مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
مورفولوژی رودخانه
حوزه های تخصصی:
آمار جهانی نشان میدهد در دهه های اخیر، روند روبه گسترشی از سکونت جمعیت در نواحی شهری در حال جریان است. وجود ایستگاه های مترو به عنوان میدان جاذبه ای عمل میکند که به رشد انواع کاربریها در محدودة پیرامون و حوزة نفوذ ایستگاه ها منجر میشود. به دلیل نبود برنامه ریزی، این رشد به آشفتگی محیطی و نداشتن کارایی بهینة انواع کاربریها جهت ارائة خدمات میانجامد. رویکرد اساسی برای سامان دهی کاربری زمین ها، رویکرد توسعة حمل ونقل محور است. بدنة اصلی این رویکرد از خطوط حمل ونقل تشکیل شده است که بر جابه جایی جمعیت و خدمات تأثیر زیادی دارد. در امتداد این مسیر کاربریهای مسکونی و تجاری با تراکم های بالا قرار میگیرد. هدف این پژوهش، برنامه ریزی کاربری زمین ها با رویکرد توسعة حمل ونقل محور است. بنابراین، پس از بررسی رویکردهای تلفیق کاربری زمین ها و حمل و نقل شهری، با استفاده از نرم افزار GIS اطلاعات مربوط به نحوة استفاده از زمین ها، استخراج و تحلیل شده است. بر این مبنا و بر اساس مدل تصمیم گیری MCDM و بررسی سه متغیر و ده معیار اثرگذار در چهار سطح، نتایج نشان میدهد معیار ارتقای حمل ونقل عمومی و زیرمعیارهای افزایش فضای سبز و افزایش بهرة اقتصادی به عنوان اولویت های برگزیده، انتخاب و بر اساس آن برنامه ریزی کاربری زمین ارائه شده است.
بررسی تغییرات شکل هندسی رودخانه قزل اوزن با تاکید بر عوامل ژئومورفولوژیک و زمین شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه به عنوان سیستمی پویا، مکان و خصوصیات مورفولوژیکی خود را همواره بر حسب زمان، عوامل ژئومورفیک، زمین شناختی، هیدرولوژیکی و گاه در اثر دخالت بشر تغییر می دهد. رودخانه قزل اوزن یکی از مهمترین رودخانه های ایران است که شکل گیری هندسه بستر در بازه های مختلف با یکدیگر تفاوت فاحشی دارد. این رودخانه تحت تاثیر عوامل مختلفی نظیر زمین شناسی منطقه، خصوصیات تشکیلات آبرفتی، مشخصات هیدرولوژیکی حوضه بالادست آن، سازه های موجود در آن و شرایط هیدرولیکی جریان، دارای رفتار مورفولوژیکی پویایی است. هدف این مقاله بررسی نقش عوامل ژئومورفیک و زمین شناختی بر شکل هندسه رودخانه و نشان دادن علت خمیدگی بستر در بازه دشتی و بازه کوهستانی است . از معیارهای نسبت پهنا به عمق، ضریب بریدگی، شیب طولی، توان رود، ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی پیچان ها، شکل پلان و لیتولوژی بستر رودخانه برای بررسی شکل هندسی رودخانه استفاده شده است. جهت تعیین کمی پارامترهای فوق از تصاویر ماهواره ای لندست 7 سنجنده ETM+ ، نقشه های توپوگرافی (1:25000)، مقاطع عرضی برداشت شده در طول مسیر رودخانه و حاشیه آنها، نیمرخ طولی رودخانه مستخرج از مدل رقومی ارتفاعی ( DEM ) استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان داد که طول زیاد رودخانه و عبور از تشکیلات مارنی و فرسایش پذیر، باعث شده که هندسه رودخانه در بازه دشتی شدیداً تحت تاثیر لیتولوژی بستر شکل بگیرد و فرسایش کناری و توان رودخانه نقش عمده در پیچان رودی رودخانه داشته باشد. در بازه کوهستانی مسائل زمین ساختی حائز اهمیت است و هندسه بستر تحت تاثیر پارامترهای زمین ساختی از قبل طراحی شده است و الگوی مسیر رودخانه از این عوامل تبعیت می کند.
بررسی کمی پیچان رودهای رودخانه آجی چای در محدوده خواجه تا ونیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر سازههای آبی و کاربریهای که بر روی رودخانهها و یا در حاشیه آنها قراردارند، به نوعی متأثر از تغییرات مورفولوژیکی رودخانهها میباشند. از این رو بررسی این پدیده از مهمترین بخش مطالعات طرحها و کاربریهای فوق محسوب مـیشود. در این پـژوهش نیز بخشی از رودخانه آجیچای در شمال شرق تبریز به طول حدودا 22 کیلومتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی روند تغییرات مورفولوژیکی رودخانه در مقطع زمانی 52 ساله با استفاده از پارامترهای هندسی کانال از قبیل طول قوس، طول دره و شعاع دایرههای مماس بر قوسهای رودخانه در قالب مدلهای ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی میباشد. بدین منظور مسیر رودخانه از روی عکسهای هوایی و تصویر ماهواره IRS سنجنده pan در محیط GIS Arc در دو بازه و دو دوره (1335-1374 و 1374-1387) رقومی و محاسبه شد و سپس علل تغییرات با استفاده از نقشههای توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000، دادههای هیدرولوژیکی و روش میدانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که 1) رودخانه بهطور میانگین در هر دو بازه و در هر دو دوره از انحنای قوسهای خود کاسته است. بهطوری که زاویه مرکزی در بازه اول از 137 به 100 درجه و در بازه دوم از 160 به 148 درجه و ضریب خمیدگی در بازه اول از 33/1 به 15/1 و در بازه دوم از 48/1 بـه 27/1 رسیده است. همچنین تعداد قـوسها در سال 1387 نسبت به سال 1335 افـزایش چشمگیری داشته است بهطوری که در سال 1387 در بازه اول تعداد آنها از 11 به 51 و در بازه دوم از 19 به 86 مورد رسیده است. 2) هیچ الگوی شبه پیچانرودی یا نعلاسبی درآن دیده نمیشود. 3) تغییرات مورفولوژیکی رودخانه آجیچای در بازه زمانی و مکانی مورد مطالعه بیشتر متأثر ازعوامل طبیعی از قبیل کاهش قدرت جریان به علت کاهش میانگین سالانه دبی آب و رسوب، انباشت رسوب و لیتولوژی سست میباشد.
بررسی تاثیر احداث سد در جابجایی مسیر و تغییر الگوی رودخانه با استفاده از GIS و سنجش از دور( مطالعه ی موردی : رودخانه ی اهرچای )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : رودخانه ها از منابع عمده ی تامین آب شیرین در جهان بشمار می روند . کاهش منابع آب و کمبود آب شیرین در جهان لزوم مطالعه و بررسی تغییرات ایجاد شده در ویژگی های آن را آشکار می سازد . حوضه ی آبریز اهرچای در شمال غرب ایران و در محدوده ی جغرافیایی ´ 20 ˙ 46 تا ´ 40 ˙ 47 طول شرقی و´ 13 ˙ 38 تا ´ 45 ˙ 38 عرض شمالی قرار دارد . این حوضه در محل اتصال به رودخانه قره سو با مساحت تقریبی 3168 کیلومتر مربع و با دارا بودن بخش قابل توجهی از حوضه ی آبریز رود ارس ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است . از لحاظ مورفولوژی دارای شکل بیضوی بوده وآبراهه ی اصلی آن ، رودخانه ی دائمی اهر چای می باشد که از ارتفاعات 2952 متری کوه کسبه سرچشمه گرفته و در امتداد غربی – شرقی از شهرستان های اهر و ورزقان گذشته و در خروجی حوضه ، در بخش شرقی به قره سو پیوسته و دره رود را تشکیل می دهند . از مهمترین شاخه های فرعی آن می توان به ورزقان چای ، رود کاسین ، علیرضا چای ، رود کردیق ، رود سیه کلان و ... اشاره کرد. مهمترین سازه آبی احداث شده در منطقه ، سد ستارخان است که در فاصله ی 120 کیلومتری شمال شرق تبریز و 15 کیلومتری غرب شهرستان اهر بر روی رودخانه اهر چای ساخته شده و در سال 1377 با اهداف کنترل و تنظیم جریانات سطحی رودخانه ی اهرچای ، تامین آب مورد نیاز 12450 هکتار از اراضی کشاورزی پایین دست ، آب شرب شهرستان اهر و نیز جلوگیری از خروج سالانه ی92 میلیون متر مکعب آب به بهره برداری رسیده است . ...
ارزیابی مورفولوژی مجرای رودخانه لیقوان با روش طبقه بندی راسگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور تحلیل شرایط گذشته مورفولوژی مجرای رودخانه لیقوان (حدفاصل ایستگاه لیقوان و هروی)، داده های مقاطع عرضی رودخانه برای محاسبه پارامترهای مورفولوژیکی مانند نسبت عرض به عمق، شاخص گود افتادگی بستر، مساحت مقطع عرضی در بده لبریز، عرض بده لبریز، حداکثر عمق، عرض دشت سیلابی و شیب سطح آب به نرم افزار HEC-RAS معرفی شد و پارامترهای دیگری چون، ضریب انحنا و اندازه متوسط رسوبات بستر، برای طبقه بندی سطح II راسگن برای هر بازه به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که رودخانه از نوع سینوسی بوده و بر اساس طبقه بندی راسگن بازه های ۲، 6، 20، ۲۱ و ۲۶ از نوع B ، بازه های 1، 4، ۵، ۷، ۸، 9، 10، 11، 12،۱۳،۱4،۱۷، 18، 19، 23، ۲۴، 25، 27 و 28 از نوع C، بازه 3، 15 و ۱۶ از نوع E هستند. در بازه نوع B، بستر و ساحل نسبتاً پایدار بوده و سیستم محدودی از ذخیره رسوبی دارند. در نوع C نسبت عرض به عمق بیش از ۱۲ بوده و میزان گودافتادگی بستر متوسط بوده و در زمان رویدادهای بزرگ، سیلاب ، دشت سیلابی را فرامی گیرد. در نوع E نسبت عرض به عمق کم بوده و میزان ضریب انحنا بالاست و این رودخانه ها پایدار هستند. در نهایت تعدادی از مجراها به خوبی با این طبقه بندی سازگار بوده و تعدادی دیگر این قابلیت را نداشته اند. بنابراین این روش توانایی پیش بینی کمی ژئومورفیکی رودخانه لیقوان را دارد. درنتیجه این نوع طبقه بندی مورفولوژیکی از مجرای رودخانه، می تواند در توسعه طرح های مهندسی و بحث های مدیریتی و احیای رودخانه مورد استفاده قرار گیرد.
مورفومتری و مقایسه تغییرات عرضی رودخانه ارس طی سه دهه اخیر مطالعه موردی : پایین دست سد میل مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات و جابجایی های کلی و حتی جزئی الگوی رودخانه از عمده ترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانه ای به شمار می رود. به همین علت تحقیقات و مطالعات زیادی توسط ژئومورفولوژیست ها در این زمینه انجام گرفته است. با بررسی الگوی یک رودخانه می توان شرایط کنونی و پتانسیل تغییرات احتمالی آن را در آینده بهتر درک کرد و همچنین می توان پاسخ رودخانه را نسبت به تغییرات طبیعی و انسانی پیش بینی کرد. رودخانه ارس یکی از مهم ترین رودخانه های مرزی ایران در حوضه آبریز دریای خزر می باشد که بنا به دلایل مختلف زمین های ساحلی خود را به واسطه تغییرات جانبی موردتهاجم قرار داده و نهایتاً موجب تخریب اراضی زراعی و مسکونی و جاده ساحلی شده است که خصوصاً در مناطق دشتی حمله رودخانه به سواحل تشدید یافته و باعث تغییرات عرضی شدید شده است. وجود تأسیسات زیربنایی مهم کشاورزی، پروژه های عمرانی و صنعتی در حاشیه رودخانه ارس موجب شده که تغییر مسیر این رودخانه از اهمیت بالایی برخوردار باشد. در این مطالعه به منظور بررسی تغییرات زمانی و مکانی بستر رودخانه ارس از تصاویر ماهواره ای Landsatسنجنده OLIو TMدر بازه ی زمانی 1987 الی 2013 و همچنین از تصاویر ماهواره IRS سنجندهP5 هم برای تفسیر دقیق تر عوارض کناره های رودخانه استفاده گردید. ضرایب هندسی رودخانه برای دو دوره زمانی فوق مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله تغییرات و جابجایی عرضی زیادی را طی 26 سال اخیر (در بعضی نقاط 7/1 کیلومتر) نشان داد. بیش ترین میزان این تغییرات در قسمت پایین دست بازه انتخابی صورت گرفته است. مطالعه عوامل مؤثر در تغییرات عرضی رودخانه ارس نیز نشان داد که پایین بودن شیب رودخانه و همچنین جریان رودخانه بر روی بستر آبرفتی جوان فرسایش پذیر از مهم ترین عوامل تغییرات عرضی این رودخانه بوده است و سایر عوامل تأثیرگذار در مرتبه بعدی قرارگرفته اند.
طبقه بندی ژئومورفولوژیکی الگوی آبراهه طالقان رود در محدوده شهرک طالقان از طریق روش رزگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طالقان رود به لحاظ قرارگیری در مجاورت استان البرز و منتهی شدن به سد طالقان و نیز، به دلیل استقرار مناطق مسکونی زیادی در حاشیه، یکی از رودخانه های مهم کشور محسوب می شود. در این پژوهش، طبقه بندی ژئومورفولوژیکی در مسیری به طول 3/7 کیلومتر از رودخانه طالقان در محدوده پل وشته واقع در شهرک طالقان با استفاده از روش طبقه بندی رزگن انجام شده است. این طبقه بندی در سطح I و II صورت گرفته است. در سطح I، طبقه بندی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی و بررسی نقشه ها انجام گرفت و اطلاعات مورد نیاز برای این سطح، شامل پلان (نوع رود از A تا G)، شیب کانال (جوان، بالغ، پیر)، الگوی کانال (تک رشته ای، چندرشته ای، سینوسی و...) و شکل کانال (باریک- عمیق، عریض- کم عمق)، به دست آمد و درنهایت رود در هشت کلاس A تا G طبقه بندی شد. در سطح II با استفاده از یکسری توصیفات ژئومورفولوژیکی، شامل شاخص گودافتادگی، نسبت عرض به عمق، ضریب سینوسیته و جنس مواد کف و بستر، طبقه بندی کامل شدند. نتایج نشان می دهد که در بازه مورد مطالعه، در بالادست پل های شهرک دارای الگوی 3D یا چندشاخه ای بوده و در سراسر شهرک تا پل گلینک دارای الگوی B3cبا شکل کلی تک آبراهه ای متمرکز است.
ارزیابی آثار انتقال آب بین حوضه ای بر مورفولوژی بستر رودخانه در حوضه ی مبدأ مطالعه ی موردی: حوضه ی رودخانه ی زاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر به منظور احیای دریاچه ی ارومیه و پیشگیری از بروز پیامدهای منفی زیست محیطی، طرح انتقال آب رودخانه ی زاب به دریاچه ی ارومیه در دست مطالعه و اجرا قرار گرفته است. در این مقاله سعی شده است تغییرات احتمالی مورفولوژی رودخانه ی زاب ناشی از اجرای پروژه در پایین دست سد کانی سیو، مورد ارزیابی قرار گیرد. روش تحقیق عمدتاً بر پایه ی روش تحلیلی استوار است. داده ها شامل نقشه ی زمین شناسی 100000/1، عکس های هوایی 60000/1 و تصاویر ماهواره ای لندست 8 (سنجنده ی ETM)، تصاویر GDEMماهواره ی ASTERبا قدرت تفکیک 15 متر، داده های اقلیمی و هیدرولوژی آب های سطحی منطقه ی مورد مطالعه می باشد که به منظور گردآوری آنها از طریق روش کتابخانه ای و اسنادی، مراجعه به سازمان ها و ادارات، سایت های اینترنتی و مشاهدات میدانی، اقدام شده است. نتایج نشان می دهد که پس از آبگیری سد کانی سیو و انتقال آب به دریاچه ی ارومیه، دبی رودخانه ی زاب در ایستگاه هیدرومتری گرژال در پایین دست سد، از 72/1464 میلیون مترمکعب در سال به 42/653 میلیون متر مکعب در سال کاهش خواهد یافت و بستر رود دچار کاهش شدید جریان خواهد شد، بطوری که در ماههای شهریور و مهر بستر رودخانه ی زاب از پای دیواره ی سد تا الحاق سرشاخه آبخورده تقریباً خشک می شود. این کاهش جریان موجب تغییر شاخص های مورفولوژیکی مانند نیمرخ عرضی و طولی و شاخص های هیدرولیکی مانند عمق آب و سرعت جریان خواهد شد. بر این اساس، در بازه ی الف جریان رود تنها بخش های عمیق تر بستر را مورد استفاده قرار می دهد که حاصل آن تشکیل تراس های جدید و کوچک شدن مقطع عرضی، نابودی پوشش گیاهی کناری و یا عقب نشینی آن به فواصل دورتر خواهد بود. در بازه ب قدرت جریان رود متوجه ی کناره های رود شده و آن را برش خواهد داد و چالاب های موجود در مسیر جریان از طریق نهشته گذاری پر خواهند شد و در بازه ج با افزایش فاصله از سد کانی سیو و افزایش بار رسوب نسبت به ظرفیت انتقال، رسوبات ته نشین شده، لذا هم عمق بستر و هم پهنای آن به دلیل تشکیل پشته های رسوبی در مسیر جریان و رسوبگذاری در کناره ها، کمتر خواهد شد.
بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه و نقش آن در فرسایش و رسوب گذاری با استفاده از HEC-RAS (مطالعه موردی: رودخانه خرم آباد – دوآب ویسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات مورفولوژیک رودخانه ها از مهم ترین عوامل مؤثر در فرآیندهای ژئومورفولوژیک چرخه فرسایش می باشند. هدف از این تحقیق، مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان و بررسی عوامل مؤثر در تغییر شکل هندسی و ایجاد روابط بین آن ها است. به منظور برآورد دبی با دوره بازگشت های مختلف از نرم افزار SMADA جهت برازش داده ها استفاده شد. پس از واردکردن داده های هندسی و جریان، شرایط مرزی برای بازه بالادست، هیدروگراف جریان و برای بازه پایین دست، منحنی سنجه تهیه شد. در طول مسیر رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان، چهار نمونه از مصالح بستر و کناره های رودخانه برداشت و تغییرات دانه بندی رسوبات، وضعیت شیب و اتصال شاخه های فرعی مهم به رودخانه اصلی تعیین و نمونه ها برداشت و آزمایشات دانه بندی صورت گرفت . داده های رسوب به نرم افزار وارد و از رابطه (Ruby) در تعیین سرعت سقوط و انتقال رسوبات و دمای آب استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط بین داده های هندسی و هیدرولیکی از خروجی مدل هیدرولیکیHEC-RAS ، به بررسی تناسب روابط رگرسیونی خطی ساده، درجه 2، درجه3 و نمایی پرداخته شد. با تعیین میزان همبستگی بین متغیرها، روابط رگرسیونی، با استفاده از نرم افزار SPSS ، از بین روابط تعیین شده بین دو متغیر) متغیر وابسته و مستقل) رابطه ای که بیش ترین ضریب تعیین، کمترین خطای استاندارد و کمترین سطح معنی داری را داشت به منزله رابطه مناسب انتخاب شد. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که ظرفیت حمل رسوب در بازه موردمطالعه رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان متغیر می باشد. مقادیر رسوبات محاسبه شده به وسیله رابطه ایکرز- وایت به عنوان مناسب ترین رابطه نشان داد از بین متغیرهای مستقل ظرفیت رسوب بیش تر به دبی جریان وابسته است. اندازه ذرات رودخانه موردمطالعه مشخص شد که در بازه اول (ایستگاه چم انجیر)، رسوب گذاری، در بازه دوم (بین دو ایستگاه)، فرسایش و در بازه سوم (ایستگاه دوآب ویسیان)، نیز رسوب گذاری رخ می دهد.
تحلیل میزان مهاجرت عرضی مجرای رودخانه ارس با استفاده از روش ترانسکت در طی سال های 2016-1987 (از سد خدا آفرین تا سد میل مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، میزان مهاجرت مجرای رودخانه ارس در طی 29 سال گذشته (در بازه زمانی 1987 م، 1366ه.ش تا 2016م، 1395ه.ش) با استفاده از روش ترانسکت موردبررسی قرار گرفت. در ابتدا مجرای رودخانه برای دو دوره زمانی با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM ، OLI ، لندست 5 و 8 به دست آمد. سپس با توجه به مورفولوژی و میزان مهاجرت مجرا، رودخانه ارس به 13 ترانسکت تقسیم شده و میزان مهاجرت مجرا بر اساس مهاجرت های صورت گرفته محاسبه شد. همچنین، با توجه به تغییرات ایجادشده در مساحت ترانسکت ها، وسعت اراضی ازدست رفته و یا اضافه شده در هر دو کرانه رودخانه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین میزان مهاجرت مجرای رودخانه ارس در طول 29 سال گذشته (مابین دو سد) در حدود 73/4 متر در سال بوده است. در طی این دوره در حدود 48/171 هکتار به اراضی ایران افزوده شده و در مقابل حدود 26/376 هکتار از اراضی ایران درنتیجه تغییرات مجرا از دسترس خارج شده است. بر این اساس پیشنهاد می شود ارزیابی دقیق تغییرات رودخانه های مرزی موردتوجه بیشتری قرار گیرد.
بررسی روند تغییرات زوایه مرکزی و شعاع مرکزی در مئاندرهای رودخانه گاماسیاب با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۳
225-240
حوزه های تخصصی:
اکثر سازه های آبی مانند سدها، پل ها و ایستگاه های پمپاژ در کنار رودخانه ها ساخته شده و تحت تاثیر تغییرات موفولوژیکی رودخانه قرار می گیرند. استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی می تواند در افزایش دقت بررسی این تغییرات موثر باشد. در این پژوهش، مورفولوژی قسمتی از رودخانه گاماسیاب در استان همدان به طول 50 کیلومتر در شهرستان نهاوند بررسی شده است. بدین منظور تصاویر سنجده TM و ETM ماهواره ی لندست در سه دوره زمانی 2000.1990 و 2013 مسیر رودخانه، در محیط نرم افزار ARCGIS رقومی شد. سپس در محیط نرم افزار AUTO CAD، برخی پارامترهای هندسی رودخانه مانند زاویه مرکزی، شعاع دایره مماس بر قوس ها، طول رودخانه و تعداد قوسها برای بررسی تغییرات با روش برازش دایره های مماس بر قوس رودخانه اندازه گیری گردید. سپس با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل آماری بر روی مقادیر پارامترهای هندسی صورت گرفت. بررسی مقادیر پارامترهای هندسی به دست آمده گویای آن است که با افزایش تعداد مئاندر از 15 عدد در سال 1990 به 40 عدد در سال 2013 تغییرات مورفولوژی قابل توجه ی در این بازه از مسیر رودخانه دیده شده و طول رودخانه از حدود 51 کیلومتر به حدود 60 کیلومتر افزایش یافته است. همچنین با توجه به روند افزایشی شعاع پیچان رودها از سال 1990 نسبت به سال 2013 ( از 7/203 به 1/593 متر) و افزایش زاویه مرکزی از سال 1990 تا سال 2013 از حدود 58 درجه به 5/62 درجه، شکل رودخانه به صورت خم دار توسعه یافته تبدیل شده است.
آشکارسازی تغییرات جانبی مجرای رودخانه قزل اوزن در بازه زمانی 1993 تا 2013(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات مورفولوژیکی و عرضی رودخانه قزل اوزن در طی سال های اخیر مشهود بوده و مشکلاتی را ایجاد کرده است. در این پژوهش آشکاری سازی تغییرات کناری رودخانه قزل اوزن با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM و OLI لندست 5 و 8 در دوره زمانی 1993 تا 2013 انجام شد و طی آن بازه ای به طول 158 کیلومتر از رودخانه قزل اوزن، با استفاده از روش ترانسکت مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش، خطوطی با فواصل مشخص از هر دو طرف مجرا به عنوان خطوط مبنا ترسیم شد. این خطوط برای دوره های زمانی موردمطالعه ثابت بوده و از این رو جابجایی های مجرا نسبت به این خطوط به صورت کمّی محاسبه گردید. در ادامه جهت بررسی دقیق تر، مجرای بازه مورد مطالعه براساس مورفولوژی و رند تغییرات، به 24 ترانسکت تقسیم بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین میزان مهاجرت مجرای رودخانه قزل اوزن در طول 20 سال گذشته در حدود 47/4 متر در سال بوده است. بیشترین شدت جابجایی عرضی مجرا بین سال های 1993 تا 2013 به میزان 58/10 متر در سال، مربوط به ترانسکت شماره 16 بود، که در نتیجه آن 51/52 هکتار بر ساحل سمت راست رودخانه افزوده شده بود. در کل، نتایج نشان داد که در طی دوره 1993 تا 2013، نزدیک 14/207هکتار به ساحل سمت راست رودخانه افزوده و نزدیک به 31/215 هکتار از ساحل سمت راست کاسته گردید.
بررسی مناطق آسیب پذیر رودخانه کشکان از طریق طبقه بندی آبراهه به روش رزگن ( مورد مطالعه: بازه پایین دست حوضه شیراوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
128 - 140
حوزه های تخصصی:
تاکنون طرح های طبقه بندی متعددی باتوجه به شرایط ژئومورفیک رودخانه انجام شده که نشان دهنده تنوع موقعیت های محیطی است. تداوم فرسایش کناره ای هر ساله موجب تخریب اراضی کشاورزی، تأسیسات ساحلی، پل ها و اماکن مسکونی و عمومی می شود. بنابراین جهت سازماندهی و مدیریت رودخانه، بررسی مورفولوژی رودخانه ضروری است. حوضه آبریز رودخانه کشکان واقع در استان لرستان دارای پتانسیل بالای سیل خیزی می باشد. در این پژوهش، طبقه بندی ژئومورفولوژیکی بااستفاده از سیستم طبقه بندی رزگن برای بازه ای به طول 15 کیلومتر از رودخانه کشکان در سطح I و II انجام شده است. در سطح I، طبقه بندی با استفاده از تصاویر ماهواره ای، بازدیدهای میدانی و بررسی نقشه ها انجام و نهایتاً رودخانه برطبق طبقه بندی هشتگانه رزگن طبقه بندی شد. در سطح II، برای محاسبه پارامترهای مورفولوژیکی از نقشه رقومی1:150ابتدا TIN منطقه تهیه و موقعیت رودخانه بر روی آن مشخص شد. مقاطع عرضی و سایر لایه های مورد نیاز توسط الحاقیه HEC-geo-RAS ترسیم و به نرم افزارHEC-RAS منتقل و با اجرای مدل پارامترهای مورد نیاز اندازه گیری و محاسبه شدند. نتایج نشان داد که بخش ابتدایی بازه داری الگوی شریانی از نوعDA6، بخش میانی دارای الگوی تک شاخه ای از نوع A4 و بخش پایانی بازه نیز دارای الگوی شریانی و از نوع D3 می باشد که این قسمت از جریان نسبت به افزایش رسوب و تغییر در دبی جریان حساسیت خیلی زیادی داشته و با بیشتر شدن تغذیه رسوبی این حساسیت بالا رفته و باعث ناپایدار شدن الگوی رودخانه و تغییر مورفولوژیکی شدید آن می شود که باید اقدامات ساماندهی در این بخش باتوجه به متغیرهای مورفولوژیکی انجام گیرد. دربعضی مجراها نیز تفاوت هایی در مقادیر و نحوه پارامترها وجود داشته که ناشی از شرایط خاص عوامل تأثیر گذار به صورت محلی است. بنابراین برای مدیریت حوضه های آبریز باید ریسک استفاده از این روش را مدنظر قرار داد.
بررسی پایداری رودخانه زاب از طریق طبقه بندی مورفولوژیکی آبراهه به روش رزگن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۵
141 - 155
حوزه های تخصصی:
رودخانه به عنوان سیستمی پویا، مکان و خصوصیات مورفولوژیکی خود را همواره برحسب زمان، عوامل ژئومورفیک، زمین شناختی، هیدرولوژیکی و گاه در اثر دخالت بشر تغییر می دهد. در این پژوهش مورفولوژی رودخانه زاب توسط روش های مختلف(Autocad، Envi) استخراج و بر اساس مدل رزگن در سطح دوم و سوم مورد ارزیابی و طبقه بندی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، طبقه بندی و ارزیابی بازه های آبراهه محدوده موردمطالعه و در نتیجه درک فرآیندهای موجود و شناخت مورفولوژیک آن است. در این تحقیق جهت استخراج پارامترهای موردنیاز از آمار ایستگاه هیدرومتری ریکاوه، کار میدانی(از قبیل نمونه برداری جهت دانه سنجی رسوبات)، فایل اتوکدی پلان رودخانه زاب، نقشه توپوگرافی 1:25000، نقشه کاربری اراضی1:25000، و نرم افزارهای اتوکد، HEC-RAS، WMS9.1، Smada و ARC GIS10 بهره گرفته شده است. سپس بر اساس مدل رزگن در سطح دو و سه طبقه بندی و ارزیابی صورت گرفت. نتایج نشان داد که آبراهه موردمطالعه دارای مقادیر مختلفی از منظر پارامترهای مؤثر در مدل شامل پارامترهای نسبت گودافتادگی بستر، ضریب خمیدگی، نسبت عرض به عمق و اندازه مواد بستر است. به صورتی که مورفولوژی آبراهه در بازه های مسیر بالا دست دارای الگوی رودخانه از نوع B، C وF، الگوی رودخانه ای در بازه میانی از نوع A، B، C و Eدر پایین دست الگوی رودخانه از نوع B، C وD می باشد. همچنین بازه های 11- 24 از لحاظ پایداری در سطح ضعیف و سایر بازه ها در سطح متوسط و خوب قرار دارند.
بررسی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه اترک در یک بازه زمانی 20 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
129 - 150
حوزه های تخصصی:
مرزهای رودخانه ای، یکی از انواع مرز های بین المللی هستند که به خاطر تغییرات موفولوژیکی بستر و انحرافات کانال آنها، همواره مشکلات و تنش هایی را در تعیین حدود مرز کشورهای فیمابین بوجود می آورند. در این پژوهش مورفولوژی رودخانه مرزی اترک در بازه ای به طول تقریبی 150 کیلومتر از محل اتصال شاخه سومبار تا دریای خزر مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از تصاویر ماهواره ای TM وETM سال های 1994، 1999 و 2013 بستر رودخانه اترک در 3 بازه زمانی با استفاده از تحلیل های سنجش از دوری نرم افزار ENVI استخراج گردید. سپس پارامترهای هندسی مانند طول رودخانه، طول موج، ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی برای بررسی تغییرات با روش برازش دایره های مماس بر قوس رودخانه در محیط نرم افزاری Auto Cad انجام و مقایسه تغییرات مورد مطالعه قرار گرفت. مقایسه پارامترهای هندسی قوس های پیچانرودی و میل و جهت آنها، از تغییرات در بعضی قوس ها و در نتیجه تغییر مورفولوژی و ناپایداری کانال رودخانه حکایت می کند. در اطراف روستاهای ترشکلی و داشلی برون مسیر رودخانه در هر 3 دوره تغییر کرده به طوری که در اطراف روستای ترشکلی تغییرات به نفع ترکمنستان و در روستای داشلی برون به نفع ایران بوده است. این تغییرات به دلیل وجود سازندهای فرسایش پذیر بستر و کناره های رودخانه بوده است. در نتیجه مشخص می گردد که بستر و کانال رودخانه اترک در حال تغییر بوده و عوامل این تغییرات با نوع سازندهای زمین شناسی، فرسایش پذیر بودن سازندهای کنار بستر رودخانه، افزایش بار رسوبی بستر، تغییرات دبی جریان آب، عوامل انسانی و در نهایت فرسایش کناری رودخانه ارتباط دارد.
تحلیل تغییرات زمانی و پایداری پلانفرم آبراهه رود نکا - مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۴
39 - 52
حوزه های تخصصی:
تغییرات الگوی رودخانه، یکی از مهم ترین مسائل مهندسی رودخانه است که فعالیت ها و سازه های عمرانی را در حاشیه رودخانه ها تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش بررسی روند تغییرات مورفولوژیکی رودخانه نکارود برای یک دوره ۳۵ساله بین سال های 1364 تا 1399 از شهر نکا تا محل اتصال رودخانه به دریای خزر است. در پژوهش حاضر رودخانه نکا به طول 39 کیلومتر در بخش جلگه ساحلی از شهر نکا تا ساحل دریای خزر موردمطالعه قرار گرفته است. به منظور بررسی تغییرات مسیر رودخانه در سه مقطع زمانی، از سه شاخص مورفومتری، مورفولوژی و مورفودینامیک با استفاده از روش ترانسکت استفاده شده است. در پایان تغییرات کرانه چپ و راست کانال در دوره آماری موردمطالعه، در نرم افزار SPSS مورد آزمون آماری قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی نشان می دهد که مقادیر ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی، زوایای قوس ها در طول رودخانه از بالادست به طرف پایین دست کاهش یافته است. با توجه به بررسی های انجام شده مشخص شد که رودخانه نکا رود طی 35 سال از نظر شاخص های مورد بررسی اعم از مورفولوژی ، مورفومتری و مورفودینامیک تغییرات محدودی داشته است. تغییرات بستر رودخانه نکارود طی سال 1385 تا 1399 کاهشی بوده است. دلایل این شرایط، وجود کشت زیاد در اطراف رودخانه و حفاظت از کرانه رودخانه، ایجاد بندهای ذخیره و انحراف آب در بخش دوم یعنی در بخش میانی جلگه و سدسازی بر روی این رودخانه (سد گلورد و سایر سدها) بوده است.
ارزیابی ارتباط عوامل مؤثر بر ضریب زبری مانینگ و سرعت برآوردی جریان آب در رودخانه قره سو، اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرعت جریان تحت تأثیر مقاومت پوشش گیاهی درختچه ای، بوته ای و علفی در بستر و سواحل رودخانه ها و سیلاب دشت ها قرار دارد. با کاهش سرعت جریان، عمق جریان در مسیر افزایش می یابد که نتیجه آن، طغیان جریان در سیلاب دشت رودخانه است. در پژوهش حاضر، تأثیر پوشش گیاهی و عوامل مؤثر بر ضریب زبری مانینگ و برآورد سرعت جریان آب رودخانه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش به صورت برداشت میدانی، خصوصیات پوشش گیاهی و سرعت جریان در 24 مقطع عرضی در بازه ای به طول 70/16 کیلومتر از رودخانه قره سو اردبیل (محدوده روستای انزاب تا پل سامیان)، اندازه گیری شد. سپس ضریب زبری مانینگ با روش کوان برای هر یک از مقاطع رودخانه محاسبه شد. هم چنین به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها و تأثیر آن ها بر یکدیگر، از آزمون همبستگی پیرسون در محیط نرم افزار SPSS، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عمق جریان به ترتیب با سرعت جریان و عرض جریان رابطه معکوس معنی دار (889/0- r=، 934/0- r= و 01/0>p) و با ضریب زبری مانینگ رابطه مستقیم معنی دار (357/0- r= و 05/0 >p)، دارد. هم چنین، عرض جریان نیز به ترتیب با ضریب زبری مانینگ، رابطه معکوس معنی دار (387/0- r= و 05/0>p)، با سرعت جریان رابطه مستقیم معنی دار (941/0r= و 01/0 >p) دارد. ضریب زبری مانینگ به ترتیب با سرعت جریان، دبی رودخانه، شعاع هیدرولیکی و عرض جریان رابطه معکوس معنی دار (347/0- r=، 474/0- r=، 412/0- r=، 387/0- r=، و 05/0>p دارد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی مقادیر سرعت برآورد شده و اندازه گیری شده، نشان دهنده صحت قابل قبول معادله کوان در برآورد ضریب زبری و سرعت جریان در بازه های رودخانه موردمطالعه است.
تعیین الگوی فرکتالی در بازه ای از رودخانه قره سو استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
97 - 81
حوزه های تخصصی:
بعد فرکتال نمایه ای قوی و مهم در انعکاس خصوصیات فیزیکی و مورفولوژی رودخانه بوده و ارتباط تنگاتنگی با سایر ویژگی های فیزیکی و هندسی رودخانه ها دارد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی وضعیت پیچان رودی رودخانه قره سوی استان اردبیل براساس الگوی فرکتال از روش شمارش جعبه ای استفاده شد، سپس با استفاده از روش همبستگی پیرسون، ارتباط میان پارامترهای مورفولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، بعد فرکتال رودخانه قره سو بین 068/2 تا 186/2 متغیر است. حداقل بعد فرکتال در دسته اول و حداکثر در دسته هشتم قرار دارد. بر اساس رابطه معنی داری ضریب تعیین میان تعداد و مساحت دایره های مماس بر پیچان رود با مقادیر 71/0 تا 84/0 می توان گفت که پیچان رودهای مورد مطالعه در بازه مورد مطالعه از رودخانه قره سو از الگوی فرکتالی و خودتشابهی پیروی می کند. مقادیر بعد فرکتالی بازه روستای انزاب- روستای طالب قشلاقی برابر 23/2 محاسبه شد که نشان می دهد این بازه دارای خاصیت خودتشابهی بیش تری است و می تواند دلیلی بر طبیعی بودن بازه مورد نظر باشد و نیز بازه مذکور در یک محدوده دشتی جریان دارد و رودخانه تکامل بیش تری پیدا کرده است. این در حالی است که در بازه روستای طالب قشلاقی-سد سبلان مقدار بعد فرکتالی برابر 85/1 به دست آمد که می تواند به عبور رودخانه از مسیرهایی با شیب بیش تر مرتبط باشد که توسعه مئاندر را محدود نموده است. باید اشاره شود که برخی دخالت های انسانی در مسیر رودخانه و نیز عبور رودخانه از مجاورت اراضی کشاورزی در برخی موارد باعث تغییر در عرض و عمق رودخانه و محدودیت در گسترش مئاندرها شده است.