و غبار در اوج فعالیت سامانه گرد و غباری چهار مرکز فرضی داخلی در استان خوزستان انتخاب شد. علاوه بر داده های غلظت گرد و غبار سازمان محیط زیست، در راستی آزمایی رویداد و انتخاب سامانه از داده های سازمان هواشناسی؛ سمت و سرعت باد و میدان دید افقی استفاده شد. ابتدا شبیه سازی در حالت واقعی و با فیزیک کامل مدل انجام شد و در مرحله بعد میزان تولید غبار و نقش هر کانون با فرض مرطوب سازی شدن لایه سطحی خاک و زمین بررسی شد. از بین 94 سامانه گرد و غبار با تعریف حداکثر شرایط رویداد، 39 سامانه اصلی انتخاب شد. نتایج نشان داد که هر یک از کانون ها به طور متوسط و مستقل در طوفان های رخ داده طی دو دهه (2003-2018) باعث افزایش گرد و غبار و تغذیه سامانه های مهاجر به منطقه شده اند. بیشینه سهم هرکانون به تفکیک و همزمان باهم در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری مشخص شد. نتایج نشان داد در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری بیشینه توان تولید منبع 1 (هورالعظیم و خرمشهر شمالی) به طور میانگین 14/65 درصد، منبع 2 (کانون ماهشیر، امیدیه و هندیجان) 91/59 درصد، منبع 3 (شهرستان اهواز شرقی) 27/52 درصد و منبع 4 (جنوب شرق اهواز) 74/55 درصد بوده است. سهم کل میانگین تولید گرد و غبار در چهار کانون استان 62.94 درصد بوده که در صورت کسر آن از میزان گرد و غبار تولیدی در منطقه جنوب خوزستان که 83.30 درصد کل گرد و غبار خوزستان در زمان وقوع سامانه های مختلف است ، 36/20 درصد باقی مانده که این مقدار سهم منابع ناشناخته مانند منابع ثانویه است که پتانسیل تولید گرد و غبار را دارند یا گرد و غبار ایجاد شده از آنها حاصل تخلیه منابع عمده و بزرگتر است. آگاهی از سهم هر یک از کانون های متعدد گرد و غبار در دشت خوزستان می تواند به تصمیم گیران برنامه های عملیاتی برای کنترل کانون های ریزگرد داخلی کمک کند.
عوامل مؤثر بر کارآمدی راهبردهای برنامه پنجم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در توسعه نواحی روستایی، مورد مطالعه: شهرستان نظرآباد (استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی راهبردهای برنامه های، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور در توسعه نواحی روستایی متأثر از عوامل درونی و بیرونی این نواحی است. این تحقیق که با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآمدی راهبردهای برنامه پنجم در توسعه روستاهای شهرستان نظرآباد انجام گرفته، از جنبه روش شناسی کیفی و از نظر هدف توسعه ای-کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش دو گروه خبرگان ناحیه روستایی و خبرگان دستگاه های اجرایی مرتبط بودند. نمونه گیری مورد استفاده، نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری بود که نهایتاً 25 مصاحبه از خبرگان روستایی و دستگاه های اجرایی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تئوری زمینه ای استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل شده است که اثربخشی راهبردهای برنامه پنجم توسعه مانند ارائه خدمات نوین و تهیه برنامه اولویت بندی خدمات روستایی با توجه به شرایط منطقه ای و محلی؛ ساماندهی و استقرار فعالیت های کارآفرینی و اشتغال زای کوچک و متوسط تولیدی و خدماتی در مناطق روستایی از طریق ارائه مشوق های مالی و اعتباری، بهسازی، نوسازی، بازسازی و ایمن سازی ساختار کالبدی محیط و مسکن روس تایی مبت نی بر الگوی معماری اس لامی ایرانی با م شارکت م ردم، دول ت و نهادهای عمومی و ... بر توسعه روستایی تحت تأثیر عواملی که ماهیت درونی و بیرونی دارند، قرار گرفته است. نظام تامین و رفاه اجتماع محلی، تقویت زیر ساخت های حیاتی، ظرفیت سازی نهادی- مدیریتی، نظام پایش و ارزشیابی کارآمد، بکارگیری نیروی انسانی متخصص، ارتقاء سرمایه اجتماعی، هماهنگی در ساختار سیاسی و اجتماعی دولت های روی کار آمده از جمله عواملی هستند که نظام سیاستگذاری با تحلیل نقش این عوامل در عرصه های روستایی دیگر می تواند در برنامه های آتی توسعه به نحوی عمل نماید تا اثربخشی راهبردهای اتخاذ شده افزایش یابد.